ویژگی‌های الگوی Gartley


الگوی Fan یا بادبزن

بورس با شهبازی

تحلیل سهام با الگوی هارمونیک: الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موج‌های قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آن‌ها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایه‌گذاری نمود که به پیش‌بینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد. در ادامه این مطلب ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبو می‌پردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:

…و۰,۱,۲,۳,۵,۸,۱۳,۲۱,۳۴

با بررسی روند این دنباله نسبت‌هایی بدست می‌آید که همان نسبت‌های اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده می‌شوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل می‌کند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری بدست می‌آید. اهم نسبت‌های بدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می شود. البته عدد ۰.۵ را می توان حاصل تئوری معروف “داو” دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبت‌های فوق به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصه های گوناگون مبدل شده که یکی از کاربردهای رایج آن استفاده از این نسبت ها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی قرار گرفته است بطوری که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل تر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی مطبق با نسبت های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می گردند. لذا با تعیین خط روندهای فرضی که نسبت های فیبوناچی در آنها ویژگی‌های الگوی Gartley صادق باشد، می توان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل های درخور اقدام کرد و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی نمود و یا اعتبار تحلیل و پیش بینی های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهایی هارمونیک (فیبوناچی) معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ مصور می‌گردند و انواع مختلفی داشته که اهم آن‌ها در ادامه بیان می‌شود.
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده می شود می پردازیم. این الگو به نام الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت بدین شرح در نظر گرفته می شوند:

۱)Bullish AB= CD:
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کف‌های قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف‌های قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی گاوی یا صعودی

الگوی گاوی یا صعودی

۲) الگوی Bearish:
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقف‌های قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کف‌های قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی خرسی یا کاهشی

الگوی خرسی یا کاهشی

این الگو ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیک‌های تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید؛ لذا پیش‌نیاز استفاده از آن‌ها شناخت الگوهای عمومی‌تر و رایج‌تر است که در ادامه معرفی می‌شود.

۱) الگوی (Retracement):

این الگو که می‌توان از آن به عنوان رایج‌ترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Retracement

الگوی Retracement

۲) الگوی (Extension):

همان‌طور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیش‌بینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیت‌های این الگو می‌دانیم به عنوان مثال پیش‌بینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Extension

الگوی Extension

۳) الگوی (Projection):
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیش‌بینی مقاومت‌ها در طول مسیر استفاده می‌شود و روندهای بازگشتی بزرگ‌تر از خط روند قبلی را پیش‌بینی می‌کند به این ترتیب که موج‌های اصلاحی در طول روند، برای پیش‌بینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیش‌بینی نقطه هدف و مقاومت‌های مسیر یاری می‌کند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Projection

الگوی Projection

۴)الگوی (Expansion) :
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونه‌ای که برخی از تحلیل‌گران تمایزی میان آنها قائل نمی‌شوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion بجای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود.

این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت ویژگی‌های الگوی Gartley و اصلاح روندها را پیش‌بینی و بررسی می‌نماید.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Arcs

الگوی Arcs

۶) الگوی (Fan یا بادبزن):

الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیش‌بینی می‌کند که زاویه‌ها با اندازه‌های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Fan یا بادبزن

الگوی Fan یا بادبزن

این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار می‌دهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیش‌بینی می‌کند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Time

الگوی Time

جمع‌بندی:

در این مطلب به معرفی الگویی پایه (الگوی مادر) پرداختیم و دانستیم که ممکن است این الگوها افزایش یا کاهشی باشند. همچنین با برخی الگوهای رایج و عمومی نیز آشنا شدیم. امکان استفاده از ابزارهای فوق‌الذکر در اکثر نرم‌افزارها و پنل‌های معاملاتی محیا شده و به سهولت می‌توان نسبت به امر تحلیل روندها و پیش‌بینی رفتار آتی آنها مبادرت ورزید، اما نباید فراموش کنیم که این الگوها صرفاً جهت کمک به تحلیل‌گر بازار سرمایه بوده و در دنیای واقع عدم قطعیت بر همه چیز چیره است!

