دموکراسی یک فضیلت است، نه حق
عباس منوچهری در نشست «میان حق و فضیلت: پدیدارشناسی دیالکتیکی واگرایی و همگرایی»، ایبنا: از مفهوم همگرایی میتوان به حوزههای مختلفی مراجعه کرد و هدف از این نشست بررسی این مفهوم در حوزه اندیشه علوم سیاسی است. البته برای بررسی مفهوم همگرایی در فلسفه سیاسی نخست باید درباره چیستی اندیشه سیاسی بحث کنیم. متأسفانه در فضای دانشگاهی ما تاکنون توجهی به چیستی اندیشه سیاسی نشده و این مهم در برنامههای درسی کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد این حوزه جای نداشته. اساسا چیستی اندیشه سیاسی و علم سیاست اصولی دارد که به واسطه پدیدارشناسی با مباحث میانفرهنگی گره میخورد. البته پرداختن به این مسائل در این چهل سال فراز و فرودهایی داشته؛ اما هنوز برخی پرداختن به اصل مفهوم سیاست را غیرضروری میدانند؛ مثلا در بحثی که درباره عدالت در ایران داشتم و میخواستم توضیحی درباره چیستی مفهوم عدالت بدهم، برخی میگفتند از این بحث عبور کنید و زودتر به موضوع عدالت در ایران برسید. پدیدارشناسان براساس این نگاه که آگاهی به تنهایی معنایی ندارد؛ بلکه آگاهی «از چیزی» است که معنا دارد، بر پرداختن به چیستی علم سیاست و فلسفه سیاسی نیز تأکید دارند. درباره همگرایی هم ما امروز مفاهیمی مثل مدیریت همگرا، تکنولوژی همگرا، جهانیشدن و. را میشنویم و حتی در خود ریاضیات هم مفهومی به نام «convergence» را داریم. البته ما اینجا با یک مشکل مفهومی مواجه میشویم که عموما همگرایی را با «integration» یکی میگیرند؛ ولی این واژه در اصل به معنای ائتلاف و ادغام است. همگرایی و ادغام با هم متفاوتاند. البته ائتلاف و همگرایی درجاتی از شباهت و نزدیکی دارند؛ ولی نباید این دو را اشتباه گرفت. در فلسفه کلاسیک نیز مفاهیمی مثل هارمونی یا قرارداد اجتماعی در دل خود معنای همگرایی دارند؛ حتی مفهوم جمهوریت مدنظر ارسطو را نیز میتوانیم مصداقی از همگرایی بدانیم یا در فلسفه مدرن مفهوم «عرصه عمومی» هابرماس دقیقا عرصه همگرایی است. در اندیشه ایرانی نیز مولوی بهعنوان نمونه کلاسیک و شریعتی بهعنوان نمونه معاصر به مفهوم همگرایی توجه کردهاند یا مثلا وقتی فارابی از علم مدنی صحبت میکند؛ یعنی علمی برای همگرایی. مشکلی که لیبرالدموکراسی و امروزه نولیبرالیسم برای جهان به وجود آورده، کمرنگکردن همگرایی و ارائه سازوکارهای واگرایانه است. مثلا عده زیادی پول میدهند و تعداد کمی پول میگیرند یا بهشدت بر فردیت و منافع فردی در اقتصاد بازارمحور تأکید دارد. اگر همه مکاتب سیاسی در قرون گذشته به بحران رسیدهاند، دلیلش همین است که در بطن خود به واگرایی میرسند. اگر میخواهیم به ریشه بحرانهای نظریات فلسفه سیاسی پی ببریم، باید به واگرایی مکتوم در آنها توجه کنیم. متأسفانه امروز واگرایی کلاسیک علم سیاست را اینگونه از دل اندیشههای فلاسفه استخراج کردهاند که گویی سیاست یعنی علم قدرت و به دنبال قدرتبودن یعنی رسیدن به یک نوع حکومت. به حکومت نیز برای همگرایی نیاز داریم و منظور فلاسفه از عدالت مدنی و جمهوریت و. دقیقا همگرایی است. درحالیکه اصلا اینگونه نیست و منظور فلاسفهای مثل ارسطو و افلاطون و حتی معاصران از سیاست علم مدنیت است. ما نیز اگر از اندیشه سیاسی صحبت میکنیم، منظورمان اندیشه مدنی است و شهروندی و زندگی آدمها با همدیگر. شأن انسان و شهروند یکی است. پس همگرایی مفهومی کلیدی است که از ابتدای فلسفه و در قالب مفهوم مدنیت وجود داشته. البته فلاسفهای هم مثل هابز بودند که با عباراتی مثل «انسان گرگ انسان است» به واگرایی اشاره کردهاند. اندیشهای مثل اندیشه فاشیسم هم که شاید در ظاهر همگرایانه باشد، شاخص جدی واگرایی است، آن هم با تناقضات بسیار حاد و جدی. میتوان ادعا کرد که فلسفه میانفرهنگی نیز به دنبال همگرایی تمدنها و فرهنگهاست. مسئله اینجاست که در ۳۰ سال گذشته همه برنامههای توسعهای که در ایران اجرا شده، واگرایانه بودهاند. حتی میتوانیم بگوییم ما اساسا هیچگونه مبانی فکری برای توسعه نداشته و نداریم. مدام میگویند برنامهها درست اجرا نشده. آیا این بدان معنی است که ما ظرفیت توسعه نداریم؟ خیر، موضوع این است که اصالت را به بازار و سود و فایده دادهایم که نهتنها همگرایانه نیست؛ بلکه کاملا واگرایانه است. البته همین مکاتبی که در ظاهر اصالت را به فردیت و فایدهمندی دادهاند، بهنوعی بر اهمیت همگرایی تأکید دارند؛ اما در شکل و قالب دیگری مثل قالب بازار. در ایران هم مثل آمریکا روانشناسی به پردرآمدترین شغل تبدیل شده و این نشاندهنده بحرانی است که آدمهای جامعه به آن دچار شدهاند. چنانکه اشاره شد، حتی اندیشهها و مکاتبی که هستیشناسی واگرایانه دارند، در بحث مدنیت و اندیشه سیاسی به همگرایی فکر میکنند و مثلا میگویند شما بهعنوان شهروند در انتخابات شرکت کنید و جامعه با این عمل همگرا میشود؛ اما در اصل افراد را در دل بازار به واگرایی سوق میدهند؛ یعنی برای آنها آزادی بیان و تفکر در چارچوب آزادی بازار تعریف میشود. در اقتصاد مفهوم تعاون شاخص همگرایی را تعیین میکند؛ بههمیندلیل در آلمان ۵۰ درصد اقتصاد با تعاون میگردد یا در اسپانیا تعاون یک اتفاق موفق است؛ اما در ایران هیچ فعالیت تعاونی جدی در اقتصاد، انرژی و. نداریم. حتی آنارشیسم که به هرجومرج تعریف میشود؛ یعنی بیسالاری، بنابراین همه سالارند؛ اما آنارشیسم نیز در دل خود نوعی از همگرایی دارد. حکومت نوکر مردم و در خدمت جامعه است و باید به همگرایی منجر شود. توسعه بدون مبانی فکری که بتواند همگرایی در جامعه ایجاد کند، مشکلساز میشود. در نتیجه شاهدیم اقتصاد و فرهنگ و سیاست در چنین شرایطی هرکدام راه خودشان را میروند. باید تکلیف خود را برای یافتن یک الگوی همگرایی روشن کنیم. توسعهای که از اقتصاد بازار الگو میگیرد، قطعا مشکلآفرین میشود. وقتی موضوع علم سیاست را تعیین نوع حکومت بدانید، نه مدنیت، نتیجه آن اقتدار است، نه همگرایی. تمام الگوهای همگرایی مثل قرارداد اجتماعی، عدالت و . یا فضیلتمحورند یا حقبنیاد؛ اما درباره واگرایان جایی هم که از حق صحبت شده، پای قدرت به میان آمده و اغلب حق و قدرت یکی شده. واگرایان تنها از حقوق مدنی صحبت میکنند و کاری به حقوق طبیعی ندارند. شاید همگرایی در دورههای کلاسیک بُعد عرفانی داشته باشد؛ ولی در آنجا نیز معنای مرید و مرادی نمیدهد؛ بلکه حرف از دوستی است. برای واگرایان اخلاق نیز امری فردی است و واگرایی کلاسیک بههمیندلیل از دل این اندیشهها منفعتگرایی استخراج میشود. در جدیدترین بحثهای همگرایی صحبت از اذعان به دیگری و پذیرش اوست. منظور فلاسفه کلاسیک از فضیلت هم توان مدنیت آدمی است. البته کمکم منظور از فضیلت دستخوش تغییر شد و بعد باید و نباید و مجازات به خود گرفت؛ چنانکه در نحلهای از مسیحیت شاهد فروش اوراق بهشت بودیم. واقعیت آن است که لیبرالیسم، آنارشیسم، سوسیالیسم و حتی اتوپیاییها همه بر همگرایی تأکید دارند؛ ولی در چگونگی رسیدن به آن بحث دارند. سؤال اینجاست که آیا میتوان همگرایی حق و فضیلت را تصور کرد؟ چه نوع انسانشناسی میتواند به این نقطه برسد و بگوید انسان موجودی است ذیحق و فضیلتمند؟ در همین راستا اتفاقا دموکراسی یک فضیلت است، نه حق؛ اما لیبرالدموکراسی از خیر و حق صحبت میکند.
