با یک مثال، تحلیل فاندمنتال را برای شما بهتر توصیف میکنیم. تصور کنید که قصد دارید بر روی سهام خاصی سرمایه گذاری کنید. پیش از هر چیزی باید میزان درآمد آن شرکت، ترازنامه مالی یا جریانات نقدی آن را بررسی نمایید تا متوجه شوید که وضعیت مالی شرکت به چه صورت است. پس از آن میتوانید با نگاهی بازتر، رقبای آن شرکت را نیز پیگیری کنید. مثلا اگر قصد دارید سهام یک شرکت خودروسازی را خریداری کنید، بهتر است شرایط مالی سایر شرکتهای خودروسازی را نیز در نظر بگیرید، شاید آنها شرایط بهتری برای سرمایه گذاری داشته باشند. بدین ترتیب میتوانید گزینههایی که در شرایط مناسبی نیستند را حذف نموده و در انتها به انتخاب نهایی برسید و بر روی آن سهام یا ارز سرمایه گذاری کنید.
تحلیل فاندامنتال ارز های دیجیتال (تحلیل بنیادین)
بحثهای زیادی در مورد چگونگی انجام تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری در جوامع مربوط به رمزارز شکل گرفته است و در سراسر اینترنت و در سایتهایی مانند Facebook و Reddit و توئیتر این بحثها را میبینیم. کریس بورنیسک کتابی عالی را با عنوان «دارایی رمزارز: راهنمای نوآورانه سرمایهگذاری برای بیت کوین و فراتر از آن» منتشر کرد و این اولین بار بود که به جای رمزارز (Cryptocurrency)، از عبارت دارایی رمزارزی (Cryptoasset) برای توصیف داراییهای مبتنی بر فناوری بلاکچین و لجرهای توزیع شده استفاده میشد. او در این کتاب، روشهای مناسبی برای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال ارائه میدهد.
بسیاری از داراییهای دیجیتال، از نظر منطقی یا فیزیکی، نوعی شبکه هستند. برخی از بلاکچینها نیز یک نود یا گره غیرمتمرکز هستند و دارای همان کد منبع باز هستند. این گرهها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند تا تمام اطلاعات یکسان در امنیت نگه داشته شوند و همه گرهها دادههای یکسان را ذخیره کنند. این بلاکچینها شبکههای فیزیکی هستند. داراییهای رمرزارز، توکنهای دارای پروتکل هستند. کاربران آنها با هم چند پروتکل یا خدمات را ارائه میدهند و روی یک پلتفرم بلاکچین مانند اتریوم یا EOS اجرا میشوند اما این توکنها ذاتاً بلاکچین نیستند. این داراییهای رمزارزی هنوز نوعی شبکه محسوب میشوند.
صرف نظر از اینکه آیا یک رمزارز یک شبکه منطقی یا فیزیکی است، ارزش اصلی یک رمزارز از ماهیت شبکه آن نشأت میگیرد. بیشتر افراد جامعه رمزارزها به این واقعیت واقف هستند که دارایی رمزارز به خاطر اثرات شبکه آن ارزش دارد. اثر شبکه، تأثیر مثبتی است که در اقتصاد و تجارت نقش آن به خوبی شرح داده شده است که در آن یک کاربر اضافی کالا یا خدمات، ارزش آن محصول را برای دیگران به وجود میآورد. اگر تأثیرات شبکه بر قیمت رمزارزهای موجود را باور کنیم، قانون متکالف (Metcalfe) نیز نقشی مهم در ارزشگذاری و تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال خواهد داشت.
قانون متکالف (Metcalfe)
اگر بخواهیم از این واقعیت استفاده کنیم که فعالیت شبکه کلید فهمیدن ارزش به دست آمده دارایی رمزارز است، بنابراین باید قانون متکالف را درک کنیم. این قانون میگوید که ارزش شبکه متناسب با تعداد کاربران به توان 2 است. به عبارت سادهتر، هرچه تعداد بیشتری از افراد از یک رمزارز استفاده کنند، به دلیل تأثیر شبکه، ارزش آن رمزارز بیشتر میشود. با افزایش تعداد کاربران به صورت خطی، ارزش شبکه هندسی (توان 2) رشد میکند. به عنوان مثال، اگر تعداد کاربران متصل یک شبکه دو برابر شود، ارزش شبکه 4 برابر افزایش مییابد. به همین دلیل درک فعالیت این شبکه مهم است، بنابراین میتوانیم این قانون را یک قانون کلیدی برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بدانیم. توانایی رشد غیرخطی برای درک ارزش داراییهای رمزارز نیز مهم است.
7 شاخص و نرخ مورد استفاده برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
در بسیاری از شرکتها از تحلیل فاندامنتال به عنوان یکی از سه جنبه مهم در رویکرد سرمایهگذاری استفاده میشود. این شرکتها از 3 شاخص و 4 نرخ در این نوع تحلیل استفاده میکنند:
- آدرس منحصر به فرد (روزانه)
- ارزش معاملات (روزانه)
- هزینه استخراج یا ماین (روزانه)
هر شاخص یک روند را نشان میدهد: افزایش، کاهش یا روند افقی. اگر روند افزایشی باشد، بازار گاوی است. اگر کاهشی باشد، بازار خرسی است. اگر روند افقی یا هموار باشد، بازار خنثی است.
- نرخ NVT – که اگر کمتر از 15 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 25 باشد، بازار خرسی است.
- نرخ MVRV – که اگر کمتر از 1.5 باشد، پس ارزش کالا در بازار کمتر از حد معمول است و اگر بیشتر از 3.5 باشد، ارزش کالا بیشتر از حد معمول است.
- Mayer Multiple – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 2.4 باشد، بازار خرسی است.
- نرخ استخراج P/BE – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی است.
هر یک از این نرخها، دو آستانه، یعنی آستانه بالا و آستانه پایین دارند. دیگران ممکن است از آستانههای مختلف استفاده کنند، اما این دو، عواملی هستند که به نظر برای تصمیمگیری بهتر هستند. بیایید کمی بیشتر در این مورد بحث کنیم.
