الگوی کنج نزولی


الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم

الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطه‌ای خریداری کنید.

اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.

الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیده‌اید و احتمالاً چند مورد از معروف‌ترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیق‌تر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال به‌واسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلی‌ترین کار این الگوها پیش‌بینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش می‌گیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.

الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم می‌شوند:

1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده می‌شوند که محدوده قیمتی در آخر روند، زور فروشنده‌ها بر خریداران برتری پیدا می‌کند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح می‌کند که به آن اصلاح قیمت گفته می‌شود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معامله‌گر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، می‌تواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.

شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمی‌توان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده می‌کنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی می‌توانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.

2. الگوهای ادامه‌دهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج می‌زند (در همان محدوده نوسان می‌کند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق می‌کنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه می‌دهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامه‌دهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامه‌دهنده هستند.

چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟

شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که می‌توان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگی‌های منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل می‌شود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروف‌اند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمی‌روند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.

مهم‌ترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان می‌کند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ می‌دهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کرده‌اند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.

معرفی مهم‌ترین الگوهای کلاسیک

به اصلی‌ترین بخش مقاله یعنی معرفی مهم‌ترین الگوهای کلاسیک می‌رسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامه‌دهنده اشاره می‌کنیم که منظور خود را از ادامه‌دهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوق‌العاده مهم معرفی می‌کنیم که با کمک تصاویر می‌توانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریع‌تر قابل تشخیص باشند.

الگوی سقف دوقلو (The Double Top)

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو از معروف‌ترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال می‌کند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش می‌کند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست می‌خورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته می‌شود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.

از این الگو نتیجه می‌گیریم که بازار توانایی و قدرت لازم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، می‌توانید پیش‌بینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدوده‌ای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.

الگوی کف دوقلو (double bottom)

الگوی کف دوقلو

الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز می‌توان پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کف‌های این الگو به‌نوعی شکل می‌گیرند که کف دوم، در محدوده‌ای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت می‌شود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.

بهتر است از الگوی کف دوقلو در تایم فریم‌های هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازه‌های زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریم‌های کوتاه‌مدت وجود داشته، در امان بوده‌اند.

الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته

علت این نام‌گذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در می‌یابیم که قیمت افزایش پیدا می‌کند. اگر می‌خواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.

کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمت‌ها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود می‌رسند. سپس رشد پیدا می‌کنند و کف فنجان قابل‌مشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده می‌شود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابل‌مشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایین‌تر به حرکت خود ادامه می‌دهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.

الگوی پرچم (Flag)

الگوی پرچم

الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامه‌دهنده است که معامله گران می‌توانند از آن برای همه تایم فریم‌ها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص می‌شود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف می‌کند و برگشت پیدا می‌کند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده می‌شود که به‌نوعی استراحت روند را بازگو می‌کند.

الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل می‌کند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال می‌توانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط به‌درستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده می‌کنید که دلیل این نام‌گذاری هم شکل الگو است.

الگوی سر و شانه (The head and shoulders)

الگوی سر و شانه

از محبوب‌ترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را می‌شناسند. نام‌گذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و به‌عنوان سر شناخته می‌شود و 2 قله دیگر شانه‌ها هستند.

قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قله‌ها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشان‌دهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر می‌تواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.

الگوی مثلث (Triangles)

الگوی مثلث

هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل می‌گیرد به دنبال نوسان‌های زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرف‌داران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت می‌کند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد می‌کند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفته‌اند.

مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه می‌شویم که شکست قیمت دیگری در الگوی کنج نزولی بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.

مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده می‌شوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل می‌گیرد.

الگوی کنج یا گوه (Wedges)

الگوی کنج یا گوه

الگوی کنج یا گوه

الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز می‌شناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده می‌شود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر می‌باشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکل‌گیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.

وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامه‌دهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه می‌دهد.

الگوی مستطیل (rectangle pattern)

الگوی مستطیل

الگوی مستطیل محدوده‌ای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود به‌عنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج می‌شود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده می‌گویند.

مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طول‌ها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کرده‌اید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد می‌شود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.

الگوی الماس (Diamond)

الگوی الماس

به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن می‌رسیم. الگوی الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل می‌شود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود می‌کند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی می‌رسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید می‌آید.

پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا می‌رود و حرکت آن پایین‌تر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازه‌ای کوچک‌تر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامه‌دار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت می‌شود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت می‌ماند.

با توجه به شکل مشاهده می‌کنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازه‌های نسبتاً برابر رسم می‌شوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهم‌ترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم می‌کنیم، طول‌های تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده می‌شود.

جمع‌بندی الگوهای کلاسیک

با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری می‌تواند از آنها استفاده کند به‌شرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.

آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، می‌توانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.

اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده می‌کنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.

آموزش الگوهای کاربردی در بورس

برای ورود به بازار سرمایه، آشنایی با دو مفهوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازار می‌شود. این دو تحلیل به نوعی یکدیگر را تکمیل می‌کنند و از زاویه‌های متفاوت به تحلیل بازار می‌پردازند. برای استفاده از تحلیل تکنیکال شناخت تعدادی از الگوهای کاربردی لازم است که می‌تواند سبب انتخاب درست سهم و در نتیجه سودآوری بیشتر شود.

