حد ضرر متحرک Trailing stop loss چیست؟
فعالیت در بازارهای مالی و به خصوص بازار سرمایه بورسی نیازمند دانش تخصصی است و در این میان نکات آموزشی و تکنیکهای بسیاری دست به دست هم میدهند تا در کنار همدیگر بتوانند شرایط را برای یک رقابت سالم و البته پر بازده در میان سرمایه گذاران بسیار این بازار فراهم کنند. یکی از این نکات آموزشی مهم برای موفقیت در بازار، حد ضرر متحرک است که برای پیشگیری از افزایش ضررهای مالی ضروری خواهد بود. اگر میخواهید بدانید حد ضرر متحرک چیست و نحوه کار با آن چگونه است، ما را همراهی کنید تا هر آنچه که به این مبحث مرتبط است را در خدمت شما عزیزان تشریح کنیم.
حد ضرر متحرک (Trailing stop loss) چیست؟
به طور طبیعی معاملاتی که در بازار بورس انجام میشوند به اندازهای که امکان سوددهی دارند به همان اندازه نیز ممکن است دچار زیان شوند اما مسئلهای که در این میان اهمیت دارد این است که ضرر و زیان سرمایه گذار از یک حدی بالاتر نرود و به عبارت دیگر میزان ضرر به صورت کنترل شده مدیریت گردد. زمانیکه معاملهگر بتواند به خوبی از حد ضرر متحرک استفاده کند میتوان امیدوار بود که حتی در صورتیکه معامله انجام شده، زیان ده باشد مقداری از سرمایه به حالت سوددهی ذخیره شود.
به عبارت دیگر در کارکردی که برای این حد ضرر در نظر گرفته شده است با مدیریت ریسک و مدیریت معامله میتوان جلوی ضرر را در یک محدودهای گرفت و اجازه نداد که از آن محدوده افزایش پیدا کند؛ در این صورت است که میتوانیم بگوئیم حد ضرر متحرک به عنوان نوعی محافظ برای سود معامله به کار میرود. حال شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که چرا این نوع از حد ضرر را متحرک مینامیم؟ در پاسخ باید گفت که در مجموع حد ضرر معمولی و حد ضرر متحرک تاحدود زیادی به هم شباهت دارند اما از آنجاییکه حد ضرر متحرک قابلیت تنظیم شدن با حرکت بازار را دارد، به آن متحرک میگوییم.
روش کارکرد حد ضرر متحرک
همانطور که گفتیم تفاوت اصلی حد ضرر متحرک که همان TRAILING STOP LOSS است با حد ضرر معمولی در قابلیت تنظیم نوع متحرک با نرخ بازار است؛ حال آنکه حد ضرر متحرک را بایستی تنها در نرخی پایینتر از نرخ بازار تعیین کرد. توجه داشته باشید تاکید میشود که تغییر حد ضرر متحرک توسط معاملهگر بایستی در جهت رشد معامله باشد؛ به این معنا که اگر با خرید یک سهام، حد ضرر پایینتر از نرخ خرید تعیین میگردد اما در صورتیکه سهم مورد نظر با کاهش ارزش همراه گردد نمیتوان هر ضرر متحرک را مجددا تغییر داد بلکه تنها در صورتی میتوان این اقدام را انجام داد که ارزش سهام رو به رشد باشد.
مثال از حد ضرر متحرک
حال بیایید مسئله را با ذکر یک مثال تشریح کنیم بلکه بهتر متوجه روش کارکرد TRAILING STOP LOSS شوید. فرض کنید شما یک سهم مشخص را به نرخ ۶۰۰ تومان خریداری کرده اید. در این حالت برای پیشگیری از ضررهای بالا اقدام به تعیین ضرر متحرک به نرخی کمتر از نرخ خرید میشود؛ یعنی به طور مثال با انتخاب مبلغ ۵۶۰ تومان به عنوان حد ضرر متحرک از رسیدن ارزش سهام به کمتر از این مقدار پیشگیری به عمل میآید. حال منظور از متحرک بودن حد ضرر چیست؟ در همان مثال فرض کنید که ارزش سهام از ۶۰۰ تومان که نرخ خرید بوده است به ۶۵۰ تومان میرسد، در این حالت میتوان حد ضرر را از ۵۶۰ تومان به مثلا ۶۲۰ تومان افزایش داد؛ یعنی حد ضرر در جهت رشد معامله قابلیت تنظیم دارد و به عبارت دیگر متحرک خواهد بود.
