مزیت های تغییر دراساسنامه شرکتهای مادر تخصصی بورسی چیست؟
طبق ابلاغیه مدیریت نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس، حداکثر ۲۰ درصد از سود حاصل از فروش سهام پرتفوی درشرکتهای هلدینگ و مادر، قابل تقسیم خواهد بود و۸۰ درصد باقیمانده باید به حساب اندوخته منتقل شود و هنگامی که این مبلغ به نصف سرمایه ثبت شده این شرکتها رسید، میتوانند از این منبع اقدام به افزایش سرمایه کنند.
به گزارش چابک آنلاین ، مصوبهای که از نظر برخی از فعالین بازار، هرچند در توانمندسازی هلدینگها اثر گذار خواهد بود، اما با توجه به اثر آن بر نسبت سودهای تقسیمی این شرکتها در پایان سال مالی، میتواند جذابیت سهام آنها را برای سهامداران خرد تا حدودی کاهش دهد و ترجیح سرمایهگذاران خرد را از سهام هلدینگها به دیگر سهام موجود در بازار که نسبت سودهای تقسیم شده درآنها بیشتر است، هدایت کند.
با وجود این برخی دیگر از کارشناسان با استناد به اینکه ارزشگذاری این طیف از شرکتها بر اساس ارزش NAV آنها صورت میپذیرد و نه سودهای تقسیمی، رسوب سودهای حاصل از فروش سهام درجهت افزایش سرمایه را مثبت ارزیابی میکنند و آن را در بهبود عملکرد بلند مدت این شرکتها مؤثر میدانند.
به تازگی، مدیریت نظارت برنهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار طی ابلاغیهای از تغییر در ماده 58 اساسنامه شرکتهای مادر/ هلدینگ (سهامی عام و خاص) خبر داد.
دراین ابلاغیه آمده است؛ به استناد بند ۸ هفتصد و چهل و هفتمین صورتجلسه هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مورخ ۱۴۰۰/۰۸/۰۵ و با عنایت به موافقت ریاست سازمان در هامش نامه ۱۳۱/۱۹۳۹۷۱ مورخ ۱۴۰۱/۰۵/۱۲ این مدیریت، ماده ۵۸ اساسنامه شرکتهای مادر/ هلدینگ (سهامی عام- سهامی خاص) به شرح زیر اصلاح میگردد:
سود حاصل از فروش سهام موجود در سبد سهام شرکت در هر سال، تا میزانی که منجر به زیان انباشته نگردد به حساب اندوخته سرمایهای منتقل و پس از رسیدن به نصف سرمایه ثبت شده شرکت و اخذ مجوز از سازمان بورس بنا به پیشنهاد هیأت مدیره و با تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده قابل تبدیل به سرمایه است.
اندوخته سرمایهای تا زمان ادامه فعالیت شرکت غیرقابل تقسیم بوده و صرفاً برای حفظ روند سوددهی شرکت با پیشنهاد هیأت مدیره و تصویب مجمع عمومی عادی، هرسال میتوان حداکثر تا ۲۰ درصد از مبلغی که در همان سال به حساب اندوخته سرمایهای منظور میگردد، بین صاحبان سهام تقسیم نمود.»
اگرچه با اجرایی شدن این ابلاغیه و انتقال حداقل 80 درصد از سود حاصل از فروش سهام پرتفوی شرکتهای هلدینگ به حساب اندوخته در جهت افزایش سرمایه، گام مهمی درجهت توانمندسازی این شرکتها در سالهای آینده برداشته خواهد شد، اما باید توجه داشت که کاهش سودهای تقسیمی این شرکتها، از جذابیت سهام این شرکتها در بازار خواهد کاست و میتواند بر معاملات سهام این شرکتها نیز تأثیر داشته باشد.
از طرفی طبق متن ابلاغیه، زمانی پولهای رسوب شده در حساب اندوخته هلدینگها میتواند تبدیل به افزایش سرمایه شود که مبلغ آن به نصف سرمایه ثبت شده شرکت برسد.
نکته دیگری که در این خصوص باید مورد توجه قرارگیرد این است که شرکتها برای انجام فرایند افزایش سرمایه نیاز به طرحهای توجیحی دارند.
درصورتی که شرکت برای سرمایههای جدید وارد شده به شرکت پروژههای مناسب و پربازدهی را معرفی نکرده باشد، این رویه نه تنها به توانمندسازی این شرکتها کمک نخواهد کرد بلکه نسبت بازده دارایی را برای آنها بشدت پایین خواهد آورد.
با وجود این اجرا شدن این طرح از نظر برخی کارشناسان اقتصادی گامی بسیار مهم و مؤثر در بهبود عملکرد شرکتهای هلدینگ ارزیابی میشود.
از نظر کارشناسان، با توجه به این موضوع که ارزشگذاری سهام شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها بر مبنای ارزش NAV صورت میگیرد و معمولاً میزان سود تقسیمی، مبنای مناسبی برای ارزشگذاری سهام این شرکتها نیست، الزام سازمان بورس و اوراق بهادار به عدم تقسیم ۸۰ درصد از سود ناشی از فروش سهام پرتفوی، بیشتر در راستای محافظت از ارزش بازار سهام شرکتهای مادر و هلدینگها است و حفظ این سود در داخل شرکتها، آثار مثبتی هم برای هلدینگها به همراه خواهد داشت.
متوسط نرخ بازده حسابداری در ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری
شاخص های مالی ساده و پیچیده ای برای ارزیابی طرح ها وجود دارد که بر اساس آن ها امکان اولویت بندی پروژه های سرمایه گذاری به دست می آید. چهار روش شامل متوسط نرخ بازده حسابداری، دوره بازدهی، ارزش فعلی خالص و نرخ بازدهی داخلی در این راستا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مهم ترین دلیل استفاده از نرخ بازده حسابداری سادگی محاسبه آن است. تنها داده بازده نقدی سرمایه گذاری مورد نیاز، پیش بینی سودآوری دوره های بعدی است که به راحتی قابل دستیابی است. این روش دو عیب دارد: اول اینکه، از داده های حسابداری به جای ورودی های نقدینگی بهره می گیرد و دوم اینکه، عامل زمان را در تعیین ارزش سرمایه گذاری نادیده می گیرد. شرکت ها اصولا علاقه مندند ورودی های نقدینگی را به جای آینده در امروز دریافت کنند.
