انواع دارایی و انواع بدهی در حسابداری را بشناسید
تعریف و کاربرد سرمایه در گردش چیست؟
میزان سرمایه در گردش یک شرکت یا سازمان نشان دهنده کارآمدی آن می باشد و
اغلب سازمان ها و شرکت ها به دنبال افزایش سرمایه در گردش خود هستند.
این واژه از جمله اصطلاحاتی است که در حوزه مالی و حسابداری بسیار استفاده می شود.
همان طور که از اسم آن مشخص است به سرمایه ای اطلاق می شود که در سازمان جریان دارد.
با ما همراه باشید تا با مفهوم این عبارت در سازمان ها و شرکت ها بیشتر آشنا شوید.
1# تعریف سرمایه در گردش
Working Capital یا سرمایه در گردش نشان دهنده امکان نقد شوندگی سرمایه برای فرد یا کسب و کار است.
سرمایه در گردش معیاری است برای سنجش توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت که از اختلاف بین دارایی های جاری و بدهی های جاری به دست می آید.
دارایی های جاری دارایی هایی هستند که
در طول سال مالی یک سازمان و نه به صورت بدبینانه و خوش بینانه قابلیت نقد شوندگی دارند؛
بنابراین می توان گفت پول جزو دارایی های جاری محسوب می شود.
از این رو از Working Capital برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت که پول در آن ها بهتر نقد می شود کاربرد دارد.
به طور کلی هر آن چه که در افق زمانی کوتاه مدت قابلیت نقد شوندگی داشته باشد،
در مجموع دارایی های جاری به حساب می آید.
حساب های دریافتی هم نوعی از دارایی های جاری محسوب می شوند.
به همین علت به دارایی های جاری سرمایه در گردش گفته می شود.
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، سرمایه در گردش از اختلاف بین دارایی های جاری و بدهی های جاری به دست می آید؛
بنابراین لازم است تا با مفهوم بدهی های جاری هم آشنا شوید.
بدهی هایی که همانند دارایی های جاری، در طی دوره مالی مورد نظر همچنان قابلیت نقد شوندگی داشته باشند، بدهی های جاری نام دارند.
از جمله آن ها عبارتند از:
- اضافه برداشت بانکی
- حساب های پرداختنی (بستانکاران)
- مالیات های تکلیفی
- اسناد پرداختنی کوتاه مدت
- پیش دریافت از مشتریان
- ذخیره مالیات بر درآمد
و…
2# کاربرد سرمایه در گردش برای سازمان ها
آشنایی با این مفهوم برای همه افرادی که وضعیت مالی سازمان و شرکت برای آن ها اهمیت دارد، لازم است.
ترازنامه مالی یکی از ابزارهایی است که میزان سرمایه در گردش یک شرکت را مشخص می کند و
با استفاده از آن مدیران می توانند درباره وضعیت مالی و مقدار نقدشوندگی سرمایه موجود در شرکت اطلاعات خوبی را برای تصمیم گیری های آینده به دست آورند.
سرمایه گذاران با استفاده از سرمایه ای که در سازمان در گردش است قادر خواهند بود تا
به راحتی برای آینده مالی شرکت برنامه ریزی کنند.
3# مزیت سرمایه در گردش
هر چقدر سرمایه در گردش یک شرکت بیشتر شود شرکت ها با چالش های مالی کمتری رو به رو می شوند.
البته می تواند ورودی های مالی به شرکت ها را هم کاهش دهد؛
اما اگر مدیران بتوانند این سرمایه را به صورت سود سهام توزیع کنند،
در آن صورت سرمایه گذاران در شرکت راضی تر خواهند بود.
وجود سرمایه در گردش در شرکت باعث می شود بدهی ها و تمام هزینه های آن در یک سال به راحتی پرداخت شوند؛
اما این که این سرمایه در گردش تا چه میزان می تواند مطالبات مالی شرکت را پاسخگو باشد،
باید از نسبتی به نام نسبت جاری که از تقسیم دارایی های جاری به بدهی های جاری به دست می آید استفاده کرد.
توسط این رابطه می توان توان یک شرکت را برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت فهمید.
اگر حاصل این نسبت کمتر از یک باشد، بیانگر این است که
میزان بدهی ها از دارایی های جاری شرکت بیشتر است و
افزایش یا کاهش فروش اعتباری، نقد شوندگی یک شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد و
شرکت ها را با بحران های مالی مواجه می کند.
4# تأثیر استفاده از Working Capital
شرکت هایی که از این مفهوم در امور مالی خود استفاده می کنند، بحران های آینده را پیش بینی کرده
و برای آن ها راه حل هایی تبیین می کنند.
همین موضوع باعث می شود تا به راحتی این بحران ها را پشت سر گذاشته و کارنامه موفقی از خود ایجاد کنند.
چنان چه شرکت از میزان کافی سرمایه در گردش برخوردار نباشد،
نرخ اعتباری آن کاهش پیدا می کند و در طولانی مدت ضرر مالی به شرکت می رساند.
شرکت هایی که کار خرده فروشی را انجام می دهند برای نقد شوندگی خود به سرمایه در گردش کمتری احتیاج دارند تا
با پول نقد به دست آمده موجودی کالای خود را افزایش داده و درآمد بیشتری را کسب کنند.
پایین بودن نسبت سرمایه در گردش در این گونه مشاغل نشان دهنده مدیریت هوشمندانه است.
این در حالی است که شرکت هایی با تولیدات انبوه، نیاز دارند تا سرمایه در گردش بیشتری را داشته باشند؛
چرا که قادر نیستند نقد شوندگی را با سرعت بالایی انجام دهند و
در صورت بروز بحران مالی اگر این نسبت در شرکت کم باشد نمی توانند در کوتاه مدت تولیدات خود را به فروش رسانده و به پول نقد برسند.
به همین علت این شرکت ها باید دارایی نقدی بالایی داشته تا در صورت بروز شرایط بحرانی آن را مدیریت کنند.
بدین منظور مقدار بهینه این نسبت می تواند 1 یا 2 باشد که بهره وری عملیاتی خوبی را برای شرکت نشان می دهد.
5# مدیریت سرمایه در گردش
هر نوع از مشاغل با هر رویکردی که دارند باید بتوانند سرمایه درحال گردش را در شرکت خود مدیریت کنند.
هرچه مدت زمان بین تولید محصول و خدمت تا دریافت پول از ارائه آن بیشتر شود،
طبیعتا شرکت زمان بیشتری را در انتظار نقد شوندگی سپری خواهد کرد و
در این حالت در پرداخت هزینه ها با مشکل رو به رو می شود.
مدیریت جریان نقد شوندگی زمانی بهینه خواهد بود که
مدیران از پارامترهایی که در چرخه سرمایه در گردش مؤثر هستند، اطلاعات کافی داشته باشند.
یکی از دلایلی که شرکت ها با ورشکستگی مواجه می شوند هم
عدم اطلاع درباره این اطلاعات و پیش بینی نکردن و برنامه ریزی نکردن برای آن است.
به دست آوردن حجمی مناسب برای سرمایه در گردش موجب می شود تا
شرکت ها در نقد شوندگی رشد خوبی داشته و سریع تر به موفقیت برسند.
میزان نقد شوندگی چیست؟
سرمایه ی در گردش (به انگلیسی Working Capital) و نقدینگی از اصطلاحات پرکاربرد حسابداری بشمار می روند و به اختلاف بین دارایی های جاری و بدهی های جاری اطلاق می شود. برای آشنایی بیشتر با مفهوم سرمایه ی در گردش و پارامترهای تاثیرگذار، با لایواکانتینگ همراه شوید.
