رابطه تغییرات قیمت دلار، طلا و نفت / بازیگران اصلی اقتصاد بین المللی
نفت، طلا و دلار سه بازیگر اصلی اقتصاد جهانی هستند که تحولات سیاسی، اقتصادی و . قیمت آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد، در این زمینه یک کارشناس اقتصادی به بررسی رابطه تغییرات قیمتی بین طلا، نفت و دلار طی چهار سال پرداخته است.
به گزارش فرثت امروز به نقل از ایسنا، محمدمهدی مؤمن دوست کارشناس اقتصادی درباره بررسی رابطه بین تغییرات قیمت طلا، نفت و دلار اظهار کرد: نفت، طلا و دلار آمریکا از بازیگران اصلی در اقتصاد بین المللی هستند و زمانی که تحلیل تکنیکال تطبیقی بین طلا و نفت انجام می شود، نتیجه آن سه دسته تحلیل است که دسته اول حرکت قیمت نفت و طلا را مخالف یکدیگر می داند. به عبارت دیگر، هر زمان که قیمت نفت بالا برود، قیمت طلا پایین می رود و بالعکس. تحلیل دیگری در این زمینه می گوید که تغییرات قیمتی نفت و طلا همسو است و زمانی که قیمت نفت بالا برود (به خصوص در دوران جنگ)، تورم رخ می دهد که در پی آن نیز مردم به سمت سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پولشان حرکت می کنند و در نهایت طلا با افزایش قیمت مواجه می شود.
وی افزود: تحلیل دیگری در رابطه بین قیمت طلا و نفت وجود دارد که طبق آن، هیچ رابطه ای بین تغییرات قیمت نفت و طلا وجود ندارد و تغییرات قیمت دلار است که بر قیمت طلا و نفت تاثیر می گذارد. به این صورت که طلا و نفت با دلار آمریکا خرید و فروش می شود و زمانی که ارزش دلار افت می کند باید دلار بیشتری برای خرید نفت و طلا پرداخته شود که به طبع قیمت طلا و نفت نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: فارغ از این سه تحلیل موجود در رابطه بین قیمت طلا، نفت و دلار مطالعه آماری بر اطلاعات واقعی قیمت طلا، نفت و دلار در طول ۴ سال گذشته انجام دادم که اطلاعات این متغیر را براساس بورس جهانی در سه بازه زمانی روزانه، هفتگی و ماهانه مورد بررسی قرار دادم. از جمله متغیرهای مورد بررسی قرار گرفته در این تحقق قیمت ابتدای و انتهای روز، بالاترین و پایین ترین قیمت دلار، نفت و طلا است و برای مطالعه ماهانه و هفتگی نیز به همین صورت است که بالاترین و پایین ترین قیمت این سه کالا در یک ماه و هفته مورد بررسی قرار گرفته است.
مؤمن دوست بیان کرد: نتایج مطالعه و بررسی بنده حاکی از آن است که در محدوده روزانه، هفتگی و ماهانه سرنخی از اثبات سه تحلیلی که بالا درباره رابطه بین قیمت طلا، نفت و دلار ذکر شد، مشاهده نشد و اختلاف معناداری بین رابطه تغییرات قیمت طلا و نفت وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: دومین نتیجه گیری مطالعه بنده از این روند این است که درصد تبعیت جهت حرکت دلار از نفت خام با تبعیت از طلا اختلاف معنادار دارد. در محدوده ماهانه زمانی که درصد حرکت طلا و نفت مخالف یکدیگر هستند، در ۳۰ درصد موارد قیمت دلار هم جهت قیمت نفت حرکت می کند و در ۲۰ درصد موارد همانند قیمت طلا تغییر می کند که نشان دهنده تبعیت بیشتر دلار از نفت است. بررسی تغییرات قیمت در هفته حاکی از آن است که در ۳۷ درصد موارد وقتی قیمت طلا و نفت مخالف یکدیگر هستند، تغییرات نرخ دلار همسو با نفت است و در ۱۲ درصد نرخ دلار شبیه نرخ طلا تغییر می کند.
وی با تاکید براینکه وابستگی دلار آمریکا به نفت خام بسیار زیاد است، گفت: نکته سوم این است که زمانی که قیمت نفت و طلا همسو با یکدیگر حرکت می کنند، شاخص وابستگی ارزها از یکدیگر دلار آمریکا به صورت معنادار برخلاف این دو عمل می کند. به عنوان مثال، اگر قیمت نفت و طلا با افزایش قیمت مواجه شوند، قیمت دلار برخلاف این دو عمل خواهد کرد. بنابراین، در کل اقتصاد و دلار آمریکا به نفت وابسته است و دلار آمریکا به شدت در حال نفع بردن و سواری وابستگی ارزها از یکدیگر گرفتن از اقتصاد جهانی است.