متوسط نرخ بازده حسابداری
این شاخص با بهره گیری از عناوین متفاوتی در کتب مطرح شده است. عناوینی مثل: نرخ بازده حسابداری و بازده ساده، از روش های معروف ارزیابی پروژه ها به حساب می آید. اتقان و اعتبار آن از اینجاست که بر اساس داده های موجود در حسابداری و صورت های مالی قابل محاسبه است. این روش هرچند به خاطر به کارگیری مفهوم سود حسابداری در محاسبه نرخ بازده مورد اقبال برخی حسابداران قرار دارد اما همچنین به علت در نظر نگرفتن زمان بندی وجوه نقد در زمان پروژه و ارزش زمانی پول مورد انتقاد تعداد بی شماری از مدیران و حسابداران قرار گرفته است.
" نرخ بازده حسابداری" = "(درآمد سالانه حاصل از اجرای پروژه- جمع هزینه های سالانه اجرای پروژه")/"مبلغ سرمایه گذاری در پروژه"
معمولا هرگاه نرخ بازده داخلی پروژه برابر یا بیش از هزینه سرمایه شرکت باشد آن پروژه معمولا مورد قبول واقع می گردد، ولی در جایی که نرخ بازده داخلی پروژه کمتر از هزینه جذب سرمایه باشد پیگیری آن پروژه سودی در پی نخواهد داشت.
روش های متعددی برای محاسبه نرخ بازده میانگین یا نرخ بازده حسابداری وجود دارد. یکی از این روش ها از میانگین ورودی نقدینگی به جای سود حسابداری استفاده می کند. در روش دیگر از میانگین مبلغ سرمایه گذاری به جای کل مبلغ سرمایه گذاری بهره گرفته می شود.
دلایل موافق و مخالف استفاده از این شاخص
مهم ترین دلیل استفاده از نرخ بازده حسابداری سادگی محاسبه آن است. تنها داده مورد نیاز، پیش بینی سودآوری دوره های بعدی است که به راحتی قابل دستیابی است. این روش دو عیب دارد: اول اینکه، از داده های حسابداری به جای ورودی های نقدینگی بهره می گیرد و دوم اینکه، عامل زمان را در تعیین ارزش سرمایه گذاری نادیده می گیرد. شرکت ها اصولا علاقه مندند ورودی های نقدینگی را به جای آینده در امروز دریافت کنند.
دوره بازدهی پروژه
دوره های بازدهی بعضا جهت ارزیابی طرح های مختلف سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرند. به تعریف ساده، دوره بازدهی دربرگیرنده تعداد سال های لازم جهت برگشت سرمایه گذاری اولیه است. این بازده به واسطه جریان های نقدی خالص وارد شده به پروژه و یا از طریق منافع خالص ایجاد شده به وسیله پروژه، مورد ارزیابی قرار می گیرد.
"دوره بازدهی" ="خالص سرمایه گذاری" /"میزان جریان خالص نقدی ورودی"
برای مثال، فرض کنید میزان خالص سرمایه گذاری یک طرح پنج میلیارد ریال و از طرفی جریان ورودی نقدینگی طی هر سال به طور مساوی مبلغ یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون باشد، در نتیجه دوره بازدهی طرح به ترتیب دیگر قابل محاسبه است:
در نتیجه بر اساس محاسبه انجام شده، چهار سال زمان مورد نیاز است تا طرح سرمایه گذاری اصلی خود را تامین نماید. نتیجه محاسبه دوره بازدهی نباید به سادگی در قبول و رد پروژه های سرمایه گذاری لحاظ شود. قبل از اتخاذ تصمیم نهایی باید برخی معایب این روش مورد ارزیابی قرار گیرد.
معایب دوره بازدهی
روش دوره بازدهی بی توجه به زمان وزن مساوی به همه ورودیهای نقدینگی اختصاص می دهد. در نتیجه این روش ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد.
روش دوره بازدهی، برگشت های احتمالی پس از دوره بازدهی را نادیده می گیرد. در نتیجه برگشت های اولیه طرح ممکن است در اتخاذ تصمیم مناسب گمراه کننده باشد.
این روش هیچ گونه ملاک عینی برای تصمیم گیری که به نوعی هم زمان موجبات حداکثر سازی سود سهامداران را به وجود بیاورد، ارائه نمی کند. قبول یا رد دوره بازدهی قضاوتی شخصی و سلیقه ای است و در نتیجه افراد مختلف ممکن است تصمیمات متفاوتی اتخاذ کنند.
مزایای دوره بازدهی
عاملی برای تعیین میزان خطر پروژه به حساب می آید. با توجه به اینکه پروژه های طولانی تر خطر پذیری بیشتری دارند، لذا در اینجا ریسک به واسطه میزان دریافتی های سالیانه محاسبه می گردد.
به نوعی نسبت به زمان مورد نیاز جهت برگشت سرمایه اولیه را نشان می دهد و تصویری از نقدینگی شرکت را نمایش می دهد که ممکن است به خوبی به وسیله شرکت هایی که نگرانی از زمان برگشت اصل سرمایه گذاری دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
در مجموع، روش دوره بازدهی معیار مناسبی برای تصمیم یا عدم تصمیم به سرمایه گذاری نبوده و استفاده از این روش ممکن است منجر به انتخاب بعضی سرمایه گذاری ها که الزاما سودآوری حداکثری ندارند، گردد. اگرچه این روش نیز به عنوان یک روش جانبی در کنار سایر روش ها، می تواند مفید واقع گردد.
تعبیر نرخ بازده داخلی
معمولا هرگاه نرخ بازده داخلی پروژه برابر یا بیش از هزینه سرمایه شرکت باشد آن پروژه معمولا مورد قبول واقع می گردد، ولی در جایی که نرخ بازده داخلی پروژه کمتر از هزینه جذب سرمایه باشد پیگیری آن پروژه سودی در پی نخواهد داشت. همچنین از این روش برای مقایسه چندین پروژه که نیاز های مالی و برگشت های متفاوت دارند می توان استفاده کرد. در جایی که دو پروژه کاملا مستقل از هم مورد بررسی قرار می گیرند، پروژه ای که از نرخ بازده بالاتر برخوردار است انتخاب خواهد شد. نرخ بازده داخلی وسیعأ توسط شرکت هایی که تکنیک های بودجه بندی ارزش مدار را به کار می گیرند مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری از شرکت ها از این روش به عنوان اولین گزینه خود در ارزیابی پروژه ها بهره می گیرند.
