حاشیه سود استاندارد


با توجه به جدول زیر می‌توانید برخی از حاشیه سود خالص و ناخالص استاندارد برای صنایع مختلف را مشاهده کنید:

حاشیۀ سود مناسب برای یک صنعت یا شرکت چند است؟

به گزارش بورس نیوز عباس گمار در یادداشتی نوشت:

«در جلسات کارشناسی بعضاً با یک پرسش مواجه می‌شویم که حاشیۀ سود مناسب صنعت پتروشیمی چند است؟ حاشیۀ سود مناسب صنعت غذایی چند است؟ حاشیۀ سود شرکت‌های پخش دارو چند است؟ و الی آخر

واقعیت آنست که حاشیۀ سود در هر صنعت یک نرم و استاندارد دارد که بسته به ماهیت آن صنعت است، اینکه مثلاً در صنعت فولاد حاشیۀ سود خالص ۳۰ درصد باشد، قابل‌تعمیم به شرکت‌های پخش که حاشیۀ سود خالص ۳-۴ درصدی دارند، نیست!

اما یک قاعده وجود دارد که بخش از آن نتیجۀ حاشیۀ سود خالص است که حتی از سطح صنعت قابل‌تعمیم به سطح شرکت می‌باشد. حاشیۀ سود یک شرکت می‌بایست به اندازی باشد که:

۱- سود خالص شرکت، نرخ بازده‌ متناسب با میزان آورده (سرمایه) سهامداران شرکت (البته آوردۀ به روز و نه آوردۀ دفتری) به دست دهد و

۲-نرخ بازده (سود تقسیم بر سرمایهٔ سهامداران) متناسب با سطح ریسک سرمایه‌گذاری در آن شرکت (یا همان نرخ بازدۀ موردانتظار آنان) باشد.

در صورت صادق بودن دو شاخص مذکور، فعالیت شرکت موجب «خلق ثروت» و در نتیجه «افزایش سطح عمومی رفاه» خواهد شد، در غير اينصورت، چيزي جز «تخريب ثروت» نيست!

برای مثال، اگر سرمایهٔ به‌روز (و نه دفتری) سهامداران شرکت ۱۰۰۰ میلیارد تومان است و نرخ بازدۀ موردانتظار سهامداران در شرکت با توجه به سطح ریسک آن ۳۰ درصد است. سود خالص شرکت باید حداقل ۳۰۰ میلیارد تومان باشد. (بگذریم از اینکه این گزاره متأسفانه در مورد خیلی از شرکت‌های بازار سرمایۀ کشور صادق نیست). حال اگر این سود خالص ۳۰۰ میلیارد تومانی را بر میزان فروش معقول شرکت تقسیم کنیم، حاشیۀ سود خالص معقول و منطقی برای این شرکت به دست خواهد آمد.

کاربرد متدولوژی ارزشیابی سهام محدود و تقلیل‌یافته به برآورد قیمت منصفانۀ سهام یک شرکت نیست، بلکه متدولوژی ارزشیابی یک «شیوۀ تفکر» ساختارمند و سیستمی دربارۀ تمام مسائل مالی در سطح خُرد (شرکت) و کلان (بازار) می‌باشد که به یک نمونۀ آن در این یادداشت اشاره شده است.»

حاشیه سود (Profit Margin) چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

حاشیه سود یا Profit Margin یکی از نسبت‌های سودآوری است که معمولا برای سنجش میزان درآمدزایی یک شرکت یا فعالیت تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این معیار نشان می‌دهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به عبارت ساده، عدد کنار این درصد نشان می‌دهد که چه مقدار سود برای هر دلار (یورو یا هر ارز دیگری) در فروش یک کسب‌وکار به دست آمده است. به عنوان مثال، اگر یک کسب‌وکار گزارش دهد که در سه‌ماهه اخیر به حاشیه سود ۳۵ درصدی دست یافته، به این معنی است که حاشیه سود استاندارد برای هر دلار فروش ایجاد شده، خالص ۰/۳۵ دلار درآمد داشته است.

انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد. با این حال، در استفاده روزمره، معمولا به حاشیه سود خالص اشاره می‌کنیم. این مهم در نتیجه نهایی که شرکت پس از اینکه همه هزینه‌ها، از جمله مالیات و موارد اضافی را از درآمد خارج کرد، مشخص می‌شود. در متن پیش رو به بررسی فرمول‌ها و انواع این نوع سوددهی پرداختیم تا درک بهتر این موضوع را برای شما آسان کنیم.

مبانی حاشیه سود

کسب‌وکارها و افراد در سراسر جهان، فعالیت‌های اقتصادی انتفاعی را با هدف ایجاد سود انجام می‌دهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند فروش ناخالص X میلیون دلار، هزینه‌های تجاری Y هزار دلار یا درآمد Z دلار – نمی‌تواند تصویری روشن و واقع‌بینانه از سودآوری و عملکرد یک کسب‌وکار ارائه دهد. چندین معیار کمی مختلف برای محاسبه سود (یا زیان) کسب‌وکار به کار می‌رود که ارزیابی عملکرد یک کسب‌وکار را در دوره‌های زمانی مختلف یا مقایسه آن با رقبا آسان‌تر می‌کند. این اقدامات حاشیه سود نامیده می‌شوند.