تعدادی از این الگوها در بازار بورس شناخته شده هستند و از اعتبار بالایی برخوردارند و به راحتی قابل تشخیص هستند. باید بتوانید این الگوهای کاربردی را در زمان‌های مختلف به درستی تشخیص دهید و از آن‌ها به خوبی استفاده کنید. در ادامه مطلب به معرفی مهم‌ترین الگوها در این بازار سرمایه می‌پردازیم.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

قبل از این که به الگوهای کاربردی در بورس بپردازیم، ابتدا درباره خط روند صحبت می‌کنیم، زیرا این خطوط در شناسایی الگوهای قیمتی الگوی کنج نزولی بسیار تاثیرگذارند.

خطوط روند روی نمودارهای تحلیلی می‌توانند محدوده حمایت و مقاومت را تعیین کنند، این خطوط خط‌های مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقف‌ها و کف‌ها به یکدیگر تشکیل می‌شوند.

خط روندی که شیب آن به سمت بالا است، یک خط صعودی است و زمانی شکل می‌گیرد که کف‌ها و سقف‌های بالاتر تشکیل شده باشد و برعکس آن، خط روندی که شیب آن به سمت پایین باشد، یک خط نزولی است و نشان می‌دهد که قیمت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تری را تجربه می‌کند.

برای رسم خط روند، نقاط سایه کندل را در نظر نگیرید و فقط از بدنه برای اتصال نقاط به یکدیگر استفاده کنید، زیرا بخش بزرگی از تغییرات قیمت در همان محدوده بدنه کندل رخ می‌دهد.

هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است و می‌توان بیشتر به آن اعتماد کرد و حداقل خط روند باید دارای سه نقطه اتصال باشد.

الگوی سرشانه

این الگو یک الگوی برگشتی محسوب می‌شود، به این معنی که اگر نمودار در روند صعودی باشد و این الگو تشکیل شود بازار ریزش می‌کند و روند نمودار نزولی خواهد بود.

در مقابل آن اگر یک سهم در روند نزولی باشد و سپس الگوی سرشانه تشکیل شود، نمودار تغییر جهت می‌دهد و روند صعودی خود را آغاز می‌کند.

طبق اطلاعات کسب‌شده از تریدرهای بازار بورس، این الگو یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است.

چینش کندل‌ها برای این الگو به این صورت است که سه کندل در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و کندل وسط نسبت به دوتای دیگر ارتفاع بیشتری دارد.

دو نوع الگوی سرشانه داریم، الگوی سرشانه سقف و الگوی سرشانه کف که الگوی اول در انتهای روند صعودی و دیگری در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد.

در الگوی سرشانه سقف انتظار ریزش قیمت و در الگوی سرشانه کف انتظار داریم قیمت رشد کند.

هنگامی که این الگو روی نمودار نمایان شد، منتظر بمانید الگوی کنج نزولی تا خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به یکدیگر می‌رساند) شکسته شود و شرایط مناسب برای ورود به سهم شکل گیرد.

اگر خط گردن به سرعت شکسته شد و از بازار جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی به خط گردن الگو بمانید و سپس برای خرید نماد اقدام کنید.

الگوی دوقلو

این الگو یک الگوی برگشتی بسیار قوی در بازار سرمایه می‌باشد که دو نوع دارد، الگوی سقف دوقلو و دیگری الگوی کف دوقلو. اجازه دهید هر کدام را بررسی کنیم.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد و ریزش بازار و شروع روند نزولی را نشان می‌دهد.

قیمت در یک روند صعودی سقف را تشکیل می‌دهد و کمی اصلاح انجام می‌دهد و دوباره روند صعودی خود را تشکیل می‌دهد، اما نمی‎تواند به سقف صعود قبلی برسد و ریزش می‌کند.

برای فروش سهم با تشکیل این الگو منتظر بمانید هنگامی که خط گردن شکسته شد برای فروش اقدام کنید.

حتما به این موضوع دقت کنید که باید خط گردن شکسته شود، گاهی پیش می‌آید که نمودار قیمت در یک حالت رفت و برگشتی پیدا می‎کند و دوباره روند صعودی به خود می‌گیرد که اگر عجله کرده باشید و سهم خود را فروخته باشید، ضرر می‌کنید.

الگوی کف دوقلو

الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود که جهت نمودار را از حالت نزولی به صعودی تغییر می‌دهد.

در واقع در این الگو، قیمت در حالش کاهش است و پس از کمی اصلاح و افزایش قیمت، فروشندگان بنا به اصل عرضه و تقاضا وارد بازار می‌شوند و قیمت خرید را پایین می‌آورند تا کف قبلی را بشکنند.

آن‌ها می‌خواهند قیمت را باز هم پایین‌تر بیاورند، اما در انجام این کار موفق نمی‌شوند و نمودار صعود می‌کند و قیمت افزایش می‌یابد.

الگوی سه‌قلو

این نوع کمی به ندرت در نمودارها تشکیل می‌شود و دو نوع دارد که اولی، الگوی سقف سه‌قلو و دیگری الگوی کف سه‌قلو است.

الگوی سقف سه‌قلو در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و پایان روند را نشان می‌دهد. الگوی سقف نسبت به کف کمتر روی چارت نمایان می‌شود.

الگوی مثلث

این الگو یکی الگوهای پرکاربرد در بورس می‌باشد. این الگو در واقع مشخص می‌کند که بازار در حال تصمیم‌گیری است تا جهت روند را تعیین کند، به همین دلیل این الگو می‌تواند در دو نقش ظاهر شود یکی ادامه‌دهنده و دیگری بازگشتی.

زمانی که این الگو را مشاهده کردید، کمی صبر کنید تا تکلیف این الگو مشخص شود سپس ورود کنید، زیرا گاهی توسط نمادهای قدرتمند بازار و افراد حقوقی به سادگی کلک می‌خورید.

الگوی مثلث شامل حداقل دو سقف پایین‌تر و دو کف بالاتر است، وقتی که این نقاط به یکدیگر متصل می‌شوند یک مثلث شکل می‌گیرد.

