رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد! جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک، سبدچینی (پرتفو)، بازده انتظاری و نقدشوندگی، چهار مفهوم بنیادین در بازار سرمایه هستند که قبل از ورود به بازار باید حتما درک مناسبی از این مفاهیم، انواع و شقوق آن و البته نحوه اندازه گیری یا ایجاد آن داشته باشید.
طی اولین شماره، بورس (مورخ 11 آبان 96 در همین صفحه) با ارائه مثالی عینی با مفهوم ریسک و ارتباط آن با بازده انتظاری بحث کردیم. همچنین هفته قبل مفهوم نقدشوندگی و شاخص های محاسبه آن را بررسی کردیم.
اما در مورد پرتفو و همچنین انواع ریسک نیاز به توضیح بیشتر است. به طور کلی دو نوع ریسک در بازارهای مالی معرفی می شود؛ ریسک غیرسیستماتیک یا کاهش پذیر و ریسک سیستماتیک و کاهش ناپذیر.
ریسک های غیرسیستماتیک آن هایی هستند که سهام یا شرکت یا درنهایت صنعت خاصی را موردتهدید قرار می دهند و نه همه بازار را. به همین خاطر این ریسک با "افزایش تعداد" سهام و "تنوع بخشی" به آن کاهش می یابد. اگر شما همه پولتان را در یک سهم سرمایه گذاری کنید ریسک بالایی را پذیرفته اید چرا که اگر این سهام با مشکلی مواجه شود شما ضرر قابل توجهی خواهید کرد. اما با تقسیم سرمایه در 10 سهم احتمال تصادم اتفاق منفی به تمام 10 شرکت بسیار کمتر خواهد بود. به طور معمول گفته می شود که با افزایش تعداد سهام به 20 عدد، ریسک غیرسیستماتیک عملا صفر می شود.
اما ریسک سیستماتیک قابل رفع نیست چرا که همه بازار را تحت تاثیر قرار می دهد؛ مثلا تحولات سیاسی فراگیر، وقوع رکود شدید اقتصادی، فرار نقدینگی از بازار سرمایه با بازاری موازی (مثلا مسکن یا ارز به دلیل جذابیت بیشتر در دوره ای از زمان و. ) ریسک هایی است که کلیت بازار را تهدید می کند و با افزایش تعداد سهام قابل رفع نیست. البته برای اجتناب از این نوع ریسک می توان با تحلیل شرایط پیرامونی، دوره های مناسبی را برای ورود و خروج از بازار انتخاب کرد اما در هر حال ریسک است چرا که درباره آینده، همه چیز را همگان هم نمی دانند!
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک در لغت به معنای خطر کردن است اما در تعریف تحت الفظی میتوان ریسک را زیان ناشی از در معرض برخی از خطرات قرار گرفتن تعریف کرد. به طور کلی این خطرات میتوانند در زمینهٔ سلامت جسمی، امنیت شغلی و امور مالی و سرمایهگذاری باشند. در زمینهی امور سرمایهگذاری، ریسک به معنای احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه است. یکی از بنیادیترین مفاهیم در حوزهی مالی و سرمایهگذاری، مدیریت سرمایه است. یک سرمایهگذار باید بتواند بازدهی و ریسک خود را شناسایی کرده و به مدیریت ریسک سرمایهگذاری خود بپردازد. هر سرمایهگذار مشخصات ریسک منحصربهفردی دارد که تمایل و توانایی آنها در مقابل ریسک را مشخص میکند. به نکته مهمی باید توجه داشت که هرچقدر میزان ریسک بیشتر باشد احتمال سود یا بازدهی نیز افزایش پیدا میکند.
به طور مثال حسابهای سرمایهگذاری کوتاه مدت بانکی یکی از راههای امن و بدون ریسک سرمایهگذاری هستند ولی در مقایسه با اوراق مشارکت شرکتها بازدهی کمتری دارند. البته موارد سرمایهگذاری کم ریسکی هستند که بازدهی بالاتری نسبت به بانکها دارند که میتوانید در مقالهی سرمایهگذاری کم ریسک آنها را مطالعه کنید.
