استراتژی های معاملات ترند


معاملات الگوریتمی چیست؟

معاملات الگوریتمی چیست؟ تاثیر هوش مصنوعی در معاملات الگوریتمی چیست؟ آیا فرق اتو تریدینگ و الگو تریدینگ را می‌دانید؟ مزایا و معایب این نوع معاملات چیست؟ تا به‌حال نام معاملات الگوریتمی به گوشتان خورده است؟ زمانی که معاملات بورس راه افتاد هنوز رایانه‌ها به شکل امروزی در دنیای مالی نفوذ نکرده بودند و معاملات به‌صورت فیزیکی و سنتی انجام می‌شد. برای خرید و فروش یک سهم باید با ماشین یا اتوبوس به خیابان حافظ رفته و تازه قیمت روز سهم خود را روی تابلو می‌دیدید و فرم خرید و یا فروش را پر می‌کردید. اما امروز به لطف دنیای مجازی و اینترنت، پشت لپ‌تاپ شخصی خود نشسته و قیمت سهم‌ها را به‌صورت آنلاین در سایت کارگزاری می‌بینیم و معامله می‌کنیم.

معاملات الگوریتمی چیست؟

معاملات الگوریتمی یا معاملات خودکار یک ابزار برای معامله در بازارهای سرمایه است. بر این اساس شما می‌توانید با استفاده از هوش مصنوعی به‌صورت اتوماتیک و یا نیمه اتوماتیک و با استفاده از کدهای برنامه نویسی شده، موقعیت‌های مناسب در بازار را شناسایی و آن‌ها را شکار کنید.

خیلی‌ها معاملات الگوریتمی را با استراتژی معاملاتی یا فیلترنویسی اشتباه می‌گیرند. در‌صورتی که همه این‌ها زیرمجموعه‌ای از معاملات الگوریتمی هستند. درواقع معاملات الگوریتمی یک ابزار معاملاتی کامل است که شما با استفاده از این ابزار می‌توانید معاملات دقیق‌تر و سریع‌تری انجام دهید تا خطای کار را کاهش و نتایج معاملات را بهبود بخشید.

الگوریتم‌ها استراتژی های معاملات ترند می‌توانند بیش از یکی باشند و به‌صورت ترکیبی و پیچیده مورد استفاده قرار گیرند. آن‌ها برای انجام معاملات، بررسی‌های مختلفی از جمله زمان‌بندی، قیمت و حجم را در بازار انجام می‌دهند و بر اساس دیتاهای موجود برای معاملات تصمیم‌گیری می‌کنند. این ابزار کمک می‌کند تا بدون درگیر شدن احساسات، در بازار معامله کرد که در نهایت موجب افزایش حجم معاملات می‌شود.

معاملات الگوریتمی برای چه کسانی کاربرد دارد؟

هر شخصی می‌تواند از این ابزارها برای معاملات خود در بازارهای مالی استفاده کند. از این ابزار در بازارهای بورس داخلی و خارجی نظیر بورس آمریکا، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود.

منتهی از این ابزار فقط به قصد گرفتن سود در بازار استفاده نمی‌شود؛ بلکه گاهی اوقات از این ابزار فقط برای سیگنال‌گیری و محدود کردن تعداد فرصت‌های معاملاتی، اردرگذاری اتوماتیک یا مدیریت ریسک و سرمایه نیز استفاده می‌شود.

پیش‌نیازهای معاملات الگوریتمی

نتیجه مطلوب از معاملات الگوریتمی نیاز به بستری مناسب برای اجرایی شدن آن دارد. بستر معاملات الگوریتمی به سه عامل مهم بستگی دارد.

مطابقت‌دهنده‌های بازار یا منبع تغذیه داده‌ها

این مطابقت دهنده‌ها فرمت اطلاعات بازار را به فرمتی که برای سیستم قابل درک باشد، تبدیل می‌کنند. همچنین دسترسی لازم به اطلاعات حساب و دیتاهای بازار فراهم می‌کنند. این کار از طریق رابط برنامه‌نویسی یا همان API که بازار معاملاتی در اختیار معامله‌گر قرار داده، انجام می‌شود.

موتور پردازش داده‌های معاملات الگوریتمی

این موتور مغز متفکر معاملات الگوریتمی است. موتور پردازش‌گر در این مرحله الگوریتم‌های برنامه‌ریزی شده توسط استراتژی‌های معاملاتی و شروط تعیین شده ما را باهم و در آن واحد روی کل بازار اعمال می‌کند و هرگاه شرایط لازم در سهمی پیدا شد، برای معامله تصمیم‌گیری می‌کند. به‌عنوان مثال فرض کنید که ما می‌خواهیم سهم‌هایی که در بازار RSI آن‌ها زیر 30 است را شناسایی کنیم. از بین صدها سهم بازار شاید برای انسان این کار بسیار زمان‌بر و دشوار باشد، اما برای یک موتور پردازش کننده بسیار استراتژی های معاملات ترند راحت است.

ارسال سفارشات به بازار توسط الگوریتم‌ها

در این مرحله سفارشاتی که با الگوریتم‌های ما مطابقت دارند به بازار ارسال می‌شود. تنها نکته‌ای که اینجا مهم است این است که بستری که الگوریتم ما روی آن کار می‌کند، برای بازاری که در آن معامله می‌کنیم، قابل درک باشد.

الگوریتم‌های معاملاتی چه وظایفی دارند؟

معاملات الگوریتمی برای انجام درست و کامل بر اساس استراتژی مشخص‌ شده چهار وظیفه کلی دارند:

  • رصد و تحلیل کل بازار به‌صورت دقیق و با بیشترین سرعت ممکن
  • ثبت اردرها و پوزیشن‌گیری
  • مدیریت پوزیشن
  • مدیریت ریسک و سرمایه

هر الگوریتم معاملاتی می‌تواند هریک این چهار مورد را به‌طور کاملا اتوماتیک و با استفاده از ربات‌های معامله‌گر انجام دهد که به آن معاملات خودکار یا کاملا اتوماتیک می‌گویند. گاهی هم این چهار مورد به‌صورت ترکیبی با هوش انسانی در معاملات به‌کار گرفته می‌شود که در این‌صورت به آن معاملات نیمه خودکار می‌گویند.

طبقه‌بندی عملکردی معاملات الگوریتمی

الگوریتم‌ معاملاتی یا الگوریتم‌های معاملاتی در بازار بر اساس کارهایی که انجام می‌دهند و وظایفی که برعهده دارند، در طبقه‌بندی‌های مختلفی قرار می‌گیرند.

الگوریتم‌های اجرای معاملات

این نوع الگوریتم‌ها صرفا برای مدیریت اردرگذاری و اجرای معاملات به‌کار گرفته می‌شوند. تحلیل داده‌ها پس از پردازش برای این الگوریتم‌ها ارسال و آن‌ها براساس داده‌های موجود اقدام به اردر‌گذاری سفارشات بر اساس استراتژی تعیین شده می‌کنند. نحوه اردرگذاری در این نوع الگوریتم‌ها هم می‌تواند به‌صورت اتوماتیک و هم به‌صورت دستی باشد و الگوریتم تنها موظف به اجرای آن‌ها است.

