اوراق قرضه امریکا چیست و چطورمی شود آن را ترید کرد؟
احتمالا بیشتر شما که این مقاله را می خوانید، با واژه بازارهای مالی آشنا هستید. بازارهای مالی به طور وسیعی اشاره به هر نوع بازاری که در آن دادوستد دارایی های مالی صورت انواع بازده در بازار سهام می گیرد، دارد. برخی از این بازارها شامل: بازار سهام، بازار اوراق قرضه، بازار فارکس که بزرگترین بازار مالی جهان با بیش از 7 میلیارد دلار گردش مالی روزانه است، بازار ارزهای دیجیتال، بازار پول و بازار مشتقات است، می باشد.
بازارهای مالی برای اقتصادهای سرمایه داری، به شدت حیاتی و مهم هستند. این بازارها به دو صورت فیزیکی و غیر فیزیکی، فعالیت می کنند. زمانی که این مارکت ها دچار اختلال می شوند، نتایجی چون رکود مالی و بیکاری را رقم می زنند.
در این مقاله ما قصد داریم تا شما را با یکی دیگر از این بازارهای مالی مهم یعنی بازار اوراق قرضه ایالات متحده امریکا و عملکرد آن، آشنا کنیم. موضوعاتی که قصد داریم با شما در میان بگذاریم، به شرح زیر است:
بازار اوراق قرضه امریکا چیست، آیا بازار اوراق قرضه برای سرمایه گذاری مناسب است، آیا امکان از دست رفتن سرمایه در بازار اوراق قرضه وجود دارد، انواع اوراق قرضه، محاسن و معایب اوراق قرضه، اوراق قرضه بهتر است یا سهام، بیمه اوراق قرضه چیست، رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره، بازده اوراق قرضه چیست و نتیجه گیری.
بازار اوراق قرضه امریکا چیست؟
بازار اوراق قرضه که نامهای دیگر آن بازار درآمدهای ثابت، بازار اعتبار، بازار بدهی یا قرض می باشد، بازاری است که سرمایه گذاران در آن دارایی های بدهی که توسط دولت ها و یا موسسات منتشر می شود را، معامله می کنند. به صورت عمومی، دولت ها با انتشار اوراق قرضه سرمایه هایشان را افزایش می دهند تا بتوانند به پروژه های در دست اقدامشان، بپردازند. موسسات هم به همین منظور دست به چاپ اوراق قرضه می زنند تا بتوانند کسب و کارهای خود را توسعه دهند و یا پروژه های موجودشان را حفظ کنند.
اوراق قرضه یا در مارکت های اولیه صادر می شوند و یا بازارهای ثانویه. در مارکت اولیه این اوراق برای اولین بار منتشر می شوند و اصطلاحا به آنها انتشار جدید گفته می شود. در مارکت اولیه، تمام مبادلات مستقیما و بدون واسطه بین صادرکننده اوراق و خریدار اوراق صورت می گیرد. ضمنا همانطور که اشاره شد، این اوراق قبلا هیچ کجای دیگر، منتشر نشده است.
ولی در مارکت ثانویه اینطور نیست. در این بازار، دارایی هایی که قبلا در مارکت اولیه خرید و فروش شده، در تاریخ های دیرتری معامله می شوند. سرمایه گذاران در مارکت ثانویه، می توانند این اوراق را از بروکرها که نقش واسطه را بین خریدار و فروشنده بازی می کنند، تهیه کنند. این اوراق در غالب های صندوق بازنشستگی، صندوق سرمایه گذاری مشترک و سیاستهای بیمه عمر، ارائه می شوند.
آیا بازار اوراق قرضه برای سرمایه گذاری مناسب است؟
درست مثل هر سرمایه گذاری دیگری باید بازگشت مورد انتظار سود را نسبت به ریسک آن، در نظر گرفت. به طبع هرچه توان ریسک کردن شما به عنوان یک سرمایه گذار در معامله ای بیشتر باشد، به همان نسبت درصد سود و زیانتان نیز، بالاتر یا پایین تر می شود.
اصطلاحا هرچقدر پول بدهید، قادر خواهید بود آش بیشتری ببرید. البته باید در نظر داشته باشید که اوراق قرضه به درد نخوری هم وجود دارند که سود بیشتری به شما پرداخت می کنند ولی ریسک بسیار بالاتری دارند. در مقابل اوراقی که وزارت خزانه داری امریکا صادر می کند، بازده کمتر ولی ریسکی نزدیک به صفر، دارد.
در کل باید گفت که سرمایه گذاری در بازار اوراق قرضه، یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها ولی با بازده کمتری می باشد. این نوع سرمایه گذاری مناسب کسانی است که افراد محافظه کار تری هستند و فقط در جاهایی که ریسک نزدیک به صفری دارد، سرمایه گذاری می کنند.
آیا امکان از دست رفتن سرمایه در بازار اوراق قرضه وجود دارد؟
طبق آخرین تحقیقات انجام شده در همین ماه ژانویه 2022، افراد معمولا دو گروه هستند. گروه اول افرادی هستند که دنبال سرمایه گذاری در مارکت های با ریسک بسیار بسیار پایین و نزدیک به صفری هستند و گروه دوم افرادی هستند که تمایل دارند ریسک بیشتری بکنند.
در این تحقیق انجام شده مشخص شد که یکی از بازارهایی که امکان از دست رفتن سرمایه در آن بسیار بسیار پایین است، همین بازار اوراق قرضه است. در حقیقت اوراق قرضه انواع مختلفی دارند و بسته به اینکه دولتی هستند یا خیر، ریسک آنها بهتر مشخص می شود. در ادامه مقاله انواع اوراق قرضه را برای شما شرح می دهیم تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.
