سرمایه گذاری یا ترید ؟


کسی که که در سال ۱۹۱۵ سهام ایالات متحده را در ۶۰ سالگی، به منظور فروش در قیمت بالاتر خریداری کرد، یک سفته‌باز یا تریدر است. از سوی دیگر، کسی که در سال ۱۹۲۱، AT&T را در ۹۵ سالگی خرید تا از سود سهام ۸ درصد برخوردار شود، یک سرمایه‌گذار است. به عبارت دیگر، Carret به انگیزه، وزن بیشتری می‌دهد. سفته‌باز در اینجا بر قیمت تمرکز می‌کند؛ در حالی که سرمایه‌گذار بر نوع کسب‌وکار تمرکز می‌کند.

سرمایه گذاری و فرق آن با معامله‌گری چیست؟

سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به‌ شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژه‌های بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معامله‌گر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شده‌اند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکته‌ای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمی‌کنند، این است که این واژه‌های سرمایه‌گذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوت‌های یک تریدر و یک سرمایه‌گذار صحبت کنیم.

تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه ‌گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگی‌های هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر می‌خواهید جواب همه این سوال‌ها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.

سرمایه چیست؟

در ابتدا برای این‌که بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی‌ چیست و انواع آن کدامند؟

دارایی‌های ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند؛ دارایی‌های هزینه‌ای و دارایی‌های سرمایه‌ای. دارایی‌هایی که هزینه‌ای هستند، در طول مدت از ارزش آن‌ها کاسته می‌شوند و به اصطلاح جز هزینه‌های زندگی ما محسوب می‌شوند. به‌عنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز دارایی‌های هزینه‌ای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته می‌شود.

اما در مقابل دارایی‌هایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… دارایی‌های سرمایه‌ای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمی‌شود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمی‌شود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.

سرمایه گذاری

ملک یک دارایی سرمایه‌ای محسوب می‌شود

آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟

خودرو در همه جای جهان جز دارایی‌های هزینه‌ای به حساب می‌آید، اما در ایران جز دارایی‌های سرمایه‌ای محسوب می‌شوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایه‌گذاری، به خرید خودرو روی آورده‌اند. کار به جایی رسیده که مردم صف می‌ایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمی‌دانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را می‌کنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آن‌ها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.

دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای حساب می‌کردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری می‌کردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمی‌شود، اما به مرور ارزش خود را از دست می‌دهد.

سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کردند؟

خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمی‌تواند برای همیشه یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایه‌ای و نگهداری آن‌ها به منظور افزایش ثروت.

سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایه‌گذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی به‌کار می‌بندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.

برای مثال وقتی یک دستگاه بازی می‌خریم، پول خرج می‌کنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی می‌گذاریم و از سود حاصل از آن بهره می‌بریم، داریم سرمایه گذاری می‌کنیم.

سرمایه گذاری

سرمایه گذار کیست؟

مشخصا سرمایه‌ گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام می‌دهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهره‌مندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام می‌دهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا می‌کند.

سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهره‌مندشدن از میوه‌های آن. کسی که یک درخت می‌کارد، می‌خواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهره‌مند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.

چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.

به تعبیر وارن بافت، سرمایه‌ گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه‌ گذار، صبر بالا است.

تریدر یا معامله‌گر کیست؟

تریدر یا معامله‌گر کسی است که اقدام به خرید و فروش دارایی‌ها در کوتاه مدت می‌کند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام می‌دهد، پس می‌توان گفت که ذات عمل معامله‌گری در بلندمدت نیست.

سرمایه گذاری

برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایه‌گذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:

به‌عنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان می‌خرید، احساس برنده بودن می‌کنید. چون می‌دانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه دارایی‌هایتان در آینده و بهره‌برداری از منافع آن این اقدام را انجام داده‌اید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟

کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانه‌ای می‌خرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را می‌خرید چیست؟ آیا با این دید می‌خرید که هفته بعد آن را بفروشید؟

اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. به‌عبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را می‌توانیم در دسته سرمایه‌گذاری‌ها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک می‌خرند، سرمایه گذاری می‌کنند.

