سرمایه گذاری مولد چیست؟


پس انداز و سرمایه گذاری در این مقاله به این موضوع می پردازیم که راه های سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت چیست؟ همچنین در پایان این یادداشت نیز اندکی با فرآیند بورس آشنا می شویم و خواهیم توانست :

طبق نظر موسسه مالی اجناس و کالاها در طول زمان به دلیل وجود تورم گران تر می شوند. مردم برای گریز از تورم و عبور از آن پول هایشان را زیر فرش یا بالش پس انداز نمی کنند، آنها وقتی تصمیم به پس انداز می‌گیرند، گزینه‌های منطقی پیش رو دارند، و باید آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.

تعیین هدف و برنامه پس انداز

مردم برای موفقیت در پس انداز، باید اهداف شان را تعیین کنند، تا بتوانند چیزهایی را که بیشتر نیاز دارند، در اولویت قرار دهند کسانی که به اهداف خود پایبند می مانند، هم به آنچه خواسته اند میرسند هم احساس موفقیت دارند.

بعضی از اهداف به سرعت قابل دستیابی اند، ولی بعضی از اهداف زمان طولانی تری نیاز دارند. معمولاً اهداف پس انداز را در دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعیین می‌کنند.

پس انداز کردن برای آینده به معنی از دست دادن فرصت خرج کردن در زمان حال است. یعنی برای رسیدن به اهداف آینده، باید از بعضی خریدهای تان در زمان حال صرف نظر کنید، آن چیزهایی که شما را رها می‌کنید و از آنها صرف نظر می کنید، هزینه فرصت انتخاب شماست.

روشهای پس انداز و سرمایه گذاری

۱. سپرده گذاری در بانک

۱. سپرده گذاری در بانک:

یک گزینه برای سرمایه گذاری پس انداز ها، سپرده گذاری در بانک است، بانک‌ها دو نوع حساب سرمایه گذاری دارند که اندکی با هم متفاوت است. حسابهای سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت و سپرده سرمایه گذاری بلند مدت. بانکها با مبالغی که در هر دو نوع حساب سپرده جمع میشود، در طرح های سودآور اقتصادی از طرف سپرده گذاران شرکت می کنند، سهم آنها را از سود را به اصل سپرده شان می‌افزایند.

تفاوت حساب های سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت در میزان سود پرداختی آنها و برخی شرایط دیگر است. در سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت واریز به حساب و برداشت از آن آزاد است و بانک در هر ماه به مانده موجودی حساب سود پرداخت می کند، اما در سپرده‌های سرمایه‌گذاری بلند مدت امکان برداشت از حساب تا پایان دوره سرمایه‌گذاری وجود ندارد، در صورت برداشت از حساب مقداری از سودی که بانک در ابتدا تعهد کرده است را پرداخت نمی کند و به نوعی مشتری را جریمه می کند.

در حساب‌های سرمایه‌گذاری بلند مدت لازم است مقدار مشخصی پول برای مدت معینی در بانک سپرده شود. دوره زمانی این حسابها از ۶ ماه تا چندین سال است و نرخ سود آن ها در دوره زمانی معین شده تغییر نخواهد کرد. در این حساب ها هر چقدر زمان طولانی تری پول سپرده گذاری شود، سود بیشتری هم به آن تعلق می گیرد. فقط توجه کنید که شما پول را قبل از زمان توافق یا سررسید برداشت کنید، مقداری از سود تعیین شده را از دست می‌دهید. برخی از بانکها به سپرده های پس انداز سودی نمی دهند، بلکه به ازای مدت زمان سرمایه گذاری، برای مشتری امتیاز دریافت وام در نظر میگیرند، به طوری که مقدار وام و دوره بازپرداخت آن تابع مقدار سپرده و مدت زمان سپرده گذاری است. به این بانکها، بانکهای قرض الحسنه گفته میشود.

گزینه دیگر برای سرمایه گذاری، خرید سهام شرکتهای مختلف است. خرید سهام نوعی شریک شدن در مالکیت یک شرکت است. با خرید سهام در داشتن یک شرکت با دیگران شریک می‌شویم و در این صورت سود شرکت به نسبت سهم مان به ما تعلق می‌گیرد و البته اگر شرکت متحمل ضرر هم بشود، در آن شریکیم!

در صورتی که شرکت دارای مدیران لایق و توانمند باشد و مردم به عملکرد آنها اطمینان پیدا کنند، سرمایه های اندک خود را که به تنهایی نمی‌توانند کاری انجام دهند، در اختیار آنها قرار می دهند، به این ترتیب هم مشکل کمبود سرمایه شرکت حل می‌شود و هم درآمد دیگری به مردم اضافه می‌شود وسطح تولید در کشور افزایش می یابد.

لازم است توجه کنیم که سهام داری معمولاً در خرید و فروش فرآیندی دارد که اجازه نمی دهد با پس اندازهای اندک وارد آن شویم و در کوتاه‌مدت بلافاصله بتوانیم آن را بفروشیم. ولی می توان پس انداز های بزرگتر را برای میان مدت یا بلند مدت وارد این نوع سرمایه گذاری کرد. سود سرمایه گذاری در سهام معمولاً از سپرده گذاری بلند مدت در بانک هم بیشتر است؛ اما قطعی نیست.

قیمت سهام چگونه تغییر می کند؟

سهام دو قیمت دارد: قیمت اولیه و ثانویه. به قیمت اولیه که شرکت برای بار اول میفروشد، قیمت اسمی می‌گویند و قیمت ثانویه قیمت بازاری است که صاحب سهام در تالار بورس اوراق بهادار در معرض فروش قرار می‌دهد. قیمت اولیه در روی هر ورقه سهم توسط شرکت پذیره نویسی مشخص می شود، اما قیمت بازاری آن به سوددهی آن شرکت بستگی دارد، اگر سود شرکتی دائماً افزایش یابد متقاضی و خریداران آن نوع سهام زیاد می‌شود و در نتیجه قیمت ثانویه دائماً افزایش می یابد.

