یکبار برای همیشه: بهنسبت درآمد بنزین در ایران ۵برابر گرانتر از آمریکاست
متوسط درآمدسالانه خانوار آمریکایی ۵۶۵١۶$ و بنزین ٠/٧٨٣$ است؛ کل درآمد مساویست با ٧٢١٧٨ لیتر بنزین.
متوسط درآمدسالانه خانوار ایرانی ۴٣۴٩٠٠٠٠ تومان و بنزین ٣٠٠٠ تومان است؛ کل درآمد مساویست با ١۴۴٩۶ لیتر بنزین.— Hamed Tavakoli (@tavakoliha) November 15, 2019
حرکت پله ورزشی چیست؟ چگونگی انجام درست, تکنیک ها و مزایا استپ آپ
حرکت پله یا استپ آپ حرکتی همه جانبه برای پایین تنه و مناسب همه ورزشکاران است. با انواع حرکت پله میتوان نفس هر ورزشکاری را گرفت، چه مبتدی باشد و چه حرفه ای. همچنین احتمال مصدومیت در این حرکت بسیار پایین است و با چند اصلاح می توان آنرا به تمرین خوب هوازی، قدرتی یا متعادل تبدیل کرد.
فواید حرکت پله در ورزش / استپ آپ
حرکت پله با وزنه حرکتی عالی برای تقویت عضلات چهار سر در جلوی رانهاست. هنگامی که روی سطوح هموار میدوید یا پیادهروی میکنید، عضلات چهارسر چندان درگیر نمیشوند اما اگر دویدن یا پیادهرویی فعالیت اصلی هوازی شماست باید این عضلات را تقویت کنید. حرکت پله همچنین زنجیر خلفی (عضلات سرینی و همسترینگ) را درگیر میکند.
تقویت عضلات چهارسر از زانو محافظت خواهد کرد چون هنگامی که حرکت پله به درستی انجام میشود کمترین فشار به زانو وارد میگردد. این حرکت همچنین کاربردی است چون مردم در زندگی روزمره بارها از پله بالا می روند.
فایده دیگر حرکت پله این است که هر یک از پا ها را به صورت جداگانه تقویت میکند. این موضوع باعث میشود که یک پا مورد غفلت واقع نشود. حرکت پله همچنین باعث بهبود تعادل و ثبات میشود چون ورزشکار باید وزنه را هنگام حرکت به سمت بالا و پایین و جلو و عقب کنترل کند.
حرکت پله را تقریباً میتوان در هر جایی انجام داد چون به تنها وسیلهای که نیاز دارید پله قابل تنظیم یا نیمکت و چند وزنه است. این حرکت جایگزین خوبی برای سایر حرکات پایین تنه مانند جهش پلایومتریک یا اسکوات کامل به شمار می آید چون آسان تر و انجام نادرست آن بعید است و نیاز به وسایل زیادی ندارد.
گیف حرکت پله / استپ آپ
دستورالعمل گام به گام حرکت پله با دمبل
اینجا آموزش انجام حرکت پله با دمبل و هالتر را می خوانید ولی شما میتوانید مانند تصویر بالا حرکت پله با استپ خالی انجام دهید.
مقابل یک پله، استپ یا نیمکت بدنسازی با ارتفاع مشخص بایستید (ارتفاع پله باید برای مبتدیان کمتر باشد و به موازات افزایش قدرت، ارتفاع نیز افزایش یابد؛ اصلاحات آنرا در ادامه مطلب ببینید).
- دمبل ها را در هر دو دست یا هالتر را روی شانه ها نگه دارید.
- پای راست را روی پله بگذارید و با فشار به پاشنه آنرا صاف کنید.
- پای چپ را بالا بیاورید تا در بالای پله در کنار پای راست قرار گیرد.
- زانوی راست را خم کنید و پای چپ را پایین بگذارید.
- پای راست را پایین بیاورید تا در کنار پای چپ روی زمین قرار گیرد.
- این حرکت را برای تعداد مشخصی انجام دهید سپس با پای چپ آغاز کنید. به همان تعدادی که برای پای راست انجام داده بودید با پای چپ تکرار نمایید. توصیه میشود که افراد مبتدی به جای اینکه تعداد مشخصی از این حرکت را انجام دهند، بازه زمانی برای خود در نظر بگیرند، مثلاً برای یک دقیقه.
درحال دریافت محصولات منتخب .
اشتباهات رایج حرکت پله / استپ آپ
برای بهره مندی حداکثری از فواید این حرکت، از این اشتباهات اجتناب کنید:
عبور زانو از پنجه
برای محافظت از زانوی فعال اطمینان حاصل کنید که زانو حین حرکت پله از پنجه جلوتر نرود. این کار باعث میشود که عضلات زنجیر خلفی (سرینی و همسترینگ) بیشتر از عضلات چهارسر درگیر شوند. در صورت درگیر شدن عضلات چهار سر فشار بیشتری به زانو وارد خواهد شد.
بالا آمدن با فشار به پای پشت
فشار باید روی پای جلو باشد و پای عقب را تنها به عنوان وزن مرده بالا بیاورید. با فشار روی پای پشت حرکت پله را انجام ندهید چون باعث کاهش فشار وارد بر پای بالا میشود.
خم کردن کمر
برای جلوگیری از فشار به مفصل زانو شاید مجبور شوید که اندکی رو به جلو خم شوید. همزمان با انجام این کار تنه را تا جایی که می توانید صاف و عمود نگه دارید و به جای خم کردن کمر، سینه را بالا دهید.
تراز نبودن زانو
زانوی پای فعال شما باید همتراز انگشت دوم یا سوم پا باشد. اجازه ندهید که به داخل یا خارج انحنا پیدا کند.
اصلاحات و انواع مختلف حرکت پله ورزشی
حرکت پله یا استپ آپ حرکتی عالی برای ورزشکاران مبتدی و نیز ورزشکاران حرفهای است چون با افزایش ارتفاع پله، سنگینی وزنه ها و حتی سرعت حرکت میتوان انجام آنرا دشوارتر کرد. در اینجا عوامل تاثیرگذار روی حرکت را بررسی میکنیم:
- ارتفاع پله: ارتفاع پله نخستین متغیری است که باید لحاظ کرد. هر چه ارتفاع کمتر باشد، عضلات چهارسر بیشتر درگیر میشوند. از سوی دیگر ارتفاع بیشتر مترادف است با درگیری بیشتر عضلات همسترینگ و سرینی. مبتدیان باید این حرکت را با پله بسیار کم ارتفاع (15 تا 20 سانتیمتر) آغاز کنند تا اینکه مهارتشان افزایش یابد. هدف بعدی باید افزایش تدریجی ارتفاع پله تا نقطهای باشد که در آن ران، هنگامی که پای روی پله است، به موازات زمین قرار میگیرد. پس از اینکه توانستید حرکت را در این ارتفاع با مهارت کامل انجام دهید میتوانید حتی ارتفاع پله را بیشتر کرده و به شدت روی عضلات همسترینگ و سرینی کار کنید.