در حالی که کسب‌وکارهای اختصاصی، مانند مغازه‌های محلی، ممکن است حاشیه سود را به تعداد دفعات دلخواه خود محاسبه کنند (مانند هفتگی یا دو هفته یکبار)، کسب‌وکارهای بزرگ از جمله شرکت‌های بازرگانی، موظف‌اند آن را مطابق با بازه‌های زمانی استاندارد گزارش (مانند سه‌ماهه یا سالانه) گزارش دهند. کسب‌وکارهایی که با پول قرض شده کار می‌کنند ممکن است ملزم به محاسبه و گزارش آن به وام‌دهنده (مانند بانک) به صورت ماهانه به عنوان بخشی از روش‌های استاندارد باشند.

سود یا حاشیه سود چهار سطح دارد:

  • سود ناخالص
  • سود عملیاتی
  • سود قبل از مالیات
  • سود خالص

این موارد در صورت درآمد شرکت به ترتیب زیر منعکس شده است: شرکت درآمد فروش را دریافت کرده، سپس هزینه‌های مستقیم محصول خدمات را پرداخت می‌کند. آنچه باقی مانده حاشیه ناخالص است. سپس هزینه‌های غیرمستقیم مانند دفتر مرکزی شرکت، تبلیغات، تحقیق و توسعه را پرداخت می‌کند. آنچه باقی مانده حاشیه عملکرد است. سپس سود بدهی را پرداخت می‌کند و هرگونه هزینه یا ورودی غیرمعمول غیرمرتبط با کسب‌وکارها اصلی شرکت را با حاشیه قبل از مالیات باقی مانده اضافه یا کم می‌کند. سپس مالیات می‌پردازد و حاشیه خالص را که به عنوان درآمد خالص نیز شناخته می‌شود، باقی می‌گذارد.

انواع حاشیه سود

اجازه دهید انواع مختلف حاشیه سود را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

۱- حاشیه سود ناخالص

با فروش شروع کنید و هزینه‌هایی را که مستقیما مربوط به ایجاد یا ارائه محصول یا خدمات مانند مواد اولیه، نیروی کار و غیره است، بردارید. این هزینه‌ها معمولا به عنوان “هزینه کالاهای فروخته شده” یا “هزینه محصولات فروخته شده” یا ” هزینه فروش” شناخته می‌شوند. در صورت داشتن درآمد مناسب، شما حاشیه ناخالص دریافت می‌کنید. محاسبه آن بر اساس فروش هر محصول انجام می‌شود. حاشیه ناخالص برای شرکتی که مجموعه محصولات خود را تجزیه‌وتحلیل می‌کند (هرچند این داده‌ها با عموم به اشتراک گذاشته نمی‌شود) مفید است، اما به طور کلی حاشیه ناخالص تصویر ناخالص سودآوری یک شرکت را نشان می‌دهد.

۲- حاشیه سود عملیاتی

با کسر هزینه‌های فروش، هزینه‌های عمومی، اداری یا عملیاتی، از میزان سود ناخالص یک شرکت، ما حاشیه سود عملیاتی دریافت می‌کنیم که به عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا EBIT شناخته می‌شود. در نتیجه رقم درآمد موجود برای پرداخت بدهی و دارایی صاحبان کسب‌وکارها و همچنین بخش مالیاتی، سود حاصل از عملیات اصلی و مستمر یک شرکت است. این سود اغلب توسط بانکداران و تحلیل‌گران جهت ارزش‌گذاری کل یک شرکت برای خریدهای احتمالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳- حاشیه سود قبل از مالیات

درآمد عملیاتی را کسر کرده و هزینه سود را با افزودن هرگونه درآمد از سود، حساب کنید. اقلام غیرتکراری مانند سود یا زیان ناشی از عملیات متوقف شده را تعدیل کنید و سود قبل از مالیات یا درآمد قبل از مالیات (EBT) داشته باشید. سپس بر درآمد تقسیم کنید تا حاشیه سود پیش مالیات را به دست آورید.

حاشیه سود قبل از مالیات، همه سطوح از سود باقی مانده را با فروش مقایسه می‌کند. به عنوان مثال، ۴۲ درصد حاشیه ناخالص به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ دلار درآمد، شرکت ۵۸ دلار هزینه‌هایی را که مستقیما به تولید محصول یا خدمات مرتبط است، پرداخت می‌کند و ۴۲ دلار به عنوان سود ناخالص باقی می‌ماند.

۴- حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد حاصل از یک دوره زمانی معین محاسبه می‌شود. در زمینه محاسبه حاشیه سود، سود خالص و درآمد خالص به جای یکدیگر استفاده می‌شود. به طور مشابه، فروش و درآمد به جای یکدیگر استفاده خواهند شد. سود خالص با کسر تمام هزینه‌های مربوط از جمله هزینه‌های مربوط به مواد اولیه، کار، عملیات، اجاره، پرداخت سود و مالیات از مجموع درآمد ایجاد شده تعیین می‌شود. فرمول اصلی محاسبه این مورد به این شرح است:

حاشیه سود یا “درآمد رستوران” فست‌فود و تهیه غذا چقدر است؟

راه‌اندازی یک رستوران و یا راه اندازی فست فود پر رونق آسان نیست. هنگامی که دستمزد کارمندان و هزینه‌های آب و برق و غذا را پرداخت می‌کنید، همیشه پول حاشیه سود استاندارد زیادی نقد باقی‌ نمی‌ماند. حاشیه اندک سود رستوران به شما می‌گوید که مشکلات اساسی دارید و باید اقدامات موثری انجام دهید. در این مقاله درباره حاشیه سود فست‌فود، چگونگی محاسبه آن و روش‌های افزایش حاشیه سود رستوران صحبت می‌کنیم.