زمانی این الگو از اعتبار خوبی برخوردار می‌شود که شکست قابل توجهی در آن رخ دهد، یعنی ضلع بالایی یا پایینی آن شکسته شود تنها در این صورت اجازه دارید که معامله را باز کنید.

جهت شکست جهت بازار را در آینده نشان می‌دهد، به عنوان مثال اگر ضلع بالایی شکسته شود، بازار صعود می‌کند و قیمت افزایش می‌یابد و در صورتی که ضلع پایین شکسته شود، بازار نزول می‌کند و قیمت پایین می‌آید.

برای تعیین هدف قیمتی، قاعده مثلث را اندازه بگیرید و از نقطه‌ای که شکست اتفاق می‌افتد، به اندازه قاعده مثلث در جهت شکست روی چارت اعمال کنید تا قیمت را تعیین کنید.

بهتر است در هنگام معامله همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که شاید الگوی مثلث حرکتش از نوع ادامه‌دهنده نباشد و بازار برگردد و این الگو حالت بازگشتی به خود بگیرد.

الگوی پرچم

الگوی پرچم جزو الگو‌های ادامه‌دهنده است و پس از تشکیل این الگو، انتظار داریم که نمودار در جهت قبلی خودش به حرکت ادامه دهد. الگوی پرچم دو نوع دارد، الگوی پرچم ساده و الگوی پرچم سه گوش.

این الگو از دو قسمت تشکیل شده است، قسمت اول میله نام دارد که منظور همان حرکت قبل از شرکت‌گیری ناحیه پرچم است و قسمت دوم این الگو، پرچم نام دارد که منظور همان محدوده‌ای است که قیمت حرکت اصلاحی انجام می‌دهد.

پرچم ساده

این الگو شکلی شبیه به کانال دارد و این کانال در خلاف جهت اصلی روند تشکیل می‌شود. معمولا زمانی که افراد در سود معاملات خود را می‌بندند این الگو در چارت دیده می‌شود.

فقط به این نکته توجه کنید که این الگو زمانی تشکیل می‌شود که قیمت ناحیه، موافق حرکت اصلی روند باشد، به عنوان مثال اگر کانال پرچم به سمت بالا باشد، باید ضلع پایین شکسته شود، زیرا حرکت نزولی است و اگر پرچم به سمت پایین باشد، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود چون حرکت صعودی است.

برای تعیین هدف الگوی پرچم، ابتدا میله پرچم را اندازه بگیرید، سپس از نقطه‌ای که شکست انجام شده است به اندازه میله پرچم در جهت روند هدف‌گذاری کنید.

پرچم سه گوش

این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد که در مطالب فوق به طور مفصل به آن پرداختیم، به همین دلیل برای تعیین هدف قیمتی می‌توانید از همان اساس الگوی مثلث کمک بگیرید.

در روش بعدی برای تعیین هدف قیمتی، اندازه‌گیری میله پرچم است که در الگوی پرچم ساده آن را بیان کردیم.

الگوی الماس

این الگو به الگوی لوزی نیز شناخته می‌شود و در واقع تغییر جهت در روند را تایید می‌کند و معمولا در روند صعودی تشکیل می‌شود.

الگوی الماس یا لوزی از دو خط حمایت در پایین که نمایانگر کف قیمت و دو خط مقاومت در بالا که سقف قیمت را نشان می‌دهد، تشکیل می‌شود.

هنگامی که خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شد، می‌توانید انتظار ریزش قیمت و شروع روند نزولی را داشته باشید و معامله را در جهت فروش آغاز کنید.

الگوی مستطیل

الگوی مستطیلی شکل، نمایانگر یک بازار ثابت است و قیمت‌ها بین دو سقف و کف در حال نوسان هستند.

برای تشخیص این الگو روی چارت بایستی حداقل دو سقف و کف قیمتی تشکیل شود و مدام بازار در حال رفت و برگشت باشد.

اگر الگو در انتهای روند نزولی شکل بگیرد، الگوی کف مستطیلی نام می‌گیرد و در صورتی که خط را بشکند و به سمت بالا صعود کند، این الگو نیز ادامه روند را نشان خواهد داد.

در مقابل آن اگر این الگو در انتهای روند صعودی شکل بگیرد الگوی سقف مستطیلی نام می‌گیرد و درصورتی که نتواند خط را بشکند، بازار ریزش می‌کند و الگوی مستطیل، حالت الگوی بازگشتی را به خود می‌گیرد.

معامله در این نمودار کمی با ریسک همراه است اما اگر حرفه‌ای هستید و ارتفاع کندل‌ها نیز در این بازه نسبتا زیاد است، می‌توانید در درون این الگو وارد معامله شوید.

بهتر است از سقف الگوی مستطیلی معامله فروش را باز کنید و از کف قیمتی در این الگو، وارد معامله خرید شوید.

درست است که معامله در این الگو کمی ریسک دارد، اما کار با الگوی مستطیلی ساده است. هنگامی که سقف و کف قیمتی را مشخص کردید منتظر شکست خط بمانید.

با اولین نشانه در شکست الگو، ارتفاع را محاسبه کنید و هدف قیمتی خود را تعیین کنید. فقط مطمئن شوید که شکست، جعلی و ضعیف نیست سپس معامله خود را باز کنید.

الگوی کنج

این الگو نیز دو نوع الگوی کنج صعودی و کنج نزولی دارد و آن را می‌توان در دسته ادامه‌هنده و همچنین بازگشتی قرار دارد.

الگوی کنج صعودی

اگر در چارت دو خط روند رسم کنید که در جهت صعودی همگرا شوند و در یک نقطه یکدیگر را قطع کنند، الگوی کنج صعودی تشکیل می‌شود.

