۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!
در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائهی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب آشنایی با الگوهای بازگشتی دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.
الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.
الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)
الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط آشنایی با الگوهای بازگشتی و بالاترین نقطه قرار دارد.
آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.
در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.
به مثال زیر توجه کنید :
الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس
الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)
الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.
این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت از دست دادن قدرت خرید خود هستند.
پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.
دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.
در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.
این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.
وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.
مثال ها :
الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)
Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.
به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.
ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.
معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.
مثال ها:
الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)
این الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.
یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.
زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.
مثال ها
کندل پوشاننده ی صعودی
کندل پوشاننده نزولی
الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)
ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.
سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.
ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.
مثال ها
پین بار نزولی و پین بار صعودی
آشنایی با الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
معاملهگران برای انجام ترید موفقیتآمیز از استراتژی تحلیل تکنیکال و یک یا چند ابزار کمک میگیرند. نتایج به دست آمده توسط ابزارها و روشهای منتخب روی آشنایی با الگوهای بازگشتی نمودار نشان داده میشوند. همه نمودارهای مرد نیاز برای شناسایی زمان ترید عوامل فاندامنتال و تکنیکال را نشان میدهند. در این مطلب شما را با چند الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال آشنا خواهیم کرد.
معرفی الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern)
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال در بازههای زمانی مختلف شکل میگیرند و میتوانند به عنوان یکی از روشهای انجام ترید در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای بازگشتی قیمت، الگوی نشان دهنده کاهش شتاب و قدرت از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند.
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال، روندی را در میانه روند فعلی به معاملهگر یا تحلیلگر نشان میدهد. مشاهده این الگو به معاملهگر میگوید که روند فعلی همچنان ادامه دارد. بع داز مشاهده این الگو بازار برای مدتی وارد حالت استراحت یا فشردگی خواهد شد و سرانجام روند بازگشت را در پیش گرفته و از الگو خارج میشود. الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل، الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث و الگوی ادامه دهنده مثلث از جمله الگوهای پرکاربرد هستند که در ادامه با آنها مختصرا آشنا خواهیم شد.
الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل (Flag)
الگوری پرچم مستطیل (Flag) یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که از یک بدنه زاویه دار و شیب دار و یک میله بلند به وجود آمده است. این الگو بعد از روندهای پرقدرت تشکیل میشود و میله پرچم نمایانگر قدرت آن است.
بدنه در این الگو گویای استراحت بازار بعد از یک روند است. فرقی هم نمیکند که صعودی باشد یا نزولی.
استفاده از این الگو برای انجام معامله بسیار آسان است و پیچیدگی خاصی ندارد. قبل از اینکه وارد بدنه پرچم مستطیل شویم، جهت روند برایمان قابل تشخیص است. در این لحظه باید صبر کنیم تا نمودار نشانگر قیمت از بدنه پرچم دور (خارج) شود. بعد از این هدف قیمتی با طول میله پرچم برابر میشود.
نکته: اغلب 5 آشنایی با الگوهای بازگشتی موج در قسمت بدنه پرچم ایجاد میشود. بعد از شکل گرفتن موج پنجم بدنه پرچم به سمت بیرون پرچم میشکند.
تحلیلگران وقتی میخواهند قدرت شکستها را پیشبینی کنند، عمق بدنه، زاویه شیب و تعداد موجهای این الگو را بررسی میکنند. در این صورت چیزی که قابل تشخیص است به تحلیلگر میگوید که هرچه شیب بدنه بیشتر باشد، الگو هم با قدرت بیشتری میشکند. اغلب تحلیلگران بعد از مشاهده الگویی که شکست آن تایید شده است، با پوزیشنهای جدید وارد ترید میشوند.
الگوی ادامه دهندۀ پرچم مثلث (Pennant)
این الگو شبیه به الگوی پرچم مستطیل است. اما از آنجا که شکل آن شبیه مثلث است و نیز این موضوع که نمودار قیمت در این الگو در محدوده باریکی حرکت میکند، باید آشنایی با الگوهای بازگشتی میان آن و الگوی قبلی تفاوت قائل شد. الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث را معمولا در میانه یک روند صعودی یا نزولی میبینیم.
الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث را به شکل یک مثلث کوچک میبینیم که روی یک میله بلند ایستاده است. بعد از اینکه الگوی ادامه دهنده مثلث تشکیل شده و نمودار قیمتی وارد آن شود، حجم معاملات در بازار خیلی کم میشود. بع داز اینکه الگو شکسته شود دوباره شاهد افزایش حجم معاملات خواهیم بود. این الگو هم یک بدنه و یک میله دارد و 5 موج در آن شکسته میشود. بعد از شکست بدنه هدف قیمتی مشخص می شود.
الگوی ادامه دهنده مثلث (Triangle)
این الگو را با نموداری شبیه به مثلث میبینیم که در هر نمودار بدنه و ارتفاع متقاوتی دارد. زمانی که به انتهای یک روند در بازار مالی رسیده باشیم این الگو تشکیل میشود و نشان میدهد که ادامه روند قوی یا ضعیف خواهد بود. سه نوع مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی داریم که در تصویر زیر میبینیم.
چنانچه در نقاطی از روند مثلث متقارن را با 6 نقطه ببینیم متوجه ادامه دار بودن روند خواهیم شد. اگر روند بازار نزولی باشد و مثلث صعودی شکل بگیرد یا برعکس در روند صعودی یک مثلث نزولی تشکیل شود، تحلیلگران احتمال میدهند که روند بیش از این ادامه دار نخواهد بود.
حالا چنانچه در روند صعودی مثلث صعودی و در روند نزولی مثلث نزولی شکل بگیرد، تحلیلگران میگویند احتمال دارد که روند بیش از این ادامه داشته باشد.
اگر بدنه مثلث پیش از اینکه نمودار قیمت به محدودۀ یک سوم پایانی الگو برسد، شکسته شود و در این حالت عمل خروج از الگو اتفاق بیفتد، گویای این است که حرکت بعد از آن بسیار قوی خواهد بود. اگر الگوی مثلث در دو سوم ابتدایی خود شکسته نشود، یعنی اگر نمودار قیمت وارد محدودۀ یک سوم پایانی شود، الگو اعتبار خود را از دست میدهد. در این صورت حرکت بعدی قوی نخواهد بود.
نتیجه گیری
در این مقاله با الگوهای ادامه دهنده در آموزش تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و سه نمونه از آنها را معرفی کردیم. از الگوهای ادامه دهنده که در بازههای زمانی مختلف شکل میگیرند، میتوان به عنوان یکی از روشهای انجام ترید در بازارهای مالی استفاده کرد. الگوهای بازگشتی قیمت، الگوی نشان دهنده کاهش شتاب و قدرت از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند. الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل، الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث و الگوی ادامه دهنده مثلث از جمله الگوهای پرکاربرد هستند که در این مطلب به صورت مختصر با زوایای ان آشنا شدیم.
توجه داشته باشید که چنانچه الگوها بر خلاف پیشبینی شما حرکت کردند یا به ناگهان از روند خارج شدند، باید از روشهای دیگری برای ورود به ترید استفاده کنید.
شرح الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال و شناسایی آنها
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها آشنایی با الگوهای بازگشتی یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در آشنایی با الگوهای بازگشتی مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap آشنایی با الگوهای بازگشتی آشنایی با الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت 500 تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت 535 تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
تا زمانی که الگو تکمیل نشده نمیتوان آنرا یک الگوی معتبر دانست.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
الگوهای هارمونیک - قسمت 2
در " قسمت اول " این مقاله به معرفی 3 الگوی پرکاربرد AB=CD ، گارتلی و پروانه پرداختیم. در این قسمت با 3 الگوی پرکاربرد دیگر آشنا میشویم.
الگوی خفاش (Bat)
این الگو مانند سایر الگوهای هارمونیک، یک الگوی بازگشتی چهار موجی می باشد که بر اساس نسبت های خاص فیبوناچی تشکیل می شود. استراتژی معاملاتی الگوی BAT، نسبت پاداش به ریسک بسیار مناسبی را جهت معامله ایجاد می کند و این علت محبوبیت این الگو می باشد. نقطه ورود و خروج به معامله در این الگو نقطه D می باشد که سطح 88.6% فیبوناچی بازگشتی موج X-A است.