حاشیه سود رستوران (تهیه غذا) چیست؟

برای موفقیت در کسب و کار رستوران و یا تهیه غذا توجه به حاشیه سود بسیار اهمینت دارد. حاشیه سود فست‌فود مشابه حاشیه سود کافی شاپ به شما نشان می‌دهد که پس از پرداخت صورت حساب‌هایتان چقدر پول باقی می‌ماند. سه عامل کلیدی برای این بررسی وجود دارد:

حاشیه سود ناخالص: حاشیه سود ناخالص شما نتیجه کل درآمد شما منهای بهای تمام شده کالای فروخته شده است.

حاشیه سود خالص: سود خالص شما درآمد منهای تمام هزینه‌های عملیاتی و هزینه کالای فروخته شده است.

درصد حاشیه سود: این عدد به شما می‌گوید که از هر تومان کالای فروخته‌شده چقدر سود کسب می‌کنید.

حاشیه سود و درآمد رستوران

چگونه حاشیه سود رستوران خود را محاسبه کنیم؟

برای محاسبه حاشیه سود رستوران خود، در نرم‌افزار حسابداری رستوران و فست فود خود جستجو کنید تا کل درآمد و هزینه‌های خود را بیابید. صورت سود و زیان شما که صورت درآمد نیز نامیده می‌شود، گزارشی از یک دوره معین ارائه می‌دهد.

ابتدا درآمد خالص خود را با در نظر گرفتن درآمد منهای مخارج خود مشخص کنید. این عدد (درآمد خالص) را بر درآمد خود تقسیم کنید. نتیجه به شما حاشیه سود خالص می‌دهد. سپس حاشیه سود خالص خود را در 100 ضرب کنید تا درصد حاشیه سود خود را به‌دست آورید.

فرمول حاشیه سود رستوران و فست فود

فرمول‌های آن به شرح زیر است:

درآمد ناخالص – کل هزینه ها = درآمد خالص

درآمد خالص ÷ درآمد ناخالص = حاشیه سود

حاشیه سود * 100 = درصد حاشیه سود رستوران

میانگین حاشیه سود رستوران و فست فود چقدر است؟

رستوران‌ها غالبا حاشیه سود متفاوتی دارند. حاشیه سود یک رستوران یا فست‌فود ممکن است بین 3 تا 20 درصد متغیر باشد.

چرا حاشیه سود رستوران یا تهیه غذا کم است؟

شاید وقتی از دور به یک فست‌فود یا تهیه غذا نگاه می‌کنیم این طور فکر کنیم که حاشیه سود بالای 50 درصد دارد. دلیل این امر این است که ما صرفا هزینه مواد اولیه را در ذهن‌مان محاسبه حاشیه سود استاندارد می‌کنیم. مثلا برای یک پرس جوجه کباب، قیمت 400 گرم سینه مرغ را با 250 گرم برنج برانی جمع زده و مشاهده می‌کنیم که این عدد حداقل دو برابر مبلغی است که ما باید به رستوران پرداخت کنیم. اما در واقعیت این طور نیست. هر تهیه غذا یا رستورانی هزینه‌هایی پنهانی دارد که ما از آن بی‌خبریم.

طبق آمار سایت پاپ منو، توزیع هزینه‌ها و سود رستوران به صورت نمودار زیر است:

توزیع هزینه و درآمد رستوران در نمودار پای چارت

روش‌های افزایش حاشیه سود رستوران و تهیه غذا

اما نگران نباشید. ما در ادامه این مقاله 6 راهکار برای افزایش حاشیه سود به شما آموزش می‌دهیم به صورت تیتروار عبارتند از:

  1. هزینه‌های رستوران خود را زیرنظر داشته باشید.
  2. کارکنان را برای کاهش هزینه‌ها آموزش دهید.
  3. هزینه‌های عملیاتی خود را با اتوماسیون کاهش دهید.
  4. یک منوی سودآور داشته باشید.
  5. جدول کاری مشخص برای کارکان داشته باشید.
  6. حجم فروش خود را افزایش دهید.

و حال به شرح هر مورد می‌پردازیم:

  1. هزینه‌های رستوران خود را زیرنظر داشته باشید.

درآمد شما ممکن است به دلیل تقاضای فصلی نوسان داشته باشد، در حالی که تغییر در هزینه‌های عرضه یا افزایش اجاره بها می‌تواند به سرعت حاشیه سود شما را کاهش دهد.

با بررسی مکرر موارد زیر از میانگین درآمد فست‌فود خود آگاه باشید:

بهای تمام شده کالای فروخته‌شده: از سیستم مدیریت موجودی یا نرم‌افزار فروشگاهی (POS) خود استفاده کنید تا ببینید هزینه‌های غذا و نوشیدنی در طول زمان چه تغییری می‌کند.

