نکات کلیدی نمودار میلهای
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
تحلیل یورودلار
اخبار روز 26/07/2021
خواندن الگوهای کندل استیک: نکات مهم مقاله
- نمودارهای کندل استیک با نمودارهای میله ای تفاوت زیادی دارند.
- معامله گران معمولاً استفاده از نمودارهای کندل استیک را برای معاملات روزانه ترجیح می دهند؛ زیرا با کمک این نمودارها به راحتی می توان عملکرد قیمت را مشاهده کرد.
- برای بکارگیری تحلیل نمودار کندل استیک در استراتژی معاملاتی، دانستن اجزای کلیدی هر کندل و مفهوم آنها بسیار مهم است.
نمودار کندل استیک (شمعی) چیست؟
نمودار کندل استیک به سادگی نموداری متشکل از کندل های جداگانه است که معامله گران از آن برای درک عملکرد قیمت استفاده می کنند. کندل استیکِ عملکرد قیمت شامل مشخص کردن نقطه باز شدن قیمت برای یک بازه زمانی خاص، جایی که قیمت در آن بازه زمانی بسته می شود، و همچنین قله و دره قیمتی در آن بازه زمانی است.
عملکرد قیمت می تواند به معامله گرانِ تمام بازارهای مالی علایمی از روندها و بازگشت نکات کلیدی نمودار میلهای روندها بدهد. برای مثال، تعدادی از کندل ها می توانند الگوهایی را تشکیل دهند که در نمودارهای فارکس نشان دهنده بازگشت یا ادامه روندها باشند. کندل ها همچنین می توانند الگوهای جداگانه ای را تشکیل دهند که نقاط ورود خرید یا فروش در بازار را مشخص کنند.
دوره ای که هر کندل نشان می دهد به بازه زمانی انتخاب شده توسط معامله گر بستگی دارد. یک بازه زمانی محبوب در بازار، بازه روزانه است؛ بنابراین کندل روزانه قیمت باز شدن، بسته شدن، قله و دره قیمتی آن روز را به تصویر می کشد. اجزای مختلف یک کندل می توانند به معامله گر در پیش بینی حرکت قیمت کمک کنند؛ به عنوان مثال، اگر یک کندل بسیار پایین تر از سطح باز شدن، بسته شود، این ممکن است نشان دهنده کاهش بیشتر قیمت باشد.
تفسیر کندل در نمودار کندل استیک
تصویر زیر شکل یک کندل معمولی را نشان می دهد. در ساختار هر کندل قیمتی سه بخش خاص (نقطه باز شدن، نقطه بسته شدن، سایه های کندل) وجود دارد. اولین نکته ای که باید در نظر گرفت قیمت باز و بسته شدن کندل ها است. این نقاط مشخص می کنند که قیمت یک دارایی در بازه زمانی معین از کجا شروع می شود و در چه نقطه ای به پایان می رسد؛ این دو بدنه یک کندل را تشکیل می دهند. هر کندل بیانگر حرکت قیمت برای دوره زمانی مشخصی است. اگر به نمودار روزانه نگاه می کنید، هر کندل جداگانه قیمت باز و بسته شدن و همچنین سایه قله و دره قیمتی آن روز را نشان می دهد.
قیمت باز شدن نشان دهنده اولین قیمت معامله شده در شکل گیری کندل جدید است. اگر قیمت شروع به صعود کند، کندل سبز یا آبی می شود (رنگ ها بسته به تنظیمات نمودار متفاوت است). اگر قیمت کاهش یابد کندل قرمز می شود.
بالاترین نقطه سایه بالایی (upper wick) نشان دهنده بالاترین قیمت معامله شده در طول آن دوره است. اگر سایه بالایی وجود نداشته باشد به این معنی است که قیمت باز یا بسته شدن، بالاترین قیمت معامله شده است.
کمترین قیمت معامله شده، قیمت پایینِ سایه پایینی (lower wick) است و اگر سایه پایینی وجود نداشته باشد، کمترین قیمت معامله شده همان قیمت بسته یا باز شدن در کندل صعودی است.