سرمایه ی در گردش چیست؟
سرمایه در گردش به صورت اختلاف دارایی های جاری و بدهی های جاری تعریف می شود. برای مثال اگر یک شرکت دارایی جاری به ارزش 90.000 ریال داشته باشد و بدهی جاری آن 80.000 ریال باشد؛ سرمایه در گردش این شرکت 10.000 ریال خواهد بود.
به یاد داشته باشید که سرمایه در گردش یک مقدار است. برخی فاکتورها که مقدار سرمایه در گردش را تعیین میکنند عبارتند از:
-آیا شرکت نیاز به انبار دارد یا خیر
- مشتریان چقدر سریع وجه مربوط به کالا و خدمات دریافت شده را پرداخت می کنند
- شرکت به چه سرعتی می بایست به تامین کنندگان خود پرداخت انجام دهد
- توانایی شرکت برای تامین منابع مالی
سرمایه در گردش می تواند با عوامل زیر افزایش یابد:
- معاملات تجاری سودآدر
- فروش دارایی های بلندمدت
- وام های بلندمدت
- سرمایه گذاری توسط مالکان
سرمایه در گردش در اثر عوامل زیر کاهش می یابد:
- معاملات تجاری غیرسودآور
- خرید دارایی های بلندمدت
- پرداخت مجدد بدهی های بلندمدت
- توزیع پول نقد به مالکان
سرمایه در گردش در مقایسه با نقدینگی
یک خرده فروش، یک توزیع کننده و یا شرکت تولیدی می تواند مقدار زیادی سرمایه در گردش داشته باشند. با این حال؛ اگر بیشتر دارایی های جاری آن به صورت آهسته در انبار در گردش باشند؛ شرکت، نقدینگی کافی برای پرداخت تعهدات خود در زمان های مقرر شده را نخواهد داشت. به طور مشابه اگر شرکت امکان جمع آوری حسابهای دریافتنی خود را نداشته باشد؛ نقدینگی کافی برای پرداخت تعهدات و بدهی های خود ندارد.
در مقابل؛ شرکتی را در نظر بگیرید که محصولات معتبر را به صورت آنلاین می فروشد و مشتریان پرداخت ها را با استفاده از کارتهای بانکی انجام می دهند. به علاوه، تامین کنندگان به شرکت اجازه می دهند که مبلغ محصولات خریداری شده را 60 روز پس از خرید محصولات بپردازد. این شرکت ممکن است سرمایه در گردش کمی داشته باشد اما نقدینگی مورد نیاز را دارد.
نسبتهای مالی و سایر معیارها
نسبت های مالی و معیارهای مرتبط با سرمایه در گردش و نقدینگی وجود دارد که شامل:
- مقدار سرمایه در گردش
- نسبت جاری
- نسبت سریع
- نسبت گردش حسابهای دریافتنی
- نسبت گردش انبار
- فروش روزانه انبار
- نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی
- نسبت جریان نقدینگی عملیاتی
مولفه های سرمایه در گردش
سرمایه در گردش (با عنوان سرمایه در گردش خالص نیز شناخته می شود) به صورت اختلاف دارایی جاری و بدهی جاری تعریف می شود. بنابراین یک شرکت با 120.000 دارایی جاری و 90.000 ریال بدهی جاری، 30.000 ریال سرمایه در گردش دارد. یک شرکت با 10.000 ریال دارایی جاری و 10.000 ریال بدهی جاری؛ سرمایه ی در گردش ندارد. همانطور که میبینید؛ سرمایه در گردش یک مقدار است هرچند که معمولا به عنوان بخشی از نسبت های مالی بررسی می شود.
دارایی جاری
بخش عمده ای از سرمایه در گردش، دارایی های جاری است. تعریف کوتاهی از دارایی جاری عبارت است از پول نقد شرکت به اضافه منابع دیگری که انتظار می رود تا طی یک سال آینده به پول نقد تبدیل شود.
مثال هایی از دارایی های جاری:
- پول نقد و معادل آن
- سرمایه گذاری موقت
- هزینه های پیش پرداخت
بدهی های جاری
یکی دیگر از مولفه های اصلی سرمایه ی در گردش، بدهی های جاری می باشد. تعریف کوتاه بدهی های جاری عبارتند از : تعهدات شرکت که می بایست پیش از یکسال به آن عمل شود.
مثال هایی از بدهای جاری:
- مبالغ میزان نقد شوندگی چیست؟ وام های سرمایه گذاری که می بایست طی یکسال بازپرداخت شوند.
- مالیات بر حقوق و دستمزد کارکنان
- هزینه ها / بدهی ها تحقق یافته اما پرداخت نشده (تعمیرات؛ تجهیزات و . )
- سپرده های مشتریان و درآمد معوقه
در صورتی که تضمینی وجود دارد که بدهی جاری با بدهی بلند مدت جایگزین می شود؛ می بایست به عنوان بدهی بلند مدت گزارش شود.
انواع دارایی و انواع بدهی در حسابداری را بشناسید
بازار اول و دوم بورس چیست | تفاوت شاخص بازار اول و دوم
امروزه تقریباً اکثر افرادی که بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند به بازده حاصل از سرمایهگذاری و سود آن میاندیشند شاید کمتر سرمایهگذاری بداند تعریف شاخص بورس چیست؟ چند شاخص در بازار وجود دارد؟ منظور از شاخص بازار اول و دوم بورس چیست؟ تفاوت بازار اول و دوم بورس چیست؟ اصلاً فرقی با یکدیگر دارند؟ سهام کدام بازار بهتر است؟ بازار اول بورس بهتر است یا بازار دوم؟ فرق بازار اول و دوم فرابورس چیست ؟
در این مقاله به بررسی تفاوت بازار اول و دوم بورس و اینکه بازار اول بورس بهتر است یا بازار دوم خواهیم پرداخت.
بازار اول (primary market) و دوم(secondary market) بورس چیست؟
فرق بازار اول و دوم بورس چیست ؟ کلمه “بازار” معانی مختلفی میتواند تداعی کند، اما در بیشتر اوقات برای اینکه هم بازار اصلی و هم بازار ثانویه را شامل شود، بهعنوان اصطلاح همهگیر استفاده میشود. در واقع، “بازار اول” و “بازار دوم” هر دو اصطلاحات متمایزی هستند. در مطلبی دیگر در مورد “بازار بورس چیست” صحبت کرده ایم.
بازار اصلی به بازاری که اوراق بهادار در آن ایجاد میشود اطلاق میشود، درحالیکه بازار ثانویه بازاری است که در آن بین سرمایهگذاران معامله میشود.
دانستن اینکه بازارهای اولیه و ثانویه چگونه کار میکنند کلیدی در درک چگونگی معاملات سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار است.
ما به شما کمک خواهیم کرد که چگونگی عملکرد این بازارها و ارتباط آنها با هر یک از سرمایهگذاران را درک کنید.
دستهبندی بازارها از اقداماتی است که در بورسهای دیگر نیز اجرا میشود. در واقع طبقهبندی بازار به بازار اول و دوم و بورس اقدامی است که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران جهت شفافیت اطلاعاتی شرکتها، مشخصشدن میزان نقدشوندگی سهام و درصد شناوریشان و … که بر اساس معیارهای مشخصی انجام میشود، صورت گرفت.
بازار اول (تابلوی اصلی و فرعی بورس) و بازار دوم چیست؟
بازار اصلی یا اول محلی است که اوراق بهادار ایجاد میشود، درحالیکه بازار ثانویه محلی است که این اوراق توسط سرمایهگذاران معامله میشود.
در بازار اولیه، شرکتها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولینبار به مردم میفروشند، مانند عرضه اولیه (IPO).