هزینه‌های نیروی کار: هر تومان که برای حفظ کارمندان خود خرج می‌شود، از جمله دستمزد، مالیات بر حقوق، مزایا و اضافه کاری را محاسبه کنید. هزینه‌های نیروی کار معمولا یک سوم هزینه‌های عملیاتی شما را تشکیل می‌دهد.

هزینه‌های سربار: هزینه‌های ثابت و متغیر را محاسبه کنید تا هزینه‌های باز نگه داشتن درهای خود را درک کنید. این هزینه‌ها شامل بازاریابی رستوران، اجاره، بیمه، لوازم و آب و برق است.

همچنین هزینه‌های عملیاتی شما ممکن است متفاوت باشد، اما توجه به تغییرات در حوزه‌های کلیدی بسیار مهم است.

  1. کارکنان را برای کاهش هزینه‌ها آموزش دهید

با تعیین استانداردهای اولیه، می‌توانید ضایعات را کاهش دهید بدون اینکه خدمات مشتری رستوران خود را تحت تأثیر قرار دهد. ضایعات مواد غذایی، وعده‌های غذایی بیش از حد و غذاهایی که به خوبی طبخ نشده‌اند برای شما هزینه دارند.

  1. هزینه‌های عملیاتی خود را با اتوماسیون کاهش دهید

اگرچه قبض‌های گاز، برق و آب بیشتر اجتناب‌ناپذیر است، تغییرات کوچک می‌تواند هزینه‌های شما را در طول سال کاهش دهد. راه‌های کاهش هزینه‌های عملیاتی عبارتند از:

  • استفاده از ترموستات کنترل شده با زمان که دما را افزایش یا کاهش می‌دهد
  • استفاده از لامپ‌های LED با سنسورهای حرکتی در انبارهای ذخیره سازی و سرویس‌های بهداشتی
  • پایبندی به برنامه منظم تمیز کردن و نگهداری تجهیزات

روش های افزایش حاشیه سود و درآمد رستوران

یک ماتریس منو طراحی کنید. به طور کلی در ماتریس محبوبت – سودآوری 4 نوع غذا در منوی رستوران شما وجود دارد.

محبوبیت بالا محبوبیت کم
سود بالا این موارد را هایلایت کرده و جلوی چشم مشتریان خود قرار دهید. مراقب باشید کیفیت این غذاها هرگز افت نکند. شاید نیاز به دیزاین زیباتر دارند. شاید هم باید کارکنان خود را آموزش دهید تا این موارد را به مشتریان پیشنهاد دهند.
سود کم این موارد را خیلی جلوی چشم مشتری قرار ندهید و یا یک نسخه پریمیوم از آن بسازید. مثلا سالاد و سیب زمینی به آن اضافه کنید تا حاشیه سود افزایش یابد. این موارد را یا از منوی خود حذف کنید و یا با ایجاد تغییرات مثبت به 3 دسته دیگر منتقل کنید.

هزینه‌های غذا نیز بخش بزرگی از بودجه شما را به خود اختصاص می‌دهد. مهندسی منوی رستوران به شما در افزایش سود کمک می‌کنند تا زمانی که اقداماتی مانند تغییر قیمت منو یا تغییر به مواد کم‌هزینه انجام می‌دهید، تغییرات حاشیه سود خود را پیش‌بینی کنید. راه‌های دیگر برای بهینه سازی سود عبارتند از:

  • غذاهای با قیمت پایین تر را جایگزین کنید: به دنبال راه‌هایی برای دستور پخت جدید بدون کاهش کیفیت باشید. می‌توانید با تامین‌کنندگان برای یافتن اقلام ارزان‌تر به منظور کاهش هزینه‌های تهیه هر غذا مذاکره کنید.
  • اندازه هر پرس غذا را مدیریت کنید: مطمئن شوید که کارکنان آشپزخانه به حجم هر پرس غذا توجه دارند. برای نتایج و هزینه‌های ثابت، از ترازوی آشپزخانه و… استفاده کنید.
  • از سیستم فروشگاهی خود استفاده کنید: اقلام پر سود و فروشندگان برتر را شناسایی کنید. به دنبال راه‌هایی برای افزایش فروش باشید که غذاهای پر سود را به قسمت‌های اصلی منو منتقل کنید یا توضیحاتی اضافه کنید تا جذاب‌تر باشد.
  1. جدول کاری مشخص برای کارکان داشته باشید

تعداد مناسب پرسنل رستوران یک چالش بزرگ در کسب‌وکار فست‌فود است زیرا ممکن است تعداد مشتریان شما در روزهای مختلف متفاوت باشد، به خصوص در طول سال‌های اول راه‌اندازی. با استفاده از داده‌های نرم‌افزار رستوران‌داری خود می‌توانید شلوغ‌ترین ساعات و روزهای خود را پیدا کنید. و در روزهای نسبتا خلوت تعداد کارکنان را کاهش دهید.