اگر بار دیگر ارزش سهام افزایش پیدا کند و به طور مثال به ۷۰۰ تومان برسد مجددا میتوان حد ضرر متحرک را تغییر داد و بر روی ۶۷۰ تومان تنظیم کرد. توجه داشته باشید که در دو صورت معاملهگر از معامله خارج میشود؛ در حالت اول تنظیم حد ضرر تا جایی ادامه پیدا میکند که نرخ سهام به حد سود برسد و در حالت دیگر نیز افت قیمت سهم به اندازهای ادامه پیدا میکند تا به حد ضرر متحرک برسد.
کاربرد حد ضرر متحرک
حد ضرر تنها و تنها در جهت سوددهی سهام حرکت میکند و به این طریق میتوان ضرر احتمالی پیش روی معاملات را محدود کرد؛ در واقع با تعیین حد ضرر به صورت اصولی و منطقی میتوان محدودهای را برای حرکت ارزش سهام تعیین کرد تا به این صورت در حالیکه روند رشد سهام در خلاف انتظار پیش رود بتوان ضرر و زیان احتمالی را محدود به مقدار خاصی کرد.
در واقع حد ضرر متحرک و یا همان TRAILING STOP LOSS یک ابزار پر کاربرد برای معامله گرانی است که فرصت تمام وقتی را برای رصد لحظه به لحظه بازار ندارند. در واقع اگر معاملهگر بتواند به صورت پیوسته بازار را رصد کند میتواند از ضررهای بیش از حد جلوگیری کند که البته این رصد پیوسته بازار تا حدودی سختی و غیر منطقی به نظر میرسد اما با وجود TRAILING STOP LOSS به راحتی میتوان به صورت خودکار و یا دستی اقدام به تعیین حد ضرر کرد.
ایجاد و اصلاح استاپلاس به واسطه حد ضرر متحرک شرایط را به گونهای فراهم میکند که نوسانات غیر منظره بازار توان تاثیرگذاری بر روی سود معاملهگر را نداشته باشد و از طرف دیگر زیانهای سنگین متوجه سرمایه او نشود. استفاده از TRAILING STOP LOSS زمانی بیشتر اهمیت خود را نشان میدهد که بازار دچار نوسانات شدید و پیوسته باشد؛ در این صورت است که با تنظیم حد ضرر میزان سود معاملهگر حفظ و میزان ضرر او محدود میشود.
اشتباهات رایج در تعیین حد ضرر متحرک
گاهیعدم آشنایی کامل با قوانین تعیین حد ضرر متحرک موجب میشود تا در انتخاب آن برخی از خطاهای رایج را کاهش دهد؛ حال در ادامه برخی از این خطاها را شرح خواهیم داد:
- برخی از معامله گرانی که قدرت ریسک پایینی دارند، حد ضرر متحرک را بسیار نزدیک به نرخ خرید قرار میدهند اما این اقدام باعث میشود تا در صورت کاهش نرخ سهم، در مدت زمان کمی حد ضرر فعال گردد.
- برخی از سهمهای موجود در بازار سهام به طور طبیعی دارای نوسانات زیادی در نرخ سهام است؛ حال در معاملات مربوط به سهام مورد ذکر در صورتیکه انتخاب حد ضرر معقولانه انجام نگیرد، با هرگونه نوسانی فعال میشود و این کار منطقی به نظر نمیآید. به عبارت دیگرعدم فعال شدن حد ضرر متحرک با نوسانات کوچک نشان از تنظیم درست آن دارد.