بازار ثانویه در اصل بازار سهام است و به بورس اوراق بهادار نیویورک، نزدک و سایر صرافیهای سراسر جهان اشاره دارد.
بازار اولیه
بازار اصلی یا اولیه جایی است که اوراق بهادار ایجاد میشود. در این بازار است که شرکتها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولینبار به مردم میفروشند.
عرضه اولیه یا IPO نمونهای از بازار اولیه است. این معاملات فرصتی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند تا اوراق بهادار را از بانکی خریداری کنند که پذیرهنویسی اولیه را برای یک سهام خاص انجام داده است. IPO زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت خصوصی برای اولینبار سهام عمومی را منتشر کند.
این اولین فرصتی است که سرمایهگذاران از طریق خرید سهام به سرمایه شرکت کمک میکنند. در واقع سرمایه سهام شرکت از وجوه حاصل از فروش سهام در بازار اولیه تشکیل شده است.
به همین ترتیب، مشاغل و دولتهایی که میخواهند سرمایه بدهی تولید کنند میتوانند انتشار اوراق قرضه کوتاهمدت و بلندمدت در بازار اولیه را انتخاب کنند.
نکته مهمی که باید در مورد بازار اصلی بدانید این است که اوراق بهادار مستقیماً از یک ناشر خریداری میشود.
بازار ثانویه
معمولاً از بازار ثانویه برای خرید سهام از بورس سهام، یاد میشود. مشخصه معین بازار ثانویه این است که سرمایهگذاران بین خود معامله میکنند.
یعنی در بازار ثانویه، سرمایهگذاران اوراق بهادار منتشر شده را بدون دخالت شرکتهای صادرکننده معامله میکنند. بهعنوانمثال، اگر به سراغ خرید سهام شرکتی بروید، فقط با یک سرمایهگذار دیگر که سهام آن را در اختیار دارد معامله میکنید. د ر مورد شاخص بازار دوم بورس بیشتر بخوانید.
بازار فرابورس
تفاوت بازار اول و دوم فرابورس چیست ؟ بعضی اوقات میشنوید که از سهمی بهعنوان سهم بازار فرابورس (OTC) یاد میشود. این اصطلاح در اصل به معنای یک سیستم نسبتاً غیر سازمانیافته بود که در آن معاملات در یک مکان فیزیکی انجام نمیشد. در مقاله ای دیگر به تعریف بازار فرابورس پرداخته ایم .
این اصطلاح بهاحتمال زیاد از معاملات خارج والاستریت حاصل شده بود که در طی بازار بزرگ گاو نر در دهه 1920 رونق گرفت، و در آن سهام “بدون نسخه” در مغازههای سهام فروخته میشد. بهعبارتدیگر، سهام در بورس اوراق بهادار ذکر نشدهاند، آنها “بدون لیست” بودند.
امروزه، اصطلاح “فرابورس” بهطورکلی به سهامهایی گفته میشود که در بورس اوراق بهادار یا بورس سهام معامله نمیشوند.
اگرچه سهام یکی از اوراق بهادار است که بیشتر مورد معامله قرار میگیرد، اما انواع دیگری از بازارهای ثانویه نیز وجود دارد. بهعنوانمثال، بانکهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران شرکتی و فردی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و اوراق قرضه را در بازارهای ثانویه خریداری و میفروشند.
در بازارهای ثانویه، سرمایهگذاران بهجای اینکه با نهاد صادرکننده با یکدیگر مبادله کنند.
از طریق یکسری معاملات مستقل و درعینحال بههمپیوسته، بازار ثانویه قیمت اوراق بهادار را به سمت ارزش واقعی آنها سوق میدهد.
شاخص بازار اول و دوم چیست؟
بهطورکلی شاخص بورس TEPIX بیانگر سطح عمومی قیمتها میباشد. شاخص انواع مختلفی دارد، مانند شاخص کل، شاخص هموزن، شاخص صنعت و…
همانطور که گفته شد، شرکتها در دودسته اولیه و ثانویه دستهبندی میشوند. به همین خاطر شاخص هر یک از بازارها به طور جداگانه نیز به تفکیک بررسی میشود.
شاخص بازار اول بیانگر سطح عمومی قیمت شرکتهای پذیرفته شده در بازار اول و شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمتهای پذیرفته شده در بازار ثانویه یا دوم میباشد
شاخص بازار اول و دوم بر اساس درصد بیان میشود و با بررسی شاخص بازار اول و دوم و مقایسه آن با شاخص کل بورس متوجه خواهیم شد که بازار به کدام سمت تمایل دارد حرکت کند. هرچند که تأثیر سهام بازار اولیه بر شاخص کل بیش از سهام بازار ثانویه میباشد.
به همین خاطر در ارزیابی سهام پورتفوی بورسی علاوه بر توجه به شاخص کل بورس، شاخص بازار اول و دوم را نیز باید مدنظر قرار دهید.
بالا بودن درصد شناوری بیشتر سهام بازار اولیه نسبت به سهام بازار دوم موجب افزایش نقدشوندگی سهام این بازار شده است که مزیت بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه محسوب میشود.
شاخص بازار اول بورس چیست؟
بازار بورس تهران، شامل 8 شاخص است که بر اساس آن، یک نظم خاصی در آن حاکم شده است. بهطور کلی هر یک از این شاخصها بیانگر بازدهی جزئی از بازار است و در نهایت به سهامدار کمک میکند تا بتواند دید بهتری نسبت به بازار پیدا کند. شاخصهای بازار بورس اوراق بهادار تهران شامل، شاخص بازار اول و دوم بورس، شاخص کل، هم وزن و چند مورد دیگر میشود.
شاخصها به طور کلی میتوانند بر اساس ریسکپذیری، میزان کل سرمایه، شناوری سهام یا نقدشوندگی، وضعیت سود سالانه یا سودآوری کلی و حقوق صاحبان سهام، شرکتهایی را در زیر مجموعه خود قرار دهند. بهصورت کلی، سهامهایی که در شاخص بازار اول بورس قرار میگیرند، از لحاظ بنیادی و نقد شوندگی، در رتبههای اول بازار قرار دارند.
به همین دلیل نیز معمولا شاخصهای دیگر، روند به اصطلاح شارپتری دارند و دارای ریسک بیشتری به نسبت شاخص اول بورس هستند. معمولا این دسته از سهامها رشد خیلی آرام و پیوستهای دارند و سهام شرکتهای بزرگ، صنعت فلزات اساسی و پتروشیمی را شامل میشوند.
بهطور کلی، شاخص اول بازار، بسیار شبیه به شاخص 30 شرکت برتر عمل میکند، زیرا سهام مشترک زیادی در این دو گروه قرار میگیرد. اگر قصد این را دارید که سهام به اصطلاح شاخصساز و کم ریسک خریداری کنید، بهتر است تا شاخص 30 شرکت برتر یا بازار اول را تحلیل تکنیکال و بنیادی کنید تا به نتیجه خوبی دست پیدا کنید.
همچنین اگر قصد این را دارید که بدانید در یک روز معاملاتی اوراق بورس بهادار تهران، بهطور میانگین عملکرد سهامهای یزرگ بازار به چه نحو بوده است، لازم نیست تا بهصورت تک تک سهامها را بررسی کنید، زیرا شاخص بازار اول، میانگین مناسبی از این شرکتها را در هر روز معاملاتی نشان خواهد داد.
سهامهایی که در این گروه قرار میگیرند، معمولا همبستگی زیادی به نوسانات قیمت دلار نیز دارد، زیرا اکثر این سهامها دلار محور هستند و با رشد قیمت دلار، فروش و در نتیجه سودآوری شرکتهای موجود در شاخص بازار اول افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.