در کنار کاهش هزینه‌ها، باید به دنبال افزایش فروش خود باشید. انجام این کار به افزایش میانگین حاشیه سود رستوران شما کمک می‌کند. می‌توانید از طریق مواردی چون: تبلیغ آیتم‌های منو با سود بالا در طول یک منوی ویژهٔ هفتگی و تنوع‌بخشیدن به جریان‌های درآمدی خود با کیترینگ، تحویل و… فروش خود را افزیش دهید.

جمع‌بندی

هنگام افزایش حاشیه سود رستوران، بزرگترین عواملی که باید در نظر بگیرد، حجم فروش و هزینه عملیات است. مطمئن شوید که تعادل مناسبی بین این دو برای ارائه خدمات خوب به مشتریان و پرورش پایگاه مشتریان وفادار ایجاد می‌کنید.

سوالات متداول:

آیا رستوران ها سود زیادی دارند؟
متأسفانه، اگر رستوران شما معمولی است، حاشیه سود شما بسیار کم است. طبق مقاله اخیر فوربس، رستوران‌ها حدود 6 درصد سود دارند که در اکثر استانداردهای سرمایه‌گذاری پایین در نظر گرفته می‌شود.

کدام نوع رستوران بیشترین حاشیه سود را دارد؟
تهیه غذا. به خاطر هزینه های سربار کمتر، حاشیه سود تهیه غذا از رستوران و فست‌فود بیشتر است.

آیا رستوران های کوچک درآمد دارند؟
آیا رستوران ها سودآور هستند؟ بله، رستوران ها سودآور هستند، اما حاشیه سود کمی دارند. سودآوری به عوامل زیادی از جمله اندازه و نوع رستوران و همچنین عوامل اقتصادی بستگی دارد. به طور متوسط دو سال طول می‌کشد تا یک رستوران جدید به سود برسد.

حاشیه سود عملیاتی (Operating Margin)

حاشیه سود حاشیه سود استاندارد عملیاتی (به انگلیسی Operating Margin) اندازه می‌گیرد که یک شرکت، بعد از پرداخت هزینه‌های متغیر تولید مانند دستمزدها و مواد خام اما پیش از پرداخت بهره یا مالیات، چه‌مقدار سود در هر یک دلار فروش به دست ‌می‌آورد.

حاشیه سود عملیاتی از درآمد عملیاتی یک شرکت تقسیم بر فروش خالص آن محاسبه می‌شود.

به هنگام محاسبه حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی معادل با درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات (EBIT) است.

درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات یا سود عملیاتی درآمد منهای هزینه‌ کالاهای فروخته‌شده و هزینه‌های معمول در بخش فروش، عمومی، و اجرایی یک کسب‌وکار به استثنای بهره و مالیات است.

حاشیه سود عملیاتی به شما چه می‌گوید؟

حاشیه سود عملیاتی یک شرکت، که بازده فروش (return on sales) نیز نامیده می‌شود، معیار خوبی برای ارزیابی چگونگی مدیریت شرکت و میزان ریسک‌پذیری آن است.

این معیار، نسبت درآمدی که برای پوشش هزینه‌های غیرعملیاتی، مانند پرداخت بهره، در دسترس است را نشان می‌دهد. به همین دلیل، سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان توجه زیادی به حاشیه سود عملیاتی دارند.

حاشیه سود عملیاتی بسیار متغیر می‌تواند معیاری عالی برای اندازه‌گیری ریسک تجاری یک شرکت باشد.

با اشاره به همین نکته، توجه به حاشیه سود گذشته شرکت نیز روشی مناسب برای سنجش این مسئله است که آیا افزایش چشمگیر درآمد شرکت، پایدار خواهد بود یا خیر.

نحوه محاسبه حاشیه سود عملیاتی

برای محاسبه حاشیه سود عملیاتی یک شرکت، درآمد عملیاتی آن را تقسیم بر درآمد خالص فروش کنید.

درآمد عملیاتی (Operating Income​​)
حاشیه سود عملیاتی = ——————————————–
فروش خالص (Net sales)

درآمد عملیاتی معمولا درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات (EBIT) نامیده می‌شود.

درآمد عملیاتی یا درآمد قبل از بهره و مالیات درآمدی است که بعد از کسر تمام هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار، مانند هزینه‌های فروش و مدیریت اجرایی و همچنین هزینه‌های کالاهای فروخته شده (COGS) در صورت‌حساب‌ سود و زیان باقی می‌ماند.

محدودیت‌های حاشیه سود عملیاتی

از حاشیه سود عملیاتی تنها باید برای مقایسه شرکت‌هایی که در صنعتی مشابه فعالیت می‌کنند و در حالت ایده‌آل مدل‌های تجاری و فروش سالانه مشابه دارند استفاده کرد.

شرکت‌ها در صنایع مختلف با مدل‌های تجاری کاملا متفاوت حاشیه سود عملیاتی بسیار متفاوتی دارند، بنابراین مقایسه آنها بی‌معنا خواهد بود.

برای تسهیل مقایسه سودآوری بین شرکت‌ها و صنایع، بسیاری از تحلیل‌گران از نسبت سودآوری که آثار تامین مالی، حسابداری، و سیاست‌های مالیاتی را بی‌اثر می‌کند استفاده می‌کنند: درآمد پیش از پرداخت بهره، مالیات، و استهلاک (EBITDA).