- سنگینی وزنه: حرکت را بدون وزنه آغاز کنید و به تدریج دمبل یا هالتر به آن بیفزایید. استفاده از هالتر باعث میشود که قادر به بلند کردن وزنه های سنگینتر باشید اما دمبل گزینهای استاندارد است. اگر هدفتان افزایش قدرت است از وزنههای سنگینتر استفاده کنید، حرکت را آرامتر و با تعداد کمتر انجام دهید مثلاً 8 تا 12 حرکت در هر سری. برای افزایش قدرت انفجاری یا تناسب اندام هوازی خود، وزنهها باید سبکتر باشند، حرکت را سریعتر و در تعداد بیشتر انجام دهید مثلا ً20 تا 25 حرکت در هر سری.
- سرعت: سرعت انجام حرکت بستگی به هدف و نوع تمرینی دارد که انجام میدهید. اگر بدون وزنه یا وزنههای سبک، حرکت را سریع و همچنین با تعداد بالا انجام دهید، تبدیل به تمرین هوازی عالی خواهد شد. با افزایش وزنهها، طبیعتاً برای حفظ ایمنی و همچنین سخت شدن حرکت مجبورید که آنرا با سرعت کمتری انجام دهید.
آیا نیاز به اصلاح دارید؟
مبتدیان باید حرکت را بدون وزنه آغاز کنند یعنی حرکت را تنها با وزن بدن انجام دهند. معمولاً از این حرکت اغلب در برنامههای توانبخشی زانو استفاده میشود. برای این کار حرکت را با استپی به ارتفاع 15 تا 20 سانتیمتر آغاز کنید.
زمانی که به حد کافی قوی شدید و توانستید ارتفاع پله را افزایش دهید، به گونهای که ران، هنگامی که پا روی پله است، به موازات زمین قرار گیرد، آنگاه میتوانید ارتفاع پله را کم کنید و حرکت را در حالیکه دمبل در هر دو درست دارید انجام دهید. به موازات افزایش قدرت میتوانید یا سنگینی وزنهها یا ارتفاع پله را افزایش دهید.
گزینه دیگر، انجام پله برعکس است. با دو پا روی پله بایستید و حرکت پله را به پشت انجام دهید.
آیا قصد دشوار کردن حرکت را دارید؟
با تغییر ارتفاع پله، سنگینی وزنه ها و همچنین سرعت انجام حرکت میتوانید عضلات را به چالش بکشید. چند راه برای افزایش قدرت از طریق انجام حرکت پله وجود دارد.
برای انجام حرکت پله دینامیک یا انفجاری:
- حرکت را با قرار دادن یک پا روی پله شروع کنید و همزمان با انجام حرکت بالا بپرید و با هر دو پا نرم روی پله فرود بیایید.
- از پله پایین بیاید و حرکت را با پای دیگر شروع کنید.
به موازات افزایش قدرت و همچنین بهبود تکنیک میتوانید وزنه به حرکت پله انفجاری اضافه کنید. دقت کنید که از پلههای کمارتفاع استفاده کنید، جهشهایتان کوتاه باشد و همیشه نرم فرود بیایید.
ایمنی و موارد احتیاط
اگر از ناحیه زانو، مچ پا یا لگن دچار مشکل هستید قبل از انجام این حرکت حتماً با پزشک یا فیزیوتراپیست خود مشورت کنید. در جریان این حرکت کشش عضلات را حس خواهید کرد اما اگر احساس هرگونه دردی کردید بلافاصله حرکت را متوقف کنید.
قیمت مثقال طلا چند است و هر مثقال چند گرم میباشد
هر مثقال چند گرم است و مثقال صیرفی چیست؟
صیرفی ریشه کلمه صراف است. صرافها را هم که میشناسید؟ کار خرید و فروش ارز انجام میدهند. مثقال صیرفی را کسانی که در بازار و بازاری هستند استفاده میکنند. پس اینکه هر وقت فراموش کردید کدوم مثقال مال بازار بود و به درد بازار میخوره به معنی کلمه رجوع نمایید. صیرفی – صراف – بازار.
مثقال صیرفی معادل 24 نخود و برابر ۴٫۶۰۸ گرم است. این دقیقا همون عددی است که اکثر خوانندگان این مطلب به دنبال آن هستند، چنانچه خواستید یک مثقال طلا یا یک مثقال زعفران را به گرم تبدیل کنید کافی چهار شماره بشمارید به این ترتیب 1 – 2 – 3 – 4 چرا این را گفتم؟ به خاطر اینکه تو ذهنتون بمونه، زمانی که شما تا چهار بشمرید یا مثلا چهارتا از انگشتهای دستتون را تو ذهنتون بسپارید به این صورت این عدد را هیچ گاه فراموش نخواهید کرد زیرا این عدد یکی از پر کاربردترین عدد های بازار طلا به حساب میاد. پس زمانی که شما از یک تا چهار را شمردی، یعنی چهار گرم طلا وزن کرده ای که معادل و برابر با یک مثقال میشه به همین راحتی. پس در پاسخ سوال شما
چند گرم یک مثقال میشه؟
جواب اینه که یک مثقال دقیقا میشه چهار گرم و ششصد و هشت سوت — چقدر گفتی 4/608
حالا که مفهوم بازاری مثقال که همان مثقال صیرفی بود را متوجه شدید به یه مدل مثقال دیگر هم برخورد میکنیم که به درد امور فقهی و شرعی میخوره که معروفه به:
مثقال شرعی:
مثقال شرعی معادل 18 نخود و برابر ۳٫۴۵۶ گرم است. در علم فقه اسلامی جرم هر مثقال شرعی برابر (۱۸ نخود) و هر مثقال صیرفی چهارسوم مثقال شرعی و برابر ۴٫۶۰۸ گرم است. ولی با توجه به اینکه کلمه مثقال مشهوره ولی بازتاب جالبی را از آن میشود در دنیای مجازی پیدا کرد که هر کسی برای خود یک متن کپی کرده و درون وبلاگ خودش اطلاع رسانی نموده است و مردم را به راه راست که هدایت نمیکند تازه به بیراهه نیز میکشانند
مثقال چیست؟ و چند نوع مثقال وجود دارد؟
مثقال يکاي جرم رايج در جهان اسلام است که بيشتر براي اندازهگيري جرم طلا از آن استفاده ميشود. واژه ي مثقال از زبان عربي به فارسي درآمده و در اصل براي اندازهگيري جرم طلا استفاده ميشده است.
مِثقال يکاي وزن که برابر با ۲۴ نخود يا يک شانزدهم سير است.
هر مثقال برابر با چند است : مثقال برابر با 4/6875 گرم است.
در سرزمینهای اسلامی، از دیرباز دو واحد «مثقال» و «درهم» با اصل یونانی دراخما به عنوان اصلیترین واحدهای جرم به کار رفتهاند.
