آشنایی با سیستمهای کپی تریدینگ
کپی تریدینگ (copy traiding) یکی از روش های ترید کردن است که موافقان و مخالفان خاص خود را دارد . عده ای معتقدند کپی تریدینگ راهی مناسب برای کسب درآمد از بازار های کریپتو و فارکس است و عده ای نیز با این روش کسب درآمد مخالف هستند .
آیا شما هم علاقهمندید که در بازارهای مالی جهانی فعالیت کنید، اما دانش کافی در این زمینه ندارید؟ آیا در نزدیکی شما هم افرادی هستند که ماهیانه سودهای دلاری خوبی از بازارهای مالی جهان بهدستمیآورند؟ سیستمهای کپی تریدینگ چیست وچگونه کار میکنند؟ همیشه برای اینکه بتوانیم در بازارهای مالی سود کسب کنیم، نیاز نداریم که حتما معاملهگر خوبی باشیم. شاید بپرسید چگونه؟
برای حل این مشکل حسابهای کپی تریدینگ میتوانند راه حلهایی را به ما ارائه بدهند. سیستمهای کپی تریدینگ و حسابهای سرمایهگذاری، در سالهای اخیر در جهان مورد توجه عموم مردم قرار گرفتهاند. اما از آنجا که در ایران به این نوع مسائل زیاد پرداخته نمیشود، میخواهیم در این مقاله شما را با چگونگی عملکرد حسابهای کپی تریدینگ آشنا کنیم.
شاید حضور دربازارهای مالی جهانی نظیر بازار فارکس و بازار سهام کشورهای مختلف و معامله نفت و طلای جهانی یکی از هیجانانگیزترین کارهایی باشد که یک معاملهگر در بازارهای مالی دوست دارد آن را تجربه کند و در آن موفق باشد. اما همه مردم شرایط مناسب این کار را ندارند!
این روزها با فشار اقتصادی که در جامعه وجود دارد، هر روز افراد بیشتری به سمت بازارهای مالی کشیده میشوند. اما همه این افراد متخصص بازار سرمایه نیستند و اصلا نمیدانند چگونه و از کجا باید شروع کرد.
در این بین خیلی از افراد شروع به آموزش و یادگیری بازارهای مالی میکنند و با وقت و هزینهای که صرف میکنند، در تلاشند تا به اطلاعات خود در این زمینه اضافه کنند. اما خیلی از افراد هم هستند که به این بازارها علاقه دارند، اما بنا به هر دلیلی وقت و یا شرایط مناسبی برای یادگیری و معاملهگری ندارند. سیستمهای پم و کپی تریدینگ نیز دقیقا با همین سیاست و برای کمک به این افراد بهوجود آمدهاند تا همه مردم جهان بتوانند از بازارهای مالی بهرهمند شوند.
سیستم کپی تریدینگ چیست؟
کپی تریدینگ به معنی سیستم مدیریت و تکثیر معاملات یک حساب بر روی حسابهای دیگر است. این سیستم به شما اجازه میدهد که اگر خودتان بنا به هر دلیلی نمیتوانید معامله کنید، با کمک این سیستم بتوانید معاملات یک معاملهگر دیگر را در حساب خود کپی کنید و بهاین ترتیب از سود آن نیز بهره ببرید.
در بروکرهای مختلف نامهای مختلفی برای این نوع سرمایهگذاری میگذارند. بهعنوان مثال در بروکر فیبوگروپ به نام حساب پم (PAMM) و یا در بروکر روبوفارکس به نام حساب (RAMM) و در بروکر فارکستایم به نام حساب Invest شناخته میشوند.
کپی کردن معاملات به یکی از روشهای محبوب برای سرمایهگذاری تبدیل شده است.
حسابهای پم چگونه کار میکنند؟
معاملهگران زیادی در دنیا وجود دارند که در بازارهای جهانی مثل فارکس، طلا، نفت و یا بازار سهام آمریکا مشغول به معامله هستند و از این بازار کسب سود میکنند. زمانیکه یک معاملهگر به استراتژی مناسب با بازدهی مناسب میرسد، اما سرمایه کافی برای کسب سود مناسب از بازار را نداشته باشد، میتواند با ایجاد یک حساب مدیریت سرمایه، سعی کند تا سودآوری استراتژی معاملاتی خود را به سرمایهگذاران در قالب یک پروفایل تخصصی نشان دهد.
سایر مردم نیز با دیدن این استراتژی و شروط استفاده از آن، بدون اینکه دانشی راجع به معاملهگری و تحلیل داشته باشند، میتوانند حساب معاملاتی خود را به آن متصل کنند. بهاین ترتیب معاملهگر هر عملی که در حساب معاملاتی خود انجام دهد، به همان نسبت، آن معامله در حساب معاملاتی فرد سرمایهگذار کپی میشود. در این بین هم اگر سودی بهدست آمد، طبق شروطی که از پیش تعیین شده، به نسبت معین بین معاملهگر و سرمایهگذار تقسیم میشود.
مزایای استفاده از حساب کپی تریدینگ
داشتن کنترل کامل روی حساب
یکی از بزرگترین مزیتهای این روش این است که شما پولتان را به شخص دیگری نمیدهید و کنترل حسابتان کاملا دست خودتان است. حتما شنیدهاید که بعضی از مردم پول را به شروط ورود به استراتژی شخصی میدهند که برایشان معامله کنند. از این روش بسیار زیاد در بازارهای مالی کلاهبرداری کردهاند. در سالهای گذشته سایتهایی مشابه بهوجود آمدهاند که ادعاهایی دارند نظیر اینکه ما ربات معاملهگر داریم و ماهی 10 – 20% سود به شما پرداخت میکنیم . با نشان دادن تاریخچههای معاملات گذشته غیرقابل استناد، سعی در مجاب کردن سرمایهگذاران دارند و به این روش جلب اعتماد میکنند و از مردم سرمایه جمع میکنند. در نهایت و طبق تجربه ما، اکثر این شرکتها اسکم (کلاهبرداری) هستند و نمیتوان بهاین سایتهای بدون اعتبار اعتماد کرد.
اما در روش حساب کپی تریدینگ، پول شما در حساب کاربری خودتان و نزد کارگزار قرار دارد و فقط از طریق سیستم کپی، شما حساب خود را به حساب شخص معاملهگر وصل میکنید. بهاین ترتیب هرگاه که اراده کنید میتوانید اتصال حساب خود را قطع کرده و پول خود را خارج کنید.
سوال: حال از خود بپرسید که چرا سایتهایی که مدعی معاملهگری و سوددهی در بازارهای مالی هستند، حساب کپی در یکی از بروکرهای معتبر ندارند و هیچ حسابی را به مردم معرفی نمیکنند؟
کاملا مشخص است که این سایتها فقط قصد جذب سرمایه مردم را دارند و اصلا هدف آنها معاملهگری و کسب سود از این طریق نیست. در غیر اینصورت میتوانستند با ایجاد یک حساب کپی نزد یک بروکر بهصورت کاملا استاندارد به کار خود ادامه دهند. سرمایهگذاران نیز بدون اینکه سرمایه خود را به شخص دیگری بدهند، میتوانستند از این خدمات بهره ببرند.