نرخ ارزش شبکه به معاملات (NVT) – نرخP / E بازار کریپتو
یکی از اساسیترین نرخهای قابل درک برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ ارزش شبکه به معاملات است. این نرخ، ارزش شبکه، یعنی آنچه را که در بازار اصلی در فضای سهمها به حساب میآید، توسط تراکنشهای شبکه تقسیم میکند. ما میخواهیم رابطه بین ارزش شبکه کلی و چگونگی ارتباط آن با فعالیت شبکه را ببینیم. این نرخ معمولاً «نرخ P / E برای ارز دیجیتال» نامیده میشود؛ زیرا یکی از اساسیترین معیارها برای تعیین ارزش فاندامنتال است. اگر یک دارایی دیجیتال از ارزش شبکه بسیار بالا (به عنوان مثال ارزش بازار) و فعالیت شبکه پایین برخوردار باشد، پس نرخ NVT بالایی خواهد داشت. اگر یک دارایی دیجیتال ارزش شبکه متوسط و فعالیت شبکهای بالایی داشته باشد، آنگاه نرخ NVT کمتری خواهد داشت.
شاخص منحصر به فرد شبکه (روزانه)
یکی دیگر از شاخصهای مهم در تحلیل فاندامنتال رمزارزها شاخص منحصر به فرد شبکه است. آدرس های منحصر به فرد یک شاخص اساسی مهم است؛ زیرا نشان میدهد که در هر روز مشخص چه تعداد افراد از شبکه استفاده میکنند. ما میخواهیم برای دیدن ترند، این شاخص را رعایت کنیم. اگر ترند بالا باشد و استفاده از شبکه نیز بالا باشد، میتوان انتظار داشت که ارزش شبکه بالا رود.
برعکس، اگر ببینیم آدرس های منحصر به فرد در حال کم شدن است، پس از آن کم استفاده میشود و میتوان انتظار داشت که ارزش شبکه کم شود. اگر به تعریف قانون متکالف نگاهی بیندازیم، میبینیم که تعداد کاربران نقش مهمی در تعیین ارزش یک شبکه ایفا میکند. ما به جای اینکه سعی کنیم مقدار دقیق شبکه را برای هر تعداد کاربر اختصاص دهیم، از روندها استفاده میکنیم. مثلاً آیا آن روز افراد بیشتری از شبکه استفاده میکنند یا کمتر؟
شاخص ارزش معاملات شبکه (روزانه)
تحلیل آدرسهای منحصربهفرد مورد استفاده روزانه فقط نیمی از تصویر جامع را در رابطه با فعالیت شبکه به شما میدهد. اگر میخواهید ارزش را ارزیابی کنید، پس باید بررسی کنید که چه مقدار ارزش در طی یک بازه زمانی مشخص منتقل میشود. شاخص ارزش معامله شبکه نشان میدهد که ارزش منتقلشده از طریق شبکه رو به افزایش است، در حال سقوط است یا پایدار است. اگر ارزش روزانه در حال افزایش است، باید ارزش کلی شبکه نیز در حال افزایش باشد. در مقابل، اگر ارزش سقوط کند، ارزش شبکه تحلیل فاندمنتال نیز در حال سقوط است. این شاخص برای نشان دادن یک روند استفاده میشود. هر چه مقدار رمزارز بیشتری از طریق شبکه منتقل شود، شبکه باارزشتر میشود.
نرخ MVRV
نرخ MVRV نسخه تخصصیتر NVT Ratio است و رابطهای بین ارزش بازار شبکه (ارزش بازار) نسبت به ارزش واقعی آن است و نقش بسیار مهمی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ایفا میکند. این معیار نوعی محاسبه ارزش بازار است که در آن ارزش و قیمت کوین بر اساس قیمت بازار بیت کوین (که آخرین کوین معاملهشده محسوب میشود) تعیین میشود. این محاسبات، کوینهای از دست رفته را حذف و قیمتی را برای مبنای هزینه تجمعی ایجاد میکند که به یک سرمایهگذار کمک میکند سطح حمایت واقعی قیمت را بر اساس معاملات گذشته ببیند.
کوینهای از دست رفته باعث انحراف در میانگین و نرخ MVRV میشوند و این نرخ سعی میکند این انحراف را حذف کند. این نرخ به دست نیک کارتر از شرکت سرمایهگذاری Castle Island Ventures ایجاد شده و در مقالهای به نام «نرخ بازار به ارزش بیت کوین (MVRV)» بیان شده است. این نرخ به این دلیل به خوبی کار میکند چون به استثناء برخی موارد حاشیهای، نمایش بهتری از ارزش شبکه را ارائه میدهد.
نرخ چندگانه مایر
نرخ Mayer Multiple یکی از نرخهای ثابت بعد از NVT Ratio است. کلمه مایر به خاطر نام Trace Mayer، یکی از اولین سرمایهگذاران و تحلیلگران بیت کوین روی این نرخ گذاشته شد. این معیار یک برآوردکننده آماری است که نشان میدهد سطح قیمت در رابطه با الگوهای معاملاتی گذشته آن با استفاده از میانگین حرکت 200 روزه مشترک چقدر است. به عبارت ساده، نرخ چندگانه مایر یا به اختصار MM از طریق زیر محاسبه میشود:
Mayer Multiple = Price / 200DMA
نرخ چندگانه مایر برابر است با قیمت تقسیم بر میانگین متحرک 200 روزه
به عنوان مثال، امروز نرخ چندگانه مایر 0.89 است ($6,373.85 / $7,142.22). اگر MM2.4 باشد، بازار خرسی است. این محاسبات همچنین هر روز دادهها را با مقادیر جدید پیوند میدهد تا نشان دهد که چه درصدی از شاخص امروز برای یک سرمایهگذاری 1 ساله مناسب است. امروز نرخ MM مقدار 0.89 است که بیشتر از 77 درصد زمان یک سال اخیر است. این نرخ بسیار ارزشمند است.
نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج
یکی تحلیل فاندمنتال دیگر از شاخصهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج است. این نرخ قیمت دارایی رمزارز را با هزینه استخراج مقایسه میکند. این نرخ فقط برای کوینهای استخراجشده کار میکند نه توکنها یا کوینهایی که از قبل استخراج شدهاند. بیشتر اوقات، این نرخ با یکی از رمزارزها، مانند بیت کوین یا اتر مورد استفاده قرار میگیرد.
به عنوان مثال، اگر بیت کوین با 6400 دلار معامله میشود و قیمت سر به سر استخراج 7000 دلار است، این نرخ معادل 0.91 میشود که از تقسیم دو عدد بر هم به دست میآید. اگر این عدد کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی است.
این نرخ به دو دلیل محبوب است. دلیل اول این است که سیستم استخراج یک سیستم بسته و پویا است که همواره به دنبال دستیابی به تعادل است. اگر هزینه استخراج از قیمت بالاتر باشد، برخی از ماینرها استخراج را کنار میگذارند؛ زیرا سودآور نیست. آنها منتظر خواهند ماند تا اعداد برای استخراج به سمت سوددهی بروند.