فرض کنید دولت یا یکی از سازمان های رسمی و قانونی کشور قصد دارد یک فعالیت اقتصادی مشخص راه‌اندازی کند یا برای توسعه یک فعالیت اقتصادی مشخصی که تاکنون وجود داشته است تامین مالی کند در این صورت یکی از راه های تامین مالی انتشار اوراقی است که به آن اوراق مشارکت می گویند. شما می توانید سرمایه پولی خود را به دولت یا آن سازمان بدهید تا در فعالیت آنها مشارکت کنید، در مقابل دولت یا سازمان مورد نظر، اوراق مشارکتی را متناسب با میزان سرمایه‌گذاری شما به شما ارائه می دهد، علاوه بر آنکه به این اوراق مالی، برحسب فعالیت اقتصادی مرتبط سودی تعلق می گیرد، قابل خرید و فروش نیز هستند.

تفاوت اوراق مشارکت و سهام چیست؟

وقتی کسی سهام می خرد، دیگر نمی تواند هر وقت که خواست از مدیر کارخانه بخواهد که سرمایه او را پس دهد. چون آن مقدار اندک پول او به بخشی از ابزار آلات کارخانه تبدیل شده و سرمایه او قابل پس دادن نیست. اما هر وقت بخواهد به شراکت خود ادامه ندهد، می‌تواند برگه‌های سهام خود را به دیگری بفروشد و به پول مورد نیاز خود برسد، وقتی که اوراق مشارکت میخریم، پس از انقضای مدت سررسید آن، علاوه بر اصل پول(سرمایه)، سود آن را هم میگیریم .

برخی افراد برای حفظ ارزش پول خود آنرا به دارایی هایی که معمولاً ارزش خود را در تورم حفظ می‌کنند، مانند طلا تبدیل می‌کنند. خرید طلا بر خلاف خرید سهام به پول خیلی زیادی نیاز دارد و البته هر زمان هم قابل فروش است.

خرید طلا بر خلاف سهام داری با دریافت سود سالیانه همراه نیست و تنها از محل تفاوت قیمت خرید و فروش میتواند برای خریدارش سود داشته باشد، یعنی اگر قیمت طلا در طول زمان ثابت باشد و قیمت خرید با قیمت فروش یکی باشد در عمل چیزی عاید خریدارش نمیشود، در حالیکه سهامداری حتی اگر قیمت ورقه سهام هم تغییر نکند با دریافت سود شرکت در هر سال همراه است و از این محل دارندگان اوراق سهام نفع می‌برند.

مشکل دیگر خرید طلا، برای اقتصاد کشور است. در این صورت پول‌هایی که می‌توانست صرف سرمایه گذاری مولد در اقتصاد شود، در چیزی مثل طلا منجر می‌شود. سرمایه گذاری های مولد، سرمایه گذاری هایی اند که به ظرفیت تولیدی کشور با ایجاد کارخانجات و شرکت های جدید یا توسعه ظرفیت آنها کمک می کنند.

برای کسب مشاوره مالی در خصوص پس انداز و سرمایه گذاری با موسسه مالی تماس بگیرید.

کار مولد و نامولد در اقتصاد

دکتر موسی غنی‌نژاد مفهوم کار مولد در اقتصاد بحثی دیرینه است. آدام اسمیت صرفا تولید کالاهای مادی ملموس را کار مولد می‌دانست و کارهای ناظر بر تولید خدمات نظیر تجارت، حمل و نقل، آموزش، خدمات پزشکی و حقوقی و مانند آنها را گرچه مفید می‌شمرد، اما مولد نمی‌دانست. اشتباه اسمیت ناشی از رویکرد ماتریالیستی به موضوع تولید بود و ریشه در نظریه ارزش داشت.

کار مولد و نامولد در اقتصاد

نظریه ارزش آدام اسمیت جزء نقاط ضعف او به حساب می‌آید. اسمیت نه تنها ثروت، بلکه ارزش اقتصادی را هم با کار انسان توضیح می‌داد. به عقیده وی ارزش کالاها در بازار به مقدار کار صرف شده برای تولید آنها بستگی دارد. به سخن دیگر، ارزش چیزی نیست جز کار «متبلور» شده در کالای تولیدی. واضح است که با این رویکرد «ماتریالیستی» خدمات را نمی‌توان دارای ارزش دانست چون آنها مادیتی ندارند که کار در آن متبلور شود. نظریه «ارزش -کار» یا «ارزش- هزینه تولید» پس از اسمیت از طریق ریکاردو و دیگر اقتصاددانان کلاسیک بریتانیایی تداوم یافت و به تعبیری پیشرفت علم اقتصاد را ۱۰۰ سال به تعویق انداخت. تا اینکه در دهه ۱۸۷۰ میلادی در اروپا نظریه ارزش ذهنی یا نظریه مارژینالیستی ارزش با رویکردی منطقی، منسجم و علمی، اندیشه اقتصادی را از این بن‌بست رها ساخت. طبق نظریه ارزش مارژینالیستی که علم اقتصاد مدرن بر اساس آن بنا نهاده شده، ارزش هر کالا یا خدمتی بر اساس مطلوبیت تقاضا برای آخرین واحد عرضه آن تعیین می‌شود و ربطی به کار صرف شده برای تولید آن ندارد. مطلوبیت هم امری ذهنی است که به ارزیابی یا ارزش‌گذاری بازیگران اقتصادی در بازار بستگی دارد و بنابراین ذاتی خود کالا یا خدمت نیست. ممکن است برای تولید کالایی مقدار کار یا هزینه زیادی صرف شود؛ اما اگر این محصول تولیدی هیچ مطلوبیتی برای بازیگران اقتصادی نداشته باشد هیچ ارزش اقتصادی هم نخواهد داشت. این قضیه بدیهی عقلی به دلایلی هنوز در افکار عمومی به درستی شناخته نشده و متاسفانه هستند حتی برخی اقتصاددانانی که در این خصوص دچار شبهه‌اند.