معامله با واگرایی Divergence لایت واگرایی کلاسیک فارکس
معامله با واگرایی Divergence لایت فارکس
مفهوم واگرایی به عنوان راهنمایی در معاملات برای چندین دهه محبوبیت داشته است و ابتدا توسط Gerald Appel سازنده اندیکاتور میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) به شهرت رسیده است.
در سالهای اخیر، معامله با واگرایی به طور فزایندهای به عنوان یک تکنیک مستقل یا نیمه مستقل، رواج پیدا کرده است.
توجه داشته باشید که در فارکس ما در مورد واگرایی واگرایی کلاسیک مقادیر قیمت از اندازه حرکت قیمت (Momentum) صحبت میکنیم، نه واگرایی قیمت از حجم یا واگرایی قیمت یک ارز از دیگری و غیره.
همه این موارد میتوانند معامله با واگرایی تلقی شوند. در معاملات سهام، واگرایی حجم از قیمت یک ابزار بسیار باارزش است.
زمانی که قیمت به حداکثر جدیدی دست پیدا میکند اما این حداکثر با حجم پایین یا در حال نزول همراه میشود، حرکت صعودی ضعیف است. همینطور آمار مطمئنی از حجم معاملاتی در فارکس وجود ندارد.
واگرایی صعودی یا نزولی Liteforex
در معاملات کلاسیک واگرایی، ایده اصلی این است که اندازه حرکت قیمت را هدایت میکند. زمانی که جهت اندازه حرکت عوض میشود، انتظار میرود قیمت نیز این روند را پیش بگیرد.
اگر قیمتها در حال صعود باشند اما اندازه حرکت شروع به سقوط کند، بازار دارای یک واگرایی نزولی است.
یک واگرایی صعودی نیز زمانی رخ میدهد که قیمتها در نزولی هستند اما اندازه حرکت شروع به صعود میکند.
بازه زمانی واگرایی
هر چقدر واگرایی بیشتر باشد، احتمال اینکه قیمت اندازه حرکت را دنبال کند، بیشتر میشود. هر چقدر واگرایی بیشتر دوام داشته باشد، در نهایت تغییر جهت قیمت بزرگتر خواهد بود.
یک واگرایی در چند ساعت معنای خاصی ندارد در حالی که به یک واگرایی در طول چند روز یا در طول چند هفته، اعتماد بیشتری میتوان کرد.
اگر شما بر اساس اندازه حرکت در خلاف جهت قیمت وارد معاملهای شوید، در واقع در حال ریسک بسیاری هستند و هر چقدر بازه زمانی کوتاهتر باشد، ریسک بیشتر است.
بر اساس نظرسنجی که از نزدیک به 1000 معاملهگر انجام شده است، شاخص قدرت نسبی (RSI) به عنوان بهترین اندیکاتور برای معامله با واگرایی انتخاب شده است.
تفاوت بین RSI و MACD
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) یکی دیگر از شاخص های حرکت است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت امنیتی را نشان می دهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره ای (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط MACD است.در ادامه به بررسی تفاوت بین RSI و MACD میپردازیم.