موضوع مهم در زمینه ریسک و بازدهی، مدیریت سرمایهگذاری است. مدیریت ریسکهای سرمایهگذاری امری منطقی و ممکن است که درک خطرات را شفاف میکند. یادگیری خطرات ناشی از اتفاقات مختلف و برخی از راههای مدیریت ریسک به سرمایهگذاران و مخصوصاً مدیران کمک میکند و از ضررهای پرهزینه جلوگیری میکند.
انواع ریسک
1- ریسک سیستماتیک (غیرقابل تقسیم)
2- ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که با عنوان ریسک بازار نیز شناخته میشود، ریسکی است که علتهای مشترکی دارد و برای تمامی سازمانها و شرکتها اتفاق میافتد. مانند عواملی همچون تورم، نرخ ارز، جنگ، نرخ بهره و . که این عوامل تمام ساختار اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهند.
ریسک غیر سیستماتیک خطر یا ریسکی منحصر به شرکت یا صنعت است که یک سازمان را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
در دستهبندی جزئیتر میتوان ریسک را به موارد زیر تقسیم کرد:
1. ریسک تجاری
برای شروع یک کسب و کار سؤالی مطرح میشود که آیا این شرکت میتواند به فروش کافی برای تأمین هزینههای عملیاتی (لینک) خود و سودآوری برسد؟
توجه داشته باشید که ریسک مالی مربوط به هزینههای تأمین مالی است، در حالی که ریسک تجاری به هزینههای آینده شرکت اشاره دارد، مثل هزینههای حقوق و دستمزد، اجاره، هزینههای اداری و. میزان ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات است.
2. ریسک ارزی
زمانی این ریسک مطرح میشود که فرد قصد سرمایهگذاری در کشور دیگری را داشته باشد و شامل تمامی سرمایهگذاریهایی است که ارز داخل کشور فرد سرمایهگذار با ارز کشور دیگر متفاوت باشد. برای روشن شدن مطلب به مثال توجه کنید. اگر فردی در آمریکا به سرمایهگذاری در سهام کانادا با نرخ دلار کانادا بپردازد در صورت کاهش ارزش دلار کانادا فرد متحمل ریسک ارزی میشود حتی اگر سهام خریداری شده رشد کند، زیرا ارزش دلار کاهش یافته است.
3. ریسک اعتباری
زمانی که فرد وام گیرنده قادر به پرداخت سود قرارداد یا اصل بدهی خود نباشد. این نوع ریسک برای اوراق قرضه و اوراق بهادار بیشتر مطرح است.
4. ریسک کشورها
زمانی که یک کشور قادر به پرداخت تعهدات مالی خود نباشد.
5. ریسک نرخ بهره
با تغییر دادن نرخ بهره میزان بازدهی سرمایهگذاری تغییر میکند. این ریسک بیشتر برای بورس و اوراق بهادار محتمل است و با افزایش نرخ بهره قیمت اوراق کاهش مییابد.
6. ریسک سیاسی (ژئوپلیتیکی)
ریسکی که ناشی از بیثباتی سیاسی یک کشور است و زمانی رخ میدهد که تغییراتی در دولتها، نهادهای مقننه، سیاستگذاران خارجی یا سایر موارد اتفاق بیافتد. هرچه زمان سرمایهگذاری طولانیتر شود احتمال وقوع این ریسک بیشتر میشود.
7. ریسک طرف معامله
احتمال اینکه یکی از افراد معامله به تعهدات خود عمل نکند. این ریسک در معاملات سرمایهگذاری، معاملات اعتباری و آن دسته از معاملات بدون نسخه بسیار محتمل است.