دسته سوم

بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم می‌برد. معامله‌گرانی که سواد کافی برای سفته‌بازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آن‌ها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر می‌خرند و نوسان‌های روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایه‌گذار پنهان می‌کنند.

این افراد در عمل، معامله‌گرانی با افق زمانی طولانی‌تر هستند، نه سرمایه‌گذار.

کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آن‌وقت می‌بینیم که سود تقسیمی و بازدهی‌های آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.

البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار می‌کند.

سرمایه گذاری کنیم یا معامله‌گری؟

جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسان‌های زیادی است، منتهی ما آن را نمی‌بینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت می‌شد، شاید خیلی‌ها از ترس نوسان‌های قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمی‌آمدند. پس درمی‌یابیم که سرمایه ‌گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.

سوال این است که سرمایه‌گذار باشیم یا یک معامله‌گر؟ در ادامه به ویژگی‌های خاص برای یک فرد سرمایه‌ گذار و یا یک تریدر اشاره می‌کنیم.

تحمل صبرتان چقدر است؟

روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!

من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟

گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.

اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاه‌مدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.

شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز می‌بیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه‌ گذاری تقریبا برای شما بی‌معنی خواهد بود. زیرا سرمایه‌گذاری‌ها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.

تا چه حدی ریسک‌پذیر هستید؟

در دنیای معامله‌گری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر می‌گذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیت‌های مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.

یکی از روش‌هایی که می‌توانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز می‌کنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر می‌کند؟ اگر معامله‌ای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.

در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازه‌ای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معامله‌گری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.

پیشنهاد می‌کنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.

پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی

یکی از عوامل مهمی که هر معامله‌گری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظم‌دهی معاملات یک تریدر کمک زیادی می‌کند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کرده‌اید پایبند می‌مانید، به شما مربوط است.

یک معامله‌گر حرفه‌ای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمی‌توانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض می‌کنید، سرمایه‌ گذاری برای شما گزینه راحت‌تری از معامله‌گری است.

چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

تا چه حد احساسی هستید؟

این نکته یکی از مهم‌ترین نکات در ویژگی‌های فردی یک سرمایه‌گذاریا یک معامله‌گر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی می‌شوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟

جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمی‌داند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قوی‌تر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سخت‌تر می‌شود.

به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

سرمایه گذاری

کنترل احساسات در معامله‌گری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است

یک معامله‌گر حرفه‌ای نیز هیچ‌گاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمی‌دهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. به‌عبارت دیگر معامله‌گر موفق و حرفه‌ای کسی است که سودها و زیان‌ها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او می‌داند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.

اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام می‌دهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریم‌های بالاتر کندتر انجام می‌شوند و همین موضوع باعث می‌شود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آن‌قدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه ‌گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.

نداشتن تعصب و غرور

یکی از ویژگی‌های بارز و مهم در معامله‌گران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود می‌تواند زیان‌های زیادی را برای یک معامله‌گر به‌دنبال داشته باشد. یک معامله‌گر حرفه‌ای به تحلیل‌ها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آن‌ها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمی‌کند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق می‌سازد.

هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟

اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کرده‌اید. حتما این جمله را شنیده‌اید که می‌گویند بیش از 90% از معامله‌گران در بازارهای مالی زیان‌ده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معامله‌گری در بازاهای مالی را به‌عنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازه‌دار است فقط برای سودش این کار را کرده؟

جواب: خیر او مغازه داری را به‌عنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی می‌کند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشنده‌ای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمی‌کند. مشکلات شغلی یک معامله‌گر نیز زیاد هستند. یک معامله‌گر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل می‌پذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری می‌کند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار می‌کند.

سرمایه گذاری

معامله‌گر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.

آیا باید هر روز معامله کرد؟

خیلی مرسوم است که می‌گویند معامله‌گری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد می‌کند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق می‌کند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر می‌کنند هر روز باید معامله کنند. به‌عبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمی‌آید.

این یک ذهنیت غلط برای معامله‌گران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش می‌آید که در طول یک هفته نیز هیچ معامله‌ای نمی‌کنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.