- انتخاب TRAILING STOP LOSS باید به گونه باشد که در صورت فعال شدن آن، حرکت کلی بازار دچار تغییراتی شود.
- تنظیم TRAILING STOP LOSS برای سهامی که تغییرات آن به نسبت کندتر صورت میگیرد، ارزش بیشتری خواهد داشت.
چند نکته کلیدی را برای تعیین حد ضرر متحرک به خاطر داشته باشید
برای کارکرد بهتر و منطقیتر در تعیین TRAILING STOP LOSS بهتر است که چند نکته را مد نظر خود قرار دهید:
- استراتژی شما در بازار مشخص کننده استفاده یاعدم استفاده از حد ضرر متحرک خواهد بود؛ به عبارت دیگر هدف شما از فعالیت در بازار میتواند مشخص کننده این تصمیم باشد و این موضوع کاملا موضوعی اختصاصی برای هر معاملهگر به حساب میآید.
- همانطور که گفتیم معاملهگر در دو حالت برای رسیدن به حد سود و حد ضرر باید از معامله خارج شود بنابراین این دو مکمل یکدیگر خواهند بود و بایستی در کنار تعیین حد ضرر نیز اقدام به تعیین سود کرد تا در نهایت چهارچوب فعالیت معاملهگر مشخص گردد.
- برخی از نرمافزارها به منظور تعیین تعیین TRAILING STOP LOSS به صورت خودکار استفاده میشوند اما قابلیت تنظیم دستی این مقدار نیز وجود دارد.
- انتخاب حد ضرر اولیه به مقداری کمتر از سطح حمایت، یک انتخاب قوی و منطقی به نظر میرسد.
- توجه داشته باشید که انتخاب حد ضرر متحرک خود نوعی امنیت خاطر را به وجود میآورد چرا که با تنظیم مقدار آن حتی اگر به صورت مداوم هم پیگیر سهام نباشید، اطمینان دارید که ضرری بیشتر از حد مشخص شده را متحمل نخواهید شد و در بدترین حالت با رسیدن به حد ضرر مشخص شده، از معامله خارج میشوید.
جمعبندی
کارکرد حد ضرر متحرک همانند حد ضرر معمولی خواهد بود با این تفاوت که حد ضرر متحرک قابلیت تغییر با نرخ سهام را خواهد داشت و به همین دلیل در صورتیکه روند بازار به گونهای باشد که نرخ سهام بیشتر از نرخ خرید گردد، میتوان حد ضرر را نیز افزایش داد. در طرف مقابل در صورتیکه روند بازار بر خلاف پیش بینیها به سمت کاهش قیمت حرکت کند، با رسیدن نرخ سهم به حد ضرر متحرک، روند معامله برای معاملهگر متوقف میشود و این موضوع میتواند تا حدود زیادی یک محدوده امنی را برای معاملهگر تنظیم کند. توجه داشته باشید که TRAILING STOP LOSS نباید بسیار نزدیک به نرخ خرید تعیین گردد چرا که در غیر اینصورت با هر نوسان کوچک حد ضرر فعال میشود که چندان فایدهای نخواهد داشت. بنابراین انتخاب یک حد ضرر متحرک و حد سود منطقی برای سهام میتواند تا حدود زیادی محدوده سرمایهای معاملهگر را پوشش دهد و این همان چیزی است که ما انتظار داریم.
روش تعیین حد ضرر در معاملات بورس
مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری بازار بورس به چه معناست؟
حد ضرر چیست و فرمول محاسبه آن
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس عبارت است از حداکثر مقدار ضرر مجاز در یک معامله که معمولا به اختصار با عبارت SL نمایش داده می شود. به بیان دیگر حد ضرر یعنی جایی که تحلیل معاملهگر نقض میشود و بازار بر خلاف پیشبینی معاملهگر حرکت میکند. در چنین شرایطی با فعال شدن دستور حد ضرر، معامله بسته میشود و از زیان بیشتر معاملهگر جلوگیری میکند.
حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کردهایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شدهایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم و در این شرایط باید صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد و یا بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم. Stop Loss نقطهای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا خارج میشود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قبمتی سهم تغییر کند.
معاملهگران آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی میکند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب میپردازد. او سعی بر این میکند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین میکند که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین میکند.
یک سرمایهگذار حرفهای ابتدا باید قبل از انجام هر معامله ای یک بررسی کامل از سهامی که قصد خرید و یا فروش آن را دارد داشته باشد تا بدینوسیله بتواند حد سود و زیان را تعیین کند در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج میشود زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت حال اگر سهام رشد نزولی پیدا کرد و به حد ضرر رسید سرمایه گذار میبایست سریعا از سهم خارج شد. با توجه به این که نوسان های بازار می تواند بسیار زیاد باشد و بستن بصورت دستی ممکن است مقدور نباشد پیشنهاد می کنیم که حتما در معاملات خود در دستورات تنظیم شده در کارگزار فارکس یا هر کارگزاری دیگر حتما حد ضرر یا استاپ لاس را قرار دهید تا خود کار اعمال شود.
نکته! به اهداف خرید خود فکر کنید مانند قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایهگذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر:
- خط روند حمایت
- فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
- وضعیت کلی بازار بورس
- خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
- مقدار ریسک
- میزان سرمایه
- قصد از سرمایه گذاری
- انتظارات از سهم
- تاریخچه نوسانات آن سهم
محاسبه حد ضرر:
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت: معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند.
- حد ضرر مکانیکال: حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود.
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی: برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود.
نحوه اعمال حد ضرر:
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به حد سود و حد زیان در بورس مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است. یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کردهاید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایینتر رفت، میبایست اقدام به فروش سهم نمایید. یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین میبرد. ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد. اما یک تریدر حرفهای به این نکته اینطور نگاه میکند که عدم رعایت حد ضرر موجب میشود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.
مزیت تعیین حد ضرر در بورس چیست؟
یکی از مزیتهای اصلی حد ضرر را علاوه بر جلوگیری از افزایش زیان، میتوانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
نکته! در بازارهایی مانند فارکس مزایای تعیین حدضرر بصورت خودکار این است که شما مجبور نخواهید بود که قیمت جفت ارز را بصورت روزانه چک کنید.
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به حد سود و حد زیان در بورس زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
حد ضرر چیست؟
هدف مشترک تمام افراد از انجام معامله به خصوص دربازارهای سودآوری مثل بورس، کسب سود و منفعت است.
حفظ اصل سرمایه در بورس از سودی که به ارمغان میآورد مهمتر است. بنابراین باید علاوهبر توجه به انتخاب سهام مناسب و سودی که دارد، باید به ضرری هم که ممکن است از طریق آن سهام وارد شود توجه کافی داشت.
ممکن است سهمی را خریداری کنیم و سپس، آن سهم دچار افت قیمت شود. در چنین شراطی حد ضرر کمک میکند که متوجه شویم تا چه زمانی و چه قیمتی سهم را نگه داریم و یا چه زمانی تصمیم به فروش آن بگیریم.
زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند اگر به موقع از بازار خارج شویم، در واقع از گسترش زیان جلوگیری میکنیم و سرمایه خود را حفظ میکنیم.
یکی از ملزومات حد سود و حد زیان در بورس طراحی یک پلن معاملاتی موفق در اصل تعیین حد ضرر است.
حد ضرر چیست؟
حد ضرر یا stop loss شرطی است که شما میگذارید که اگر سهم به یک حد مشخص رسید، پوزیشن شما را در آن قیمت ببندد که غالبا با ضرر همراه است.