همبستگی جفت ارزها در فارکس | مفهوم Correlation
همبستگی ارزی یا همبستگی فارکس یک معیار آماری است که نشان می دهد جفت ارزها از نظر ارزش با هم ارتباط دارند و با هم حرکتِ موافق یا مخالف دارند. تسلط و نظارت بر همبستگی ارزها برای معامله گران مهم است زیرا می تواند سطح ریسک آن ها را در هنگام معامله در بازار فارکس تحت تاثیر قرار دهد. در این مقاله، نحوه تعیین و محاسبه همبستگی فارکس، نحوه تأثیر آن بر معاملات و سیستم های معاملاتی و ابزارهایی که می توان برای ردیابی همبستگی ارزی استفاده کرد را بررسی خواهیم کرد.
همبستگی در معاملات فارکس
همبستگی ارزی بررسی ارتباط موافق ، مخالف یا خنثی در بین دو جفت ارز است. اگر در یک مدت زمان مشخص ، دو جفت ارز به طور همزمان حرکت صعودی داشته باشند، این نشان دهنده «همبستگی مثبت» است، در حالی که اگر یکی حرکت صعودی و دیگری حرکت نزولی داشته باشد، این یک «همبستگی منفی» است همبستگی منفی را می توان «همبستگی معکوس» نیز نامید . اگر این جفت ارزها به طور تصادفی بدون هیچ رابطه قابل تشخیصی حرکت کنند هیچ همبستگی بین آنها وجود ندارد. درک همبستگی ارز از آنجا برای معامله گران مهم است که اغلب بدون آگاهی بر روی 2 جفت ارزِ دارای همبستگی معامله یکسان باز میکنند و این شرایط دشواری ایجاد می کند.
مثال اول:
فرض کنید که یک معامله گر بر روی دو جفت ارز مختلف معامله ی buy باز میکند که با هم همبستگی منفی یا همبستگی معکوس دارند و مخالف جهت هم حرکت میکنند. در این حالت سودهای نمودار اول قطعا با ضررهای نمودار دوم جبران میشود، که این روش خود اغلب به عنوان یک استراتژی ریسک استفاده می شود.
مثال دوم:
فرض کنید که یک معامله گر بر روی دو جفت ارز مختلف معامله ی buy باز میکند که با هم همبستگی مثبت دارند و هم جهت حرکت میکنند. خرید دو جفت ارز همبسته ریسک و پتانسیل سود یا ضرر را دو برابر میکند، زیرا هر دو معامله در یک جهت حرکت میکنند. حرکت آن ها بدین صورت است که هر دو نمودار همزمان حرکت صعودی میکنند و همزمان نیز حرکت نزولی دارند. حال اگر تحلیل تریدر درست باشد هر دو معامله با هم سودده است و اگر تحلیل اشتباه باشد هر دو معامله با هم ضررده خواهد بود.
نحوه معامله ی جفت ارزهای دارای همبستگی
روش های زیادی وجود دارد که می توان از همبستگی ها به عنوان بخشی از استراتژی معاملات فارکس استفاده کرد، مانند پوشش ریسک. برای شروع معاملات جفت ارزهای دارای همبستگی تنها کاری که باید انجام دهید مراحل زیر را دنبال کنید:افتتاح یک حساب واقعی . از طرف دیگر، می توانید با پول مجازی در حساب معاملاتی دمو نیز تمرین کنید .
برای دریافت 20 درصد بونوس در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
با کمک وبسایت myfxbook میتوان همبستگی یا Correlation جفت ارزها را در قالبهای زمانی مختلف بررسی و مشاهده کرد.
1- به عنوان نمونه با علم بر اینکه دو جفت ارز EUR/USD و USD/CHF در 90درصد اوقات با یکدیگر Correlation منفی دارند و مخالف جهت یکدیگر پیشروی میکنند ملتفت میشوید که باز کردن معامله فروش SELL در هردو جفت ارز در واقع مانند باز نکردن پوزیشن است زیرا طبق قانون همبستگی ، هنگامی که جفت ارز EUR/USD حرکت صعودی انجام میدهد در مقابل جفت ارز USD/CHF حرکت نزولی را در پیش دارد.
2- خرید EUR/USD و فروش AUD/USD یک همبستگی جزئی ایجاد می کند. این همبستگی جزئی است زیرا همبستگی فقط 75 درصد جهت است و همبستگی به دلیل بزرگی حرکت قیمت ها نیست، فقط جهت است.
3- در مورد GBP/USD و EUR/GBP ، همبستگی منفی وجود دارد. بنابراین، خرید یا فروش هر دو یک همبستگی ایجاد می کند. خرید GBP/USD در صورت افزایش GBP/USD سود خواهد داشت، اما این سودها با کاهش موقعیت EUR/GBP به دلیل همبستگی منفی جبران می شود. همبستگی جفت ارزها خود یک نوع تحلیل و سبک معاملاتی است چرا که تحلیل نمودار اول میتواند رفتار نمودار دوم را برای ما پیش بینی و مشخص کند و برعکس.