نتیجه گیری فرق بین معامله‌گری و سرمایه ‌گذاری چیست؟

در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معامله‌گر را شرح دهیم و ویژگی‌ها و خصوصیات فردی یک معامله‌گر و یک سرمایه ‌گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی به‌کار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق سرمایه گذاری یا ترید ؟ باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمی‌توانید گول بزنید.

اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آن‌ها پاسخ خواهم داد.

می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.

سرمایه گذاری یا ترید ؟

سرمایه گذاری در مقابل معامله گری یا همان ترید تفاوت چیست؟

سرمایه گذاری و ترید دو روش کاملاً متفاوت برای تلاش برای سودآوری در بازارهای مالی است.

هم سرمایه گذاران و هم معامله گران از طریق مشارکت در بازار به دنبال سود هستند.

به طور کلی ، سرمایه گذاران از طریق خرید و نگهداری به دنبال بازده بیشتر در یک دوره طولانی هستند.

برعکس ، معامله گران از مزایای افزایش و نزولی بازارها برای ورود و خروج از موقعیت ها در بازه زمانی کوتاهتر بهره می برند و سودهای مکرر و کوچکتر می گیرند.

سرمایه گذاری رویکردی طولانی مدت به بازارها دارد و غالباً در مواردی مانند حساب بازنشستگی اعمال می شود.
معاملات شامل استراتژی های کوتاه مدت برای به حداکثر رساندن بازده روزانه ، ماهانه یا سه ماهه است.
سرمایه گذاران احتمالاً زیان های کوتاه مدت خود را از دست می دهند ، در حالی که معامله گران تلاش می کنند معامله هایی انجام دهند که بتواند به آنها کمک کند تا از نوسان بازارها به سرعت سود ببرند.

سرمایه گذاری یا معامله گری و ترید؟

سرمایه گذاری

هدف از سرمایه گذاری ایجاد تدریجی ثروت در مدت زمان طولانی از طریق خرید و نگهداری سبدهای سهام ، صندوق های سرمایه گذاری ، اوراق قرضه و سایر ابزارهای سرمایه گذاری است.

سرمایه گذاران اغلب سود خود را از طریق ترکیب یا سرمایه گذاری مجدد سود در سهام به سهام های خود را افزایش می دهند.

سرمایه گذاری ها اغلب برای یک دوره از سالها یا حتی چند دهه برگزار می شوند و از مزایایی مانند سود ، سود سهام و تقسیم سهام در طول مسیر استفاده می کنند. در حالی که بازارها به طور اجتناب ناپذیری در حال نوسان هستند ، سرمایه گذاران روند نزولی را "منتهی می کنند" با این انتظار که قیمت ها دوباره برگردند و در نهایت خسارات بازیابی شوند. سرمایه گذاران معمولاً بیشتر درگیر مبانی بازار مانند نسبت قیمت به درآمد و پیش بینی مدیریت هستند.

هر کسی که بیمه بازنشتگی داشته باشد یا مقداری پول را به طور ماهانه در حسابی جمع اوری کند در حال سرمایه گذاری است ، حتی اگر به طور روزانه عملکرد دارایی های خود را ردیابی نکند. از آنجا که هدف رشد حساب بازنشستگی در طی دهه ها است ، نوسانات روزمره صندوق های سرمایه گذاری مختلف از رشد مداوم در یک دوره طولانی اهمیت کمتری دارد.

سرمایه گذاری

معامله گری یا ترید

معاملات یک تریدر شامل معاملات مكرر مانند خرید و فروش سهام ، كالاها ، جفت ارز یا سایر ابزارها می شود.

هدف این است که بازدهی کسب کنید که نسبت به سرمایه گذاری خرید و نگهداری بهتر باشد.

در حالی که ممکن است سرمایه گذاران با بازده سالانه 10 تا 15 درصد راضی باشند ، معامله گران ممکن است هر ماه به دنبال بازده 10 درصدی باشند.

سود تجارت از طریق خرید با قیمت کمتر و فروش با قیمت بالاتر در مدت زمان نسبتاً کوتاهی حاصل می شود.