اوراقی که خود دولت ها مثلا وزارت خزانه داری ایالات متحده منتشر می کند، یکی از کم ریسک ترین و در عین حال مطمئن ترین سرمایه گذاری ها در بازار اوراق قرضه می باشد.
انواع اوراق قرضه
اوراق قرضه بسته به اینکه توسط دولت یا موسسات صادر شود، انواع متفاوتی دارد. در ادامه ما برخی از مهمترین انواع اوراق قرضه را برای شما توضیح می دهیم.
1- اوراق قرضه موسسات corporation
در این نوع مارکت، شرکتها برای پروژه های موجود مالی، گسترش خطوط تولید، یا افتتاح امکانات جدید تولید، اوراق چاپ می کنند. اوراق قرضه موسسه ای، معمولا در زمره دارایی های اوراق بلند مدت با سررسید حداقل یک ساله قرار می گیرند.
2- اوراق قرضه دولتی
اوراق قرضه دولتی یا ملی، خریداران را وسوسه می کند تا همان ارزش اسمی یا Face Value را که روی سند اوراق نوشته شده و سررسید مشخصی دارد، بپردازند. این ویزگی ها، اوراق قرضه دولتی را برای سرمایه گذاران محافظه کار، جذاب تر می کند. زیرا بدهی های دولتی، توسط دولتی که از شهروندانش مالیات می گیرد یا برای هزینه هایش پول چاپ می کند، حمایت می شود. در کل این نوع اوراق قرضه، کم ریسک ترین اوراق هستند.
این اوراق در امریکا، Treasuries یا خزانه داری نام دارد و امروزه به هر طریق، فعال ترین و دارای بیشترین نقدینگی می باشند. اوراق قرضه خزانه داری کوتاه مدت یا همان T-Bill، اوراق قرضه کوتاه مدت خزانه داری دولت امریکا است که توسط وزارت خزانه داری با سررسید یک ساله یا کمتر، منتشر می شود.
اوراق قرضه میان مدت یا T-note، یکی دیگر از انواع اوراق قرضه قابل فروش دولت امریکا است که نرخ بهره ثابتی دارد و سررسید آن بین یک تا ده سال است.
سومین نوع آن، اوراق قرضه بلند مدت یا همان T-bond است که یکی دیگر از انواع اوراق قرضه دولت فدرال ایالات متحده با سررسید بالای بیست ساله می باشد.
3- اوراق قرضه شهرداری ها
Municipal bonds یا کوتاه تر شده آن “muni bonds” اوراق قرضه شهرداری ها است که معمولا توسط ایالات، شهرها، مناطق خاص، مناطق عمومی، مدارس، فرودگاهها یا بنادر عمومی و یا دیگر مناطق تحت سیطره دولت که به دنبال جمع آوری پول برای پروژه های متنوع هستند، منتشر می شود.
این اوراق در سطح فدرال ها، شامل مالیات نمی شوند و همچنین می توانند در ایالت ها یا سطوح مالیاتی عمومی، معاف از مالیات بشوند. این اوراق مناسب سرمایه گذاران آگاه به مالیات است و همین فاکتورها، آنها را برای سرمایه گاری جذاب تر می کنند.
این اوراق دو نوع هستند: 1- اوراق تعهد بخش عمومی (general obligation bond or GO) 2- اوراق درآمدی (revenue bond).
4- اوراق قرضه حمایت شده توسط وام های مسکن MBS
این نوع اوراق توسط وام های مسکن جمع آوری شده از املاک مسکن منتشر می شود که به وسیله وثیقه های خاص، گرو گرفته شده است. کسانی که این نوع اوراق را خریداری می کنند، در حقیقت به خریداران مسکنی که از طریق قرض دهندگانشان خرید کرده اند، وام پرداخت می کند. به طور عمومی، سود اینها ماهانه، سه ماهه و شش ماهه می باشد.
5- اوراق قرضه مارکت های نوظهور
این نوع اوراق توسط دولت ها و کمپانی های واقع در اقتصاد مارکت های نوظهور، چاپ می شود. این نوع اوراق فرصت های سرمایه گذاری پر سودتر وعالی تری ارائه می دهند. ولی به همان نسبت دارای ریسک بالاتری نسبت به اوراق قرضه داخلی و گسترش یافته تر، هستند.
محاسن و معایب بازار اوراق قرضه
اگر شما امروز نزد شرکتهای مشاوره مالی در امور سرمایه گذای در بازارهای مالی بروید، اکثر آنها سبدی متنوع را به شما پیشنهاد می دهند که حتما قسمتی از آن، به بازار اوراق قرضه تخصیص داده می شود. خوشبختانه بازار اوراق قرضه بازار متنوعی است و دارای نقدینگی بالاتر و نوسانات کمتری نسبت به سهام ها است. ولی به همان نسبت در طول زمان، بازگشت سود کمتری دارد و شامل مسائل اعتباری و انقضای قبل از تاریخ سررسید و ریسک های نرخهای بهره می شود. در کل سرمایه گذاری افراطی روی اوراق قرضه برای افق های دراز مدت، غیرمنطقی به نظر می رسد.
محاسن سرمایه گذاری در مارکت اوراق قرضه
اولین ویژگی بازار اوراق قرضه این است که نسبت به سهام ها دارای ریسک و نوسان کمتری است. دومین ویژگی آن، تنوع بسیار زیاد آن در نوع و فرد یا مکان صادرکننده است. سومین حسن اوراق قرضه این است که اگر از دولت ها یا موسسات معتبر مالی خریداری شود، فعال ترین و دارای بالاترین نقدینگی می باشد. آخرین ویژگی اوراق قرضه این است که دارندگان اوراق قرضه در زمان های ورشکستگی، نسبت به سهام داران وضعیت بهتری دارند.