اگر قیمت به مراتب بالاتر از هزینه استخراج باشد، آنگاه استخراجگران جدیدی کار خود را شروع میکنند؛ چراکه پتانسیل سودآوری بالایی را میبینند. این استخراجکنندگان جدید الگوریتم را مجبور به افزایش پیچیدگی میکنند و این مسئله، کار را برای استخراج سختتر و گرانتر میکند.
دلیل دوم محبوبیت این نرخ آن است که به خوبی روی زمان گذشته کار میکند. تحقیقات انجامشده توسط شرکت Fundstrat نشان میدهد که اگر یک سال بعد به قیمت بیت کوین نگاهی بیندازید، شانس صحیح بودن محاسبات به دست آمده در این نرخ بسیار بالا است. روی صحت این نرخ و رابطه آن با قیمت و استخراج در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بحثهای زیادی شده است. بسیاری معتقد نیستند که بین این دو رابطهای وجود داشته باشد.
شاخص هزینه استخراج
قبلاً برخی از کاربران برای هر تراکنش در شبکه بیت کوین بیش از 50 دلار پرداخت میکردند. در اواسط ژانویه سال 2018 این نرخ دچار سقوط شد. علت این مسئله، کاهش معاملات بود و علت آن نیز خرابی در داخل شبکه بود. با کاهش فعالیت انتظار میرود که ارزش شبکه نیز کاهش پیدا کند. این مسئله یک شاخص خرسی برای شبکه بیت کوین بود.
در نمودار زیر مشاهده میکنید که در آگوست 2018 روند شروع به صعود کرده است و افزایش تقاضا، افزایش فعالیت شبکه و روند رو به رشد کاملاً مشهود است. این نمایانگر یک شاخص صعودی برای بیت کوین است.
همانطور که مشاهده میکنید، هزینه استخراج یک شاخص مهم است و یک بُعد از بازار را نشان میدهد و یک تصویر کلی از بازار را معرفی میکند.
سخن پایانی
ما در این مطلب نگاهی به تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و شاخصهای مهم در آن انداختیم. از این 3 شاخص و 4 نرخ در چهارچوب اصلی تحلیل فاندامنتال استفاده میشود. در حال حاضر، رمزارزها به قدری با یکدیگر ارتباط دارند که از شبکه بیتکوین برای تعیین نمای کلی بازارهای رمزارزی استفاده میگردد. این معیارها در حال حاضر برای ارزیابی هر رمزارز استفاده نمیشود و ممکن است در آینده تغییر کنند، اما در حال حاضر برای یک ایجاد یک تصویر جامع و نمای کلی به خوبی کار میکنند و شما میتوانید از آنها برای تحلیل فاندامنتال خود استفاده کنید.
تحلیل فاندمنتال
برای اینکه بتوانید در بازار ارز دیجیتال یا کریپتوکارنسی به موفقیت برسید باید بتوانید وضعیت بازار را به خوبی تحلیل کنید. یکی از تکنیکهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است که یکی از بهترین روشهای تحلیل بازار است. در این روش باید نسبت به آنچه که میخواهید الگوریتمهای خاصی به کار ببرید. آشنایی با شیوههای تحلیل این بازار میتواند عملکرد شما را نسبت به دیگران بهبود بخشد و این بهبود در عملکرد میتواند شما را به موفقیت و کسب سود بیشتر یاری دهد.
در این مطلب ما قصد داریم شما را با یکی از انواع تحلیلهای بازار آشنا کنیم. با داشتن اطلاعات کافی در مورد این نوع شیوه تحلیل بازار ارز دیجیتال میتوانید در مواقع لازم ارزهایی را خریداری کنید و هر زمان که موقعیت برای معامله خوب بود؛ آنها را بفروشید.
آشنایی با تحلیل فاندامنتال
زمانی که حرف از سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال به میان میآید، میتوان گفت که هیچ گونه منطق یا علت خاصی در پشت آنها نیست و فرمول مخصوصی برای موفقیت به صورت صددرصد در این بازار وجود ندارد. اما با این وجود فعالان و سرمایه گذاران خبره در این عرصه الگوهای مخصوص تکرارشونده و ابزارهای مختلف تحلیلی را به وجود آوردهاند تا شانس خود را در این بازار بیشتر کنند و احتمال موفقیت خودشان را تحلیل فاندمنتال بالاتر ببرند. در میان این ابزارها، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی از سایر الگوها بیشتر جواب داده است که با مطالعه ادامه مطلب با تحلیل دوم یعنی تحلیل فاندمنتال آشنا خواهید شد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یک روشی است که به وسیله آن میتوان ارزش ذاتی موجود در یک دارایی را ارزیابی نمود، حال این دارایی ممکن است یک ارز دیجیتال باشد یا سهام بورس. در این تکنیک عواملی را که بر روی قیمت آینده تحلیل فاندمنتال یک دارایی تاثیر میگذارد را مورد بررسی قرار میدهند و با کمک این روش میتوانند ارزش حدودی هر دارایی را تخمین بزنند. این کار به آنها کمک میکند تا متوجه شوند، در حال حاضر ارزش یک دارایی بالاتر از ارزش واقعی آن است یا در موقعیتی قرار دارند که ارزش دارایی از ارزش واقعی آن کمتر است. با استفاده از این تحلیل میتوان نتایجی را به دست آورد که به سود بیشتری بدین وسیله برسید.
با یک مثال، تحلیل فاندمنتال را برای شما بهتر توصیف میکنیم. تصور کنید که قصد دارید بر روی سهام خاصی سرمایه گذاری کنید. پیش از هر چیزی باید میزان درآمد آن شرکت، ترازنامه مالی یا جریانات نقدی آن را بررسی نمایید تا متوجه شوید که وضعیت مالی شرکت به چه صورت است. پس از آن میتوانید با نگاهی بازتر، رقبای آن شرکت را نیز پیگیری کنید. مثلا اگر قصد دارید سهام یک شرکت خودروسازی را خریداری کنید، بهتر است شرایط مالی سایر شرکتهای خودروسازی را نیز در نظر بگیرید، شاید آنها شرایط بهتری برای سرمایه گذاری داشته باشند. بدین ترتیب میتوانید گزینههایی که در شرایط مناسبی نیستند را حذف نموده و در انتها به انتخاب نهایی برسید و بر روی آن سهام یا ارز سرمایه گذاری کنید.
هدف از فاندامنتال
هدف اصلی در این تحلیل به وجود آوردن یک قیمت اصلی برای رمز ارزها، سهم یا داراییهای دیگر و مقایسه آن با قیمت فعلی آن است. بدین معنی که ابتدا باید یک ارزشی برای آن سهم در نظر بگیرید، اگر قیمتی که به دست آوردید از قیمت آن ارز یا سهم بالاتر باشد، بدین معنی است که ارزش کنونی آن ارز در حال حاضر پایینتر از ارزش واقعی بوده و ممکن است در آینده رشد کند.