سیستم استراتژی همبستگی جفت ارزها
همبستگی به معامله گران اجازه می دهد تا با انجام معاملات دوم که در جهت مخالف موقعیت اول حرکت می کند، موقعیت های معاملاتی را تحت پوشش قرار دهند، زمانی که سود یک جفت با زیان دیگری جبران شود یا بالعکس. اگر معامله گر نمی خواهد از معامله ای خارج شود اما می خواهد ضرر خود را جبران یا کاهش دهد، «همبستگی» میتواند مفید باشد. دانش خود را درباره جفت ارزها و آن چه بر آن ها تأثیر می گذارد، مانند تورم، نرخ بهره و دیگر داده های اقتصادی، افزایش دهید. یک استراتژی همبستگی ارزی انتخاب کنید. این ایده خوبی است که از قبل یک استراتژی را ایجاد کنید . و به اندازه کافی بر روی آن تمرین کنید. ابزارهای مدیریت ریسک مانند دستورات ضرر و زیان را که می تواند برای مدیریت ریسک در بازارهای ناپایدار مفید باشد، بررسی کنید. به یاد داشته باشید که این موارد همیشه شما را در برابر خرابی یا لغزش بازار محافظت نمی کند.
Correlation جفت ارزها
مبحث همبستگی جفت ارزها در فارکس ، مبحثی است بسیار مهم که شاید کمتر به آن توجه میشود. برای یک تریدر حرفه ایی بودن لازم است که معامله گر همواره تاثیر پذیری پرتفوی خود را از نوسانات مداوم بازار بررسی کند. به خصوص اگر در بازار فارکس Forex Market فعالیت داشته باشد. از آنجا که در بازار فارکس ، ارز ها بصورت جفت قیمت گذاری میشوند، هیچ جفت واحدی کاملا مستقل از بقیه جفت ارزها معامله نمیشود. هنگامی که از این همبستگی Correlation میان جفت ارزها آگاه شوید میتوانید به طور کامل از عوامل تاثیر گذار بر پرتفوی خود اطلاع داشته باشید.
مفهوم همبستگی جفت ارزها | Currency Correlation
دلیل همبستگی متقابل بین ارز ها بسیار ساده است. اگر در حال ترید کردن پوند انگلستان British Pound در مقابل ین ژاپن Japanese Yen (GBP/JPY) باشید در واقع در حال معامله کردن مشتق های GBP/USD و USD/JPY هستید. بنابراین GBP/JPY باید تا حدودی با یکی مرتبط باشد، اگر با هیچ یک مرتبط نیست پس با دو جفت ارز دیگر مرتبط است. بنابراین همبستگی میان جفت ارزها بیشتر به دلیل جفت بودن آنهاست. هنگامی که برخی جفت ارز ها در حهت موافق یکدیگر حرکت میکنند ممکن است ارزهای دیگر مخالف هم حرکت کنند.
ضریب همبستگی The Correlation Coefficient جفت ارزها ، بین 1- و 1+ متغیر است.
ضریب 1+ به این معنی است که دو جفت ارز در 100% مواقع ، موافق یکدیگر حرکت مکنند در حالی که ضریب همبستگی 1- به معنی آن است که دو جفت ارز ، در 100% مواقع در جهت مخالف هم حرکت خواهند کرد. اما ضریب همبستگی 0 یعنی رابطه ی بین دو جفت ارز کاملا غیر قابل پیش بینی است و ممکن است در هر جهتی باشد.
ضرایب همبستگی EUR/USD با جفت ارزهای ماژور Major Currency Pairs
(بر پایه معاملات اخیر بازار فارکس)
شکل بالا نشان میدهد ، در طول یک ماه ، EUR/USD و GBP/USD همبستگی قوی و مثبت 0.95 را داشته اند. یعنی زمانی که EUR/USD افزایش قیمت را تجربه میکند ، GBP/USD نیز در 95% مواقع افزایش قیمت را تجربه خواهد کرد. در شش ماه گذشته ضریب همبستگی میان این دو جفت ارز کمتر از 0.66+ بوده اما در بازه ی زمانی بلندتر ( یکسال) همواره دو جفت ارز همبستگی قوی و مداومی داشته اند. در مقابل ضریب همبستگی میان EUR/USD و USD/CHFدر هر بازه زمانی نزدیک به 1.00- بوده که یعنی هر زمان با افزایش قیمت EUR/USD ، جفت ارز USD/CHF افت قیمت را تجربه کرده است و حرکت آنها خلاف جهت یکدیگر بوده است. این رابطه حتی در دوره های طولانی تر نیز صادق است زیرا ارقام همبستگی تقریبا ثابت باقی می مانند. اما واضح است که این همبستگی ممکن است تغییر کند. که باعث میشود ضریب همبستگی حتی از قبل هم مهم تر شود. احساسات بازار و فاکتور های اقتصاد جهانی بسیار فعال هستند و میتوانند روزانه تغییر کنند. همبستگی امروز میان دو جفت ارز ممکن است با همبستگی بلندمدت بین دو جفت ارز مطابقت نداشته باشد. به همین دلیل است که آگاهی از همبستگی شش ماهه نیز بسیار مهم است چون دیدگاه واضخ تری از رابطه بین دو جفت ارز را ارائه میدهد و به عبارتی دقیق تر است. تغییرات ضرایب همبستگی به موارد مختلفی بستگی دارد مانند سیاست های پولی متفاوت یا تاثیر پذیری یک ارز از قیمت کالا ها .