قیمت بسته آخرین قیمت معامله شده در دوره زمانی شکل گیری کندل است. در اکثر نمودارها اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل به صورت پیش فرض قرمز می شود. از طرف دیگر، اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، کندل سبز یا آبی خواهد شد (رنگ کندل نکات کلیدی نمودار میلهای مجددا به تنظیمات نمودار بستگی دارد).
بخش مهم بعدی کندل فتیله (wick) است که از آن به عنوان «سایه» (shadow) نیز یاد می شود. سایه ها بسیار حیاتی هستند زیرا بالاترین و پایین ترین نقاط قیمت را برای یک دوره مشخص نشان می دهند. سایه ها به سادگی قابل شناسایی هستند چراکه از لحاظ بصری نازک تر از بدنه کندل می باشند. اینجاست که قدرت کندل ها آشکار می شود. در مقایسه با نقاط ثابت (بالاترین و پایین ترین نقاط)، کندل ها معامله گران را نسبت به حرکت مستمر بازار آگاه می کنند.
جهت حرکت قیمت با رنگ کندل مشخص می شود. اگر قیمت کندل بالاتر از قیمت باز شدن کندل بسته شود، پس قیمت به سمت بالا حرکت می کند و کندل آبی می شود (رنگ کندل به تنظیمات نمودار بستگی دارد). اگر کندل قرمز باشد، قیمت زیر قیمت باز شدن بسته شده است.
دامنه یا محدوده (رنج):
اختلاف بین بالاترین و پایین ترین قیمت کندل محدوده آن را تشکیل می دهد. می توانید دامنه کندل را با کم کردن قله قیمتی بالای سایه بالایی از دره قیمتی سایه پایینی محاسبه کنید. (محدوده = بالاترین نقطه - پایین ترین نقطه).
داشتن این دانش در مورد کندل ها و نقاط مختلف آنها، به این معنی است که معامله گرانی که از نمودار کندل استیک استفاده می کنند، در تشخیص خطوط روند، الگوهای قیمت و امواج الیوت مزیت آشکاری نسبت به بقیه معامله گران دارند.
مقایسه نمودار میله ای با نمودار شمعی (کندل استیک)
همانطور که از تصویر زیر می بینید، نمودارهای کندل استیک مزیت مشخصی نسبت به نمودارهای میله ای دارند. نمودارهای میله ای به اندازه نمودارهای شمعی بصری نیستند و الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی آنها نیز هم از لحاظ ظاهری قابل قیاس نیستند. علاوه بر این، میله های روی نمودار میله ای، تشخیص جهت حرکت قیمت را دشوار می کنند.
نحوه بررسی الگوهای کندل استیک نمودار
روش های مختلفی برای بکارگیری و بررسی نمودار شمعی وجود دارد. تحلیل نمودار کندل استیک به استراتژی معاملاتی و بازه زمانی دلخواه شما بستگی دارد. برخی استراتژی ها تمایل دارند از الگوهای کندل استیک استفاده کنند در حالی که برخی دیگر ترجیح می دهند الگوهای قیمتی را تشخیص دهند.
بررسی الگوهای تک شمعی
کندل های جداگانه می توانند اطلاعات زیادی در مورد تمایلات فعلی بازار ارائه دهند. الگوهایی مانند الگوی چکش (Hammer)، ستاره دنباله دار (shooting star)، و مرد دارآویز (hanging man)، علایم بسیار مفیدی را در مورد تغییر جهت حرکت روند و مسیر احتمالی قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهند.
همانطور که از تصویر زیر می بینید، کندل چکش گاهی اوقات نشان نکات کلیدی نمودار میلهای دهنده بازگشت روند است. کندل چکش دارای سایه پایینی بلند با بدنه کوچک است. قیمت بسته شدن آن بالاتر از قیمت باز شدن آن است. مفهوم کندل چکش ساده است: قیمت در حال کاهش یافتن بود اما خریداران وارد صحنه شدند و قیمت را صعودی کردند. این کندل یک سیگنال صعودی برای ورود به بازار، نشانه ای برای کوتاه کردن استاپ لاس یا علامتی برای بستن پوزیشن فروش است.