الگوهای هارمونیک

حتما در موسیقی، نقاشی، هنر، ادبیات و غیره قبلا عباراتی همچون هارمونی و هارمونیک را به کرات شنیده‌اید. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر سیستم یا مجموعه‌ای به کار می‌رود که اجزای درونی آن با یکدیگر در هماهنگی و تعادل کامل به سر برند. در بازارهای مالی نیز به مجموعه‌ای از امواج که نسبت‌هایی هماهنگ و متعادل، دو به دو بین آنها برقرار باشد، الگوی هارمونیک گفته می‌شود. و البته در زبان تکنیکال مسلما هماهنگ و متعادل به معنای وجود نسبت‌های فیبوناچی می‌باشد. الگوهای هارمونیک با بهره‌مندی از مجموعه‌ای از پترن‌های هندسی که بر پایه نسبت‌های فیبوناچی تعریف شده‌اند، تلاش می‌کنند نقاط بازگشت روند را با دقت مطلوبی پیش‌بینی نمایند. بنابراین برخلاف سایر بخش‎‌های تحلیل تکنیکال، در مبحث الگوهای هارمونیک بطور جدی هدف خود را بر روی پیش‌بینی آینده مارکت می‌گذاریم.

نسبت‌های هارمونیک اندکی با نسبت‌های فیبوناچی متفاوتند. برخی از آنها مستقیما همان نسبت‌های فیبوناچی هستند و برخی دیگر با اندکی محاسبات اضافی از آنها مشتق شده‌اند. بطور کلی نسبت‌های هارمونیک به سه دسته نسبت‌های اصلی، مشتق‌های اول و مشتق‌های تکمیلی تقسیم می‌شوند. جدول زیر نحوه دسته‌بندی نسبت‌های هارمونیک را به همراه محاسبات مربوط به هریک، نمایش می‌دهد.

برخی از این نسبت‌ها رایج تر هستند و برخی دیگر کاربرد کمتری دارند. در فهرست زیر، مهمترین نسبت‌های هارمونیک را که در اغلب الگوهای اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرند ملاحظه می‌نمایید. سایر اعدادی که در این فهرست مشاهده نمی‌شوند، معمولا کاربرد کمتری دارند.

لازم به ذکر است که اعداد 0.5, 1, 2, … جزو نسبت‌های فیبوناچی نیستند، اما به دلیل کاربرد زیادی که در نمودارها دارند، به صورت تجربی به این مجموعه اضافه گشته‌اند. نسبت 0.236 نیز که اگر خاطرتان باشد جزو سطوح ریتریسمنت فیبوناچی محسوب می‌شد، از مجموعه نسبت‌های هارمونیک حذف شده است، زیرا این سطح نمی‌تواند یک پیوت ماژور ایجاد نماید و صرفا منجر به نوسانات فرعی و زودگذر خواهد شد. نکته جالب توجه در میان نسبت‌های فوق این است که معکوس هریک از اعداد درون همین مجموعه قرار دارد. به عنوان مثال اگر نسبت 1.272 را معکوس نمایید به عدد 0.786 خواهید رسید که کماکان جزو نسبت‌های هارمونیک است. همچنین اعداد 1.127 و 0.886 ویا اعداد 2.618 و 0.382 نیز معکوس یکدیگر هستند. این ویژگی مهمی برای نسبت‌های هارمونیک است که کاربرد آنرا بزودی، به محض شروع کار با اولین الگوهای هارمونیک، متوجه خواهید شد. تنها نسبتی که معکوس آن در فهرست وجود ندارد عدد 4.236 است. معکوس 4.236 برابر با 0.236 می‌شود که همانطور که گفته شد توصیفگر اصلاح‌های مینور بوده و نتیجتا از فهرست نسبت‌های کاربردی، کنار گذاشته شده است.