داشتن حد ضرر و شناور بودن میزان درگیری حساب
شما در حسابهای کپی تریدینگ میتوانید مشخص کنید که چه مقدار از موجودی حساب شما در کپی استفاده شود. به فرض اگر شما 1000 دلار موجودی داشته باشید و مشخص کنید که تنها 50% از موجودی در حساب کپی مورد استفاده قرار بگیرد، اگر معامهگر تمام موجودی حساب خود را از یک سهم خرید کند، در حساب شما تنها 500 دلار خرید میشود.
همچنین شما میتوانید برای قطع اتصال حساب خود از معاملهگر حد ضرر تعیین کنید. این جمله به این معنی است که شما در حساب خود از پیش تعیین میکنید که اگر معاملهگر کارایی خود را از دست داد و بهطور مثال 20% در حساب ضرر کرد، دیگر معاملات کپی نشود و شما میتوانید باقی سرمایه خود را خارج کنید.
شفافیت معاملات گذشته و آنالیز حسابهای کپی تریدینگ
یکیدیگر از مزایای حسابهای کپی تریدینگ، شفاف بودن آن است. یعنی وقتی که یک معاملهگر یک حساب مدیریت سرمایه ایجاد میکند، تمام سابقه حساب و معاملات او در قالب یک صفحه شخصی برای عموم سرمایهگذاران نمایش داده میشود. پس وقتی ما وارد حساب یک معاملهگر میشویم، میتوانیم نمودار عملکرد او را مشاهده کنیم. تمامی گزارشهای مالی حساب نیز کاملا واضح و شفاف است. ریز معاملات اخیر، میزان سود و ضرر و درصد ریسک هر معامله و. همه این اطلاعات را میتوانید در یک حساب کپی تریدینگ پیدا کنید. هدف از اینکار این است که سرمایهگذاران بتوانند نتایج عملکرد یک معاملهگر را در حساب معاملاتی او مشاهده کنند و با اینکار بهترین معاملهگر را برای وصل کردن حساب خود به او انتخاب کنند.
نمودار عملکرد یک حساب کپی تریدینگ از سال 2016 تا اکنون
عکس فوق عملکرد یک معاملهگر را در یک حساب کپی تریدینگ نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید، اطلاعات مختلفی از حساب، نظیر میزان بالانس، درصد سود، جمع واریز و برداشت، مقدار ضرر حساب، میزان ایکویتی و . خیلی از موارد دیگر اشاره شده است. در قسمت وسط هم ریز معاملات بهصورت شخصی (Private) درآمده که برای عموم قابل نمایش نیست (در اینباره معاملهگر تصمیم میگیرد که چه عواملی بهصورت مخفی باشد و به عموم نمایش داده نشود).
امنیت حسابهای کپی تریدینگ
در حسابهای کپی تریدینگ، امنیت به شکلی است که فقط صاحب حساب به آن دسترسی دارد و تنها خود او میتواند عملیات برداشت از حساب را انجام دهد. در این زمینه معاملهگر هیچگونه دخل و تصرفی در موجودی حساب سرمایهگذار نخواهد داشت.
تنوع معاملهگران و استراتژیها
وقتی در یک بروکر (کارگزاری) به قسمت کپی تریدینگ مراجعه میکنیم، با لیستی از انواع معاملهگران با استراتژیهای مختلف روبرو میشویم که میتواند دست سرمایهگذار را برای انتخاب معاملهگر مناسب باز بگذارد. توجه داشته باشید که هریک از معاملهگران میتوانند شرایط خاصی را برای سرمایهگذاران مشخص نمایند که باید قبل از وصل شدن به حساب، آن شرایط را درنظر گرفته شود.
نمونهای از لیست معاملهگران در بروکر فیبوگروپ
معایب استفاده از حسابهای کپی تریدینگ
باوجود همه مزایایی که گفته شد، حسابهای کپی معایبی را نیز دارند. یکی از این معایب این است که باوجود شفافیتی که گفتیم هیچگونه اطلاعاتی از نحوه استراتژی و چگونگی معاملات معاملهگر به ما نشان نمیدهند. مسئلهای که بهوجود میآید این است که نمیتوان با اطمینان کامل یک معاملهگر را انتخاب کرد و امیدوار بود که همواره این معاملهگر سودآور باشد.
استراتژی معاملاتی Tenkan Trigger Cross Forex
بازار فارکس دارای قوی ترین جریان پولی در بین تمام بازارهای بورسی است. حجم مالی و معاملاتی بالا، گویای قدرت این بازار است. بازاری که حجم کافی برای خرید در آن وجود دارد، یقینا زمینه ساز فرصت های بزرگ می باشد. بازار فارکس منبعی لایتناهی برای کسب درآمد دلاری است. با این حال، کسب درآمد دلاری به سادگی محقق نمی گردد و برای دستیابی به آن، آموزش تکنیکال و داشتن استراتژی معاملاتی کارآمد، ضروری است. البته این را هم باید در نظر داشت که بازار فاکس در عین حال یکی از نامنظم ترین بازارهاست. نوسانات موجود در این بازار می توانند بسیار سودآور باشند. اما برای معامله گرانی که سوار شدن بر این امواج را خوب یاد نگرفته باشند، همین نوسانات باعث نابودی وغرق شدن می گردد.
بازار فاکس در چرخه و روند پیش می رود، لحظه ای بسیار آرام و ساکت است اما ناگهان بدون هیچ هشداری، حرکت قوی صعودی یا نزولی آغاز می گردد.
این امواج رو به پیشرفت اغلب قابل پیش بینی نیستند، اما بابهره گیری از روش های تحلیل تکنیکال و تحلیل پرایس اکشن قابل خرید و سودسازی هستند. استراتژی معاملاتی Tenkan Trigger به معاملگران اجازه می دهد از شروع های احتمالی در جهت کسب سود استفاده نمایند.
شرایط ورود به دوره های MBA چیست؟
کاربر گرامی ،توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.
شرایط ورود به دوره های MBA چیست؟ | دکتر ماکان آریا پارسا از شروط ورود به استراتژی رشته MBA این طور یاد می کند: MBA یا همان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، یکی از برنامه های مورد درخواست در بین دانشجویان در سراسر جهان است. برنامه های MBA در مورد امور مالی، بازاریابی، اقتصاد، جامعه شناسی و بسیاری از رشته های دیگر هستند. بنابراین شما قادر خواهید بود تا یک رویکرد جامع برای مدیریت تجارت جهانی داشته باشید. از آنجا که یک دوره MBA بسیار متنوع است و هر فرد با شرکت شروط ورود به استراتژی در آن توانمندی بسیاری را کسب می کند، به نوعی می توان گفت که MBA ضمانت موفقیت شغلی است. این دوره برای اکثر شرکت های جهانی که به دنبال مدیران دانشمند هستند، یک ضمانت ضروری می باشد.
یکی از اولین مواردی که متقاضیان آینده نگر MBA بررسی می کنند، شرایط ورود به این دوره ها است. شرایط ورود بسته به هر مدرسه تجاری متفاوت است، به خصوص اگر موارد موجود در ایالات متحده را با مواردی در اروپا مقایسه کنیم.
شرایط مورد نیاز MBA چیست؟
اگر شما می خواهید به پیشرفت و یا تغییر کار خود بپردازید، تنها یک استاد مدیریت تجارت (MBA) می تواند در رسیدن به آن هدف به شما کمک کند. شما با شرکت در دوره مدیریت حرفه ای کسب و کار می توانید علاوه بر کسب درآمد بیشتر از فرصت های شغلی بی شماری نیز بهره مند شوید. بسیاری از برنامه های آنلاین MBA به دانشجویان این امکان را می دهند تا در یک رشته، مانند امور مالی، بازاریابی یا کارآفرینی تخصص پیدا کنند.