اخیرا گزارشی «پژوهشی» تحت عنوان «فعالیت‌های نامولد رقیب تولید» منتشر شده که مصون از این شبهات نیست و اگر ملاک سیاست‌گذاری قرار گیرد، ممکن است به جای درمان مشکلات بر دامنه آنها بیفزاید. مشکل نظری این گزارش از عنوان آن کاملا پیدا است. هر فعالیت اقتصادی دو طرف دارد: خریدار و فروشنده؛ بنابراین فعالیت یک طرفه‌ای در اقتصاد نداریم که یکی مولد و دیگری رقیب آن، غیر‌مولد باشد. هر فعالیت اقتصادی در نهایت به معنی دقیق کلمه دادوستد یا تجارت است. اگر همه داد و ستدها داوطلبانه (آزادانه) و در چارچوب قانون باشد هر دو طرف معامله نفع می‌برند؛ چون در غیر این صورت، به لحاظ منطقی معامله‌ای صورت نمی‌گیرد. در همه این نوع مبادلات سطح مطلوبیت و رفاه طرفین افزایش می‌یابد و گسترش آن در سطح جامعه رفاه عمومی را ارتقا می‌بخشد. گزارش فوق، مصادیق فعالیت‌های نامولد را کسب سود از طرق زیر دانسته: ۱- خرید و فروش سوداگرانه املاک؛ ۲- معاملات طلا و فلزات گرانبها؛ ۳- معاملات ارز؛ ۴- سپرده‌گذاری بانکی؛ ۵- بخشی از سود واسطه‌گری و توزیع کالا. البته با این تذکر که «در تعیین مرز فعالیت مولد و نامولد در مصادیق ذکر شده باید به این نکته توجه داشت که فعالیت‌هایی نظیر خدمات واسطه‌گری در بخش مسکن و رساندن خریدار به فروشنده و دلالی برای انجام معامله، یا بازرگانی طلا یا خدمات کارگزاری معاملات سهام و صرافی واجد ارزش افزوده محسوب می‌شود.» این نقل قول نشانه آشفتگی فکری و سردرگمی نویسندگان گزارش است. اگر سود واسطه، دلال و کارگزار واجد ارزش افزوده است به چه دلیل سود سوداگری که نوعا همان کار را می‌کند فعالیت نامولد و فاقد ارزش افزوده تلقی می‌شود؟ هر معامله‌ای که با رضایت طرفین و در چارچوب قانون صورت گیرد مطلوبیت و رفاه طرفین معامله را افزایش می‌دهد و سود حاصل از آن همان‌قدر «واجد ارزش افزوده» است که دیگر سودها. اینکه به هر دلیلی باید یا سرمایه گذاری مولد چیست؟ نباید بر معاملات مجدد خرید و فروش املاک، یا دیگر دارایی‌ها مالیات اضافی گذاشت بحثی جداگانه است و ربطی به مولد یا نامولد بودن این فعالیت‌ها ندارد. سپرده‌گذاری بانکی در حقیقت پس‌اندازی است که با آن سرمایه‌گذاری برای تولید تامین مالی می‌شود. از این رو غیر‌مولد دانستن آن ‌چه معنایی دارد جز اینکه طوری سیاست‌گذاری کنیم که پس‌انداز صورت نگیرد؟

در گزارش آمده: «به‌عنوان یک تعریف اولیه، فعالیت نامولد یعنی فعالیت‌هایی که سود از آنها حاصل می‌شود، اما بر رشد اقتصادی اثر مثبتی ندارند یا در صورتی که از اقتصاد حذف شوند زمینه افزایش رشد اقتصادی را فراهم می‌آورند.» با توجه به توضیحاتی که پس از این تعریف آمده به نظر می‌رسد منظور از فعالیت‌های غیر‌مولد فعالیت‌های رانت‌جویانه باشد، اما جلوتر تعریف دیگری از فعالیت غیر‌مولد به عمل می‌آید که فراتر از موضوع رانت‌جویی است که حکایت از آشفتگی روش شناختی بحث دارد. طبق این تعریف «هر فعالیت. که با ایجاد ارزش افزوده، تولید ملی را بزرگ‌تر کند، مولد است و هر فعالیتی که در سطح سرمایه گذاری مولد چیست؟ خرد سود. ایجاد کند، اما در سطح کلان، ارزش افزوده ایجاد نکند و تولید ملی را افزایش ندهد، نامولد است.» مصداق‌های سه‌گانه‌ای برای این تعریف ذکر شده: «۱- عایدی از محل افزایش قیمت واقعی سرمایه (بلندمدت)؛ ۲- عایدی از محل خرید و فروش‌های مکرر و سفته‌بازی (کوتاه‌مدت)؛ ۳- عایدی از محل تخلف، فساد، انواع رانت و انحصار.» در بند یک ظاهرا تصور این است که سرمایه‌گذاری بلندمدت در مستغلات و سهام موجب حبس منابع مالی می‌شود، از این رو نامولد است. این تصور آشکارا نادرست است؛ چون هر معامله‌ای دو طرف دارد و با معامله یک دارایی، فروشنده نقدینگی را در اختیار می‌گیرد و از طریق او دوباره وارد چرخه اقتصادی می‌شود. مضافا اینکه عایدی بلندمدت سرمایه به محض اینکه محقق شود به‌صورت ارزش افزوده در حساب‌های ملی منعکس می‌شود. در مورد بند ۲ باید گفت سود سفته‌بازی هم اگر در چارچوب قانون صورت گیرد، مانند هر سود دیگری، ارزش افزوده‌ای است که وارد محاسبه محصول ناخالص ملی می‌شود. اما بند ۳ سرمایه گذاری مولد چیست؟ نشان می‌دهد نویسندگان گزارش، گرفتار خلط مفاهیم هستند و اعمال مجرمانه و غیر‌مجرمانه را در یک مقوله طبقه‌بندی می‌کنند. تخلف و فساد حتی اگر موجب رشد اقتصادی هم شود نباید صورت گیرد و معرفی آن به‌عنوان فعالیت اقتصادی نامولد کاملا بی‌ربط است. آنچه در بند ۳ آمده فعالیت‌های مجرمانه از یکسو و مخرب از لحاظ اقتصادی از سوی دیگر است که مقامات مسوول موظف به جلوگیری از انجام آن هستند. واقعیت این است که هرگونه فعالیت اقتصادی که در چارچوب قانون و با منطق اقتصادی صورت گیرد مولد مطلوبیت و رفاه برای بازیگران اقتصادی است. و هرگونه فعالیت اقتصادی خلاف قانون که عملا به معنی فساد است مخرب سرمایه اجتماعی است و باید از آن جلوگیری کرد حتی به فرض آن که موجب افزایش ارزش افزوده اقتصادی شود. از سوی دیگر، رانت‌جویی و استفاده از امتیازات انحصاری دولتی، حتی اگر خلاف قانون نباشد؛ چون موجب اتلاف منابع اقتصادی شده و به زیان منافع ملی تمام می‌شود باید از کل اقتصاد کشور ریشه‌کن شود. صورت مساله فساد و رانت‌خواری است نه کار مولد و غیر‌مولد.