چگونه از همبستگی Correlation استفاده کنیم
اول از همه ، همبستگی به شما کمک میکند از ورود به دو معامله که یکدیگر را خنثی میکنند جلوگیری کنید. با استفاده از سایت myfxbook میتوانید همبستگی جفت ارزها را در تایم فریمهای مختلف بررسی و مشاهده کنید. به عنوان مثال با دانستن اینکه EUR/USD و USD/CHF وابستگی ارزها از یکدیگر در 95% مواقع مخالف هم حرکت میکنند متوجه خواهید شد که باز کردن معامله خرید Long Position در هردو جفت ارز در واقع به مثابه باز نکردن معامله است چرا که همانطور که همبستگی نشان میدهد ، هنگامی که EUR/USD افزایش میابد در مقابل USD/CHF افت قیمت را تجربه میکند.
تنوع سازی یکی دیگر از فاکتور هایی است که باید به آن توجه کنیم.با توجه به اینکه همبستگی میان EUR/USD و AUD/USD کاملا 1+ نیست ، معامله گران میتوانند از هر دو ارز برای متنوع کردن ریسک های خود استفاده کنند. به عنوان مثال معامله گر در یک چشم انداز از افت قیمت دلار میتواند به جای باز کردن معامله خرید با حجم 2 لات Lot در EUR/USD ، دو معامله خرید هرکدام با حجم 1 لات Lot در EUR/USD و AUD/USD باز کند. همبستگی ناکامل بین دو جفت ارز امکان تنوع بیشتر و ریسک کمتری را فراهم میکند. علاوه بر این ، بانک های مرکزی استرالیا و اروپا تعصبات مختلفی در سیاست های پولی دارند ، بنابراین در صورت رشد دلار ، دلار استرالیا ممکن است کمتر از یورو تحت تأثیر قرار گیرد یا بالعکس.
از طرفی دیگر ،معامله گر میتواند از مقادیر مختلف Pip یا Point نیز بهره مند شود .
به عنوان مثال جفت ارز های EUR/USD و USD/CHF همبستگی کامل 1- دارند اما ارزش حرکت 1 Pip با حجم 1 لات در EUR/USD ، 10 دلار است در حالی که 1 Pip با همان حجم در USD/CHF 9.24 دلار ارزش دارد. این به این معنی است که معامله گران میتوانند از USD/CHF برای جلوگیری از ریسک ناشی از معامله کردن با EUR/USD استفاده کنند.
به عنوان مثال فرض کنیم معامله گری در پرتفوی خود دو معامله خرید همزمان با حجم 1 لات در EUR/USD و USD/CHF دارد.
هنگامی که EUR/USD ، 10 Pip افزایش میابد ، معامله گر 100 دلار در سود قرار میگیرد ، اما از آنجایی که USD/CHF 10 پیپ کاهش یافته ، ضرر 92.40 دلاری برآیند سود را به 7.60 دلار تبدیل میکند.
تعاملات چندجانبه برای مقابله با دلاریزه شدن
تنها راه مقابله با نوسانات نرخ دلار و کاهش تاثیر آن بر اقتصاد کشور این است که ساختار اقتصادی چابک، دولت پویا و اقتصادی قوی و مستحکم داشته باشیم.دلاریزه شدن اقتصاد مفهوم جدیدی نیست. بعد از جنگ جهانی دوم، شرایطی که اقتصاد ایالات متحده در ینگه دنیا برای خود فراهم کرد باعث شد نهتنها این اقتصاد به بزرگترین اقتصاد جهان بدل شود بلکه پول رسمی آن به عنوان پشتوانه ارزی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شود. دلار به خودی خود چیز بدی نیست و این ارز میتواند زبان مشترک برای تبادلات مالی باشد اما وابستگی بیش از حد یک اقتصاد به آن، آن هم در شرایطی که کشور در تحریم اقتصادی قرار دارد، هشداردهنده است. از این رو، کارشناسان به دنبال راههای جایگزین دلار برای کاهش تاثیر نوسانات آن بر اقتصاد هستند.
از جمله راههایی که میتوان برای کاهش وابستگی اقتصاد به یک ارز به خصوص مثل دلار در پیش گرفت میشود به مواردی نظیر، تبادل مالی دوجانبه و چندجانبه بین کشورها، استفاده از ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین، مبادلات کالا در مقابل کالا در برخی موارد و ایجاد تنوع در سبد ارزی کشور اشاره کرد. البته نباید از نظر دور داشت که بخش اعظم هیاهویی که پیرامون دلار شکل گرفته است ناشی از هیجانات بازار، تاثیر رسانهها و شایعات دلالان و سوداگران ارزی است.