به عنوان نکته آخر، میتوان گفت که عملکرد این شاخص یا شاخصهای دیگر، به تنهایی نشان دهنده عملکرد کل بازار نیست، زیرا در بیشتر موارد شاخص بازار اول میتواند مثبت باشد و اکثریت بازار قرمزپوش باشند یا اینکه بالعکس آن اتفاق بیفند، پس ملاکی برای قضاوت در ارتباط با کل بازار نیست. اگر به دنبال شاخصی هستید که میانگین عملکرد بازار را به شما نشان دهد، بهتر است تا شاخص هم وزن را دنبال کنید، زیرا در حرکت این شاخص، هر سهمی میتواند میزان نقد شوندگی چیست؟ تاثیر یکسانی بر آن داشته باشد.
تفاوت بازار اول و دوم بورس چیست؟
درک تمایز بین بازار اول و بازار دوم مهم است. وقتی شرکتی برای اولینبار سهام یا اوراق قرضه منتشر میکند و این اوراق را مستقیماً به سرمایهگذاران میفروشد، این معامله در بازار اصلی یا اول اتفاق میافتد.
برخی از رایجترین و مشهورترین معاملات بازار اولیه، عرضه اولیه سهام یا عرضههای اولیه است. در حین عرضه سهام، یک معامله در بازار اولیه بین سرمایهگذار خریدار و بانک سرمایهگذاری تعهد کننده IPO اتفاق میافتد.
هرگونه درآمد حاصل از فروش سهام بازار اولیه پس از محاسبه هزینههای اداری بانک، به شرکت صادرکننده سهام میرسد.
اگر بعداً این سرمایهگذاران اولیه تصمیم به فروش سهام خود در شرکت بگیرند، میتوانند این کار را در بازار ثانویه انجام دهند.
هرگونه معامله در بازار ثانویه بین سرمایهگذاران اتفاق میافتد و عواید حاصل از هر فروش به سرمایهگذار فروش میرسد نه به شرکتی که سهام را صادر کرده است یا به بانک پذیرهنویسی.
قیمتهای بازار اولیه اغلب از قبل تعیین میشوند، درحالیکه قیمتها در بازار ثانویه توسط نیروهای اساسی عرضه و تقاضا تعیین میشود.
اگر اکثریت سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار معتقد باشند که ارزش سهمی افزایش خواهد یافت، برای خرید آن اقدام میکنند و قیمت سهام به طور معمول افزایش مییابد. اگر شرکتی سرمایه خود را از دست بدهد یا نتواند درآمد کافی را به دست آورد، با کاهش تقاضا برای آن سهم، قیمت سهام آن کاهش مییابد.
همانطور که در تصویر فوق هم مشخص شده است، سرمایه ثبتی شرکتهای بازار ثانویه بورس باید حداقل 200 میلیارد ریال، درصد شناوری آنها حداقل 10% و سهامی عام باشند.
همچنین شرکتهایی که سرمایه و سودآوری و درصد شناوری آزاد مناسبی دارند (طبق جدول فوق) که نشان از چشمانداز مثبت و سودآوری مناسب شرکت دارد، در بازار اول پذیرفته میشوند.
تشخیص بازار اول و دوم
در تابلوی هر سهم بازاری که شرکت در آن پذیرش شده است، مشخص است و از قسمت مشخص شده در تصاویر می توانید نوع بازاری نماد را متوجه شوید.
برای مثال بانک ملت با نماد “وبملت” در بازار اول بورس و خودرو سازی سایپا با نماد “خساپا” در بازار دوم بورس قرار دارند.
خلاصهای از تعریف و تمایز بازار اول و دوم بورس
شرکتها و سهام در بورس اوراق بهادار تهران به دو دسته بازار اول و دوم (اصلی و ثانویه) تقسیم میشود. تقسیمبندی شرکتها بر اساس معیارهای سازمان بورس است که درصد شناوری، میزان سرمایه، تعداد سهامداران، سابقه فعالیت از جمله معیارهای مهم دستهبندی شرکتها میباشد.
در بازارهای سرمایه اولیه، سهام یا اوراق بهادار جدید معامله میشوند که آنها را از طریق عرضه اولیه (IPO) به خریداران یا شرکتهای علاقهمند منتقل میکنند.
بازار ثانویه، بازاری است که سهام پذیرش شده از قبل، بین سرمایهگذاران معامله میشود. برخلاف بازار سرمایه اولیه که سرمایهگذاران مستقیماً از فروشنده خرید میکنند، سرمایهگذاران اوراق بهاداری را که قبلاً در بازار ثانویه دارند معامله میکنند.
بازارهای ثانویه سرمایه محدود به IPOS نیستند، هر سرمایهگذار میتواند در این بازار اوراق بهادار را معامله یا خریداری کند.
بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) ، بورس اوراق بهادار لندن و نزدک نمونههایی از بازارهای ثانویه هستند.
برخلاف بازار اصلی که شرکتها میخواهند در مدتزمان کوتاهی اوراق بهادار خود را بفروشند تا حجم موردنیاز را برآورده کنند، حجم اوراق بهادار معامله شده در بازار ثانویه با نوسان یا ثبات یا تقاضا و عرضه تعیین میشود و این نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارد.
دستهبندی بازارها از اقداماتی است که در بورسهای دیگر نیز اجرا میشود. در واقع طبقهبندی بازار به بازار اول و دوم و بورس اقدامی است که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران جهت شفافیت اطلاعاتی شرکتها، مشخصشدن میزان نقدشوندگی سهام و درصد شناوریشان و . که بر اساس معیارهای مشخصی انجام میشود، صورت گرفت.
حد ضرر چیست و چگونه میتوان از آن در معاملات استفاده کرد؟
حد ضرر چیست؟! کلمهای که بر تن خیلی از معامله گران لرزه انداخته و ترس را بر دل های آنها میاندازد. اما مطمئنا همه معاملهگران این را خوب میدانند که قطعا با رعایت حدضرر به قولی عاقبت به خیر خواهند شد و سود خواهند برد. پس چه دلیلی دارد که معاملهگران حد ضرر را رعایت نمی کنند؟ شاید دلیل آن این است که با رعایت آن باید شکست و اشتباه خود را بپذیرند و این مورد قطعا برای هیچ معاملهگری خوشایند نمیباشد. پس در ادامه همراه ما باشید تا بدانید دلیل عدم رعایت حدضرر چیست و عواقب عدم رعایت و فواید پایبندی به آن را مورد بررسی قرار دهیم.
حد ضرر چیست؟
ابتدا بررسی کنیم معنی کلمه حد ضرر چیست؟ معامله گران برای تعیین زمان خروج از معاملهای که باز کردهاند میزان نقد شوندگی چیست؟ از حد ضرر (که حد سود در این مقاله موضوع بحث ما نیست) استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال، معاملات خود را در بازار های مالی به انجام می رسانند عدد یا در صدی را برای تعیین ضرر خود مشخص می کنند که به این اعداد یا درصد ها حدضرر گفته می شود.
مثال برای اینکه بدانیم حد ضرر چیست؟
فرض کنید شخصی سهمی را در بورس به قیمت 1000 تومان خریداری کرده است و حدضرر خود را روی قیمت 960 تومان (4 درصد پایین تر از قیمت خرید) قرار داده است. قیمت که به این عدد برسد سهام خود را به فروش میرساند و از آن معامله با ضرر خارج میشود. در ادامه بررسی خواهیم کرد که طبق چه اصولی درصد حد ضرر مشخص میشود.
