The Role of Greenhouse Gases in the Kashkan River's Discharge Fluctuation
The aim of this research is to investigate the correlation of greenhouse gases-carbon dioxide and methane - as elements of global warming on the Kashkan River’s discharge values. The data used in this study consist of seasonal and annual data of greenhouse gases and Kashkan River’s debby between 1984 to 2010, using Pearson correlation coefficient, linear regression and Man-Kendal graphic method. The results show a strong negative correlation between the rate of global warming and the Kashkan River. This process has been intensified over the last 15 years, and from 1995 onwards the Kashkan River’s discharge has faced a sharp decline. Study of the changes in the annual runoff discharge strongly indicates an inverse relationship between global warming and Kashkan River flow; so that 2/55 of the annual discharge decrease in Kashkan River’s basin is the result of the global warming. Global warming has also affected the seasonal scale of Kashkan River’s discharge. The results show a reduction of discharge by 7/47 in summer, 6/45 in autumn, 38 percent in spring and 1/33 percent in winter. Finally, the use of exponential regression model predicted that if the global warming continues with the same scale, the average annual flow of the river will be below 10 cubic meters per second in the next 30 years, i.e. is till 2040.
Keywords
20.1001.1.23833254.1394.2.2.7.6
Full Text
مقدمه
رودخانهها که مهمترین منابع تأمین آب در مناطق شهری و روستایی کشور هستند، کم و بیش تحت تأثیر تغییر اقلیم و گرمایش جهانی ناشی از آن قرار میگیرند. در این گرمایش بیش از 20 گاز دخالت دارند که سهم چند گاز از جمله گازهای دی اکسیدکربن (2CO) و متان (4CH)، که گازهای گلخانهای نامیده میشوند، بیش از سایر گازهاست. بیشترین تأثیرات گرمایش گلخانهای به تغییرات اقلیم و تغییر در الگوهای بارندگی و دمای کره زمین مربوط است و آثار این بینظمیها از هم اکنون آشکار شده است (خورشیددوست و قویدل رحیمی، 1384: 2). شواهد نشان میدهند که اکثر تغییرات آب و هوای کره زمین در نتیجه فعالیتهای بشری، بهخصوص در چند دهه اخیر بوده است (پرایس و همکاران، 1999: 85). گرمایش جهانی نتیجه وارد شدن مقدار بسیار زیادی از گازهای گلخانهای در اتمسفر زمین است (بارکر و رُز، 1999: 1217). این گازها به امواج بلند زمینی حساساند و آنها را جذب و به گرما تبدیل، و در واقع گرما را در سطح زمین حبس میکنند (پارک، 2001: 257). در نتیجه انتظار میرود که درجه حرارت زمین افزایش یابد و در چرخه آب در طبیعت تغییرات اساسی ایجاد شود و الگوی بارندگی و در نتیجه دبی حوضههای آبخیز مناطق مختلف دچار نوسان شده و تغییر یابد (خسروی و نظریپور، 1389: 5). این گازها توانایی جذب انرژی گرمایی بازتابی از سطح زمین را دارند لذا میتوانند موجب افزایش جذب انرژی گرمایی توسط جو شوند و در نتیجه اثر گلخانهای تشدید میشود (روپاش و فریزر، 2011: 16). گرم شدن کره زمین موجب کاهش برف در زمستان میشود که بر الگوی فصلی جریان آب رود خانـهها تأثیر میگذارد. به این ترتیب تغییر الگوی بارش میتواند بر کلیه فعالیتهایی که از آب استفاده میکنند، تأثیر منفی داشته باشد (تقدیسیان و میناپور،1382: 25). همانطور که شکل 1 نشان میدهد، گازهای دی اکسیدکربن و متان همچنان با روندی مثبت در حال افزایش هستند. این روند در گاز دی اکسیدکربن بهصورت خطی یکنواخت در حال افزایش است ولی گاز متان تا سال 1995 با شیبی تند و از سال 1995 به بعد با شیب ملایمتری بهصورت لگاریتمی در حال افزایش است. قطعاً با افزایش روند صعودی این گازها، عناصر اقلیمی و هـیدرولوژیکی نیز دستخوش تغییر و تحول خواهـند شد. مطالعه در این زمینه میتواند در مدیریت منابع آب، بهویژه آبهای سطحی در منطقه کم بارانی نظیر ایران بسیار سودمند باشد.
در مورد تأثیر گازهای گلخانهای بر دبی رودها تحقیقاتی صورت گرفته است. از جمله میشل (1989: 115) به این نتیجه رسیده است که با دو برابر شدن CO2، در مناطقی با عرض جغرافیایی بالا، بهطورکلی میزان بارندگی و روانآب افزایش مییابد ولی در مناطق با عرض جغرافیایی کم، بارندگی متناسب با منطقه افزایش یا کاهش نشان میدهد هرچند که این افزایش و کاهش بهصورت محلی در مناطق مختلف از مدلی به مدل دیگر متفاوت است. فری و همکاران (1998: 1431) با شبیهسازی افزایش گرمای پاییز با استفاده از مدل منطقهای آب و هوا در سراسر اروپا، به این نتیجه رسیدند که با افزایش دما تا 2 درجه سانتیگراد، رطوبت 15 درصد افزایش خواهد یافت و در نتیجه بارشهای بیش از 30 میلیمتر افزایش چشمگیری پیدا میکند و به تبع آن نیز دبی رودها افزایش مییابد. کِیلی (1999: 141)، تغییر اقلیم را در ایرلند با استفاده از دادههای بارش و دبی بررسی نموده و نتیجهگیری کرده است که افزایش بارش و دبی رودخانههای ایرلند در چند دهه اخیر با نوسان های فشار هوا در سطح اقیانوس اطلس شمالی ارتباط دارد. همچنین بارن و حقالنور (2002: 107) نیز در زمینه ارتباط نزدیک بین گرمایش جهانی و هیدرولوژی مطالعاتی صورت دادهاند. مانیب و همکاران (2004: 625) با شبیهسازی تأثیر گرمایش جهانی بر تغییرات آبدهی رودخانه در عرضهای مختلف کره زمینهای به این نتیجه رسیدند که آثار این گرمایش در قطب شمال و نواحی استوایی بهصورت افزایش و در عرضهای میانه و مناطق گرمسیری بهصورت کاهش دبی بوده است. فوجی هارا و همکاران (2008: 33)، آثار تأثیر اقلیم بر حوضه رودخانه سیحون را بررسی کردند. نتایج آنان از افزایش درجه حرارت و بهدنبال آن کاهش بارش و در نتیجه کاهش دبی رودخانه سیحون حکایت میکند. ژو و همکاران (2010: 256) در بررسی روند دما بارش و دبی در حوضه رودخانه تاریم در چین نشان دادند که ضمن افزایش بارش و دما در این حوضه، قسمتهای بالادستی حوضه آبخیز افزایشی و در قسمتهای پایین دستی دبی با کاهش روبهرو بوده است. افزایش دما در مناطق کوهستانی باعث ذوب برف و یخ در فصل بهار شده و دبی را افزایش داده است و روند کاهشی دبی در مناطق دشتی را بهعلت افزایش فعالیتهای انسانی و برداشت آب دانستهاند. روپاش و فریزر (2011: 1)، با بررسی تغییر اقلیم نشان میدهد که تغییرات اقلیمی باعث نوساناتی درمیزان برف و باران و بهخصوص کاهش برف نسبت به باران و همچنین تغییراتی در میزان رطوبت خاک، شدت و فراوانی طوفانها، روانآبها، سیلابها، طول خشکی و خشکسالی شده است. بوئیج و همکاران (2011: 696)، با شبیهسازی اثر تغییر اقلیم بر دبی رودخانه نیل با استفاده از مدل GCM به این نتیجه رسیدند که تغییرات اقلیمی آثار چشمگیری بر آبدهی حوضه رود نیل داشته و آبدهی آن طی سالهای آتی را کاهش خواهد داد. همچنین تشی مانگا و هاگس (2012: 72) با بررسی آثار تغییر اقلیم بر منابع آب در حوضه کنگو با استفاده از مدل مقیاس جهانی GCM به این نتیجه رسیدند که در آیندهای نزدیک مناطقی از کنگو که دارای آب و هوای گرمسیری یا استوایی هستند، با کاهش روانآب مواجه خواهند شد.