یک مثقال هیجده نخود وهرچهار نخود یک گرم می شود بعبارت دیگر هر هیجده نخود برابر یک مثقال شرعى یا چهار و نیم گرم است
ترامپولین کودک و فواید آن + راهنمای خرید و قیمت
ترامپولین کودک یا جامپینگ همان تشک پرش درجای هیجان انگیز است که همه گروه های سنی از آن استفاده میکنند. در این میان کودکان و نوجوانان علاقه بیشتری به بازی با ترامپولین دارند. بازی ترامپولین برای کودکان فواید زیادی دارد که شادی و هیجان تنها یک بُعد آن است. انواع مینی ترامپولین برای استفاده در مهد کودک، خانه بازی و منازل تولید شده و حتی امکان خرید اینترنتی ترامپولین هم وجود دارد. با توجه به استقبال افراد از ترامپولین کودک، بسیاری از سایتهای اینترنتی اقدام به فروش اقساطی ترامپولین نیز کردهاند.
ترامپولین چیست؟
ترامپولین وسیلهای متشکل از یک قاب فلزی با سیم پیچهای متعدد است که روی آن با یک تکه پارچه محکم و مقاوم پوشیده شده است. این وسیله در ابتدا با هدف شادی و تفریح وارد بازار شد اما رفته رفته بُعد ورزشی و سلامتی آن به خصوص برای کودکان بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
نامهای دیگر ترامپولین چیست؟
تشک پرش، جامپینگ فیتنس یا ترامپولین کودک همگی اشاره به همین وسیله محبوب و پر طرفدار دارد. دو آمریکایی به نام های جورج نیسن و لری گریسولد در سال ۱۹۳۴ اولین نمونه از تشک پرش را ساختند. هدف از خلق این وسیله، کمک به بندبازها در حفظ تعادل و جلوگیری از سقوط و آسیبهای احتمالی به بندبازها بود. این وسیله در ابتدا به صورت یک پارچه ساده طراحی شده بود که روی تعدادی فنر کشیده شده و بر روی پایههای فلزی قرار داشت.
بعدها انواع جامپینگ فیتنس ورزشی، ترامپولین دسته دار و ترامپولین پارکی نیز تولید شد. فروش این وسیله در همه جای دنیا با استقبال زیادی روبرو شد و خیلی زود ابتکار دو ورزشکار و دانشمند آمریکایی به محبوبیت جهان رسید.
جامپینگ کودک چیست؟
مینی ترامپولین یا تشک پرش خانگی کودک دارای دسته هایی برای حفظ تعادل کودکان کوچکتر است. این وسیله ایمن یکی از جالبترین روشها برای افزایش مهارتهای کودکان است. با خرید جامپینگ کودک در واقع یک وسیله ورزشی و آموزشی را تهیه کردهاید. تشک پرش بچه گانه امکان جَست و خیز کودکان را در محیطهای خانگی نیز فراهم میکند. این وسیله از نظر ایمنی دارای استانداردهای لازم است.
فواید ترامپولین کودک
اولین و مهمترین فایده ترامپولین برای کودکان، ایجاد شادی و نشاط است. کودکان باید بتوانند شادی را تجربه کنند. شادی حق همه کودکان است. پرش برای شادی اولین اصل در تولید این وسیله کاربردی است. اما این وسیله سرگرم کننده، تنها برای بازی و خنده بچهها تولید نمیشود. کودکانی که روی ترامپولین بالا و پایین میپرند به دلایل زیر بسیار سالمتر از دیگر کودکان هستند:
یادگیری مهارت حفظ تعادل با ترامپولین کودک
با پریدن روی ترامپولین، کودک به بالا پرتاب میشود. حرکت بر خلاف جاذبه زمین فواید بیشماری به همراه دارد که مهمترین آن حفظ سلامت عمومی بدن و ایجاد نشاط با ترشح دوپامین در مغز است. چشمههای سیمی جامپینگ کودک موجب جهش به بالا میشود و همه عضلات بدن برای حفظ تعادل درگیر میشوند. در واقع این فقط عضلات پا و پایین تنه نیستند که برای حفظ تعادل کودک روی ترامپولین فعالیت دارند بلکه تکتک عضلات دست، پا و تنه در این میان نقش دارند.
تناسب اندام کودکان با ترامپولین
چاقی بزرگ و کوچک نمیشناسد زندگیهای امروزی طوری است که تحرک و جنبش را از کودکان گرفته و بچهها را مستعد اضافه وزن کرده است. چاقی و اضافه وزن در بزرگسالی به دلیل عدم تحرک در طول زندگی است. ترامپولین کودک وسیلهای کارامد برای حفظ تناسب اندام کودکان است. بالا و پایین پریدن روی ترامپولین موجب درگیر شدن همه عضلات بدن میشود. فعالیت و جنب و جوش، سوخت و ساز بدن را افزایش داده و مانع چاقی و اضافه وزن در کودکان میشود. برخلاف برنامههای تمرینی ورزشی، جست و خیز روی این تشک برای کودکان بسیار شادی آفرین است. در اغلب موارد بچهها تمایلی به شرکت در کلاسهای ورزشی ندارند ولی به سادگی حاضرند روی جامپینگها بالا و پایین بپرند.
تقویت سیستم قلبی عروقی
بازی با ترامپولین سادهترین راه برای افزایش میزان ضربان قلب کودک است. موقع پریدن روی تشک پرش، گردش خون بیشتر میشود. در واقع با هر بار پریدن قلب خون بیشتری را پمپاژ میکند. این عملیات مشابه ورزشهای هوازی به سالم بودن سیستم قلبی عروقی و همچنین سوزاندن چربیها در بدن کودکان کمک میکند. آپارتمان نشینی، کوچک شدن فضای خانهها و بازیهای رایانهای سه عامل مهم در کم تحرکی کودکان هستند که موجب اضافه وزن شده و ریسک بیماریهای قلبی عروقی را افزایش میدهد. با خرید ترامپولین کودک یک وسیله ورزشی ساده ولی با کیفیت دارید که سلامت کودکان را در خانه یا مهد کودک بیمه میکند.
ورزش کامل در خانه
این محصول در سالهای اولیه پیدایش در ورزشهایی مثل ژیمناستیک، شیرجه و نمایشهای بندبازی استفاده میشد. در همان سالها این وسیله برای آموزش و آماده سازی فضانوردان ناسا نیز مورد استفاده قرار میگرفت. امروزه انواع ترامپولین پارکی، ترامپولین کودک و بزرگسال تولید شده که به عنوان تنها برنامه ورزشی به کار میرود.
افزایش واکنشهای طبیعی بچهها
ترامپولین کودک امکان حرکت بر خلاف جاذبه زمین را فراهم میکند. وقتی کودک به بالا جهش میکند، نمیتواند مسیر حرکت و فرود را پیشبینی کند. در این صورت ارتباط ذهن و بدن به طرز شگفت انگیزی قویتر میشود. این امر با عصب بینایی و مجاری شنوایی گوش در ارتباط است و سیگنالهای ارسالی به مغز موجب واکنش کودک میشود. به این ترتیب قدرت یادگیری و واکنش کودک بالاتر از گروه همسالانش قرار گرفته و در موقعیتهای طبیعی و عادی، موفقتر عمل میکند.