عکس این نیز صادق است که در مواقع مختلف فرق می کند: سود تجاری می تواند از طریق فروش با قیمت بالاتر و خرید برای پوشش دادن در قیمت پایین تر (معروف به "Short") برای سود در بازارهای در حال سقوط باشد.

در حالی که سرمایه گذاران در حال خرید و نگهداری و منتظر موقعیت های کم سودتر هستند ، معامله گران و تریدر به دنبال کسب سود در یک بازه زمانی مشخص هستند و اغلب از یک دستور توقف ضرر محافظ برای بسته شدن خودکار موقعیت های از دست رفته در سطح قیمت از پیش تعیین شده استفاده می کنند.

معامله گران اغلب از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال ، مانند میانگین متحرک و نوسانگرهای تصادفی برای یافتن تنظیمات معاملات با احتمال زیاد استفاده می کنند.

سبک یک معامله گر به بازه زمانی یا دوره نگهداری اشاره دارد که سهام ، کالاها یا سایر ابزارهای تجاری در آن خرید و فروش می شوند.

معامله گران به طور کلی در یکی از چهار دسته قرار می گیرند:

معامله گر موقعیت: موقعیت ها از ماه ها به سال ها برگزار می شود.
معامه گر سوینگ: موقعیت ها از روزها به هفته ها برگزار می شود.
معامله گر روز: موقعیت ها در طول روز فقط بدون موقعیت های یک شبه برگزار می شوند.
معامله گر Scalper: موقعیت ها برای چند ثانیه تا چند دقیقه بدون موقعیت یک شبه نگه داشته می شوند.

معامله گران معمولاً سبک تجارت خود را بر اساس عواملی از جمله اندازه حساب ، مدت زمانی که می توان به معاملات اختصاص داد ، سطح تجربه معامله گری، شخصیت و تحمل ریسک انتخاب می کنند.

در آخر به این اصل توجه داشته باشد که ، مدیریت سرمایه علت موفقیت دو گروه میتواند باشد.

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه‌گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه‌گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه‌گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه‌گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌ دو شیوه کلی برای انجام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

۱. سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه‌گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.

۲. سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه‌گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه‌گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

۱. اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

۲. معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

۳. معامات سرمایه گذاری یا ترید ؟ پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

۳. معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند؛ در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شود، چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه‌گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب می‌شود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی سرمایه گذاری یا ترید ؟ بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش سرمایه گذاری یا ترید ؟ ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به سرمایه گذاری یا ترید ؟ یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های سرمایه گذاری یا ترید ؟ مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:

  • اهداف مالی شما
  • ریسک‌پذیری شما
  • دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
  • میزان تلاشی که می‌خواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایه‌گذاری‌های خود صرف کنید.
  • مقدار پولی که برای شروع دارید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

سرمایه‌گذار کیست؟

سرمایه‌گذار شخصی است که بر اساس تحلیل‌های بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری می‌کند.

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟

یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها دارایی‌ها را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند.

کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری بهتر است یا تریدینگ؟

هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسک‌پذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

ترید یا سرمایه گذاری؟

ترید و سرمایه گذاری، دو روش متفاوت رفتار در بازار های مالی مانند بورس و فارکس و کریپتو هستند که هر دو به یک قصد انجام میشوند، کسب سود بیشتر.

به طور کلی میتوان گفت که دسته ی سرمایه گذاران در خرید های خود صبر بیشتری دارند و دید بلندمدت را بر دید کوتاه مدت ارجحیت میدهند و نوع رفتار آنها به صورت خرید یک دارایی و یا سهام و یا ارز دیجیتال و . و سپس صبر کردن یا اصطلاحا هولد کردن میباشد. در نقطه مقابل دسته ی تریدر ها، سعی دارند تا از هر نوسان قیمتی (بالا و پایین رفتن های مقطعی قیمت هر دارایی) سود کسب کنند و بلافاصله پس از کسب مقداری سود از سرمایه گذاری خود خارج شوند و دارایی ای را که خریداری کرده بودند نقد کنند. هدف سرمایه گذاران کسب سود های بزرگ و در طول بازه زمانی بالا میباشد اما تریدر ها با هدف کسب سود های کوچک اما متداوم در بازه های زمانی کوتاه فعالیت میکنند.