در ایران نیز مطالعاتی در این زمینه انجام گرفته است. از جمله میتوان به پژوهش منتظری و فهمی (1382: 1) اشاره کرد که با استفاده از سناریوهای مختلف تغییر اقلیم به این نتیجه رسیدند که با بالا رفتن دما، تبخیر در اکثر حوضههای رودخانهای در تمام سال افزایش مییابد. در سی حوضه مورد مطالعه، افزایش دما در حدد 2 تا 6 درجه سانتیگراد، موجب افزایش در تبخیر به میزان 6 تا 12 درصد و موجب تغییر در بارش به میزان 71-78 شده است.مساح بوانی و مرید (1384: 40) اثر تغییر اقلیم بر جریان زایندهرود اصفهان را مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه، آثار ناشی از تغییر اقلیم بر روی دما، بارندگی و روانآب در این حوضه تحت دو سناریوی اقلیمی و برای دو دوره سی ساله 2039-2010 و 2099-2070 میلادی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه ایشان در مجموع، کاهش بارندگی و افزایش درجه حرارت در هر دو دوره و به خصوص در دوره دوم را نشان میدهد بهطوری که در طی این دورهها، میزان کاهش بارندگی بهترتیب 10 و 16 درصد برای دو سناریوی A2 و B2 پیشبینی شد. آبابایی و همکاران (1390: 1)، بهکمک مدل بلندمدت روانآب در 30 حوضه کشور نشان دادند که افزایش دما باعث افزایش حجم روانآب در زمستان و کاهش حجم آن در بهار میگردد. زیرا افزایش دما باعث تبدیل بارش برف به بارش باران میشود و این امر فرآیند ذوب برف را تسریع میکند. این مطالعات همچنین نشان دادند که افزایش دما، روانآب حوضهها را تحت تأثیر قرار داده، تغییرات روانآب حاصل از بارندگی را کاهش میدهد. وفاخواه و همکاران (1391: 77)، با تحلیل روند بارش و دبی حوضه کشفرود در 13 ایـستگاه هیدرومتری به این نتیجه رسـیدند که مقدار دبی در هیچیک از ایستگاههای مورد مطالعه روند افزایشی مشاهده نشد بهطوری که در دو ایستگاه بدون روند و در سایر ایستگاهها دبی دارای روندی کاهشی بوده است. اسفندیاری درآباد و همکاران (1392: 43) با بررسی تأثیر گرمایش جهانی بر ناهنجاری دبی حوضه رود ارس به این نتیجه رسیدند که ارتباط معکوس و نیرومندی بین گرمایش جهانی با آبدهی حوضه ارس وجود دارد. این فرایند، بهخصوص از سال 1994 به بعد آشکار است و با افزایش گرمایش جهانی آبدهی حوضه ارس، کاهش چشمگیری از خود نشان میدهد. تغییرات آبدهی حوضه ارس روند کاهنده آن طی بازه زمانی بلندمدت را نشان میدهد که ارتباط آن با گرمایش جهانی دارای همبستگی معکوس برابر با 68/0- درصد با ضریب تعیین 46/0 است. شریفیان و حبیبی (1392: 1) با بررسی اثر تغییر اقلیم بر روند تغییرات منابع آب سطحی در بخشی از حوضههای استان گلستان به این نتیجه رسیدند که مقادیر دبی سالانه ایستگاهها دارای روندی نزولی در دو دهه اخیر بوده است. همچنین بر اساس دیگر نتایج بهدست آمده از این تحقیق مشخص شده است که دبی فصلی در فصول بهار، زمستان و پاییز، کاهش داشته است ولی دبی فصل تابستان با افزایش آبدهی همراه بوده است. طولابینژاد (1392: 1) با بررسی ارتباط آماری گازهای گلخانهای دی اکسیدکربن، متان، اکسید نیتروژن و هگزافلورایدگوگرد با بارش سراسر ایران به این نتیجه رسید که تأثیرپذیری مقادیر مختلف بارش ایران دارای تفاوتهای مکانی و زمانی است و این تأثیر در مناطق غربی و شمالی کشور در ماههای اکتبر تا مارس و فصول پاییز و زمستان از نوع کاهش و در مناطق شرقی کشور از نوع افزایش بارش نمایان است. تأثیر این گازها بر بارش ماههای خشک، فصل تابستان و اواخر بهار در مناطق شرق و جنوب شرقی کشور از نوسانات بلندمدت نوع کاهش بارش خود را به خوبی نمایان کرده است. از میان سایر ایستگاه های کشور، بارش ایستگاه های ایلام، کرمانشاه، گرگان، خرم آباد و مشهد به ترتیب با 8/51، 3/51، 1/46، 5/49 و 2/59 درصد بیشترین تاثیر را از این گازها پذیرفتهاند.
بررسی دادههای هیدرولوژیکی و هواشناسی چند دهه اخیر نشان میدهد که گرمایش جهانی آثار قابل توجهی بر منابع آب و حوضههای آبخیز داشته است. در نتیجه این فعل نوسانات بلندمدت و انفعالات؛ میزان روانآبها و دبی رودخانهها با کاهش محسوسی روبهرو بوده است و پیامدهای مخرب آن در آیندهای نزدیک نه تنها گریبان دنیا را خواهد گرفت، بلکه منابعِ آبِ کشورِ خشک و کمبارانی نظیر ایران را نیز با خطرات جدی مواجه خواهد کرد. با توجه به اهمیت حیاتی این موضوع، تحقیق حاضر در راستای بررسی آماری ارتباط گازهای گلخانهای به عنوان عناصر گرمایش جهانی با ناهنجاریهای دبی کشکانرود در ایستگاه هیدرومتری پلدخترِ لرستان به انجام رسید.
موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه، حوضه آبخیز کشکان از زیرحوضههای آبریز کرخه است که از طول جغرافیایی ¢10 °47 تا °49 درجه شرقی و از عرض جغرافیایی¢02 °33 تا ¢03 °34 درجه شمالی گسترده شده است. این حوضه بیش از یک سوم خاک استان لرستان یعنی حدود 9560 کیلومترمربع را دربرمیگیرد که شهرستانهای خرمآباد، کوهدشت، الشتر و پلدختر داخل آن قرار دارند. مهمترین رودخانه این حوضه، کشکان رود است که از ارتفاع 3600 متری کوه گرین در شمال استان لرستان در شهرستان الشتر تا 530 متری در پلدختر، مسافتی به طول 374 کیلومتر را طی میکند. منطقه مورد مطالعه ما چون در منطقه زاگرس واقع شده دارای توپوگرافیِ کوهستانی و پرشیب است. بنابراین بهدلیل وجود این ارتفاعات، بارندگیها به سرعت به جریانات سطحی تبدیل شده و بر حجم روانآبها افزوده میشود که در پی آن سیلابهای خطرناکی در این حوضه به راه میافتد (کرمی و همکاران، 1389: 101). این رودخانه در 25 کیلومتری جنوب شهر پلدختر در محل پل گاومیشان با رودخانه سیمره تلاقی پیدا کرده و رودخانه کرخه را تشکیل میدهند. این رودخانه و سرشاخههای آن در تأمین آب کشاورزی شهرستانهای الشتر، خرمآباد و پلدختر نقش بسیار مهمی دارد بهطوری که حدود 82 درصد از اراضی کشاورزی شهرستان پلدختر، توسط رودخانه کشکانرود تأمین میشود (سازمان آب منطقهای استان لرستان، 1390).
نوسانات بلندمدت
برای سرمایهگذاری دلار بخریم یا یورو؟
سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در بازار ارز؛ دلار بخریم یا یورو؟
قبل از پاسخ به این پرسش که برای سرمایهگذاری دلار بخریم یا یورو، این نکته را باید یادآور شویم که سرمایهگذاری در بازار ارز با ریسکهای زیادی همراه است.
پیشنهاد میکنیم اگر هیچ آشنایی با سرمایهگذاری در بازار ارز ندارید، برای حفظ ارزش دارایی خود بازارهای کم ریسکتری را انتخاب کنید که بازدهی آن از بازار ارز نیز بیشتر است.
در بازارهای دیگری مانند بورس، این امکان برای شما وجود دارد که از شرکتهای سرمایهگذاری یا دیگر فعالان حرفهای کمک بگیرید. اما در بازار ارز این موضوع صدق نمیکند.
با این حال، این تمام ماجرا نیست. خرید دلار و یورو آنقدر جذابیت دارد که افراد زیادی را طی سالیان اخیر جذب خود کرده است.
روند تغییرات قیمتی ارزهای خارجی در برابر پول ملی کشور نشان میدهد که طی سالهای گذشته تقریبا همه ارزهای خارجی در برابر ریال گران شدهاند.
همین موضوع موجب شده که بازار ارز در بلندمدت به عنوان یک گزینه برای سرمایهگذاری در نظر گرفته شود که با سوددهی مناسبی نیز بود.
بازار ارز پرریسک است ولی اگر قصد سرمایهگذاری در این بازار را دارید؛ سعی کنید دید بلندمدت داشته باشید. زیرا در بلندمدت ریسک بازار ارز کاهش مییابد.
بازار ارز ایران تحت تاثیر عوامل زیادی است که به طور مثال یکی از آنها تقاضای ارز است. این تقاضا در زمان مسافرتهای زیارتی و سیاحتی یا مناسبتهای فصلی در ماههای مختلف متفاوت است.
وجود دلالان در بازار ارز نیز از دیگر ریسکهای این بازار بوده که عرضه و تقاضای ارز را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
از سوی دیگر مشکلات و محدودیتهای قانونی که در بازار ارز وجود دارد ممکن است مشکلاتی را برای سرمایهگذاران ایجاد کند .
دلار بخریم یا یورو؟
سه ارز پرکاربردی که عموما در بازار ارز ایران برای سرمایهگذاری برای مورد استفاده قرار میگیرد دلار، یورو و پوند است که دلار و یورو حجم معاملات بالاتری نسبت به پوند دارند.
برای خرید دلار یا یورو حتما به یاد داشته باشید که به صرافیهای معتبر مراجعه کنید. در بازار ارز، اسکناسهای تقلبی وجود دارد که همین یکی از ریسکهای بازار ارز است.
در ادامه میخواهیم بدانیم برای سرمایهگذاری بهتره دلار بخریم یا یورو؟ برای پاسخ به این سوال به روند قیمتی دلار و یورو میپردازیم.
در ابتدا به روند یکسال گذشته دلار نگاهی میاندازیم. قیمت دلار از ابتدای آذر ماه سال 98 تا ابتدای آذر ماه سال 99 با 120 درصد افزایش قیمت همراه بوده است.
بازدهی 120 درصدی قیمت دلار طی یکسال
قیمت دلار از 11 هزار و 790 تومان در ابتدای آذر ماه سال گذشته به حدود 26 هزار تومان در ابتدای آذر ماه امسال رسیده است.
اگر دوره یکسال را یک روند بلندمدت برای دلار بدانیم و وضعیت آن را مورد بررسی قرار دهیم؛ میبینیم که سوددهی آن طی چهار سال اخیر (از ابتدای سال 96 تا ابتدای آذر ماه سال 99) متفاوت بوده اما به طور میانگین حدود 70 درصد بازدهی داشته است.
میانگین بازدهی سالانه دلار طی چهار سال اخیر حدود 70 درصد بوه است.
روند قیمت دلار در کوتاه مدت نیز نشان از فراز و فرودهای آن دارد. به طور مثال بازدهی ماهانه دلار طی یک سال اخیر نشان میدهد در برخی ماهها به سرمایهگذران خود سود داده اما در برخی ماهها سرمایهگذاران متحمل ضرر شدهاند .
بنابراین سرمایهگذاری بر روی دلار در بلندمدت سود قابل اعتمادتری را نصیب شما میکند.
ادامه به سراغ بررسی وضعیت یورو میرویم.
در ابتدا به روند یکسال گذشته یورو نگاهی میاندازیم. قیمت یورو از ابتدای آذر ماه سال 98 تا ابتدای آذر ماه سال 99 با 120 درصد افزایش قیمت همراه بوده است.