از اقتصاد مولد تا تجارت موفق

تجارت امروز دنیا به ‌سادگی گذشته نیست و عوامل و مولفه‌های فراوانی در آن نقش دارند. یکی از محرک‌های اصلی در تجارت امروز در ساختار اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته و درحال توسعه، پرداختن به موضوع اقتصاد مولد و تقویت حوزه‌های تجاری از سرمایه گذاری مولد چیست؟ طریق آن است. عواملی مثل سرمایه‌گذاری خارجی، واردات، سرمایه انسانی، کیفیت نهاد‌ه‌ها و تشکیل سرمایه ازجمله مولفه‌های ایجاد اقتصاد مولد و نقش‌آفرینی آن در تجارت هستند.

اما سوال اینجاست که تاثیرگذاری اقتصاد مولد و مولفه‌های آن در فرآیند‌ی مثل تجارت خارجی تا چه حد است؟ آیا می‌توان بدون درنظر گرفتن اقتصاد مولد و تاثیرات آن در اقتصاد کلان کشورها به ترمیم و بهبود ضعف‌های موجود در ساختار تجاری کشور پرداخت؟ تا امروز چه میزان از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های موجود برای توسعه تجاری کشور استفاده شده است؟ این پرسش‌ها بهانه‌ای شد تا صمت مسائل مرتبط با توسعه تجارت مولد را در گفت‌وگو با کارشناسان و صاحب‌نظران اقتصاد بررسی کند.

پاسخ آنها را در ادامه بخوانید:

اقتصاد مولد، قطعه‌ای از پازل تجارت

محمد حسن‌نژاد-کارشناس اقتصاد و عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی: تجارت در سطح بین‌الملل دارای ابزارهای مختلفی است که هریک به‌عنوان اجزای یک مجموعه بزرگ در حال فعالیت هستند. یکی از مهم‌ترین این ابزارها و اجزای مهم در بدنه تجارت کلان، اقتصاد مولد است که اگرچه یک شرط لازم برای تحقق اهداف تجارت تلقی می‌شود اما کافی نیست.

اقتصاد مولد از این جهت یکی از اجزای لازم در تجارت کشور به شمار می‌رود که اساسا تجارت واقعی برمبنای تولید شکل می‌گیرد و اگر تولید از این زنجیره حذف شود، دیگر تجارتی به معنای واقعی رخ نخواهد داد.

اقتصاد مولد زمانی می‌تواند در رقابت با همتایان خارجی موفق باشد و موجب رونق تجارت شود که در قیمت‌های برابر، کالای با کیفیت بیشتر تولید کند یا با کیفیت برابر برای کالای تولید شده، کالا با نرخ تمام‌شده پایین‌تر به‌دست مصرف‌کننده برسد.

البته این اقتصاد مولد تنها یکی از شرایط شکل‌گیری تجارت موفق است و تا زمانی که همه اجزا در کنار یکدیگر فراهم نشوند و شرایط کافی را ایجاد نکنند، نمی‌توان تجارت موفق و توسعه تجاری را متصور بود.

ریسک نرخ ارز

یکی دیگر از شرایط تجارت ریسک نرخ ارز است. اگر صادرکننده کالا را با توجه به نرخ امروز ارز صادر کند و هنگام تبدیل ارز حاصل از آن، نرخ ارز کاهش پیدا کند چه باید بکند؟‌ بنابراین ثبات ارز می‌تواند عامل مهمی برای شکل‌گیری تجارت موفق و رغبت فعالان اقتصاد‌ برای ورود به این حوزه باشد.

امکان تجارت

از عوامل دیگر ایجاد شرایط کافی برای تجارت این است که بازرگانان ما اجازه و امکان تجارت داشته باشند. وقتی بازرگان نتواند کالای خود را به دلیل مواجهه با تحریم به کشورهای هدف صادر کند، اقتصاد مولد چه نقشی می‌تواند در رونق تجارت داشته باشد ‌یا وقتی کالای صادراتی به بازارهای هدف می‌رود و به فروش می‌رسد اما ارز حاصل از آن به دلیل مشکلات بانکی به کشور برنمی‌گردد، مثل این است که کالای خود را دور ریخته باشیم؛ پس چطور می‌توان انتظار داشت اقتصاد مولد به نتیجه مطلوب برسد؟

قوانین و نظارت‌ها

جدا از این موارد قوانین و نظارت‌ها نیز یکی از حلقه‌های این زنجیر در ایجاد شرایط کافی تجارت هستند. در این زمینه می‌بینیم صادرکننده کالای خود را صادر می‌کند و قصد دارد در ازای آن به واردات کالا بپردازد. اما بانک مرکزی مقابل این کار می‌ایستد و معتقد است صادرکننده اول باید ارز مورد مطالبه بانک را بپردازد و دوباره خود با تهیه ارز از بازار آزاد به واردات کالای مورد نظر بپردازد. قانون‌گذار در این موارد باید به فعال اقتصاد‌ اطمینان دهد که ارز مورد نیاز او را با همان نرخ برای واردات در اختیار وی می‌گذارد.