اما اگر قیمتی که به دست آوردید از قیمت کنونی پایینتر بود در اینجا ممکن است ارزش آن دارایی کم کم پایین آید. در اینجا متوجه خواهید شد که آن سهام یا ارز ممکن است افت داشته باشد و برای رفع آن قدمی برمیدارید. این اطلاعات و دادهها میتواند به افراد کمک کند تا در هنگام معامله و تبادل ارزها تصمیمات بهتری بگیرند و آگاهانهتر عمل کنند. در این صورت احتمال شکست در آنها کاهش خواهد یافت.
اندیکاتورهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که گفتیم، سرمایه گذاران و کاربران بازارهای مختلف مالی، تلاش میکنند تا با استفاده از ابزارها و روشهای مختلف، روند بازار را به صورت کلی پیش بینی کنند و در واقع حرکت بعدی بازار را تحلیل نمایند. این ابزارها اندیکاتورها یا نشانگرهایی هستند که در هر دو شیوه تحلیل بازار از آنها استفاده میشود. در تحلیل فاندامنتال مهمترین اندیکاتورها عبارتند از:
- سود سهم
- نسبت قیمت ارز به درآمد
- نسبت میزان قیمت ارز به ارزش دفتری آن
- نسبت میزان قیمت سهام به درآمد به رشد
هر کدام از این ابزارها معانی مختلفی دارند و با آوردن مثالهایی میتوان آنها را برای کاربران قابل درک نمود. برای اینکه این مفاهیم را بهتر بشناسید، مطالب بعدی ما را دنبال کنید. ما در مطالب بعدی هر کدام از این اندیکاتورها را برای تحلیل بنیادی به شما معرفی میکنیم.
جمع بندی
به طور کلی دو روش برای تحلیل بازارهای مالی وجود دارند که سرمایه گذاران و کاربران این بازارها از این دو روش برای پیش بینی آینده بازار استفاده میکنند. گفتنی است که بدین صورت نیست که افراد مجبور باشند از یک نوع تحلیل برای پیش بینی روند بازار استفاده کنند. آنها میتوانند همزمان از تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال برای این کار استفاده کنند و بدین وسیله به نتایج مطمئنی دست پیدا کنند.
اگر شما هم میخواهید در این بازار رشد کنید و کسب درآمد خوبی داشته باشید لازم است که با این دو نوع تحلیل به خوبی آشنا شوید. ما در این مقاله از صرافی سی بیت سعی کردیم نوعی از تحلیلهای بازار ارز دیجیتال به نام تحلیل بنیادی را به شما معرفی کنیم و هدف اصلی از این تحلیل را برای شما بیان کنیم. این دو نوع تحلیل بهترین روش برای کسب دارایی سرمایه گذاران است که با هم تفاوتهایی دارند.
تحلیل و تجزیه بنیادی (فاندمنتال) و معیار های آن
تحلیل بنیادی و یا فاندمنتال ارز دیجیتال شامل بررسی عمیق اطلاعات موجود در مورد یک دارایی مالی است. هدف از تحلیل بنیادی این است که به این نتیجه برسید که ارزش دارایی شما چقدر است؟ بعد از تحلیل و بررسی، می توانید از بینش های خود برای اطلاع از موقعیت های معاملاتی خود استفاده کنید. معامله دارایی ها به اندازه نوسانات ارزهای رمزنگاری شده به مهارت خاصی نیاز دارد. داشتن استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تجزیه و تحلیل فنی، می تواند به عنوان راه حلی برای انجام معاملات باشد. وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، می توان از برخی تخصص ها در بازارهای مالی قدیمی استفاده کرد. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال از همان شاخص های فنی استفاده می کنند که در معاملات فارکس، سهام و کالا وجود دارد. ابزارهایی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands به دنبال پیش بینی رفتار بازار بدون در نظر گرفتن دارایی مورد معامله هستند. به این ترتیب، این ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در فضای رمزنگاری نیز بسیار محبوب هستند.
تحلیل بنیادی (FA) چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی و یا فاندمنتال روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین “ارزش ذاتی” یک دارایی یا شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این است که دارایی یا مشاغل مزبور بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش هستند. سپس معامله گران می توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک موقعیت های معاملاتی استفاده کنند.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که علم دقیق و مشخصی برای معامله کردن در بازارهای مالی از جمله بورس، سهام و بازار ارز دیجیتال وجود ندارد که اگر چنین استراتژی دقیقی وجود داشت، قطعا تاکنون بازیگران وال استریت توانسته بودند فرمول های دقیق برای خرید و فروش بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری را داشته باشند. آن دسته از افرادی که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال انجام می دهند نیاز به داشتن یک سری ابزار و روش های تحلیل فاندامنتال به جای فرمول های دقیق دارند. کاربران تحلیل تکنیکال می توانند روند قیمت آینده را براساس عملکرد گذشته دارایی ها پیش بینی کنند. این کار را با استفاده از الگوهای شمعدانی و شاخص های اساسی بدست می آورند.
تحلیلگران بنیادی عموماً به معیارهای معامله نگاه می کنند تا ارزش واقعی شاخص های مورد استفاده که شامل سود هر سهم، یا نسبت قیمت به درآمد است.
در ادامه به بررسی برخی معیارهای تحلیل بنیادی ارز دیجیتال می پردازیم که از جمله این معیارها می توان به معیارهای درون زنجیره ای و تعداد تراکنش ها اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این معیارها ادامه مقاله را با ما همراه باشید.
معیارهای درون زنجیره ای
ابزارهای درون زنجیره ی معیارهایی هستند که با ارائه داده های ایجاد شده توسط بلاک چین قابل مشاهده هستند. ما می توانیم خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها این کار را انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر داریم و نمی خواهیم زمان یا منابع خود را در این کار هدر دهیم.
یک راه حل ساده تر این است که اطلاعات را از وب سایت ها یا API هایی که به طور خاص برای اطلاع از تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند، کسب کنید. برای مثال، تحلیل درون زنجیره ای COINMARKET CAP از بیت کوین اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار می دهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.
تعداد تراکنش ها
تعداد تراکنش ها معیار خوبی برای انجام فعالیت در یک شبکه است. اما باید یک نکته را در مورد این معیار در نظر گرفت که ممکن است در مورد آدرس های فعال، یک طرف برای افزایش فعالیت های زنجیره ای، به انتقال پول بین کیف پول خود بپردازد.