بیشتر دانشجویانی که MBA کسب می کنند تجربه کار دارند. به عنوان مثال، دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل گزارش می دهد که دانشجویان MBA آنلاین خود به طور متوسط 10 سال را به عنوان نیروی کار فعالیت می کنند. در حالی که همه برنامه ها برای شروع MBA به تجربه کاری نیاز ندارند، شروط ورود به استراتژی شروط ورود به استراتژی کارفرمایان ممکن است بخواهند ترکیبی از آموزش و تجربه عملی را در فرد ببینند.
وقتی صحبت از الزامات MBA می شود، متقاضیان می توانند مدرک لیسانس خود را که از یک موسسه معتبر دریافت نموده اند، به همراه مهارت های قابل توجه در زمینه های مدیریت، امور مالی، حسابداری و تجارت عمومی را ارائه کنند. موسسات برگزار کننده دوره های دکتری مدیریت کسب و کار معمولا برای تأیید مهارت های شما، به مقالات، کارهای حرفه ای، رزومه کاری و نمرات آزمون GMAT یا GRE شما احتیاج دارند. همچنین توجه داشته باشید که محل و چگونگی آموزش دوره MBA بسیار مهم است.
برگزاری دوره MBA در موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان
اگربه دنبال پیدا کردن یک موسسه معتبر برای پشت سر گذاشتن دوره MBA هستید، ما به شما موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان را توصیه می کنیم. اساتید برجسته و حرفه ای این موسسه به شما کمک می کنند تا بسیار سریع و آسان به مدرک MBA دست پیدا کرده و دکتری مدیریت کسب و کارتان را با بالاترین کیفیت تجربه نمایید. نکته جالب توجه در مورد موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان این است که شما پس از اتمام دوره در این موسسه مدرک معتبر و مورد تائید وزارت علوم تحقیقات و فناوری را دریافت می نمایید.
الزامات ورود به دوره MBA در یک نگاه
برای ورود به دوره MBA شرایط زیر لازم و ضروری می باشند که عبارتند از:
برنامه های MBA متقاضیان را ملزم به داشتن مدرک لیسانس می کند. بیشتر دانشجویان قبل از اقدام به برنامه MBA برای به دست آوردن تجربه و محدود کردن زمینه تمرکز خود، کار می کنند. برنامه های MBA اغلب به 1 الی 2 سال سابقه کار نیاز دارند. اگرچه برخی از متقاضیان بیش از 10 سال نیز تجربه دارند که این امتیاز بسیار خوبی محسوب می شود. تجربه کاری بیشتر، می تواند برنامه مدیریت دکترای کسب و کار شما را تقویت کند و شما را در دوره MBA فرد موفق تری نشان بدهد. معمولا دانشجویان پس از اتمام دوره لیسانس و فعالیت کاری 1 الی 2 ساله برای کسب سابقه کار، دوره MBA را شروع می کنند. دوره های آنلاین دکترای مدیریت کسب و کار تقریباً یک سال طول می کشد. برخی از برنامه های MBA دانشجویان دارای مدرک لیسانس مرتبط را ترجیح می دهند. به عنوان مثال، دانشجویی که دارای لیسانس مالی است ممکن است کاندیدای بهتری نسبت به فردی باشد که دارای لیسانس تاریخ است. مدرک لیسانس شما همچنین می تواند به شما در تخصص MBA کمک کند. به عنوان مثال، متقاضی دارای لیسانس ریاضیات می تواند یک مدرک عالی برای مدرک MBA با تخصص در تجزیه و تحلیل داده ها باشد.
همه مدارس و موسسات برگزار کننده دوره MBA برای دریافت پذیرش به معدل خاص احتیاج ندارند، اگرچه معدل می تواند یک معیار عالی برای برتری نامزدها باشد. به طور کلی متقاضیان MBA باید معدل 3.6 GPA را داشته باشند. کسانی که دارای معدل متوسط پایین تر از 3.6 هستند، می توانند برنامه خود را با نمرات تست استاندارد یا رزومه چشمگیر با منابع حرفه ای عالی تکمیل کنند.
دانش آموزان هنگام درخواست تحصیلات تکمیلی، معمولاً برای تأیید آمادگی شان برای موضوعات خاص، نمرات آزمون های استاندارد را ارائه می دهند. دانشجویان علاقمند به MBA باید برای گرفتن GMAT ، GRE یا هر دو آماده شوند.
GMAT از سوالات چند گزینه ای برای سنجش مهارت متقاضیان در جبر، هندسه، تجزیه و تحلیل داده ها، دستور زبان و غیره استفاده می کند. آزمون GMAT شامل چهار بخش است: تحلیلی، استدلال یکپارچه، کمی و کلامی.
متقاضیان آزمون بر اساس افزایش امتیاز، نمره ای تجمیعی را در مقیاس 200-800 دریافت می کنند. آزمون دهنده GMAT به طور میانگین نمره 580 و 10٪ برتر نمره 710 یا بالاتر را داریافت می کنند.
این آزمون، بیشترین آزمون استاندارد استفاده شده برای سنجش مهارت دانش آموختگان است. GRE استدلال کلامی، استدلال کمّی و تحلیلی است. دانش آموزان ممکن است آزمون را به صورت حضوری یا به صورت آنلاین انجام دهند و برای بهبود نمرات آن ها ممکن است امتحان را مجدد برگزار کنند.
GRE سه نمره جداگانه ارائه می دهد: 130-170 برای استدلال کلامی، 130-170 برای استدلال کمی و 0-6 برای نوشتن تحلیلی.
GMAT با GREچه تفاوت هایی دارد؟
GMAT به عنوان یک امتحان آمادگی در دوره مدیریت کسب و کار یا همان دورهMBA است. این در حالی است که GRE به عنوان یک امتحان آمادگی عمومی دانشکده تحصیلات تکمیلی خدمت می کند. بعضی از مدارس برای مدیریت کسب و کار فقط به یک امتحان احتیاج دارند. بنابراین سوالی که به وجود می آید این است که دانش آموزان باید کدام یک را انتخاب کنند. در پاسخ باید بگوییم که دانشجویان باید هر دو امتحان را بگذرانند و سپس با استفاده از نمودار تبدیلGRE / GMAT ، مشخص کنند که کدام یک از نمرات آن ها قوی تر است.
نکات مهم در مورد شرایط ورود به دوره MBA
- رتبه دانشگاهی که شما در آن تحصیل کرده اید زمانی در نظر گرفته می شود که تعیین شود آیا مدرک تحصیلی شما معادل درجه افتخارات تان است یا خیر.
- اگر مدرک تحصیلی شما از استاندارد لازم برخوردار نباشد و کار بسیار مرتبط با آن را تجربه نکرده باشید، معمولاً درخواست شما رد خواهد شد.
- مدرک تحصیلی تضمینی برای پذیرش نمی باشد.
- سایر صلاحیت های معادل را می توان از تیم پذیرش درخواست کرد.
- اگر منتظر نتیجه نهایی یا نتیجه آزمون زبان هستید می شروط ورود به استراتژی توانید پیشنهاد مشروط بدهید.