نفت بد نیست

عده‌ای بر این باورند که تا امروز به دلیل وابستگی اقتصاد کشور به نفت، اقتصاد مولد آن‌طور که باید و شاید شکل نگرفته است. اما نفت و صادرات نفتی یک ثروت خدادادی است که به‌خودی‌خود بد نیست و می‌تواند با تبدیل به محصولات زیرمجموعه و ایجاد ارزش افزوده، هم در ارزآوری و در هم اشتغالزایی نقش داشته باشد. اما نکته این است که بهره‌برداران از این ثروت چگونه استفاده می‌کنند؛ آیا آن را به‌عنوان ماده اولیه وارد اقتصاد مولد می‌کنند یا اینکه با خام‌فروشی تنها به سود اندک آن قناعت می‌کنند.

اقتصاد مولد پیش‌شرط دارد

اگر بخواهیم در مسیر توسعه اقتصاد مولد حرکت کنیم نیاز به رعایت چند پیش‌شرط داریم که نخستین آنها آزادسازی اقتصاد است زیرا سیاست اقدامات دستوری و قیمت‌گذاری و اقداماتی شبیه این قبلا آزموده شده و دوره پرداختن به آنها گذشته است. در درجه بعد باید تولیدکننده و رانت‌خوار را از هم تفکیک کنیم. متاسفانه در اقتصاد ما عده‌ای هستند که نام تولیدکننده را یدک می‌کشند اما فقط دنبال استفاده از مزایایی مانند وام با نرخ بهره پایین هستند.

در این شرایط تولیدکننده واقعی باید شناسایی شود و تسهیلات به آنها تعلق گیرد. بانک‌ها می‌توانند برای رسیدن به این هدف تسهیلات را با بهره معمول ارائه دهند و در سررسید وام، در صورت تولید، ۱۴ درصد مابه‌التفاوت بهره به‌عنوان معافیت مالیاتی درنظر گرفته شود. در این شرایط متاسفانه در حالی که بسیاری از تولیدکنندگان واقعی از دریافت وام بی‌نصیب می‌مانند، بانک‌ها وام را در اختیار سایر افراد قرار می‌دهند.

علاوه‌بر این، نرخ وام در کشور باید واقعی‌سازی شود تا از میزان نرخ تورم کم شود. امروز به دلیل پایین بودن نرخ سود وام، بسیاری اقدام به گرفتن وام می‌کنند و با تبدیل آن به کالاهای سرمایه‌ای قصد در حفظ دارایی خود دارند. این سوداگری درحال‌حاضر باعث شده پول و نقدینگی به سمت تولید نرود.

اقتصاد مولد ما حاصل جسارت فردی است

سپهر عبدالله‌پور-کارشناس اقتصاد: متاسفانه تا امروز پایه و اساس اقتصاد ایران برمبنای اقتصاد مولد نبود و بی‌ثباتی‌ها، عدم قطعیت‌ها و نوساناتی که در سطح گسترده در حوزه تجارت وجود دارد، امکان برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد مولد کشور را از بین می‌برد، به همین دلیل نیز در بیشتر موارد سرمایه‌گذاران به سمت خریداری کالاهای سرمایه‌ای می‌روند تا بتوانند ارزش سرمایه خود را حفظ کنند. این بی‌ثباتی دلیل عمده خرید و فروش و سفته‌بازی در حوزه‌هایی مثل سکه، ارز، مسکن و خودرو توسط کسانی که فعال اقتصاد‌ نیز نیستند، شده است.

تعریف اقتصاد مولد

نکته دیگری که در این حوزه مطرح می‌شود این است که ما چه تعریفی برای اقتصاد مولد داشته باشیم. شاهد هستیم در بیشتر موارد در کلام سیاست‌گذاران اقتصادی کشور، از کلمه تولید در سرمایه گذاری مولد چیست؟ حوزه اقتصاد مولد استفاده می‌شود. درواقع این ذهنیت کلی وجود دارد که آنچه در اقتصاد مولد وجود دارد مربوط به تولید فیزیکی در بخش‌هایی مثل صنعت یا کشاورزی است و تنها این بعد از اقتصاد مولد دارای اصالت است. در صورتی که در نگاه کلان و در ادبیات اقتصادی در دنیا چنین برداشتی از اقتصاد مولد وجود ندارد.

ادبیات اقتصادی، موضوع اقتصاد مولد را در بخش‌های صنعت، کشاورزی و خدمات تعریف می‌کند و خدمات را نیز دارای اهمیت زیادی می‌داند. در کشور ما نیز آمارهای منتشرشده نشان می‌دهد کمی بیشتر از ۵۰ درصد اقتصاد ایران مربوط به بخش خدمات است که می‌تواند از گردشگری و هتلداری تا فعالیت‌های خدمات مالی گسترده باشد.

در کل از نگاه اقتصاد، ما هر فعالیتی را که در بخش حقیقی اقتصاد سرمایه‌گذاری کند مولد می‌دانیم و در مقابل فعالیت‌هایی مانندخرید و فروش سکه و ارز و خودرو و فعالیت‌های واسطه‌گری را مولد تلقی نمی‌کنیم.