بازدهی 137 درصدی یورو طی یکسال
قیمت یورو از حدود 13 هزار تومان در ابتدای آذر ماه سال گذشته به بیش از 30 هزار تومان در ابتدای آذر ماه امسال رسیده است.
اگر دوره یکسال را یک روند بلندمدت برای یورو بدانیم و روند قیمتی آن را مورد بررسی قرار دهیم؛ میبینیم که سوددهی آن طی چهار سال اخیر (از ابتدای سال 96 تا ابتدای آذر ماه سال 99) متفاوت بوده اما به طور میانگین حدود 72 درصد بازدهی داشته است.
میانگین بازدهی سالانه یورو طی چهار سال اخیر حدود 72 درصد بوده است.
روند قیمت یورو در کوتاهمدت نیز نشان از فراز و فرودهای آن دارد.
به طور مثال بازدهی ماهانه یورو طی یک سال اخیر نشان میدهد در برخی ماهها به سرمایهگذران خود سود داده اما در برخی ماهها سرمایهگذاران متحمل ضرر شدهاند.
بنابراین سرمایهگذاری بر روی یورو در بلندمدت سود قابل اعتمادتری را نصیب شما میکند.
در نهایت اگر بخواهیم به یک نتیجه گیری برسیم که دلار بخریم بهتر است یا یوور، بررسی وضعیت روند آنها نشان داد به طور میانگین بازدهی سالانه یورو طی چند سال اخیر بیشتر از دلار بوده است.
سرمایهگذاری در بازار ارز ریسکهای خاص خودش را دارد و از آنجا که تخصص و توانایی هر کدام از شما متفاوت است؛ ما پیشنهاد میکنیم با یک کاربلد در این زمینه مشورت کنید.
سرمایه گذاری بلند مدت روی ارز های دیجیتال – راهنما
طی یک دهه گذشته، بیت کوین عنوان بهترین دارایی در جهان را بدست آورد. بیت کوین و ارزهای دیجیتال بزرگ دیگر با ارزش بازار، ROI (بازده سرمایه گذاری) اکثر سهام موجود در هر بازار و همچنین طلا و سایر کالاها را شکست میدهند.
اولین مبادلات بیت کوین در سال ۲۰۱۱ آغاز شد. با این حال، بیت کوین در سال ۲۰۱۷ مورد توجه جهانی قرار گرفت. در آن زمان، قیمت آن در ژانویه حدود ۱۰۰۰ دلار بود و تا دسامبر به ۲۰ هزار دلار رسید یعنی بالاترین قیمت فعلی بیت کوین که در کمتر از یک سال ۲۰ برابر شد.
در حالی که دنیا از دیدن عجله مردم برای خرید طلای دیجیتال جدید شوکه شده بود، بسیاری از سرمایه داران بیت کوین حتی یک Satoshi از دارایی خود را نفروختند. چرا؟ زیرا آن ها به بیت کوین به عنوان یک سرمایه گذاری بلند مدت یا همانطور که معمولاً به آن گفته میشود، HODLing اعتقاد دارند.
این راهنما با هدف نشان دادن چگونگی پیاده سازی این روش سرمایه گذاری، به منظور ایجاد پرتفوی برای ارزهای دیجیتال بلند مدت است.
سرمایه گذاری بلند مدت همانطور که از اسمش پیداست ساده است. هرکس واژه ی “بلند مدت” را متفاوت تعریف میکنند. در بازار سهام، “بلند مدت” به طور معمول به معنای هر چیزی است که سال ها طول بکشد.
با این حال، با توجه به این واقعیت که بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات زیاد، سریع حرکت میکند، می توانیم این سرعت را به چند ماه یا یک سال کاهش دهیم. اگر به بازار سهام نگاهی بیندازیم، سرمایه گذار افسانه ای، وارن بافت، هم به دلیل مزایای زیادی که سرمایه گذاری طولانی مدت ارائه میدهد، طرفدار این مدل سرمایه گذاری است.
مزایای سرمایه گذاری طولانی مدت ارزهای دیجیتال
داده های تاریخی
داده های آماری تاریخی یک اقتصاد در حال رشد، اثبات کرده است که این اقتصاد موثر خواهد بود. با نگاهی به S&P 500: طبق گزارش Investopedia، از سال ۱۹۲۶ تا ۲۰۱۸، متوسط بازده سالانه ۱۰-۱۱٪ بود. از آنجا که اقتصاد در طول زمان در حال پیشرفت است، بازارها معمولاً در طولانی مدت روند صعودی را طی میکنند.
البته سرمایه گذاری دیجیتال یک روش متفاوت است. با این حال، میانگین HODLing (استراتژی نگهداری ارز دیجیتال) و Dollar Cost (استراتژی میانگین هزینه دلار) ثابت کرده است که حتی بازار ارزهای دیجیتال در یک دهه اخیر بهترین استراتژی سرمایه گذاری را داشته است.
هزینه های معاملات را پایین نگه میدارد
اگر برای سرمایه گذاری رویکرد فعال تجاری داشته باشید، انتظار میرود این رویکرد، هزینه های معاملات سود شما را به ویژه هنگام معاملات مارچین با اهرم فشار، کاهش دهد.
با یک استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت، پس از تخصیص ارزهای دیجیتال، تنها کاری که باید بکنید فقط HODL است. گذشته از هزینه های معامله ی اولیه، انتظار نمیرود که دیگر پرداختی انجام شود.
شما نمیتوانید زمان بازار را تعیین کنید
غوطه وری در بازار به معنای از دست دادن روزهایی است که در آن دستاوردهای قابل توجهی حاصل شده است. از دست دادن بهترین روز بیت کوین در سال ۲۰۱۹، یعنی ۲۶ اکتبر که Chinese Pump حدود۴۲٪ از بازگشت سرمایه را از دست داد، بود.
با یک استراتژی سرمایه گذاری طولانی مدت لازم نیست نگران حضور خود در موقعیت باشید. با در نظر داشتن این واقعیت، به منظور کاهش نوسانات، توصیه می کنیم پرتفوی سرمایه گذاری بلند مدت خود را نه یک باره، بلکه طبق روش Dollar-cost خریداری کنید.
امنیت بازار دیجیتال
معامله گر فعال نبودن، به این معنی است که شما نیازی به نگه داشتن وجوه دیجیتال خود در هر بورس ندارید، فقط با خیال راحت باید آن ها را در کیف پول سخت افزاری خود نگه دارید. همانطور که قبلاً گفتیم، صرافی ها اهداف پرسودی برای هکرها هستند و تقریباً همه صرافی های اصلی به دلیل هک شدن ضرر کرده اند.
معیارهای ارزیابی ارزهای دیجیتال برای بلند مدت
اکنون که مزایای سرمایه گذاری بلند مدت مشخص شد، لازم است در نظر بگیرید که کدام ارزهای دیجیتال را می خواهید در پرتفوی بلند مدت خود بگنجانید یا پرتفوی خود را چگونه میخواهید بسازید.