اگر الگوی کنج صعودی را به طور صحیح و دقیق شناسایی کنید می‌توانید منتظر نزول قیمت باشید و برای این که این الگو معتبر باشد باید حداقل دو برخورد قیمت به هر دو خط روند داشته باشیم.

از طرفی، هر اندازه تعداد این برخوردها بیشتر شود، اعتبار الگو نیز افزایش می‌یابد.

برای این که الگو تکمیل شود باید شکست ضلع پایینی مثلث رخ دهد و تا زمانی که این شکست رخ ندهد نمی‌توان از تکمیل بودن الگو، مطمئن بود.

زمانی که ضلع پایین شکسته شد می‌توان نسبت به باز کردن معامله فروش اقدام کرد.

الگوی کنج نزولی

هنگامی که دو خط روند در جهت نزولی همگرا می‌شوند، سقف‌ها و کف‌های این الگو را تشکیل می‌دهند و برای این که الگو معتبر باشد باید به هر دو خط روند حداقل دو برخورد داشته باشیم.

هنگامی که ضلع بالایی شکسته شود الگو تکمیل می‌شود و می‌توان معامله خرید را باز کرد و دقت کنید تا زمانی که شکست ضلع بالایی اتفاق نیفتد ورودی نیز نخواهیم داشت.

اگر شکست بسیار پرقدرت باشد و از نقطه ورود خیلی فاصله داشته باشد بهتر است صبر کنیم تا برگشت احتمالی رخ دهد و بازار برای ورود محیا شود.

جمع بندی

اگر در بازار سرمایه و بورس فعالیت کرده باشید قطعا شناسایی رفتار قیمتی نماد و تشخیص ادامه‌دار بودن روند یا ریزش آن یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های شما است.

در این مطلب سعی کردیم الگوهای کاربردی و مهم موجود در یک نمودار تحلیلی را بیان کنیم، ولی لازمه یادگیری این الگوها و شناسایی سریع و به ‌موقع آن، تمرین است.

هر اندازه تجربه‌تان در این بازار بیشتر شود قطعا می‌توانید به معاملات بهتری ورود کنید و در نتیجه به سودآوری بیشتری برسید.

در بین فعالان بازار سرمایه یک حرف معروف وجود دارد: تاریخ در روند تکرار می‌شود و با نگاه کردن به گذشته نمودار می‌توانید به خوبی نحوه رفتار نمودار را پیش‌بینی کنید.

فقط به خاطر داشته باشید که برای استفاده صحیح از این الگوها باید منتظر بمانید که الگو تکمیل شود و با سنجیدن شرایط به معامله کردن بپردازید تا متضرر نشوید.

چگونه باید الگوی کنج یا گوه را معامله کرد؟

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

الگوی کنج چیست؟

در الگوی کنج، دو خط روند به سمت هم همگرا شده و این بدان معنی است که میزان نوسان و حرکت قیمت در داخل این الگو در حال کاهش است.
کنج‌ها نشان دهنده‌ی مکث در روند فعلی هستند. هنگامی که با چنین ساختار و آرایشی روبرو می‌شویم، نشان دهنده این است که معامله‌گران فارکس هنوز در حال تصمیم‌گیری هستند که در مرحله بعد، جفت ارز را کجا و چگونه باید معامله کنند.

بیشتر بخوانید:

گوِه نزولی، یک الگوی نموداری صعودی است که در یک روند صعودی اتفاق افتاده و خطوط به سمت پایین، شیب‌دار می‌شوند. گوه افزایشی، الگوی نموداری نزولی است که در یک روند کاهشی مشاهده شده و خطوط به سمت بالا، شیب دار می‌شوند. گوه ها می‌توانند هم به عنوان الگوهای ادامه دهنده و هم به عنوان الگوهای برگشتی عمل کنند.

الگوی کنج افزایشی (گوه افزایشی)

هنگامی که قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیب دار به سمت بالا تثبیت می‌شود، گوه افزایشی شکل می‌گیرد. در اینجا، شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است. چنین چیزی حاکی از آن است که کف‌های بالاتر سریعتر از سقف‌های بالاتر تشکیل شده و این منجر به شکل‌گیری یک الگوی گوه مانند شده، و این الگوی نموداری نیز نام خود را دقیقا اینگونه برگرفته است!

با تثبیت قیمت‌ها، می‌توان فهمید که نوسانات بزرگی در راه است، بنابراین می‌توان انتظار داشت که قیمت از بالا یا پایین بشکند. اگر گوه افزایشی بعد از روند صعودی شکل بگیرد، معمولا یک الگوی برگشتی نزولی است. از طرف دیگر، اگر در طول روند نزولی تشکیل شود، می‌تواند نشان دهنده ادامه حرکت به سمت پایین باشد. در هر صورت، نکته مهم این است که، هنگامی که این الگوی نموداری را مشاهده می‌کنید، آماده برای وارد کردن سفارشات هستید!

مثال الگوی کنج افزایشی در روند صعودی

در این مثال، یک گوه افزایشی در پایان یک روند صعودی شکل گرفته است. دقت کنید که چگونه حرکات قیمتی سقف‌های جدیدی را شکل داده، اما با سرعت بسیار کندتری نسبت به زمانی که قیمت، کف‌های بالاتری می‌سازد، این کار صورت می‌گیرد.


می‌بینید که قیمت چگونه به پایین شکسته است؟ این بدان معناست که بیشتر معامله گران فارکس تمایل شدید به فروش گرفتن دارند تا خرید! آن‌ها قیمت را پایین آوردند تا خط روند شکسته شود، که نشان می‌دهد شکل گیری روند نزولی محتمل است.