اقتصاد مولد چه نقشی در تجارت دارد؟

اقتصاد مولد در بخش‌های مختلف می‌تواند نقش مهمی در تجارت داشته باشد. این ظرفیت‌ها در حوزه تولید و صنعت بسیار ملموس است اما می‌توانیم فراتر از این موارد را نیز ببینیم.

برای مثال، در بخش خدمات، کشور ما این ظرفیت را دارد که در بخش ترانزیت و حمل‌ونقل کالا نقش بسیار مهمی در منطقه ایفا کند.

حمل‌ونقل جاده‌ای، ریلی و دریایی در دسترس ایران می‌تواند با جذب کالا و بار منبع مهم تجاری برای ارزآوری کشور باشد.

چگونه به اقتصاد مولد برسیم؟

به نظر می‌رسد در این زمینه مهم‌ترین اقدامی که می‌توان و باید انجام داد کنترل تورم و ایجاد ثبات نسبی در تجارت است. برای حرکت به سوی اقتصاد مولد باید یک تورم معقول و کنترل‌شده‌ای داشته باشیم.

این کار باعث می‌شود تا خیال فعالان اقتصاد‌ و عموم مردم از جهت حفظ ارزش دارایی آسوده باشد و نگران معیشت روزمره خود نباشند. درواقع کنترل انگیزه گرایش به سوی کسب‌وکارهای غیرمولد را به شکل چشمگیری کاهش می‌دهد.

کنترل تورم و ایجاد ثبات نسبی در اقتصاد، فضا و مجال را برای فکر سرمایه گذاری مولد چیست؟ کردن و برنامه‌ریزی برای اجرای فعالیت‌های مولد را افزایش می‌دهد.

بنابراین جدا از حمایت‌هایی که دولت و نهادهای بالادست می‌توانند از توسعه اقتصاد مولد داشته باشند کنترل تورم، ایجاد ثبات اقتصادی و مهار نرخ ارز است که فرصت‌ها را برای فعالان اقتصاد فراهم می‌آورد.

در تجارت با اقتصاد مولد چه کرده‌ایم؟

در کشور ما نمونه موفق تاثیرگذاری اقتصاد مولد در تجارت کشور در بخش پتروشیمی کشور دیده می‌شود که در این مقطع زمانی عمده ارزآوری کشور را برعهده دارد و از سوی دیگر تامین کالاهای اساسی و موردنیاز کشور را تسهیل می‌کند.

حقیقت این است که همواره در حوزه اقتصاد مولد برنامه‌ریزی‌های زیادی داشته‌ایم اما این برنامه‌ها در حوزه عملیاتی به دلایل مختلف ناموفق بوده‌اند. در حقیقت آنچه از این برنامه‌ریزی‌ها به اجرا درآمده، حاصل جسارت مدیرانی بوده که عنان کار را به‌دست گرفته‌اند.

به‌عنوان مثال، در این زمینه و در همین حوزه پتروشیمی باید از مهندس نعمت‌زاده نام ببریم که پای کار ایستاد و به نوعی صنعت پتروشیمی بعد از انقلاب را شکل داد و به نتیجه رساند. همچنین ما در این سال‌ها توانسته‌ایم در صنایع معدنی عملکرد قابل قبولی داشته باشیم. ما درحال‌حاضر از نظر برنامه برای اقتصاد مولد کمبودی نداریم و مسیر هم مشخص است؛ در این بخش بیشتر نیاز داریم افرادی در این عرصه حضور یابند که با توجه به نیازهای موجود کشور در حوزه تجارت، برنامه‌ها اجرایی کنند.

سخن پایانی

از آنچه در گفت‌وگو با کارشناسان و فعالان حوزه اقتصاد و تجارت برمی‌آید، حرکت در مسیر اقتصاد مولد یکی از ارکان اصلی حضور موفق در عرصه‌های تجاری است. صاحب‌نظران این حوزه معتقدند نباید و نمی‌توان یک تجارت واقعی و موفق را بدون در نظر گرفتن اقتصاد مولد ‌متصور بود.

در این تلقی از تجارت، تولید مبنای اصلی مبادلات تجاری است و اگر این مولفه را از تجارت حذف کنیم، علاوه‌بر از دست رفتن سود حاصل از تجارت، زیان‌های دیگری را متحمل می‌شویم. در کشوری که یکی از مشکلات اصلی آن معضل اشتغال است، خام‌فروشی و بی‌توجهی به ایجاد ارزش افزوده و اقتصاد مولد علاوه‌بر از دست رفتن سودآوری ارزی، امکان ایجاد اشتغال در کشور را نیز از بین می‌برد. به نظر می‌رسد در مجموع برای آنکه کشور تجارتی واقعی و سودآور را تجربه کند و بتواند ارزآوری مناسبی از تجارت خارجی داشته باشد، نیاز به زیرساخت‌هایی وجود دارد. بنابراین جا دارد تا سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان حوزه اقتصاد‌ در این زمینه وارد عمل شوند و پیش‌زمینه‌ها و زیرساخت‌ها را به شکل مطلوبی فراهم آورند تا سرمایه‌های سرگردان ‌سرمایه‌گذاران دوباره در مسیر تولید بیفتد و بتواند در توسعه اقتصادی و تجاری کشور نقش‌آفرینی کند.

چون و چرای سرمایه‌گذاری در هنـر

امروزه کمتر کسی از اهمیت سرمایه‌گذاری‌های مالی در بازارهای با بازده مناسب در شرایط تورمی مانند کشور ما که با کاهش مداوم ارزش پول همراه است، بی‌خبر است. اگر در چنین شرایطی افراد وجوه مازاد خود را در بازارهای مولد سرمایه‌گذاری کنند، ضمن کسب بازدهی مطلوب و حفظ ارزش دارایی‌های شخصی خود، به رشد اقتصادی نیز کمک کرده و مانع از افزایش بیش‌از‌پیش نرخ تورم می‌شوند.