شرایط ورود به دوره MBA در ایالات متحده
شرایط پذیرش متداول برای MBA در مدارس تجاری آمریکا عبارتند از:
- مدرک لیسانس چهار ساله از یک موسسه معتبر در ایالات متحده یا معادل بین المللی آن.
- داشتن حداقل دو تا سه سال سابقه کار.
- اثبات تسلط به زبان انگلیسی و داشتن مدرک (TOEFL) (حداقل نمره در امتحان کتبی: 550 الی 600 و در امتحانات آنلاین: 213 الی 250).شروط ورود به استراتژی
- نمره GMAT بیش از 600.
اگرچه برخی از مدارس تجاری ممکن است نامزدها را بدون هیچگونه تجربه کاری قبول کنند ، اما آن دسته از کاندیداها را که دارای سابقه حرفه ای هستند، در اولویت قرار می دهند.
شرایط ورود به دوره MBA در حالت کلی
قبل از درخواست ورود به دوره MBA، باید حداقل شرایط ورود را در نظر بگیرید که شامل مدارک تحصیلی، تجربه کار مدیریتی و الزامات زبان انگلیسی می باشند.
حداقل سه سال سابقه کار در نقش مدیریتی. این تجربه می تواند در هر صنعت، از جمله بخش دولتی، سازمان های خیریه یا مجامع هنری باشد.
شما به مدرک هر مقطع تحصیلی یا درجات افتخار خود احتیاج دارید.
اگر حداقل شرایط دانشگاهی را برآورده نکنید، باز هم ممکن است دارای مدارک حرفه ای و سابقه کار قابل توجهی باشید.
حتی ممکن است مدرک حرفه ای نداشته باشید اما از سابقه کار بسیار قوی و خوبی برخوردار باشید که نشان از مسئولیت پذیری بالای شخص شما باشد. اگر حداقل الزام آکادمیک را برآورده نکنید ، ممکن است نیاز باشد در آزمون پذیرش مدیریت دانشگاهی (GMAT) که یک ارزیابی بین المللی از استدلال تحلیلی، عددی و کلامی است، شرکت کنید.
کدام دانشگاه های آمریکا دوره MBA را ارائه می دهند؟
دانشگاه های برتر ایالات متحده آمریکا برنامه های MBA را در روال خود دارند که در زیر لیستی از آن ها را مشاهئه می کنید.
- دانشگاه استنفورد
- دانشگاه کلمبیا
- دانشگاه لانگ آیلند
- دانشگاه والپارایزو
- دانشگاه سوار
- دانشگاه ایالتی شمال غربی میسوری
- کالج برکلی
- دانشگاه دالاس
شرایط ورود به دوره MBA در اروپا
اصلی ترین شرایط پذیرش برای MBA در یک مدرسه تجاری اروپا عبارتند از:
- حداقل 3 سال تجربه کار تمام وقت.
- مدرک لیسانس یا معادل آن.
- گذراندن آزمون پذیرش GMAT یاGRE .
- داشتن مطالعه بین المللی یا تجربه کار مرتبط.
- گواهی زبان انگلیسی (داشتن دانش یک زبان دوم).
حداقل نمره قبولی در امتحانات انگلیسی برای دوره MBA عبارتند از:
- تافل: 89 تا 94 / مقاله: 577 تا 587
- آیلتس: 6.0 تا 6.5
- پیشرفته کمبریج: 142 تا 210
- آزمون پیرسون: بین 59 تا 63
مقصد محبوب برای MBA در اروپا
- MBA در ایتالیا
- MBA در سوئیس
- MBA در اسپانیا
- MBA در فرانسه
دانشگاه های برتر اروپا که برنامه های MBA ارائه می دهند
- دانشکده مدیریت پایداری (SUMAS)
- مدرسه بازرگانی PSB پاریس
- دانشکده بازرگانی دوبلین
- دانشکده بازرگانی نروژی BI
- دانشکده بازرگانی سوئیس SBS
- دانشکده عالی دانشگاه علوم تحقیقات ملی
- دانشگاه آنگلو-آمریکایی ، پراگ
- دانشگاه اوکان
MBA های آنلاین در ایالات متحده و اروپا
فراموش نکنید که می توانید دوره MBA را آنلاین دنبال کنید. بسیاری از گزینه های خوب از دانشگاه های اروپا و ایالات متحده وجود دارند که در اینجا فقط چند نمونه ذکر شده است:
- دانشگاه ناتینگهام ترنت
- دانشگاه اسکس
- دانشگاه صلیب جنوبی
- دانشگاه والدن
پذیرش در یک دوره MBA بین المللی چیز عجیب و غیر ممکنی نیست
کاندیدای ایده آل برای یک دوره مدیریت کسب و کار در عرصه بین الملل غیرممکن یا پیچیده نیست، بلکه نیازمند مقداری تلاش و همت مضاعف است. تنها کافیست که بهترین تلاش خود را در آزمون های GMAT و انگلیسی انجام دهید و شرایط لازم برای برنامه MBA مورد نظر خود را با دقت بررسی کنید. فراموش نکنید که در مورد انگیزه خود از گذراندن دوره MBA خوب فکر کنید و در این رابطه از کارفرمایان و معلمان گذشته خود نظرات شان را دریافت کنید. برای گذراندن یک دوره ایده آل MBA در داخل کشور نیز می توانید به موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان شرکت نمایید و نهایت کیفیت و سطح بالای آموزشی را تجربه نمایید.
آیا MBA برای موفقیت در زندگی لازم است؟
معنی موفقیت در ذهن افراد متفاوت است. موفقیت در زندگی برای هر یک از افراد معانی مختلفی دارد. بستگی به این دارد که شما در زندگی چه موفقیتی را تعیین می کنید. برای موفقیت در زندگی شما MBA ضروری نیست. اماMBA می تواند از نظر شغلی برای شما سودمند باشد. اگر می خواهید صعود کنید و به صورت پلکانی در کار شرکت ها موفقیت داشته باشید،MBA درجه ای است که به شما در صعود به بالا کمک می کند.
افراد زیادی در دوره MBA شرکت نکرده اند، اما با یک بررسی کلی می توانیم بفهمیم که کسانی که این دوره ها را پشت سر گذاشته اند، غالبا موفق تر از سایرین هستند. اما شاید برایتان این سوال به وجود بیاید که MBA چگونه به موفقیت کمک می کند؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که مدرک MBA از نظر دانشی معتبر است. کسی که این مدرک را دارد علاوه بر شروط ورود به استراتژی دانش کافی مدیریتی، چگونگی رسیدگی به موقعیت های شغلی، نحوه برخورد با مشتری، چگونگی مواجه شدن با موقعیت های واقعی که به شما در رسیدن به هدف کمک می کنند، برتری نسبت به دیگران و سایر موارد را می داند.
- مدیریت در هر زمینه ای از زندگی مورد نیاز است
در زندگی شخصی شما باید بدانید که چگونه روابط شخصی خود را مدیریت کنید. در زندگی حرفه ای نیز باید بدانید که چگونه زندگی شخصی و حرفه ای خود را از یکدیگر جدا کنید. حتی در زندگی دانشجویی که دانش آموز باید بداند چگونه می تواند پول جیب خود را مدیریت کند و چگونه تعادل بین مطالعات و فعالیت های برنامه درسی اضافی را حفظ کند. بنابراین بسیار ساده است که در دنیای امروز که به هوشمندی بیشتر نسبت به کار بیشتر نیاز دارد، برای فرد بسیار مهم است که ترفندهای هوشمندی را بیاموزد که می تواند از طریق دوره MBA این ترفند ها را یاد بگیرد و به کار ببندد. از طرفی MBA شخصیت کلی افراد را ایجاد می کند که این امر تقاضای فعلی بازار است همچنین دوره MBA به زندگی های بسیاری کمک کرده است و زندگی شاد و مرفهی را برای دارندگانش پدید آورده است. دوره های MBA به شما کمک می کند استراتژی شغلی مناسبی را ایجاد کنید که به موفقیت منجر شود.