به‌عنوان مثال فرض کنید یک شخص حقوقی می‌خواهد به اندازه 100 میلیارد تومان از یک سهم و در بازه قیمتی مشخصی خرید کند. خوب قطعا یک اردر 100 میلیارد تومانی مشکل‌ساز خواهد بود. زیرا در این صورت ممکن است قیمت تغییر کند و یا اصلا اردر ما باعث ایجاد تشکیل صف خرید شود. برای حل چنین مشکلی از الگوریتم‌های اجرای معاملات استفاده می‌شود که کار را برای ما راحت‌تر کنند. با استفاده از قابلیت مدیریت اردرها، این الگوریتم‌ها می‌توانند اردر بزرگ شما را با توجه به حجم بازار به هزاران اردر ریز تبدیل کنند تا خریدتان راحت‌تر انجام شود. این عملیات در زمان فروش نیز به همین شکل خواهد بود.

الگوریتم‌های سیگنال‌دهی

الگوریتم‌های سیگنال‌دهی همان‌طور که از اسمشان پیدا است، تنها وظیفه رصد و تحلیل بازار را بر عهده دارند و به تنهایی سودآور نیستند. این الگوریتم‌ها داده‌های کل بازار را به‌صورت همزمان زیر نظر می‌گیرند و هرگاه شرایط یک سهم با استراتژی از پیش تعیین شده ما مطابقت پیدا کرد آن را به ما گزارش می‌دهند. به‌عبارت دیگر یکی از مهم‌ترین کاربردهای این نوع الگوریتم‌ها در فیلتر بازار و شناسایی سهم‌های خوب است.

الگوریتم‌های بهینه‌ساز کننده

این الگوریتم‌ها کار پایش استراتژی و مطابقت آن با شرایط روز بازار را برعهده دارند. همان‌طور که می‌دانیم، میزان سود و ضررهای یک استراتژی در شرایط بازار صعودی و نزولی یکسان نخواهد بود. این الگوریتم‌ها، استراتژی ما را با شرایط بازار در گذشته تست می‌کنند. تغییرات بازار از گذشته تا به زمان حال را در بهینه‌ترین حالت ممکن برای ما پیدا می‌کنند و آن تغییرات را روی استراتژی ما اعمال می‌کنند.

بهینه‌سازی استراتژی می‌تواند معیارهای زیادی داشته باشد که ما بر اساس اولویت‌مان آن‌ها را برای الگوریتم‌مشخص می‌کنیم. به‌عنوان مثال ممکن است اولیت‌ها را بر اساس بیشترین سود، کمترین ضرر یا ترکیبی از این دو حالت تنظیم کنیم. این الگوریتم‌ها باعث می‌شوند تا ما بتوانیم استراتژی معاملاتی خود را با توجه به شرایط بازار همیشه به‌روز و در بهینه‌ترین حالت ممکن نگهداریم.

الگوریتم‌های تریدینگ

الگوریتم‌های تریدینگ وظیفه خرید و فروش سهم بر اساس استراتژی از قبل تعیین شده معامله‌گر را دارند. به‌عنوان مثال فرض کنید که استراتژی ما خرید پلکانی سهم در صف فروش و فروش آن در صف خرید است. بر همین اساس این الگوریتم به محض دیدن صف فروش درسهم مورد نظر عملیات خرید را آغاز و در قیمت‌های از پیش تعیین شده و صف خرید، عملیات فروش سهم را آغاز می‌کند.

این نوع الگوریتم‌ها براساس دوره زمانی ازقبل برنامه‌ریزی شده به دو نوع کم‌بسامد و پربسامد تقسیم می‌شوند.

الگوریتم‌های کم‌بسامد (LFT)

منظور از الگوریتم‌های تریدینگ کم‌بسامد (Low Frequency Trading) این است که فاصله زمان دریافت داده‌های بازار زیاد باشد. به‌عبارت دیگر در این نوع الگوریتم‌ها بالا بودن سرعت دریافت و پردازش داده‌ها خیلی مهم نیست. بر همین اساس استراتژی‌های معاملاتی در این الگوریتم‌ها برای تایم‌های میان مدت و بلند مدت برنامه‌ریزی می‌شوند.

این نوع الگوریتم‌ها باتوجه به محدودیت‌ها با شرایط بازارهای داخلی ایران سازگار هستند.

الگوریتم‌های پربسامد (HFT)

الگوریتم‌های پربسامد مخفف عبارت (High Frequency Trading) است. بر خلاف الگوریتم‌های کم‌بسامد، سرعت دریافت داده‌ها در این الگوریتم بسیار اهمیت دارد. همان‌طور که از اسمشان پیداست این الگوریتم‌ها مناسب نوسان‌گیری در تایم‌های کمتر از روزانه مورد استفاده قرار می‌گیرند. هرچه سرعت دریافت داده‌ها در این الگوریتم بیشتر باشد، دقت معامله در آن نیز بیشتر خواهد بود و الگوریتم قادر خواهد بود که در تایم‌های پایین‌تر نیز به معامله بپردازد.

به‌عنوان مثال درمقیاس بازارهای جهانی، سرعت دریافت داده‌ها در برخی از الگوریتم‌های پربسامد، به میکرو ثانیه می‌رسد؛ که آن‌ها را قادر می‌سازد تا درتایم‌های یک دقیقه و حتی کمتر نیز به معامله بپردازند. هدف از این نوع معاملات، دریافت سود کم در تعداد معاملات زیاد است.

نکته مهم دیگر این است که حتی اگر شما به همچین الگوریتمی هم دسترسی داشته باشید، ابتدا باید ببینید هسته معاملاتی بازاری که در آن کار می‌کنید، توان پردزاش داده‌ها را در چنین مقیاس سرعتی دارد یا خیر. زیرا اگر این بستر فراهم نباشد دقیقا مصداق این مثال است که شما پر سرعت‌ترین خودروی جهان را در اختیار دارید، اما در جاده‌ای خاکی. بنابراین این نوع الگوریتم‌ها در ایران با محدودیت‌های زیادی مواجه هستند و کاربرد زیادی ندارند.

درحقیقت معاملات الگوریتمی هم مثل دراختیار داشتن اینترنت یا دانش شکافتن اتم است. خوب یا بد بودن آن استراتژی های معاملات ترند بستگی به نوع دیدگاه و نحوه استفاده ما از این ابزار دارد. دقیقا همان‌طور که از شکافتن اتم در علوم پزشکی استفاده شد، اما با همان دانش بمب اتم هم تولید کرده‌اند.

اهمیت استراتژی در الگوریتم‌ها

الگوریتم‌ها به تنهایی و بدون داشتن یک استراتژی سودآور نمی‌توانند کاری انجام دهند. لذا داشتن یک استراتژی سودآور با دقت بک تست بالای 90% در الگوریتم‌ها بسیار مهم و حیاتی است. درواقع الگوریتم‌های معاملاتی برای این‌که بتوانند جای ما در بازارهای مالی تصمیم بگیرند، نیاز به استراتژی دارند.

انواع استراتژی در الگوریتم‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی در بازارهای مالی به چند دسته تقسیم‌بندی می‌شوند:

استراتژی‌های Trend Following

استراتژی‌های ترند فالویینگ یا همان دنباله‌روی روند، همان‌طور که از اسمشان مشخص است، به دنبال پیش‌بینی بازار برای آینده نیستند و همزمان با روند در نمودار، جهت معاملات خود را نیز تغییر می‌دهند. این نوع استراتژی یکی از ساده‌ترین انواع استراتژی‌ها است که طرفداران بسیار زیادی نیز در جهان دارد.