نرخ بازده
نرخ بازده (RoR) سود خالص یا زیان سرمایه گذاری در یک دوره زمانی معین است که به صورت درصد از هزینه اولیه سرمایه گذاری بیان می شود. سود حاصل از سرمایه گذاری ها به عنوان درآمد بدست آمده و هرگونه سود سرمایه ای که در فروش سرمایه گذاری به دست می آید تعریف می شود.
فرمول نرخ بازگشت:
این نرخ ساده بازگشت، گاهی به عنوان بازده سرمایه گذاری یا ROI نامیده می شود. با توجه به تأثیر ارزش زمانی پول و تورم، نرخ واقعی بازده نیز می تواند به عنوان مقدار خالص جریان های نقدی تخمین زده شده در مورد سرمایه گذاری پس از تنظیم تورم تعریف شود.
نرخ بازدهی می تواند به هر وسیله نقلیه سرمایه گذاری، از املاک و مستغلات به اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال شود، اگر این دارایی در یک نقطه در زمان خریداری شده و جریان نقدی را در یک نقطه در آینده تولید کند. سرمایه گذاری ها بر اساس میزان بازده گذشته، که می تواند در مقایسه با دارایی های مشابه، مقایسه شود، برای تعیین سرمایه گذاری های جذاب تر، ارزیابی می شود.
محاسبه نرخ بازگشت
نرخ بازده می تواند برای هر سرمایه گذاری محاسبه شود و با هر گونه دارایی برخورد شود. تفاوت بین ROR و CAGR
یک مفهوم نزدیک به نرخ ساده بازگشت، نرخ رشد سالانه ترکیب، یا CAGR است. CAGR میانگین سالانه بازده سرمایه گذاری در یک دوره زمانی مشخص بیش از یک سال است. برای محاسبه نرخ رشد سالیانه ترکیب، ارزش سرمایه گذاری را در پایان دوره مورد نظر با ارزش آن در ابتدای آن دوره تقسیم می کنیم، که بر اساس تعداد دوره های برگزاری، مانند سال ها، و یکی را از نتیجه بعدی تفریق کنید.
چگونه تخفیف جریان نقدی و نرخ بازده داخلی
گام بعدی در درک روابط عمومی در طول زمان، ارزش زمانی پول (TVM) است که CAGR نادیده گرفته می شود. جریانهای نقدی تخمین شده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری را دریافت می کنند و هر جریان نقدی را براساس نرخ تخفیف تخفیف می دهند. نرخ تنزیل نشان دهنده حداقل نرخ بازده قابل قبول برای سرمایه گذار یا نرخ تورم فرض شده است. علاوه بر سرمایه گذاران، کسب و کار با استفاده از جریان های نقدی تخمین زده شده برای ارزیابی سودآوری سرمایه گذاری های خود.
فرض کنید، برای مثال، یک شرکت وجود دارد
خرید یک قطعه بازده نقدی سرمایه گذاری جدید از تجهیزات را برای 10000 دلار هزینه می کند و این شرکت با استفاده از تخفیف 5 درصد موافقت می کند. پس از خروج پول نقد 10،000 دالاری، این تجهیزات در عملیات کسب و کار استفاده می شود و جریان پول نقد را به مبلغ 2000 دلار در سال برای پنج سال افزایش می دهد. این کسب و کار عوامل متغیر ارزش فعلی را برای خروج 10،000 دالار و درآمد 2000 دالار در هر سال به مدت پنج سال اعمال می کند. درآمد 2000 دلاری در سال 5 با استفاده از نرخ تخفیف 5 درصد در پنج سال تخفیف خواهد شد. اگر مجموع تمام جریانهای نقدی و خروجی تنظیم شده بیشتر از صفر باشد، سرمایه گذاری سودآور است. یک جریان نقدی مثبت خالص همچنین به معنی نرخ بازده بالاتر از نرخ 5٪ است.
بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ بازده سرمایه گذاری (ROI) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارآیی تعدادی از سرمایه گذاری های مختلف استفاده می شود. ROI مقدار بازده سرمایه گذاری را نسبت به هزینه سرمایه گذاری اندازه گیری می کند. برای محاسبه ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه گذاری با هزینه سرمایه گذاری تقسیم می شود. نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می شود. بازگشت سرمایه فرمول: ROI = (سود از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری در فرمول بالا، "سود از سرمایه گذاری" اشاره به درآمد حاصل از فروش سرمایه گذاری بهره است. از آنجا که ROI به عنوان یک درصد اندازه گیری می شود، می توان به راحتی با بازدهی از سرمایه گذاری های دیگر مقایسه کرد، انواع سرمایه گذاری در برابر یکدیگر چه مقدار است. سرمایه گذاری درآمدها CASH-ON-CASH بازگشت. STATUTE سالانه نرخ بهره. بازگشت به کل. بازده سرمایه گذاری (ROI) کاهش می یابد. ROI به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن، یک مترجم محبوب است. اساسا، ROI می تواند به عنوان یک ارزیابی اولیه سودآوری سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد. محاسبه پیچیده نیست، نسبتا آسان برای تفسیر، و دارای طیف بازده نقدی سرمایه گذاری وسیعی از برنامه های کاربردی است. اگر ROI سرمایه گذاری مثبت نیست، یا اگر فرصت های دیگری با ROI های بالاتر وجود داشته باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند که بهترین گزینه ها را از بین ببرند یا انتخاب کنند. هدف: در کسب و کار، هدف از بازده سرمایه گذاری (ROI) متریک است برای اندازه گیری، در هر دوره، نرخ بازده از پول سرمایه گذاری در یک نهاد اقتصادی به منظور تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم سرمایه گذاری می باشد. همچنین به عنوان یک شاخص برای مقایسه سرمایه گذاری های مختلف در یک نمونه کارها استفاده می شود. سرمایه گذاری با بزرگترین بازده ROI معمولا اولویت بندی می شود، حتی گسترش ROI در زمان زمان سرمایه گذاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. به تازگی، این مفهوم نیز به سرمایه گذاری های علمی (مثلا بنیاد ملی علوم) در تحقیقات در مورد سخت افزار منبع باز و بازده بعدی برای تکرار دیجیتال مستقیم اعمال شده است. بازگشت سرمایه: بازده ROI و