سرمایه گذاری

هدف از سرمایه گذاری ساختن ثروت و دارایی به طور تدریجی و با گذر زمان میباشد که با استفاده از چیدن سبد سرمایه و خرید دارایی های مختلف در قیمت های ارزنده و سپس نگهداری کردن از آن دارایی ها، انجام میشود.

مهم ترین مساله در روش سرمایه گذاری ایجاد یک پرتفولیو مناسب و تخصیص وزن مناسب به هر دسته از کلاس های دارایی مختلف پرریسک، ریسک متوسط و ریسک پایین میباشد. معمولا سبد ها، یا همان پرتفولیو های سرمایه گذاری، مدت ها دست نخورده باقی میمانند، سال ها و یا حتی شاید دهه ها. در طول این زمان سرمایه گذاران میتوانند از سود های تخصیص یافته سهام های خود، ارزش افزوده و یا وام هایی که به واسطه دارایی های سرمایه گذاری خود میتوانند دریافت کنند، دست به اهرم سازی سرمایه گذاری خود بکنند.

هیچ بازار مالی ای بدون دوره نزول قیمت نخواهد بود، در زمان ریزش قیمتی، دسته سرمایه گذاران عموما دارایی های خود را نگه میدارند و دست به فروش نمیزنند زیرا قصد آنها از خرید دارایی های موجود در بازار مالی، سود یک روزه، یک ماهه و یا حتی یک ساله نبوده است.

تریدینگ

تریدینگ نسبت به سرمایه گذاری تراکنش های خرید و فروش بیشتری دارد، یعنی تعداد خرید و فروش تریدرهای مختلف بسیار بیشتر از تعداد خرید و فروش سرمایه گذاران است. هدف تریدرها کسب سود بیشتر نسبت به سرمایه گذاران است که صرفا با خرید یک دارایی و افزایش قیمت آن سعی در سود کردن دارند، در واقع تریدر ها سعی میکنند تا بیشتر از سرمایه گذاران سود کنند، اما از نظر آماری، عموما سود دسته سرمایه گذاران، از 96 درصد تریدرهای فعال در تمامی بازارهای مالی بیشتر است و تنها 4 درصد از تریدرها هستند که موفق به کسب سود از بازارهای مالی میشوند و بخش اعظمی از 96 درصد باقی مانده تریدرها، نه تنها موفق به کسب سود نمیشوند، بلکه به شدت نیز دچار ضرر و زیان در اصل سرمایه خود میشوند.

تریدر ها و سرمایه گذاران، از روش های مختلفی برای خرید و فروش دارایی های خود استفاده میکنند. شناخته شده ترین این روش ها تحلیل تکنیکال میباشد، در تحلیل تکنیکال بر اساس یک سری قواعد و اصول و چهارچوب ها فعالین بازار، سعی در پیش بینی روند قیمتی یک دارایی در آینده میکنند. روش دیگر، روش تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال میباشد. در این روش فعالین بازار با استفاده از داده های اقتصادی، اخبار سیاسی، صورت های مالی و دیگر اطلاعات مربوط به یک دارایی، تصمیم به خرید و یا فروش یک دارایی میگیرند.

تفاوت اصلی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

اگر هر تصمیمی در زندگی را معادل یک ترید در نظر بگیریم، همه ما به نوعی یک تریدر هستیم؛ پس تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در چیست؟ در این مطلب، به این سوال پاسخ می‌دهیم که چه تفاوتی میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری از نظر فلسفی وجود دارد. درک این تفاوت برای هر کسی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند، ضروری است. در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

هر فرد به نوعی یک تریدر است. هر تصمیمی که در زندگی گرفته می‌شود، صرف نظر از خوب یا بد بودنش، در نهایت نتیجه‌‌ای به‌دنبال دارد؛ بنابراین، افراد روزانه هزاران معامله انجام می‌دهند؛ خواه آن را تصدیق کنند یا نه. تصمیم به تحصیل در رشته مهندسی به جای تحصیل در رشته مالی، رفتن به سینما به جای وقت گذراندن با دوستان. هرکدام یک نوع معامله است که هر کدام نتیجه‌ای (ارزشی) در پی دارند.