معامله گران می توانند پس از بسته شدن کندل چکش، وارد معاملات خرید شوند و از این الگو به نحو احسن استفاده کنند. کندل های چکش بسیار مفید هستند چراکه معامله گران می توانند با استفاده از آنها استاپ لاس های کوتاهی را اعمال کنند (استاپ لاس هایی که پیپ های کمی را ریسک می کنند). تیک پرافیت (حد سود) باید به گونه ای قرار گیرد که نسبت ریسک به ریوارد مثبت را تضمین کند. بنابراین، تیک پرافیت بزرگتر از استاپ لاس است.
شناسایی الگوهای قیمتی در چند کندل
نمودارهای کندل استیک معامله گران را قادر می سازند تا الگوهای قیمتی که در نمودارها شکل می گیرند را تشخیص دهند. با شناسایی این الگوهای قیمتی، مانند الگوی پوششی صعودی (bullish engulfing) یا الگوهای مثلث (triangle patterns)، می توانید با استفاده از آنها سیگنال های ورود یا خروج از بازار را مشخص کنید.
برای مثال، در تصویر زیر الگوی پوششی صعودی را داریم. الگوی پوششی صعودی ترکیبی از یک کندل قرمز و یک کندل آبی است که کل کندل قرمز را «پوشش» می دهد. این الگو می تواند نشان دهنده پایان حرکت نزولی یک جفت ارز باشد. معامله گر با وارد شدن به معاملات خرید پس از بسته شدن کندل آبی می تواند از این الگو به نحو احسن استفاده کند. به یاد داشته باشید که این الگوی قیمتی تنها زمانی شکل می گیرد که کندل دوم بسته شود.
مانند الگوی چکش، معامله گر می تواند استاپ لاس را زیر الگوی پوششی صعودی قرار دهد (استاپ لاس کوتاه). پس از آن معامله گر می تواند حد سود تعیین کند.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
انواع نمودار تحلیل تکنیکال در بورس
اگه به تابلوسهم در بورس نگاه کنید میبینید که اطلاعات زیادی از معاملات سهم در یک روز یا حتی گاهی اطلاعات ماهانه و سالانه سهم رو به شما میده. از بین این اطلاعات اونی که به درد تحلیل تکنیکال میخوره و باعث میشه نمودار تشکیل بشه قیمت روزانه سهم هستش که این قیمت از چهار نگاه بهش توجه میشه. مثلا اگه اولین معامله رو ملاک قرار بدیم، اولین قیمت و اوپن سهم به وجود میاد؛ یا اگه آخرین معامله سهم رو بهش توجه کنیم، کلوز یا آخرین قیمت به وجود میاد؛یا دنبال بالاترین قیمتی که سهم معامله شده باشیم،های قیمت یعنی همون بالاترین قیمت به وجود میاد؛ و اگه کمترین قیمتی که معامله شده مد نظرمون باشه، لوی قیمت یا همون پایین ترین قیمت به وجود میاد. از مجموع این قیمت ها نمودارهای تحلیل تکنیکال به وجود میاد. البته نمودارهای تحلیل تکنیکال چند مدل هستن و انواع مختلفی داره که باید راجع به هر کدوم توضیح کوتاهی بدیم .
نمودار خطی
همانطور که از اسمش پیداست این نمودار به صورت یک خط به نمایش در میاد و این خط هم فقط کلوز وآخرین معامله سهم رو مد نظر قرار میده و کاری به اوپن یا های یا لوی معاملات سهم نداره.اوپن یعنی اولین قیمت، های یعنی بالاترین قیمت، لوی، یعنی پایین ترین قیمت.. روی نمودار خطی دیگه نمیتونید الگوهای بورسی که با کندل ها پیدا میکردید رو پیدا کنید و فقط امکان این هستش که الگوهای کلاسیک رو روی نمودار خطی رسم کنید، یا خط روند بکشید ویا مقاومت و حمایت روش ترسیم کنید. در هر صورت کمتر از این نمودار استفاده میشه و بیشتر میرن سراغ نمودارهای دیگه توی تحلیل تکنیکال .