اولویتهای استراتژیک: چگونه استراتژی را به نتایج ارزشمند تبدیل کنیم؟
رهبران چگونه میتوانند استراتژیهای پیچیده را به رهنمودهایی ساده و انعطافپذیر برای اجرا تبدیل کنند؟ به جای تلاش برای تبدیل استراتژی به یک بیانیه سازمانی، بهتر است مجموعه کوچکی از اولویت های استراتژیک را که برای سازمان نتایج ارزشمندی به همراه دارند، موردنظر قرار دهیم.
استراتژی، در قلب خود به موضوع انتخاب بین گزینههای متعدد میپردازد. تعداد کمی از شرکتها با شرطبندی و پذیرش ریسکهای بزرگ شانس موفقیت به دست میآورند. بیشتر استراتژیهای برنده مبتنی بر مجموعهای از انتخابها در مورد خدمت به مشتریان، عرضه محصول و قابلیتهای مرتبط است که به شرکت در دستیابی به سودآوری کمک میکنند.
استراتژی ذاتاً پیچیده است. این را میتوان در گزارشهای قطور و چارچوبهای پیچیدهای که شرکتها برای توصیف گزینههای استراتژیک خود و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر استفاده میکنند، فهمید؛ اما باید توجه داشت به همان اندازه که توصیف استراتژی پیچیده است، اجرای آن نیاز به سادگی دارد. برای تأثیرگذاری بر فعالیتهای روزمره، استراتژیها باید به اندازه کافی ساده باشند تا مدیران در هر سطح سازمانی بتوانند آن را درک کنند، با آن ارتباط برقرار کنند و به یاد آورند که استراتژی چیزی بیش از یک دفترچه در قفسه کتابخانههای گرانقیمت هیئتمدیره است. یک استراتژی باید به اندازه کافی قابلفهم و منعطف باشد تا بتواند مدیران و سازمان را برای کشف فرصتهای جدید، کاهش خطرات غیرمنتظره و سازگاری با شرایط محلی آماده کند. علاوه بر این، اینکه ما انتخابهای موفق گذاشته را برای ایجاد استراتژیهای آینده ملاک قرار دهیم، چیزی به جز بیتحرکی سازمانی برایمان به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین مهم این است که علاوه بر استفاده از تجربیات گذشته، همواره بر انتخاب اولویت های استراتژیک جدید و متناسب با شرایط امروزی اهتمام ورزیم.
استراتژی ساده ساخته شده است:
چگونه رهبران میتوانند استراتژیهای پیچیده را به چیزی ساده و انعطافپذیر برای اجرای آن تبدیل کنند؟ اولین پاسخ شما ممکن است محدود کردن مجموعهای پیچیده از انتخابها به تعداد انگشتشماری باشد که بیشترین اهمیت را دارد. در حقیقت، برخی از خبرگان استراتژی معتقدند مدیران باید با خلاصه کردن استراتژیها در یک بیانیه مختصر (کمتر از ۳۵ کلمه) چند انتخاب اصلی سازمان را شرح دهند. این کار با تمرکز بر چند محور اختصاصی مانند انتخاب مشتری هدف یا شایستگیهای اصلی صورت میپذیرد که میتواند قلب استراتژی هر شرکتی باشد.
بااینحال این رویکرد به بهترین وجه با شرکتهایی که استراتژیهای نسبتاً ساده دارند، کار میکند. واقعیت این است که عناصر اصلی در این بیانیه استراتژیک شامل موارد زیر است؛ مشتریان هدف (چه کسی)، گزاره ارزش (چه) و اینکه شرکت چگونه محصولات یا خدمات را ارائه، فروش و توزیع میکند (چگونه). این رویکرد برای آن دسته از شرکتهایی که در ویژگیهای زیر مشترک هستند کاربرد دارد:
- روی یک تجارت واحد متمرکز هستند.
- یک گزاره ارزش استاندارد را به یک مشتری مشخص معرفی میکنند.
- و استراتژی آنها با گذشت زمان پایدار است.
در عوض، مدیران شرکتهایی که این قالب را ندارند، در استفاده از این رویکرد دچار مشکل میشوند. بهعنوانمثال یک سایت کاریابی آنلاین در اروپای شرقی نمیتواند یک مشتری مجزا را شناسایی کند زیرا به کارجویان، کارفرمایان، تبلیغکنندگان و شرکای دیگری که مشاغل موجود در چندین کشور را ارائه میدهند، خدمت میکند. همچنین رهبران چنین شرکتهایی ترکیب استراتژیهای متفاوت را با یک فرمول واحد کاری دشوار دانستند. شرکتی را تصور کنید که یک آموزشگاه آنلاین و یک بخش جداگانه برای تولید محتوای دیجیتالی دارد که محتوای آن را به سایر مؤسسات آموزشی (از جمله سایر آموزشگاهها) میفروخت. این دو بخش عمیقاً درهمتنیده بودند، اما تیم رهبری هرگز نتوانست استراتژی واحدی را بیان کند که برای هر دو بخش به خوبی کار کند.
اولویت های استراتژیک:
مدیران به جای تلاش برای خلاصه کردن استراتژی خود در یک بیانیه، باید آن را به اقدامات معدودی تبدیل کنند که شرکت برای اجرای آن استراتژی در کوتاهمدت از آن به عنوان راهنما استفاده کند. اولویت های استراتژیک باید آیندهنگرانه و عملگرا باشد و توجه خود را به انتخابهای مهم برای موفقیت سازمان طی چند سال آینده معطوف کند.
بسیاری از سازمانهای بزرگ با کارکردهای پیچیده که در صنایع مختلف، خطوط شروط ورود به استراتژی تولید و بخشهای مشتری با یکدیگر رقابت میکنند برای پیشبرد استراتژی به اولویت های استراتژیک اعتماد میکنند. بهعنوانمثال، بیش از دو سوم شرکتهای S&P 500 اهداف صریح میانمدت را برای کمک به اجرای استراتژی خود منتشر کردند.
بسیاری از مدیران اذعان دارند که آنها از اولویت های استراتژیک استفاده میکنند، اما آنطور که باید کمکشان نمیکند. برای تعیین دستور کار استراتژیک و اجرای مؤثر آن، اولویت های استراتژیک باید تعادلی را بین عناصری همچون انعطافپذیری، جلوگیری از بیتحرکی و ایجاد یکپارچگی حفظ کنند. ایجاد اولویت های استراتژیک که همه این کارها را به خوبی انجام دهد نیازمند یک نظم دقیق است. در ادامه این مقاله، به هفت ویژگی اولویت های استراتژیک مؤثر اشاره میشود و مدیران اجرایی میتوانند از آنها برای ارزیابی اولویت های استراتژیک شرکت خود استفاده کنند.