در نگاه کلان، می‌توان هر تصمیم در زندگی را به عنوان یک معامله طبقه‌بندی کرد و در مورد همه انتخاب‌ها، از نظر ارزش مورد انتظار تفکر کرد. در واقع با هر تصمیم، گزینه‌ای را خریده و گزینه دیگری را از دست می‌دهیم.

با در نظر گرفتن این موضوع، قبل از درگیر شدن با بازار مالی، هر فرد را می‌توان در بالاترین سطح به عنوان یک تریدر طبقه‌بندی کرد. البته که این مفهوم، استفاده عمومی پذیرفته شده از کلمه معامله‌گر نیست. در واقع بسیاری از فعالان بازار ممکن است به این کلمه خورده بگیرند و اظهار کنند که «نه، من یک سرمایه‌گذار هستم». تاریخچه تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری به مدت‌ها قبل برمی‌گردد و در بازارها سابقه طولانی دارد. پذیرفته شده است که این دو کلمه، از هم متمایزند.

نظر کارشناسان درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

جوزف پنسو (Joseph Penso de la Vega) اولین نویسنده‌ای بود که تفاوت این دو کلمه را در کتابی به‌نام «سردرگمی سردرگمی‌ها» (Confusion of Confusions) در سال ۱۶۸۸، بیان کرد. ناگفته نماند که این کتاب، قدیمی‌ترین کتاب در حوزه بورس است. او در این کتاب فعالان بازار را به سه دسته تقسیم می‌کند:

اربابان مالی (سرمایه‌گذاران ثروتمند)، معامله‌گران (تریدرهایی که گاهی دست به معامله می‌زنند) و قماربازان (مانند نوسان‌گیران). تمایزی که جوزف از آن صحبت می‌کند، در اندازه و میزان موفقیت این افراد است. ثروتمندان، سرمایه‌گذاران هستند. بقیه، معامله‌گران هستند.

فیلیپ کارت (Philip Carret)، نویسنده کتاب هنر سفته‌بازی (سال ۱۹۳۰) درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری، می‌نویسد:

کسی که که در سال ۱۹۱۵ سهام ایالات متحده را در ۶۰ سالگی، به منظور فروش در قیمت بالاتر خریداری کرد، یک سفته‌باز یا تریدر است. از سوی دیگر، کسی که در سال ۱۹۲۱، AT&T را در ۹۵ سالگی خرید تا از سود سهام ۸ درصد برخوردار شود، یک سرمایه‌گذار است. به عبارت دیگر، Carret به انگیزه، وزن بیشتری می‌دهد. سفته‌باز در اینجا بر قیمت تمرکز می‌کند؛ در حالی که سرمایه‌گذار بر نوع کسب‌وکار تمرکز می‌کند.

جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)، اقتصاددان مشهور، در رویکرد خود دقیق‌تر بود و سفته‌بازی را اصطلاحی برای «پیش‌بینی روان‌شناسی بازار» و سرمایه‌گذاری را به‌عنوان «فرآیند پیش‌بینی بازده احتمالی دارایی‌ها در کل دوران عمر آن‌ها» تعریف کرد. رویکرد او مشابه رویکرد Carret بود، اما با تفاوتی کوچک و آن اینکه، شرط‌بندی روی موفقیت اقتصادی یک شرکت، از نظر فلسفی با شرط‌بندی صرفا روی قیمت یک دارایی متفاوت است.

ایجاد یک چارچوب برای درک تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذار و معامله‌گر

آیا راهی وجود دارد که مشخص کند یک رویکرد جزو معامله‌گری محسوب می‌شود یا سرمایه‌گذاری؟ آیا انگیزه نامشهود فرد در بازار مشخص می‌کند که در حال معامله‌گری یا سرمایه‌گذاری است؟ اولویت زمانی، چه نقشی در این طبقه‌بندی دارد؟