معایب سرمایه گذاری در مارکت اوراق قرضه
اولین عیبی که بر بازار اوراق قرضه وارد است، بازده کمتر سود آنها است. اگر یادتان باشد گفتیم که چون اوراق قرضه ریسک کمتری دارند، به همان اندازه بازده سود یا بازگشت پول آنها، کمتر می باشد. دومین عیب آنها این است که خرید مستقیم این اوراق تقریبا برای سرمایه گذارن معمولی، امکان پذیر نیست. آخرین ایرادی که بر بازار اوراق قرضه وارد است این است که این اوراق در مقابل ریسک های اعتباری و خطرات نرخهای بهره، آسیب پذیرند.
اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟
اوراق قرضه در چند مسئله مهم با سهام ها متفاوت هستند. اوراق قرضه نشان دهنده بودجه های قرضی است (بودجه هایی که به وسیله قرض دادن ایجاد می شوند)، در صورتیکه سهام ها خودشان مولد و پدید آورنده بودجه ها هستند.
اوراق قرضه یک صورتی از اعتبار است که در آن قرض گیرنده (صادر کننده اوراق) باید اصل پول بعلاوه سود آن را در سررسید مشخصی، به صاحب اوراق پرداخت کند. ولی سهام ها به صاحبانشان قول هیچ بازگشت اصل سرمایه یا سودی نمی دهند. اوراق قرضه، به خاطر حمایت های قانونی و ضمانت هایی که نسبت به اعتباردهندگان آنها تعریف شده، از سهام ها کم ریسک تر هستند.
سهام ها به طور ذاتی از اوراق پرریسک تر هستند و پتانسیل های بالاتری برای سود یا زیان دارند. ولی نکته مشترک هردو این مارکت ها؛ چه اوراق و چه سهام ها، این است که بازارهایی فعال با نقدینگی بالایی هستند.
قیمت اوراق قرضه نسبت به تغییرات نرخهای بهره، به شدت حساس است و قیمتهای آنها نسبت به نرخهای بهره، به طور معکوس حرکت می کند. از طرفی دیگر قیمت انواع بازده در بازار سهام سهام ها، نسبت به تغییرات آینده ای سودبخش و رشدی بالقوه، حساس هستند.
بیمه اوراق قرضه چیست؟
فارغ از اینکه سرمایه گذاری در بازار اوراق قرضه یک سرمایه گذاری امن محسوب می شود و مناسب افراد محافظه کار است، ولی شما این امکان را دارید تا اوراق قرضه خودتان را بیمه کنید. بیمه اوراق قرضه، یک نوع بیمه است که خریدار اوراق قرضه هزینه آن را پرداخت می کند. این بیمه، تضمین سود شما در سررسید و پرداخت اصل سرمایه شما را در زمانهای بحران و عدم پرداخت، ضمانت می کند.
منتشرکنندگان اوراق قرضه این نوع بیمه را خریداری می کنند تا رتبه اعتباری خود را افزایش دهند تا میزان سودی را که باید پرداخت کنند کاهش دهند و اوراق قرضه را برای سرمایه گذاران بالقوه، جذاب تر کنند.
رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره
اگر معامله گر بازار فارکس باشید، به اهمیت نرخهای بهره در اقتصاد کلان کاملا واقف هستید. در حقیقت نرخ بهره مبلغی است که قرض دهنده از قرض گیرنده، کسر می کند. از نقطه نظر فاندامنتال، یکی از اخبار بسیار مهم با شدت تاثیر بالا، اخبار مربوط به نرخ بهره است.
سرمایه گذاران بازار اوراق قرضه هم مثل خیلی از معامله گران دیگر، سعی دارند تا نهایت سود را از سرمایه گذاری شان، ببرند. برای رسیدن به این مهم، آنها باید مدام چشمشان به نوسانات هزینه های قرض گرفتنشان باشد.
به عنوان مثال در بازار فارکس، افزایش یا کاهش نرخهای بهره باعث قوی تر یا ضعیف تر شدن ارز کشور مورد نظر می شود. حال باید دید این افزایش یا کاهش نرخ بهره، چه تاثیری در مارکت اوراق قرضه دارد.
اوراق قرضه و نرخهای بهره یک ارتباط معکوس با هم دارند. یعنی با بالا رفتن نرخ بهره، اوراق قرضه کاهش پیدا می کند و بالعکس. این مسئله یک توجیه منطقی هم دارد. زمانیکه هزینه قرض گرفتن بالا می رود یا اصطلاحا به صرفه نیستند (منظور نرخهای بهره افزایش می یابند)، اوراق قرضه معمولا کاهش پیدا می کنند.
بازده اوراق قرضه چیست؟
بازده اوراق قرضه یا همان Bond Yields، مبلغی است که سرمایه گذار روی اوراق قرضه اش، دریافت می کند. بازده اوراق قرضه می تواند تعاریف مختلفی داشته باشد ولی یکی از ساده ترین این تعاریف، یکسان سازی بازده اوراق قرضه با نرخ کوپن آن است.
بازده فعلی اوراق قرضه، در حقیقت عملکرد قیمت اوراق و کوپن آن یا پرداخت سود آن می باشد که درصورت متفاوت بودن قیمت اوراق با ارزش اسمی آن، از بازده کوپن آن صحیح تر و دقیق تر می باشد.
رابطه بازده اوراق قرضه و قیمت آن
نکته قابل توجه ارتباط وارونه قیمت اوراق قرضه و بازده آن است. بازده اوراق قرضه و قیمت آن، با هم ارتباطی معکوس دارند. وقتیکه قیمت اوراق قرضه افزایش می یابد، بازده آن کاهش پیدا می کند.