اصول و مبنای برنامه‌ریزی چنین استراتژی معاملاتی استفاده از میانگین‌های قیمتی است. سپس براساس اندیکاتور‌ها و سایر شواهد بازار اقدام به صدور سیگنال خرید و فروش در بازار می‌کنند.

استراتژی آربیتراژ (Arbitrage)

به‌طور خلاصه استراتژی آربیتراژ یعنی کسب سود از محل اختلاف قیمت در بازار. در اینجا مفهوم آربیتراژ را با ذکر مثالی برای شما بیان می‌کنیم. فرض کنید شرکتی قصد خرید کالای X را به قیمت 1000 تومان دارد. بر حسب اتفاق شما شخصی را می‌شناسید که می‌خواهد همان کالا را به قیمت 800 تومان به‌فروش برساند. خوب کار بسیار راحت است. شما تمام کالاهای فروشنده را به‌قیمت 800 تومان خریده و تمام آن را به قیمت 1000 تومان به شخص خریدار می‌فروشید. این اختلاف قیمت درواقع همان سود بدون ریسک یا همان آربیتراژ است.

در بازارهای مالی نیز این کار ممکن است. کار استراتژی‌های آربیتراژ کننده نیز همین است که تمام داده‌های قیمتی در بازارهای مختلف را باهم قیاس کنند و درصورت پیدا شدن موردی مشابه از فرصت به‌دست آمده نهایت استفاده را می‌برند. معمولا این نوع استراتژی‌ها در بازارهای متمرکز مورد استفاده قرار می‌گیرند. به‌عنوان مثال اختلاف قیمت بیتکوین در بین صرافی‌های مختلف می‌تواند یکی از این فرصت‌ها را به‌وجود آورد.

استراتژی معامله پیش از توازن در صندوق‌های شاخصی

در بازار بورس صندوق‌های سرمایه‌گذاری مختلفی وجود دارند که بر اساس شاخصی خاص (دارایی‌های مسکن، دارایی‌های طلا، اوراق قرضه و. ) مشغول به فعالیت در آن حوزه هستند. معمولا این صندوق‌ها را با شاخص همان حوزه فعالیتشان می‌سنجند. اساس کار این استراتژی این است که بازدهی صندوق‌ها تمایل دارند همیشه خود را به شاخص نزدیک کنند. بر همین اساس زمانی که بازدهی این صندوق‌ها پایین‌تر از شاخصشان باشد، به‌صورت پلکانی شروع به خرید می‌کنند و زمانی که بازدهی آن‌ها بیشتر از شاخص باشد، شروع به فروش آن‌ها می‌کنند. این نوع استراتژی‌ها می‌توانند براساس تایم فریمی که در آن معامله انجام می‌شود، کم‌بسامد (LFT) یا پربسامد (HFT) تعریف شوند.

استراتژی‌های مبتنی بر مدل ریاضی

استراتژی‌های مختلفی در بازار وجود دارند که بر اساس مدل‌های ریاضی ثابت شده، تعریف می‌شوند. مانند استراتژی دلتا، تحلیل پوششی داده‌ها و. ازجمله استراتژی‌های مبتنی بر مدل ریاضی هستند که الگوریتم‌های معاملاتی بر اساس این استراتژی‌ها برنامه‌ریزی می‌شوند. استراتژی‌های گرید تریدینگ (Grade Trading) نیزاز همین دسته استراتژی‌ها هستند که برای رسیدن به سودآوری نیاز به تحلیل ندارند.

به‌عنوان مثال فرض کنید شما با مبلغ 1 دلار در یک شرط‌بندی شیر یا خط (پرتاب یک سکه) شرکت می‌کنید و به‌صورت شانسی یک روی سکه را برای شرط‌بندی خود انتخاب می‌کنید.

دوحالت وجود دارد:

اگر ‌برنده شدید که مشکلی وجود ندارد؛ اما اگر شما برنده نشدید، مجدد روی همان طرف سکه اما به اندازه 2 دلار (دو برابر حجم اولیه) شرط‌بندی می‌کنید. این‌بار اگر ببرید، 4 دلار برنده می‌شوید، درحالی که تنها 3 دلار هزینه کرده‌اید (یک دلار سود). اگر بازهم برنده نشدید، دوباره همان شرط را با دو برابر حجم قبلی ادامه دهید (4دلار). این‌بار اگر برنده باشید، 8 دلار برنده می‌شوید درحالی که تنها 7 دلار هزینه کریده‌اید. این قضیه آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند تا یک‌بار برنده شوید. در این‌صورت شما به‌اندازه میزان خرج کرد + 1 دلار برنده می‌شوید.

طبق احتمالات و ریاضیات این سیستم در انتها همیشه برنده خواهد بود؛ اما به شرطی که اصول مدیریت حجم و سرمایه مخصوص به خود را هم در آن رعایت کنید. این نوع استراتژی‌ها برای ورود به یک معامله نیازبه تحلیل ندارند و تنها متکی به اصول ریاضیات هستند.

استراتژی‌های گرید تریدینگ برای شروع کار حجم اولیه بالایی را نیاز دارند تا ریسک اولیه کار را کاهش دهند. بعد از این‌که استراتژی به سود نشست، دیگر خطری حساب را تهدید نکرده و بعد ازمدتی این الگوریتم به یک ماشین پولسازی تبدیل می‌شود. برای سودآوری بیشتر از این نوع استراتژی‌ها در الگوریتم‌های مدیریت سرمایه نیز می‌توان استفاده کرد.

استراتژی‌های بازگشت به میانگین سهم

ایده بازگشت به استراتژی های معاملات ترند میانگین دربازارهای مالی بر این اساس استوار است که یک دارایی همواره میانگینی بین کمترین و بیشترین قیمت خودش در بازار را دارد و در زمان‌هایی که زیر کف میانگین و یا بالاتر از این میانگین قرار دارد، تمایل به برگشت به خط میانگین درآن دیده می‌شود. این نوع استراتِژی‌ها می‌توانند بر اساس نوع داده‌های تحلیلی به سه قسمت استراتژی‌های میانگین قیمتی (WAP)، ماینگین حجمی (VWAP) و میانگین زمانی (TWAP) تقسیم‌بندی شوند.

الگوریتم‌هایی که بر اساس این نوع استراتژی‌ها برنامه‌ریزی می‌شوند، بر اساس محدوده شناسایی شده و تعریف شده‌ای که در اختیار دارند، هنگامی که از محدوده مورد نظر دور می‌شوند، اقدام به خرید و فروش می‌کنند.

مزایا و معایب معاملات الگوریتمی

به‌نظر شما استفاده از ابزار معاملات الگوریتمی در بازار بورس خوب است یا بد؟

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟: امروزه روز معامله گران به معامله گر روزانه، سوئینگ تریدر و اسکلپر تقسیم میشوند.

تفاوت بین آنها چیست؟ در اینجا برخی از مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ را بررسی میکنیم.

برای آشنایی با این دو نوع معامله و ارتباط بین احتمال و سوئینگ و اسکلپ، به دوره آموزش حرفه ای فارکس مراجعه کنید.

بدین ترتیب میتوانید تصمیم بگیرید که کدام نوع معامله گری با شخصیت و استعداد شما تناسب دارد.