نمودار میله ای
نمودار میله ای هر چهار نوع قیمت رو نشون میده یعنی اگه به تصویر بالا عکس وسطی نگاه کنید با نمودار میله ای آشنا میشید. بالای میله نشون دهنده بالاترین قیمت سهم هستش. پایین میله نشون دهنده پایین ترین قیمت سهم هستش. میله کوچیک سمت چپ نشون دهنده اولین قیمت سهم یعنی اوپن قیمت هستش و میله کوچیک سمت راست هم نشون دهنده کلوز قیمت یعنی آخرین قیمت سهم هستش. سبز یا قرمز بودن میله هم بستگی به بالا پایین بودن کلوز و اوپن داره یعنی اگه اوپن بالاتر است کلوز باشه اون میله قرمز میشه ولی اگه کلوز بالاتر از اوپن باشه میله سبز میشه .چیز زیاد سختی نیست .
نمودار شمعی
بهترین نمودار که میشه ازش استفاده های زیادی کرد همین نمودار شمعیه. چون هم میتونی 4تا قیمت رو داشته باشی و هم اینکه میتونی روش الگوهای مختلفی پیدا کنی و تحلیل تکنیکال قویتری داشته باشی. کندل شناسی و الگوهای بورسی بیشتر روی نمودار شمعی پیدا میشن و تحلیلگران بیشتر از این نمودار استفاده میکنند
جمع بندی
چهار نوع قیمت در نمودار شمعی یا میله ای open و close و بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت است.در نمودار های شمعی می توان الگوهای مختلفی یافت و برای پیش بینی آینده بازار از آن استفاده نمود. برای هر سهم ( جفت ارز، کالا، ارز دیجیتال، طلا، نفت و …) که طی روز معامله میشود، در پایان روز چهار مقدار قیمتی حاصل میشود:
- قیمت باز شدن سهم
- قیمت بسته شدن سهم
- بالاترین قیمت سهم
- پایین ترین قیمت سهم
گروه بی نظیر
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا
نمودار گانت چیست؟ Gantt Chart چه کاربردی در مدیریت پروژه دارد؟
اگر تمایل دارید روند اجرای تمامی فعالیتها و پروژههای کاری خودتان را زیرنظر بگیرید، باید بگوییم وقت آشنایی با نمودار گانت یا گانت چارت (Gantt Chart) فرا رسیده است. این نمودار میلهای ابزاری فوقالعاده برای مدیریت پروژه است. تا پایان این مطلب همراه ما باشید تا به شما بگوییم روش نمودار گانت چیست و چه کاربردی دارد.
نمودار گانت چیست؟
نمودار گانت (Gantt Chart)، ابزاری برای مدیریت پروژه و نوعی نمودار میلهای است که از وظایف پروژهای که در طول زمان برنامه ریزی شده، یک نمای بصری ارائه میکند. در واقع، این نمودار، تصویری از فعالیتهایی که برای برنامه ریزی، پیگیری و کنترل پروژه به آنها نیاز دارید، در اختیار شما قرار میدهد.
محور عمودی این نمودار، فعالیتها و محور افقی بازه زمانی پروژه را نشان میدهد. وقتی فعالیتها، تاریخ شروع، تاریخ اتمام و وابستگی میان آنها مشخص شد، میلههایی روی نمودار شکل میگیرد که نشان دهنده مدت زمان اجرای پروژه است.