برای مثال، فرض کنید یک سرمایهگذار اوراق قرضهای را خریداری میکند که سررسید آن در پنج سال با نرخ کوپن سالانه 10 درصد و ارزش اسمی 1000 دلار است. هر سال، این اوراق قرضه 10٪ یا 100 دلار به عنوان بهره به این سرمایه گذار، پرداخت می کند. ارزش اسمی 1000 دلار تقسیم بر 10% نرخ کوپن می شود.
نتیجه گیری
اگر شما تمایل به سرمایه گذاری در بازارهای مالی دارید، و دنبال یک سرمایه گذاری مطمئن هستید و نمی دانید که کدام بازار امن تر است، قطعا بازار اوراق قرضه مناسب شما است. همانطور که متوجه شدید، بازار اوراق قرضه نقدینگی بالا، ریسک پایینتر و به همان نسبت بازده کمتری را به شما می دهد.
شاید زمانیکه با تنوع اوراق قرضه مواجه شوید، باز هم این سوال برایتان پیش بیاید که، کدام نوع از انواع اوراق قرضه مناسب و مطئن تر است. در این صورت می توانید سراغ اوراق منتشر شده دولتی مثل اوراقی که توسط وزارت خزانه داری امریکا منتشر می شود، بروید.
شاخص بورس چیست؟ انواع شاخص بورس
کلمه شاخص به معنای نماگر یا نشانگر و در حالت کلی عددی است که با استفاده از آن میتوان تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغیر را طی یک بازه زمانی خاص مشاهده کرد. سهامداران با استفاده از شاخصها (Index) به اطلاعات عمومی قیمت یا بازدهی در میان تمام یا گروهی از شرکتهای بورسی دست پیدا میکنند. در این مقاله، مهمترین شاخص های بورسی را به شما معرفی خواهیم کرد.
شاخص بورس چیست؟
یکی از معیارهای سنجش رکود یا رونق بازار، شاخص های بورس هستند. به بیان دیگر، فعالان بازار سرمایه از این طریق میتوانند وضعیت کلی بازار را بسنجند و حتی تغییرات احتمالی قیمتها را در آینده دنبال کنند. به صورت کلی شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. در این میان با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
در بازار بورس و اوراق بهادار تهران انواع شاخصهایی نظیر شاخص کل قیمت، شاخص کل قیمت به تفکیک تابلوی اصلی و فرعی، شاخص بازده نقدی، شاخص بازده نقدی و قیمت، شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعالتر وجود دارد. هر یک از شاخصها با توجه به پارامتر مورد بررسی به شاخص قیمت و شاخص بازدهی تقسیم میشود و معنای و مفهومی را دربر دارند که بر اساس متغییرهای مورد نظر قابل تفکیک هستند؛ به عنوان نمونه شاخص کل تمامی شرکتهای بورس را در برمیگیرد. شاخص صنعت شرکتهای تولیدی و شاخص مالی شرکتهای گروه خدمات مالی و سرمایهگذاری را شامل میشود.
به همین ترتیب، صنایع مختلف نیز هر یک شاخصهای خود را دارند؛ شاخص استخراج کانیهای فلزی، شاخص ساخت منسوجات و شاخص سیمان، آهک و گچ مثالهایی از این دست هستند که هر یک سطح عمومی قیمت شرکتهای فعال در آن صنعت را نشان میدهند.
انواع شاخص های بورس
در ادامه انواع شاخص های بورس را با هم بررسی میکنیم.
شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار TEPIX
شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار که به اختصار آن را شاخص کل میگویند، نشاندهنده تغییرات سطح عمومی قیمتها در کل بازار است و میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار را بیان میکند. شاخص کل، میزان سود نقدی پرداختی به سهامداران را نشان نمیدهد. به عنوان مثال وقتی گفته میشود شاخص کل ۳۰ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورسی به میزان ۳۰ درصد نسبت به سال پایه، افزایش پیدا کرده است. در نظر داشته باشید که شاخص کل به صورت لحظهای در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس به نشانی www.tsetmc.com قابل بررسی و مشاهده است.
فرمول محاسبه شاخص کل قیمت به این شکل است:
- Pitقیمت شرکت iام در زمان t
- Qitتعداد سهام منتشره شرکت iام در زمان t
- Dtعدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر است با QioPio∑
- Pio قیمت شرکت iام در زمان مبدأ
- Qio تعداد سهام منتشره شرکت iام در زمان مبدأ
- n تعداد شرکتهای مشمول شاخص
ساده شده فرمول بالا را میتوانیم اینگونه بیان کنیم:
ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصلضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت مورد نظر است. از مجموع ارزش جاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس، ارزش جاری بازار به دست میآید.
بنابراین چنانچه پیشتر گفته شد شاخص کل قیمت بازار بورس تهران، سهام تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس را در برمیگیرد و در صورتیکه نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ میشود. همانگونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکتها، معیار وزندهی در شاخص مزبور است.
هماکنون در بورس اوراق بهادار تهران شاخص کل قیمت در ۳ گروه کل بازار، تالار اصلی و تالار فرعی محاسبه میشود. ملاک محاسبه شاخص کل هر گروه، قیمت سهام شرکتهای معامله شده در آن گروه است.
همچنین شاخص کل در مواردی همچون افزایش سرمایه از طریق آورده یا مطالبات سهامداران، افزایش و کاهش شرکتها و ادغام شرکتها تعدیل میشود تا تغییرات حاصل از این رخدادها در مقدار شاخص تاثیر نداشته باشد. گفتنی است افزایش سرمایه از محل اندوخته و پرداخت نقدی موجب تعدیل این شاخص نمیشود.