8. ریسک نقدینگی
مدیریت ریسک
هر سرمایهگذار باید تصمیم بگیرد که چه میزان ریسکی را متحمل میشود و همچنین بازدهی مورد نظر خود را مشخص کند البته باید توجه داشت که ریسک و بازدهی تحت تأثیر عواملی چون: انواع ریسک در بازار سهام سن، درآمد، اهداف سرمایهگذاری، نیاز نقدینگی، افق زمانی و شخصیت افراد متفاوت است، البته در اکثر مواقع بازدهی مورد انتظار با بازدهی حاصل شده متفاوت است که به دلایل مختلفی مثل وقوع یکی از ریسکهای ذکر شده در بالا، یا سایر عوامل اقتصادی است.
تکنیک مدیریت ریسک مالی باید تمامی داراییهای شما را شامل شود حتی پول موجود در جیب شما. در این صورت است که میتوانید هزینههای کنترل نشده را به حداقل برسانید.
5گام مدیریت ریسک:
1. شناسایی ریسک
مشخص کردن ریسکهای احتمالی سرمایهگذاری پیش رو خود را بررسی و تمامی ریسکهای محتمل بر آن را مدنظر قرار دهید. تکنیکهای زیادی برای شناسایی میزان ریسک وجود دارد.
2. تحلیل ریسک
پیامدهای هر ریسک را بررسی کنید و میزان تأثیرگذاری هرکدام را شناسایی کنید.
3. ارزیابی ریسک
تصمیم بگیرید که این ریسکها قابلقبول هستند یا به اندازه کافی بعدها توانایی پوشش این ریسکها را دارید؟
4. حل ریسک
در صورت وقوع هرکدام از ریسکها راه پیشنهادی خود را برای آنها مشخص کنید. پیشبینی کنید چگونه میتوانید هر ریسک را به حداقل برسانید و استراتژی فردی خود را مشخص کنید.
5. بررسی ریسک
به طور منظم و زمانبندی شده به بررسی رویکرد خود بپردازید و سطح ریسک آن را بررسی کنید. ممکن است زودتر از پیشبینی شما، شرایط سرمایهگذاری تغییر کند. راهحل جایگزینی در نظر بگیرید و زودتر از وقوع ریسک بیشتر تصمیم بگیرید.
مدیریت ریسک مورد توجه بسیاری از عوامل بیرونی است. این عوامل نتیجه بی ثباتی بازار است. در نتیجه شما باید قبل از اتمام یک سرمایهگذاری وقایع مالی جهانی را در نظر بگیرید.
یکی از مهمترین راههای مدیریت ریسک و حداقل کردن ریسک، تنوع بخشی به سرمایهگذاری است. روشهای متفاوتی برای تنوع بخشی وجود دارد مثل سرمایهگذاری در سهمهای مختلف در صنایع مختلف، صندوقها، اوراق و.
نکته مهمی که باید در تنوع سبد سرمایهگذاری به آن توجه کرد متفاوت بودن میزان بازدهی و ریسک هر سرمایه است. مثلاً اگر شما سهام پتروشیمی را خریداری کردهاید و سهام پرریسکی محسوب میشود در کنار آن درصدی از سبد خود را به صندوقها یا سهمهای کم ریسک تر اختصاص دهید که اگر سرمایهی شما متحمل زیان شد سایر سهمهای کم ریسک شما پوششدهنده ریسک سهام دیگر باشند. یادتان باشد تمام سهمها نباید از یک جنس باشند. میتوانید سبد متنوعی از طلا، اوراق، صندوقها، سرمایهگذاری در املاک و . را تشکیل دهید.
برای خواندن مقاله آشنایی با بازار و انواع اوراق کلیک کنید.
چند نکته مهم:
سود خود را در چند جای مختلف و اضطراری نگهداری کنید تا در شرایط اضطرار راهحلی برای جبران ضرر داشته باشید.