حجم معامله
حجم معامله نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، حجم معامله به ما می گوید که چقدر حجم ارز در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم، به ارزش هر کدام 50 دالر در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دالر بود. ما می توانیم آن را با ارز فیات مانند USD اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد اصلی پروتکل اتریوم اندازه گیری کنیم.
آدرس های فعال
آدرس های فعال آدرس های بلاک چین هستند که در یک دوره معین فعال هستند. رویکردهای محاسبه این امر متفاوت است اما یک روش رایج این است که فرستنده و گیرنده هر تراکنش را در دوره های معین (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) شمارش کنیم. برخی همچنین تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت تجمعی مورد بررسی قرار می دهند، به این معنی که آنها کل آدرس را در طول زمان ردیابی می کنند.
هزینه های پرداخت شده
شاید برای برخی از دارایی های رمزنگاری شده، هزینه های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما اطلاعاتی بدهد. ما می توانیم آنها را به عنوان یک پیشنهاد در حراج در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت کرده تا معاملات آنها به موقع ثبت شود. کسانی که مزایده بیشتری را انجام می دهند، معاملات خود را زودتر تأیید (استخراج) می کنند، در حالی که پیشنهاد دهندگان پایین تر باید منتظر بمانند.
برای ارزهای رمزنگاری شده با کاهش برنامه های منتشر شده، این یک معیار جالب برای مطالعه است. بلاکچین های اثبات کار پاداش بلاک ارائه می دهند. در تحلیل فاندمنتال برخی موارد، از پاداش بلوک و هزینه های معامله تشکیل شده است. پاداش بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در مواردی مانند نصف شدن بیت کوین).
از آنجا که هزینه استخراج به مرور زمان افزایش می یابد، پاداش بلوک به آرامی کاهش می یابد. منطقی است که هزینه معاملات باید افزایش یابد. در غیر این صورت، استخراج کنندگان با ضرر کار کرده و شروع به قطع شبکه می کنند. این کار تاثیر منفی بر روی امنیت معیارهای درون زنجیره ای دارد.
هش ریت و حجم استیک شده
بلاک چین ها امروزه از الگوریتم های اجماع متفاوتی استفاده می کنند که هر یک مکانیزم های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این ها نقش مهمی در ایمن سازی شبکه دارند، استفاده از این داده ها می تواند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل داشته باشد.
نرخ هش یا همان هش ریت به عنوان معیاری برای کیفیت شبکه در ارزهای رمزنگاری شده اثبات کار استفاده می شود. هرچه نرخ هش بیشتر باشد، احتمال انجام حمله 51% در شبکه بلاکچین دشوارتر است.
عواملی که می توانند هزینه های کلی استخراج را تحت تأثیر قرار دهند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده است. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، قدرت محاسبه) نیز می تواند اثرگذار باشد.
معیارهای پروژه
در مورد معیارهای زنجیره ای با داده های قابل مشاهده بلاک چین، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود) و وایپ پیپر توجه می کند.
وایت پیپر
توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه ای را مطالعه کنید، وایت پیپر سندی است که به ما یک نمای کلی از پروژه ارزهای رمزنگاری شده می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را مشخص کند و در حالت ایده آل به ما بینشی در مورد موارد زیر ارائه دهد:
- تکنولوژی کاربردی
- موارد استفاده مورد نظر برای رسیدگی به آن
- نقشه راه برای ارتقاء و ویژگی های جدید
- طرح عرضه و توزیع سکه یا توکن
تیم پشتیبانی
اگر یک تیم خاص در پشت شبکه ارزهای رمزنگاری شده وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن می تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم را برای به ثمر رساندن پروژه دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً در این صنعت موفق عمل کرده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به مراحل پیش بینی شده آنها کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری مشارکت داشته اند؟
در صورتی که تیمی وجود نداشته باشد، باید در مورد اینکه جامعه توسعه دهندگان چگونه است، بررسی کرد. در صورتی که پروژه دارای GitHub عمومی است، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چقدر فعالیت وجود دارد.
بررسی رقبا
یک وایت پیپر قوی باید به ما کاربردهای یک ارز دیجیتال و ویژگی های آن را نشان دهد. در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های قدیمی که به دنبال جایگزینی آن است مهم است. در حالت ایده آل، تجزیه و تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که در دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود، می تواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.
توکنیزه و توزیع اولیه
برخی از پروژه ها به عنوان یک راه حل یک مشکل، توکن ایجاد می کنند. به این معنا که پروژه به تنهایی قابل اجرا نیست، اما نشانه مربوط به آن ممکن است در این زمینه کاربرد چندانی نداشته باشد. به این ترتیب، مهم است که تعیین کنیم آیا این توکن از کاربرد واقعی برخوردار است یا خیر و به طور کلی، آیا این ابزار چیزی است که بازار وسیع آن را تشخیص می دهد و چقدر به احتمال زیاد به این ابزار ارزش می بخشد.
یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق ICO یا از طریق IEO بوده است یا کاربران می توانند با استخراج از آن استفاده کنند؟ در مورد مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران است. در مورد مورد دوم، ما می توانیم به شواهدی مبنی بر پیشرفت سازنده دارایی نگاه کنیم.
تمرکز بر توزیع ممکن است به ما در مورد هر گونه ریسک موجود کمک کند. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه شده فقط متعلق به تعداد کمی از طرفین باشد ممکن است به این تحلیل فاندمنتال نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است زیرا این طرفین در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.
معیارهای مالی
اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و آنچه قبلاً در آن معامله می شد، نقدینگی و غیره همه می توانند در تجزیه و تحلیل اساسی مفید باشند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، معیارهایی هستند که به مسائل اقتصادی و انگیزه های پروتکل دارایی رمزنگاری شده مربوط می شوند.
ارزش بازار
ارزش بازار با ضرب عرضه در گردش با قیمت فعلی محاسبه می شود. در اصل، این هزینه فرضی را برای خرید هر واحد در دسترس دارایی رمزنگاری نشان می دهد. سرمایه بازار به خودی خود می تواند گمراه کننده باشد. از نظر تئوری، صدور یک توکن بی فایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر تنها یکی از این توکن ها با 1 دالر معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دالر خواهد بود.
با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده ای برای تعیین پتانسیل رشد شبکه ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال احتمال رشد ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار پایینی دارند در مقایسه با رمز ارزهای با ارزش بازار زیاد، بیشتر می دانند. برخی دیگر معتقدند که ارزهای دیجیتالی دارای ارزش بازار بالا، دارای اثرات قوی تری در شبکه هستند، بنابراین شانس بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کم دارند.