2 2 300x169 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ تریدینگ یعنی یک دارایی را حداقل به مدت ۱ روز (تا چند روز) نگه داریم تا از نوسان قیمتی سود کنیم.

در این نوع معامله گری، تایم فریم مورد استفاده از تریدر روزانه بالاتر است اما از سرمایه گذار بلندمدت کوتاه تر است.

بنابراین برای موفقیت باید صبور باشیم.

در استراتژی سوئینگ تریدینگ، روند را شناسایی میکنیم و بعد معامله میکنیم.

برای مثال سوئینگ تریدرها باید یک روند قوی را انتخاب کنند که به تازگی از اصلاح خارج شده و در ابتدای حرکت خود است.

سپس بعد از کسب سود از معامله خارج میشوند. این استراتژی های معاملات ترند روش خرید و فروش به صورت مکرر انجام میشود تا به سود برسیم.

اسکلپینگ اغلب به عنوان زیر مجموعه معاملات روزانه در نظر گرفته میشود.

در اسکلپینگ معامله گر سعی میکند از تغییرات کوچک قیمتی سودهای کلانی بدست آورد.

اسکلپرها خیلی سریع معامله میکنند و معاملات آنها به فاصله چند دقیقه یا حتی چند ثانیه از هم انجام میشود.

بنابراین اسکلپرها معاملات بسیاری زیادی را در طی روز انجام میدهند برای مثال به طور متوسط صدها معامله در روز انجام میدهند تا به سود برسند.

پس خیلی سریع است و انرژی زیادی میخواهد.

اسکلپرها معمولا از تایم فریم کوچکتر مثل ۱ دقیقه یا ۵ دقیقه و یا حتی از تیک چارت(تغییر لحظه ای قیمت) استفاده میکنند تا بتوانند تغییرات قیمتی را بررسی و معامله کنند.

3 300x200 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

حال باید به کدام یک از این دو روش معامله کنیم؟

اگر نمیتوانید بین سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ تصمیم بگیرید باید اول ببینید که آیا میخواهید برای سرمایه گذاری خود قدم های کوچک بردارید یا یک گام بزرگ بردارید؟

کدام حالت با شیوه معاملاتی شما سازگارتر است؟

سوئینگ تریدینگ به صبر و اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارد.

درسته که سوئینگ تریدرها معاملات کمتری انجام میدهند، اما معاملات آنها سود بیشتری دارد.

در مقابل اسکلپ تریدینگ به سرعت عمل بیشتری نیاز دارد.

در این نوع معامله گری باید باور داشته باشید بدست آوردن سودهای کوچک ساده تر از سودهای بزرگ است.

درسته که اسکلپرها معاملات خیلی زیادی انجام میدهند، اما از هر معامله سود بسیار کمی بدست می آورند.

اگر احساس میکنید که نمیتوانید در لحظه بر یک مسئله تمرکز کنید، پس این روش مناسب شما نیست.

وقتی شما وارد دنیای سرمایه گذاری میشوید نباید یک روش معاملاتی را تا آخر عمر بکار بگیرید.

اگر هم به سوئینگ تریدینگ و هم به اسکلپ تریدینگ علاقه دارید، پس چرا از هر دو استفاده نکنید؟

با توجه به خاصیت غیر قابل پیش بینی بودن بازار بهتر است که استراتژی های متفاوتی در دست داشته باشیم.

اگر میخواهید بین اسکلپ تریدینگ و سوئینگ تریدینگ یکی را انتخاب کنید باید به سرعت معاملاتی و میزان صبر خود دقت کنید.

اگر صبور نیستید و به دنبال سرعت بالایی در معاملات هستید پس به سمت اسکلپینگ بروید.

اما اگر صبور هستید و به دنبال سرعت پایینتری در معاملات می باشید پس سوئینگ تریدینگ را انتخاب کنید.

به طور کلی هر شیوه معاملاتی، ریسک و بازدهی خود را دارد.

هیچگاه یک استراتژی کامل و عالی وجود ندارد که برای تمام معامله گران مناسب باشد.

بنابراین باید بر اساس مهارت، خلق و خو، حجم حساب معاملاتی، تجربه معاملاتی، تحمل ریسک و زمانی که میتوانیم صرف کنیم، استراتژی معاملاتی مناسب را برای خود پیدا کنیم.

بهترین کتاب پرایس اکشن کدام است؟ ۱۰ مورد از بهترین کتاب های آموزش پرایس اکشن

این دسته از بهترین کتاب‌های پرایس اکشن که در مورد استراتژی‌ها و روش‌های پرایس اکشن نوشته استراتژی های معاملات ترند استراتژی های معاملات ترند شده‌اند، شامل استراتژی‌ها و سبک‌های معاملاتی هستند که از ترکیبی از نمودارهای کندل استیک، چارت‌ها، نمودارها و شاخص‌های مختلف استفاده می‌کنند. در این مطلب بهترین کتاب ها به صورت پی‌دی‌اف‌های (pdf) را قرار داده ایم که مطالعه آن‌ها برای هر سرمایه‌گذار و تریدری که می‌خواهد در بازار ارزهای دیجیتال موفق شود، خالی از لطف نیست. با مقاله سامانه خرید و فروش ارز دیجیتال رمزینکس همراه باشید.

فهرست بهترین کتاب پرایس اکشن

در ادامه ۱۰ کتاب برتر در زمینه آموزش پرایس اکشن معرفی شده است:

  • مجموعه کتاب‌های تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
  • فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
  • الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
  • تکنیک‌های کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
  • تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
  • راهنمای نهایی تریدینگ
  • راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
  • دایرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
  • صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
  • هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز

معرفی بهترین کتاب پرایس اکشن

در ادامه بهترین کتاب های لازم برای آموزش پرایش اکشن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از جمله ارز دیجیتال معرفی شده اند. البته قبل از همه چیز حتما نگاهی به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» داشته باشید.

مجموعه کتاب‌های تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس

این مجموعه سه تایی کتاب تریدینگ پرایس اکشن (TRADING PRICE ACTION) در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال به مرجعی برای معاملات تبدیل شده است.

این کتاب که یکی از بهترین کتاب‌هایی است که درباره پرایس اکشن نوشته شده است، از تئوری داو (Dow Theory) نشئت گرفته است که معامله گران مدت‌ها قبل از انتشار مجموعه کتاب‌های ال بروکس (AL BROOKS) در مورد این تئوری و انواع سبک‌های پرایس اکشن صحبت می‌کردند.

اگرچه ال بروکس مخترع پراکس اکشن نیست اما یقیناً کتاب‌های این نویسنده یکی از بزرگ‌ترین مرجع‌ها برای معامله گران پرایس اکشن هستند.

این نویسنده در کتاب‌های تریدینگ اکشن پرایس اصطلاحاتی مانند «second entry»، «trend bar»، «barb wire» و «M2B/M2S» را معرفی می‌کند.

اگرچه این مفاهیم پرایس اکشن منحصر به فرد نیستند و در بازار ارزهای دیجیتال با نام‌های دیگری شناخته می‌شوند اما ال بروکس با ترکیب این اصطلاحات در یک سیستم جامع تجزیه و تحلیل و معاملات، ارزش جدیدی به آن‌ها داده است.

فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن

کتاب فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ (FOREX PRICE ACTION SCALPING) روی یک سبک معاملات پرایس اکشن خاص متمرکز است که برای هر تریدری مناسب نیست. باب ولمن (BOB VOLMAN) در این کتاب روش کسب سود پایینی را از بازار فارکس در بازه زمانی ۷۰ تیک (۷۰-tick) معرفی می‌کند.

سبک نویسندگی باب ولمن بسیار عالی است و در مقایسه با مجموعه کتاب‌های تریدینگ پرایس اکشن ال بروکس، خواندن این کتاب بسیار راحت‌تر و دلنشین‌تر است.

ال بروکس در کتاب‌های خود یک سیستم تجزیه و تحلیل را با تمرکز کمتری بر تنظیم دقیق معاملات توصیف می‌کند، در مقابل باب ولمن هفت راه حل و سبک معاملاتی ساده و واضح را به خوانندگان توضیح می‌دهد. به این ترتیب، اگر به دنبال روش‌های دقیق معاملات اسکالپینگ هستید، کتاب‌های باب ولمن برای شما بهترین گزینه خواهد بود.

علاوه بر این، باب ولمن به تازگی کتاب جدید را درباره تجزیه و تحلیل پرایس اکشن در پنج دقیقه منتشر کرده است که می‌تواند برای سرمایه‌گذاران زیادی مفید باشد.

الگوهای قیمت از مارتین پرینگ

از دیگر بهترین کتاب‌های پرایس اکشن که کاربران می‌توانند مطالعه کنند، می‌توان به کتاب الگوهای قیمت (PRICE PATTERNS) از مارتین پرینگ (MARTIN PRING) اشاره کرد.

مارتین پرینگ این کتاب را راهنمای تحلیل و تفسیر الگوهای قیمت می‌نامد و تمام مباحث اساسی تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت را شامل می‌شود، از جمله:

  • پشتیبانی و مقاومت
  • ترند لاین
  • تجزیه و تحلیل حجم بازار
  • تجزیه و تحلیل شکست مقاومتی
  • الگوهای نموداری
  • نمودارهای میله‌ای

موضوعاتی که نویسنده برای کتاب خود انتخاب کرده است متنوع و عالی هستند. این کتاب به سرمایه‌گذاران نحوه تجزیه و تحلیل بازار را به طور مختصر و ساده توضیح می‌دهد.

این کتابی نیست که به خوانندگان خود انواع استراتژی‌های تریدینگ یا یک روش منحصر به فرد را معرفی کند. با این حال یکی از بهترین کتاب‌هایی است که می‌توان با مطالعه آن با انواع الگوهای قیمت آشنا شد که در تریدینگ کمک زیادی به سرمایه‌گذاران خواهد کرد.

به علاوه این کتاب شامل یک دی‌وی‌دی است که مارتین پرینگ در آن توضیحاتی را در مورد جدیدترین ابزارها برای تشخیص الگوهای قیمت ارائه داده است.

تکنیک‌های کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون

بعد از اینکه استیو نایسون (STEVE NISON) کتاب تکنیک‌های کندل استیک ژاپنی (JAPANESE CANDLESTICK CHARTING TECHNIQUES) را به تریدرها معرفی کرد، کندل استیک‌ها به بخش جدانشدنی از نمودارها و تجزیه و تحلیل‌های پیش فرض اغلب معاملات تبدیل شدند.

کندل استیک‌ها عمق و تنوع زیادی را به نمودارهای میله‌ای اضافه می‌کنند. در حال حاضر اصطلاحاتی مانند الگوهای کندل پوششی (Engulfing)، چکش (Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Stars) میان معامله گران پرایس اکشن رایج است. استراتژی‌های معاملات کندل استیک معمولاً شامل ترکیبی از الگوهای کندل استیک با نمودارها و نقاط پیوت (pivot points) می‌شود.

اگرچه اصطلاحات مربوط به کندل استیک‌ها را می‌توانید به صورت رایگان در اینترنت پیدا کنید اما در این کتاب همه آن‌ها به صورت منظم و کامل جمع‌آوری شده‌اند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» مراجعه کنید.

تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا

تجزیه و تحلیل ترند لاین‌ها یکی از اصلی‌ترین ابزار پرایس اکشن است. با این حال، اغلب افرادی که در مورد ترند لاین‌ها کتاب نوشته‌اند تنها یک فصل از کتاب یا حتی کمتر را به آن اختصاص داده‌اند. روش اندروز پیچ فورک (Andrew’s Pitchfork) تنها روش معاملاتی است که برخی نویسندگان کل کتاب خود را به آن اختصاص داده‌اند.

اگرچه روش اندرو، سبک منحصر به فردی در ترسیم ترند لاین‌های خود دارد اما تریدرهای پرایس اکشن هم می‌توانند تکنیک‌های معاملاتی وی را به راحتی برای ترند لاین‌های سنتی و کانال‌های قیمت سازگار کنند.

در واقع چندین کتاب مختلف در مورد تجزیه و تحلیل پیچ فورک وجود دارد اما کتاب تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک (INTEGRATED PITCHFORK ANALYSIS) که توسط دکتر میرسا دولگا (MIRCEA DOLOGA) نوشته شده است برجسته‌ترین کتاب پرایس اکشن در این زمینه است.

این کتاب برای مبتدیانی که هیچ اطلاعاتی در مورد پیچ فورک ندارند بسیار مناسب است که آن را به روشنی و سادگی برای خوانندگان خود توضیح داده است.

راهنمای جامع تریدینگ

کتاب راهنمای نهایی تریدینگ (THE ULTIMATE TRADING GUIDE) سه نویسنده مختلف از جمله، جان هیل (John Hill)، جورج پرویت (George Pruitt) و لوندی هیل (Lundy Hill) آن را نوشته‌اند و به همین دلیل کتابی کامل و نهایی است که برای هر تریدری مناسب است. این کتاب در مورد توسعه سیستم‌های تریدینگ مکانیکی با استفاده از پرایس اکشن نوشته شده است.

در حالی که ممکن است فصل پایانی این کتاب که به سیستم‌های مکانیکی اختصاص یافته است، مورد پسند تریدیرهای پرایس اکشن قرار نگیرد اما سایر بخش‌های این کتاب به رفتارهای پرایس اکشن اختصاص یافته است و به همین دلیل می‌توان گفت که این کتاب یکی از کامل‌ترین و بهترین کتاب‌های پرایس اکشن است که تا کنون منتشر شده است.

عناوین مختلف این کتاب عبارت‌اند از:

  • کاربردهای عملی تئوری امواج الیوت (Practical applications of the Elliot Wave Theory)
  • فرصت‌های تریدینگ نمودارهای میله‌ای (Specific bar patterns trading opportunities)
  • چنل تریدینگ (Channel trading)
  • الگوهای سوینگ تریدینگ (Swing trading)

مطالب این کتاب به صورت تکه‌تکه جمع‌آوری شده‌اند اما بسیاری از روش‌ها و سبک‌های مهم پرایس اکشن را شامل می‌شوند و راهکارهای تریدینگ عالی را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد. اگر به دنبال ایده‌های جدید تریدینگ و انجام معاملات هستید حتماً این کتاب را مطالعه کنید.

راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ

کتاب راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت (A COMPLETE GUIDE TO VOLUME PRICE ANALYSIS) به دلیل اینکه بسیاری از معامله گران پرایس اکشن از حجم برای تجزیه و تحلیل قیمت‌ها استفاده می‌کنند، وارد فهرست بهترین کتاب‌های پرایس اکشن شده است.