اولویتهای استراتژیک شما چقدر مؤثر هستند؟
اولویت های استراتژیک را به تعداد انگشتشماری محدود کنید.
محدود کردن تعداد اولویت های استراتژیک به سه تا پنج عدد مزیتهای مختلفی دارد. بدیهی است که داشتن تعداد کمی اولویت استراتژیک موجب میشود تا درک این اهداف و برقراری ارتباط با انها در کل سازمان آسانتر شود. به یاد داشته باشید بهتر این است که به جای اینکه کارکنان را بیشازاندازه با مجموعه کامل تمام گزینهها و وابستگیهای متقابلی که یک استراتژی را تشکیل میدهند، آشنا کنید، بر مواردی تمرکز نماییدکه به کارمند کمک میکند تا استراتژی را راحتتر در فعالیتهای سازمانی وارد کند و بهعبارتدیگر انها را اجرایی نماید.
همانطور که داشتن اولویت های استراتژیک زیاد بسیار اشتباه است، داشتن تعداد کمی از اولویتهای استراتژیک هم میتواند یک مشکل باشد. یک شرکت عمدهفروشی انرژی یک اولویت استراتژیک واحد را اعلام کرد: مدیریت ریسک و حفظ ارزش. مطمئناً این یک هدف شایسته بود، اما همین هدف برای ارائه راهنماییهای مفید برای کارمندان بسیار خلاصه بود. یک اولویت منفرد به ندرت برای هدایت استراتژی کافی است.
روی اهداف میانمدت تمرکز کنید.
اولویت های استراتژیک به عنوان پلی بین آرزوهای بلندمدت و اهداف سالانه یا سهماهه عمل میکنند. اقداماتی که بیشترین تأثیر را دارند (بهعنوانمثال، ایجاد قابلیت تجزیهوتحلیل دادهها، ادغام فروشگاههای آنلاین و فیزیکی یا ورود به یک بازار جدید) بهطورمعمول به چند سال زمان نیاز دارند. البته استثنائاتی هم وجود دارد: برای مثال، چرخش مالی نیاز به تمرکز فوری بر تولید وجه نقد کوتاهمدت و کاهش بدهی دارد؛ اما بهطورکلی، ما یک قانون خوب پیدا کردهایم “سه به پنج در سه به پنج” – سه تا پنج اولویت استراتژیک داشته باشید که میتواند در سه تا پنج سال آینده به انجام برسد. وقتی اولویت های میانمدت را تعیین کردید، مهم این است که آنها را رعایت کنید. هنگامی که تیم رهبران ارشد اولویت های پنجساله را اعلام میکنند و یک سال بعد آنها را تغییر میدهند، کارکنان متوجه میشوند که انها هم میتوانند با خیال راحت از این اهداف و اولویت های استراتژیک چشمپوشی کنند.
نگاهتان به سمت آینده باشد:
استراتژی باید راهنمایی کند که چگونه یک شرکت میتواند ارزشی را برای پیشرفت و ترقی ایجاد کند نه اینکه به دنبال رمزنگاری چگونگی کسب درامد از روشهای گذشته باشد. در بازارهای پویا، موفقیت در اجرای استراتژی به طور معمول نیاز به نوآوری و تغییر دارد: مواردی که یک شرکت را برای آینده آماده میکند. بهعنوانمثال، ورود به بازارهای ناآشنا، ساختن مدلهای کسبوکار نوآورانه یا توسعه قابلیتهای جدید – با روندهای معمول کسبوکار متفاوت است. هر دو مهم هستند، اما اغلب در جهتهای متضاد به جلو میروند. حفظ تعادل سالم بین وضع موجود و نوآوری کار سختی است.
ایجاد تعادل مناسب بین ثبات در کسبوکار و ایجاد آیندهای جدید کار آسانی نیست و البته هیچ الگوی از قبل تعیینشدهای نیز برای آن وجود ندارد. برای ارزیابی اینکه آیا مسائل در حالت تعادل قرار دارند یا خیر بهتر است تا رهبران اولویتهای استراتژیکشان را بر اساس مدل کسبوکار فعلی (مثلاً کاهش هزینه، تعالی عملیاتی، خدمت به مشتریان فعلی، گسترش محصولات موجود) پشتیبانی و تصحیح کنند. از ترکیب این اولویتها با هم فرصتهای جدید برای کسبوکار فراهم خواهد شد (برای مثال ورود به بازارهای جدید، ایجاد قابلیت دیجیتال، نوآوری غیر تدریجی). رهبران همچنین میتوانند از خود بپرسند که در صورت دستیابی شروط ورود به استراتژی به تمام اهداف خود، کسبوکارشان در سه یا پنج سال آینده چقدر متفاوت خواهد بود. هیچ ترکیبی از اولویتها برای هر شرکتی مناسب نیست، اما واقعیت این است که آن دسته از تیمهای رهبری که اولویت های استراتژیک خود را بررسی نمیکنند، معمولاً اهداف و اولویت های استراتژیک بیش از حدی دارند.
با وسواس انتخاب کنید:
هر سازمانی با هر اندازهای، دهها یا صدها اولویت رقابتی و اغلب متناقض خواهد داشت. نظم و انضباط در مورد اولویت های کاری معدودی، میتواند تیم رهبری و هیئتمدیره را مجبور کند تا در مورد انها بحث و گفتگو داشته باشند و در نهایت خواستار نتیجهگیری در مورد پیامدهای مهم کسبوکار در طی چند سال آینده شوند. هنگامی که مدیران در مورد اولویت های کاری مباحثه میکنند و این تعاملات را در ردههای مختلف کاری گسترش میدهند، راهنماییهای روشنی را در مورد موضوعاتی که احتمالاً هنگام اجرای استراتژی به وجود میآیند فراهم میکنند. اولویتبندی اهداف مختلف ناخودآگاه منجر به “برنده” و “بازنده” بودن بعضی از افراد و واحدها از نظر منابع و پشتیبانی میشود.
به نقاط آسیبپذیری مهم کسبوکارتان توجه کنید.
حتی وقتی اهمیت برقراری تعاملات با واحدهای مختلف و انتخاب درست اولویتها را تشخیص میدهید، شناختن محلهای تمرکز اغلب دشوار است. استراتژی ذاتاً پیچیده است و تعداد زیادی از اهداف میتواند عملکرد تیمها را تحتالشعاع قرار دهد. سؤالی که پیش میآید این است که مدیران چگونه میتوانند از یک استراتژی پیچیده به سمت تعداد انگشتشماری از اولویت های استراتژیک ساده حرکت کنند؟
بینش اصلی در این زمینه نشأت گرفته از دیدگاه استراتژیست های نظامی است. برنامه ریزان نظامی اغلب زمینه عملیات را به عنوان یک سیستم پیچیده از دشمنان، متحدین، زیرساختها، پشتیبانی مردمی و سایر ویژگیها میدانند. انها آسیبپذیری مراکز ثقل خود را اصلیترین عامل شکست میدانند. مراکز ثقل بخشهایی از سیستم هستند که برای موفقیت دشمن بسیار مهم هستند و البته آسیبپذیرترین نقطه برای طرف مقابل به شمار میروند.