آیا بنزین در ایران به نسبت درآمد، ۵ برابر گرانتر از آمریکا است؟
این گزارش به درخواست یکی از مخاطبان فکتنامه نوشته شده است. از ما خواسته شده صحت و سقم اطلاعاتی را درباره گرانی قیمت بنزین در ایران بررسی کنیم.
حمید توکلی روزنامهنگار، در حساب کاربری خود در توییتر ضمن مقایسه درآمد سالانه خانوار ایرانی و آمریکایی و قیمت بنزین در ایران و آمریکا نتیجهگیری کرده «به نسبت درآمد، بنزین در ایران ۵برابر گرانتر از آمریکا است.»
یکبار برای همیشه: بهنسبت درآمد بنزین در ایران ۵برابر گرانتر از آمریکاست
— Hamed Tavakoli (@tavakoliha) November 15, 2019
متوسط درآمدسالانه خانوار آمریکایی ۵۶۵١۶$ و بنزین ٠/٧٨٣$ است؛ کل درآمد مساویست با ٧٢١٧٨ لیتر بنزین.
متوسط درآمدسالانه خانوار ایرانی ۴٣۴٩٠٠٠٠ تومان و بنزین ٣٠٠٠ تومان است؛ کل درآمد مساویست با ١۴۴٩۶ لیتر بنزین.
او چند آدرس را هم به عنوان منبع گفته خود معرفی کرده است. این منابع البته فرعی و واسطهایاند و صحت و سقم آنها باید با منابع رسمی مطابقت داده شود.
آیا مقایسه قیمت سوخت با درآمد و قدرت خرید مردم معمول است؟
هم بله و هم نه. این مقایسه معمولی است، چنانکه سایت بلومبرگ قیمت خام، قدرت خرید و سهم درآمدی که صرف خرید بنزین میشود را در کنار هم بررسی میکند.
اما هدف از این مقایسه نشان دادن قدرت و توانایی اقتصادی و ظرفیت توسعه یک کشور است نه سنجش منصفانه بودن یا نبودن قیمت سوخت. در اغلب کشورهای جهان، مبنای تعیین قیمت سوخت، هزینه تمام شده و قیمت بهینه تولید یا واردات سوخت است. این فرایند ارتباطی با درآمد سرانه یا ضریب برابری قدرت خرید عمومی و حتی اراده و تصمیم دولتها ندارد. اما به هر حال مقایسه قیمت سوخت با قدرت خرید، تصویری از شرایط اقتصادی و ظرفیت توسعه آن کشور فراهم میکند.
کلیت آنچه گفته شده درست است، حتی نسبت ۵ برابر هم با محاسبات جور در میآید.
بر اساس آمار رسمی مرکز آمار آمریکا میانگین درآمد خانوار آمریکایی در سال ۲۰۱۸ میلادی ۶۳ هزار و ۱۷۹ دلار محاسبه شده است. اگر میانگین قیمت بنزین را در این سال در آمریکا ۷۵ سنت در نظر بگیریم، در سال گذشته میلادی هر خانواده آمریکایی میتوانسته با حقوق خود ۸۴ هزار و ۲۳۸ لیتر بنزین بخرد.
مرکز آمار ایران هم میانگین درآمد خانوار کل کشور را در سال ۱۳۹۷، برابر ۴۳ میلیون ۴۹۰ هزار تومان محاسبه کرده است. یعنی هر خانواده ایرانی در سال ۱۳۹۷ میتوانسته با کل درآمدش ۴۳ هزار و ۴۹۰ لیتر بنزین بخرد. اگر قیمت بنزین ۳ برابر شود، قدرت خرید بنزین برای هر خانواده کمتر از ۱۵ میانگین نرخ پرش چند است؟ هزار لیتر در سال خواهد شد. این یعنی قدرت خرید بنزین برای خانوادههای آمریکایی تقریبا ۵/۶ برابر بیشتر از خانوادههای ایرانی است.
تا اینجا نتیجه نزدیک به آن چیزی است که گفته شده، اما نکتهای که جا مانده این است که هر دو این آمار مربوط به سالهای گذشتهاند، در حالی که قیمت بنزین در نیمه دوم سال کاهش پیدا کرده است.
اگر بخواهیم آنها را به امسال تعمیم دهیم باید نسبت افزایش هزینه-درآمد خانوار را هم در نظر بگیریم. با توجه به اینکه نرخ تورم در یک سال گذشته در آمریکا زیر ۲ درصد و در ایران حدود ۴۰ درصد بوده، میزان تورم بودجه خانوار هم چشمگیر خواهد شد.
با این حساب باید فرض کنیم قیمت بنزین در ایران ۳ برابر شده و در آمریکا ثابت است. بودجه خانوار در ایران حدود ۳۰ درصد افزایش یافته و درآمد متوسط خانوارهای آمریکایی هم اگر فرض متوسط درآمد خانوار آمریکایی هم به حدود ۶۵ هزار دلار رسیده است. با این حساب همین الان با متوسط درآمد هر خانوار ایرانی هر خانواده تا دیروز میتوانست ۵۴ هزار لیتر بنزین بخرد. با سه برابر شدن قیمت این رقم به ۱۸ هزار لیتر میرسد. در حالی که این عدد در آمریکا حدود ۸۵ هزار لیتر است. در واقع قدرت خرید بنزین برای خانوادههای آمریکایی در حال حاضر ۴/۷ برابر بیشتر از خانوادههای ایرانی است.
به جز بودجه خانوار روش دیگری هم برای مقایسه وجود دارد و آن محاسبه ارزش بنزین بر اساس سرانه درآمد ملی است. بر اساس برآوردهای صندوق بینالمللی پول سرانه تولید ناخالص داخلی (به قیمت جاری) در ایران در سال جاری میلادی ۵ هزار و ۵۱۰ دلار آمریکا است. این عدد در ایالات متحده آمریکا ۶۵ هزار و ۱۱۰ دلار است. اگر قیمت ۳ هزار تومانی بنزین را معادل ۲۵ سنت در نظر بگیریم، سهم هر ایرانی از اقتصاد ایران معادل تقریبا ۲۲ هزار لیتر بنزین خواهد شد. اما در آمریکا اگر تمام اقتصاد را به واحد بنزین (به قیمت لیتری ۷۵ سنت) تبدیل کنیم، به هر نفر حدود ۸۷ هزار لیتر میرسد. با این حساب بعد از افزایش قیمت بنزین، قدرت خرید بنزین برای آمریکایی چهار برابر بیشتر از ایرانیها است.