آموزش رعایت حد ضرر در بورس(عوامل موثر در تعیین حد ضرر چیست؟)
موارد مختلفی در تعیین حد ضرر تاثیرگذار هستند که برخی از آنها در تمامی بازارها یکسان هستند. (که در حال حاضر فقط بورس ایران مورد بررسی در این مقاله می باشد و در مقاله های آینده بازارهای دیگر را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد)
عواملی که در تعیین حد ضرر نقش دارند:
- میانگین حجم ماه
- حجم مبنا
- سهامداران عمده
- درصد شناوری سهم
- نمودار تکنیکال سهم (بسیار مهم)
- ریسک پذیری معامله گر
هر کدام از موارد بالا نکات و قواعد مختص به خود را دارد. در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت.
میانگین حجم ماه
میانگین حجم ماه و حجم مبنا به یکدیگر مربوط میشوند. پس این 2 مورد را به همراه یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
در ابتدا با هم بررسی میکنیم تعریف میانگین حجم ماه را. میانگین حجم ماه یک سهم به این معنی است که در طول یک ماه گذشته که شامل 21 روز کاری معاملاتی میشود، به طور میانگین چه مقدار حجم معاملاتی داشته است.
و اما تعریف حجم مبنا: مقدار حجمی است که باید در طی یک روز معاملاتی در سهم معامله شود تا قیمت سهم رشد کند (که این مقدار طبق فرمول خاصی به دست میآید). به طور مثال اگر میانگین حجم ماه سهمی 1 میلیون برگ سهم باشد. اگر آن سهم 500 هزار برگ سهم معامله شود قیمت سهم فقط به اندازه 50 درصد از میانگین قیمت معامله شده در روز کاهش یا افزایش خواهد داشت.
نقش این دو مورد در تعیین حدضرر: دقت داشته باشید که گفته میشود اگر میانگین حجم ماه یک سهم کمتر از حجم مبنای آن سهم باشد، میتوان گفت که این سهم یکی از پارامترهای نقد شوندگی را دارا نیست. پس در تعیین حدضرر این سهم باید درصدهای پایینتری را لحاظ کنیم.(البته باید موارد دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرند)
سهامداران عمده
سهامداران عمده چه کسانی هستند؟! سهامداران عمده کسانی هستند که بیشتر از یک درصد از سهام شرکتی را در اختیار داشته باشند و ممکن است یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
و اما نقش سهامداران عمده در تعیین حد ضرر: سهامداران عمده میتوانند نقش مهمی در تعیین حد ضرر داشته باشند. به این شکل که، اگر در سهمی سهامداران عمده فعالیتی نداشته باشند، یعنی خرید یا فروشی را انجام ندهند میتوان گفت این سهم در مواقع ریزش مورد حمایت سهامداران عمده نخواهد بود و نقد شوندگی پایینی را خواهد داشت. (سهامداران عمده را میتوان از صفحه سهم در سایت tsetmc در قسمت سهامداران مشاهده کرد)
به طور مثال سهامداری که فعالیت خوبی (خرید و فروش) در سهم داشته و باعث نقد شوندگی در سهم میشود نموداری به این شکل دارد.هرچه تعداد این نوع سهامداران بیشتر باشد مقدار نقد شوندگی این سهم در این پارامتر بیشتر خواهد بود. (این نمودار را میتوانید با کلیک بر روی هر کدام از سهامداران عمده مشاهده کنید)
تاثیر سهامداران عمده در میزان حد ضرر سهام در بورس | کالج تی بورس
و اما نمودار سهامداران عمده ای که فعالیتی ندارد:
نمودار سهامداران عمده بدون فعالیت | کالج تی بورس
همانطور که در عکس مشاهده میکنید این سهامدار عمده در سهم خرید و فروشی را انجام نمیدهد. پس در هنگام ریزش ها نمیتواند نقشی در نقد شوندگی سهم داشته باشد.
درصد شناوری سهم
درصد شناوری سهم چیست؟ به این معنا است که آن درصد از سهم، که به درصد شناوری مشهور میباشد، آماده فروش سهام خود هستند و به نظر میآید که سهام خود را در آینده نزدیک به فروش برسانند و قصد این را نداشته باشند که سهام خود را به صورت بلند مدت نگه داری کنند.
درصد شناوری پایین بهتر است یا بالا؟
میزان درصد شناوری هر چقدر بیشتر باشد، بدان معنی است که در سهم هیجان بیشتری وجود دارد. و میتواند خیلی سریعتر به صف خرید یا صف فروش برسد. در این صورت ممکن است سهامدار برای خرید یا فروش از سهم جا بماند و در صف خرید یا فروش گیر کند. در این صورت بهتر است حد ضرر در درصد های پایینتری گذاشته شود. و هر چقدر درصد شناوری سهم مقدار پایین تری داشته باشد، به این معنی است که روند سهم به کندی است و در صعود ها و نزول ها به کندی حرکت میکند. (این درصد را در صفحه سهم، در سایت tsetmc میتوانید مشاهده کنید)
مقدار درصد شناوری مناسب چه عددی است؟
در استراتژیهای مختلف اعداد مختلفی بیان شده است. به طور مثال در بعضی استراتژی های نوسان گیری روزانه، بین 20 تا 35 درصد، یا بعضی از استراتژیهای میان مدت بین 7 تا 40 درصد بیان شده است. میتوان گفت عدد بین 15 تا 35 درصد، میتواند عدد معقولی باشد.
تاثیر نمودار تکنیکال سهم بر میزان حد ضرر چیست؟
این بخش مهم ترین پارامتر در تایین میزان درصد حد ضرر است. در این بخش نمودار تکنیکال سهم را مورد بررسی قرار میدهیم و تقریبا بخش عمدهای از تحلیل خود برای تایین درصد حدضرر را به این پارامتر اختصاص میدهیم. به این صورت که نمودار تکنیکال سهم را باز کرده (رهآورد 365_مفیدتریدر) و چارت سهم را در گذشته مورد بررسی قرار میدهیم اگر سهم در هنگام ریزشها کندلهای صف فروش بسیاری داشت پس این سهم نقد شوندگی پایینی دارد و باید برای حدضرر درصدهای پایینی در نظر گرفته شود.
اما اگر چارت سهم در هنگام ریزش کندل هایی داشته باشد که دارای شَدو (shadow) یا سایه باشند، سهم میتواند دارای نقد شوندگی خوبی باشد و میتوان برای حد ضرر درصدهای بالاتری را در نظر گرفت.
به طور مثال چارت سهمی که نقد شوندگی بالایی دارد:
تاثیر نمودار تکنیکالی در حد ضرر چیست؟
و سهمی که چارت آن نشان میدهد دارای نقد شوندگی پایینی است و سهامدار را گرفتار صف فروش های متعدد میکند:
نمودار تکنیکالی سهام دارای نقدشوندگی پایین | کالج تی بورس
ریسک پذیری معامله گر
تعاریف زیادی برای ریسک در بازار های مالی وجود دارد. میتوان به صورت خلاصه و شیوا به این شکل ریسک در بازارهای مالی را تعریف نمود: “در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود.”
افراد از پنجره ریسک پذیر بودن به 3 دسته تقسیم میشوند:
- افراد ریسک گریز : این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- ریسکپذیر : این افراد رویکرد جسورانه دارند. این اشخاص، ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را، ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
حال شما باید مشخص کنید که جزو کدام یک از موارد بالا هستید. با توجه به 6 مورد اول و میزان ریسک پذیری خود، درصد حدضرر خود را مشخص کنید.
البته باید پرانتزی همینجا باز کرد و اعلام نمود میزان ریسک پذیری شما با توجه به موارد زیادی مثل میزان سرمایه و میزان تجربه و حالات روحی شما و … در طول زمان قابل تغییر است. پس پیشنهاد میشود بعد از اینکه گروه ریسک خود را مشخص کردید پس از مدتی مجدد خود را محک زده و گروه ریسک خود را مجدد مشخص کنید.