دلارام عسگری

امروزه کمتر کسی از اهمیت سرمایه‌گذاری‌های مالی در بازارهای با بازده مناسب در شرایط تورمی مانند کشور ما که با کاهش مداوم ارزش پول همراه است، بی‌خبر است. اگر در چنین شرایطی افراد وجوه مازاد خود را در بازارهای مولد سرمایه‌گذاری کنند، ضمن کسب بازدهی مطلوب و حفظ ارزش دارایی‌های شخصی خود، به رشد اقتصادی نیز کمک کرده و مانع از افزایش بیش‌از‌پیش نرخ تورم می‌شوند.

این در حالی است که در کشور ما در چنین شرایطی اکثر افراد سراغ بازارهای سرمایه‌گذاری مانند طلا، دلار و مسکن یا فعالیت در بازار بورس می‌روند که انتخاب هریک از این بازارها معمولا بسته به میزان آشنایی و تجربه گذشته سرمایه‌گذاران، مبلغ سرمایه موجود و قدرت نقدشوندگی در بازار مورد نظر صورت می‌گیرد؛ اما از نگاه کلان انباشت سرمایه‌ها و افزایش تقاضا در برخی از این بازارها ممکن است منجر به دامن‌گیر‌ترشدن معضلات اقتصادی شود.

حال اگر در این شرایط بخواهیم به بازارهای مولد جدیدی برای سرمایه‌گذاری بیندیشیم، کدام بازار می‌تواند برای سرمایه‌گذاری مناسب‌تر باشد؟

یکی از این بازارها بازار هنر است. در تمام دنیا استفاده از کالاهای هنری به‌عنوان سرمایه، روز‌به‌روز در حال افزایش بوده و تبدیل به یک جریان اقتصادی پرقدرت شده است و همان‌طور که در حراج‌های مطرح دنیا مشاهده می‌شود، از هنر به‌عنوان ابزاری جذاب برای سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود که این سرمایه‌ها در‌عین‌حال هم ارزش فرهنگی می‌آفرینند و هم ارزش اقتصادی، در‌حالی‌که سرمایه‌های سنتی فقط ارزش اقتصادی ایجاد می‌کنند؛ به بیان دیگر سرمایه‌گذاری فرهنگی را می‌توان آشکارا متمایز از دیگر انواع سرمایه‌ها دانست؛ چراکه هم دارای منافع مادی و هم غیر‌مادی برای صاحبان خود است.

اما به‌کارگیری هنر به‌عنوان سرمایه چه مزایایی دارد؟

شاید این موضوع در رسانه‌ها توجه شما را جلب کرده باشد که افراد ثروتمند در سراسر دنیا به خرید آثار هنری با قیمت‌های بسیار بالایی می‌پردازند؛ اما علت چیست؟ دلیل این اتفاق ویژگی‌های خاص بازار هنر است؛ چراکه خرید آثار هنری در‌عین‌حال که احساس وجد و خشنودی از دارا‌بودن یک اثر هنری را در شما زنده می‌کند، در‌عین‌حال باعث تنوع در سبد سرمایه‌گذاری شده و ریسک شما را کاهش می‌دهد؛ چرا‌که اگر انتخاب آثار هنری به‌درستی صورت گیرد، قیمت آثار هنری در طول زمان رو به افزایش بوده و خیلی تحت تأثیر هیجانات و تکانه‌های دیگر بازارهای مالی قرار نمی‌گیرد و می‌تواند روش امنی برای سرمایه‌گذاری در بلندمدت باشد.

در‌عین‌حال در همه جای دنیا خریداران آثار هنری به‌عنوان حامیان هنر نسبت به سرمایه‌گذاران سایر بازارها از جایگاه و شأن اجتماعی بالاتری برخوردار می‌شوند و میراث ارزشمندتری را نیز برای فرزندان خود به یادگار می‌گذارند. از طرفی معمولا از معافیت‌های مالیاتی یا امتیازات گمرکی برخوردار می‌شوند که منجر به جذاب‌ترشدن این بازار برای سرمایه‌گذاران شده است.

همچنین مطالعات نشان می‌دهد بازار هنر در شرایط رکودی باز هم به فعالیت خود ادامه می‌دهد و نسبت به سایر بازارها کمتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد؛ مانند حراج تهران که در شرایط کرونا یا تحریم‌های اقتصادی به فعالیت خود ادامه داد و حتی رکورد فروش‌های پیشین خود را نیز شکست.

در شرایط تورمی نیز از آنجایی که دولت‌ها برای کنترل قیمت کالاهای ضروری، از قیمت‌گذاری دستوری استفاده می‌کنند، بازارهایی مانند بازار هنر برای سرمایه‌گذاری مناسب‌تر هستند؛ چراکه معمولا از قیمت‌گذاری دستوری مصونیت بیشتری داشته و با افزایش قیمت همچنان تقاضای نسبی خود را حفظ می‌کند.

سرمایه‌گذاری هنری در ایران

اگرچه امروزه آثار هنری در همه دنیا به‌عنوان یک کالای مهم برای سرمایه‌گذاری جایگزین کالاهای سنتی‌تر شده است، اما در کشور ما با وجود ظرفیت‌های بسیار بالای سرمایه گذاری مولد چیست؟ هنری، همچنان نقش سرمایه‌ای هنر بسیار کم‌رنگ بوده و حتی در میان اقشار پردرآمد، تقاضا برای هنر پایین است. یکی از دلایل این مسئله به عدم فرهنگ‌سازی مناسب باز‌می‌گردد که منجر شده است با نگاه سنتی به آثار هنری بیشتر به دید کالای تزیینی نگاه شود تا به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای و همین امر بر تابع مطلوبیت مصرف‌کنندگان اثرگذار بوده و منجر شده است در شرایط تورمی و با وجود مشکلات اقتصادی، بازار هنر نادیده گرفته شود؛ در‌حالی‌که در این شرایط می‌توان آثار هنری را به‌عنوان ابزاری مناسب برای سرمایه‌گذاری به کار گرفت. البته رویدادهایی مانند حراج تهران و انتشار آمار فروش آن در سال‌های اخیر منجر به آشنایی بیشتر افراد با ارزش سرمایه‌ای هنر شده است، اما باید تلاش‌های بیشتری در این زمینه صورت گیرد.