شاخص هم وزن
شاخص هم وزن از تاریخ ۵ اسفند ۹۳ توسط سایت مدیریت فناوری بورس در دسترس کاربران قرار گرفته است. این شاخص پس از درخواست فعالان بازار سرمایه مبنی بر واقعی نبودن شاخص کل طراحی و محاسبه شد. در این شاخص تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر، در محاسبه شاخص کل سهیم هستند. در واقع ۵ درصد نوسان مثبت شرکتی کوچک، به اندازه ۵ درصد نوسان مثبت بزرگترین شرکت بورس در این شاخص تاثیرگذار است.
شائبهای که همواره از دستوری شدن بازار و بهرهبرداریهای خاص شاخص کل وجود دارد این است که معاملات هماهنگ شده بلوکی، در سهامهای بزرگ که بیشترین تاثیر را در شاخص کل دارد، باعث میشوند تا کلیت بازار به صورت تصنعی مثبت گزارش شود. در شاخص هم وزن این شائبه وجود ندارد.
شاخص قیمت و بازده نقدی (درآمد کل) TEDPIX
شاخص قیمت و بازده نقدی یا شاخص درامد کل، همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان شاخص کل بورس تهران صحبت میشود. شاخص کل در بین فعالان بازار و سرمایهگذاران یکی از پرکاربردترین شاخص های بورس است. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس است.
- Pitقیمت شرکت iام در زمان t
- Qitتعداد سهام منتشره شرکت iام در زمان t
- RDt پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که مقدار آن در زمان مبداء برابر است.
- n تعداد شرکتهای مشمول شاخص
شاخص بازده نقدی TEDIX
تغییرات شاخص بازده نقدی، میانگین بازده ناشی از پرداخت سود نقدی شرکتهای بورسی به سهامداران را نشان میدهد. بنابراین وقتی شاخص سود نقدی رو به کاهش است، شرکتها به طور میانگین سود نقدی کمتری را بین سهامدارانشان تقسیم میکنند.
برای محاسبه شاخص TEDIX به عدد پایه شاخص کل قیمت و پایه شاخص قیمت و بازده نقدی نیاز داریم. فرمول ریاضی این شاخص به صورت زیر است:
شاخص صنعت و شاخص مالی
به صورت کلی تمامی شرکتهای بورسی در دو بخش صنعتی و مالی تقسیم میشوند. در بخش صنعتی شرکتهای تولیدی و صنعتی نظیر مخابرات، خودروسازی، سیمان، پتروشیمی و … و در بخش مالی نیز بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری، بیمه و… حضور دارند.
شاخص صنعت چیست؟ شاخص صنعت(Industrial Index) نشاندهنده میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت و شاخص مالی (Financial Index) نیز میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش مالی است. این دو شاخص از فرمول و قواعد تعدیل شاخص کل قیمت پیروی میکند.
از طرفی همانطور که پیشتر مطرح شد، بخش صنعت و بخش مالی نیز میتوانند به صنایع تشکیلدهنده تقسیم شوند و شاخص هر یک از این صنایع جداگانه محاسبه شود؛ به عنوان نمونه شاخص صنعت خودروسازی متوسط تغییرات قیمت شرکتهای فعال در صنعت خودروسازی را نشان میدهد.
طبقهبندی شرکتهای پذیرفته شده در بورس به روش ISIC صورت گرفته شود.
شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)
در مجموع سهام شرکتهای بورسی توسط سهامداران حقیقی و حقوقی خریداری میشوند. معمولا سهامداران حقوقی مالکان پرنفوذی در شرکتهای بورسی به شمار میآیند و در صورت خریداری سهام شرکتهای بورسی، درصد بالایی از سهام شرکت را تصاحب میکنند. با توجه به این موضوع، به میزان سهامی که معمولا در شرکتهای بورسی در اختیار سهامداران حقیقی قرار دارد و مرتباً در بازار خرید و فروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود.
شاخص بازار اول و بازار دوم
در بورس اوراق بهادار تهران شرکتهای بورسی بر اساس مؤلفههایی نظیر میزان سرمایه، تعداد سهامداران، وضعیت سودآوری، تعداد سهامی که توسط سهامداران حقیقی در بازار خرید و فروش میشوند و… دستهبندی شدهاند. بر اساس این تقسیمبندی، شرکتی که شرایط بهتری داشته باشد در بازار اول و دیگر شرکتهای بورسی در بازار دوم دستهبندی میشوند. در این میان شرکتهایی که در بازار اول حضور دارند نیز به دو دسته تابلو اصلی و فرعی تقسیم میشوند. برای هر یک از این دستهبندیها یک شاخص بورس وجود دارد که میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهایی را نشان میدهد که در این گروهها حضور دارند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ نیز میانگین تغییرات قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ بورس را نشان میدهد. معیار انتخاب این ۳۰ شرکت نیز بر اساس اندازه شرکت است. اندازه شرکتها نیز با توجه به ارزش روز بازار سهم تعیین میشود. ارزش روز بازار سهام نیز از حاصلضرب قیمت سهم در تعداد سهام منتشرشده شرکت به دست میآید. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ، تغییرات قیمت سهام را نشان میدهد. اگر چه این شرکتهای بورسی کمتر از ده درصد تعداد شرکتهای بورسی را تشکیل میدهند، اما بیش از ۷۰ درصد ارزش بورس تهران را به خود اختصاص دادهاند و تغییرات قیمت آنها میتواند اثر بزرگی بر شاخص کل بورس داشته باشد. این شاخص هر سه ماه یک بار به روزرسانی میشود. از جمله این سهام میتوان به فولاد، فارس، فملی، اخابر و کگل اشاره کرد.