اطلاعات دقیقی از منبع سرمایهگذاری خود کسب کنید تا بدانید دقیقاً در کجا سرمایهگذاری میکنید و برنامههای پیش روی شرکت را بررسی کنید.دانش مالی خود را ارتقا دهید تا مدیریت ریسک را بهتر از قبل انجام دهید و ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. (آیا میدانید آمار سواد مالی در ایران تنها 1.9 درصد است.
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
مدیریت ریسک و سرمایه یکی از اولین اصول و مباحث پایهای در بورس است که هر کسی که میخواهد در بورس سرمایه گذاری کند، باید قبل از هر چیز با آن به خوبی آشنا باشد. مدیریت سرمایه در بورس توجه به نسبت ریسک به سودآوری یک سرمایه گذاری است.
بدون آگاهی از اصول مدیریت سرمایه قطعا نمیتوانید در بازار سهام به موفقیت پایدار برسید. در این مقاله با ما همراه باشید تا با اصول چگونگی مدیریت کردن سرمایه در بورس آشنا شوید.
نکات مهم در استراتژی مدیریت سرمایه
بازار سهام بازار احتمالات است و عدم قطعیت در تمامی معاملات ما حکم فرما است. این مفهوم اگرچه به ظاهر ساده است اما درک واقعی آن و در نظر گرفتن احتمالات در معاملات چندان راحت نیست. ما در بورس به طور صد در صد از نتیجه هیچ معاملهای باخبر نیستیم و به هیچ وجه نمیدانیم که آینده چه چیزی برایمان رقم خواهد زد.
بنابراین بهترین کار برای یک معامله گر یا سرمایه گذار (این دو مقوله کمی با یکدیگر متفاوتند) این است که ریسک یا همان عدم قطعیت را به خوبی شناخته و درک کند و به جای ترسیدن، آن را کنترل نماید. برای آن که بتوانید سرمایه خود را در بورس به درستی مدیریت کنید، باید به این سه سوال پاسخ دهید:
- میزان ریسک در سبد سهام من در شرایط مختلف چقدر است؟
- همزمان چند معامله باز برای من امکان پذیر است؟
- چه تناسبی بین سود مورد انتظار و ریسک من وجود دارد؟
استراتژی مدیریت سرمایه این امکان را به شما می دهد که بتوانید هر تعداد معاملاتی که می خواهید انجام دهید. در واقع این روشی است که بین سود و ریسک شما تناسب ایجاد می کند.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
همان طور که ذکر شد، ریسک همان عدم قطعیت است و درصد احتمالی است که آنچه ما انتظار داریم اتفاق نیافتد. به بیان دیگر ریسک در واقع درصد احتمال خطری است که ممکن است در آینده ای دور یا نزدیک برای سرمایه ما اتفاق افتد. در واقع زمانی که نتیجهی کاری مشخص نیست و احتمال وقوع حالات مختلفی وجود داشته باشد، با شرایط ریسکی روبه رو خواهیم شد. در اینجا به چند نکته توجه کنید:
نکته اول: مدیریت سرمایه همراه با ریسک است
یکی از اشتباهات رایج معامله گران در بازار سرمایه، خطای محاسباتی در ریسک است. همه ی ما به طور ذاتی با مفهوم ریسک آشنا هستیم. اما ریسک در زندگی روزمره با ریسک در بازار سرمایه کمی متفاوت است. بدون دانش دقیق از نحوه مدیریت ریسک، نمیتوان معاملات خوبی را انجام داد.
افراد عادی و یا سرمایه گذارانی که به تازگی وارد بازار سرمایه شده اند، بر این باورند که ضرر در بورس هم مانند خرید خانه است و نهایتا ۲۰٪ میتوانند به ما ضرر برسانند. در صورتی که این گونه نیست. شما در بورس می توانید در مدت زمان کوتاهی حتی تا ۵۰٪ هم ضرر داشته باشید.