قبل از آن، اجازه دهید برخی از شاخص هایی را که میتوانیم برای اندازه گیری پتانسیل ارز دیجیتال برای بلند مدت استفاده کنیم، شناسایی کنیم. این فقط چند معیار پیشنهادی است.
ارزش بازار
ارزش بازار یا سهام بازار را میتوان به عنوان نسبت سرمایه بازار که ارز دیجیتال نسبت به کل بازار دارد، تعریف کرد.
سهم زیادی از بازار معمولاً حاکی از سلطه است. به عنوان مثال، سهم بازار بیت کوین در حال حاضر در حدود ۶۷ درصد از کل سرمایه ی بازار ارزهای دیجیتال است. ما میتوانیم از این موضوع به عنوان شاخصی برای تعیین ماندگاری طولانی مدت ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، در کارنامه خود استفاده کنیم. به پروژه هایی توجه کنید که ارزش بازار آن ها بیش از یک میلیارد دلار است.
پروژه هایی با ارزش بازار پایین، مانند چند ده میلیون دلار، به راحتی قابل دستکاری هستند. با این حال، آن ها همچنین میتوانند پتانسیل رشد داشته باشند.
سودمندی
هنگام تعیین وجود ارز های دیجیتال در چند سال آینده، باید بپرسیم که ارز دیجیتال مفید است؟ آیا این پروژه کاربری هم دارد؟
یک مثال، دومین ارز دیجیتال بزرگ تایید شده توسط ارزش بازار، اتریوم است. مقدار سودمندی اتر از عملکرد آن ناشی میشود که به توسعه دهندگان اجازه میدهد تا برنامه های غیرمتمرکز (dApps) را روی بلاک چین خود بسازند.
مثال دیگر (Binance Coin (BNB است. بایننس کوین عمدتا به عنوان توکن بزرگترین مبادلات با حجم معاملاتی استفاده میشود که آن بایننس است و برای پرداخت هزینه های بایننس و همچنین برای شرکت در عرضه اولیه صرافی ها ، توسط بایننس استفاده میشود.
حجم روزانه (دلار آمریکا) و معاملات
برای تعیین این مضوع که آیا ارز دیجیتال مورد نظر مورد استفاده قرار میگیرد یا خیر، میتوانید تعداد معاملات روزانه آن و همچنین حجم آن را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که معاملات واقعی را از معاملات بی ارزش یا تقلبی درست تشخیص داده اید.
در مورد اتریوم، از زمان نوشتن این مقاله، میانگین تعداد معاملات در روز حدود ۸۰۰ هزار است. بسیاری از آن ها توکن های ERC-20 هستند. با این حال، این موضوع ثابت میکند که این شبکه مورد استفاده قرار گرفته است.
پیشرفت مداوم
این جنبه ی حیاتی برای ارزهای دیجیتال است. اگر فنآوری پشت ارزهای دیجیتال برای هدف مناسب نباشد، احتمالاً در دراز مدت ارز دیجیتال مذکور از کار خواهد افتاد. علاوه بر تعداد زیاد هارد فورک و سافت فورک ها در طول سال ۲۰۱۹، اتریوم در حال کار بر روی انتقال سیستم به مکانیزم اثبات سهام و پیاده سازی Ethereum 2.0 است.
این پیشرفت فنآوری مثبت، احتمال اتخاذ گسترده ی اتریوم را افزایش میدهد، بنابراین، بار دیگر، به عنوان یک کاندیدای مناسب برای پرتفوی معرفی میشود.
اخبار بازار و گرایشات
گزارش اخبار ارزهای دیجیتال در مورد برخی از پروژه ها ممکن است بر عملکرد قیمت توکن، به ویژه موارد کم ارزش تر تأثیر بگذارد.
پروژه هایی وجود دارد که مطابق عادات عالی بازاریابی هستند و بسیار مورد پسند رسانه ها قرار میگیرند، در حالی که سایر پروژه ها دلخواه مطبوعات نیستند. به عنوان مثال، بودجه بازاریابی ترون احتمالاً بیشتر از مونرو (XMR) است.
به همین دلیل، مهم است که با دنبال کردن اخبار ارزهای دیجیتال مربوط به پروژه های خود، به روز باشید و همچنین گرایشات بازار را دنبال کنید. همچنین توصیه میشود برای دریافت به روزرسانی های جدید، در آپدیت های وب سایت پروژه، عضو شوید.
اینها تنها برخی از شاخص هایی است که میتوانید برای تعیین ماندگاری طولانی مدت ارز های دیجیتال استفاده کنید. با این حساب، اکنون میتوانیم به ساخت پرتفوی روی بیاوریم. به طور خاص، چند درصد از هر ارز دیجیتال را باید در کارنامه خود داشته باشیم.
ساخت پرتفوی: افزایش ریسک
قرار گرفتن در جریانات ارز دیجیتال به میزان ریسک پذیری شما بستگی دارد. تعریف ساده تر، تحمل شما در برابر ریسک پذیری، است.
به عنوان مثال با استفاده از بازارهای جهانی، اگر تحمل شما نسبت به ریسک خنثی باشد، پرتفوی های سرمایه گذاری معمول برای یک فرد تازه کار، شامل ۵۰٪ سهام و ۵۰٪ اوراق قرضه است.
اینطور مشخص شده است که سهام دارای ریسک بیشتری نسبت به اوراق قرضه است اما بازده بالاتری را ارائه میدهد و این به دلیل موازنه ی ریسک/پاداش است. برعکس، اوراق قرضه یک دارایی ایمن تر از سهام است، اما در نتیجه بازده کمتری دارند. هر دو با هم یک پرتفوی متعادل و ایده آل را ایجاد میکنند.
اگر این اقدامات را در دنیای ارزهای دیجیتال اعمال کنیم، میتوانیم بین بازارهای سنتی و بازارهای ارزهای دیجیتال موازنه ای ایجاد کنیم.
می توان تصور کرد که سرمایه گذاری در بیت کوین ریسک کمتری نسبت به سرمایه گذاری در آلت کوین ها با ارزش متوسط دارد. از این رو، میتوانیم سطح فعالیت های خود را متناسب با میزان ریسک پذیری خود تنظیم کنیم.
به عنوان مثال، یک پرتفوی بسیار خطرناک ممکن است شامل ۸۰٪ ارزهای دیجیتال با ارزش کم یا متوسط نوسانات بلندمدت و ۲۰٪ بیت کوین باشد. و بالعکس پرتفوی ها برای بلند مدت میتوانند امن تر باشند در صورتیکه ۹۰٪ در بیت کوین و ۱۰٪ در آلت کوین با ارزش بالا باشند.