شاخص ۵۰ شرکت برتر
معمولا هر سه ماه یک بار، ۵۰ شرکت برتر در بورس اوراق بهادار معرفی میشوند. سهام این شرکتها نسبت به سایر شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار، قابلیت نقدشوندگی بیشتری دارد. شاخص ۵۰ شرکت برتر، میانگین قیمت سهام این ۵۰ شرکت برتر را نشان میدهد. این شرکتها در طول روز، به تعداد قابل توجهی خرید و فروش میشوند و سهامداران به راحتی میتوانند سهام این شرکتهای بورسی را خرید و فروش کنند
تفسیر شاخص های بورس
با توجه به اینکه شاخص، سطح عمومی قیمتها یا بازدهی را نشان میدهد، کاهش یا افزایش آن لزوما بیانگر صعود یا نزول قیمت تمامی شرکتها نیست؛ چون ممکن است بخشی از شرکتها با افزایش قیمت همراه باشند اما نزول قیمت تعداد بیشتری از شرکتها یــا شرکتهایی با حجم بیشتر، سطــح عمومی قیمتها و در نتیجه میزان شاخص را کاهش دهد.
از طرفی شاخصها سطح قیمت را در مقایسه با تاریخ مشخصی که تاریخ مبدأ نام دارد نشان میدهند؛ به عبارت دیگر سطح شاخصها نسبت به تاریخ مبدأ یا همان زمان آغاز محاسبه شاخص سنجیده میشود.
به طور معمول، میزان شاخصها در تاریخ مبدأ ۱۰۰ در نظر گرفته میشود؛ به عنوان نمونه اگر عدد شاخص هشت سال پس از آغاز محاسبه یا همان تاریخ مبدأ برابر ۱۰۰۰ شود، این امر نشان میدهد که سطح عمومی قیمت سهام نسبت به تاریخ مبدأ ۱۰ برابر شده است.
به عنوان نمونهای دیگر، اگر میزان مطلق شاخص کل قیمت ۱۲۰۰۰ اعلام شود، این عدد بهتنهایی قابل تفسیر نخواهد بود اما اگر مشخص شود که مقدار شاخص در ماه گذشته ۱۰۰۰۰ و در تاریخ مبدأ ۱۰۰ بوده، فعالان بازار سرمایه درمییابند که سطح عمومی قیمت سهام شرکتها از ماه گذشته ۲۰ درصد و از تاریخ مبدأ ۱۱۹۰۰ درصد افزایشیافته است.
کاربرد شاخص های بورس
معمولا یکی از معیارهای رکود و یا رونق اقتصادی در بازار سرمایه از طریق شاخصها مشخص میشود؛ به بیان دیگر فعالان بازار سرمایه از این طریق میتوانند وضعیت کلی بازار را بسنجند و حتی تغییرات احتمالی قیمتها را در آینده دنبال کنند.
این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که سهامداران میتوانند از طریق شاخصها، به مقایسه تغییرات یک پدیده در دو زمان متفاوت احاطه پیدا کنند؛ به صورت کلی شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. در این میان با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
شاخص های بورس دیگر کشورها
در بورسهای سایر کشورها نیز شاخصهایی مورد توجه و بررسی فعالان بازار سرمایه قرار میگیرد که مهمترین آنها در جدول زیر آمده است:
نام بازار | کشور | شاخص مهم |
بورس نیویورک | امریکا | میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average) S&P500 (Standard and Poor’s index) |
بورس نزدک | امریکا | نزدک مرکب (NASDAQ Composite) نزدک-۱۰۰ (NASDAQ-100) |
بورس لندن | انگلستان | FTSE 100 FTSE 250 |
بورس Euronext (این بازار با همکاری بازار بورس آمستردام، بازار بورس بروکسل و بورس پاریس) | هلند | AEX BEL 20 CAC 40 |
بورس توکیو | ژاپن | شاخص نیکی |
بورس هنگکنگ | هنگکنگ | Hang Seng Index |
بورس شانگهای | چین | SSE Composite SSE 50 |
سخن آخر
برای سرمایه گذاری در بورس و یا هر بازاری، باید ابتدا وضعیت آن بازار را مورد ارزیابی قرار دهید. شاخص های بورس یکی از ابزارهایی هستند که وضعیت بازار سرمایه را طی دورههای قبل و جاری نشان میدهند و تحلیل و تفسر آنها، میتواند کمک کند بازار را با دقت بیشتری رصد کنید. این نکته را در نظر داشته باشید که افزایش شاخص کل، به معنی سودآوری تمام شرکتهای بورسی نیست و همینطور بالعکس. علاوه بر عملکرد شاخص بورس و تفسیر صحیح آن، برای سرمایهگذاری یا خرید و فروش سهام، باید به مؤلفههای گوناگون دیگری نیز توجه کنید.
مدیریت مالی وسرمایه گذاری
بازده چیست؟
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
ریسک چیست؟
اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک:
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بخشبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است. اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود. برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل تاثیراتی را روی سهام آن شرکت خواهد گذاشت که همگی در تقسیم بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
دلایلی باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میشود. حال سوال این است که چه چیزی باعث ایجاد ریسک میشود؟ تحلیلگران و سرمایهگذاران معمولا به عوامل مختلفی به عنوان عوامل ریسکی اشاره میکنند. در ادامه با شرح مختصری به انواع بازده در بازار سهام توضیح انواع ریسک موجود بر سر راه یک سرمایهگذاری پرداخته خواهد شد.
ریسک نرخ ارز:
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه نمایند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد. در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک نرخ ارز خواهد بود که از آن به ریسک نرخ ارز یاد میشود. می توان گفت ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
برای مثال سال ۹۱ که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهامها که با دلار رابطه مستقیم داشتند شروع به افزایش کرد و در اواسط سال ۹۲ که قیمت دلار کم شد سهامها کاهش قیمت خود را تجربه کردند.