طراحی نمودار گانت و استفاده از آن، یک راه حل مفید برای نشان دادن کارهایی است که قرار است در روزهای خاص انجام شوند. این موضوع به مدیران پروژه و اعضای تیم کمک میکند تا بتوانند تاریخ شروع، تاریخ پایان و نقاط عطف برنامه پروژه را در یک نمودار میلهای ساده مشاهده کنند.
تاریخچه نمودار گانت چیست؟
اولین نمودار گانت، در اواسط دهه 1890 توسط Karol Adamiecki ، مدیر کارخانه فولاد لهستان طراحی شد. حدود 15 سال بعد یک مهندس و مشاور آمریکایی به نام Henry Gantt، نسخه جدیدی از این نمودار را طراحی و ارائه کرد. نسخه جدید به سرعت در میان کشورهای غربی شناخته شد و به محبوبیت رسید.
در ابتدا Gantt Chart با زحمت زیاد و با دست تهیه میشد. از آنجا که تغییرات مداوم، ویژگی اکثر پروژهها است، با هر تغییر کوچک در پروژه، لازم بود نمودار تغییر کند یا مورد بازنگری قرار گیرد. اما امروزه با گسترش استفاده از انواع نرم افزارهای مدیریت پروژه، میتوانید نمودار گانت را به سرعت طراحی کنید، ترسیم کنید، تغییر دهید و به روز رسانی کنید.
کاربرد نمودار گانت چیست؟
همان طور که گفتیم، گانت چارت، معمولا در مدیریت پروژه مورد استفاده قرار میگیرد و از موثرترین روشهای نمایش وظایف و رویدادهای پروژه در طول زمان است.
با یک نگاه به نمودار گانت میتوانید اطلاعات زیر را مشاهده کنید:
- فعالیتهای مختلف پروژه
- تاریخ شروع و پایان هر فعالیت
- زمانی که به هر فعالیت اختصاص داده میشود
- زمانهایی که یکی از فعالیتهای پروژه با سایر فعالیتها همپوشانی دارد
- تاریخ شروع و پایان کل پروژه
ضرورت استفاده از نمودار گانت چیست؟
تا اینجا دانستیم نمودار گانت چیست و چه کاربردی دارد. اما چرا باید از این ابزار استفاده کنیم؟
نمودار گانت به شما کمک میکند تا:
برنامه زمان بندی اولیه پروژه را نمایش دهید:
مشخص کنید چه کسی قرار است در چه زمانی، چه کاری انجام دهد و این کار چه مدت طول میکشد.
منابع انجام هر فعالیت را به درستی اختصاص دهید:
با استفاده از این ابزار متوجه میشوید که چه فعالیتی در چه زمانی به چه منابعی نیاز دارد.
گزارش پیشرفت پروژه را به خوبی ارائه دهید:
با نمودار گانت میتوانید مطمئن باشید که مطابق برنامه پیش میروید.
پروژه را کنترل کرده و با ذینفعان ارتباط برقرار کنید:
گانت چارت، تصویری شفاف به ذینفعان ارائه میدهد. آنها میتوانند مراحل پروژه را ببینند و از رویدادهای مهم آن درک بهتری داشته باشند.
رویدادهای کلیدی را نمایش دهید:
رویدادهای کلیدی با استفاده از علائم مشخص نمایش داده میشوند.
ضعفها و مشکلات را شناسایی کرده و آنها را گزارش کنید:
از آنجا که در این نمودار همه چیز به صورت بصری ارائه میشود، فورا متوجه میشوید که کدام فعالیت در یک تاریخ مشخص انجام نشده یا انجام آن به تاخیر افتاده است. بنابراین میتوانید برای حل مشکلات به سرعت برنامه ریزی کنید.
نمودار گانت چگونه به مدیران سازمان کمک میکند؟
- گانت چارت باعث میشود مدیران به بار کاری تیم خود در زمانهای مختلف دسترسی داشته باشند و بتوانند برنامه ریزی دقیقتر و کاملتری برای آنها انجام دهند.
- به وسیله این نمودار، مدیر پروژه میتواند مسئول فعالیتها را شناسایی و میزان درگیری آنها با پروژه را ارزیابی کند.