این اصطلاحات روی مختصاتی از محورهای متعدد قرار دارند و موقعیت‌های مختلف، جنبه‌هایی از سرمایه‌گذاری و معامله‌گری را براساس معیارها به همراه خواهند داشت. ما می‌توانیم با بررسی معیارهایی که معامله‌گران را از سرمایه‌گذاران جدا می‌کند و نمونه‌هایی که باید خواننده را در مورد تعاریف به فکر وادار کند، تجزیه‌وتحلیل کنیم. دو موردی که باید انرژی خود را روی آن متمرکز کنیم، انگیزه و مدت است.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

به نظر می‌رسد، اکثر مراجع تاریخی موافق هستند که اگر انگیزه شخصی برای تصمیم‌گیری، مربوط به اقتصاد واقعی کسب‌وکار و رشد آن باشد، سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر تصمیم‌گیری صرفا براساس قیمت مورد انتظار آینده دارایی باشد، معامله‌گری و ترید محسوب می‌شود. با این رویکرد، این امکان وجود دارد که دو فرد بتوانند در ظاهر به همان شیوه عمل کنند اما در دو دسته طبقه‌بندی شوند.

به عنوان مثال، دو سناریو زیر را در نظر بگیرید:

  • شما یک صندوق سرمایه گذاری یا ترید ؟ سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) هستید که در مراحل اولیه یک پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به‌طور غیرمنتظره‌ای تنها دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، توکن‌های شما تا ۱۰۰ برابر بازدهی ایجاد می‌کند. شما احساس می‌کنید اکنون قیمت بیش از حد گران است و بنابراین آنها را در بازار آزاد می‌فروشید.
  • شما یک صندوق پوشش ریسک (هج فاند) هستید که در مراحل اولیه، سرمایه‌گذاری کرده‌اید و همانطور که انتظار می‌رفت دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، بازار حرکت کرده و توکن‌های شما آزاد و برای کسب سود آن‌ها را می‌فرشید.

هر دو سناریو دقیقا روند مشابهی داشتند؛ اما شما احتمالا آنها را به ترتیب به عنوان یک سرمایه‌گذار و معامله‌گر تلقی می‌کنید. تصمیم گیری داخلی در این دو سناریو کاملا متفاوت بود؛ اما روند و نتیجه دقیقا یکسان بود. در این مورد خاص، صندوق VC بیشتر بر روی اقتصاد واقعی کسب‌وکار متمرکز بود، در حالی که صندوق تامینی صرفا روی اینکه آیا افراد با توجه به قیمت، برای دارایی ارزش قائل می‌شوند یا خیر، شرطبندی می‌کرد.

بیایید نگاهی به مجموعه جداگانه‌ای از شرایط بیندازیم که تفاوت کمتری در مورد این مفهوم دارند:

  • شما یک دارایی را به دلایل بنیادی و تحلیل فاندامنتال خریداری می‌کنید که فکر می‌کنید باعث رشد کسب‌وکار می‌شود. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید؛ زیرا معتقدید گوشی‌های هوشمند نفوذ اجتماعی خود را به سرعت افزایش می‌دهند و فراگیر می‌شوند و قصد دارید پس از بازدهی مد نظر آنرا بفروشید.
  • شما دارایی را به دلیل تغییری می‌خرید که فکر می‌کنید مردم را هیجان‌زده خواهد کرد. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید، زیرا معتقدید مردم در مورد چشم‌انداز یک محصول پرفروش جدید، هیجان‌زده می‌شوند و بنابراین قیمت بیشتری برای هر سهم پرداخت می‌کنند. زمانی که قیمت اپل به هدف مد انتظار شما رسید، آن را می‌فروشید.

تفاوت بین مثال‌های بالا در جایی است که حدس و گمان در آن صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاری و معامله‌گری هر دو نیاز به سفته‌بازی و سوداگری دارند؛ اما سرمایه‌گذاری را می‌توان به عنوان حدس و گمان در مورد موفقیت اقتصادی یک کسب‌وکار در نظر گرفت.

سوداگری روی قیمت در این سناریو متفاوت بود، زیرا برای بیشتر دارایی‌ها، قیمت دلیل اصلی «موفقیت» واقعی سرمایه‌گذاری نیست. اگر روی اینکه مردم آیفون‌ها را دوست دارند و جریان‌های نقدی را برای اپل افزایش می‌دهند، شرط‌بندی کنید، متفاوت است با شرط‌بندی روی اینکه مردم فردا به دلیل هیجانشان در مورد آیفون، قیمت بالاتری برای اپل می‌پردازند یا نه.