ریسک نوسان نرخ بهره:
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند. سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد. به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار:
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد. این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید. چندی پیش زمانی که جنگ در سوریه شروع شد، بازار نسبت به این خبر واکنش شدید نشان داد و طی چند روز پس از انتشار این خبر، سهام غالب شرکتها در صف فروش قرار گرفتند. اخبار جنگ در سوریه، اخبار مربوط به مذاکرات هستهای و اتفاقاتی از این قبیل که میتواند کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد، جزء ریسک بازار محسوب میشود.
ریسک تورمی:
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره مرتبط است. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد. معنی ریسک تورمی این است که وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید قدرت خریدتان کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود. برای مثال اگر شما با ۱ میلیون تومان در ابتدای سال میتوانستید ۱۰۰۰ سهم شرکت خاصی را خریداری کنید در انتهای سال به واسطه افزایش تورم، توانایی خرید تعداد کمتری از همان سهام را خواهید داشت؛ به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی:
نبود اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث میشود ریسک نقدینگی به وجود آید. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) این ریسک نیز افزایش مییابد. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود. در نتیجه قدرت تقاضا کم شده و ریسک سرمایهگذاری بالا رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی گفته میشود. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری:
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید را ریسک تجاری تعریف میکنند. برای مثال انواع بازده در بازار سهام شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی:
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است. حال اگر شرکت خدمات یا محصولات خود را نتواند در زمان مناسب به فروش رساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت، زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است. این عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش داده و احتمال ورشکستگی شرکت را در پی خواهد داشت. به ان ترتیب ریسک مالی شرکت بالا رفته و چنین شرکتی برای سرمایهگذاری مناسب نیست. بنابراین میزان بدهی بالا در یک شرکت، ریسک مالی آن شرکت را افزایش میدهد.
در ادامه و در مطلب نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری (۲) تلاش خواهد شد تا روشهای اندازهگیری ریسک و بازده و مدلهای موجود بررسی و توضیح داده شود.
مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركتها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايهگذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند ميزند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی
بازده چیست؟
هدف اصلی سرمایه گذاری در هر بستری، کسب سود است. آشنایی با انواع سود، بازده و نحوه دریافت آن، لازمه شروع سرمایه گذاری به شمار میرود. بازده سرمایه گذاری عبارت است از درآمدی که فرد از سرمایه گذاری خود در مدت زمانی مشخص به دست میآورد. این بازده میتواند از انتظار سرمایهگذار بیشتر یا کمتر باشد. در این مقاله به تعریف بازده، انواع و روش محاسبه آن میپردازیم.
تعریف بازده
بازده عبارت است از سود یا زیانی که از سرمایه گذاری نصیب سرمایهگذار میشود. افراد برای کسب سود و افزایش ثروت خود، در بسترهای مالی و داراییهای متعددی سرمایه گذاری میکنند. بعضی از گزینههای سرمایه گذاری دارای سود مشخص و تضمین شده هستند و بعضی دیگر هیچ نوع سودی را تضمین یا تعیین نمیکنند. هر شخص با توجه به اهداف و انتظارات خود در این گزینهها سرمایه گذاری میکند.
همراه با اصطلاح بازده، اصطلاح ریسک نیز وجود دارد. ریسک و بازده دو جزء جداییناپذیر هر سرمایه گذاری هستند. به طور کلی میتوان بیان کرد که هرچه بازده انتظاری از یک دارایی بیشتر باشد، ریسک بیشتری نیز مورد انتظار خواهد بود. با این حال استثنا هم وجود دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانید مطلب ارتباط ریسک و بازده چیست را مطالعه فرمایید. عوامل متعددی بر بازده تاثیر میگذارند. برای نمونه میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد؛ مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت، انواع ریسک و نوسانات قیمتی.
به طور کلی دو نوع بازده وجود دارد و ماهیت این دو با هم متفاوت است:
- بازده تحققیافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته یا Realized return به بازدهی گفته میشود که هماکنون کسب شده و به وقوع پیوسته است. بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که سرمایه گذاران انتظار دارند در آینده از سرمایه گذاری روی یک دارایی به دست بیاورند. این بازده با عدم اطمینان همراه است؛ زیرا امکان دارد که اتفاق نیفتد. بازه زمانی سرمایه گذاری نیز بر احتمال دستیابی به بازده مورد انتظار تاثیر دارد؛ به این صورت که در بازههای بلندمدت امکان به وقوع پیوستن بازده مورد انتظار افزایش مییابد. برای مثال شاید بازده یک دارایی در یک ماه 1 درصد ولی در بازه 1 ساله 30 درصد باشد.
اجزای بازده
بازده به طور معمول به دو بخش تقسیم میشود:
1- سود دریافتی
مهمترین بخش بازده، سودی است که از طریق جریانات نقدی دورهای سرمایه گذاری به دست میآید و به شکل بهره یا سود تقسیمی است. جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار ارتباط دارد. این سود منفی نمیشود. میزان سود نقدی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره و با تایید سهامداران صورت میپذیرد. این بازده، سود نقدی سهام یا Dividend Yield نامیده میشود و نشان میدهد که هر شرکت، در سال به ازای هر سهم چه میزان سود پرداخت میکند.
2- سود (زیان) سرمایه
دومین بخش بازده، سود (زیان) سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار با درامد ثابت نیز ارتباط دارد. این بخش از بازده، ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی و اختلاف بین قیمت خرید و قیمت اکنون دارایی است. این اختلاف میتواند به صورت مثبت باشد که منجر به سود میشود یا منفی باشد که به زیان منتهی خواهد شد.