به عنوان مثال، مقایسه حاشیه سود عملیاتی شرکت‌های بزرگ تولیدی و شرکت‌هایی که صنایع سنگین دارند با اضافه‌کردن استهلاک راحت‌تر صورت می‌پذیرد.

از درآمد پیش از پرداخت بهره، مالیات، و استهلاک بعضی اوقات به عنوان نماینده‌ای برای جریان نقدی عملیاتی (operating cash flow) استفاده می‌شود، زیرا هزینه‌های غیرنقدی مانند استهلاک را حذف می‌کند.

با این وجود، درآمد پیش از پرداخت بهره، مالیات، و استهلاک با جریان نقدی برابر نیست، زیرا برخلاف جریان نقدی، افزایش در حساب یا سرمایه در گردش برای هزینه‌های سرمایه‌ای لازم جهت حمایت از تولید و حفظ پایه دارایی شرکت را در نظر نمی‌گیرد.

سایر موارد استفاده برای حاشیه سود عملیاتی

مدیرها گاهی از حاشیه سود عملیاتی استفاده می‌کنند تا ببینند کدام پروژه شرکت جمع کل درآمد را افزایش می‌دهد. اما در این بین، نحوه تخصیص هزینه‌های سربار نیز می‌تواند فاکتوری پیچیده و تعیین‌کننده باشد.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

هر کسب و کاری برای رشد و توسعه خود باید اطلاعات مالی را پیگیری کرده و نحوه عملکرد و میزان پیشرفت خود را اندازه گیری کند. یکی از معیارهایی که باید به آن توجه داشت حاشیه سود یک کسب و کار است. در ادامه این مطلب بیشتر در خصوص حاشـیه سود، انواع آن و نحوه محاسبه حاشیه سود برای کسب و کارهای مختلف صحبت خواهیم کرد.

what is profit margin محک طعم جدیدی از حسابداری (نرم افزار حسابداری فروشگاهی،نرم افزار حسابداری شرکتی،نرم افزار حسابداری تولیدی)

فهرست مطالب

حاشیه سود چیست؟

حاشیه سود چیست؟

برای اینکه بتوانید حاشیه سود کسب و کار خود را تعیین و محاسبه کنید ابتدا باید با مفهوم حاشـیه سود آشنا شوید. حاشیه سود یکی از نسبت‌های سودآوری است که معمولاً برای سنجش میزان درآمد یک شرکت یا یک فعالیت تجاری استفاده می‌شود. این مقدار نشان می‌دهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به بیان ساده، رقم درصد نشان می‌دهد که یک کسب و کار در ازای هر دلار فروش چند سنت سود ایجاد کرده است.

به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار گزارش دهد که در سه ماهه گذشته به حاشیه سود 35 درصدی دست یافته است، به این معنی است که به ازای هر دلار فروش انجام شده، درآمد خالص 0.35 دلار داشته است.

ردیابی حاشیه سود به شما کمک می‌کند تا بر سلامت مالی کسب و کار خود نظارت داشته باشید و در آینده تصمیمات تجاری بهتری بگیرید. همچنین، به شما کمک می‌کند تا مسائل و مشکلات مالی را سریع‌تر حل کنید. حاشـیه سود خوب می‌تواند شرکت یا کسب و کار شما را برای سرمایه گذاران جذاب‌تر کند.

انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع گوناگونی دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص کل درآمدی است که پس از محاسبه تمام هزینه‌ها و کسر آن از مقدار عایدی باقی مانده باشد. این مقدار حاشـیه سود کلی یا «متعارف» شماست. حاشیه سود خالص شما مواردی مانند بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS)، هزینه‌های عملیاتی، پرداخت بدهی‌ها، مالیات‌ها، پرداخت‌های یکباره و هرگونه درآمد حاصل از سرمایه گذاری را در برمی‌گیرد.

حاشیه سود خالص توانایی کلی کسب و کار شما برای تبدیل درآمد به سود را نشان می‌دهد. شما می‌توانید از حاشـیه سود خالص برای تعیین میزان سودآوری شرکت خود و نیز اندازه گیری میزان سود از کل درآمد کسب و کار خود استفاده کنید.

برای محاسبه حاشیه سود خالص کسب و کار خود از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

اگر درآمد خالص کسب و کار خود را نمی‌دانید، می‌توانید از فرمول سود زیر نیز برای محاسبه حاشیه سود استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = [(درآمد – بهای تمام شده کالای فروخته شده – هزینه های عملیاتی – سایر هزینه ها – بهره – مالیات) تقسیم بر عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص درآمد باقی مانده پس از حسابداری بهای تمام شده کالای فروخته شده را اندازه گیری می‌کند. حاشـیه سود ناخالص شما شامل هزینه‌های سربار، مانند آب و برق یا اجاره نمی‌شود. حاشیه سود ناخالص یکی از ساده ترین معیارهای سودآوری است زیرا سود را به عنوان درآمد باقیمانده پس از محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده تعریف می‌کند.

به طور معمول، معادله حاشیه سود ناخالص برای تعیین حاشـیه سود یک سرویس یا تولید و فروش یک محصول استفاده می‌شود و به شما این امکان را می‌دهد که میزان درآمدی را که از هر مورد حاصل می‌کنید ببینید. معمولاً از حاشـیه سود ناخالص برای محاسبه حاشیه سود کل یک کسب و کار استفاده نمی‌شود. حاشیه سود ناخالص به شما می‌گوید که کدام اقلام بیشترین و کمترین سود را دارند.