نقدینگی و حجم
نقدینگی معیاری است برای سهولت خرید یا فروش دارایی. نقدینگی دارایی هایی هستند که هیچ گونه مشکلی برای خرید و فروش آن وجود ندارد. در واقع بازار نقدینگی بازار رقابتی است که مملو از درخواست ها و پیشنهادات است (که منجر به گسترش محدودتر پیشنهادات درخواست می شود).
مشکلی که ممکن است در بازارهای غیر نقدینگی با آن روبرو شویم تحلیل فاندمنتال این است که نمی توانیم دارایی های خود را با قیمت “عادلانه” بفروشیم. در واقع نشان دهنده این است که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و دو گزینه برای ما باقی می ماند: درخواست را پایین بیاورید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید.
حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چقدر ارزش در یک بازه زمانی معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند. آشنایی با نقدینگی می تواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد.
اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس پارامترهای شرکت است. از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط تغییرات قیمتها و داده های قیمتهای گذشته را در نظر می گیرد.
سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل را بر روی نمودار انجام می دهند. هدف از تجزیه و تحلیل تکنیکال، ایجاد فرضیه هایی بر اساس شاخص های قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران تکنیکال به داده ها و بنیادهای شرکت اعتماد ندارند. آنها نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و در تلاش هستند که الگوهایی برای شناخت شرایط بازار پیدا کنند.
در نگاه اول، تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، ارتباط روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی شرکت کنندگان در بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (تقاضا) و تقاضا (خرید) تعیین می شود، نقاط عطف قیمت سهام به احتمال زیاد بر نگرش فعالان بازار تأثیر می گذارد.
در تحلیل تکنیکال برای بررسی شرایط بازار از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر است:
- خطوط روند یا ترند
- کانال ها
- نوسان
- اندیکاتور ها
- الگوهای شمع یا کندل
- اندیکاتورها
- اسلاتورها
- حجم معاملات
هر یک از این شاخص ها، معنای متفاوتی داشته و برای بررسی شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.
نتیجه گیری
در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل بخشی از بازار سرمایه محسوب می شود که بدون آن نمی توان وارد بازار سرمایه شد. از طریق تحلیل می توان دید بهتری برای خرید و فروش ارز دیجیتال داشت. به صورت کلی دو روش برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر یک از این روش ها مکمل روش دیگری است. برای تحلیل های بلند مدت، نیاز به بررسی داده های کلان و تاثیرگذار است که تحت این شرایط نیاز به تحلیل فاندامنتال است. تحلیل فاندامنتال به بررسی شرایط کلی ارز های دیجیتال، آینده آن ها و آمار و ارقام پروژه ها می پردازد.
دوره آموزش تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
پس از این دوره قادر خواهید بود تا ارزش فعلی و پتانسیل رشد پروژه ها را تشخیص دهید!
میدانستید که معمولا هولدرهای پروژه های خوب، موفق تر از تریدرها هستند؟
بررسی ها نشان می دهد که بر خلاف تصور عموم، هولد پروژه های خوب از تریدینگ پر سودتر است. برای تشخیص پروژه های خوب و با پتانسیل بالا نیاز به دانش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) است. حتی یک تریدر موفق در حوزه ارز دیجیتال نیز در کنار تحلیل تکنیکال باید تحلیل فاندامنتال را به خوبی بداند. زیرا صرفا تحلیل حرکات و روند بازار بر روی چارت ها، بدون در نظر گرفتن ارزش و مقیاس پروژه کاری پر ریسک است.
مباحث ارائه شده در این دوره
شاخص های فاندامنتال برای بررسی پروژه
شاخصهای کم ی، کیفیتی و بازار مانند ایدهها و ویژگیهای یک پروژه مورد بررسی قرار گرفته و در مرحله بعد تیم پروژه ( تیم داخلی، سرمایهگذاران و شرکا ) ارزیابی می شود.
در مرحله بعد نیز اخبار، رویدادها و شبکههای اجتماعی یک پروژه تحلیل و مورد بررسی قرار می گیرد.
نقشه راه تحلیل فاندامنتال
ارائه نقشه راهی که توسط آن کاراموز می تواند گام به گام یک پروژه را از ابتدا تا انتها طی کند. کارآموز در این مسیر با منابع و روش های تحلیل پروژه های مختلف آشنا می شود.
نگاهی به دوره
آموزش تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
مدرس: رضا نور محمدی
پیش نیاز شرکت در این دوره آشنایی با مفاهیم تدریس شده در دوره متوسط آموزش بلاکچین و رمزارزها است.
مدت زمان: 3 ساعت
مبلغ: 900,000 تومان
فرمت دوره: ضبط شده – قابل دانلود با فرمت
در قالب 1 فایل آموزشی ویدیویی و 2 فایل PDF
برخی از مطالب دوره تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
بررسی پتانسیل رشد پروژه ها
در این بخش با مفهوم مقیاس پذیری آشنا می شویم. همچنین با اندازه گیری حجم مبادلات و سایر مشخصه ها، پتانسیل رشد یک پروژه را مورد بررسی دقیق قرار می دهیم.
معرفی منابع اطلاعاتی و آشنایی با نحوه کار آنها
در این بخش با مهم ترین منابع خبری، اطلاعاتی و آماری آشنا شده و نحوه گزارش گیری از آنها برای تحلیل یک پروژه را می آموزیم.
بررسی عملکرد پروژه ها
در این بخش بررسی میزان تطابق عملکرد پروژه با اهداف تعیین شده آن را می آموزیم.
بررسی و معرفی چند نمونه از ترندهای بازار
در این بخش تعدادی از پروژه های ترند مورد ارزیابی قرار می گیرد و همچنین تعدادی از پروژه های جدیدی که از لحاظ ساختار شباهت زیادی به آنها دارند شناسایی و بررسی می شوند.
سناریوی عملی
در این بخش یک پروژه برای یادگیری بیشتر از لحاظ فاندامنتال مورد ارزیابی قرار می گیرد.
مدرس دوره تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
دکتر رضا نورمحمدی
–– عضو رسمی آزمایشگاه بلاکچین ایران با پیشینهای درخشان در دو حوزه رمزنگاری و اقتصاد
–– محقق و فعال در زمینههای فناوری بلاکچین، رمزارزها، علوم داده، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و علوم رمزنگاری
–– کارشناسی ارشد در رشته هوش مصنوعی از دانشگاه خواجه نصیر
–– دکتری بلاکچین و هوش مصنوعی از دانشگاه ETS کانادا
–– راه اندازی استارت آپ کارا گروپ و نیز پروژه کارو با تمرکز بر سیستم وامدهی فرد به فرد
–– راهاندازی سایت رسمی کارا گروپ
دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمزارزها
برای تبدیل شدن از یک تحلیلگر و تریدر متوسط به یک فرد حرفه ای در حوزه رمز ارزها، باید نحوه کسب درآمد از طریق yield farming ، staking و وام دهی به سبک flash loan را بدانید. این مباحث در دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمز ارزها ارائه می شود.