ایده الگوهای هارمونیک نخستین بار در سال 1932 توسط گارتلی[68] مورد بحث قرار گرفت. او در نوشته های خود، الگویی پنج نقطه‌ای را که بعدها با نام خود او نام‌گذاری شد، مورد بررسی قرار داد. اما سال‌ها طول کشید تا ویژگی‌های الگوی Gartley سرانجام اسکات کارنی[69] با مطالعات تکمیلی دقیقتری که در این عرصه انجام داد، الگوی گارتلی را به همراه مجموعه‌ای از الگوهای دیگر مانند خرچنگ، خفاش و کوسه تحت عنوان الگوهای هارمونیک معرفی نمود. عمده ارزش کار اسکات کارنی بدلیل ساختار دقیق و منسجمی بود که برای روش معامله‌گری بر روی این الگوها، به همراه نقاط دقیق ورود و خروج و قوانین مدیریت ریسک، ابداع نمود.

تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدوده‌ای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه [70]PRZ معرفی می‌شود برمبنای نسبت‌های همزمان فیبوناچی بین امواج مختلف، بدست می‌آید. نواحی PRZ در الگوهای هارمونیک دقیقا همان نواحی همپوشانی (کلاسترها) در مبحث فیبوناچی کلاسیک هستند، و بنابراین معتقدیم احتمال بازگشت روند در این نواحی بسیار زیاد است. نکته مهم در ارتباط با نواحی

PRZ این است که هرگز نباید به محض مشاهده یک الگوی هارمونیک دلخواه بلافاصله اقدام به معامله‌گری نمود بلکه باید در انتظار مشاهده یک سیگنال تاییدگر ویژگی‌های الگوی Gartley تکمیلی در ناحیه PRZ بمانید تا به عنوان مثال پس از تشکیل یک الگوی شمعی بازگشتی، اقدام به ورود به بازار نمایید.

الگوهای هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج ختم نمی‌شوند، بلکه محدوده‌ای نسبتا گسترده از همپوشانی چند فیبوی مختلف بدست می‌آید که باید مترصد نحوه واکنش بازار به این محدوده باشیم. بنابراین ترکیب الگوهای هارمونیک ویژگی‌های الگوی Gartley با سایر روش‌هایی که برای تشخیص نقاط بازگشت روند آموخته‌اید، بویژه الگوهای شمع ژاپنی، اهمیت به سزایی پیدا می‌کند.

نحوه خاصی از نمایش نسبت‌های فیبوناچی بر روی نمودار وجود دارد که اغلب در بحث الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش ضمن حفظ سادگی، تحلیلگر را از ترسیم همزمان چندین ابزار مختلف فیبوناچی بی‌نیاز نموده و موجب خلوت‌ شدن نمودار می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر، نقطه C برابر با ریتریس %38.2 از موج AB باشد. در این صورت می‌توانیم به سادگی، یک پاره‌خط کوتاه از A تا C رسم کنیم و نسبت فیبوناچی بین آن دو را در کنار خط مذکور بنویسیم. به این ترتیب مشاهده‌گر به سهولت متوجه میزان ریتریس نقطه C می‌شود و از ترسیم کامل ابزار فیبوناچی به همراه تمامی سطوح متعدد آن بی‌نیاز می‌شود.

ویژگی‌های الگوی Gartley

الگوی هارمونیک باترفلای تشکیل شده از چهار نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد ، که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.

این الگو از قویترین و کاربردی ترین الگوهای هارمونیک میباشد

الگوی Butterfly ایده آل پروانه

همانند الگوی Crab الگوی Butterfly هم یک ساختار پنج نقطه‌ای است.

این الگو هیچ تفاوتی با Crab ندارد.

در واقع الگوی ایده آل Butterfly نیازمند تناسب‌های فیبوناچی خاصی برای هر یک از نقاط ساختار الگو است.

از همه مهم‌تر اصلاح ۰٫۷۸۶ موج XA است که با نقطه B نشان داده می‌شود.

چنین اصلاحی می‌تواند نشانگر الگوی ایده آل Butterfly باشد و برای تعریف محتمل‌تری محل بازگشتی (PRZ) مورد استفاده قرار می‌گیرد.