خب، چگونه حاشیه سود ناخالص را محاسبه کنیم؟ برای تعیین حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه ناخالص = [(درآمد کل – بهای تمام شده کالای فروخته شده) تقسیم بر کل عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی تمام هزینه‌های سربار، عملیاتی، اداری و فروش لازم برای عملیات روزانه تجاری را در نظر می‌گیرد. با این حال، بدهی، مالیات و سایر هزینه‌های غیرعملیاتی را شامل نمی‌شود. اساساً، حاشیه عملیاتی درآمد حاصل از فعالیت‌های عملیاتی را به شما نشان می‌دهد.

برای محاسبه حاشیه سود عملیاتی کسب و کار خود از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود عملیاتی = (درآمد عملیاتی تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

فرمول حاشیه سود

فرمول حاشیه سود

همانطور که مشاهده می‌کنید، چند راه برای تعیین حاشـیه سود وجود دارد. با این حال، تعیین این مقدار بستگی به نوع حاشیه سودی (به عنوان مثال، عملیاتی، ناخالص، و غیره) دارد که می‌خواهید محاسبه کنید.

برای تعیین حاشـیه سود کلی کسب و کار یا شرکت خود باید از فرمول حاشیه سود خالص استفاده کنید:

محاسبه حاشیه سود = (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

  1. درآمد خالص کسب و کار خود را تعیین کنید (کل عایدی منهای هزینه ها).
  2. درآمد خالص خود را بر عایدی تقسیم کنید (که فروش خالص نیز نامیده می‌شود).
  3. کل این مقدار را در 100 ضرب کنید تا درصد حاشـیه سود خود را بدست آورید.

مثال هایی از نحوه محاسبه درصد حاشیه سود

در این بخش با ذکر چند مثال نحوه محاسبه حاشیه سود کلی یا خالص و همچنین حاشـیه سود ناخالص و عملیاتی را بررسی می‌کنیم.

مثال اول: محاسبه حاشیه سود خالص

برای این مثال، فرض کنید که نمی‌دانید میزان درآمد خالص کسب و کارتان چقدر است. از آنجایی که میزان درآمد خالص را نمی‌دانید، از فرمول زیر استفاده کنید:

حاشیه سود خالص = [(درآمد – بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) – هزینه های عملیاتی – سایر هزینه ها – بهره – مالیات) تقسیم بر عایدی] ضربدر 100

  • بهای تمام شده کالای فرخته شده (COGS): 4000 دلار
  • هزینه های عملیاتی: 3000 دلار
  • سایر هزینه‌ها: 1500 دلار
  • بهره: 500 دلار
  • مالیات: 1000 دلار

فرض کنید عایدی شما 20000 دلار است. مجموع هزینه‌های شما به 10000 دلار می‌رسد. حالا این مقادیر را در فرمول بالا قرار دهید تا حاشیه سود خالص خود را پیدا کنید.

[(20,000 دلار – 4,000 دلار – 3,000 دلار – 1,500 دلار – 500 دلار – 1,000 دلار) تقسیم بر 20,000 دلار] ضربدر 100

حاشیه سود خالص کسب و کار شما 50٪ یا 0.50 [(10000 تقسیم بر 20000 دلار) ضربدر 100] خواهد بود.

اگر از قبل میزان درآمد خالص خود را می‌دانید، می‌توانید از مرحله کم کردن هزینه‌های خود از عایدی صرف نظر کنید و به سادگی درآمد خالص خود را بر عایدی تقسیم کنید، سپس کل این عدد را در 100 ضرب کنید (یعنی از فرمول (درآمد خالص تقسیم بر عایدی) ضربدر 100 استفاده کنید).

شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد. پرکاربردترین نرم افزار حسابداری برای کسب و کارهای مختلف چیست ؟

مثال دوم: محاسبه حاشیه سود ناخالص

فرض کنید که می‌خواهید حاشیه سود ناخالص یک محصول خاص را پیدا کنید. برای یافتن حاشیه سود ناخالص، باید بدانید که این محصول با چه قیمتی یا به چه ارزشی فروخته می‌شود (یعنی عایدی) و هزینه ساخت آن چقدر است (یعنی بهای تمام شده کالای فروخته شده).

تصور کنید یک پیراهن را به قیمت 25 دلار می‌فروشید. هزینه تولید این پیراهن (COGS) 15 دلار است. برای پیدا کردن حاشـیه سود ناخالص خود، این ارقام را به فرمول زیر اضافه می‌کنیم:

حاشیه سود ناخالص = [(درآمد کل – COGS) تقسیم بر کل عایدی] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص = [(25 دلار – 15 دلار) تقسیم بر 25 دلار] ضربدر 100

حاشیه سود ناخالص کسب حاشیه سود استاندارد و کار شما 40 درصد یا 0.40 است. این به این معنی است که شما از هر پیراهنی که می‌فروشید 40 درصد درآمد کسب می‌کنید.