مرگ خاموش معاملهگر عاقبت کسانی که به حد ضرر خود پایبند نیستند!
شاید این جمله کمی ترسناک به نظر برسد اما واقعیت این است ضرر مثل باتلاقی میماند که هر چقدر در آن بمانید شما را بیشتر فرو برده و میبلعد و بیرون آمدن از آن برای شما سخت تر خواهد بود. چرا؟
به 2 دلیل:
اگر شخصی به طور مثال از سهمی 10 درصد ضرر کرده باشد تنها با 11/11 درصد سود میتواند ضرر خود را جبران کند اما شخصی که با همان سهم 50 درصد ضرر کرده باشد باید 100 درصد سود کند تا ضرر خود را جبران کند. (در جدول زیر برخی از میزان ضررها و درصد سودی که برای جبران ضرر آن ها لازم است را برای شما آورده ایم.)
برای جبران هر میزان ضرر، چند درصد باید سود کنیم؟ | کالج تی بورس
دلیل دوم این است که اگر پس از مدتی ضرر شما از 10 درصد به 50 و سپس به 70 تبدیل شود. اگر این ضرر 70 درصد شما به 40 درصد برسد و ضرر اولیه 70 درصدی را در نظر نگیریم، سهم در واقع صد در صد رشد کرده است تا از 70 درصد ضرر شما به 40 درصد برسد.
برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که آن را در قیمت 1000 تومان خریدهاید. قیمت سهم پس از ریزش 70%، 300 تومان میشود. حال اگر آن سهم بخواهد به قیمت سابق خود، یعنی 1000 تومان برسد، باید 230% رشد کند. این رشد یا در واقع بازگشت قیمت به حالت قبل، ممکن است هرگز و یا در مدت زمان بسیار طولانی انجام پذیرد.
یکی از دلایل اهمیت حد ضرر را میتوان همین انتظار طولانی برای بازگشت سرمایه به حالت عادی در هنگام ضرر دانست. حال ممکن است این اتفاق هرگز هم پیش نیاید.
البته که فروش در این نقطه به آسانی یک کلیک روی گزینه فروش انجام میشود. اما همین کلیک کردن در چنین شرایطی برای شما کاری بسیار سخت و دشوار میشود.
نتیجه گیری مهم
باید دقت داشته باشید که اصل سرمایهگذاری، حفظ سرمایه است و هدف سرمایه گذاری کسب سود است پس قبل از هر گونه سرمایهگذاری ابتدا باید به فکر حفظ سرمایه خود بوده. سپس به فکر کسب سود باشید. در بازار بورس تعیین حدضرر مناسب میتواند به حفظ سرمایه شما کمک شایانی برساند. و از بر باد رفتن سرمایه اصلی شما جلوگیری کند و شما را از باتلاق و منجلاب ضرر نجات دهد. (اما باید دقت داشت که ترس از دست دادن سرمایه مانع کسب سود در بازار نشود)
چه راهکاری وجود دارد تا نتیجه سرمایه گذاری معاملهگر برخورد با حدضرر نباشد؟
تعیین حدضرر و پایبندی به آن، یکی از رکنهای اصلی بازارهای مالی میباشد. هر چند که معامله گر با کمترین ضرر از معامله خارج شود، اما به هرحال از سرمایه اصلی معاملهگر کاسته خواهد شد. این یعنی شکست در معامله، که برای هیچ معاملهگری خوشایند نیست.
اما چه کنیم که سرمایه گذاری که انجام میدهیم و هدف آن کسب سود است نتیجه اش برخورد با حد ضرر نباشد؟! یا احتمال برخورد آن با حدضرر بسیار پایین باشد؟! ابتدا باید این نکته را سرلوحه فعالیتمان در بازارهای مالی بدانیم که نوسانات ذات بازار است و هیچ زمانی وجود ندارد که فقط رشد دیده شود. بلکه در کنار هر رشد، ریزشی نیز وجود دارد. میتوان احتمال رشد را بیشتر کرد. به شرطی که آموزش های خود را کاملتر کنیم تا تحلیل های ما از کمترین احتمال شکست برخوردار باشد.
کالج تی بورس بهترین آموزشگاه بورس در مشهد است که میتواند شما را در این امر مهم یاری کند و با برگزاری دورههایی که درآن 0 تا 100 به آموزش بورس میپردازد. میتواند به شما کمک کند تا به کسب سود که هدف سرمایه گذاری است برسید.
مدیریت پورتفوی چیست؟ | معرفی 6 اصل اساسی برای تشکیل بهترین سبد سهام
در سالهای اخیر، سرمایهگذاری در بازار سهام به شدت مورد استقبال اقشار جامعه قرار گرفته است. نقدشوندگی بالا و نوسانات بسیار زیاد را میتوان از دلایل جذابیت این بازارها برای مخاطبان در نظر گرفت. اما آیا ورود و داشتن یک سرمایهگذاری موفق در بازار سهام به سادگی برای همه امکان پذیر خواهد بود؟ همانطور که میدانید، فعالیت در هر حوزهای بدون داشتن دانش کافی امری غیر منطقی بنظر میرسد. بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. داشتن مهارت و دانش کافی، حرف اول را در این بازار میزند. به عبارتی، لازم است تا تازهواردان با کلیه مفاهیم بازار آشنا بوده و به آنها تسلط داشته باشند.
در این بین یکی از اصلیترین مواردی که برای داشتن یک سرمایهگذاری حرفهای میبایست مورد توجه قرار گیرد، آشنایی با نحوه تشکیل سبد سهام یا همان پورتفوی است. به گونهای که اگر از فعالان با تجربه بازار بپرسید، داشتن یک سبد سهام متنوع و سازماندهی شده را از مهمترین کلیدهای دستیابی به سود در این بازار عنوان میکنند. چرا که این امر منجر به کاهش ریسک سرمایهگذاری شما به طور قابل توجهی خواهد شد. حال که به اهمیت این موضوع پی بردید، همراه ما باشید تا شما را با نکات طلایی مدیریت سبد سهام آشنا سازیم.
سبد سهام یا پورتفوی چیست؟
سبد سهام یا پورتفوی به مجموعهای از سهمهای مختلف گویند که شخص به قصد سرمایهگذاری آنها را خریداری نموده است. این کار با هدف کاهش ریسک سرمایهگذاری صورت میگیرد. در واقع در این حالت شما سرمایه خود را به چندین سهم اختصاص دادهاید که این امر منجر به متنوع شدن داراییهای شما و در نتیجه کاهش مجموع ریسک سرمایهگذاری میگردد. این مثل قدیمی که “همه تخم مرغهای خود را درون یک سبد قرار ندهید” نیز در این خصوص بسیار به کار میرود.
به خاطر داشته باشید که متنوع سازی داراییها نیز اصول خود را دارد. در واقع، اگر در این کار زیادهروی کنید و بیش از حد سرمایه خود را تقسیم نمایید نیز بازدهی منفی کسب خواهید کرد. در ادامه با ما همراه باشید تا با اصول مدیریت پورتفوی برای داشتن یک سبد سهام مناسب و منطقی آشنا شوید.
مدیریت پورتفوی به چه معناست؟
مدیریت پورتفوی را میتوان، تعیین بهترین استراتژیها برای رسیدن به یک سرمایهگذاری موفق با ریسک پایین تعریف نمود. به عبارتی هدف اصلی در مدیریت پورتفوی، ایجاد توازن بین درجه ریسک پذیری، میزان سرمایه و متناسب سازی سرمایهگذاری با آنهاست. این امر را میتوان به عنوان یکی از اصلیترین وظایف هر یک از سهامداران مطرح نمود.