الگوی Butterfly از جهاتی به الگوی Gartley هم شبیه است

چون‌که نیازمند اصلاح خاصی برای نقطه B است و از دامنه کوتاه‌تری از نسبت‌های فیبوناچی استفاده می‌کند.

بخصوص که الگوی Butterfly از برآورد ۱٫۲۷ موج XA همراه با برآورد BC کوتاه، معمولاً ۱٫۶۱۸ استفاده می‌کند.

علاوه بر این الگوی Butterfly شامل الگوی AB=CD معادل یا الگوی جایگزین ۱٫۲۷AB=CD می‌شود.

هر چند که الگوی معادل AB=CD حداقل شرط لازم برای تائید Butterfly است، اما این الگو به ندرت از ساختارهای بالای ۱٫۲۷AB=CD استفاده می‌کند.

ابزار مورد استفاده در الگوهای هارمونیک

مکتبخونه

بدون شک یکی از قوی‌ترین و کاربردی‌ترین نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال برای بورس ایران، نرم‌افزار آمی بروکر است.

آمی بروکر، یک بستر آنلاین توسعه سیستم آنالیز فنی و تجاری کاملاً برجسته، با یک نمودار زمان واقعی پیشرفته، قابلیت پشتیبان گیری، بهینه سازی نمونه‌­ها و قابلیت اسکن است.

محیط پیشرفته سیستم قدرتمند AmiBroker، امکان جستجو نا کارآمدی­‌های بازار، کدگذاری سیستم و تأیید اعتبار آن را با استفاده از روش­‌های آماری قدرتمند از جمله: تست walk-forward و شبیه سازی مونت کارلو را فراهم می کند.

2. نرم افزار Mwave

نرم افزار موتیو ویو یکی از محبوب­ترین نرم افزارها برای تحلیلگران تکنیکال است. از ویژگی­‌های بارز این نرم ­افزار موج شماری اتوماتیک آن است. این نرم ­افزار مناسب افرادی است که با الگوهای هارمونیک یا امواج الیوت کار می­‌کنند.

از مزایای این نرم افزار وجود ابزارهای مناسب برای شمارش امواج الیوت بصورت دستی و اتوماتیک است. همچنین برای کسانی که الگوهای هارمونیک کار می­کنند، درصدهای هر بازو را بصورت اتوماتیک محاسبه می­کند.

ویژگی‌های الگوی Gartley

برای اطلاع از تخفیف دوره ها ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

حساب دیسکورد ایپ کوین هک و 360,000 دلار NFT به سرقت رفت

شبکه سولانا برای ساعاتی متوقف شد!

میرور پروتکل، مجددا هک شد

رئیس بانک مرکزی: رمزریال تا شهریور عملیاتی می شود.

فروش جایزه یورو ویژن 2022 به ارزش 500 اتریوم

آیا ریزش قیمت لونا 2 در راه است؟

افتتاح اولین ساختمان کریپتو در جهان با مزرعه استخراج بیت کوین در آرژانتین

تیم دریپر: زنان بازار صعودی بعدی بیت کوین را هدایت خواهند کرد

رصد حساب های بانکی جهت مبارزه با پولشویی

ارز دیجیتال ملی آمریکا ممکن است 5 سال طول بکشد

الگوی سه حمله (Three Drives Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک پنج صفر (0 – 5 Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی سایفر (Cypher Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی کوسه (Shark Harmonic Pattern) ویژگی‌های الگوی Gartley چیست؟

الگوی پروانه (Butterfly Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خفاش (Bat Harmonic Pattern) چیست؟

الگوهای هارمونیک ABCD (AB=CD) ایده آل و جایگزین چیست؟

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

blogImage

الگو کندل شاهین نزولی (Descending Hawk) چیست؟

الگوی کندل شاهین نزولی، یک الگوی دو کندلی است که کندل تاییدیه وضعیت روند بعد از آن را مشخص می کند.