سرمایه گذاری که فعالیت زیادی در بورس دارند، می دانند که در بازار سرمایه برای آن که بتوان معاملات همراه با سود انجام داد، در ابتدا باید ریسک معاملات را سنجید و بتوان از نقدینگی خود در برابر ضرر های بازار حفاظت کرد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید:
رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد!
جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است
بطور خلاصه، بهتر است اگر تازه وارد بازار سرمایه شده اید، از درصد پایین ریسک (کمتر از ۴ یا ۵ درصد) روی تمام سرمایه خود شروع کنید. پس از بدست آوردن مهارت و تجارب لازم، می توانید به درصد های بالا ریسک برای سرمایه خود فکر کنید.
اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه
بنابراین نکته اول این است که به اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه آگاه باشید. از همین رو معمولا این عبارت را به صورت مدیریت ریسک و سرمایه بیان میکنند. اگر نتوانید ریسک را در سرمایه گذاری کنترل و مدیریت کنید، در نهایت نتایجی را خواهید دید که باب میل شما نیست.
نمی توان انتظار داشت که شخصی بدون درنظر گرفتن ریسک در سرمایه گذاری و مدیریت آن، بتواند در بازار سرمایه موفق شود. پس همواره یکی از مواردی که در سرمایه گذاری باید به آن توجه نمود، ریسک است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نکته دوم: می توانید همزمان چند معامله باز داشته باشید
نکته دوم تنوع در سرمایه گذاری برای کاهش ریسک است. این به معنی تعداد زیاد معامله یا سبدی شامل تعداد زیاد سهام متنوع نیست. اگر تعداد معاملات شما زیاد باشد، بخصوص زمانی که شما بازه ی سود و زیان را بصورت دستی انجام دهید، مدیریت آن کار دشواری است. شما باید بتوانید معاملات خود را در زمانی که بازار حرکات قوی دارد، بصورت دستی مدیریت کنید.
این موضوع حتی زمانی که شما بصورت نوسان گیری معامله می کنید هم کار دشواری است. در نتیجه شما باید تعداد معاملات باز خود (تعداد سهام داخل سبد سهام) را محدود کنید. پیشنهاد ما به شما این است که حداکثر هشت موقعیت باز داشته باشید. محدوده ی بین پنج تا هشت معامله باز بصورت هم زمان می توان برای یک معامله گر بازه ی مطلوبی باشد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه مدیریت سبد سهام مقاله سبد سهام چیست را مطالعه کنید.
نکته سوم: تناسب بین سود و ریسک
حد ضرر در مدیریت ریسک
نکته سوم در مدیریت ریسک و سرمایه این است که شما باید بین سود مورد انتظار خود و ریسک ضرری که میتوانید تحمل کنید یک تناسب بر قرار کنید. روش اجرایی این تناسب به این صورت است که ببینید برای چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را با حد ضرر مشخص شده به خطر بیاندازید. برای اشنایی با حد ضرر در معاملات مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری را مطالعه کنید.
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه بر اساس استراتژی معاملاتی
یکی دیگر از نکات مهمی که در بازار بورس باید به آن توجه نمود، داشتن استراتژی معاملاتی است که به شما در داشتن مدیریت ریسک و سرمایه کمک زیادی خواهد کرد. مدیریت ریسک و سرمایه تنها با داشتن یک برنامه قبلی در معاملات امکان پذیر است.
برای مثال بر طبق استراتژی معاملاتی شما حد ضرر و حد سود مشخصی دارید و میدانید چند درصد از سرمایه خود را همیشه نقد باشید، چند درصد از سرمایه را برای شرایط پیش بینی نشده (مثلا برای کم کردن میانگین در زمان های هیجان کاذب بازار) کنار بگذارید.
پیشنهاد میکنیم شما باید همیشه 20 درصد نقد باشید تا بتوانید از بودجه ای که در حساب خود دارید، چه زیاد و چه کم، نهایت استفاده را ببرید. استفاده درست و بهینه از نقدینگی به مدیریت آن متکی است. شما اگر بتوانید سرمایه خود را مدیریت کنید، حتما معاملات خیلی خوبی با توجه به میزان نقدینگی خود خواهید داشت.