EMA نه روزه MACD با عنوان \”خط سیگنال\” در بالای خط MACD ترسیم می شود ، که می تواند به عنوان محرک خرید و فروش سیگنال عمل کند. معامله گران ممکن است وقتی MACD بالای خط سیگنال خود عبور کرده ، موقعیت را بفروشند ، یا کوتاه تر ، امنیت را وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور می کند ، خریداری کنند.
RSI به این منظور طراحی شده است که آیا یک امنیت در رابطه با سطح قیمتهای اخیر overbought یا overoldold است ، طراحی شده است؟ RSI با استفاده از سود و زیان متوسط قیمت در طی یک دوره زمانی خاص محاسبه می شود. مدت زمان پیش فرض ۱۴ دوره با مقادیر محدود از ۰ تا ۱۰۰ است.
تفاوت بین RSI و MACD
MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند ، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با افزایش و پایین آمدن قیمت های اخیر اندازه گیری می کند. این دو شاخص غالباً در کنار هم مورد استفاده قرار می گیرند تا تصویر فنی کاملی از بازار ارائه دهند.
این شاخص ها هر دو حرکت یک دارایی را اندازه گیری می کنند. با این حال ، آنها عوامل مختلفی را اندازه می گیرند ، بنابراین گاهی اوقات نشانه های متناقضی ارائه می دهند. به عنوان مثال ، RSI ممکن است یک بازه بالاتر از ۷۰ را برای مدت زمان طولانی نشان دهد ، نشان می دهد امنیت بیش از حد به طرف خرید اضافه می شود.
در عین حال ، MACD می تواند نشان دهد که حرکت خرید هنوز هم برای امنیت افزایش می یابد. هر یک از شاخص ها می توانند با نشان دادن واگرایی از قیمت ، روند تغییرآتی را نشان دهند (در حالی که نشانگر پایین تر میرود ، یا برعکس) قیمت ادامه می یابد.
محدودیت های RSI در بررسی تفاوت بین RSI و MACD
RSI حرکت قیمتی و صعودی قیمت را با یکدیگر مقایسه می کند و نتایج را در نوسانگر نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند اکثر شاخص های فنی ، سیگنال های آن زمانی که با روند طولانی مدت مطابقت داشته باشند قابل اطمینان تر هستند.
سیگنال های واژگونی واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از آلارم کاذب می تواند مشکل باشد. به عنوان مثال ، یک مثبت کاذب می تواند یک تقاطع صعودی باشد و به دنبال آن یک افت ناگهانی و سهام کاهش پیدا کند. منفی دروغین وضعیتی است که یک تقاطع نزولی وجود دارد ، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب میگیرد.
از آنجا که نشانگر حرکت را نشان می دهد ، می تواند برای مدت زمان طولانی باقی بماند و یا از آن غافل بماند که یک دارایی از هر جهت حرکت قابل توجهی داشته باشد. بنابراین ، RSI در بازار نوسانی که در آن قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی قرار دارد ، مفید است.
آموزش واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال
هنگامیکه یک اندیکاتور با نمودار قیمت مخالفت میکند، معاملهگران میتوانند از این فرصت استفاده کنند و سود ببرند. چنین اتفاقی را واگرایی میگویند. واگرایی به دو دسته مثبت و منفی تقسیم میشود. واگرایی مثبت همان طور که از نامش پیدا است سیگنال خرید و واگرایی منفی سیگنال فروش است. ما امروز قصد داریم شما را با واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا کنیم. پس با ما همراه باشید.
واگرایی چیست؟
فهرست عناوین مقاله
یک واگرایی زمانی ظاهر میشود که واگرایی کلاسیک یک اندیکاتور فنی (معمولا یک اسیلاتور) شروع به ایجاد روندی کند که با حرکت واقعی قیمت در تضاد است. واگرایی نوعی هشدار است که برای کنترل ریسک اهمیت زیادی دارد. زیرا احتمال معکوس شدن روند بعد از رخداد واگرایی بالا است.
معاملهگران از اندیکاتورهای فنی مانند اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی استفاده میکنند. اسیلاتورها معمولاً برای نشان دادن زمانی که قیمتها به حداکثر رسیده است و احتمال برگشت آن وجود دارد، به معاملهگر هشدار میدهند. با این حال باید از دیگر اجزای تحلیل تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده کرد تا بتوان سیگنال واگرایی را تایید نمود.