با این حال، درباره اینکه چه شد اقتصاد کشورها به سمت دلار حرکت کرد و کشور ما در کجای این کلاف پیچیده قرار دارد، باید به تاریخ اقتصاد جهانی بعد از جنگ جهانی دوم مراجعه کرد. اما حالا و در ایران معاصر با چه پدیدهای روبرو هستیم و برای تغییر این رویه چه باید کرد؟
از زمانی که اقتصاد معاصر ایران شکل گرفته است، این اقتصاد بر اساس دریافتهای دلاری بوده و متاسفانه تمام سازوکارهای اقتصادی و بانکی ما از ابتدا بر اساس دلار پایهریزی و برنامهریزی شده است.اینکه ما ناگهانی بخواهیم این را تغییر دهیم کار دشواری است که به یکسری عوامل بستگی دارد که ما بتوانیم نقش دلار در اقتصاد ایران را کم کنیم. متاسفانه در مبادلات بینالمللی دنیای اقتصاد، دلار تعیینکننده است و نه تنها اقتصاد ما بلکه همه اقتصادها تحت تاثیر دلار هستند. دلیل آن هم این است که دلار قدرت پشتوانه تولید بسیار بالایی دارد و بر ارزش افزوده بالا تکیه میکند.
امروزه دلار تاثیرپذیر نیست بلکه خود تعیینکننده است، بر اساس همین تعیینکنندگی در اقتصاد است که دلار چاپ میشود و به همین دلیل قدمت کار با دلار و قدمت تاریخی آن ناشی از پشتوانه تولیدی در اقتصاد امریکا است که حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان را در دست دارد.
ضریب وابستگی اقتصاد ما به واردات بالاست، برای اینکه بخواهیم وابستگی خود را به دلار کم کنیم، باید اقتصادمان را قوی کنیم. اما چگونه میتوان این اقتصاد را قوی کرد، تنها راهحل روی آوردن به اقتصاد دانشبنیان است. امروزه اقتصادهای دانشبنیان هستند که راه میانه را در پیش میگیرند و میانبُر میزنند. درست است که آنطور که باید و شاید اقتصادمان توسعه نیافته اما میتوانیم اقتصادمان را به عنوان یک اقتصاد پیشران جلو ببریم که چند شرط دارد و یکی از آنها اقتصاد دانشبنیان است.
شرط دیگر اصلاح ساختار اقتصاد دولت کارآمد، چابک و متخصص است. تاکنون دولت ما اینگونه نبوده و آن عزم و اراده راسخ برای این باور که ما میتوانیم پیشران باشیم و رشد بالایی داشته باشیم و بتوانیم ریال را قوی کنیم، وجود نداشته است. امری که متاسفانه به دلایل مختلف و عمدتاً به سیاستهای اقتصادی بازمیگردد که در زمانهای مختلف دایما در تضاد با یکدیگر بودهاند.
یکی از نمونههای تضاد در سیاستهای اقتصادی کشور نوع عملکرد دستگاهها نسبت اقتصاد مقاومتی است. اگر بنا بر اقتصاد مقاومتی است چرا یک مرتبه میبینیم ۴۰۰۰ خودرو در گمرکها وجود دارد. ستاد اقتصاد مقاومتی کی چنین تصمیمی گرفته و چگونه پول آن داده شده و چه کسی آن را آورده است!؟ وقتی ما میگوییم اقتصاد مقاومتی میخواهیم باید حواسمان باشد بخش مهمی از آن به مدیریت واردات بازمیگردد که باید اصلاح شود.
دولت برای افزایش بهرهوری و کارایی باید کوچک شود، دولت چابک دولتی است که کوچک است و کار را به دست مردم میسپارد. البته نه به شکل خصولتی؛ بلکه به صورتی که وقتی میخواهیم کارخانهای را ملی کنیم اول کارکنان آن و مهندسهایش در اولویت باشند و همچنین سازوکار رسمی از آنها حمایت کند. مثل کاری که آلمانیها انجام دادهاند و نظام مالیاتی هوای چنین اقداماتی را دارد.
یکی از راههای کاهش وابستگی به یک ارز خاص در اقتصاد، افزایش تعاملات دوجانبه و چندجانبه در اقتصاد است که باعث بها دادن به ارزهای ملی کشورهای دیگر میشود و اهمیت هر اقتصاد برای طرف دیگر را مشخص وابستگی ارزها از یکدیگر میکند. از راههای کاهش وابستگی اقتصاد به دلار این است که غیر از دلار ارزهای دیگری هم وجود دارد مثل یوآن چین، ین ژاپن، پوند، یورو و غیره که اگر ما بتوانیم با توجه به تبادلاتی که با این اقتصادها داریم یک سبد ارزی مشخصی از بعضی از اینها انتخاب کنیم، تاحدودی از دلاریزه شدن اقتصاد جلوگیری میکنیم. مثلا درصد بالایی از واردات ما از کشورهایی مثل آلمان و چین است که اگر پرداختها را به ارز این کشورها تبدیل کنیم، تاثیر دلار را کم میکنیم. البته دولتهای ما تا حالا چندین بار خواستهاند این کار را انجام دهند اما چون این کار مشکل است و مشکلاتی را برای دولت وقت ایجاد میکند، چنین اقدامی را جدی دنبال نکردهاند.
همچنین عدهای میگویند نرخ خود این ارزها هم تحت تاثیر دلار قرار دارد و با نوسان در دلار ارزش اینها هم دایم تغییر میکند. به همین دلیل، به نظر من، این کار با دشواری روبرو است اما یکی از مهمترین راههایی است که میتوان آن را در مبادلات بینالمللی در پیش برد. تنها راه مقابله با نوسانات نرخ دلار و کاهش تاثیر آن بر اقتصادمان این است که ساختار اقتصادی چابک، دولت پویا و اقتصادی قوی و مستحکم داشته باشیم.