اولین گام در مدیریت پورتفوی آن است که بدانیم هدف ما از انجام این سرمایهگذاری چیست. تعیین میزان بازدهی و نقدشوندگی مورد نظر و همینطور درجه ریسک پذیری، از جمله مواردی است که در این مرحله میبایست مورد توجه قرار گیرد. به عبارتی لازم است تا در ابتدای کار، استراتژی معاملاتی خود را مشخص نموده تا بتوانیم ادامه مسیر را بر اساس آن طی کنیم.
در گام بعدی باید با توجه به سیاستهای تعیین شده، ترکیب سبد سهام خود را مشخص نماییم. حال میتوانیم با توجه به اینکه قصد داریم چه مقدار از سرمایه خود را به این سرمایهگذاری اختصاص دهیم، اقدام به تشکیل پورتفوی کنیم. اکنون شما یک سبد سهام متناسب با اهداف و خواستههای خود دارید که میتوانید برای بازدهی بیشتر عملکرد خود را به طور دورهای چک نماییم. اگر عملکردتان موفقیت آمیز بود همچنان به مسیر خود ادامه دهید و در غیر این صورت در سبد خود اندکی تجدید نظر نمایید.
دو عامل بسیار اثرگذار در تشکیل سبد سهام
تشکیل پورتفوی یا سبد سهام، یکی از عوامل اساسی موفقیت فرد در بازار سهام است. همانطور که در بخش قبل نیز گفتیم تعیین استراتژی معاملاتی در این کار بسیار دخیل می باشد. در واقع، لازم است تا به نوعی فرد بین اهداف و تمامی مشخصات و روحیات شخصی خود متناسب سازی کند. دو مورد از اصلی ترین مواردی که باید در این مرحله مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
1. توجه به میزان ریسک پذیری
درجه ریسک پذیری را می توان یکی از عوامل به شدت موثر دانست که می بایست در تشکیل پورتفوی به آن توجه نمود. در واقع افراد از منظر تحمل ریسک بسیار متفاوت می باشند. عده ای تمایل دارند یک سرمایه گذاری محتاطانه داشته و یک ریسک کم و معقول را تجربه نمایند. از این رو پیشنهاد می شود بخش عمده سبد خود را به اوراق با درآمد ثابت، صندوق های سرمایه گذاری و اوراق با نقدشوندگی بالا اختصاص دهند.
دسته دیگر افرادی هستند که قدرت ریسک پذیری بالایی داشته و از سرمایه گذاری در شرکت های کوچک به امید کسب بازده بیشتر هیچ ابایی ندارند. این افراد می توانند در سبد سهام خود نیز این امر را در نظر گرفته و متناسب با آن اقدام نمایند. از این رو همواره به میزان پذیرش ریسک خود در معاملات توجه داشته و همگام با آن عمل نمایید.
2. تعیین بازه زمانی مورد نظر برای سرمایه گذاری
بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر تشکیل سبد سهام خواهد بود. در واقع هر فرد باید بداند که هدف او از ورود به معاملات چیست و تا چه زمانی قصد دارد سهام خریداری شده خود را نگهداری نماید. به عبارتی اگر فردی بورس را به عنوان شغل دوم خود انتخاب نموده، قطعا توانایی آن را ندارد که زمان زیادی را به آن اختصاص دهد. از این رو، میبایست افق زمانی بلند مدت را برای معاملات خود در نظر گرفته و استراتژی و سبک معاملاتی خود را نیز متناسب با آن تعیین کند. بنابراین، لازم است تا پیش از تشکیل سهام در مورد این موضوع به خوبی شفاف سازی صورت گیرد.
اهمیت و تاثیر مدیریت سبد سهام در چیست؟
قطعا میدانید که در بازار بورس برخلاف سرمایهگذاری در سپردههای بانکی، با موضوعی تحت عنوان ریسک رو به رو خواهید بود. در واقع این احتمال وجود دارد که در اثر نوسانات بازار، بخش اعظم دارایی شما درگیر زیان گردد. چیزی که در خصوص سپردههای بانکی چندان مفهومی ندارد. (البته سرمایهگذاری در بانک نیز بدون ریسک نخواهد بود، اما بدون شک این میزان در مقایسه با بورس بسیار کمتر است.)
از این رو لازم است تا در انجام معاملات خود نهایت دقت را به خرج دهید. یکی از مهمترین عواملی که میبایست به آن توجه گردد همین مبحث تشکیل و مدیریت پورتفوی میباشد. با این کار شما دارایی خود را بین مجوعهای از سهام تقسیم نموده و ریسک مجموع سرمایهگذاری خود را کاهش دادهاید.
به طور نمونه زمانی که یک معامله شما منجر به زیان گردد این احتمال وجود دارد که در معامله بعدی موفق عمل کرده و سود کسب کنید. در نتیجه ضرر شما با سود به دست آمده تا حدودی همپوشانی کرده و در نهایت مانع کاهش شدید در ارزش دارایی شما میگردد. از این رو، میتوانید با تشکیل و مدیریت پورتفوی بازدهی بیشتری را از آن خود سازید.
لازم است توجه داشته باشید که چنانچه کارگزار انتخابی شما از کارگزاریهای برجسته بازار باشد، قطعا شما را در مسیر رسیدن به یک سرمایهگذاری موفق یاری خواهد نمود. به طور نمونه، در کارگزاری مدبر آسیا، شما میتوانید با بهره گیری از راهنماییهای مشاوران و پشتیبانان این شرکت، موفقتر عمل نموده و بدانید که در این مسیر دست تنها نخواهید بود.
چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟
به طور کلی گفته میشود که با داشتن 5 تا 10 سهم میتوانید یک پورتفوی مناسب برای خود تشکیل دهید. البته باید توجه داشته باشید که این سهمها از صنعتهای مختلفی انتخاب شده باشند. چرا که این کار علاوه بر کاهش ریسک سبد ناشی از وقوع اتفاقات سیاسی و اقتصادی، ریسک ناشی از وضعیت خود شرکتها را نیز کاهش میدهد. از این رو یک سرمایهگذاری با ریسک معقول و ایمن را تجربه خواهید کرد.
6 اصل اساسی برای تشکیل بهترین سبد سهام
تا به اینجا با مفهوم پورتفوی و اهمیت مدیریت آن آشنا شدید. حال نوبت آن است که شما را با 6 اصل اساسی که در زمینه تشکیل سبد سهام میبایست مورد توجه قرار گیرد، آشنا سازیم.
1. سرمایه گذاری در تک سهم، مقدمه ای برای افزایش ریسک سرمایه گذاری
سادهترین راه برای داشتن یک سرمایهگذاری موفق و کم ریسک، متنوع سازی داراییها یا به اصطلاح همان تشکیل پورتفوی میباشد. با انجام این کار، ریسک سرمایهگذاری شما به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. در واقع شما می توانید با تقسیم داراییهای خود بین سهام چندین شرکت و صنعت مختلف، بازدهی بیشتری را از آن خود سازید.
به این صورت که افت قیمت سهام یک شرکت با سود حاصل از سهام دیگر از سبد شما، جبران میگردد. بنابراین تک سهم شدن را امری ممنوع در سرمایهگذاری قلمداد کنید. البته توجه داشته باشید که در این کار زیادهروی نکرده و به گونه این عمل کنید که بتوانید به خوبی برای روی تمامی سبد خود، کنترل کافی داشته باشید.
علاوه بر این، توصیه میشود از توجه به صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس نیز غافل نشوید. در واقع خرید واحدهای صندوقها نیز در کنار سهام شرکتهای پر بازده میتواند یک سبد سرمایهگذاری بسیار کم ریسک را برای شما رقم بزند.