الگوی خفاش صعودی
در این الگو A بالاترین نقطه و X پایین ترین نقطه است. نقطه C از نقطه A پایین تر است و نقطه D که بازگشت از این ناحیه رخ میدهد کمی بالاتر از X قرار میگیرد و در واقـع مـوج XA به اندازه ۰/۸۸۶ درصد خود را اصلاح می کند . در این الگو AB=CD نیست و از الگوی جانشین بهره برده شده است. به شکل زیر توجه کنید:
حد ضرر در این الگو کمی پایین تر از نقطه X قرار میگیرد که مـیتـوان بـر طـبـق آن وارد یک معامله با نسبت سود به زیان خوب شد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خفاش نزولی
تمامی موارد گفته شده برای این الگو در حالت نزولی نیز صادق است. زمانی که قیمت به ناحیه بازگشتی (PRZ) میرسد باید در ابتدا علائمی از برگشت مشاهده شود و سپس وارد معامله شویم. به شکل زیر توجه کنید :
حد ضرر در این حالت، کمی بالاتر از نقطه X قرار میگیرد. به مثالی در این زمینه توجه کنید :
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمندی است که در بازار تشکیل میشود. در این الگو نیز از اعداد فیبوناچی جانشین استفاده شده است. بازگشت در این الگو نیز از نقطه D اتفاق می افتد. این الگو نیز مانند سایر الگوهای هارمونیک از الگوهای بازگشتی هستند و میتوانند تغییر جهت احتمالی قیمت را به ما نشان دهند که با ترکیب ساختار الگو و نسبتهای فیبوناچی، نواحی بالقوه بازگشت قیمت در نمودار شناسایی میشوند. الگوی Crab با توجه به حرکت شارپی از CD از دیگر الگوها متمایز میشود.
الگوی خرچنگ صعودی
در این الگو A در بالاترین نقطه قرار میگیرد. قیمت پس از تصحیح کامل از نقطه X عبـور کرده و در نقطه D بازگشت را آغاز میکند. با اینکه الگوی AB=CD جانشین در آن تشکیل میشود ولی این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمند است. به شکل زیر توجه کنید:
در صورتی که اعداد فیبوناچی دیگری در ناحیه بازگشتی قرار بگیرند بر اعتبار این الگو افزوده می شود. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خرچنگ نزولی
همان گونه که در شکل می بینید A در این الگو پایین ترین نقطه است و نقطه C کمی بالاتر از نقطه A قرار گرفته است.
پس از اصلاح کامل و رسیدن قیمت به نقطه X ، قیمت از این ناحیه عبور نموده و در نقطه D ناحیه بازگشتی را شکل می دهد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه (Shark)
آخرین الگو از الگوهای هارمونیک، الگو هارمونیک کوسه می باشد. الگو کوسه حالت خاصی از الگو هارمونیک XABCD است با این تفاوت که نقطه C فراتر از نقطه A قرار می گیرد، یعنی میزان ریتریس در موج BC به قدری زیاد است که تمام موج AB را اصلاح نموده و وارد محدوده ریتریسهای خارجی می شود. این آشنایی با الگوهای بازگشتی الگو همانند سایر الگوهای هارمونیک در انتهای روند شکل گرفته، نشانگر پایان روند قبل از الگو و بازگشت روندی جدید میباشد. به همین علت استراتژیهای معکوس و معاملات بازگشتی برای تحلیلگران این حوزه ارجحیت دارد. فراوانی الگوی هارمونیک کوسه کمتر از سایر الگوهای هارمونیک بوده، به همین علت کمتر از سایر الگوهای هارمونیک دیده میشود.
الگوی کوسه صعودی
در ابتدای الگوی کوسه صعودی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A رشد خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در الگو کوسه صعودی نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی به شمار آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطه D از تراز ۰/۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، صعود خود را شروع کند. در نتیجه نقطه D جدید به روی تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت. حد ضرر این الگو را میتوان کمی پایینتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه نزولی
در ابتدای الگوی کوسه نزولی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A شروع به افت خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش پیدا خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. حرکت بعدی قیمت یک صعود به وسیله خط CD است که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در این الگو نقطه D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰/۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. همانطور که میدانید امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد. در نتیجه با مشاهده الگوی کوسه نزولی در بازارهای دوطرفه میتوان با ارسال سفارش فروش در نقطه D وارد معامله شد و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شد. حد ضرر این الگو را میتوان کمی بالاتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
برگرفته از " کتاب معاملات هارمونیک " - نوشته اسکات م. کارنی
آشنایی با الگوهای دو کندلی
در مقاله آشنایی با الگوهای تک کندلی تلاش کردیم که با آن دسته از الگوهایی که به صورت تک کندلی هستند، آشنا شویم. در این مقاله میخواهیم با الگوهای دو کندلی (Double Candlestick Patterns) آشنا شویم.