طلا و نفت چگونه بر همدیگر اثر میگذارند
بازار نفت و طلا چقدر از همدیگر تبعیت میکنند. همبستگی بین این دو کامودیتی را چگونه میتوان مورد تحلیل و بررسی قرار داد. با بررسی این روابط چه دورنمایی در انتظار است.
دنیای اقتصاد نوشت: شاید اگر قیمتهای طلا و نفت را فقط از ابتدای سال جاری میلادی در نظر بگیریم، نتیجهگیری کنیم این دو کامودیتی رابطهای معکوس با هم دارند، چراکه در این مدت نفت ۸۷/ ۳۱ درصد کاهش یافته اما بهای طلای جهانی نزدیک به ۲۸ درصد رشد کرده تا برای اولین بار دوشنبه گذشته از مرز ۱۹۴۵ دلار برای هر اونس عبور کند و رکوردی تاریخی به جا بگذارد. طلا روز گذشته نیز به روند صعودی خود ادامه داد تا رکورد پیشین خود را جابهجا کند و به ۱۹۸۱ دلار برسد.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران با ارائه اطلاعاتی درباره روند قیمتی بلندمدت طلا و نفت ادعا میکنند آنها رابطهای مستقیم با هم دارند به این معنا که وقتی یکی رشد میکند، دیگری نیز روندی صعودی به خود میگیرد. از سوی دیگر، انجمن جهانی طلا این باور رایج را قبول ندارد و در گزارشی گفته طلای سیاه و فلز زرد همبستگی با هم ندارند و فقط برخی عوامل به حرکت مشابه این دو در موقعیتهایی خاص میانجامد.
بر این اساس، نرخ پایین دلار در برابر دیگر ارزها از قیمت نفت و طلا حمایت میکند، چراکه این کامودیتیها عمدتا با دلار معامله میشود و افت ارزش آن باعث میشود معاملهگرانی که ارزهای دیگری در اختیار دارند بتوانند با قیمت پایینتر نفت و طلا بخرند. علاوه بر این، تورم بالا (بیش از ۳ درصد) نیز به بالا رفتن بهای هر دو این کامودیتیها کمک میکند.
با این حال، عوامل دیگری نیز وجود دارند که راه نفت و طلا را از هم جدا میکنند. طلا همیشه بهعنوان دارایی امن مشهور بوده و نفت دارایی است که نوسانات بیشتری تجربه میکند. جدایی نفت و طلا به خصوص در زمان وقوع بحرانها خود را نشان میدهد.
در این زمان، سرمایهها به سوی طلا هجوم میآورند و از نفت و دیگر کامودیتیهای پرریسک میگریزند. در واقع، شیوع کووید-۱۹ از ابتدای امسال نیز به این وابستگی ارزها از یکدیگر علت که ریسک اقتصادی را بالا برد به طلا کمک کرد و از سوی دیگر، نفت خام آمریکا را به سطوح هرگز دیده نشده منفی ۴۰ دلار بر بشکه رساند.
یک تحلیلگر که به ارتباط نفت و طلا باور دارد میگوید «نفت میتواند روند آتی طلا را پیشبینی کند.» به گفته الکس کیمانی که گزارشی با این مضمون در سیف هیون منتشر کرده، برای این کار باید به قراردادهای آتی نفت برای سررسیدهای بلندمدت (سه سال به بالا) دقت کرد. کیمانی میگوید قیمت نقد یا سررسیدهای تحویل فوری پیشبینیکننده خوبی برای طلا نیستند.
عوامل همسوساز: بین کامودیتیها، نفت بیشترین حجم تجارت را با دلار دارد و پس از آن طلا است. این موضوع به این معنا است که سقوط ارزش دلار که اخیرا به کف دو ساله رسیده است، کامودیتیها را برای دارندگان دیگر ارزها ارزان میکند و به این ترتیب بازده خرید آنها رشد میکند. پس از درگیری جهان با کرونا، بسیاری از اقتصادهای بزرگ برای تحریک تولید و مصرف، دست به تزریق نقدینگی زدهاند.
برای مثال، هفته گذشته اتحادیه اروپا بزرگترین بسته حمایتی تاریخ خود به ارزش ۷۵۰ میلیارد یورو را تصویب کرد. علاوه بر این، آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، تاکنون سه بسته محرک اقتصادی اجرا کرده و در روزهای گذشته با پیشنهاد اعضای جمهوریخواه سنا برای تزریق یک هزار میلیارد دلار موافقت کرده، هرچند اجرای بسته چهارم منوط به طی روندی شامل تایید دموکراتها است. این سیاست انبساطی بانکهای مرکزی سراسر دنیا به کاهش نرخ دلار منجر شده و به نظر میرسد این روند با توجه به پابرجایی بحران ادامه داشته باشد.