عدم توافق یا واگرایی بین نمودار قیمت و روند نوسانگر نشاندهنده این است که احساسات سرمایهگذار بیش از حد افراطی شده و احتمال تغییر جهت وجود دارد. واگراییها ممکن است باعث ایجاد معاملات در هر دو جهت شوند.
واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال چیست؟
واگراییها میتوانند یک سیگنال هشداردهنده مهم برای پایان روند صعودی باشند. چنین واگرایی را واگرایی منفی مینامند. واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ میدهد که قیمتها همچنان به اوجهای بالاتر (معمولاً در بازار صعودی) ادامه میدهند، در حالی که نوسانگر (مثلا RSI) در حال تشکیل اوجهای بسیار پایینتری است (که نشاندهنده ضعف در روند صعودی است).
واگرایی منفی بیشتر زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور به اوج خود رسیده و در منطقه “اشباع خرید” قرار گرفته است. اگر از RSI برای جستوجوی واگراییها استفاده میکنید، باید زمانی که پیکهای اندیکاتور بالای 70 یا در منطقه اشباع خرید هستند، بیشترین توجه را به واگرایی کنید. شما میتوانید این نوع شکل از واگرایی را در نمودار زیر مشاهده کنید.
هم معاملهگران طولانی مدت و هم معاملهگران کوتاه مدت باید نسبت به واگرایی منفی حساس باشند و از آن استفاده کنند. یک معاملهگر طولانی مدت برای کنترل ریسک و جلوگیری از ازدستدادن سود خود بعد از رخداد واگرایی منفی اقدام به فروش دارایی خود میکند. یک معاملهگر کوتاهمدت نیز برای به دست آوردن سود وارد موقعیت فروش میشود.
واگرایی منفی میتواند بر تعدادی از شاخصهای فنی مختلف اعمال شود. تشخیص واگرایی منفی مانند واگرایی مثبت تقریبا ساده است و میتواند نشاندهنده معکوس شدن یا ادامه روند بازار باشد. در ادامه در مورد اینکه چه زمان واگرایی منفی نشانه معکوس شدن روند و چه زمان نشانه ادامه روند است صحبت میکنیم.
واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال
واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ میدهد که اندیکاتور در حال رسیدن به اوجهای پایینتر یا بالاتر باشد. در حالی که نمودار قیمت در حال تکمیل اوجهای بالاتر یا پایینتر است. حال اگر روند صعودی باشد معکوس میشود و اگر نزولی باشد ادامه مییابد.
اگر بتوانید بین واگرایی منفی و مثبت تفاوت قائل شوید بهتر میتوانید از این دو سیگنال استفاده کنید. در واگرایی مثبت نیز اندیکاتور در خلاف جهت نمودار قیمت رفتار میشود با این تفاوت که در اینجا به جای اوجههای قیمتی به کفها توجه میکنیم. دقت کنید معمولا برای تشخیص واگراییها از اندیکاتور RSI استفاده خواهیم کرد. چون این اندیکاتور نمایش مطمئنتری از احساسات سرمایهگذاران است و زمان اشبا خرید یا اشباع فروش بازار را به خوبی نشان میدهد.
یک مثال از واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال
تصویر زیر نمونهای از واگرایی منفی است:
در این تصویر قیمت دارایی در یک روند صعودی طولانی مدت قرار دارد. یک معاملهگر دقیق، متوجه میشود که اندیکاتور ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه میدهد. این نوع واگرایی منفی میتواند نشانهای باشد که قیمت ممکن است معکوس شود. اگر قیمت به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر معکوس شدن روند را تأیید میکند و معاملهگر باید یک موقعیت کوتاه ایجاد کند.
انواع واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال
واگرایی علاوه بر اینکه از لحاظ واگرایی کلاسیک مثبت و منفی بودن دو نوع است، از لحاظ مخفی و معمولی بودن نیز به دو نوع تقسیم میشود. پس واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال میتواند مخفی یا معمولی باشد. آنچه اهمیت دارد این است که در واگرایی منفی، هم در نمودار قیمت و هم در نمودار شاخص فنی به سقفهای قیمتی توجه میکنیم.