معیارهای مربوطه یک عکس فوری از سودآوری ارائه می دهند که برای اندازه سرمایه های سرمایه گذاری شده در شرکت تنظیم شده است. ROI اغلب با مقادیر مورد انتظار (یا مورد نیاز) بازدهی پول سرمایه گذاری شده مقایسه می شود. بازده ROI در حال حاضر ارزش فعلی خالص نیست و اکثر کتاب های درسی آن را با یک سرمایه گذاری سالانه و درآمد دو تا سه ساله توصیف می کنند. تصمیمات بازاریابی یک ارتباط بالقوه آشکار با عیادت کننده ROI (سود) دارند، اما این تصمیمات اغلب بر استفاده از دارایی ها و الزامات سرمایه (مثلا بدهی ها و موجودی ها) تاثیر می گذارد. بازاریابان باید موقعیت شرکت خود و انتظارات بازده را درک کنند. در یک نظرسنجی از نزدیک به 200 مدیر ارشد بازاریابی، 77 درصد پاسخ دادند که "بازده سرمایه گذاری" متریک بسیار مفید است. بازده سرمایه گذاری ممکن است به غیر از سود مالی محاسبه شود. به عنوان مثال، بازده اجتماعی سرمایه (SROI) یک روش مبتنی بر اصول است برای اندازه گیری ارزش اضافی مالی (به عنوان مثال، ارزش محیطی و اجتماعی که در حسابهای مالی معمولی منعکس نشده است) نسبت به منابع سرمایه گذاری شده. این می تواند توسط هر نهاد برای ارزیابی تاثیر بر ذینفعان، شناسایی راه های بهبود عملکرد و بهبود عملکرد سرمایه گذاری استفاده شود. خطر استفاده از ROI : به عنوان یک ابزار تصمیم گیری، آن را ساده درک کنید. سادگی فرمول به کاربران اجازه می دهد آزادانه متغیرها را انتخاب کنند، برای مثال، طول زمان محاسبه زمانی که شامل هزینۀ هزینه می شود، یا جزئیاتی از قبیل متغیرهایی که برای محاسبه درآمد یا اجزای هزینه استفاده می شوند. استفاده از ROI به عنوان شاخصی برای اولویت دادن به پروژه های سرمایه گذاری خطرناک است زیرا معمولا با کمی مشخص بودن مقدار ROI مشخص می شود که چطور شکل می گیرد. برای سرمایه گذاری درازمدت، نیاز به تنظیم ارزش فعلی خالص عالی است.همانند جریان نقدی تخفیف، باید به جای ROI با تخفیف استفاده شود. محاسبه: برای بازبینی تک دوره ای، بازده (سود خالص) را با منابع (سرمایه گذاری) تقسیم کنید: بازده سرمایه گذاری = درآمد خالص / سرمایه گذاری جایی که: درآمد خالص = سود ناخالص – هزینه. سرمایه گذاری = سهام + بازار برجسته [هنگامی که به عنوان؟] + ادعا می شود. یا بازده سرمایه گذاری = (سود حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری یا بازده سرمایه = (درآمد – هزینه کالاهای فروخته شده) / هزینه کالاهای فروخته شده ویژگی عواقب در محاسبه ROI می تواند زمانی رخ دهد که مالکیت اموال refinanced شود یا یک وام دوم واریز شود. وام ممکن است برای وام دوم یا refinanced افزایش یابد و هزینه های وام ممکن است پرداخت شود، که هر دو می توانند ROI را کاهش دهند، زمانی که عدد جدید در معادله ROI استفاده می شود. همچنین ممکن است افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و مالیات بر دارایی ها و افزایش نرخ بهره در صورتی که صاحب اجاره مسکونی یا املاک تجاری بازده نقدی سرمایه گذاری این هزینه ها را پرداخت می کند. محاسبات مجتمع نیز ممکن است برای اموال خریداری شده با وام مسکن نرخ قابل تنظیم (ARM) با نرخ متغیر افزایش است که سالانه از طریق مدت وام پرداخت می شود. سرمایه گذاری بازاریابی: بازاریابی نه تنها بر سود خالص تاثیر می گذارد، بلکه می تواند روی میزان سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. گیاهان و تجهیزات جدید، موجودی ها و حساب های دریافتنی سه دسته اصلی از سرمایه گذاری هستند که می توانند تحت تاثیر تصمیمات بازاریابی قرار گیرند.براساس یک مطالعه اخیر، مشارکت تجاری با "نفوذگران" می تواند ROI بیشتری نسبت به همکاری با افراد مشهور بزرگ به ارمغان بیاورد.RE به ویژه RoA، RoNA، RoC و RoIC، اقدامات مشابهی با تغییرات در نحوه تعریف سرمایه گذاری است. بازده ROI به دلیل تخصیص بودجه بازاریابی، معیار محبوب برای سران بازاریابی است. بازگشت به سرمایه گذاری کمک می کند تا فعالیت های ترکیبی بازاریابی را شناسایی کند.
A rate of return (RoR) is the net gain or loss on an investment over a specified time period, expressed as a percentage of the investment’s initial cost. Gains on investments are defined as income received plus any capital gains realized on the sale of the investment.
This simple rate of return is sometimes called the basic growth rate, or alternatively, return on investment, or ROI. If you also consider the effect of the time value of money and inflation, the real rate of return can also be defined as the net amount of discounted cash flows received on an investment after adjusting for inflation.
نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟ (+ دانلود فیلم آموزش رایگان)
بازده سرمایهگذاری یا ROI نرخ بین سود خالص و هزینه سرمایهگذاری ناشی از سرمایهگذاری برخی منابع محسوب میشود. ROI بالا به این معنی است که سرمایهگذاری نسبت به هزینهای که داشته، سود بالایی ارائه کرده است. ROI به عنوان یک معیار عملکرد برای ارزیابی کارایی یک سرمایهگذاری یا مقایسه اثربخشی چند سرمایهگذاری مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. اگر به زبان صرفاً اقتصادی صحبت کنیم، ROI روشی برای ربط دادن سود به سرمایه است. بازده سرمایهگذاری یک معیار عملکردی است که از سوی کسب و کارها برای تعیین اثربخشی یک سرمایهگذاری یا تعدادی از سرمایهگذاریهای مختلف استفاده میشود.