این اقدامات طلا را به شدت تقویت کرده چراکه دلار بهعنوان یک دارایی امن رقیب فلز زرد، بازدهی مثبتی نخواهد داشت. از سوی دیگر، نفت با وجود اینکه از اوایل ماه گذشته (ژوئن) نوسان شدیدی را تجربه نکرده، اما تحولات دلار را بهعنوان عاملی حمایتی پشت خود داشته است. از ارز که بگذریم، به تورم خواهیم رسید.
به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی به شمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند.
در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند. گاهی سیاستهای بانکی مانند آنچه در حالحاضر شاهدش هستیم به تورم بالا میانجامد که طلا و نفت را همسو میکند. اما برخی کارشناسان بر این باورند که نفت میتواند با چند واسطه به رشد طلا منجر شود.
به گفته این تحلیلگران، وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، هزینههای خانوارها عموما در کشورهای مصرفکننده این کامودیتی بالا میرود و مصرف دیگر اقلام کاهش مییابد؛ موضوعی که باعث کند شدن اقتصاد و افت ارزش سهام در بازار سرمایه میشود. همین اتفاق تورم را در این کشورها بالا برده و رشد طلا را در پی خواهد داشت.
ذکر این نکته ضروری است که عکس این پروسه صادق نیست؛ یعنی به باور کارشناسان طلا نمیتواند قیمت نفت را بالا و پایین ببرد. نفت معمولا از نسبت عرضه و تقاضا تاثیر میپذیرد و طلا علاوه بر این موضوع، بیشتر از سیاستهای کلان اقتصادی متاثر است.
عوامل جداکننده مسیر طلا و نفت: حتی اگر باور تحلیلگرانی را که قائل به رابطه مستقیم نفت و طلا هستند، بپذیریم (همبستگی در ۶۰ درصد مواقع)، بخش نهچندان کوچکی برای زمانهایی که این دو به مسیرهای متفاوت میل میکنند، باقی میماند. «بحران» واژهای است که طلا بسیار به آن علاقهمند است. در عین حال، بحران برای نفت با شروطی میتواند تقویتکننده قیمت بهشمار رود.
برای تبیین این موضوع، بگذارید تنشهای ژئوپلیتیک ایران و آمریکا در عراق را بررسی کنیم. در این واقعه که حدود یک هفته از فاصله شهادت سردار سلیمانی تا پاسخ موشکی ایران به طول انجامید، نفت و طلا رفتار مشابهی را نشان دادند. از آنجا که تنشها در صورت کشیده شدن به رویارویی نظامی میتوانست در عرضه نفت خاورمیانه اختلال شدید ایجاد کند، در مقطعی قیمت این کامودیتی حتی به مرز ۷۲ دلار بر بشکه هم رسید.
از سوی دیگر، طلا نیز به این دلیل که پناهگاه امن به شمار میرود، واکنش مثبت اگرچه موقتی به این موضوع نشان داد. اما نکته اینجاست که اگر تنشها چشمانداز اقتصاد جهانی را تیره کند، واکنش طلا و نفت متفاوت خواهد بود. بهعنوان نمونه، اخیرا دو کشور آمریکا و چین بر سر موضوعات مختلف از جمله مسائل تجاری، سیاسی و همچنین ابهامات در مورد منشأ کرونا با تنشهای زیادی در رابطه با یکدیگر روبهرو شدهاند؛ موضوعی که به بسته شدن کنسولگری دو کشور هم منجر شد.
این اتفاق، بنا به دلایلی که ذکر شد، به طلا کمک کرد رکورد بزند، اما نفت با هر خبر بد از رابطه دو اقتصاد برتر جهان، دچار کاهش قیمتی شد. دلیل این واکنش منفی از سوی نفت، انتظارات از کند شدن روند رو به بهبود اقتصاد جهانی و به تبع آن کاهش مصرف سوخت است.
علاوه بر این، کرونا نیز واکنشهای متفاوتی از این دو کامودیتی گرفته است. از یکسو، نفت که بهخصوص در آوریل با سقوط تقاضا به دلیل قرنطینه میلیاردها انسان روبهرو شد، اتفاقاتی را از سر گذراند که هرگز پیش از آن شاهدش نبود: از پر شدن موجودی انبارها به حد بیسابقه تا سقوط قیمت نفت به محدوده منفی. با این حال، کرونا بیشترین خدمت را به فلز زرد کرد. نااطمینانی از آینده اقتصاد بسیاری از سرمایهها را در سراسر جهان از جمله در ایران به سمت طلا سوق داد و دوره بینظیری را برای آن رقم زد. در آخرین تحولات، هر اونس طلا در مقطعی از معاملات دیروز به رکورد جدید هزار و ۹۸۱ دلار رسید اما پس از آن کاهش یافت.
تورم؛ دوست طلا و کامودیتیها: به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی بهشمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند.
در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند.
سرگیجه در بازار نفت
چالشهای فراوان در اقتصاد جهان قیمت نفت را سردرگم کرده است. روز گذشته قیمت هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمدییت پس از چند ساعت افزایش به روندی کاهشی تغییر مسیر داد در حالی که نفت برنت دریای شمال توانست خود را مثبت حفظ کند. از عمده ترین دلایل این رخداد تضعیف بازار فیزیکی طی روزهای اخیر بود که قیمت نفت اورال روسیه را به کف ۳ ماهه رسانده است.