به عبارت سادهتر شما سهمی را خریداری میکنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که روند قیمتی آن سهم برخلاف میل شما بوده، پس برای اینکه سریعتر بتوانید جلوی ضرر را بگیرید، بهتر است قبل از خرید هر سهمی حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید.
زمانی که حد ضرر شما در بازار فعال شد شما میتوانید حتی با میزان ضرر کمی از بازار خارج شوید و هرچقدر که اجازهی پیشروی حد ضرر داده شود در واقع شما باید سود بیشتری از بازار کسب کنید تا اصل پولتان را دریافت کنید.
به عنوان مثال شما اگر 10 درصد در بازار ضرر کنید باید حدود 12 درصد سود کنید تا به اصل پولتان برسید و اگر 50 درصد ضرر کنید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پول خود برسید.
برای حد ضرر فاکتورها و الزامات زیادی داریم که یکی از ملزومات تعیین حد ضرر، حجم خرید است. یعنی اگر حجم معاملاتی بالایی داشته باشید، نمیتوانید حد ضرر کوتاهی را انتخاب کنید؛ پس باید یک سهم را در نقطه مناسب خریداری کنیم.
همچنین نمیتوان در سقف قیمتی یا در مقاومتهای ماژور و عمده سهم را خریداری کرد و بعد حد ضرر هم تعیین کرد.
قبل از خرید باید حتما حد ضرر را مشخص کرد و این حد ضرر زمانی که فعال شود شما را ملزم میکند به موقع از بازار خارج شوید.
اگر در یک روند صعودی خرید داشته باشید، بهترین روش در تعیین حد ضرر این است که آن را به صورت دستی بالا ببرید.
مثلا اگر سهمی را 100 تومن میخرید باید رقمی معادل 95 تومان را برای حد ضرر آن در نظر بگیرید.
وقتی مقاومتهای سهمی را تعیین کردید باید با شکست هر مقاومتی، حد ضرر را هم بالا ببرید تا بتوانید سودتان را از بازار حفظ کنید.
چگونه حد ضرر را تعیین میکنیم؟
مشخص کردن محدوده ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد به همین دلیل نمیتوان یک راهکار را برای عموم در نظر گرفت.
تعیین محدوده ضرر به این بستگی دارد که خریدهایتان را براساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید یا تحلیل بنیادین!
اما برخی نکات هستند که حتما باید به آنها توجه داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد؛
یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است یعنی زمانی که قیمت به حد ضرر نزدیک میشود، معاملهگر آن را تغییر یا حذف میکند و منتظر کمتر شدن ضرر و یا از بین رفتن حد سود و حد زیان در بورس آن میماند.
شاید این اقدام در مواردی موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود ولی در بلندمدت موجب از بین رفتن استراتژی سرمایهگذاری خواهد شد.
حد ضرر نباید بیشتر از 10 درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از 10 درصد نباید از دست بدهید.
حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا با فاصله خیلی کم قرار دهید.
در تعیین حد ضرر دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با معاملههای بلندمدت بسیار متفاوت است.
در خریدهای بلندمدت حد ضرر را روی محدودههای حمایتی معتبر تعیین کنید یعنی بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید باشد.
در معاملات کوتاه مدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار بدهید البته اگر بین 8تا 10 درصد باشد باید این کار را انجام داد.
اگر روند بازار صعودی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، حد را تعیین کنیم.
اگر روند بازار نزولی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود، یا کاملا از بازار خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی آن، حد ضرر شناور در نظر بگیریم.
زمانی ک مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوه مقاومتی تثبیت شد، باید حد را روی مقاومت شکسته شده که به عنوان حمایت عمل میکند قرار بدهید.
همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید و اگر بعد از عمل کردن به حد ضرر رشد سهم شروع شد، سعی کنید خودتان را ملامت نکنید و خوشحال باشید که براساس استراتژیتان معامله را انجام دادید نه براساس طمع!