بازخوانی وضعیت قیمت بنزین در ایران در مقایسه با سایر کشورها
دادههای نقشه اینتراکتیو سایت بلومبرگ مربوط به سه ماهه سوم سال ۲۰۱۹ میلادی است. با این حساب این سایت قیمت هر لیتر بنزین را در ایران ۱۲۰۰ تومان (میانگین قیمت بنزین معمولی و سوپر) در نظر گرفته و آن را معدل ۱۱ سنت محاسبه کرده است.
نقشه قیمت بنزین در سراسر دنیا تا پایان تابستان ۲۰۱۹/ منبع: بلومبرگ
با این حساب ایران تا قبل از آغاز روز جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸، دومین قیمت پایین بنزین در سراسر جهان را بعد از ونزوئلا دارد. بعد از ایران هم کشور کویت با قیمت ۳۵ سنت به ازای هر لیتر در مقام سوم قرار دارد.
این نقشه دست کم تا یک ماه دیگر به روز نخواهد شد، اما اگر خودمان قیمت بنزین در ایران را سه برابر کنیم، باز هم جایگاه ایران تغییری نخواهد کرد. اگرچه قیمت سوخت در ایران به کشورهای دیگر نزدیکتر شده، اما همچنان دومین قیمت پایین سوخت در دنیا است.
قیمت سوخت بر اساس قدرت خرید
تا پیش از گران شدن بنزین، ایران به نسبت قدرت خرید در رده بیست و پنجم (از میان ۶۱ کشور) قرار داشت. مبنای محاسبه این بود که ایرانیان باید ۱.۵درصد متوسط درآمد روزانهشان را صرف خرید بنزین میکردند. حالا با فرض ثابت ماندن درآمد روزانه، اگر قیمت بنزین را سه برابر کنیم رتبه ایران به حوالی ۵۰ (از میان ۶۱ کشور) سقوط میکند و شاخص قدرت خرید بنزین در ایران به ۴.۵ درصد درآمد میرسد.
نقشه قدرت خرید بنزین تا پایان تابستان ۲۰۱۹/ منبع: بلومبرگ
بلومبرگ برای محاسبات خود از دادههای دادههای صندوق بینالمللی پول، استفاده کرده است. برای این محاسبات از میانگین نرخ پرش چند است؟ شاخصهای قیمت بنزین و سرانه تولید ناخالص داخلی استفاده شده است و هر دلار آمریکا را تقریبا معادل ۱۱ هزار تومان محاسبه کرده است.
البته ابهاماتی در مورد محاسبه درآمد سرانه ایرانیها وجود دارد. سایت بلومبرگ این رقم را ۷ دلار و ۶۴ سنت در روز به ازای هر نفر محاسبه کرده، در حالی که اگر سرانه تولید ناخالص داخلی ایران را در سال ۲۰۱۹ بر مبنای پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول حساب کنیم، سرانه هر ایرانی حدود ۵۵۱۰ دلار در سال (معادل ۱۵ دلار در روز) میشود. البته اینکه در نظام پیچیده و چند نرخی ارز ایران، نرخ برابری دلار و تومان، چقدر در نظر گرفته شود، در محاسبات تعیینکننده خواهد بود.
قیمت سوخت بر اساس هزینه مصرف
شاخص دیگری که در این گزارش از آن استفاده شده «هزینه مصرفی» است. در این شاخص میزان مصرف بنزین در کشورها میانگین نرخ پرش چند است؟ هم در محاسبات وارد شده است.
آن طور که بلومبرگ گزارش داده است بر اساس دادههای سازمان ملل (آمار سال ۲۰۱۶) هر ایرانی در طول سال ۳۱۰/۲۱ لیتر بنزین مصرف میکند. اگر قیمت هر لیتر بنزین را در این مقدار ضرب کنیم و آن را با متوسط درآمد ملی مقایسه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که هر ایرانی به طور متوسط ۱.۲۷ درصد کل درآمدش را صرف بنزین میکند. با این حساب ایران در رتبه ۳۳ قرار دارد. این شاخص در ایالات متحده آمریکا ۱.۹۹ درصد است.
این محاسبات البته مربوط به پیش از ۲۴ آبان است، وگرنه با افزایش قیمت بنزین اگر فرض کنیم میزان مصرف و همین طور درآمد ثابت بماند، میزان هزینه بنزین در سال به حدود ۳/۸ درصد درآمد متوسط میرسد و از این جهت ایران در انتهای جدول در میان میانگین نرخ پرش چند است؟ ۶۱ کشور قرار میگیرد.
نقشه هزینه مصرف بنزین تا پایان تابستان ۲۰۱۹/ منبع: بلومبرگ
حمید توکلی روزنامهنگار، در حساب کاربری خود در توییتر ضمن مقایسه درآمد سالانه خانوار ایرانی و آمریکایی و قیمت بنزین در ایران و آمریکا مدعی شده «به نسبت درآمد، بنزین در ایران ۵برابر گرانتر از آمریکا است.»
یکی از مخاطبان فکتنامه از ما خواسته صحت و سقم محاسبات این روزنامهنگار را بررسی کنیم. بررسیهای ما نشان میدهد، اگرچه اعداد و ارقامی که گفته شده دقیق نیستند، اما اگر نسبت را با اعداد دقیق حساب کنیم عدد حاصل نزدیک به نسبت ۵ برابری است که گفته شده.
بر اساس محاسبات مرکز آمار ایران میانگین درآمد هر خانوار ایرانی در سال گذشته نزدیک ۴۴ میلیون تومان و بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایالات متحده، متوسط درآمد خانوار آمریکایی در سال ۲۰۱۸ میلادی حدود ۶۳ هزار دلار بوده است. با این حساب و با فرض قیمت بنزین ۷۵ سنتی در آمریکا و ۳ هزار تومانی در ایران، قدرت خرید خانوادههای آمریکایی ۵/۶ برابر بیشتر از ایرانیان محاسبه میشود.
اما اگر بخواهیم دقیقتر محاسبه کنیم باید برآوردی از وضعیت سال جاری داشته باشیم. اگر فرض کنیم تحت تاثیر تورم، میانگین بودجه خانوار ایرانی در سال ۱۳۹۸ حدود ۳۰ درصد بیش از سال ۹۷ باشد و میانگین نرخ پرش چند است؟ میانگین درآمد خانوار در آمریکا تا ۶۵ هزار دلار بالا رفته باشد، باز قدرت خرید بنزین برای هر خانوار آمریکایی حدود ۴/۷ محاسبه میشود.
با این حساب میتوان گفت بعد از افزایش قیمت بنزین آزاد به ۳ هزار تومان، قدرت خرید بنزین (بر اساس درآمد خانوار) در آمریکا بین ۴/۷ تا ۵/۶ برابر بیشتر از ایران شده است. تا پارسال این نسبت کمتر از دو برابر بود.
البته باید گفت که تقریبا در تمام دنیا به جز ایران و ونزوئلا، قدرت خرید عمومی، در قیمتگذاری بنزین اثری ندارد، بلکه قیمت بنزین تابعی از هزینه تمام شده تولید یا واردات است.