فیلم آموزشی شاخص بازده سرمایهگذاری
از سوی دیگر ROI را میتوان یک فرمول ریاضی دانست که میتواند برای ارزیابی سرمایهگذاریها و قضاوت در مورد عملکرد یک سرمایهگذاری در قیاس با انواع دیگر استفاده شود. محاسبه ROI برخی اوقات به همراه رویکردهای دیگر برای تهیه یک طرح تجاری برای یک پروپوزال استفاده میشود. همچنین ROI کلی یک شرکت در برخی موارد به عنوان روشی برای رتبهبندی عملکرد مدیریت آن استفاده میشود.
اگر شرکتی اهداف سریعی برای کسب سهم از بازار، پیریزی زیرساخت، آماده کردن خود برای فروش و یا اهداف دیگر داشته باشد، در این صورت بازده سرمایهگذاری را میتوان به جای نسبت سود و هزینه، بر اساس رسیدن به یک یا چند مورد از این اهداف تعیین کرد.
محاسبه ROI
فرمولی که در اغلب موارد برای محاسبه ROI استفاده میشود، سود خالص تقسیم بر هزینه کلی سرمایهگذاری است.
برای نمونه فردی را در نظر بگیرید که 90 دلار در یک کسب و کار نوپا سرمایهگذاری کرده است و 10 دلار نیز برای جستجو و بررسی آن کسب و کار صرف نموده است. هزینه کلی سرمایهگذار تا اینجا 100 دلار بوده است. اگر این کسب و کار 300 دلار درآمد ایجاد کند؛ اما 100 دلار نیز هزینههای پرسنل و رگولاتوری داشته باشد، در این صورت سود خالص آن برابر با 200 دلار بوده است.
بر اساس فرمول، ROI برابر با 200 دلار تقسیم بر 100 دلار خواهد بود. به عبارت دیگر بازده نقدی سرمایه گذاری ROI برابر با 2 است. از آنجا که ROI در اغلب موارد به صورت درصد بیان میشود، کسر فوق را میتوان با ضرب کردن در عدد 100، به درصد تبدیل کرد. بنابراین بازده سرمایهگذاری 2 ضرب در 100 برابر با 200% خواهد بود.
مثال فرضی دیگری را در نظر بگیرید: یک سرمایهگذار 10،000 دلار را در کسب و کار نوپایی بدون هرگونه هزینههای جاری یا هزینههای بازده نقدی سرمایه گذاری مرتبط، سرمایهگذاری میکند. سود خالص این شرکت 15،000 دلار است. سرمایهگذار 5،000 دلار سود کرده است. این مقدار مسلماً از 200 درصدی که در مثال اول مطرح کردیم بیشتر است. با این حال با بررسی ROI نمای متفاوتی مشاهده میشود: 15،000 دلار تقسیم بر 10،000 برابر با 1.5 خواهد بود که ضرب در 100 مقدار ROI را برابر با 150% نشان میدهد.
با این که سرمایهگذاری اول دلارهای کمتری به دست میدهد؛ اما با توجه به ROI بالاتر مشخص میشود که این سرمایهگذاری بازدهی بالاتری داشته است.
ROI چه کاربردی دارد؟
از اندازهگیری ROI میتوان برای ارزیابی انواع مختلف سرمایهگذاری استفاده کرد. کسب و کارها از محاسبات ROI هنگام بررسی سرمایهگذاریهای بالقوه یا موفقیت سرمایهگذاریهای قبلی استفاده میکنند.
افراد میتوانند با استفاده از محاسبه ROI در مورد سرمایهگذاریهای منفرد و مقایسه یک سرمایهگذاری با سرمایهگذاریهای دیگر یا پورتفولیوهایشان بهره بگیرند. این سرمایهگذاری میتواند شامل خرید سهام یا معاملات مالی در یک شرکت کوچک باشد.
با این حال در کسب و کارهایی که باید به طور مداوم عناصر مختلف هر بخش از معادله را محاسبه کنند، محاسبه این اعداد برای هر بخش از معادله کار دشواری است.
نمونهای از محاسبات ROI: سرمایهگذاری روی رایانههای جدید
برای نمونه اگر شرکتی بخواهد روی خرید رایانههای جدید سرمایه گاری کند، باید طیفی از هزینههای توسعهای را در نظر بگیرد. این کسب و کار باید قیمت واقعی رایانه به علاوه مالیات و هزینههای حملونقل، به علاوه هزینههای مشاوره یا هزینههای پشتیبانی که برای خرید پرداخت میشود، به علاوه هزینههای راهاندازی و نگهداری این سیستمها را در نظر بگیرد.
این کسب و کار باید سودهای خالص را در طی یک دوره زمانی معین محاسبه کند. این سودهای خالص میتواند شامل مقادیر دلاری باشد که از افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای نگهداری در مقایسه با سیستم رایانهای قبلی ناشی میشود.
این کسب و کار میتواند ROI را هنگام ارزیابی دو نوع متفاوت از رایانهها با استفاده از هزینههای پیشبینی شده و منافع به دست آمده بررسی کند تا بتواند مشخص سازد که ROI بالاتر است یا نه. بدین ترتیب میتواند بگوید که کدام سناریو سرمایهگذاری بهتری است: حفظ رایانههای موجود یا بهروزرسانی آنها.
همچنین کسب و کار موصوف میتوانند در انتهای دورههای زمانی معین، ROI را با استفاده از اعدادی که به دست آورده نیز محاسبه کند و در این زمان ROI واقعی را با ROI پیشبینی شده مقایسه کرده و ببیند که آیا سرمایهگذاری روی رایانههای جدید انتظارات مورد نظر را برآورده ساخته است یا نه.
معایب ROI
ROI یکی از متداولترین نرخهای محاسبه سرمایهگذاری و سودآوری است که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال محدودیتهایی نیز دارد.