اشخاصی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند اعتقادی به تعیین حد ضرر ندارند. اما اگر شما هم چنین قصدی دارید ابتدا باید نسبت به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن شوید و سپس سرمایهگذاری بیش از 9 ماهه را بدون تعیین حد ضرر انجام دهید.
تفاوت معاملهگر حرفهای در مواجه با زیان
یکی از تفاوتهای اصلی معاملهگران حرفهای در قبال سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است.
اگر زمانی که قیمت برخلاف آنچه تصور میکردیم حرکت کند، از بازار خارج شویم از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میشود که این یکی از کارهایی است که معاملهگران حرفهای به موقع آن را انجام میدهند.
تفاوت دیگر این است که معاملهگر غیرحرفهای بعد از رسیدن به حد ضرر و خارج شدن از معامله، چنانچه قیمت سهام افزایش پیدا کند از مشخص کردن حد ضرر پشیمان میشود اما معاملهگر حرفهای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود است.
در نتیجه…
همانطور که پیشتر هم به اهمیت تعیین حد ضرر اشاره کردیم، تعیین حد از سوی سرمایهگذار گاهی مهمتر از خود معامله است و عدم تعیین حد ضرر به معنی عدم مدیریت سرمایه به حساب میآید.
نکته مهم اینجاست که همیشه باید به حد ضرر پایبند باشید و طمع نکنید!
رعایت تمام این نکات و اصولها موجب حفظ سرمایه و به دست آوردن سود میشود اما غافل ماندن از هرکدام آنها، موجب ضرر میشود.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
مفهوم Take Profit چیست؟ همهچیز درباره حد سود در معاملات رمزارزها
قدم نهادن در بازارهای مالی همواره با خطر و ریسک همراه است. هیچکس حتی متبحرترین معاملهگران، نمیتواند ادعا کند که تا کنون ضرر نکرده است. هیچ روشی نیز جام مقدس نیست؛ تحلیل تکنیکال، فاندامنتال، آنچین، استفاده از روانشناسی و احساسات بازار هیچکدام سبب موفقیت قطعی و صد در صد یک معاملهگر نخواهد شد. در دنیایی که این چنین با عدم قطعیت روبرو است، استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک کمک شایانی به کنترل شرایط معامله خواهد کرد. حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss) دو ابزار ساده و کاربردی برای کنترل سود و زیان معاملهگران در بازارهای مختلف مالی است.
در ادامه این مطلب با تیک پروفیت، نحوه عمل، مزایا و معایب و نکاتی برای استفاده بهتر از آن آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
حد سود چیست؟
سفارش حد سود (Take Profit Order) در واقع سفارشی برای خروج از یک معامله باز است. در این سفارش، معاملهگر با تعیین قیمتی مشخص، محل خروج خود از یک معامله را تعیین میکند. اگر قیمت بازار به قیمت مشخص شده در سفارش برسد، پوزیشن معاملهگر با سود بسته میشود. به بیانی دیگر، این سفارش، سفارش محدودی (Limit Order) است که در صورت رسیدن قیمت بازار به آن قیمت، بخش یا تمامی از آن پر (اجرا) میشود.
برای مثال، فرض کنید که فردی بیت کوین را در قیمت ۴۰۰۰۰ دلار خریداری (لانگ) کرده است. او امیدوار است که در آینده کوتاهمدت قیمت بیت کوین به ۴۵۰۰۰ دلار برسد. این رقم، سود مطلوب و قابل انتظار وی برای این معامله است. با تعیین حد سود در آن قیمت، در صورت رسیدن قیمت بیت کوین (BTC) به رقم مشخص شده، سفارش او پر میشود. در شرایط فروش استقراضی (شورت Short)، رقم حد سود، پایینتر از رقم فعلی دارایی است. برای مثال اگر سرمایهگذاری انتظار داشته باشد که قیمت اتر (ETH) از سطح فعلی ۳۰۰۰ دلار پایینتر بیاید، با باز کردن پوزیشن شورت بر روی این رمزارز میتواند از این حرکت قیمتی سود برد. حال برای محقق شدن سود، او سفارش حد سودی برای قیمت ۲۷۵۰ دلار میگشاید تا با رسیدن قیمت اتر به این عدد، اترهایش به فروش رود و سود مورد انتظارش محقق شود.