برای نتیجه گیری، از خود بپرسید که جایگاهتان در مقیاس ریسک/پاداش کجاست؟
قبل از ادامه، باید اضافه کنیم که فرض اصلی ما در این مقاله این خواهد بود که بازار ارزهای دیجیتال با گذشت زمان رشد میکند. از این رو، پرتفوی ارز دیجیتال باید با بیت کوین و نه دلار اندازه گیری شود.
با افزودن نکات ذکر شده در بالا، و با در نظر داشتن روند چرخه بازار که در بازارهای دیجیتال هم اتفاق میافتد، همیشه عاقلانه است که وقتی قیمت بالا است، بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر را برای سود بیشتر خود بفروشید.
به غیر از بیت کوین، سال های گذشته متوجه شدیم که اکثر آلت کوین ها از سطح بالای خود همیشه فاصله دارند. بیشتر آلت کوین ها به مرور زمان در برابر بیت کوین ارزش خود را از دست میدهند. بعد از از بین رفتن حباب در سال ۲۰۱۷، فقط چند آلت کوین وجود داشت که به بالاترین حد خود رسیدند. دو مورد از آن ها در پرتفوی های نمونه ی ما آمده است.
سرانجام، هنگام ساخت پرتفوی، ما میخواهیم تنوع ایجاد کنیم. با این حال، ما قصد داریم کنترل ارزهای دیجیتال را در دست داشته باشیم. توصیه میشود که تعداد زیادی کوین را در نظر نگیرید و فقط روی چند کوین تمرکز کنید.
آیا این بهترین تخصیص پرتفوی های ارز دیجیتال در دراز مدت است؟
پرتفوی های ما با شما متفاوت خواهد بود، زیرا بدون شک عواملی مانند میزان ریسک پذیری ما متفاوت خواهد بود. پرتفوی ما با استفاده از طرح زیر، توسط معامله گر محبوب Crypto Cobain از نزدیک مدل سازی شده است. هنگام ساخت پرتفوی ارز دیجیتال طولانی مدت میتوانید از آن استفاده کنید.
ما در اینجا دو ساختار پرتفوی ها را پیشنهاد میدهیم و آن ها از همان ارزهای دیجیتال ساخته شده اند. آنچه متفاوت است میزان ریسک آن ها است.
پرتفوی دیجیتال پیشنهادی A: تحمل کم در برابر ریسک
- بیت کوین: ۸۰ ٪
- اتریوم: ۷ ٪
- تزوس: ۶ ٪
- مونرو/ زدکش: ۴ ٪
- بیت کوین کش: ۳ ٪
پرتفوی دیجیتال پیشنهادی B: تحمل بالا در برابر ریسک
- بیت کوین: ۵۰٪
- اتریوم: ۲۰٪
- تزوس: ۱۵٪
- مونرو/زدکش: ۱۰٪
- بیت کوین کش: ۵٪
بیت کوین
وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال میشود، به معنای صحبت در مورد بیت کوین است. بیت کوین اساس دارایی سایر کوین های جایگزین و پادشاه ارزهای دیجیتال است.
اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز، بیت کوین، توسط Satoshi Nakamoto در سال ۲۰۰۸ اختراع شد. بیت کوین برای عملکردی دقیقاً مانند ارز فیزیکی طراحی شده است که ارزش را منتقل میکند که با گذشت زمان، استقبال و محبوبیت آن در حال افزایش است.
بیت کوین دروازه ورود به دنیای ارزهای دیجیتال است. بسیاری از سرمایه گذاران خرده فروش جدید قبل از خرید هر آلت کوین، بیت کوین خریداری میکنند.
اتریوم
دومین ارز بزرگدیجیتال تایید شده توسط بازار، اتریوم، با بیت کوین متفاوت است زیرا تنها هدف آن مبادلهی ارزش نیست. بلکه، اتریوم به توسعه دهندگان اجازه میدهد تا با استفاده از قراردادهای هوشمند، dApp ها را بسازند.
ارز قابل تجارت پروژه ی اتریوم با عنوان Ether شناخته میشود که توسط ETH به ثبت رسیده است. در حباب دیجیتال سال ۲۰۱۷، از قراردادهای هوشمند اتریوم برای جمع آوری کمک های مالی به پروژه های جدید استفاده شد، که به عنوان عرضه اولیه کوین یا ICO شناخته میشد.
تزوس یکی از امیدوار کننده ترین پروژه هایی است که در سال ۲۰۱۷ و پس از رکوردشکنی ۲۳۲ میلیون دلاری در عرضه اولیه کوین، تأسیس شد. این یک شبکه بلاکچین مبتنی proof-of-stake است که توسط مدل Liquid Democracy اداره میشود.
XTZ ارز دیجیتال بومی پروژه است و در حال حاضر دهمین ارز بزرگ در جهان است. بسیاری از صرافی ها مانند Binance و Coinbase ، استیکینگ Tezos را به کاربران خود پیشنهاد میدهند و آن ها را قادر میسازد با قرار دادن مقدار مشخصی (سهام) به عنوان وثیقه، درآمد منفعل کسب کنند.
مونرو
مونرو از آنجا که اجازه تبادل ارزش را میدهد مانند بیت کوین است. با این حال، مونرو با بیت کوین از این نظر متفاوت است که مونرو برای ایجاد حریم خصوصی بیشتر برای افرادی که از بلاکچین خود استفاده میکنند، از مکانیزم پنهان کاری آدرس افراد استفاده میکند.
در دنیایی که میتوان آدرس های بیت کوین را ردیابی کرد، ناشناس ماندن احتمالاً مورد انتقاد بیشتری قرار خواهد گرفت. با ورود مقررات بیشتر به فضای ارزهای دیجیتال، تعداد فزاینده ای از افراد به سمت کوین های دارای حریم خصوصی مانند مونرو، زدکش و Dash که میتوانند فعالیت های معاملاتی خود را مخفی کنند، گرایش پیدا میکنند.
Zcash
Zcash مانند مونرو، کوینی برای حفظ حریم شخصی کاربران است که هنگام انجام معاملات در شبکه، از ناشناس بودن کاربر به خوبی محافظت کند.
Zcash این کار را با استفاده از سازه های اثبات دانش صفر خود موسوم به zk-Snarks انجام میدهد، که به کاربران امکان میدهد تغا بدون فاش کردن هویت خود تبادل اطلاعات کنند.
بیت کوین کش در آگوست ۲۰۱۷ به عنوان یک فورک بیت کوین متولد شد، که دارای ویژگی های کم و بیش مشابه بیت کوین است. شباهت آن ها در جایی است هر دو برای پرداخت هستند.
بیت کوین کش و بیت کوین (Core) برای کسب عنوان بیت کوین واقعی است میجنگند. با این حال، بیت کوین کش به هیچ وجه رقیب واقعی بیت کوین نیست. علاوه بر این، سال گذشته، فورک های دیگر برای Bitcoin Cash به نام های Bitcoin Cash ABC و Bitcoin Cash SV به وجود آمد. این یک دلیل دیگر برای این است که مشکلات موجود در Bitcoin Cash هنوز حل نشده است.