مثال سوم: محاسبه حاشیه سود عملیاتی

فرض کنید می‌خواهید حاشـیه سود عملیاتی کسب و کار خود را پیدا کنید. درآمد عملیاتی شما 10000 دلار و درآمد شما 40000 دلار است. اطلاعات عملیاتی خود را در فرمول حاشیه سود عملیاتی قرار دهید.

حاشیه سود عملیاتی = (درآمد عملیاتی تقسیم بر عایدی) ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی = (10000 دلار تقسیم بر 40000 دلار) ضربدر 100

حاشیه سود عملیاتی کسب و کار شما 25% یا 0.25 است.

حاشیه سود استاندارد

حاشیه سود استاندارد

حاشیه سود در صنایع و حوزه‌های تجاری مختلف متفاوت است. حاشیه سود “خوب” برای یک شرکت ممکن است برای یک کسب و کار دیگر “بد” محسوب شود. به دلیل عوامل اقتصادی هر صنعت، صاحبان مشاغل در برخی از بخش‌ها نسبت به سایر بخش‌ها حاشـیه سود بیشتری دارند.

فرض کنید شما صاحب یک قنادی هستید و بهترین کیک‌های عروسی شهر را درست می‌کنید. شما فروش بسیار خوبی داشته‌اید و پس از انجام محاسبات، به حاشیه سود خالص 21% می‌رسید. اما دوست شما صاحب یک شرکت فناوری اطلاعات است که شبکه‌های کامپیوتری پیچیده‌ای را برای مشاغل مختلف نصب و راه اندازی می‌کند و حاشیه سود خالص آن 16 درصد است. آیا این بدان معناست که شما صاحب کسب و کار بهتری هستید زیرا حاشـیه سود شما پنج درصد بهتر است؟ نه. این درست نیست زیرا حاشـیه سود مختص صنعت است.

بر همین اساس، ممکن است به عنوان یک حسابدار انتظار حاشـیه سود 19.8٪ را داشته باشید. اگر در حوزه خدمات غذایی فعالیت می‌کنید، ممکن است فقط 3.8 درصد سود خالص داشته باشید. آیا این بدان معناست که شما باید قنادی خود را بفروشید و حسابدار شوید؟ خیر. حاشیه سود میزان درآمدی را که خواهید داشت یا می‌توانید داشته باشید اندازه گیری نمی‌کند، بلکه فقط میزان درآمد واقعی از هر تومان فروش را اندازه می‌گیرد.

اگر مشاور هستید، احتمالاً حاشیه‌ سود شما بسیار زیاد است، زیرا هزینه سربار بسیار کمی دارید. شما نمی‌توانید خود را با تولیدکننده‌ای مقایسه کنید که فضا و تجهیزات را اجاره می‌کند و باید مواد خام بخرد.

میانگین حاشیه سود شما به چند عامل مختلف بستگی دارد. برخی از این عوامل شامل تعداد کارمندان، محل کسب و کار، نوع کسب و کار، اندازه، نحوه مدیریت موجودی و سیستم‌های عملیاتی است. از آنجایی که حاشـیه سود هر شرکتی متفاوت است، بنابراین نمی‌توانید حاشـیه سود خود را با شرکت‌های فعال در صنایع دیگر مقایسه کنید. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که حاشیه سود خوب چقدر است؟

راه های بهبود حاشیه سود

با توجه به جدول زیر می‌توانید برخی از حاشیه سود خالص و ناخالص استاندارد برای صنایع مختلف را مشاهده کنید:

راه های بهبود حاشیه سود

آیا حاشیه سود شما نیاز به کمی بهبود دارد؟ اگر چنین است، نگران نباشید … شما تنها نیستید. اگر می‌خواهید حاشـیه سود کسب و کارتان را افزایش دهید، ممکن است فقط نیاز به انجام چند تغییر کوچک داشته باشید. در نهایت، شما می‌توانید هزینه‌ها و مخارج کسب و کار خود را کاهش داده و فروش را افزایش دهید تا حاشیه سود خود را بهبود ببخشید.

  • روابط خود با تامین کنندگان و فروشندگان را بهینه سازی کنید.
  • به دنبال راه حل های جایگزین برای فرآیندهای فعلی باشید.
  • محصولات و خدماتی را که فروش خوبی ندارند اصلاح و یا حذف کنید.
  • هزینه های تجاری و عملیاتی خود را کاهش دهید.
  • مواردی را که باعث هدررفت سرمایه و کاهش سود شما می‌شوند شناسایی و رفع کنید.
  • موجودی‌های قدیمی خود را با تخفیف به فروش برسانید.
  • قیمت‌ها را به تناسب و با قاعده افزایش دهید.
  • از تکنیک‌های بیش فروشی (Upselling) و فروش مکمل (Cross-selling) استفاده کنید.
  • برای حفظ مشتریان و حاشیه سود استاندارد تبدیل آن‌ها به مشتری وفادار راهکارهایی بیاندیشید.
  • نظارت بر موجودی خود را ارتقا دهید.

شما می‌توانید با استفاده از نرم افزارهای حسابداری پیشرفته، مثل نرم افزار حسابداری محک، تمام هزینه‌های کسب و کار خود را با دقت زیاد و به راحتی مدیریت کنید و حاشیه سود خود را بهبود دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.