درست همانند سایر الگوهای نموداری فارکسی که قبلاً بحث شد، حرکت و جابجایی قیمت پس از شکست نیز تقریبا به اندازه ارتفاع سازه الگو خواهد بود. حال بیایید نگاهی به نمونه دیگری از آرایش گوه افزایشی بیاندازیم. البته اینبار این الگو به عنوان یک سیگنال ادامه روند نزولی عمل می‌کند.

مثال گوه افزایشی در روند نزولی

همانطور که مشاهده می‌کنید، قیمت پیش از تثبیت شدن و ترسیم سقف‌های بالاتر و حتی کف‌های بالاتر، از یک روند نزولی ناشی شده است.

در این حالت، قیمت به سمت پایین شکسته و روند نزولی ادامه یافت. به همین دلیل است که به آن سیگنال ادامه دهنده می‌گویند! یبینید که قیمت چگونه یک حرکت خوب به سمت پایین با ارتفاع گوه تشکیل داده است. خوب تا اینجا چه چیزی در مورد این الگوی نموداری آموختیم؟

  • یک گوه افزایشی که پس از روند صعودی شکل گرفته و معمولا منجر به یک برگشت (روند نزولی) می‌شود.
  • یک گوه افزایشی که در طول یک روند نزولی تشکیل می‌شود، در حالت عادی منجر به ادامه روند (روند نزولی) می‌شود.

به زبان ساده، یک گوه افزایشی منجر به روند نزولی شده، به این معنی که این الگوی گوه یک الگوی نزولی است!

الگوی گوه یا کنج کاهشی

درست مانند گوه افزایشی، گوه ریزشی یا کاهشی نیز می‌تواند هم سیگنال برگشتی و هم سیگنال ادامه دهنده صادر کند. به عنوان یک سیگنال برگشتی، این الگو در کف روند نزولی شکل گرفته و نشان می‌دهد که یک روند صعودی در پی آن خواهد آمد.

به عنوان یک سیگنال ادامه دهنده، این الگو در طول یک روند صعودی شکل گرفته و بدان معناست که حرکات قیمت صعودی به سمت بالا از سر گرفته می‌شود. برخلاف گوه افزایشی، گوه ریزشی یک الگوی نموداری صعودی است.


در این مثال، گوه ریزشی به عنوان یک سیگنال برگشتی عمل کرده و پس از روند نزولی، قیمت سقف‌های پایین تر و کف‌های پایین‌تر می‌سازد. دقت کنید که چگونه شیب خط روند نزولی اتصال دهنده سقف‌ها تندتر از خط روند اتصال دهنده کف‌ها است.

با شکستن سقف گوه به بالا، جفت ارز حرکت خوبی به سمت بالا انجام داده که تقریبا برابر با ارتفاع سازه است. در این مثال، رالی قیمتی ادامه یافته و چند پیپ دیگر فراتر از این هدف رفته است!

مثال الگوی گوه کاهشی در روند صعودی

بیایید نگاهی به مثالی بیندازیم که در آن گوه ریزشی به عنوان یک سیگنال ادامه دهنده عمل می‌کند. همانطور که قبلا اشاره کردیم، هنگامیکه گوه ریزشی در طول یک روند صعودی شکل می‌گیرد، معمولا نشان دهنده این است که روند فعلی در گام بعدی مجدد از سر گرفته خواهد شد.

در این مثال، پس از یک رالی افزایشی قوی، قیمت مدتی تثبیت شد. این می‌تواند به معنای آن باشد که خریداران مکث کرده‌اند تا نفسی تازه کرده تا احتمالاً افراد بیشتری به اردوگاه صعودی آنها بپیوندند. خب، به نظر می‌رسد که جفت ارز برای یک حرکت قوی در حال احیا شدن است. اما به کدام طرف خواهد رفت؟

می بینید چطور قیمت به سمت بالا شکسته و بالا و بالاتر رفته است؟ اگر یک سفارش ورودی بالای آن خط روند نزولی که سقف های جفت را به هم متصل می‌کند، قرار دهیم، می‌توانیم داخل این روند صعودی قوی پریده و پیپ‌های خوبی شکار کنیم! حد سود خوب در این الگوی کنج نزولی حالت، ارتفاع سازه گوه خواهد بود. اگر می‌خواهید پیپ بیشتری بزنید، می‌توانید با بستن بخشی از موقعیت خود، سود خود را قفل کرده و سپس اجازه دهید بقیه موقعیت شما از ادامه روند سود ببرد.

جمع بندی

الگوی کنج یا گوه چیست؟

الگوی کنج دو خط روند به سمت هم همگرا می‌شوند. این بدان معنی است که میزان نوسان و حرکت قیمت در داخل الگوی کنج در حال کاهش است. کنج ها نشان دهنده مکث در روند فعلی هستند. هنگامی که با چنین ساختار و آرایشی روبرو می‌شویم، نشان دهنده این است که معامله گران فارکس هنوز در حال تصمیم گیری هستند که در مرحله بعد جفت ارز را کجا و چگونه باید معامله کنند.

انواع الگوی کنج چیست؟

الگوی کنج شامل دو مدل صعودی و افزایشی یا نزولی و رو به پایین است.

تفاوت الگوی کنج و مثلث در چیست؟

در الگوی گوه، دو خط همگرا شده، اما در مثلث، شیب خطوط دقیقا برخلاف روند قبلی خود هستند. علاوه بر آن، طول ضلع‌های کنج عموما بسیار طولانی‌تر از مثلث است.