مجموع این دو بخش، بازده کل اوراق بهادار را تشکیل میدهد.
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود (زیان) سرمایه
بازده کل
همانطور که بیان کردیم، بازده کل یا Total Return از دو بخش اصلی سود دریافتی و تغییرات قیمت تشکیل میشود. به عبارت دیگر، بازده کل در یک دوره زمانی معین، شامل هرگونه وجوه نقدی دریافتی به علاوه تغییرات قیمت در طول دوره، تقسیم بر قیمت اوراق یا دارایی در زمان خرید است. بازده کل به صورت زیر محاسبه میشود:
معادله اصلی بازده کل به صورت زیر است:
CFt : جریانات نقدی در طول دوره t
PE : قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB : قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
Pc : تغییر قیمت در طول دوره (PE منهای PB)
جریانات نقدی برای اوراق مشارکت و اوراق بدهی از دریافتهای مربوط به پرداخت بهره حاصل میشود. این جریانات برای سهام عادی از سود تقسیمی نقدی و یا سهام جایزه، حق تقدم حاصل از افزایش سرمایه و یا حاصل از تجزیه سهام است.
مفهوم بازده کل، به عنوان معیاری برای محاسبه بازده حاصل از سرمایه گذاری، اهمیت دارد.
برای مثال فرض کنید فردی 1000 سهم یک شرکت را به قیمت 5000 ریال خریداری کند و سال بعد کل سهام را به قیمت 10000 ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم در طی این سال 50 ریال است. بازده کل سهام برای این فرد 101 درصد است.
بازده نسبی
گاهی اوقات برای محاسبه بازده، بازده نباید منفی باشد؛ بنابراین از بازده نسبی استفاده میشود. بازده نسبی همیشه بیشتر از یک است و اعداد منفی در معادله را حذف میکند. در محاسبه بازده نسبی، جریانات نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشود.
معادله بازده نسبی به صورت زیر است:
PE : قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB : قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt : جریانات نقدی در طول دوره t
بازده نسبی مثال قبل 201 درصد است.
کلام آخر
هر نوع سرمایهگذاری در داراییهای مالی یا فیزیکی، به قصد افزایش قیمت و کسب سود انجام میشود. بهره ناشی از سرمایه گذاری را بازده مینامند. به طور معمول بازده دو بخش دارد. بخش اول وجه نقدی است که به طور مستقیم از درآمد حاصل از سرمایه گذاری به دست میآید و بخش دوم، سود یا زیانی است که از تغییر قیمت فروش یا خرید نصیب سرمایه گذار میشود.
در مورد سهام، بازده سود حاصل از سرمایه گذاری در سهام است که به قیمت روزانه سهام بستگی دارد. به طور کلی میتوان گفت که هرچه بازده یک دارایی بیشتر باشد، سرمایه گذاری در آن ریسک بیشتری خواهد داشت. بنابراین قبل از در نظر گرفتن هر گزینه سرمایه گذاری، افراد باید میزان ریسکپذیری و انتظار خود از سرمایه گذاری را مشخص کنند.
بررسی رابطه نرخ تورم، نرخ سود تضمین شده و بازده طلا در بازار سهام ایران
این تحقیق به بررسی رابطه برخی متغیرهای اقتصادی (نرخ تورم ، نرخ سود تضمین شده و بازده طلا) با بورس اوراق بهادار تهران (بازده بازار سهام و نرخ رشد حجم معاملات) طی دوره 10 ساله 1/1377 تا 12/1386 می پردازد. نرخ سود تضمین شده به عنوان شاخص بازار پول ، با دو متغیر نرخ بازده اوراق مشارکت و نرخ سود سپرده های سرمایه گذاری یک ساله بانک های دولتی نشان داده شده است.
برای آزمون فرضیه ها از دو روش آماری(حداقل مربعات معمولی و آزمون همگرایی یوهانسن) استفاده شد و نتایج حاصل از روش های اقتصاد سنجی (الگوی خود توضیح برداری-VAR و آزمون یوهانسن) نشان داد که تورم در بلندمدت رابطه معنادار و مثبتی با متغیرهای بازار سهام تهران دارد و افزایش آن منجر به افزایش بازدهی و رشد حجم معاملات سهام می شود. از تیر 1384 به بعد سرمایه گذاری در سهام یک سپر تورمی نبوده است اما تا پیش از آن سهام یک سپر در مقابل تورم محسوب می شود. برای بررسی رابطه بازارپول و سرمایه زمانی که از نرخ سود سپرده های یک ساله بانکی استفاده شد، رابطه معنادار و معکوسی ملاحظه گردید ، بنابراین می توان نتیجه گرفت که افزایش نرخ سود بانکی از طریق جذب سرمایه ها ، موجب کاهش بازدهی و رشد حجم معاملات سهام می شود و برعکس ؛ لذا این دو بازار را می توان در بلندمدت بازارهای رقیب و مکمل یکدیگر محسوب نمود. اما زمانی که از نرخ سود اوراق مشارکت بعنوان شاخصی از نرخ سود تضمین شده استفاده شد ، رابطه ای معنادار و مثبت بدست آمد که نشان داد اوراق مشارکت یک فرصت سرمایه گذاری رقیب برای سهام نیست و افزایش نرخ بازده آن اثر منفی بر بازار سهام ایران ندارد. در خصوص رابطه بازده طلا و بازدهی و حجم معاملات سهام نتایج بدست آمده از الگوی تصحیح خطای برداری) (VECM ، نشان داد که در کوتاه مدت بازار طلا یک بازار جانشین برای بازار سهام محسوب می شود و بازده طلا در توضیح رفتار بازار سهام نقش آفرینی می کند، هر چند در بلندمدت این رابطه معنادار نبوده است.
دیدگاه شما