با وجود موارد بالا، ما هنوز فکر میکنیم که در هر صورت، هر پرتفوی به نگه داشتن بیت کوین کش نیاز دارد. برای یادآوری، بیت کوین کش در برابر بیت کوین با قیمت خیالی ۰٫۵ بیت کوین در هر بیت کوین کش به بالاترین سطح خود رسید.
خلاصه
سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار دلگرم کننده است، اما همچنین اطمینان از اینکه پرتفوی ارز دیجیتال شما ایمن است نیز مهم است. داستان های زیادی درباره سرقت وجوه دیجیتال به دلیل عدم امنیت وجود دارد.
برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، خیلی دیر نیست. این یک رده دارایی جدید است که در حال حاضر بازدهی بهتری نسبت به بازارهای سنتی دارد.
با این حال، داشتن یک استراتژی بسیار مهم است. نداشتن برنامه سرمایه گذاری آماده میتواند خسارات سنگینی را به دنبال داشته باشد. یک رویکرد سرمایه گذاری بلند مدت فقط یک استراتژی است که میتوانید انتخاب کنید. حتی میتوانید رویکرد سرمایه گذاری بلند مدت را متناسب با سبک تجارت خود تغییر دهید. مهمترین چیز این است که برای سناریویی برنامه ریزی کنید که ممکن است اتفاق بیفتد.
بازار سرمایه نیازمند جسارت مدیران برای حذف درصد نوسان/ بورس محل سرمایهگذاری بلندمدت است؛ سرمایهگذاران را سفتهباز نکنید
در روزهایی که شاهد هجوم نقدینگی به بازار سرمایه و همچنین حمایتهای بیدریغ دولت از رشد بازار سرمایه هستیم، افراد عادی برای ورود به بورس و خرید سهام بدون تحلیل اقدام میکنند که این موضوع نگرانی بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه را درپی داشته است.
سعید ذوالفقاری، کارشناس و تحلیلگر ارشد بازار سهام، در گفتوگو با خبرنگار بااقتصاد، معتقد است: «بازار سرمایه به جایی رسیده است که متاسفانه حالت تحلیل ندارد و با توجه به جریان نقدینگی، حرکت میکند. حجم معاملات خوب است و جای نگرانی ندارد اما با بازاری روبرو هستیم که بدون هیچ تحلیلی مبنی بر دلایل خرید و فروش، حرکت میکند.» وی میگوید: «ناظر بازار نمیتواند تعیین کند مردم کدام سهم را بخرند یا نخرند و تنها اطلاعرسانی شرکتها را انجام میدهد اما بازار سرمایه نیازمند جسارت مدیران است تا با حذف درصد نوسان، بورس را تحلیلمحور کند.» این گفتوگوی مفصل را میخوانید.
-لطفا تحلیل و ارزیابیتان را از وضعیت اینروزهای بازار که با ورود حجم بزرگی از نقدینگی مواجه است، بیان کنید.
بازار سرمایه به جایی رسیده است که متاسفانه حالت تحلیل ندارد و با توجه به جریان نقدینگی، حرکت میکند. حجم معاملات خوب است و جای نگرانی ندارد اما با بازاری روبرو هستیم که بدون هیچ تحلیلی مبنی بر دلایل خرید و فروش، حرکت میکند. جوی هم در کشور با کمک رسانهها و حمایت مسئولان دولتی که همگی تاکید بر خرید سهم از سوی مردم دارند بدون اینکه تفاوتی میان سهام شرکتهای بزرگ و با ارزش مانند فولاد مبارکه و شرکتهای کوچکی که مثلا 5 برابر ارزش ذاتیشان معامله میشود، بگذارند، ایجاد شده است! مردم هم در چنین بازاری بدون توجه به ارزش سهام، اقدام به خرید میکنند و این موضوع بازار را بدون تحلیل کرده است. هرچند که روند اصلاحی اخیر، مثبت بوده و سرمایهگذاران تازهواردی که حتی نمیدانند صف فروش چیست و فقط سهام میخرند را با روند اصلاحی بازار هم آشنا کرده است.
-از گفتههای جنابعالی میتوان استنباط کرد که بازار سرمایه با حباب مواجه است؟
برخی نمادهایی که روی تابلو بر زمین مانده بود الان چند برابر ارزش ذاتی شرکت معامله میشوند که یا باید جلو معاملاتشان را گرفت یا از تابلو خارجشان کرد. در حال حاضر بازار از حالت تحلیلمحور به سفتهبازی صرف تبدیل شده است و بهمحض اینکه یک سهم عرضه میشود همه به دست هم نگاه میکنند که بخرند یا بفروشند؟ به نظر من بازار با احتمال ریزش سهمهایی که بالاتر از ارزش ذاتی، جایگزینی و ارزش NAV معامله میشوند، روبروست. مردم هنوز سهمهای ارزنده را عرضه نمیکنند. بنابراین با دو دسته سهام ارزنده و غیر ارزنده، مواجهیم که راهشان از هم جدا میشود و سرمایهگذاران حقیقی باید فکر کنند که اگر قرار است در بورس نوسانات بلندمدت ماندگار شوند نمیتوانند با معامله شرکتهایی با NAV پایین، سودی کسب کنند.
توصیه شما در چنین بازاری برای سرمایهگذاران تازهوارد چیست؟
سرمایهگذاران حقیقی باید از این فرصت استفاده کنند و با فروش سهمهای ضعیفتر، سهمهای ارزنده شرکتهای بنیادی و سودده یا صندوقها را بخرند. میتوان گفت که حدود 50 درصد تازهواردهای بورس حتی نمیدانند سهم چیست و این بسیار خطرناک است. وضعیت جالبی را شاهد نیستیم و شرکتهای حقوقی و صندوقها باید کمک کنند و جهت بدهند و برای سرمایهگذاران حقیقی فرصت خرید خوب و همچنین فروش سهمهای کم بازده را ایجاد کنند. مردم اکنون به بازار سرمایه اعتماد کردهاند اما متاسفانه کسی نیست که این جریان را هدایت کند و به سمت سهمهای ارزنده بکشاند. مشاهده میکنیم که سهامداران عمده برخی از شرکتها 40 تا 50 درصد سهامشان را فروخته و به خرید اوراق روی آوردهاند. وقتی تیم تخصصی شرکتی نیمی از سهامش را میفروشد، میداند که این سهم بدون دلیل رشد کرده است و این زنگ خطری برای سرمایهگذاران حقیقی است که سرمایهشان را به خطر نیندازند و به این موارد هم توجه کنند.