- با نمودار گانت، مدیران میتوانند در مورد انجام کارها با صورت موازی یا متوالی تصمیمگیری کنند.
- معمولا در نرم افزارهای ترسیم نمودار گانت، امکان مشخص کردن مسیر بحرانی (CPM) وجود دارد. این ویژگی به مدیر پروژه کمک میکند تا روی فعالیتهای بحرانی پروژه متمرکز شود.
- در طول پروژه، مدیران با مشخص کردن برنامه زمانبندی و به روز رسانی نمودار گانت، میتوانند علاوه بر پیگیری پروژه، از انجام درست و دقیق کارها یا میزان تاخیر در هر فعالیت مطلع شوند.
مزایای نمودار گانت چیست؟
- بزرگترین مزیت استفاده از نمودارهای گانت این است که میتوانید همه موارد مربوط به پروژه خود را در یک مکان واحد مشاهده کرده و از آن به عنوان نوعی ابزار تجسم و اولویت بندی استفاده کنید.
- یکی دیگر از مزایای نمودار گانت، امکان نمایش فعالیتهای نکات کلیدی نمودار میلهای پروژه با مقیاس زمان است. در واقع، طول نمودارهای میلهای که برای هر فعالیت ترسیم میشود، زمان مورد نیاز برای انجام آنها را نشان میدهد.
- گانت چارت، اطلاعات مفیدی را در اختیار مدیران پروژه قرار میدهد که برای نظارت بر فعالیتها به آنها احتیاج دارند.
- این نمودارها ضمن ارائه کلیات پروژه، موارد مهم مانند: اعضای تیم در هر مرحله، ترتیب وظایف، زمان، تاریخهای شروع تا پایان هر فعالیت و وابستگی میان وظایف را نیز به خوبی نشان میدهند.
- از آنجا که ارتباطات مفید و موثر بخش جدایی ناپذیر یک پروژه محسوب میشود، نمودارهای گانت معروف به «امکان ارائه ارتباطات شفاف» هستند.
- با اطلاعاتی که این نمودارها به مدیران پروژه منتقل میکند، آنها میتوانند با اعضای تیم ارتباط بهتر و عمیقتری برقرار کنند.
- این نمودارها با ارائه جدول زمانی پروژه، به شما امکان میدهد تا از منابع خود به طور موثر استفاده کنید. چرا که وقتی منابع، بیش از حد لزوم برای وظایف و فرآیندها در نظر گرفته میشوند، مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد.
- با کمک نمودار گانت میتوانید به راحتی از نحوه تخصیص و استفاده از منابع مطلع شوید و منابع را به طور موثر مدیریت کنید. در صورتی که منابع به درستی مدیریت شوند، میتوانید مطمئن باشید که پروژهها در مهلت تعیین شده به پایان خواهند رسید.
- یکی دیگر از مزایای Gantt Chart، اندازه گیری پیشرفت پروژه است. این ویژگی شما را قادر میسازد در صورتی که در برنامههای خود از طرح اولیه عقب باشید، بتوانید در استراتژیهای خود تغییرات لازم را ایجاد کنید.
- به وسیله این ابزار، اعضای تیم پروژه میتوانند درصد تکمیل شده هر فعالیت را به روز رسانی کنند. این اطلاعات به شما میگوید که آیا پروژه در مسیر درست حرکت میکند یا نه.
- علاوه بر تمام مواردی که گفتیم، نمودارهای میلهای به دلیل سادگی و درک آسان، از مرسومترین و پرکاربردترین ابزارهای نمایشی به شمار میروند.
معایب نمودار گانت چیست؟
تا اینجا دانستیم نمودار گانت چیست، چه کاربردی دارد و به مدیران پروژه چه کمکی میکند. در این بخش راجع به نواقص این ابزار صحبت میکنیم.