خلاصه آنکه آنچه در نهایت گفته شده با فکتهای اصلی همخوانی دارد، اما اعداد و ارقام و جزئیات آن دقیق و درست نیست. به همین دلیل فکتنامه کلیت آن را «نیمهدرست» ارزیابی میکند.
گفته یا آمار، واقعیت دارد اما توضیح یا اطلاعات بیشتری نیاز است و در برخی موارد ممکن است جزئیاتی مهم، ذکر نشده باشد.
آیا زمان مناسبی برای خرید خانه است؟
فاصله میان قیمت و اجاره مسکن یک شاخص جهانی است که به عنوان حبابسنج در بازار مسکن به کار میرود و در سال ۱۴۰۰ حباب ملکی در پایتخت به میزان ۶ واحد عددی کاهش پیدا کرد. حباب تاریخی قیمت مسکن زمستان سال گذشته بود که نسبت قیمت به اجاره در این مقطع زمانی به ۳۵ واحد رسید.
فصل اول کاهش قیمت مسکن در ۱۴۰۰ باعث شد حباب ملکی در پایتخت به میزان ۶ واحد عددی کاهش پیدا کند. بهار امسال، میانگین قیمت آپارتمان در تهران برای دو ماه متوالی کاهش یافت و در عین حال، سطح قیمت در فاصله ابتدا تا انتهای فصل حدود ۲درصد افت کرد. این تغییر محسوس در نبض قیمت مسکن روی نشانگر دستگاه حبابسنج بازار ملک نیز منعکس شد؛ بهطوریکه نسبت قیمت به اجاره (P به R) در تهران از عدد ۳۵ در زمستان پارسال به سطح عددی ۲۹ در بهار امسال کاهش یافت. سقف متعارف این نسبت ۲۴ تا ۲۵ است و در عین حال میانگین آن طی سه دهه اخیر عدد ۲۱ بوده است. با این حال، جهش بیسابقه قیمت مسکن در این دوره باعث رشد انفجاری نسبت قیمت به اجاره و اختلال در رابطه متعارف این دو متغیر ملکی شد. وضع موجود اما نشان میدهد حباب قیمت مسکن تحت تاثیر «برگشت قیمتها از اضافهپرش» در حال کم شدن است اما هنوز تا رسیدن به سطح متعارف، فاصله وجود دارد. البته طی فصل اول امسال، «پرواز تاریخی اجارهبها» نیز در تغییر عدد دستگاه حبابسنج موثر بود. «دنیایاقتصاد» در این گزارش اثر چربیسوزی بازار ملک -کاهش قیمتها- و همچنین میزان فعلی حباب مسکن در ۲۲ منطقه پایتخت را بررسی کرده است.
سایز حباب قیمت مسکن در بهار ۱۴۰۰ نسبت به فصل زمستان سال گذشته شش واحد کوچکتر شد. نماگر حبابسنج مسکن که در زمستان ۱۳۹۹ رکورد بالاترین مقدار در طول دستکم سه دهه اخیر را ثبت کرده بود، در سه ماه نخست امسال قدری کاهش یافت. این نماگر «نسبت قیمت به اجاره مسکن» است که در زمستان ۹۹ مقدار آن ۳۵ واحد بود و در بهار به ۲۹ واحد رسید.
حباب بازار مسکن چیست؟
فاصله میان قیمت و اجاره مسکن یک شاخص جهانی است که به عنوان حبابسنج در بازار مسکن به کار میرود. با محاسبه نسبت میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی نسبت به میانگین اجارهبهای ماهانه هر مترمربع آپارتمان نسبت موسوم به «P/ R» بهدست میآید که مقدار آن نشان میدهد آیا بازار مسکن دچار اضافهپرش قیمت مسکن شده و باید منتظر تخلیه حباب بود یا نه؟ به واسطه این نسبت همچنین میتوان پیشبینی کرد که چه زمانی رشد قیمت مسکن آغاز میشود. هر زمان این نسبت به حداقل معمول نزدیک شود میتوان این طور نتیجهگیری کرد که به زودی قیمت مسکن دچار جهش خواهد شد.
تازهترین دادههای مستند از وضعیت اجارهبها در بهار امسال که از سوی مرکز آمار منتشر شده است نشاندهنده رشد ۵۰ درصدی میانگین اجارهبها نسبت به فصل مشابه سال گذشته بوده است. به این ترتیب میانگین اجارهبهای هر مترمربع واحد مسکونی در فصل بهار به ۸۳ هزار و ۵۰۰ تومان رسید. بر این اساس و با توجه به میانگین ۲۹ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی قیمت هرمترمربع آپارتمان مسکونی در شهر تهران در فصل بهار، نسبت قیمت به اجاره مسکن در این فصل شش واحد کاهش یافت و در عمل حباب قیمت مسکن شش واحد کوچکتر شد.
حباب تاریخی در قیمت مسکن
زمستان سال گذشته مقطعی بود که حباب تاریخی قیمت مسکن شکل گرفت، طوری که نسبت قیمت به اجاره در این مقطع زمانی به ۳۵ واحد رسید، به این معنا که میانگین قیمت مسکن در این فصل ۳۵ برابر میانگین اجارهبها بود. این عدد وقتی معنادار میشود که بدانیم سطح متعارف تاریخی نسبت مذکور در همه ادوار گذشته دستکم از زمانی که آمارهای رسمی برای محاسبه نسبت منتشر شده، چقدر بوده است. «دنیای اقتصاد» میانگین تاریخی نسبت «P/ R» در طول سه دهه گذشته را محاسبه کرده که نشان میدهد مقدار آن ۲۱ واحد بوده است.
از سوی دیگر کف و سقف این نسبت در مقاطع مختلف رکود و رونق بازار معاملات مسکن بهطور میانگین بین ۱۴ تا ۲۴ واحد بوده است. مقادیر میانگین نرخ پرش چند است؟ بالاتر به منزله پیشی گرفتن بیشتر رشد قیمت مسکن از اجارهبها است که مربوط به دورههای رونق بازار و جهش قیمت است. همچنین در مقاطعی که بازار مسکن دچار رکود بوده و جو قیمتی آرام است، بهتدریج این نسبت کاهش پیدا کرده و به کف یعنی «۱۴ واحد» نزدیکتر میشود. به این ترتیب به هر میزان که نسبت قیمت به اجاره مسکن از سقف متعارف یعنی ۲۴ واحد فراتر رود، به همان اندازه بازار مسکن دچار اضافهپرش شده است.
در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۹ به واسطه جهش بیسابقه و دنبالهدار قیمت مسکن، رشد اجارهبها نیز به عنوان تابعی از قیمت مسکن تحت تاثیر قرار گرفت. در واقع اضافه پرش تاریخی قیمت مسکن در تهران به دنبال سه سال جهش پیاپی موجب شد سطح قیمت به اجاره با عبور از مرز ۳۰ واحد به حالت انفجاری یعنی عدد بیسابقه ۸/ ۳۱ واحد در یکسال ۹۹ برسد. این مقدار در زمستان رکورد تاریخی «P/ R» را ثبت کرد و به مقدار ۳۵ واحد رسید. اما آمار رسمی از وضعیت اجارهبها نشان میدهد اندازه حباب تاریخی قیمت مسکن یک فصل پس از تشکیل قدری کوچکتر شده است.