در واقع افراد زیادی مانند ال بروکس در روش‌های تریدینگ خود از حجم استفاده نمی‌کنند، از این رو این کتاب مکمل عالی برای معاملات پرایس اکشن تریدرهایی است که دوست دارند حجم را وارد معاملات و تجزیه و تحلیل خود کنند.

این کتاب به طور مختصر همه مواردی که باید در مورد تجزیه و تحلیل حجم در نظر گرفته شود را معرفی کرده است و توضیحاتی را که آنا کولینگ (ANNA COULLING) در باره کارکرد و چگونگی تحلیل حجم ارائه داده است برای هر کسی قابل فهم است.

اگرچه در تئوری داو (Dow Theory) حجم یک عامل اصلی است اما اغلب تریدرها درک کاملی از تأثیر و نقش حجم در معاملات ندارند و اکثر روش‌های معاملات حجم ناشناخته و اجرای آن برای بسیاری دشوار است.

آنا کولینگ در کتاب خود موفق شده است مسائل را به سادگی و به دور از هر گونه پیچیدگی توضیح دهد. این کتاب می‌تواند برای تریدرهایی که تا کنون هیچ مطالعه‌ای در این زمینه نداشته‌اند، بسیار مفید واقع شود.

دائرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی

دایرهالمعارف الگوهای (ENCYCLOPEDIA OF CHART PATTERNS) توماس بولکوفسکی (THOMAS BULKOWSKI) به شما در استفاده از الگوها کمک زیادی می‌کند و خواهید فهمید الگوها تا چه اندازه در معاملات شما نقش دارند. این کتاب با استفاده از داده‌ها و آمارهای جامع بازار این اطلاعات را به خوانندگان ارائه می‌دهد:

  • دستورالعمل‌های شناسایی الگوها
  • میزان موفقیت و شکست در بازارهای گاوی و خرسی
  • الگوهای حجم بازار
  • انواع روش‌های تریدینگ
  • خصوصیات الگوهای ناموفق

اگرچه این کتاب مستقیماً استراتژی‌های معاملاتی را به خوانندگان ارائه نمی‌دهد اما آمار و ارقامی را ارائه می‌دهد که خوانندگان می‌توانند با استفاده از آن‌ها تاکتیک‌های معاملاتی خود را بسازند.

صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل

شناسایی ترندها یا عدم وجود آن‌ها، بخش مهمی از کسب موفقیت در معاملات است. شناسایی ترندها نه تنها برای تریدرهای پرایس اکشن بلکه برای تریدرهایی از هر سبک و استراتژی مناسب خواهد بود.

ال. ای لیتل (L. A. Little) در کتاب صلاحیت و تریدینگ ترندها (TREND QUALIFICATION AND TRADING) چارچوبی را برای شناسایی و صلاحیت ترندها و یافتن بهترین‌ها در میان آن‌ها تنها با استفاده از قیمت و حجم ایجاد کرده است.

این کتاب که به جرئت می‌توان گفت یکی از بهترین کتاب‌های پرایس اکشن برای خوانندگان است، ایده استفاده از قیمت و حجم برای تأیید ترند معاملات را ارائه داده و نویسنده آن‌ها را به خوبی در کتاب خود معرفی کرده است، به همین دلیل این کتاب برای تریدرهای پرایس اکشن بسیار جذاب است.

معامله گران پرایس اکشن معمولاً ترندها را با کمک میانگین‌های محرک یا ترند لاین‌ها شناسایی می‌کنند اما ال. ای لیتل از این هم فراتر رفته و نگاه دقیقی به ساختار ترندها می‌اندازد تا کیفیت آن‌ها را ارزیابی کند.

هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز

کتاب پرایس اکشن هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال (THE ART & SCIENCE OF TECHNICAL ANALYSIS) نوشته آدام گریمز (ADAM GRIMES) بسیار زیبا و منظم نوشته شده و پر از ایده‌های خوب تریدینگ است.

در این کتاب پس از توضیح ساختار بازار، روی نمودارهای نامنظم تمرکز می‌کند و ضمن برجسته سازی هنر تریدینگ، قواعد معاملات را توضیح می‌دهد. بخش‌های مربوط به الگوهای تریدینگ عملی برای خوانندگان جذاب‌تر از بقیه است.

نویسنده به جای تجویز قوانینی خاص یا دوری از برخی مشخصات، الگوهایی را ارائه می‌دهد که معامله گران می‌توانند از آن‌ها برای تجزیه و تحلیل‌های خود استفاده کنند.

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟: امروزه روز معامله گران به معامله گر روزانه، سوئینگ تریدر و اسکلپر تقسیم میشوند.

تفاوت بین آنها چیست؟ در اینجا برخی از مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ را بررسی میکنیم.

برای آشنایی با این دو نوع معامله و ارتباط بین احتمال و سوئینگ و اسکلپ، به دوره آموزش حرفه ای فارکس مراجعه کنید.

بدین ترتیب میتوانید تصمیم بگیرید که کدام نوع معامله گری با شخصیت استراتژی های معاملات ترند و استعداد شما تناسب دارد.

2 2 300x169 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ تریدینگ یعنی یک دارایی را حداقل به مدت ۱ روز (تا چند روز) نگه داریم تا از نوسان قیمتی سود کنیم.

در این نوع معامله گری، تایم فریم مورد استفاده از تریدر روزانه بالاتر است اما از سرمایه گذار بلندمدت کوتاه تر است.

بنابراین برای موفقیت باید صبور باشیم.

در استراتژی سوئینگ تریدینگ، روند را شناسایی میکنیم و بعد معامله میکنیم.

برای مثال سوئینگ تریدرها باید یک روند قوی را انتخاب کنند که به تازگی از اصلاح خارج شده و در ابتدای حرکت خود است.

سپس بعد از کسب سود از معامله خارج میشوند. این روش خرید و فروش به صورت مکرر انجام میشود تا به سود برسیم.

اسکلپینگ اغلب به عنوان زیر مجموعه معاملات روزانه در نظر گرفته میشود.

در اسکلپینگ معامله گر سعی میکند از تغییرات کوچک قیمتی سودهای کلانی بدست آورد.

اسکلپرها خیلی سریع معامله میکنند و معاملات آنها به فاصله چند دقیقه استراتژی های معاملات ترند یا حتی چند ثانیه از هم انجام میشود.

بنابراین اسکلپرها معاملات بسیاری زیادی را در طی روز انجام میدهند برای مثال به طور متوسط صدها معامله در روز انجام میدهند تا به سود برسند.

پس خیلی سریع است و انرژی زیادی میخواهد.

اسکلپرها معمولا از تایم فریم کوچکتر مثل ۱ دقیقه یا ۵ دقیقه و یا حتی از تیک چارت(تغییر لحظه ای قیمت) استفاده میکنند تا بتوانند تغییرات قیمتی را بررسی و معامله کنند.

3 300x200 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

حال باید به کدام یک از این دو روش معامله کنیم؟

اگر نمیتوانید بین سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ تصمیم بگیرید باید اول ببینید که آیا میخواهید برای سرمایه گذاری خود قدم های کوچک بردارید یا یک گام بزرگ بردارید؟

کدام حالت با شیوه معاملاتی شما سازگارتر است؟

سوئینگ تریدینگ به صبر و اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارد.