تشریح انواع الگوی پهن شونده

مثلث افزایشی پهن شونده از جمله الگوهای بازگشتی نزولی می باشد که گاهی به صورت ادامه دهنده عمل می کند. این الگو از دو خط واگرا تشکیل می شود که ناحیه حمایت آن یک خط افقی و ناحیه مقاومت آن یک خط اریب صعودی است بنابراین به صورت یک مثلث افزایشی وارونه تشکیل می گردد. نوسانات بازار در بین این دو سطح بسیار حائز اهمیت است. برای اعتبار این الگو بایستی هر خط حداقل ۲ بار لمس شود.
تشکیل این الگو حاکی از ناآرامی و دودلی سرمایه گذاران است. اگر تشکیل الگو به سرعت شناسایی نگردد چه بسا که سرمایه گذاران زیادی را به تله بیاندازد. در واقع تشکیل این الگو با تأییدهای روند صعودی (تشکیل قله های بالاتر) بدون مرحله هشدار (تشكيل دره های بالاتر که در این جا در یک سطح تشکیل می شوند) همراه می باشد و بر این اساس تشکیل آن حاکی از برهم ریختگی بازار می باشد.

الگوی مثلث افزایشی پهن شونده

الگوی مثلث افزایشی پهن شونده

خط بالائی این الگو نمایانگر خط روند صعودی نمی باشد چرا که چنین خطی فقط از اتصال قله های متوالی بالاتر ترسیم می گردد بر این اساس در معامله با چنین الگویی بایستی جانب احتیاط را رعایت کرد. طبق آمارهای منتشره بازار در حدود ۷۰ درصد موارد خط حمایت خود را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است. در معامله با این الگو می توان به سه طریق عمل کرد:

1- فروش در شکست خط حمایت برای رسیدن به فاصله ۵۰ درصدی پهن ترین قسمت مثلث که در حدود ۹۰ درصد موارد قابل دستیابی است.

2- خرید در سومین برخورد قیمت به خط حمایت جهت رسیدن به خط مقابل. البته بهتر است اهداف بر اساس فراکتال های بالا تعیین گردد چرا که هر لحظه امکان بازگشت بازار و دارد.

3- فروش در سومین برخورد قیمت به خط مقاومت جهت رسیدن به خط مقابل.
نمی توان با شکست خط مقاومت معامله خرید انجام داد؛ چرا که دارای ریسک بسیار بالا می باشد بنابراین بهتر است در چنین مواقعی از ورود به بازار خودداری نمایید.

الگوی مثلث کاهشی پهن شونده

مثلث کاهشی پهن شونده از جمله الگوهای بازگشتی صعودی می باشد که گاهی به صورت ادامه دهنده عمل می کند. این الگو از دو خط واگرا تشکیل می شود که ناحیه مقاومت آن یک خط افقی و ناحیه حمایت آن یک خط اریب نزولی است بنابراین به صورت یک مثلث کاهشی وارونه تشکیل می گردد. نوسانات بازار در بین این دو سطح بسیار حائز اهمیت است. برای اعتبار این الگو بایستی هر خط حداقل ۲ بار لمس شود.

الگوی مثلث کاهشی پهن شونده

الگوی مثلث کاهشی پهن شونده

تشکیل این الگو حاکی از ناآرامی و دودلی سرمایه گذاران است. اگر تشکیل الگو به سرعت شناسایی نگردد چه بسا که سرمایه گذاران زیادی را به تله بیاندازد. در واقع تشکیل این الگو با تاییدهای روند نزولی (تشکیل دره های پایین تر) بدون مرحله هشدار تشکیل قله های بالاتر که در این جا در یک سطح تشکیل می شوند) همراه می باشد و بر این اساس تشکیل آن حاکی از برهم ریختگی بازار میباشد.
خط پایینی الگو نمایانگر خط روند نزولی نمی باشد چرا که چنین خطی فقط از اتصال دره های متوالی پایین تر ترسیم می گردد. بر این اساس در معامله با چنین الگویی بایستی جانب احتیاط را رعایت و طبق آمارهای منتشره بازار در حدود ۵۷ درصد موارد خط مقاومت خود را شکسته و به سمت بالا حرکت کرده است. در معامله با این الگو می توان به سه طریق عمل کرد:

1- خرید در شکست خط مقاومت برای رسیدن به فاصله ای برابر با ارتفاع پهن ترین قسمت مثلث که در حدود ۹۰ درصد موارد قابل دستیابی است.

۲- خرید در سومین برخورد قیمت به خط حمایت جهت رسیدن به خط مقاومت. البته بهتر است اهداف بر اساس فراکتال های بالا تعیین گردد چرا که هر لحظه امکان بازگشت بازار وجود دارد.

۳- فروش در سومین برخورد قیمت به خط مقاومت جهت رسیدن به خط مقابل.
نمی توان با شکست خط حمایت معامله فروش انجام داد؛ چرا که دارای ریسک بسیار بالایی می باشد بنابراین بهتر است در چنین مواقعی از ورود به بازار خودداری نمایید.

الگوی کنج افزایشی پهن شونده

الگوی کنج افزایشی پهن شونده از جمله الگوهای بازگشتی نزولی می باشد که از دو خط واگرا با شیب صعودی تشکیل می شود. نوسانات بازار در بین این دو سطح بسیار حائز اهمیت است. برای اعتبار این الگو بایستی هر خط حداقل ۲ بار لمس شود.
تشکیل این الگو حاکی از کوتاهی روند صعودی است هر چند که فاصله خط روند و خط کانال در هر لحظه بیشتر می شود. با شکست خط روند بایستی به انتظار پایین ترین نقطه تشکیل الگو باشید.