علت شکلگیری حباب تاریخی قیمت مسکن، رشد بیسابقه قیمت مسکن است، کمااینکه بر اساس دادههای آماری چند دهه اخیر از بازار مسکن، پیش از سالهای ۹۷ تا ۹۹ این حجم از رشد قیمت مسکن آنهم به شکل مداوم حتی در مقطع رکود معاملات بیسابقه بوده است. اگرچه اجارهبها تابعی از رشد قیمت مسکن است اما سرعت رشد قیمت مسکن در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۹ بیشتر از رشد اجاره بوده و همین موضوع سبب شده حباب قیمت مسکن بهتدریج بزرگ و بزرگتر شود.
چرا فاصله اجاره امسال نسبت به سال قبل کمتر شد؟
اما چه چیزی سبب شد سایز حباب مسکن در بهار امسال شش واحد کوچکتر شود؟ کوچکتر شدن حباب میتواند نتیجه کوچکتر شدن صورت کسر حبابسنج باشد که در بهار امسال همین ماجرا رخ داد. بهار امسال فصل آغاز چربیسوزی قیمت مسکن و بازگشت از اضافه پرش سه سال قبل از آن بود؛ روندی که تاکنون نیز ادامه پیدا کرده و اگر اخبار منفی از وضعیت متغیرهای غیراقتصادی و بیرونی بازار مسکن منتشر نشود، میتواند در ماههای آینده نیز استمرار داشته باشد؛ کمااینکه تجربه سالهای اخیر نشان داده حساسیت بازار مسکن نسبت به ریسک متغیر غیراقتصادی بهویژه مذاکرات برای رفع تحریمها علیه ایران به شکل بیسابقهای افزایش یافته است.
به این ترتیب در بهار امسال در بازار املاک تهران به دنبال کاهش حدود ۵ درصدی قیمت اسمی مسکن طی دو ماه فروردین و اردیبهشت و افت حدود میانگین نرخ پرش چند است؟ ۲ درصدی قیمت اسمی در فاصله ابتدا تا انتهای فصل، «حباب قیمت مسکن» به میزان ۶ واحد عددی سایز کم کرد. در واقع دوره گذر از فاز جهش که «دنیای اقتصاد» از آن با عنوان «پساجهش» یاد میکند، سبب شده صورت کسر حبابسنج در بهار قدری کوچکتر شود که به تعدیل این نسبت کمک کرده است.
علاوه بر این عامل دومی که روی کوچکتر شدن حباب قیمت مسکن اثر داشت، تغییرات بیسابقه قیمت اجارهبها بود. بهطور کلی علاوه بر کوچکتر شدن صورت کسر حبابسنج یعنی نسبت «P/ R»، بزرگتر شدن مخرج نیز میتواند به بهبود این نسبت کمک کند. در بهار امسال میانگین رشد اجارهبها نسبت به بهار سال گذشته ۵۰ درصد محاسبه شده که یک مقدار تاریخی برای رشد اجاره مسکن در شهر تهران محسوب میشود. به این ترتیب رشد تاریخی اجارهبها نیز در کاهش حباب قیمت مسکن دخیل بوده است.
در سالهای اخیر به دنبال جهش قیمت مسکن و از آنجا که رشد اجارهبها با فاصله از شروع جهش مسکن رخ داد، عایدی اجاره بهتدریج برای مالکان کاهش یافت. عایدی سالانه متعارف اجاره آپارتمان مسکونی بین ۴ تا ۶ درصد از ارزش روز ملک است اما در سالهای اخیر چون سرعت رشد قیمت مسکن بیش از سرعت رشد اجارهبها بود، عملا این عایدی در بسیاری از مناطق مصرفی شهر تهران کاهش پیدا کرده بود. به این ترتیب موجران درصدد احیای عایدی خود برآمدند و آنچه به شکل افزایش قابل توجه اجارهبها در بهار امسال منعکس شد، در واقع تلاش برای رساندن عایدی به حداقل نرخ متعارف سالانه یعنی چهار درصد از ارزش ملک بود. البته دادههای موجود نشان میدهد این فاصله در بهار ۱۴۰۰ هنوز بهطور کامل پر نشده است اما مقدار عایدی اجاره در شهر تهران با رشد قابل توجه در این فصل بهبود پیدا کرد و به ۵/ ۳ درصد رسید.
فعالان بازار مسکن معتقدند کاهش عایدی اجارهداری به دلیل جاماندن رشد اجاره از مسکن سبب از بین رفتن جذابیت اجارهداری در نظر برخی موجران شده بود اما به دنبال رشدی که در ابتدای امسال روی ارقام اجارهبها اعمال شد، این عایدی بهبود پیدا کرده است. این وضعیت میتواند موجب تحریک تقاضای اجارهداری در بازار مسکن شود و به افزایش عرضه در این بازار بینجامد.
با بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار امسال وضعیت حبابسنج از حالت انفجاری خارج شده و به زیر مرز ۳۰ واحد رسیده است اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. این مقدار ۲۹ واحد است و این در حالی است که سقف نسبت متعارف حبابسنج مسکن در شهر تهران در طول سه دهه گذشته ۲۴ واحد بوده است. بنابراین اکنون میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که نسبت مذکور تا رسیدن به محدوده متعارف باید بهتدریج کاهش پیدا کند. این کاهش هم از طریق کاهش قیمت مسکن (صورت کسر) و هم از طریق افزایش اجارهبها (مخرج کسر) ممکن است. در واقع هر یک از این دو رخداد میتواند به کاهش سایز حباب قیمت مسکن در تهران کمک کند.
اما از آنجا که رشد اجارهبها در عین اینکه تابعی از قیمت مسکن است، به استطاعت متقاضیان اجاره خانه نیز ارتباط دارد، محدوده تغییرات اجارهبها با محدودیت روبهروست. بنابراین به نظر میرسد در ماههای پیش رو در صورتی که اتفاق غیرمنتظرهای در فضای اقتصاد کلان یا پیرامون متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها رخ ندهد، میتوان روی کاهش قیمت واقعی مسکن و بهبود تدریجی نسبت مذکور تا رسیدن به نقطه ایدهآل یعنی برگشت میانگین نرخ پرش چند است؟ کامل بازار از اضافهپرش امیدوار بود. در واقع چربیسوزی بازار مسکن هنوز به سرانجام نرسیده و تا رسیدن نسبت حبابسنج به بیشترین مقدار متعارف (حداکثر ۲۴ تا ۲۵ واحد)، میتواند ادامه پیدا کند.
این محاسبات آماری همچنین نشان میدهد دستکم تا ابتدای تابستان امسال قیمت در بازار مسکن تهران در سطح نامتعارف و بازار، حبابی بوده است.