درسته که سوئینگ تریدرها معاملات کمتری انجام میدهند، اما معاملات آنها سود بیشتری دارد.

در مقابل اسکلپ تریدینگ به سرعت عمل بیشتری نیاز دارد.

در این نوع معامله گری باید باور داشته باشید بدست آوردن سودهای کوچک ساده تر از سودهای بزرگ است.

درسته که اسکلپرها معاملات خیلی زیادی انجام میدهند، اما از هر معامله سود بسیار کمی بدست می آورند.

اگر احساس میکنید که نمیتوانید در لحظه بر یک مسئله تمرکز کنید، پس این روش مناسب شما نیست.

وقتی شما وارد دنیای سرمایه گذاری میشوید نباید یک روش معاملاتی را تا آخر عمر بکار بگیرید.

اگر هم استراتژی های معاملات ترند به سوئینگ تریدینگ و هم به اسکلپ تریدینگ علاقه دارید، پس چرا از هر دو استفاده نکنید؟

با توجه به خاصیت غیر قابل پیش بینی بودن بازار بهتر است که استراتژی های متفاوتی در دست داشته باشیم.

اگر میخواهید بین اسکلپ تریدینگ و سوئینگ تریدینگ یکی را انتخاب کنید باید به سرعت معاملاتی و میزان صبر خود دقت کنید.

اگر صبور نیستید و به دنبال سرعت بالایی در معاملات هستید پس به سمت اسکلپینگ بروید.

اما اگر صبور هستید و به دنبال سرعت پایینتری در معاملات می باشید پس سوئینگ تریدینگ را انتخاب کنید.

به طور کلی هر شیوه معاملاتی، ریسک و بازدهی خود را دارد.

هیچگاه یک استراتژی کامل و عالی وجود ندارد که برای تمام معامله گران مناسب باشد.

بنابراین باید بر اساس مهارت، خلق و خو، حجم حساب معاملاتی، تجربه معاملاتی، تحمل ریسک و زمانی که میتوانیم صرف کنیم، استراتژی معاملاتی مناسب را برای خود پیدا کنیم.

نحوه معامله در بازار رنج به زبان ساده و عامیانه

نحوه معامله در بازار رنج

در حال حاضر افراد معمولا با روندها و نحوه معامله در بازارهای صعودی و نزولی آشنا شده اند ولی بازارهای رنج شرایطی متفاوت از بازارهای نزولی و صعودی دارد و لازم است برای فعالیت در این بازار، نحوه معامله در بازار رنج را بلد باشید. بازار رنج به بازاری که روند مشخصی ندارد و نوسان های موقت و در چهارچوبی خاص دارد گفته می شود و به همین لحاظ نحوه معامله در بازار رنج با بازارهای رونددار فرق می کند و در این مطلب ابتدا دقیق تر خواهیم گفت که بازار رنج چیست و در ادامه نیز شما را با نحوه معامله در بازار رنج آشنا خواهیم کرد که نکات ساده ولی کاربردی در آن نهفته است، پس تا انتها همراه کد بورسی بمانید.

نحوه معامله در بازار رنج

بازارهای مالی همواره روندی را دنبال می کنند که این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. در واقع حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی به صورت معمول بیشتر دیده می شود. بازارها تنها در ۳۰ درصد اوقات ترند یا روند می‌ شوند و در سایر اوقات خنثی هستند. این واقعیت برای تریدرهایی که به دنبال یافتن تغییرات قیمت عمده هستند، مشکل به وجود می آورد. در سایر زمان‌ ها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت نمایند. یک رنج تریدینگ وقتی اتفاق می افتد که بازار به استراتژی های معاملات ترند طور مداوم در یک برهه زمانی خاص بین دو قیمت یا سطح در نوسان باشد.

دقیقا مانند پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکان‌ پذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در همه چارچوب‌ های زمانی وجود دارند؛ از نمودارهای کوتاه‌ مدت پنج دقیقه‌ ای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه. به صورت معمول در زمان پیگیری روند، معامله‌ گران با مسیر کلی روند همسو می‌ شوند و در افت‌ های یک روند صعودی، خریداری کرده و در آغاز روندهای نزولی، به فروش می رسانند. از طرفی استراتژی رنج تریدینگ این اجازه را به معامله گران می دهد که هر دو کار را به صورت هم زمان انجام دهند؛ چرا که بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص نوسان انجام خواهد داد و نه خیلی افزایش قیمت خواهیم داشت و نه خیلی کاهش قیمت را تجربه خواهیم کرد.

منظور از بازار رنج چیست؟

به صورت کلی می توان گفت که این شرایط شک و تردید را در بازار نشان می‌ دهد. در این موقعیت هنوز نقدینگی برای آغاز یک حرکت پرقدرت در بازار وجود ندارد و همچنین اخباری که در بازار شنیده می شود نیز متضاد و مبهم است و در نتیجه سهامداران گیج هستند. یکی از حائز اهمیت ترین تفاوت‌ های بین بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کم تر می باشد.

در بازار رنج شرایط به شکلی است که می بایست به سودهای کم در محدوده ۱۰ الی ۲۰ درصد قناعت کرد. هنگامی که در بازاری رنج قرار داریم، اگر معامله گر به دنبال سودهای بسیار بزرگ باشد، همین سود های کوچک در چهارچوب را نیز از دست می دهد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بازارها باید به آن توجه داشته باشید، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگ‌ تر از بازارهای رونددار قرار دهید، لذا بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایین‌ تر از کف محدوده رنج باشد.

درست است که در بازارهای خنثی، سقف‌ ها و کف‌ ها نظم مشخصی ندارند، ولی دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قله‌ ها و دره‌ ها از نظم خاصی پیروی می کنند که در قالب الگوهای اصلاحی می‌ توان آن‌ ها را مورد بررسی قرار داد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی نام دارند. به صورت معمول در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی شروع می شوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر ایجاد می شود. به عبارتی این الگوها نشان خواهند داد که بازار در بین دو حرکت رونددار استراحت می نماید.

معامله در بازارهای رنج چگونه است؟

در ابتدا لازم است تریدر رنجی را که در آن معامله می‌ شود، تشخیص دهد. به صورت معمول قیمت باید حداقل ۲ بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین ۲ بار از محدوده مقاومتی خارج شود تا بتوانیم نتیجه گیری کنیم که در بازار رنج و خنثی قرار داریم و در غیر این صورت، به احتمال زیاد قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایین‌ تر و یک کف قیمت پایین‌ تر خواهد بود.

همین که رنج را تشخیص دادید، باید به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای استفاده از این بازار رنج بگردید. در این راستا هم می توانید به صورت دستی وارد وضعیت شوید و در سطح حمایتی خرید خود را انجام دهید و در سطح مقاومتی بفروشید، هم می‌ توانید از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در زمانی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت می‌ رسد استفاده نمایید. در ادامه ۴ روش ورود به پوزیشن های رنج را شرح دادیم؛

۱) استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن : وقتی که شرایط بازار برای انجام معامله مناسب باشد، پرایس اکشن نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. با استفاده از سیگنال‌ های پرایس اکشن برای ترید در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، می‌ توان معامله را به بهترین و مطمئن ترین شکل انجام داد ولی یکی از بهترین روش ها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکست‌ های نامعتبر قابل انجام است. وقتی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما بسیار بالاست.