رهبران کسبوکار میتوانند با شناسایی “آسیبپذیریهای مهم”، اولویت های استراتژیک خود را منطقیتر انتخاب کنند. اینها عناصر استراتژیکی هستند که در اهمیت زیادی دارند اما در اجرا دچار مشکل میشوند و نیاز به توجه زیادی دارند. در سازمانهای انتفاعی، مهمترین اقدامات تفکر و کمّی کردن چگونگی رسیدن به هدف و ایجاد ارزش اقتصادی است. اولویت استراتژیک شما چه میزان تمایل مشتریان را برای پرداخت افزایش میدهد؟ چه مقدار میتواند هزینههای خدمات به مشتریان را کاهش دهد؟ کدام یک از منابع جدید درآمدی میتواند یک ارزش پیشنهادی جدید برای کسبوکار ایجاد کند؟
برخی از عناصر استراتژیک یک شرکت برای موفقیت بسیار مهم هستند اما ممکن است نیاز به توجه و سرمایهگذاری پایدار نداشته باشند. اگرچه این عناصر مهم هستند اما ممکن است در اولویت های استراتژیک جای نگیرند. در عوض، شرکتها باید پشتیبانی و سرمایهگذاری خود را در مواردی که بیشترین خطر شکست را دارند، بیشتر کنند. در هنگام شناسایی نقاط مهم آسیبپذیر کسبوکار، باید به هر دو عنصر استراتژیک که در اثر عوامل خارجی در معرض خطر هستند (مانند تغییر تنظیمات مشتری، فنآوریهای مختلکننده یا افراد تازهوارد) و چالشهای داخلی (نیاز به تغییر فرهنگ، پیچیدگی سازمانی یا موارد مهم) توجه کنید.
راهنماییهای مشخصی ارائه دهید.
اهداف استراتژیک یک شرکت باید به اندازه کافی ملموس باشد که رهبران و کارمندان در سراسر سازمان بتوانند از آنها برای اولویتبندی فعالیتها و سرمایهگذاریهای خود استفاده کنند (و همچنین به آنها کمک کند تا تصمیم بگیرند که چه کاری را متوقف کنند). متأسفانه، بسیاری از تیمهای رهبری اولویت های کاملاً انتزاعی را در نظر میگیرند و به همین دلیل فرصت همراهی اعضای سازمان را به خود نمیدهند. بهعنوانمثال، یکی از شرکتهای S&P500 ضرورتهای استراتژیکی را شامل “توجه به نیازها و خواستههای مشتریان”، “رهبری صنعت” و “نگاه به آینده” به عنوان اولویت های استراتژیک انتخاب کرده است. این اولویتها با اینکه در درجه اول جذاب هستند اما آنقدر مبهم هستند که هیچکس متوجه انها نمیشود.
بسیاری از راهنماییهای مشخص با اهداف مالی ارتباط دارند. درآمدها و اهداف سودآوری خاص هستند، اما راهنماییهای مشخص در حوزه اولویت های استراتژیک موجب میشوند تا شما جایی که نباید سرمایهگذاری کنید را بشناسید و ادامه تلاش در این بخشها را متوقف کنید؛ بنابراین، استفاده از اهداف مالی به عنوان اولویت های استراتژیک، معادل این است که یک مربی است به بازیکنانش بگوید که برد در مسابقه را میخواهد، بدون اینکه در مورد روش بازی کردن چیزی به آنها بگوید. رهبران به جای اینکه تنها به اهداف مالی متکی باشند، باید از اقدامات کلیدی موردنیاز برای اجرای استراتژی خود شروع کنند و اینها را به معیارهایی تبدیل کنند که راهنماییهای مشخصی در مورد اینکه چگونه به موفقیت میرسند، ارائه دهند.
هیئتمدیره و مدیران ارشد را با خود همراه کنید:
متأسفانه عدم توافق در مورد اهداف شرکت در بین مدیران ارشد و هیئتمدیره نسبتاً متداول است. به عنوان بخشی از تحقیقات در مورد اجرای استراتژی، دانشگاه MIT بیش از ۱۰،۰۰۰ مدیر در بیش از ۴۰۰ سازمان را مورد بررسی قرار داد. وقتی از انها سؤال شد که اعضای تیم ارشد و مدیران اجرایی شرکت چقدر با اولویت های استراتژیک موافقت کردهاند، تقریباً یک سوم گفتند که مدیران ارشد بر برنامههای خود تمرکز میکنند یا اینکه جناحهای مشخصی در هیئتمدیره وجود دارد.
واقعیت این است که اوضاع از نتایج این نظرسنجی وخیمتر است. علاوه بر اینکه از مدیران ارشد سؤال شد که آیا آنها با اولویت های استراتژیک شرکت موافق هستند یا خیر، از آنها خواستیم تا اولویت های اصلی استراتژیک چند سال آینده شرکت خود را نیز ذکر کنند. در یک شرکت معمولی، تقریباً نیمی از مدیران شروط ورود به استراتژی همان اولویت های کلی شرکت را ابراز کردند که همه انها استراتژیک نبودند. همچنین دستورالعمل اجرایی موفقی هم نداشتند.
استراتژی ۴۰۰۰ دلاری، به صورت کاملا رایگان برای بازار ارز دیجیتال
تبریز فایننس بهترین آموزشهای رایگان را در بازارهای مالی برای مخاطبین خود ارائه میدهد که شما میتوانید با پیگیری این آموزشها به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوید.
**تجارتنیوز این تحلیل را تایید یا رد نمیکند و انتشار این رپورتاژ به سفارش تبریز فایننس به معنای توصیه برای خرید یا فروش نیست**
استراتژی ۴۰۰۰ دلاری برای ارز دیجیتال که در دوره ارز دییجیتال برای هنرجویان تدریس میشود. در این مقاله قصد داریم یکی از بهترین استراتژیهای موجود در جهان ،جهت نوسانگیری در تمامی بازارهای مالی را بصورت کاملا رایگان در اختیار شما قرار دهیم. تبریز فایننس یک مجموعه همانند آکادمی هلاکویی، آرش کهنگی، حسینی فایننس، امید فدوی فعال در زمینه ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی است.
درباره استراتژی:
در مرحله اول برای شما در باره این استراتژی توضیح خواهم داد. این استراتژی با استفاده از تجربیات و دانش چندین ساله اساتید با سابقه و موفق در بازارهای مالی تهیه شده است.
این استراتژی کاملا تست شده است و با مدیریت سرمایه میتوانید سودهای خوبی از بازار بدست بیاورید.
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی اعم از بورس، فارکس، کریپتوکارنسی و … یک هدف مشخص رو دنبال میکنند.
هدف ما از تحلیل تکنیکال بررسی روند بازار و پیشیبینی روند هست … پس ترفندها در تمام بازارها یکسان است.
یکی از دیدهای سرمایهگذاری دید نوسانی در بازارهاست که شما معاملات روزانه انجام میدهید و سودهایی را بدست میآورید.
در استراتژی که در این مقاله برای شما آموزش داده میشود بصورت مستقیم برای شما سیگنال صعودی و سیگنال نزولی صادر میکند.
استفاده از تایم فریم مناسب:
در تحلیلها تایم فریم نقش اساسی را ایفا میکند، پس انتخاب تایم فریم نسبت به استراتژی یک رکن اساسی است. همه ما قبل از شروع هر اقدامی باید تایم فریم خودمان را انتخاب کنیم، انتخاب تایم فریم بستگی به نوع استراتژی ما دارد.
در این استراتژی تایم فریم انتخابی ما ۳۰ دقیقه است ،این تایم فریم مناسب نوسانگیری در زمان کوتاه میباشد.