در صورتی که برای ترسیم نمودارهای گانت از نرم افزارهای مدیریت پروژه استفاده کنید، امکان نمایش وابستگی بین فعالیتها وجود دارد. اما تعدد فعالیتها و وابستگی بین آنها، نمودار را بسیار پیچیده کرده نکات کلیدی نمودار میلهای و وضوح آن را کاهش میدهد.
نمودار گانت را چگونه ترسیم کنیم؟
قبل از صحبت راجع به چگونگی ترسیم Gantt Chart، به خاطر داشته باشید که این نمودار ابزاری برای آسانتر شدن فرآیند برنامه ریزی و کنترل پروژه است. بنابراین اطلاعات ارائه شده مانند: ساختار شکست پروژه (WBS)، تخمین زمان، منابع اختصاص داده شده، هزینهها، روابط و تعاملات، باید کاملا دقیق و درست باشد.
برای ترسیم نمودار گانت، یا باید از نرم افزارهای مدیریت پروژه استفاده کنید و یا در محیط Excel به رسم آن بپردازید. اما پیش از آن لازم است اطلاعات زیر را جمع آوری کنید:
فهرستی از وظایف مورد نیاز برای تکمیل پروژه تهیه کنید.
فعالیتها را به اجزای قابل کنترل تقسیم کنید (ساختار شکست WBS)
تاریخ شروه و پایان هر فعالیت را مشخص کنید.
بر اساس مدت انجام هر فعالیت، یک جدول زمانی ایجاد کنید.
وابستگی میان وظایف را مشخص کنید.
وظایف اعضای تیم را تعیین و تعریف کنید.
نقاط عطف را تعیین کنید.
مسیر بحرانی را مشخص کنید.
حالا که اطلاعات شما آماده است، میتوانید به ترسیم نمودار گانت اقدام کنید.
- ایجاد نمودار گانت در ProjectManager.com
ایجاد نمودار آنلاین در ProjectManager بسیار ساده است. میتوانید لیست وظایف را از فایل CSV و یک قالب نمودار گانت از Microsoft Project دریافت کرده و رسم نمودار را شروع کنید. خواهید دید که میلههای نمودار شما فورا پر میشوند.
الگوی نمودار گانت در مایکروسافت اکسل وجود ندارد، اما با استفاده از قابلیت ترسیم نمودار میلهای میتوانید یک نمودار گانت در محیط اکسل ایجاد کنید.
توجه داشته باشید که ایجاد نمودار گانت با استفاده از اکسل، کمی طولانی و پیچیده است. برای انجام این کار باید به استفاده از قالب بندیهای متعدد و همچنین استفاده از فرمولهای پیچیده مسلط باشید. علاوه بر این، نموداری که به وسیله Excel طراحی و ایجاد میکنید، معایب و نواقصی دارد. از جمله:
این نمودار یک سند ثابت و غیر قابل تغییر است. هر بار که برنامههای پروژه شما نیاز به تغییر دارند، نمودار باید به صورت دستی به روز شود.
هر بار که در سند شما تغییراتی ایجاد میشود، باید فایلهای اکسل را با اعضای تیم خود به اشتراک بگذارید. این موضوع آشفتگی و سردرگمی اعضای تیم پروژه را به دنبال دارد.
با استفاده از نمودارهای Excel Gantt، نمیتوانید در زمان واقعی با تیم خود همکاری کنید.
با نمودارهایی که در اکسل ایجاد شدهاند، نمیتوانید نقاط عطف را تعیین کنید و مسیرهای مهم را تشخیص دهید.
و در انتها …
در مدیریت پروژه شما دائم بین افراد، وظایف و پروژههای گوناگون فعالیت میکنید. اگر یک لحظه تمرکز خود را از دست بدهید، کل برنامههای شما دچار آشفتگی میشود و این موضوع پیامدهای منفی زیادی به دنبال دارد.
به همین دلیل داشتن یک تصویر از روند پروژه به همراه جزئیات آن بسیار مفید است. این تصویر همان گانت چارت است که امروز راجع به آن صحبت کردیم.