از حد سود معمولا به شکل ترکیبی در کنار حد ضرر استفاده میشود. حد ضرر یا استاپ لاس، نقطه خروج سرمایهگذار در صورت محقق نشدن شرایط مورد انتظار در معامله را نشان میدهد. با مشخص بودن حد سود و زیان یک معامله، میتوان نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد Risk/Reward) را محاسبه کرد. از این نسبت در تعیین اندازه معامله در روشهای مختلف مدیریت سرمایه میتوان استفاده کرد.
در مواجهه با یک معامله، میتوان سه استراتژی کلی در خصوص سیو سود و خروج در نظر گرفت:
- تعیین نکردن حد سود و باز گذاشتن آن
- تعیین حد سود و بستن کامل معامله و ذخیره سود در صورت رشد بازار
- تعیین حد سود و بستن بخشی از معامله (بدون ریسک کردن معامله/ذخیره سود پلهای و…)
در ادامه با مزایا و معایب Take Profit آشنا خواهیم شد.
مزایای استفاده از تیک پروفیت چیست؟
برخی از محاسن استفاده از این امکان به شرح زیر است:
اطمینان از کسب سود
با به کار بستن این دستور، در شرایط بازار مساعد، میتوان از کسب (حداقلی) سود مطمئن شد. ذخیره سود هر چند اندک، بهتر از از دست دادن فرصت خروج از پوزیشن سودده است.
کاهش ریسک
در بسیاری از مواقع قیمت دارایی مورد نظر ممکن است پس از حرکت در جهت دلخواه، به ناگهان بازگردد و به ضرر ختم شود. وجود سوپاپ اطمینانی مثل این سفارش، میتواند سبب کاهش ریسک در تغییر جهت بازار شود. همچنین در صورت استفاده از تعیین حد سود در کنار حد ضرر شناور (دنبالکننده یا Trailing) یا تغییر حد ضرر به نقطه سر به سر، میتوان برخی معاملات را تبدیل به معاملههای بدون ریسک کرد. همچنین با خروج بخشی از سرمایه، میتوان ریسک باز گذاشتن کل معامله را کاهش داد.
کاهش تاثیر احساسات
یکی از بزرگترین دشمنان یک تریدر، احساسات اوست. ترس، آز و طمع، شک و تردید هر کدام میتوانند سرنوشت معاملهای که میتوانست موفق باشد را تغییر دهند. با استفاده از این دستور، میتوان آرامش روانی لازم برای حضور در بازارهای مالی را بازیافت. با توجه به عدم نیاز به حضور سرمایهگذار برای اجرای این سفارش، معاملهگر میتواند با دور شدن از پای نمودار قیمت، از استراتژی «بگذار و فراموش کن» استفاده کند.
معایب بهکارگیری حد سود چیست؟
اما همهچیز به سادگی آنچه به نظر میرسد نیست. برخی از معایب استفاده از سفارش Take Profit به شرح زیر است:
از دست دادن روند
گاهی اوقات معامله سودآور شما بخشی از روند طولانی مدتی است که شرایط بازار را دگرگون خواهد کرد. با ذخیره سود در ابتدای این حرکت قیمتی، ممکن است نتوانید از سودی که انتظاراتان را میکشید، بهره برید.
ممکن است اجرا نشود
دستورات حد سود معمولا از جنس سفارشهای لیمیت هستند. سفارشهای لیمیت – به خصوص در شرایط نوسان شدید قیمت – ممکن است موفق به فروش/خرید دارایی مدنظر شما نشوند یا تمامی سفارش شما پر (Fill) نشود.