الگوی کنج افزایشی پهن شونده

الگوی کنج افزایشی پهن شونده

طبق آمارهای منتشره بازار در حدود ۸۰ درصد موارد خط حمایت خود را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است در واقع به صورت یک الگوی بازگشتی عمل می نماید. در معامله با این الگو می توان به دو طریق عمل کرد:

۱- فروش در شکست خط حمایت برای رسیدن به نقطه ابتدایی تشکیل الگو که در حدود ۶۰ درصد موارد قابل دستیابی است.

۲- فروش در سومین برخورد قیمت به خط مقاومت جهت رسیدن به خط مقابل البته در درون الگو نیز با توجه به خط روند صعودی می توان معاملات خرید متعددی را طراحی نمود.

الگوی کنج کاهشی پهن شونده

الگوی کنج کاهشی پهن شونده از جمله الگوهای ادامه دهنده صعودی می باشد که از دو خط واگرا با شیب نزولی تشکیل می شود. نوسانات بازار در بین این دو سطح بسیار حائز اهمیت است. برای اعتبار این الگو بایستی هر خط حداقل ۲ بار لمس شود.
تشکیل این الگو حاکی از کوتاهی روند نزولی در میانه روند صعودی است هر چند که فاصله خط روند و خط کانال در هر لحظه بیشتر می شود. با شکست خط روند بایستی به انتظار اهداف مشخص شده الگو طبق شکل باشید.

الگوی کنج کاهشی پهن شونده

الگوی کنج کاهشی پهن شونده

طبق آمارهای منتشره بازار در حدود ۷۹ درصد موارد خط مقاومت خود را شکسته و به سمت بالا حرکت کرده است در واقع به صورت یک الگوی ادامه دهنده عمل می نماید. در معامله با این الگو میتوان به دو طریق عمل کرد:
۱- خرید در شکست خط مقاومت برای رسیدن به اهداف مورد نظر که عبارت است از فراکتال و بالا و فاصله تعیین شده در شکل که در حدود ۸۱ درصد موارد قابل دستیابی است.
۲- خرید در سومین برخورد قیمت به خط حمایت جهت رسیدن به خط مقابل البته در درون الگو نیز با توجه به خط روند نزولی می توان معاملات فروش متعددی را طراحی نمود.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری

آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری

تقریبا مهمترین بخش از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بورس، شناخت الگوها و شکل‌هایی است که در روی چارت قیمتی ایجاد می‌شود.

تحلیل تکنیکال

تشکیل شکل‌ها و الگوها به ظاهر کاملا تصادفی به نظر می‌رسد، اما در حقیقت در پشت هر الگوی ایجاد شده، تغییر در روند عرضه و تقاضاست که با کاهش/افزایش قدرت خریداران/فروشندگان ایجاد شده است. در صورتیکه محرک خارجی وجود نداشته باشد، پس از تغییر در عرضه و تقاضا، تا حدود بسیار بالایی می‌توان از نحوه‌ی ادامه‌ی قیمت‌ها مطمئن بود و روند آتی قیمت را تحلیل و پیش بینی کرد. در این مقاله، چند الگوی مهم را به شما آموزش خواهیم داد. ابتدا اجازه دهید تا نگاهی به انواع الگوها داشته باشیم.

انواع الگوها

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، می‌توانند مربوط به یک کندل، دو کندل و یا مربوط به چندین کندل باشند که در مدت طولانی ایجاد شده‌اند. اما دقت داشته باشید که برای پیدا کردن این کندل‌ها، ابتدا باید نحوه تفسیر و تعبیر کندل‌ها در چارت قیمتی و نمایش با کندل استیک‌ها را یاد بگیرید. کندل استیک‌ها که با نام شمع‌های ژاپنی در ایران شناخته می‌شوند، رفتار قیمتی یک دارایی در یک تایم فریم انتخاب شده را نمایش می‌دهند. تایم فریم به معنای بازه‌ی زمانی برای بررسی تغییرات قیمتی است. تایم فریم می‌تواند بین ۱ ثانیه تا چندین ماه باشد. این بدان معناست که هر کندل، معادل یک تایم فریم انتخاب شده بوده و سه چیز را نمایش می دهد. اولین نکته، قیمتی است که دارایی در ابتدای باز شدن کندل داشته است، نکته دوم روند تغییر قیمت در طول تایم فریم است (که می‌تواند باعث ایجاد کندل خالی/قرمز یا کندل پر/سبز) شود و نهایتا نیز قیمت نهایی دارایی در زمان بسته شدن را نمایش می‌دهد.

در دسته بندی کلی، انواع الگوها را می‌توان به الگوهای ادامه دهنده یا برگشتی تقسیم بندی کرد. این بدان معناست که ظاهر شدن بعضی از الگوها در چارت قیمتی، به معنای ادامه روند بوده و یا روند قیمت در ادامه شکسته شده و روند عوض خواهد شد. برای مثال، اگر یکی الگوی ادامه دهنده در چارت مشاهده شود، می‌توان مطمئن بود که بازار به همین روند ادامه داده (یعنی افزایش قیمت یا کاهش قیمت استمرار پیدا می کند) و اگر الگوی برگشتی ظاهر شود، به معنای آن است که روند قیمت در حال عوض شدن از افزایشی به کاهشی یا از کاهشی به افزایش است. البته باید در نظر گرفت که در بعضی حالات، بازار در حالت رینج قرار گرفته و در بازه‌های مشخصی نوسان پیدا می‌کند، در این حالت بازار در حالت خنثی قرار گرفته است. در ادامه، چند الگوی بسیار مهم را به شما آموزش خواهیم داد.

کندل چکش

هنگامیکه در یک روند نزولی (قیمت دارایی در حال کاهش است)، یک کندل با سایه یا شدوی بسیار بلند در زیر خود ایجاد شود، اصطلاحا به آن کندل چکش گفته می‌شود. کندل چکش در حقیقت الگوی تک کندلی در تحلیل تکنیکال بوده و از آنجاییکه فقط بر اساس یک کندل شناسایایی می‌شود، عموما به آن کندل چکش گفته می‌شود. برای فهم بهتر، ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید.