1. الگوی پوشای صعودی (اینگالفینگ صعودی)
در صورتی که تمایل دارید به صورت کامل با این الگو آشنا شوید، پیشنهاد میشود مقاله بررسی الگوی کندل استیک اینگالفینگ را مطالعه کنید. الگوی پوشای صعودی (پوششی صعودی) یک الگوی بازگشتی است و زمانی به وجود میآید که پس از یک کندل نزولی، یک کندل صعودی بزرگتر تشکیل شود. اگر این الگو در یک روند نزولی اتفاق نیفتاد، آن را نادیده بگیرید؛ زیرا شرط اعتماد به این الگو وقوع آن در یک روند نزولی است. هر چه بدنه کندل نزولی کوتاهتر و بدنه کندل صعودی بلندتر باشد، این سیگنال قویتر است. این الگو معمولاً یکی از سیگنالهای بازگشتی مهم به حساب میآید.
2. الگوی پوشای نزولی(اینگالفینگ نزولی)
خصوصیات این الگو دقیقاً عکس الگوی پوشای صعودی است. این الگو پس از یک روند صعودی تشکیل میشود و زمانی شاهد چنین الگویی هستیم که پس از یک کندل صعودی، یک کندل نزولی بزرگتر تشکیل شود. هر چه بدنه کندل صعودی کوتاهتر و بدنه کندل نزولی بزرگتر باشد، این سیگنال قدرتمندتر خواهد بود.
3. الگوی کیکینگ (Kicking)
این الگو هم یک سیگنال بازگشتی است که در آغاز روند، میانه روند و پایان روند تشکیل میشود. وقتی یک ماربوزوی صعودی (در ماربوزوی صعودی، باز شدن قیمت برابر با کمترین قیمت و بسته شدن قیمت برابر با بیشترین قیمت است.) پس از یک ماربوزوی نزولی (در ماربوزوی نزولی، باز شدن قیمت برابر با بیشترین قیمت و بسته شدن قیمت برابر با کمترین قیمت است.) تشکیل شود، شاهد یک کیکینگ صعودی خواهیم بود.
الگوی کیکینگ میتواند در یک روند صعودی، سیگنال بازگشتی ایجاد کند. اگر یک ماربوزوی نزولی پس از یک ماربوزی صعودی تشکیل شود، الگوی کیکینگ ما نزولی خواهد بود.
4. الگوی ابر سیاه پوشاننده
در این الگو پس از یک کندل صعودی بلند، یک کندل نزولی تشکیل میشود. کندل نزولی، بالاتر از محل بسته شدن کندل صعودی باز میشود و پایینتر از نقطه میانی بدنه کندل صعودی، بسته میشود. این الگو میتواند بیانگر پایان یک روند صعودی و ایجاد یک فرصت فروش باشد. این الگو، یک سیگنال بازگشتی است ولی اگر پس از یک روند صعودی ایجاد نشود، میتوان آن را نادیده گرفت.
5. الگوی هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی یک الگوی بازگشتی است که بیانگر تثبیت در بازار است. این الگو بدین معنا است که بازار میتواند به سمت بالا برگردد و ممکن است معاملهگران قبل از خرید یا فروش، منتظر تأیید بمانند. این الگو حاصل تشکیل یک کندل صعودی و سپس یک کندل نزولی بزرگتر است. بدنه کندل نزولی به صورت کامل کندل صعودی را پوشش میدهد.
6. الگوی هارامی نزولی
در این الگو یک کندل صعودی بزرگ و سپس یک کندل نزولی تشکیل میشود. همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، کندل نزولی به صورت کامل در دل کندل صعودی جای گرفته است. اگر این الگوی بازگشتی پس از یک روند صعودی ایجاد نشود، بهتر است آن را نادیده بگیریم.
7. الگوی کفهای همسنگ (Matching Low)
در این الگو یک کندل نزولی بزرگ و سپس یک کندل نزولی دیگر تشکیل میشود. البته محل بسته شدن هر دو کندل یکسان است که این موضوع نشان میدهد که یک حمایت کوتاه مدت در حال تشکیل است و میتواند موجب ایجاد بازگشت در بازار شود.
8. الگوی خط نافذ
این الگو، یک سیگنال صعودی بازگشتی است. اگر این الگو بعد از یک روند نزولی تشکیل نشد، بهتر است آن را نادیده بگیرید. کندل صعودی، پایینتر از کمترین قیمت کندل نزولی قبلی باز میشود. البته قیمتها بالاتر میرود و این کندل ، بالاتر از نقطه میانی بدنه کندل نزولی قبلی بسته میشود.
دیدگاه شما