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل نکات کلیدی نمودار میلهای تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف نکات کلیدی نمودار میلهای کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می نکات کلیدی نمودار میلهای شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها نکات کلیدی نمودار میلهای برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن نکات کلیدی نمودار میلهای اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای نکات کلیدی نمودار میلهای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس نکات کلیدی نمودار میلهای اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
نمودار خطی در بورس چیست؟ و کاربرد در تحلیل تکنیکال
در بازار بورس برای اینکه بتوان وضعیت تغییرات قیمت ها را در طی دوره های زمانی مختلف مشاهده و بررسی کرد اهمیت نمودارها را آشکار می سازد. نمودار خطی، نمودار شمعی و نمودار میله ای از جمله نمودارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. نمودار خطی از اتصال قیمت های بسته شدن در طول بازه زمانی و تایم فریم های مشخص حاصل می شود. اگرچه این نمودار نوسانات قیمتی را در طول یک تایم فریم نشان نمی دهد اما صورت کلی و روند بازار را میتوان خیلی سریع و با یک نگاه از روی نمودار خطی ملاحظه کرد و این نمودار به ظاهر ساده میتواند سرمایه گذار را از وضعیت کلی یک سهم و پتانسیل های رشد آن با خبر کند.
به منظور شناخت کامل بازار بورس و آموزش های حرفه ای جزء به جزء ، توصیه می شود دوره های آموزش بورس در شیراز که توسط آموزشگاه آرکا برگزار می شود را دنبال کنید.
اهمیت کاربرد نمودار
تمام ابزارهای و مهارت هایی که در علم تحلیل بازار های سرمایه ابداع و به کار گرفته می شود، فقط یک هدف دارد؛ کسب سود. قطعا زمانی سود یک سرمایه گذار حداکثر خواهد شد که درک درستی از بازار داشته و بتواند با کمترین خطا بازار یک سهم را تحلیل کند. برای هر تحلیل و استفاده از هر ابزاری چون اندیکاتورها و … ، مهمترین ابزار اولیه نمودارها هستند. چراکه نمودارها ساده ترین نوع دسترسی به بازار هستند که میتوان تحلیل های بیشماری را روی آنها پیاده کرد.
این نمودارها هستند که در یک قاب متشکل از زمان و قیمت، یک فضا را برای دسترسی به قیمت ، زمان و حجم معاملات برای تحلیل گران مهیا می کنند. پس قطعا اهمیت نمودارها به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.
نمودار خطی چیست؟
نمودار خطی، محوری است که تغییرات قیمت در بستر زمان را نشان می دهد. برای رسم نمودار خطی از قیمت و یا حجم معاملات یک سهم در محور عمودی، و از متغیر زمان در محور افقی استفاده می کنیم. متغیر زمان بسته به اینست که تایم فریم ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهانه و یا .. باشد.
رسم نمودار به این شکل است که، در هر تایم فریم به ازای قیمت بسته شدن سهم یک نقطه قرار داده می شود و یک دوره زمانی شامل نقاط بیشماری از قیمت بسته شدن سهم خواهد بود، از متصل کردن این نقاط به یکدیگر خطی حاصل می شود که همان نمودار خطی است.
نکته؛ قیمت های سهم در طول یک روز و یا یک تایم فریم مشخص شامل قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن ، قیمت بالا و قیمت پایین است. که در نمودار خطی قیمت بسته شدن ملاک قرار می گیرد.
شکل ظاهری نمودار خطی وابسته به تغییرات قیمت سهم است؛ اگر قیمت سهم بصورت یکنواخت افزایش یابد، نمودار خطی صعودی و یکنواخت خواهد بود. در صورت کاهش قیمت با گذشت زمان ، نمودار خطی هم یکنواخت و نزولی خواهد بود. در صورت نوسان قیمت در زمان های مختلف ، خواهید دید که نمودار خطی بصورت زیکزاک در نوسان است.
دیدگاه شما