برای سرمایهگذاران بلند مدت مناسب نیست
سرمایهگذارانی که با دید بلند مدت پا به بازار گذاشتهاند، معمولا توان تحمل ریسک بالاتری دارند و با توجه به اطلاعات کلان اقتصادی تصمیم میگیرند حال آن که اهداف حد سود و ضرر معمولا توسط تحلیل تکنیکال یا روانشناسی بازار تعیین میشود.
نکاتی برای تعیین حد سود
نحوه معامله در بازارهای مالی فرمول ثابتی ندارد. هر کس با توجه به میزان تحمل ریسک، دانش، مدیریت سرمایه، جنس بازار و بسیاری دیگر از فاکتورها دست به طراحی سیستم معاملاتی شخصی خود میزند. با این حال چند سطح پرطرفدار برای تعیین نقطه خروج از بازار را در ادامه لیست کردهایم:
نقاط مقاومت و حمایت معتبر و طولانیمدت
بسیاری از سرمایهگذاران از نقاط حمایت و مقاومت معتبر و بلندمدت برای تعیین نقاط سود و زیان استفاده میکنند. توجه داشته باشید که معمولا در حوالی این نقاط (کمی بالاتر یا پایینتر) سفارش درج میشود چرا که امکان تشکیل کندل سایهای یا شکست نامعتبر این نقاط وجود دارد.
سطوح فیبوناچی و نقاط پیووت
به دلیل سهم بالای معاملات الگوریتمی و تاسی معاملهگران از الگوهای رایج تکنیکال همچون سطوح فیبوناچی، واکنش قیمتها به این سطوح بدل به پیشگویی خودشکوفا (Self-fulfilling Prophecy) میشود. بنابراین بهره جستن از این الگوها در تعیین حد سود و زیان میتواند کارامد باشد.
سطوح قیمت روانی
تجربه ثابت کرده است که بازار به قیمتهای رند واکنش نشان میدهد. بسیاری از بازگشتهای قیمتی، در قیمتهای رند رخ میدهد که خود بدین معنی است که حجم سفارشهای خرید/فروش در این قیمتها بالاست.
توجه به واگرایی و الگوهای رفتاری قیمت
هنگامی که پوزیشن بازی دارید، بخشی از توجه خود را معطوف به رفتار قیمت، به خصوص به هنگام وجود واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها کنید. این واگرایی میتواند اطلاعات ارزشمندی برای تغییر حد سود و زیان فعلیتان به شما دهد.
پرسش و پاسخ
- حد سود (تیک پروفیت) چیست؟
سفارشی از جنس سفارش محدود است که معاملهگر در قیمتی بهتر از قیمت آغازین معامله قرار میدهد تا در صروت رسیدن قیمت بازار به آن، به شکل خودکار بسته شد و ذخیره سود نماید. - حد سود به چه چیز بستگی دارد؟
تعیین حد سود به استراتژی فردی هر معاملهگر بستگی دارد. میزان تحمل ریسک، پیشبینی آینده بازار و یافتههای تکنیکال، یکی از اصلیترین مواردی است که مورد توجه است.
جمعبندی
تعیین حد سود یکی از راهکارهای ابتدایی اما به شدت موثر در کنترل ریسک برای سرمایهگذاران است. اهمیت این نکته در بازار متلاطمی همچون بازار رمزارزها که تغییر دهها درصدی قیمت یک دارایی در روز در آن طبیعی تلقی میشود، دوچندان است. با ترکیب این سفارش در کنار حد زیان و اصول مدیریت سرمایه، میتوان جلوی از دست رفتن سرمایه در شرایط ناگوار بازار را گرفت. اما باید از محدودیتهای این سفارش با خبر بود و خصوصا در بازارهای کم عمق (با نقدینگی کم)، صرفا به وجود Take Profit اتکا نکرد. چرا که شاید نیاز به مداخله شخصی در میان باشد.
تجربه شما از کار با حد سود چیست؟ چه نکاتی را به ما و دیگر سرمایهگذران توصیه میکنید؟
دیدگاه شما