کندل چکش

برای تحلیل این الگو بر مبنای عرضه و تقاضا باید گفت، زمانیکه قیمت بسیار کاهش یافته و تریدرها از افزایش قیمت تقریبا ناامید شده‌اند، معاملات خود را بسته و تعداد فروشندگان کاهش خواهد یافت. حال خریداران وجود داشته، اما کسی برای فروش وجود ندارد. بنابراین، رفته رفته قیمت افزایش خواهد یافت. این الگو، به معنای این نکته است که روند در حال تغییر است، چرا که عرضه کم و تقاضا زیاد شده است. بنابراین، کندل چکش نوعی الگوی برگشتی است. برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش و یادگیری اصول شناسایی و تشخیص آن، به مقاله جامع کندل چکش مراجعه کنید.

الگوی کنج

یکی از الگوهای مهمی که به تریدر می‌گوید فعلا باید دست نگه داشت و هیچ معامله‌ای انجام نداد، الگوی کنج است. این الگو از آنجایی مهم است که مانع از معامله کردن در زمان اشتباه می‌شود. الگوهای کنج (صعودی و نزولی) هنگامی در چارت قیمتی تشکیل می‌شوند که خریداران و فروشندگان به تعادل نسبی رسیده‌اند و به زودی این تعادل برهم خواهد خورد و روند جدید شکل خواهد گرفت. ابتدا بهتر است به تصویر زیر که نمونه‌ای از الگوی کنج افزایش است دقت کنید.

الگوی کنج افزایشی

الگوی کنج شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما این دو با در چند نکته باهم متفاوت هستند. جالب است بدانید که گاهی به الگوی کنج، الگوی گوه نیز گفته می‌شود. پس از شکل گرفتن کنج افزایشی و همگرا شدن دو خط بالا و پایین این الگو، باید انتظار تغییر روند را داشته باشیم. چرا که دیگر خریداران تمایل خود به خرید را از دست داده و حال فقط فروشنده در بازار باقی مانده است. بنابراین، روند افزایش تغییر کرده و روند کاهشی شروع خواهد شد. در نقطه مقابل نیز هرگاه الگوی کنج نزولی شکل بگیرد، باید انتظار تغییر روند و افزایش قیمت را داشت.

الگوی پروانه

یکی از الگوهایی که به صورت فرموله در آمده و محاسبه‌ی آن نسبتا سخت و پیچیده است، الگویی با نام گارتلی است. الگوی گارتلی در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط فردی با نام هارولد مک کینلی گارتلی معرفی شد. این الگو بر مبنای چهار نقطه که نام‌های ABCD معرفی می‌شوند، ترسیم می‌شود. در سال‌های بعدی، این الگو ارتقاع یافت و الگوهای دیگری با نام‌های پروانه، خرچنگ، ۲۲۲، خفاش و . اجرا شدند. تفاوت هر کدام از این الگوها، فاصله‌ی میان چهار نقطه‌ی مختلف بوده که شکل نهایی ترسیم خطوط را متفاوت و شبیه به یکی از اسامی قبلی می‌کند. برای یادگیری این الگوی کاربردی و نحوه‌ی گرفتن تایید با استفاده از سطوح فیبوناچی، به مقاله‌ای در سایت معامله‌گر ایرانی irtrader.net مراجعه نمایید.

استفاده از الگوها

دقت داشته باشید که به هیچ عنوان نباید بر مبنای یک الگو تصمیم گیری نموده و معاملات را انجام داد. تریدرهایی که در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت می‌کنند، یک استراتژی معاملاتی داشته و بر مبنای نتایج چندین الگو و همچنین استفاده از اندیکاتورها، تصمیم به انجام معاملات یا بستن معاملات خواهند گرفت. خصوصا هنگامی که اخبار سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد، به سرعت ممکن است سرمایه گذاران ترسیده، معاملات خود را بسته و نتیجتا روند بازار به کلی تغییر نماید. در این حالت، افرادی که معاملات را بدون توجه به اخبار باز کرده باشند و خصوصا با استفاده از لوریج معامله کرده و حجم معامله‌ی بالایی داشته باشند، دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهند شد. برای اینکه بدانید لوریج چیست این مقاله را مطالعه کنید.

برای جلوگیری از این اتفاقات، حتما باید استراتژی معاملاتی داشته و حتما باید اصول مدیریت سرمایه را دنبال کرد. برای مدیریت سرمایه، اصولا توصیه می‌شود که هیچگاه تمام سرمایه برروی یک دارایی گذاشته نشده و همواره میزان معاملات یا همان لات معاملات را با دقت انتخاب کرد. برای فهم این موضوع، ابتدا بهتر است که بدانید لات چیست و چگونه باید میزان آن را با توجه به مدیریت سرمایه، انتخاب کرد.

تریدرهای حرفه‌ای، نهایتا ۱۰ دارایی مختلف را مد نظر قرار داده و با بررسی مستمر تغییرات قیمتی و استفاده از اندیکاتورهای مختلف، در زمان مناسب وارد معامله‌ی آن‌ها می‌شوند. عموما هیچ تریدر حرفه‌ای بیش از ۱۰ دارایی را رصد نکرده، چرا که این کار نیاز به زمان زیادی داشته و تمرکز را از بین خواهد برد. توصیه می‌شود که شما هم استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را داشته باشید و پس از تمرین و کسب تجربه، دارایی‌ای را برای معامله انتخاب کنید که بهترین بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.