کارگاه عملی ویدئو
کارگاه عملی فایل های ضمیمه
نقشه راه تحلیل فاندمنتال فایل های ضمیمه
درخواست مشاوره
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره درخواست مشاوره خود را ارسال کنید و یا با ما در تماس باشید.
نیاز به مشاوره دارید؟
در صورتی که نیاز به مشاوره دارید می توانید فرم را تکمیل نمایید و یا با ما در تماس باشید
درخواست مشاوره رایگان
دوره های مرتبط
دوره مقدماتی آموزش بلاکچین و رمز ارزها
آموزش مفاهیم اصلی تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال هر آنچه برای ورود به دنیای ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین نیاز…
دوره متوسط آموزش بلاکچین و رمزارزها
آموزش تخصصی مفاهیم تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال ضروری ترین نکات در مورد بلاکچین و ارزهای دیجیتال را بیاموزید! نکات…
دوره پیشرفته بلاکچین و ارزهای دیجیتال
دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمزارزها پس از این دوره به یک تحلیلگر در حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال تبدیل…
نظرات
بهادر نوروزی( دانشجوی دوره )
سلام آقای دکتر ، وقتتون بخیر.
سوالی که من داشتم این بود که آیا سر فصل های این دوره با دوره قبلی تفاوت دارد یا خیر ؟
و اینکه برای کسانی که دوره گذشته بودند ، این دوره مطالب متفاوت تری نسبت به دوره گذشته ارائه خواهد شد ؟
با تشکر
Mahmoud(مدیریت)
سلام وقت شما هم بخیر
بله متفاوت هست
مهدی سلیمانی
دیدگاه خاصی ندارم
فقط بی صبرانه مننتظر ۲۵ اردیبهشتم تا از دانش شمانهایت استفاده روبکنم
crypto8lockchain( دانشجوی دوره )
با سلام
بدون تردید استاد دکتر رضا نورمحمدی یکی از اساتید برجسته علمی تکنولوژی بلاکچین هستند.
من هم بی صبرانه منتظر هستم تا از علم شما بهره ببرم.
پیروز و سربلند باشید
سلام و وقت بخیر
این دوره برگزار شده درسته؟ایا دوره جدیدی به این زودی ها مجددا برگزار میشه؟
و آیا امکانش هست فایل ضبط شده دوره رو هم برای فروش و با تخفیف نسبت به دوره اصلی و لایو برای دانلود و خرید قرار بدید؟
چون متاسفانه به علت تداخل تایم وبینار با شغل فرصت و قسمت نشد در این دوره بسیار خوب شرکت کنم.
ممنون و سپاسگذارم
Mahmoud(مدیریت)
بله میتوانید به عنوان پکیج خرید کنید
majidzolfi202020( دانشجوی دوره )
زنده باد دکتر مثل همیشه درجه یک
mahditrader( دانشجوی دوره )
استاد ممنون و تشکر بسیار عالی
استاد فایل نقشه راه فقط صفحه سفید باز میشه.
Mahmoud(مدیریت)
نرم افزار PDF نصب کنید
mahditrader( دانشجوی دوره )
تشکر ولی با تحلیل فاندمنتال adobe acrobat professional باز میکنم. خطایی نمیده در باز کردن فقط اینکه صفحه تمام سفید هست.
Sorena
با سلام
این دوره مختص تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال هست؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقت بخیر
بله، کارگاه آموزشی تحلیل بنیادین ارزای دیجیتال هست.
احسان ایران منش
سلام آیا در این دوره آموزش میدین که چطور ارزهای با پتانسیل بالا را قبل از معروف شدنشون بتونیم پیدا کنیم؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقت بخیر
در این دوره ضمن معرفی برخی منابع مهم و معتبر، روش شناسایی پروژه ها و تشخیص ارزش بنیادین آنها آموزش داده میشه، مابقیش به کسب تجربه و تحقیقات فرد بستگی دارد.
مجتبی
سلام ،طول دوره چند ساعت هستش؟
مجتبی
سلام،طول دوره چند ساعت هستش؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقتتون بخیر
مدت زمان دوره فاندامنتال سه ساعت هست.
قوانین ثبت دیدگاه
- دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
- از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
- امتیاز دادن به دوره فقط مخصوص دانشجویان دوره می باشد.
لغو پاسخ
درباره ما
شرکت توسعه راهکارهای توزیعشده کارا یک خانواده متشکل از چند گروه تخصصی در زمینههای فنی و برنامهنویسی، آموزش، محتوا، تحقیق و پژوهش است که در حوزه توسعه بلاک چین و در سطح بینالمللی فعالیت میکند.
این شرکت که اولین مرجع تخصصی در زمینه منتور و آموزش فناوری بلاک چین و رمزارزها در ایران به شمار میرود، با روشهایی نوین راهبر و راهنمای علاقهمندان به ارزهای دیجیتال و فناوری مدلهای DLT است.
مزایا و کاستیهای تحلیل فاندامنتال
آیا قصد سرمایهگذاری به صورت بلندمدت را دارید؟ در این صورت باید بگوییم که آشنایی با مزایا و کاستیهای تحلیل فاندامنتال، یکی از بهترین راهکارها برای این منظور است. در حقیقت سرمایه گذاران با استفاده از ابزارهای مالی موجود در ساختار تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی و امنیت سرمایهگذاری را با بررسی عوامل اقتصادی تعیین میکنند. اما تحلیل بنیادی مانند هر ابزار مالی دیگری، مزیتها و محدودیتهای مخصوص به خود را دارد. به عنوان یک سرمایهگذار لازم است که با مزایا و کاستیهای تحلیل فاندامنتال آشنا باشید تا در نهایت عملکرد بهتری در تصمیم گیری مالی اتخاذ کنید.
مزایای تحلیل فاندامنتال
امکان برنامهریزی دقیق
تحلیل بنیادی، این قابلیت را دارد که به ذهن انسان در برنامهریزی برای سرمایهگذاریهای سودمند کمک کند. در واقع دادهها و اطلاعاتی که از طریق این نوع تحلیل در اختیار انسان قرار میگیرد، امکان برنامهریزی دقیق برای پیشبرد اهداف مالی را در اختیار قرار خواهد داد.