یکی از معایب بالقوه این فرمول، ناتوانی آن در ملاحظه زمان در معادله است. برای نمونه دو مثالی که در بخش قبل بررسی کردیم را در نظر بگیرید: ROI 200% مسلماً بالاتر از ROI 150% است. در ظاهر ROI بالاتر سرمایهگذاری با بهرهوری بالاتری به نظر میرسد؛ اما اگر این سرمایهگذاری 10 سال طول کشیده باشد تا آن ROI 200% به دست آید، در حالی که ROI 150% تنها در یک سال به دست آمده باشد، چطور؟
سرمایهگذاران در برخی موارد با توجه بیشتر به اعدادی که در ورودی فرمول استفاده میکنند، عامل زمان را نیز در نظر میگیرند. در نمونه خرید رایانههای جدید که در بخش قبل اشاره کردیم، سرمایهگذار میتواند از سودهای خالص ایجاد شده در سال اول استفاده کند و این مقدار را با سودهای به دست آمده در سناریوی دیگر که در طی سال اول حاصل میشوند مقایسه کند. بدین ترتیب در صورتی که زمان برای سرمایهگذار مهم باشد، میتواند مطمئن باشد که قیاس معالفارقی نداشته است. معیارهای دیگری مانند نرخ بازدهی (rate of return) عامل زمانی را ذاتاً در فرمول خود جای دادهاند.
یکی دیگر از معایب استفاده از فرمول ROI این است که روشی برای محاسبه منابع غیرمالی معرفی نمیکند. برای نمونه، مثال محاسبه ROI برای خرید رایانههای جدید را در نظر بگیرید: این کسب و کار میتواند از مقادیر معینی از دلار برای محاسبه سود خالص استفاده کرده و ROI را محاسبه کند. با این حال، محاسبه مقدار بهبود روحیه حاصل شده در کارمندان در نتیجه دریافت رایانههای جدید کار دشواری است. کسب و کارها معمولاً ROI را برای چنین مزایای ناملموس محاسبه میکنند و این نوع از ROI را ROI نرم (soft ROI) مینامند در حالی که آن ROI که با استفاده از مقادیر دلاری محاسبه شده است به نام ROI سخت (hard ROI) شناخته میشود.
اگر این نوشته مورد توجه شما قرار گرفته است، پیشنهاد میکنیم موارد زیر را ملاحظه کنید:
این مطلب با حمایت شرکت کاپریلا تهیه شده است.
شبکه نمایش تبلیغات دیجیتال و هدفمند کاپریلا با بهرهگیری منحصر به فرد از فناوری هوش مصنوعی و تحلیل محتوا، قادر است محصولات و خدمات شما را به صورت کاملا مرتبط و موثر، در معرض دید 32 میلیون کاربر اینترنت داخل کشور قرار دهد. به این طریق، بدون شک بیشترین میزان رضایتمندی هم برای مخاطبان و هم برای آگهیدهندگان رقم خواهد خورد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و شروع به همکاری با کاپریلا روی «این لینک» کلیک کنید.
کالا، خدمات و برند خود را در کادر «حامی مطالب» مجله فرادرس معرفی کنید. کلیک کنید
چه عواملی اجازه نداد تا بورس در سال ۱۴۰۰ به مسیر صعودی باز گردد؟
حجم کل معاملات سهام در بورس تهران در سالی که گذشت به یک میلیون و ۶۰۲ هزار و ۶۳۵ میلیون سهم رسید که طی ۲۳۹ روز معاملاتی در ۱۵۱ میلیون و ۵۳۲ هزار و ۸۹۴ دفعه معامله انجام شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرنگار مهر، سیاست گذاریهای بانک مرکزی در ۱۴۰۰ حاکی از کاهش تورم متوسط دوازدهماهه و نقطه به نقطه بود. هر چند که اقلام کالایی تورم ماهانه بالاتری را نسبت به اقلام خدمتی تجربه کرده و سهم بالاتری را از تورم ماهانه شاخص کل به خود اختصاص دادند. با این حال، تورم ماهانه کالاهای بادوام بواسطه همبستگی بالای نوسانات قیمت آنها با نوسانات بازار ارز، رشد محدودی را تجربه کردند.
در حوزه تجارت خارجی نیز گمرک ایران اعلام کرد، طی یازدهماهه سال جاری ارزش صادرات گمرکی معادل ۴۳.۵ میلیارد دلار بوده که نشانگر افزایش ۳۹.۹ درصدی آن در مقایسه با دوره مشابه سال ۱۳۹۹ است. همچنین ارزش واردات گمرکی در دوره مزبور معادل ۴۶.۶ میلیارد دلار گزارش شده است که حاکی از افزایش ۳۵.۶ درصدی آن نسبت به مدت مشابه سال قبل است که نشان میدهد در مجموع تراز تجاری ایران همچنان منفی است.
طی مدت مذکور در بازار رسمی ارز نیز متوسط نرخ فروش دلار حوالهای و اسکناس مندرج در سامانه سنا به ترتیب معادل ۲۴۲.۵ و ۲۵۰.۷ هزار ریال بود که این متغیر در هر دو بازار نسبت به ماه قبل از آن به ترتیب معادل ۱.۹ و ۵.۷ درصد کاهش نشان میدهد. همچنین تحولات بازار غیررسمی حاکی از کاهش قابل توجه متوسط نرخ دلار در سال ۱۴۰۰ بوده است.
در سایر بازارهای دارایی از جمله مسکن، بررسیها حاکی از افزایش شاخص «قیمت مسکن معاملهشده» است، بهگونهای که بر اساس اطلاعات اخذ شده از سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران طی بهمنماه ۱۴۰۰ نسبت به ماه قبل ۰.۴ درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۶.۴ درصد افزایش را تجربه کرد.
در بازار سهام نیز شاخص کل بورس اوراق بهادار در روز پایانی اسفند ماه ۱.۶ درصد افزایش یافت. در این بازار شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس تهران با ۴.۵۵ درصد رشد از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا آخرین روز معاملاتی بازار سهام در اسفند ماه توانست افزایش ۵۹.۵۴۰ واحدی را برای خود به ثبت رساند. شاخص کل بورس در ابتدای سال ۱۴۰۰ با رقم یکمیلیون و ۳۰۷ هزار واحد کار خود را آغاز کرد و در آخرین روز کاری این نماگر را با عدد یک میلیون و ۳۶۷ واحد به بازار تحویل داد.
شاخص کل بورس با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و مشخص شدن پیروزی آیت الله رئیسی در انتخابات در حالی روند صعودی به خود گرفت که بسیاری از سهامداران امید داشتند با توجه به وعدههای انتخاباتی رئیس جمهور منتخب برای حمایت از بورس، سیاستهای یک شبه و تماماً به نفع سهامداران عمده و شرکتهای حقوقی و دولت از تصمیمگیریهای مسئولان بورس رخت ببندد.