حال در واگرایی منفی معمولی سقف دوم در نمودار قیمت بالاتر از سقف اول است، در حالی که سقف دوم در اندیکاتور پایینتر از سقف اول است. در واگرایی منفی مخفی سقف دوم در نمودار قیمت پایینتر از سقف اول است اما سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول است. تفاوت واگرایی مخفی و معمولی در این است که واگرایی معمولی سیگنال معکوس شدن روند است اما واگرایی مخفی معمولا سیگنالی بر ادامه روند است.
تفاوت دیگر در این است که واگرایی منفی معمولی در انتهای روند صعودی رخ میدهد اما واگرایی منفی مخفی در طول روند نزولی اتفاق میافتد. به همین دلیل گفته میشود واگرایی همیشه منجر به معکوس شدن روند نخواهد شد. اما در کل واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال همان طور که از نامش پیداست یک سیگنال منفی و نزولی محسوب میشود. در تصویر زیر میتوانید واگرایی منفی معمولی و مخفی را مشاهده کنید.
تحلیل تکنیکال قیمت شیبا؛ آیا روند صعودی قیمت SHIB ادامه خواهد داشت؟
شیبا اینو طی شبانهروز اخیر پامپ شد و افزایش قیمت فوقالعادهای را تجربه کرد. همین موضوع گمانهزنیها نسبت به آینده قیمتی SHIB و تکرار رالی افزایش قیمت 800 درصدی را افزایش داده و توجه بازار به سوی شیبا اینو معطوف شده است. با این حال بهنظر این رالی همین حالا قدرت خود را از دست داده و امید خرسها برای سقوط قیمت آن افزایش یافته است. در ادامه قصد داریم تا به بررسی تحلیل شیبا اینو و آینده قیمتی آن بپردازیم. با ما در بلاگ توکن باز همراه باشید.
شیبا اینو طی شبانهروز اخیر 31 درصد رشد کرد و پس از آن دچار اصلاح قیمت شد. هماکنون SHIBبا 2.6 درصد کاهش قیمت طی 1 ساعت اخیر در سطح 0.00000955 دلار معامله شده و در جایگاه چهاردهمین رمز ارز برتر بازار قرار دارد.
شاخص RSI شیبا اینو یک higher low ایجاد کرد و از سوی دیگر روند قیمت در بازهی 12 می تا 13 ژوئن lower low تشکیل داد. این ترکیب یک واگرایی صعودی بوده و در واقع دلیل رالی افزایش قیمت اخیر شیبا اینو همین ترکیب است. حالا بهنظر این حرکت صعودی، با دو تهدید مواجه شده که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
عوامل تهدیدکننده روند صعودی شیبا اینو
عامل اول، مقاومت بسیار سنگین 0.0000104 دلار است. متاسفانه شیبا اینو قادر به عبور از این مقاومت نبود و با سقوط قیمتی 17 درصدی مواجه شد.
نمودار شیبا اینو در تایم فریم 4 ساعته
در همین حال روند قیمت شیبا اینو در بازه زمانی 30 می تا 21 ژوئن lower high تشکیل داده و RSI نیز higher high ایجاد کرده است. این ترکیب منجر به ایجاد یک واگرایی نزولی شده که همین واگرایی، احتمال سقوط قیمت بیشتر SHIB را تقویت میکند.
اگرچه وضعیت شیبا اینو صعودی و مثبت بهنظر رسیده اما بهتر است سرمایهگذاران شاخص RSI را در تایم فریم 4 ساعته در نظر بگیرند. یک واگرایی نزولی روی اندیکاتور ظاهر شده که بیانگر احتمال کاهش قیمت بیشتر است. به هرحال اگر شیبا اینو کندل روزانهی امروز را در بالاتر از سطح 0.0000104 دلار ببندد، قیمت تا 33 درصد افزایش یافته و به مقاومت 0.0000139 دلار خواهد رسید.
نظر شما همراهان توکن باز نسبت به این واگرایی چیست؟ تحلیل شما عزیزان نسبت به آیندهی شیبا اینو چیست؟ لطفا نظرات و ایدههای خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان تحلیل شیبا اینو همراه ما بودید.
سلب مسئولیت: این مطلب به هیچ عنوان پیشنهادی برای سرمایهگذاری یا فروش نبوده و صرفا هدف ما اطلاعرسانی است.
دیدگاه شما