2. خرید سهام از صنایع پربازده و شرکت های دارای اعتبار
همانطور که میدانید، صنایع مختلفی در بورس در حال فعالیت هستند. از این رو، لازم است تا هنگام سرمایهگذاری، سهام خود را از صنایع مختلفی که بازدهی بالایی نیز دارند انتخاب نمایید. به عبارتی، اگر شما چندین سهام از یک صنعت انتخاب نمایید، با بروز رویدادی که منجر به تغییر وضعیت آن صنعت میگردد، ریسک زیادی را از آن خود ساختهاید. از این رو، توصیه میشود از سرمایهگذاری تنها در یک صنعت مشخص به شدت اجتناب نمایید.
علاوه بر لزوم توجه به پر بازده میزان نقد شوندگی چیست؟ بودن صنعت انتخابی، بسیار اهمیت خواهد داشت که سهم خود را از چه شرکتی خریداری میکنید. در واقع لازم است تا پیش از خرید، با استفاده از اصول تحلیل تکنیکال و بنیادی، وضعیت شرکت را نیز به دقت مورد بررسی قرار دهید. بنابراین همواره دقت داشته باشید که سهم خود را از شرکتهای معتبر و آینده دار انتخاب نمایید.
3. همواره به میزان شاخص بورس توجه داشته باشید
یکی از مواردی که در تشکیل پورتفوی و انتخاب سهمهای ارزنده تاثیرگذار است، توجه به میزان شاخص است. همانطور که میدانید، شاخص کل نشان دهنده تغییرات ارزش سهام تمامی شرکتهای پذیرش شده در بورس میباشد که در محاسبه آن وزن شرکتها نیز موثر هستند. به این صورت که شرکتهای بزرگ در مقایسه با شرکتهای کوچک، تاثیر بیشتری در این میزان خواهند داشت. در نتیجه افرادی که به دنبال سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگ بازار هستند، باید به شاخص کل توجه بیشتری نمایند.
علاوه بر شاخص کل، شاخص هم وزن نیز بیانگر تغییرات ارزش تمامی شرکتهای پذیرش شده در بورس میباشد. با این تفاوت که در محاسبه آن، وزن تمامی شرکتها یکسان در نظر گرفته میشود. در واقع، شرکتهای کوچک و بزرگ به یک میزان در این رقم تاثیر خواهند داشت. حال اگر در شرایطی شاخص هم وزن مثبت باشد و شاخص کل منفی، میتوان نتیجه گرفت که در این وضعیت، شرکتهای کوچکتر مثبت و شرکتهای بزرگ منفی هستند.
بنابراین، همواره لازم است تا به میزان این دو عدد توجه داشته باشید و از سرمایهگذاری در وضعیتی که این ارقام حباب گونه میزان نقد شوندگی چیست؟ رشد دارند به شدت خودداری نمایید. (اعداد مربوط به شاخص را میتوانید از سایت tsetmc مشاهده نمایید.)
4. از توجه به بازارهای جهانی غافل نشوید
سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند که رویدادهای رخ داده در بازارهای جهانی، بدون شک بر روی اقتصاد داخل کشور نیز اثرگذار خواهند بود. از این رو، لازم است تا پیش از ورود به معاملات، اخبار و مسائل اقتصادی و سیاسی را در سطح جهانی بررسی نمایند. چرا که بازارهای مختلف قطعا بر روی یکدیگر تاثیر خواهند گذاشت.
به طور نمونه، افت قیمت در بازار فلزات جهانی، کاهش قیمت فلزات در بازار بورس تهران را در پی خواهد داشت. بنابراین، با پیگیری بازارهای جهانی در هنگام تشکیل سبد، ریسک سرمایهگذاری خود را به حداقل برسانید.
5. هیچگاه نسبت به انتخاب های خود تعصب نداشته باشید
به یاد داشته باشید که سابقه خوب یک سهام در چند سال گذشته، به هیچ عنوان دلیل منطقی برای ادامه روند سودسازی آن شرکت نخواهد بود. به عبارتی، معاملهگران باید به جای تمرکز بر روی اینکه کدام سهام در چند سال اخیر سودآور بوده است، به تحلیل آنها با استفاده از اصول علمی بپردازند. چرا که ممکن است پس از بررسیها به این نکته برسیم که این سهم در آینده، قصد ادامه روند سابق خود را نخواهد داشت.
علاوه بر این، گروهی از معاملهگران هستند که صرفا با شناختی که از گذشته یک شرکت مشخص دارند، آن را به عنوان گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری خود انتخاب میکنند. این در حالیست که نباید نسبت به یک سهم دیدگاه متعصبانه داشت و معتقد بود که در آینده نیز همان تحرکات قبلی را خواهد داشت. بنابراین همواره انتخابهای خود را از جوانب مختلف بررسی کرده و هیچگاه اقدام به خرید سهم بدون تحلیل ننمایید.
6. مراقب باشید درگیر شایعات نشوید
در قسمتهای قبل به این موضوع اشاره کردیم که پیگیری اخبار چه در سطح جهانی و چه داخلی، امری بسیار مهم میباشد. اما باید توجه داشت که این اخبار را از منابع موثق بدست آوریم. چرا که ممکن است در این مسیر، درگیر شایعاتی شده و این موضوع در تشکیل سبد سهام شما نیز اثر خود را بر جای گذارد. بسیار اتفاق افتاده که یک سرمایهگذار بزرگ در بازار شایعهای ایجاد نموده تا معاملات یک نماد را مطابق میل و خواسته خود تغییر دهد. از این رو، همواره اخبار را از پایگاههای موثق و معتبر پیگیری نمایید.
جمع بندی با ذکر یک نکته مهم در امر سرمایه گذاری بورس
در این مقاله با 6 راهکار اصلی برای مدیریت پورتفوی و داشتن بهترین سبد سهام، آشنا شدیم. حال میدانیم که به همان اندازه که رویدادهای داخلی در روند معاملات تاثیرگذار میباشند، رویدادهای جهانی نیز اثر خواهند داشت. میدانیم که نباید نسبت به سهمهای خود دیدگاه متعصبانه داشته باشیم و گاهی میتوانیم با پذیرش اشتباهات خود و خروج به موقع از سهم، ضرر خود را تا حد زیادی کاهش دهیم. توجه داریم که از تک سهم شدن دوری نموده و انتخابهایی از صنایع مختلف و متنوع داشته باشیم. اگر بتوانیم مجموعه این نکات را در تشکیل سبد خود لحاظ نماییم، قطعا یک سرمایهگذاری عالی و کم ریسک در انتظار ما خواهد بود.
در پایان لازم دیدیم تا اهمیت انتخاب یک کارگزار خوب را به شما یادآور شویم. باید توجه داشته باشید که در امر سرمایهگذاری در بازار بورس، تنها داشتن دانش و مهارت کافی نخواهد بود. حتی اگر شما بهترین دانش و تسلط به بازار را داشته اما کارگزار شما سفارشات شما را با تاخیر اجرا نماید یا در مواقع خاص که مشکلی برای حساب کاربریتان رخ داده است، نتوانید با کارگزار ارتباط بگیرید و… قطعا اهمیت و تاثیر مهارتهای شما کمرنگ خواهد گشت. از این رو، با حساسیت هر چه بیشتر نسبت به این مسئله برخورد نمایید. به عنوان یک پیشنهاد خوب، میتوانیم کارگزاری مدبر آسیا را به شما معرفی نماییم که قطعا از بی رقیبهای بازار سرمایه بوده و بالاترین سطح کیفیت مشتری مداری و اجرای سفارشات را در این کارگزاری تجربه خواهید کرد. از این رو، کارگزاری مدبر آسیا را به عنوان یک گزینه عالی برای شروع یا ادامه سرمایهگذاری خود مد نظر داشته باشید.
دیدگاه شما