درک چرایی افت یا افزایش قیمت سهام
تحلیلگران تکنیکال هرگز درک نخواهند کرد که چرا ارزش یک سهام روند صعودی یا نزولی پیداکرده است. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال قابلیت لازم در نشان دادن حد روند صعودی و نزولی را نخواهد داشت. با استفاده از تحلیل بنیادی اطلاعاتی همچون موارد زیر حاصل خواهد شد:
- کیفیت مدیریت شرکت
- شناسایی محصولاتی که در توسعه شرکت تاثیر دارند.
- اطلاع از سلامت مالی شرکت
عدم تأثیرپذیری از اخبار و رویدادها
تحلیل فاندامنتال، روند رشد سهام را پیش بینی میکند. در واقع این نوع تحلیل تحت تاثیر تبلیغات رسانهای یا رویدادهای خبری قرار نخواهد گرفت و این نکته را میتوان از دیگر مزایای تحلیل فاندامنتال دانست.
دسترسی به دادههای موثر در قیمت سهام
تحلیل بنیادی امکان پیش بینی روند و نوسانات سهام در آینده بلندمدت را امکان پذیر خواهد کرد. در حقیقت این تحلیل به سرمایه گذاران نشان خواهد داد که سهام کدام شرکت، پتانسیل بالایی برای افزایش قیمت خواهد داشت. در ضمن تحلیل بنیادی هشدارهای لازم در مورد روند نزولی قیمت سهام را از مدتها قبل در سرمایهگذار قرار میدهد. با استفاده از چنین اطلاعاتی، ضررهای مالی به حداقل میرسند که این امر از دیگر مزایای تحلیل فاندامنتال به حساب می آید.
محافظت از سرمایه گذاران در برابر کلاهبرداری
شکی نیست که تحلیل بنیادی بهترین سپر دفاعی در برابر دزدیها و کلاهبرداری مالی است. در واقع ترفندها و تکنیکهایی که در تحلیل بنیادی مورداستفاده قرار میگیرد، هرگونه فعالیت مشکوک در شرکتها را نمایان خواهد ساخت. اگرچه این امکان وجود ندارد که با استفاده از صورتحسابهای مالی، کلاهبرداری شرکتها را تعیین کرد اما اگر باهوش باشید، علائم و نشانهها را درک خواهید کرد و به نحوه عملکرد تجارت موردنظر مشکوک میشوید.
کاستیهای تحلیل فاندامنتال
عدم تعیین زمان مناسب برای خرید سهام
بزرگترین ضربهای که تحلیل بنیادی به سرمایه گذاران وارد میکند، عدم تعیین زمان مناسب به منظور اخذ تصمیمات مهم مالی است. یک سرمایهگذار برای کسب اطلاعات بیشتر اقدامات زیر را به انجام خواهد رساند:
- تجزیه و تحلیل صورتحسابهای شرکت
- تحلیل مالیات
- شناسایی سهام ارزانقیمت با آیندهای روشن
اگرچه استفاده از چنین اطلاعاتی مفید و سودمند است اما این دادهها هرگز زمان دقیق خرید سهام را تعیین نخواهد کرد. ممکن است سرمایهگذار زمانی به خود بیاید که دیر شده است و خرید سهام دیگر مانند گذشته سودآور نخواهد بود.
عدم تضمین کسب سود
این احتمال وجود دارد که حتی ماهرترین تحلیلگران فاندامنتال نیز متحمل ضرر شوند، دست کم روی کاغذ. هنگامی که بورس معاملات دچار تنشهای شدید میشود، بسیاری از سرمایه گذاران از بهکارگیری تحلیل بنیادی پشیمان میشوند. همانطور که مطرح شد، تحلیل بنیادی نگاه دقیقی به جنبههای مختلف یک شرکت دارد اما حتی با در نظر گرفتن کوچکترین جزئیات در مورد شرکتها باز هم این امکان وجود دارد که تحلیلگران بنیادی دچار خطا شوند. پس از دیگر کاستیهای تحلیل فاندامنتال این است که هیچ تضمینی در رابطه با بازده بالا وجود ندارد.
نیاز به زمان طولانی برای تحلیل
حتی با وجود ساعتها مطالعه در مورد اطلاعات یک شرکت، این امکان وجود دارد که باز هم دادههای به دست آمده کافی نباشند. همواره اطلاعات جدید وجود خواهد داشت که نقش مهمی در تحلیل بنیادی دارند. تحلیل فاندامنتال به سه فاکتور اساسی نیاز دارد:
بنابراین یک سرمایهگذار باید زمان کافی به جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی جدید را اختصاص دهد. تحلیل بنیادی وقتگیر است چرا که در آن جنبههای مختلف یک شرکت موردبررسی قرار خواهد گرفت.
نیاز به سرمایه هنگفت
تحلیل بنیادی به طور چشمگیری خرید و فروش سهام را کاهش میدهد و در نهایت سرمایهگذاری بر اساس این نوع استراتژی، نیاز به سرمایه یا بودجه بیشتری دارد. علاوه بر بالا بودن نرخ سرمایهگذاری، این نوع تحلیل هزینههای اضافی دیگر را در بر میگیرد. این هزینهها عبارتند از:
- کمیسیون تجارت
- صرف وقت
- پژوهش
- امکان خطا در تجزیه و تحلیل
- هزینههای مالیاتی
کاهش تنوع سرمایهگذاری
هنگامی که سرمایه گذاران با استفاده از تحلیل فاندامنتال، قصد سرمایهگذاری در یک تجارت را دارند، ریسک را با کاهش تنوع سبد سرمایهگذاری، افزایش میدهند. اگرچه سرمایهگذاری روی یک تجارت احتمال کسب بازده بیشتر را افزایش میدهد اما ریسک از دست دادن سرمایه بیشتر خواهد بود. بنابراین افزایش ریسک و به خطر انداختن سرمایه تجار، از دیگر کاستیهای تحلیل فاندامنتال خواهد بود. در نهایت بر اساس آنچه بیان شد، مزایا و کاستیهای تحلیل فاندامنتال به ما نشان میدهد که هیچ استراتژی سرمایهگذاری کامل و بدون نقص نیست. اگرچه این نوع تحلیل برای سرمایهگذاری به صورت طولانیمدت کاربرد گسترده آیندهای دارد اما تنها تکیه کردن بر این اطلاعات منطقی نخواهد بود. در صورتی که به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه علاقهمند هستید، بستههای آموزشی دکتر ژند ایده آل خواهد بود.
دیدگاه شما