مدیریت ریسک و سرمایه در بورس به زبان ساده
اگر بخواهیم تمام مطلب بالا را به صورت عملی در بورس پیاده کنیم، دقیقا چکار باید انجام دهیم؟ در اینجا به زبانی ساده راه کار عملی را در چند توصیه بسیار مهم ذکر میکنیم که حتما باید آنها را به یاد بسپارید.
- پولی را وارد بازار بورس کنید که مازاد نیاز شما باشد و در میان مدت (حداقل 6 ماه) به آن هیچ گونه نیازی نداشته باشید.
- به هیچ عنوان برای سرمایه گذاری در بورس از پول قرضی استفاده نکنید.
- سرمایه خود را بین گروههای برتر بورسی تقسیم کنید و به هیچ عنوان سرمایه خود را تنها در یک گروه بورسی سرمایه گذاری نکنید. بد تر از آن تک سهم شدن است. با سرمایه گذاری در سهام متنوع و تشکیل سبد سهام، از ریسک سرمایه گذاری خود بکاهید.
- همیشه درصدی از سرمایه خود را نقد باشید. به کلمه “همیشه” توجه کنید. حتی در بازارهای کاملا صعودی سعی کنید حداقل 15 تا 20 درصد نقد باشید.
- نکته بسیار مهم نسبت سود انتظاری به مقدار سرمایه است. اگر سهمی را به امید 20 درصد سود خریداری میکنید (با توجه به حد سودی که برای خود قرار میدهید) نباید بیشتر از 20 درصد از سرمایه خود را درگیر آن کنید.
- نکته مهمتر از نکته قبلی تعیین میزان سرمایه برای هر معامله است. باتوجه به حدضرر هر معامله، میزان سرمایهای که مجاز هستید به یک معامله وارد کنید به اندازهای است که اگر حدضرر شما در آن معامله خورد، بیش از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهید. قبل از ورود به هر معامله باید سرمایه مجاز را محاسبه کنید. این 2 درصد ماکزیمم ریسک معاملات است. بسیاری از معاملهگران حرفهای با ریسک 0.5 یا 1 درصد کار میکنند. یعنی حجمی از سرمایه را درگیر یک معامله میکنند که اگر حدضرر ان معامله فعال شود بیش از 1 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهند. این موضوع مهمترین قانون بحث مدیریت سرمایه و ریسک است.
کلام آخر
مدیریت ریسک و سرمایه در هر زمینه ای به شما این امکان را می دهد که از فرصت کم، بهترین نتیجه را بگیرید. در بازار بورس و معاملات نیز مدیریت سرمایه و ریسک می تواند به شما کمک بزرگی کند.
شما با مدیریت ریسک می توانید از ضررهای بزرگ جلوگیری کنید.
در این زمینه مقاله چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم را مطالعه کنید.
همچنین زمانی می توانید بعد از ضرر به معاملات خود ادامه دهید که بتوانید سرمایه و نقدینگی خود را مدیریت کنید. بدین ترتیب شما می توانید به اهداف خودتان که همان ضرر کمتر و سود بیشتر است دست یابید. امیدواریم که پس از مطالعه این مقاله شما هم به این هدف دست یابید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش انواع ریسک در بازار سهام اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم. واضح است در اندازه گیری کردن ریسک اگر ارزش این اوراق زیاد باشند ریسک بیشتر خواهد بود انواع ریسک در بازار سهام و اگر ارزش آنها کم باشد ریسک کمتر است.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
یک سطح اطمینان هم در اندازه گیری ریسک اثر دارد مثلا در محاسبه به طور معمول درصد اطمینان ۵ در نظر گرفته شده و در محاسبه ارزش سهام ضرب میشود.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
دیدگاه شما