دیگر اینکه در کشور ما ارزش صنایع دستی و هنرهای سنتی مانند نگارگری شناخته‌شده‌تر هستند تا هنر مدرن، بنابراین افراد به علت ناآشنایی با این سبک‌های هنری و ناآگاهی از جایگاه این‌گونه آثار در دنیای هنر، به ارزش این نوع از هنر در بازارهای بین‌المللی که یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب برای سرمایه‌گذاری هنری است، واقف نیستند و این امر منجر به عدم اقبال درخور به بازار هنر مدرن شده است.

نکته دیگر پیچیدگی‌های بازار هنر است؛ چرا‌که انتخاب هنرمند، انتخاب اثر، اصالت‌سنجی، ارزش‌گذاری، فروش و مواردی از این قبیل برای خریداران عادی دشوار بوده و به یاری متخصصان این حوزه نیازمند هستند.

در‌این‌میان نقش متخصصان و نهادهای اجتماعی هنری پررنگ‌تر می‌شود؛ چراکه می‌توانند به وسیله کنش‌‎های خود و بازتاب آن در جامعه، ارزش هنر و به‌ویژه ارزش سرمایه‌ای هنر را به جامعه شناسانده و با تشویق سرمایه‌گذاران به حضور در این بازار و آموختن الفبای سرمایه‌گذاری در هنر به آنان و همچنین رشد ذائقه هنری مخاطبان و تسهیلگری خرید و فروش آثار هنری و. در این راه گام بردارند.

سرمایه گذاری

واحد سرمایه‌گذاری به مثابه قلب تپنده، یکی از مهمترین واحدهای اجرایی شرکت تامین سرمایه سپهر به شمار می‌رود. مدیریت منابع جمع‌آوری شده از طریق ابزارهای موجود در شرکت، نظیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری پارند پایدار سپهر و اندوخته پایدار سپهر و کسب بازده مناسب از این منابع به عهده این واحد است. این منابع باید در دارایی‌هایی به کار گرفته شده و سرمایه‌گذاری شوند که سود مورد انتظار سرمایه‌گذاران و شرکت تحصیل گردد. ایفای تعهدات بر عهده شرکت همچون پرداخت به موقع سود سرمایه‌گذارانی که به مجموعه تامین سرمایه گذاری مولد چیست؟ سرمایه سپهر اعتماد نموده‌اند، از مهمترین وظایف واحد سرمایه‌گذاری می‌باشد. هدف واحد سرمایه‌گذاری کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری در بخش واقعی و مولد اقتصاد است. از جمله اقدامات صورت گرفته در این خصوص می‌توان به پذیره‌نویسی اوراق سلف نفت خام جهت تامین مالی پروژه‌های نفتی، اوراق منفعت دولتی جهت تامین مالی پروژه‌های دولت، سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های فعال در بورس اوراق بهادار تهران و . اشاره نمود. تلاش واحد سرمایه‌گذاری و تمام مجموعه تامین سرمایه سپهر همواره خدمت به اقتصاد کشور و ریل گذاری جهت انتقال صحیح نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد می‌باشد.

بهترین زمان برای سرمایه‌گذاری در صندوق‌های‌ با درآمد ثابت را بشناسید

بهترین زمان برای سرمایه‌گذاری در صندوق‌های‌ با درآمد ثابت را بشناسید

در هر سرمایه‌گذاری‌ای، یکی از دغدغه‌های اصلی سرمایه‌گذار میزان بازدهی است و میزان بازدهی در هر بازار و ابزاری به زمان ورود به آن بستگی دارد. همانطور که می‌دانید، یکی از راه‌های کسب سود مطمئن و بدون ریسک، سرمایه‌گذاری در صندوق‌های با درآمد ثابت است

آشنایی با ارکان بازار اوراق بهادار

آشنایی با ارکان بازار اوراق بهادار

آیا میدانید با توجه به تحریم‌های روسیه علیه برخی کشورها و تیره شدن روابط تجاری با آنها, در حال حاضر می‌توان گفت یکی از بهترین بازارهای صادراتی محصولات و میوه ایران کشور روسیه است. با رعایت اصول و استراتژی می‌توان قسمت عمده ای از بازار کالاهای وارداتی به روسیه را تصاحب کرد.

سابقه بورس در دنیا

سابقه بورس در دنیا

واژه بورس از نام خانوادگي شخصي به نام "واندر بورس" اخذ شده كه در سرمایه گذاری مولد چیست؟ اوايل قرن چهاردهم در شهر بروژ بلژيك می‌زيسته و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد هم می‌آمدند و به دادوستد كالا، پول و اوراق بهادار می‌پرداختند. اين نام بعدها(1309) به كليه اماكنی اطلاق شد كه محل دادوستد پول، كالا و اسناد مالي و تجاري بوده است. رشد بورس سهام و جاافتادن آن در عمليات تجاری و اقتصادی، با انقلاب صنعتی اروپا و شكوفايی اقتصاد تازه متحول شده آن همراه بوده است.

سود مرکب چیست؟

سود مرکب چیست؟

سود مرکب، سودی ترکیب‌ شده و مضاعف است. به عبارت دیگر، در محاسبه سود مرکب، علاوه بر سودی که به واحدهای سرمایه‌گذاری تحت تملک سرمایه‌گذار تعلق می‌گیرد، سود ناشی از ذخیره‌ی سودها نیز افزوده می‌گردد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.