از ۲۸ خرداد سال جاری تا ۱۲ مرداد که روز تنفیذ رئیس جمهور دولت سیزدهم بوده است، بورس در یک روند صعودی متعادل با رشد ۲۱۶ هزار واحدی روبرو شد و توانست به عدد یک میلیون و ۳۷۶ هزار واحدی برسد.
از ۱۲ مردادماه ۷ شهریورماه سال جاری، بورس به روند متعادل خود ادامه داد. ۳ شهریور نیز روز رأی اعتماد به وزرای دولت سیزدهم بود؛ در این روز شاخص کل بورس توانست به عدد یک میلیون و۵۵۰ هزار واحدی برسد. بالاترین میزان شاخص کل بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ روز ۷ شهریور ماه و عدد یک میلیون ۵۷۵ هزار واحد بوده است.
اما از ابتدای شهریورماه با مشخص شدن وزرای دولت سیزدهم، بورس به یکباره روند نزولی به خود گرفت. ابهام در مؤلفههای بنیادی بورس یکی از عمده ترین دلایل این ریزش بوده است. مشخص نبودن برنامه وزیر اقتصاد در مورد بورس، نوسانی بودن قیمت دلار، برنامه جدی دولت در خصوص کنترل کسری بودجه و تورم و… از جمله دلایل ریزش بورس از نظر بنیادی بوده است.
از ابتدای شهریورماه و از روزهایی که شاخص کل به بالاترین میزان خود در سال ۱۴۰۰ رسیده است تا روز ۱۷ آبان سال جاری بورس چند مرتبه روند خود را تغییر داده است. اما در مجموع شاخص کل بازار سرمایه از ابتدای شهریور تاکنون کاهش ۱۰۵ هزار واحدی را تجربه کرده است.
بورس در تاریخهای ۳۱ شهریور و ۹ آبان به یک حمایت جدی برخورد کرده و تغییر روند داده است. اما نکته قابل توجه در این زمینه خروج پول از بازار سرمایه بوده است. این روند خروج پول سهامداران خرد از ابتدای شهریور تشدید شده است.
نماگر بازار اول اما در حالی با رشد ۹.۸۱ درصدی در پایان سال ۱۴۰۰ نسبت به ابتدای سال روبرو شد که شاخص بازار دوم بورس تهران با کاهش ۱.۶۷ درصدی در سال قبل، نشان داد که معامله گران بورس تهران به سهمهای بزرگ و شاخص ساز توجه بیشتری داشتهاند.
شاخص کل هم وزن نیز در سالی که گذشت با کاهش ۲۰.۸۱ درصدی به رقم ۳۴۸ هزار و ۲۷۰ واحد رسید. این نماگر در ابتدای سال عدد ۴۳۹ هزار و ۸۰۱ واحد را نشان میداد.
گزارشهای دریافتی از بورس تهران نشان میدهد در بازار اول سهام ارزش معاملات این بازار به ۴ میلیون و ۳۰۸ هزار و ۸۱۵ میلیارد ریال در پایان سال ۱۴۰۰ بالغ شده است. این رقم در مقایسه ارزش معاملات این بازار در اسفند ماه با ماه قبل از آن حاکی از کاهش بیش از ۶۵ درصدی است.
حجم معاملات نیز در این بازار به ۵۹۹ هزار و ۳۰۷ هزار میلیون سهم رسید که در اسفند ماه ۱۴۰۰ با افت بیش از ۴۷ درصدی نسبت به بهمن ماه مواجه بود.
در بازار دوم سهام نیز ارزش معاملات این بازار در بورس تهران در حالی تا پایان سال ۱۴۰۰ به ۴ میلیون و ۵۴۰ هزار و ۵۸۴ واحد رسید که این بازار در ماه پایانی این سال با کاهش بیش از ۶۲ درصدی ارزش معاملات خود نسبت به بهمن ماه مواجه بود.
حجم معاملات در بازار دوم بورس تهران نیز در سالی که گذشت به ۸۰۸ هزار و ۱۴۱ میلیون سهم بالغ شد که در اسفند ماه از افت بیش از ۲۶ درصدی نسبت به ماه قبل حکایت داشت.
در بازار بدهی بورس تهران اما ارزش معاملات این بازار به ۴۴۸ هزار و ۱۴ میلیارد ریال رسید که در اسفند ۱۴۰۰ از رشد بیش از ۹۳ درصدی ارزش معاملات این بازار نسبت به بهمن ماه خبر میداد.
همچنین ارزش معاملات صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله نیز با افزایش بیش از ۳۶ درصدی ارزش معاملات خود در ماه پایانی سالی که گذشت روبرو شدند که در نهایت ارزشی بالغ بر ۳ میلیون و یکصد هزار و ۸۸۵ واحد را برای این تابلوی معاملاتی در پایان سال ۱۴۰۰ برجای گذاشتند.
در مجموع ارزش معاملات بورس تهران در آخرین روز کاری بازار در سال ۱۴۰۰ به ۱۲ میلیون و ۴۱۲ هزار و ۵۳۱ میلیارد ریال رسید که در مقایسه با ماه قبل افت ۵۴ درصدی این ارزش را نشان میداد.
حجم کل معاملات سهام در بورس تهران نیز در سالی که گذشت به یک میلیون و ۶۰۲ هزار و ۶۳۵ میلیون سهم رسید که طی ۲۳۹ روز معاملاتی در ۱۵۱ میلیون و ۵۳۲ هزار و ۸۹۴ دفعه معامله میان خریداران و فروشندگان سهام دست به دست شده است.
در سالی که گذشت روند تغییرات نرخ بازار بینبانکی نشان دهنده کاهش این نرخ در بهمنماه در قیاس با ماههای گذشته و تثبیت آن در محدوده ۲۰.۳ درصد بوده است.
علیرغم کاهش حجم معاملات بازار بین بانکی طی بهمن ماه ۱۴۰۰، افزایش کل مبلغ توافق بازخرید در عملیات بازار باز و تسهیلات قاعده مند در طی این دوره حاکی از استفاده منابع در دسترس برخی بانکها یعنی بانکهایی که پیشتر دارای مازاد قابل عرضه در بازار بین بانکی بودند برای تأمین نیازهای نقدینگی خود و کاهش مازاد قابل عرضه آنها در بازار بین بانکی است.