از سوی دیگر دلار نیز با رسیدن به پایین ترین ارزش خود از سپتامبر ۲۰۱۸ و بسته کمک یکهزارمیلیارد دلاری پیشنهادی جمهوری خواهان امیدواریهای نفتی را افزایش داده است اما این بسته پیشنهادی مورد موافقت دموکراتها نیست و آنها بسته ۳ هزارمیلیارد دلاری را در نظر دارند و همین اختلاف از دستیابی به توافق بر سر بسته کمکی اقتصادی جلوگیری کرده است. افزایش مبتلایان به کرونا نشان داده است که تقویت و بازیابی بازار شاخصهای نفتی کاری بسیار دشوار است.
در چنین شرایطی معاملهگران نفتی منتظر اعلام آمار موجودیهای نفتی کشور از سوی موسسه نفت آمریکا و اداره اطلاعات انرژی آمریکا هستند. افزایش یا کاهش موجودیهای نفتی در شرایطی که فلوریدا و کالیفرنیا از نظر تعداد مبتلایان به کرونا از نیویورک پیشی گرفته اند تصویری دقیق تر از آینده تقاضا در بازار نفت را میتواند نشان دهد. خبرگزاری رویترز بر پایه نظرات ۵ تحلیلگر نفتی تخمین زده است که ذخایر نفت خام آمریکا در هفته جاری ثابت باقی میماند. برخی از تحلیلگران معتقدند تصمیمات فدرال رزرو درباره نرخ سود بانکی و تصویب بسته کمکی از سوی دولت آمریکا میتواند قیمت نفت را افزایش دهد.
تقاضای فرآوردههای نفتی در محدوده خطر: شیوع گسترده موج دوم بیماری کووید-۱۹ در نقاط مختلف جهان و آمریکا بازار حاملهای انرژی را تحت تاثیر قرار داده است. افزایش چشمگیر شمار مبتلایان در کشورهای مختلف از آسیا تا آمریکا رشد تقاضا را در هالهای از ابهام قرار داده است. این ابهامها درجه بسیار کمی از خوش بینی را به همراه دارند. نظرسنجی خبرگزاری رویترز از ۵ تحلیلگر نشان میدهد که انتظارات درباره مصرف فرآوردههای نفتی چون بنزین در آمریکا چندان خوش بینانه نیست.
آنها تخمین زده اند که میزان فرآوردههای نفتی ذخیره شده در موجودیهای نفت آمریکا طی هفته جاری با افزایش روبهرو خواهد شد. شیوع بیشتر کرونا و احتمال افزایش سختگیریها در عبور و مرور و بازگشاییها ترس را در بازار این کالاها افزایش داده است. در آن سو بحران سوخت جت نیز روز به روز جدیتر میشود و شرکت ریانایر که بزرگترین شرکت سفرهای ارزان هوایی در اروپا محسوب میشود ظرفیت سالانه مسافر خود را به میزان یک چهارم کاهش و هشدار داد که در صورت ادامه شیوع بیماری همهگیر این میزان را باز هم کاهش خواهد داد.
حذف دلار از مبادلات چین و روسیه به تعویق افتاد
وزیر دارایی روسیه اعلام کرد امضای موافقتنامه جایگزینی روبل و یوان به جای دلار در مبادلات دوجانبه بین چین و روسیه به تعویق افتاده است.
ماه گذشته مدیر بانک توسعه دولتی روسیه گفته بود چین و روسیه تا پیش از پایان سال جاری توافقنامه ای برای جایگزینی دلار با روبل و یوان در مبادلات تجاری دوجانبه امضا خواهند کرد اما آنتوان سیلوانوف، وزیر دارایی روسیه گفت این دو کشور تصمیم گرفته اند تا کاهش بیشتر وابستگی اقتصادی خود به دلار، امضای این موافقت نامه را به تعویق بیاندازند.
این اظهارات پس از آن بیان میشود که سیلوانوف در ماه نوامبر ادعا کرده بود یادداشت تفاهم چنین کاری آماده است و مسکو و پکن بر سر تشکیل کارگروهی مشترک برای نهایی کردن این توافق در آینده ای نزدیک با یکدیگر هم عقیده هستند.
سیلوانوف با بیان اینکه روسیه تصمیم گرفته است از پیشنهاد طرف چینی فاصله بگیرد افزود: در خصوص تداوم مذاکرات بین بانکهای مرکزی و وزارت دارایی روسیه و وزارت بازرگانی چین به توافق رسیدیم. وی گفت روسیه و چین بر سر افزایش سهم ارزهای ملی از مبادلات دوجانبه به توافق رسیده اند.
آندری کستین مدیرعامل "وی تی بی بانک" روسیه برنامهای را برای کاهش وابستگی اقتصاد روسیه به دلار آمریکا ارائه کرده که مورد قبول وزارت دارایی روسیه قرار گرفته است. طبق این برنامه، سهم یورو، یوان و روبل از مبادلات تجاری روسیه افزایش خواهد یافت و اوراق استقراض دولتی روسیه به جای دلار بر حسب یورو منتشر خواهند شد.
دیدگاه شما