استفاده از اندیکاتور:
بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران فعال از شاخصهای فنی (اندیکاتور ها) برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده میکنند. صدها اندیکاتور در بیشتر پلتفرم های معاملاتی موجود است.
اندیکاتورها نقش مهمی در تحلیل و بررسیهای ما دارند و استفاده درست از آنها میتواند سودهای خوبی را نصیب ما کند و بالعکس استفاده نادرست از آنها میتواند ما را متضرر کند.
در این استراتژی ما از ۲ موونگ اوریج و یک اسیلاتور استفاده خواهیم کرد، که نحوه سیگنالگیری از این اندیکاتورها را در ادامه به شما خواهیم آموخت.
اندیکاتورهای مورد استفاده در این استراتژی: اسیلاتور مک شروط ورود به استراتژی دی و میانگین متحرک
MACD :
یکی از اندیکاتورهای مورد استفاده در این استراتژی مک دی است، این اسیلاتور از معروفترین اسیلاتورهای موجود میباشد و سیگنالدهی این اسیلاتور به شرح زیر میباشد:
در مک دی هر زمان که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شده است) بالاتر از میانگین متحرک نمایی دورهای ۲۶ دوره (خط آبی رنگ در نمودار قیمت) است، سیگنال صعودی و هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای باشد، سیگنال نزولی به ما میدهد. اگر میلههای هیستوگرام از پایین به بالای خط صفر قطع کند سیگنال صعودی ما را تایید میکند و بالعکس اگر میلههای هیستوگرام از بالا به پایین خط صفر را قطع کند سیگنال نزولی مارا تایید میکند.
هرچه فاصله بین دو میانگین متحرک بیشتر شود یعنی قیمت با قدرت بیشتری به روند خود ادامه میدهد.
(نکته کلیدی استراتژی: در این استراتژی از اسیلاتور مک دی بصورت تنظیمات پیش فرض استفاده نخواهیم کرد.)
تنظیمات کلیدی برای استراتژی ۴۰۰۰ دلاری:
میانگین متحرک ۱۲ ۶
میانگین متحرک ۲۶ ۱۲
عدد ۹ ثابت بماند
میانگین متحرک یک ابزار تحلیل تکنیکال ساده و ساده است. میانگینهای متحرک معمولاً برای شناسایی جهت روند قیمت یا تعیین سطح حمایت و مقاومت آن استفاده میشوند. هر چه مدت زمان میانگین متحرک بیشتر باشد، تأخیر بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذاران برای محاسبه میانگین متحرک بر اساس اهداف معاملاتی خود ممکن است دورههای زمانی متفاوتی را انتخاب کنند. از میانگین متحرک کوتاهتر معمولاً برای معاملات کوتاه مدت استفاده میشود، در حالی که میانگین متحرک بلندمدت بیشتر برای سرمایهگذاران بلند مدت مناسب است.
پس تعیین عدد میانگین متحرک کاملا شخصی است و باید متناسب با استراتژی شما باشد، در این استراتژی شما از ۲ میانگین متحرک استفاده خواهید کرد.
تنظیمات کلیدی میانگین متحرک:
میانگین متحرک اول با عدد ۳ به رنگ قرمز
میانگین متحرک دوم با عدد ۶ به رنگ سیاه
نحوه سیگنالگیری از استراتژی:
نحوه سیگنالگیری از استراتژی به این صورت خواهد بود که شما اسیلاتور مک دی و میانگین متحرکها را با تنظیمات ذکر شده بر روی چارت معاملاتی خود اضافه کنید.
شرط ورود به معامله صعودی بازار:
شرط اول: اگر میانگین متحرک سیاه رنگ میانگین متحرک قرمز رنگ را به سمت بالا قطع کند.
شرط دوم: اگر میانگین متحرکهای نمایی اسیلاتور مک دی نیز کراس رو به بالا را نشان دهند.
شرط سوم: اگر میلههای هیستوگرام اسیلاتور مک دی نیز خط صفر را به سمت بالا قطع کند.
شرط ورود به معامله نزولی بازار:
شرط اول: اگر میانگین متحرک سیاه رنگ میانگین متحرک قرمز رنگ را به سمت پایین قطع کند.
شرط دوم: اگر میانگین متحرکهای نمایی اسیلاتور مک دی نیز کراس رو به پایین را نشان دهند.
شرط سوم: اگر میلههای هیستوگرام اسیلاتور مک دی نیز خط صفر را به سمت پایین قطع کند.
تذکر مهم: حتما باید هر سه شرط برقرار باشد که ما وارد معامله شوم در صورت برقرار نبودن هر یک از شروط ذکر شده شما مجاز به ورود به معامله نمیباشید.
برای درک بهتر شما چند نمونه از سیگنالهای این استراتژی را برای شما آوردهایم به مثال زیر توجه فرمایید:
نمونه سیگنال نزولی:
نمونه سیگنال صعودی:
شرط خروج از معامله:
در این قسمت شرط خروج از معامله را برای شما ذکر خواهیم کرد.
شرط خروج از معامله دقیقا زمانی به ما صادر میشود که خلاف شروط ذکر شده برای ما صادر شود یعنی اگر در سیگنال لانگ باشیم استراتژی خلاف آن یعنی سیگنال سل صادر کند.
این تریک ناب خفن توسط آکادمی تبریز فایننس طراحی شده و شما میتوانید فن آخر اژدها رو در بازارهای مالی بزنید.
آموزشهای رایگان
تبریز فایننس در زمینه ارزهای دیجیتال، فارکس، بورس اوراق بهادار فعالیت دارد. تبریز فایننس بهترین آموزشهای رایگان را در بازارهای مالی برای مخاطبین خود ارائه میدهد که شما میتوانید با پیگیری این آموزشها به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوید.
دورههای آموزشی
تبریز فایننس برگزار کننده دوره های آموزشی : آکادمی تبریز فایننس همانند دیگر موسسات نظیر آکادمی هلاکویی، حسینی فایننس، امید فدوی و… در صدر تربیت دانشجویان و هنرجویان علاقمند به بازارهای مالی است. شما میتوانید به دلخواه خود در هر یک در دورههای آموزشی ارز دیجیتال ، دوره آموزشی فارکس ، دوره آموزشی بورس اوراق بهادار شرکت کنید. در این دوره ها مباحثی نظیر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، پرایس اکشن،و… در این دورهها یاد میگیرید.
تحلیل ارز های دیجیتال
سایت تبریز فایننس دارای بخش تحلیل ارزهای دیجیتال است در این بخش تحلیلهای روز ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی رو میتوانید ببنید و از آنها استفاده کنید. تمامی این سیگنالها رایگان است و شما میتوانید از بخش تحلیل بازارهای مالی دنبال کنید.
صرافی ارز دیجیتال در تبریز
تبریز فایننس علاوه بر اینکه در زمینه آموزش فعالیت دارد. در زمینه خرید و فروش ارزهای دیجیتال و صرافی ارز دیجیتال تبریز فایننس همانند سایت نوبیتکس ، آبان تتر و تترلند فعالیت دارد. شما میتوانید ارز دیجیتالی مد نظر خود را با کمترین کارمزد و بهترین نرخ از صرافی تبریز فایننس بخواهید. صرافی تبریز فایننس یکی از بزرگترین صرافیها در تبریز و ایران است.
دیدگاه شما