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ عمدتاً با توجه به تداوم کاهش انتظارات تورمی، روند نزولی نرخهای بازده اوراق مالی اسلامی دولتی ادامه یافت؛ بهنحوی که در این ماه نرخ بازده اسناد مذکور با سررسیدهای یک، دو و سهساله، بهترتیب با ۱.۲۱، ۱.۳۳ و ۱.۰۳ واحد درصد کاهش نسبت به ماه قبل بهترتیب به ۲۲.۰۷، ۲۳.۱۰ و ۲۴.۰۳ درصد رسید.
مطابق گزارشها، آهنگ رشد پایه پولی در دوازده ماهه منتهی به بهمن ماه ۱۴۰۰ روند کاهشی را طی کرد بهگونهای که رشد پایه پولی دوازده ماهه از ۴۲.۱ درصد در مرداد ماه به ۳۳.۲ درصد در بهمنماه رسید. همچنین پایه پولی در پایان بهمن ماه ۱۴۰۰ (معادل ۵۸۰۷.۵ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۳۹۹، رشدی معادل ۲۶.۶ درصد داشته است.
این در حالی است که حجم نقدینگی در پایان بهمنماه سال ۱۴۰۰ (معادل ۴۶۲۴۱.۰ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۳۹۹ معادل ۳۳.۰ درصد رشد یافت.
بر اساس اعلام وزارت امور اقتصادی و دارایی، کارگزاری بانک مرکزی از ابتدای سال جاری تا پایان بهمنماه ۱۴۰۰، سی و دو مرحله حراج و سه مورد پذیرهنویسی اوراق مالی اسلامی دولتی برگزار کرد که در مجموع، ۷۵۵.۴ هزار میلیارد ریال اوراق مالی اسلامی دولتی توسط بانکها و سایر سرمایهگذاران خریداری شد.
بر همین اساس، در بهمنماه سال ۱۴۰۰ جمعاً به مبلغ ۹۴.۶ هزار میلیارد ریال اوراق مالی اسلامی دولتی از طریق کارگزاری بانک مرکزی فروخته شد.
همچنین در یازدهماهه سال جاری از محل سهمیه ارزی سال ۱۴۰۰ در حدود ۱۴.۸ میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی به صورت نقدی و اعتباری به واردات کالاهای اساسی، دارو، تجهیزات پزشکی و نیز واکسن کرونا اختصاص یافته است.
در سالی که گذشت بورس تهران با کسب بازدهی ۹/ ۲ درصدی، در مقایسه با سایر بازارهای موازی در حالی پایینترین بازدهی را برای خود ثبت کرد که بازده اسکناس دلار در این سال با بیش از ۸/ ۵ درصد رشد قیمت و سکه با ۱/ ۱۱ درصد بازدهی در کانون توجه اغلب سرمایه گذاران بودند در عین حال بازار مسکن نیز بنابر گزارشها از رشد بیش از ۹ درصدی برخوردار بوده است.
تصمیم غیرکارشناسی تعدیل نامتقارن دامنهنوسان سهام از مثبت و منفی ۵درصد به مثبت ۶ و منفی ۲درصد و سپس تغییر آن از مثبت ۶ و منفی ۳درصد از سوی رئیس وقت سازمان بورس در ابتدای سال ۱۴۰۰ در حالی به افزایش صفهای طویل فروش سهام انجامید که در ادامه با وجود رشد نرخ تورم و انتظار معامله گران برای جبران کاستیها و بازدهیهای از دست رفته در این دوره زمانی خاص، اما فرصت اصلاح پرتفوی را از اغلب معامله گران گرفت. هرچند که در ادامه کار این تصمیم از سوی سازمان بورس در اواخر اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ متوقف و دامنه نوسان قیمت سهام به حالت قبلی خود بازگشت.
با استقرار دولت سیزدهم در ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۰، مجید عشقی بهجای محمدعلی دهقاندهنوی به عنوان ششمین رئیس سازمان بورس و اوراقبهادار در ۱۵ سال اخیر منصوب شد.
بورس ۱۴۰۰ اگر چه در سالی که گذشت برای معامله گران این بازار حرف چندانی برای گفتن نداشت اما با توجه به توافق برجام و رخدادهای بین المللی بویژه افزایش نرخ جهانی نفت و تورم جهانی میتواند در صورت حمایت همه جانبه دولت دستکم برای نیمه اول امسال چشم انداز دیگری را پدیدار سازد.
افزایش نقدینگی حدود ۴۰ درصد و رسیدن به حدود ۴,۵۰۰ هزار میلیارد تومان در کنار برآورد تورم ۴۰ درصدی در سال ۱۴۰۰ در حالی سال آینده را نیز همچنان از بابت رشد حجم نقدینگی قابل تأمل کرده که آمار تشکیل سرمایه ثابت ناخالص یا به عبارتی اشتغال آتی نگرانکننده است.
به زعم اغلب کارشناسان اصلی ترین ناکامیها در سال ۱۴۰۰ شامل ضعف در کنترل حجم نقدینگی؛ نداشتن سیاست مالی و پولی مناسب برای کنترل نرخ تورم؛ داشتن درک سطحی از مشکلات و مسائل اقتصادی و فقدان توانایی در دسترسی به عمق این مسائل؛ عدم برخورد بیطرفانه با بازار سهام و تلاش برای رشد شاخص بورس بدون توجه به شرایط عمومی اقتصاد کشور؛ عدمکنترل سیستم بانکی کشور در جلوگیری از خلق پول جدید و استمرار بدهیهای بانکها به بانک مرکزی و نداشتن توجه کافی به ساختار ناسالم ترازنامه بانکها؛ ناتوانی در یکسانسازی نرخ ارز و از بین بردن بازارهای متعدد و موازی ارز در کشور؛ بیتوجهی به روندهای غالب اقتصاد جهان و روندهای اثرگذار بر اقتصاد کشور؛ عدمانباشت سرمایه در کشور و وجود سرمایه منفی در سال ۱۴۰۰؛ عدمبهرهبرداری درست و بهموقع از فرصتهای موجود در بازار جهانی؛ جبران فقدان بهرهوری در سیستم دولتی با انتشار بیرویه اوراق بدهی و اعمال کنترل در اقتصاد به جای اعمال سیاستهای اقتصادی است.
دیدگاه شما