  • این الگو، از دو کندل صعودی (سبز) تشکیل شده است.
  • کندل اول در الگوی شاهین نزولی، بدنه بلندی دارد به طوری که کاملا بدنه کندل دوم درون بدنه کندل اول قرار می گیرد.
  • رنگ هر دو کندل در این الگو همواره سبز رنگ است.
  • الگوی شاهین نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل شده و با مشاهده آن، انتظار تغییر روند را داریم. پس این الگو، عموما یک الگوی برگشتی است.
  • قیمت باز شدن کندل دوم در الگوی شاهین نزولی، بالاتر از قیمت باز شدن کندل اول در این الگو است.
  • قیمت بسته شدن کندل دوم در الگوی شاهین نزولی، پایین تر از قیمت بسته شدن کندل اول در این الگو است.

مفهوم کندل شاهین نزولی

  • پس از یک روند صعودی، یک کندل صعودی با بدنه بزرگ تشکیل می شود که نشان از بالا بودن تقاضا دارد.
  • تمام بدنه کندل دوم در بدنه کندل اول قرار می گیرد و نشان می دهد که قدرت خریداران کم و قدرت فروشندگان افزایش یافته است.
  • این الگو، گاهی می تواند نشان از یک استراحت کوتاه مدت برای ادامه روند صعودی باشد.
  • کندلی که پس از این الگو شکل می گیرد، نوع روند آتی بازار را مشخص می نماید.

ویژگی های این الگو

  • در حالت ایده آل، سایه های کندل دوم نیز به طور کامل در بدنه کندل اول قرار می گیرد.
  • در این الگو، سایه ها از شروط اصلی نیستند و می توان آن ها را نادیده گرفت.
  • تشکیل این الگو در مقاومت، اعتبار آن را بالاتر برده و می تواند هشدار قوی تری نسبت به پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی باشد.
  • الگوی شاهین نزولی، نسبت به بقیه الگوهای بازگشتی ضعیف تر است.
  • کندل تاییدیه برای بازگشت روند، کندلی نزولی (قرمز) است که قیمت بسته شدن آن پایین تر از بدنه کندل دوم قرار دارد.
  • اگر قیمت باز شدن کندل تاییدیه پایین تر از بدنه کندل دوم قرار داشته باشد، اعتبار این الگو برای تغییر روند، بیشتر می شود.
  • کندل تاییدیه برای ادامه دار بودن روند، کندلی است صعودی (سبز) که قیمت بسته شدن آن بالاتر از بدنه کندل دوم باشد.
  • اگر قیمت باز شدن کندل تاییدیه بالاتر از بدنه کندل دوم قرار داشته باشد، اعتبار این الگو برای ادامه روند بیشتر می شود.
  • این الگو، شبیه به الگوی کبوتر خانگی است با این تفاوت که هر دو کندل در کبوتر خانگی نزولی (قرمز) هستند.

نحوه معامله (ترید) با الگوی شاهین نزولی تغییر دهنده روند:

  • اگر این الگو را به صورت تغییر دهنده روند تشخیص دادیم، وارد معامله شورت (فروش) می شویم.
  • قیمت ورود را بر روی اواسط بدنه کندل اول قرار می دهیم.
  • حد ضرر در این پوزیشن برابر با حداکثر قیمت در این الگو باشد که می تواند مربوط به کندل اول یا کندل دوم باشد.

نحوه معامله (ترید) با الگوی شاهین نزولی ادامه دهنده روند:

  • اگر الگوی شاهین نزولی را به صورت ادامه دهنده روند تشخیص دادیم، وارد معامله لانگ (خرید) می شویم.
  • قیمت ورود را بر روی اواسط بدنه کندل اول قرار می دهیم.
  • حد ضرر در این پوزیشن برابر با حداقل قیمت در این الگو باشد که می تواند مربوط به کندل اول یا کندل دوم باشد.

توجه کنید که معامله با استفاده از این الگو می تواند منجر به ریسک بزرگی شود و سود احتمالی به دست آمده را توجیه نکند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.