در اکثر محدوده‌ های رنج بازار، حداقل یک سیگنال با استفاده از شکست ها ایجاد می شود که سیگنالی قوی محسوب می شود. بدین ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت می کند و به سمت دیگر محدوده رنج می‌ رود. بیشتر تریدرها به دنبال آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج تعیین نمایند، ولی چنین معاملاتی به صورت معمول به ضرر تریدر منجر خواهد شد. وقتی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته می شود.

معامله در بازار رنج

در واقع بعد از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود و چنانچه این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، می توانیم این طور بگوییم که سطح موردنظر نگه داشته شده است. این شرایط می‌ تواند شکست محدوده رنج را تایید کند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که به منظور پیش‌ بینی شکست محدوده رنج، هیچ روشی تعبیه نشده است، لذا باید صبر کنید تا شکست اتفاق افتد و بعد از آن برای انجام کار درست اقدام کنید.

۲) استفاده از حد ضرر در معاملات رنج : دقیقا مانند هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز الزامی می باشد. اصل رنج تریدینگ این است که قیمت‌ ها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار استراتژی های معاملات ترند می کنند و به این خاطر که قیمت‌ ها به صورت معمول تنها به این نقاط محدود نمی‌ شوند، رنج‌ های معاملاتی تریدرهای زیادی را جذب می‌ کنند که بدین ترتیب می‌ توانند موجب افزایش نوسان شوند.

لذا قیمت بین این نقاط نوسان خواهد کرد و معامله‌ گران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گسترده‌ تر اطراف این نقاط هستند و کاهش چشم گیر در حجم معاملات ایجاد خواهد شد. با این تصمیم، تریدرها زیادی از بازار خروج می کنند تا معاملات موفق خود را انجام دهند. برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر توجه به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله لازم، امکان دار ضریب ریسک به پاداش مناسب به وجود نیاورد.

۳) معامله در زمان شکست رنج : وقتی که بازار برای مدتی طولانی در محدوده‌ های تنگ و فشرده نوسان داریم، نهایتا روند قیمت با حرکت به سمت بالا یا پایین، این محدوده را خواهد شکست. در نظر داشته باشید که بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت، حرکتی قدرتمند را آغاز خواهد کرد. چنانچه از رنج‌ زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که به دنبال این اتفاق دیده خواهد شد، ابعادی بزرگ دارد.

در نظر داشته باشید که هر چقدر زمان رنج زدن بازار بیشتر باشد، حرکت بعدی نیز اندازه بزرگ تر خواهد داشت. با چشم خود نیز قادرید این موضوع را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گام‌ های بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت می کند.

۴) استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ : معامله کردن در یک رنج تنها به سطوح حمایت و مقاومت احتیاج دارد، ولی امکان استفاده از اندیکاتورها هم در آن وجود دارد. بعضی از اندیکاتورها، مانند شاخص قدرت نسبی یا همان RSI، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی یا همان CCI می‌ توانند به منظور تایید شرایطی مانند خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که بیشتر تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی می‌ کنند، مورد استفاده قرار گیرند.

عملکرد معامله‌ گر در بازارهای خنثی

در زندگی روزمره ما همیشه و به هر طریقی در حال انجام معاملات مختلف هستیم. به عنوان مثال در خرید مایحتاج روزانه هم به نوعی معامله می کنیم. به صورت کلی افراد صبر می‌ کنند تا قیمت‌ ها کاهش یابد و به کف نزدیک شود و در ادامه خرید خود را انجام می دهند. در بازار نیز معامله‌ گری در شرایط رنج دقیقا به همین صورت است و باید خریدهای خود را در نزدیکی کف کانال رنج انجام دهید. در این حالت به صورت معمول خریدها در قیمت‌ های منفی و حتی در صف فروش انجام می شود و بعد از آن زمانی‌ که قیمت به سقف محدوده رنج می‌ رسد، این توانایی را دارید که سهامی را که با قیمت پایین خریده اید، گران تر به فروش برسانید. در حقیقت می توان گفت در این بازارها قاعده “خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا” یا همان احمق بزرگ تر حکم فرما خواهد بود.

مثلا در بازار بورس به صورت کلی در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج می‌ رسد، شاهد آنیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در مورد سهام شرکت‌ ها به گوش می‌ رسد. در این زمان سهم‌ ها با صف فروش روبرو خواهند شد. فشار عرضه سنگین می شود و قیمت به کف محدوده رنج برخورد می کند. در این زمان معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار آسانی نیست و معامله‌ گران قادر نیستند به سادگی احساسات خود را کنترل نمایند. هنگامی که تریدر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، می‌ تواند به موفقیت دست یابد. یک تریدر حرفه‌ ای می بایست در بازارهای رنج به صف‌ های فروش حمله کند نه در صف های خرید سنگین و پست سر معامله گران دیگر قرار بگیرد!

این بدین معنی است که وقتیکه معامله‌ گران از ریزش بازار هراس دارند و نگران از دست دادن سرمایه‌ های خود هستند، شما می‌ توانید برای خرید اقدام نمایید. در این شرایط نگران تفاوت بین تحلیل خود و دیگران نباشید، به این خاطر که در بازارهای مالی به صورت معمول بیشتر افراد در اشتباهند! این موضوع هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار دیده می شود.

لذا هنگامی که بازار به سقف خود نزدیک شد و همه معامله‌ گران از سودهای حاصل شده رضایت داشتند و به آینده امیدوار بودند، شما باید بترسید و محتاطانه عمل کنید که این یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا به امروز کسب کرده اید را سیو سود کنید. اگر دوست دارید آموزش سیو سود در بورس را می توانید از طریق این مطلب به صورت رایگان و به زبانی ساده یاد بگیرید.

نتیجه گیری و کلام پایانی

شناسایی بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مواردی است که تریدرهای برای معامله و فعالیت در این نوع بازار باید حتما به آن تسلط کافی را داشته باشند. همان طور که گفتیم، هنگامی که قیمت‌ ها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی نوسان می کند، بازار در شرایط رنج قرار دارد، ولی وقتی که شاهد تشکیل کف و سقف‌ هایی در قیمت‌ های بالاتر یا پایین‌ تر هستیم، بازار روند صعودی و یا نزولی دارد که با توجه به قله های و کف های قیمتی می توان این موضوع را دقیقا تشخیص داد.

برخلاف تصور بعضی از تریدرها بر این باورند که در بازار رنج معامله کردن کار درستی نیست، ولی نکته ای که در این خصوص وجود دارد اینجاست که این بازار هم می تواند مثل بازارهای رونددار برای شما سود به همراه داشته باشد، ولی تریدرها می بایست بتواند شرایط را به درستی شناسایی کنند تا در ابتدا ضرر نکنند و در عین حال سود نیز به دست آورند. چنانچه از رنج‌ زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این رویداد به وجود خواهد آمد، ابعادی بزرگ دارد. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا از میزان حرکت عمودی قیمت در گام های بعدی قیمتی اطلاع یابید.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، نحوه معامله در بازار رنج خدمت شما عزیزان شرح دادیم.

همچنین اگر دوست دارید نحوه ترید ارزهای دیجیتال + نکات شگفت انگیر معامله رمزارزها را یاد بگیرید، این مقاله بهترین و سریع ترین راه برای این کار است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.