هر دو روی رفتار انسان‌ها شرط‌بندی می‌کنند و انسان‌ها مخلوقاتی انعکاسی و تقلیدی هستند که اغلب روندهای اجتماعی و فیزیکی را به یک شکل تکرار می‌کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، هیچ دلیل فلسفی برای جدا کردن سرمایه‌گذاری و معامله‌گری وجود ندارد. با این حال، برای یک سرمایه‌گذار، فعالیت اقتصادی شرکت اهمیت بالایی دارد.

کارشناسان معتقدند شرط‌بندی‌های طولانی‌مدت بیشتر با سرمایه‌گذاری و شرط‌بندی‌های کوتاه‌مدت بیشتر با ترید و معامله‌گری مرتبط هستند.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در رمزارزها

ترید چیست - ترید کردن - معنی ترید - معنی تریدر - چگونه ترید کنیم - تریدر کیست - اموزش ترید کردن ارز دیجیتال - بهترین سایت برای ترید ارز دیجیتال - اموزش ترید در بایننس - دانلود کتاب 10 روش برتر ترید - معنی ترید - معامله چیست - ترید ارز دیجیتال - ترید بیت کوین - ترید انجین - ترید کریپتوکارنسی - چگونه مثل یک حرفه ای ترید کنیم - آموزش ترید بیت کوین

این بحث در حوزه ارزهای دیجیتال کمی پیچیده‌تر است. طبق گفته‌های بافت (Buffet) و کینز (Keynes)، سرمایه‌گذاری در بیت کوین یک عنوان اشتباه است؛ زیرا هیچ اقتصاد واقعی به معنای سنتی وجود ندارد. ارزش این ارز از شرط‌بندی و پذیرش آن بین افراد نشات می‌گیرد. از سوی دیگر، بسیاری از خریداران بیت کوین، آن را به قصد نگهداری به مدت طولانی، ‌خریداری می‌کنند.

درک تفاوت‌های فلسفی صرفا برای سرگرمی نیست. درک این تمایزها، برای بازیگران عادی بازار نیز مفید است. هنگامی که شخص درک کند که معامله‌گری یک بازی کوتاه‌مدت و مبتنی‌بر قیمت است، می‌تواند قوانین را بهتر لمس کند. اولا، پرسیدن سوال در مورد فاندامنتال شهودی به جای فاندامنتال واقعی، همیشه ارزشمندتر است؛ زیرا درک شهود در کوتاه‌مدت بیشتر از درک فاندامنتال واقعی یک دارایی باعث افزایش قیمت می‌شود.

وقتی به ترید در دنیای کریپتوها نگاه می‌کنیم، باید روی معیارهایی تمرکز کنیم که مستقیما بر قیمت تاثیر می‌گذارند؛ به جای معیارهایی که به طور نامحسوس روی آنها تاثیر می‌گذارد. برای مثال، معاملات پی‌درپی ارز پالیگان (MATIC)، بیشتر به دلیل احساسات فعلی، علاقه کاربران و الگوهای معاملاتی است و معامله‌گران کمتر به ارزش کل قفل شده، مدل امنیتی یا نقشه راه شش ماهه آن توجه می‌کنند.

جمع بندی

در این مطلب در مورد تفاوت میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری صحبت کردیم. هنگام سرمایه‌گذاری، بهتر است روندهای کوتاه‌مدت بازار را نادیده بگیرید و روی روندهای بلندمدت مسیر تمرکز کنید. در سرمایه‌گذاری نسبت به معامله‌گری، با توجه به اینکه مدت زمان آن احتمالا طولانی‌تر است، باید زمان بیشتری برای تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات و ایجاد انگیزه صرف کنید. داشتن درک کامل از تفاوت‌های فلسفی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری اغلب می‌تواند به افراد کمک کند که پیشرفت کنند و عملکرد مناسبی داشته باشند؛ حال آنکه سرمایه‌گذار باشند یا معامله‌گر.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.