حباب مسکن در کدام مناطق بزرگتر است؟
مقایسه اندازه حباب قیمت مسکن در مناطق مختلف شهر تهران نشان میدهد در مناطق جنوبی پایتخت یعنی مناطق ۹ تا ۲۰ نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار امسال بهطور متوسط ۲۹ واحد بوده و این در حالی است که در پنج منطقه لوکس و مصرفی نیمه شمالی شهر یعنی مناطق یک تا ۵ این حباب به مراتب بزرگتر و حدود ۳۵ واحد بوده است.
در کنار این مناطق، دو منطقه ۴ و ۵ واقع در منتهی الیه شرقی و غربی تهران با توجه به اینکه به واسطه پرمعامله بودن هم در شرایط رونق و هم در فاز رکود به منزله «پیشانی بازار مسکن» شناخته میشوند، بهطور جداگانه حبابسنجی شدهاند. این دو منطقه عموما بیش از یکپنجم معاملات ماهانه مسکن در کل شهر تهران را به خود اختصاص میدهند و از این بابت مناطق شاخص بازار نقل و انتقالات ملکی به شمار میآیند. متوسط نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار ۱۴۰۰ در دو منطقه مذکور ۳۲ واحد بوده است.
این دادهها تایید میکند که چون سرعت رشد قیمت مسکن در مناطق جنوبی نسبت به مناطق شمالی در طول سه سال گذشته به ویژه در مقطع شروع رونق (سال ۹۷) به مراتب کمتر بود، اکنون نیز حباب مسکن در این مناطق به مراتب کوچکتر است. همچنین در مناطق لوکس و گرانقیمت میانگین نرخ پرش چند است؟ اندازه این حباب به مراتب بزرگتر است. این موضوع سبب شده در ماههای اخیر تغییرات قیمت در شمال و جنوب شهر به نحوی پیش برود که رابطه بین قیمت مسکن در این دو محدوده به حالت متعارف بازگردد. در واقع طی چند ماه گذشته همواره سرعت رشد قیمت مسکن در نیمه جنوبی شهر از نیمه شمالی بیشتر بوده تا بهتدریج فاصله قیمتی شکل گرفته به حد مورد انتظار همیشگی میانگین نرخ پرش چند است؟ میانگین نرخ پرش چند است؟ بازگردد.
اما بهبود شش واحدی سایز حباب مسکن چه منفعتی برای خریداران و مستاجران دارد؟ پیش از هر چیز نزدیک شدن نسبت قیمت به اجاره مسکن سبب میشود به دنبال تخلیه حباب قیمت، سازندهها تمایل بیشتری به فروش واحدهای تکمیل شده خود پیدا کنند. در سه سال گذشته فاصله قیمت و اجاره مسکن به حدی افزایش یافت که در عمل بسیاری از سازندهها از عرضه ملک خود به بازار برای فروش منصرف شدند اما از ابتدای امسال تاکنون با برقراری ثبات نسبی در بازار مسکن، تمایل آنها برای فروش آپارتمانهای تکمیل شده بهتدریج در حال افزایش است. بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن نیز میتواند انگیزه سازندهها را برای آشتی با بازار مسکن تقویت کند و به دنبال فروش واحدهای تکمیل شده، جریان تخریب و نوسازی به عنوان حلقه دیگری از زنجیره بازار مسکن بهبود پیدا خواهد کرد.
منفعت دوم بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن نیز عاید کسانی میشود که با قصد اجارهداری خانه خریدهاند. عایدی اجارهداری پارسال به ۸/ ۲ درصد از ارزش ملک افت کرده بود که این مقدار در بهار به ۵/ ۳ درصد رسیده است. چنین بهبودی میتواند انگیزه عرضه آپارتمانهای اجاری را افزایش دهد و مستاجران نیز از افزایش عرضه منفعت کسب کنند؛ کمااینکه محدود شدن حجم آپارتمان اجاری در میانگین نرخ پرش چند است؟ نهایت به ضرر مستاجران تمام میشود و خود میتواند زمینه تندتر شدن شیب رشد اجارهبها شود. این در حالی است که بهبود نسبت قیمت به اجاره در عین اینکه برای موجران عایدی دارد، نفع مستاجران را نیز از بابت عرضه با حجم معقول و متناسب با تقاضا تامین میکند.
تهرانیها دچار ابرفقر مسکن هستند؟
دادههای مربوط به میانگین اجارهبهای سالانه هرمترمربع آپارتمان مسکونی در بهار ۱۴۰۰ نشان میدهد امسال بسیاری از ساکنان پایتخت دچار ابرفقر مسکن هستند.
بیشترین اجارهبهای ماهانه یک مترمربع آپارتمان مسکونی در شهر تهران به لوکسترین منطقه پایتخت یعنی منطقه یک تعلق دارد. در این منطقه اجاره هر مترمربع آپارتمان حدود ۱۵۰هزار تومان است و با توجه به اینکه میانگین متراژ مورد تقاضا در این منطقه ۱۲۰ مترمربع است، امسال به طور متوسط ماهانه ۱۸میلیون تومان اجاره توسط مستاجران این مناطق و دو منطقه نسبتا لوکس مجاور آن یعنی مناطق ۲ و ۳ پرداخت میشود. البته بخشی از این رقم میتواند در قالب ودیعه و بخشی به صورت اجاره ماهانه پرداخت شود که فرمول «هر یکمیلیون تومان ودیعه معادل ۳۰هزار تومان اجاره» مبنای این تبدیل است. در دو منطقه چهار و پنج که یکی از مقاصد اصلی مستاجران از طبقه متوسط درآمدی به شمار میآید، میانگین اجاره ماهانه هر مترمربع آپارتمان ابتدای امسال به ۱۰۰هزار تومان رسیده است. اگر مساحت متوسط ۹۰ مترمربعی مبنای محاسبه تقاضای مسکن در این مناطق قرار گیرد، اجارهبهای پرداختی ماهانه در این مناطق به طور متوسط حدود ۹میلیون تومان است. در مناطق جنوبی شهر نیز میانگین اجاره ماهانه پرداختی به شکل ترکیبی از ودیعه و اجاره با احتساب مساحت میانگین ۸۰ مترمربعی حدود ۳ تا ۴میلیون تومان است.
بر اساس اعلام برنامه اسکان بشر ملل متحد (هبیتات) اگر فرد بیش از ۳۰درصد درآمد ماهانه خود را به پرداخت هزینه تامین مسکن اختصاص دهد، دچار فقر مسکن است. به این ترتیب با توجه به سطح حقوق و دستمزد در امسال به نظر میرسد نه تنها اغلب خانوارهای مستاجر بیش از این میزان اجاره میپردازند، بلکه بسیاری از آنها نزدیک به تمام درآمد خود از ناحیه حقوق و دستمزد را به پرداخت اجاره اختصاص میدهند و دچار ابرفقر مسکن هستند.
دیدگاه شما