-رشد شتابان بازار سرمایه تا چه زمانی قابل پیشبینی است؟
تا زمانی که سهمها ارزندگی داشته باشند، فشار پول بر بازار سرمایه وجود دارد و روزی که این فشار کم شود، صفهای طولانی فروش تشکیل خواهد شد و همه سهمها با هم پایین میآیند. بنابراین در چنین بازاری حتی نمیتوان روی فشار نقدینگی هم زیاد حساب کرد باز کرد. برخی سهمهای بزرگ و شاخصساز همچنان ارزنده هستند و ممکن است در زوهایی که بازار 20 درصد اصلاح دارد هم برای خریداران همچنان جذاب باشد و این سهمها شاخصساز هستند. خریداران باید تک بهتک سهمها را تحلیل و NAV شرکتهای بزرگ را محاسبه کنند که همچنان ارزنده هستند. در مقابل سهمهایی هم با NAV پایین هستند که با قیمت روز آنها (گران شدهاند) میتوان چند کارخانه به اندازه خودشان را ساخت. این سهمها محکوم به اصلاح و ریزش هستند و باید منتظر ماند که چه زمانی این اتفاق میافتد. در حال حاضر نقدینگی هم تا حدودی با سفتهبازی همراه است اما این روند ادامهدار نیست و بازار به جایی میرسد که ارزش خرید سهمها را هم مد نظر قرار میدهد. الان P/E بازار 20 و بهره بانکی 10 درصد است! یعنی سالانه 2.5 برابر سودآوری بههمراه دارد. البته این مختص همه سهمها نیست.
-راهکار جنابعالی بهعنوان یکی از فعالان بازار سرمایه، برای هدایت سرمایهگذاران در جهت سهمهای ارزنده چیست؟
مردم را باید با بازار سرمایه آشنا و پول را به سمت این بازار هدایت کرد. هیچ اقتصاددان و کارشناس اقتصادی با ورود نقدینگی و پول به بازار سهام مخالف نیست اما بازار سرمایه باید با ورود نقدینگی و حمایت شرکتهای سودآوری همراه باشد. حالا که فرصت خوبی فراهم شده، دولت باید شرکتهای ارزنده دیگری مانند شستا و یا شرکتهایی که طرحهای توسعهای دارند را وارد بازار و نقدینگیها را با سهام ارزنده جذب کند. همچنین مردم را باید با سهمهای ارزنده آشنا کنند و دولت باید نقش روشنگری ایفا کند و بجای واگذاری ETF ها، همین سهمها را نقدی و مستقیم به مردم بفروشد. روش دولت برای عرضه شرکتها در بازار سرمایه درست است اما باید دید که این مدل عرضه ETF ها به صلاح بازار و سرمایهگذاران است؟ به نظر من، سهمهای بزرگ دولت در صندوقهای ETF ارزنده هستند اما روش عرضه درست نیست.
-سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر بازار سرمایه در این راستا چه مسئولیتی دارد و چگونه میتواند در هدایت سرمایهگذاران به سمت سهمهای ارزنده ایفای نقش کند؟
سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر بازار نمیتواند تعیین کند کدام سهم را بخرند یا نخرند و تنها اطلاعرسانی شرکتها را انجام میدهد. بورس نمیتواند جلو سهام غیر ارزنده را بگیرد و ببندد. این بازار تنها با جسارت، تحلیلمحور میشود که در 20 سال اخیر کسی این جسارت را نداشته است و باید بجای محدود کردن درصد نوسان، آن را حذف کرد. بورسی با عظمت داوجونز در یک روز 11 درصد ریزش میکند و فردای همان روز 10 درصد صعودی میشود و اتفاقی نمیافتد چون سرمایهگذاران یاد گرفتهاند که از روی تحلیل خرید کنند. اما بازار پایه را ببینید که چگونه از توافقی رسیدیم به بازار الف، ب، ج، زرد، نارنجی و قرمز! این تقسیمبندی چه تاثیری بجز سفتهبازی داشته است؟ اگر بازار توافقی که از ابتدای راهاندازی بازار پایه ایجاد شده بود و با هر میزان افت و رشد تلاطمی هم نداشت، برقرار بود، مردم عادی از سرمایهگذاری در آن دوری میکردند. اما الان دستکاری قیمت در این بازار که با صف بالا میرود، مشاهده میشود. اگر بازار درصد نوسان نداشته باشد میتوان فهمید که کدام سهم رشد کرده، چه کسی سهم را خریده و آیا دستکاری شده است؟ ناظر هم دستش برای نظارت بر بازار باز است. بنابراین نهاد ناظر باید روند معاملات را تسهیل کند. بههر روی؛ درخواست ما از سازمان بورس این است، در سهمهایی که دستکاری در آنها محرز است بررسی شود که مثلا قیمت سهمی از 700 تومان چگونه به 9000 رسیده و چه تغییری در سودش کرده است. به نظر من، وقفههای 20 درصدی کارساز نیست و باید در کنفرانسها، صحت و سقم اطلاعات ارایه شده را بررسی کنند. متاسفانه این طرح در سازمان بورس مسکوت مانده است. سازمان کارهای خوبی مانند آموزش و برخورد با برخی کانالهای غیر رسمی را در دست انجام دارد اما هجوم نقدینگی به گونهای است که اگر مدیریت نشود در برهه حساسی هستیم و امکان خروج سرمایه وجود دارد. این بازار برخلاف سایر بازارها سود و زیان سنگینی دارد و باید با آرامش و تحلیل سهمها را ارزش سنجی کنند سپس برای خرید و فروش تصمیم بگیرند. سهم ارزنده در بازار وجود دارد و سرمایهگذاری در آنها بیشتر از بانکها سود میدهد. سرمایهگذاران باید مدل سرمایهگذاریشان را انتخاب کنند و توجه داشته باشند که بازار سرمایه محل سرمایهگذاری بلندمدت است. آنها باید سرمایهگذاری کنند نه سفتهبازی!
رکورد جدید هش ریت شبکه بیت کوین
هش ریت بیت کوین در روز گذشته با رسیدن به ۱۳۰ میلیون تراهش در ثانیه رکورد جدیدی را ثبت کرد.
این رکورد پس از یک دوره رشد مداوم که از اوایل سال ۲۰۱۹ شروع شده بود، رخ داده است. البته این رشد مداوم در دو ماه نوامبر و دسامبر ۲۰۱۹ متوقف شده بود. این عدد تا ماه می سال گذشته از ۵۰ میلیون تراهش در ثانیه فراتر نرفته بود. در آگوست سال ۲۰۱۸ برای اولین بار به ۲۰ میلیون تراهش در ثانیه رسید و در پایان ماه اکتبر به ۱۱۰ میلیون تراهش در ثانیه هم رسید.
از ژانویه ۲۰۱۲ این رشد یکبار دیگر شروع شد و ابتدا به ۱۲۰ و دیروز برای اولین بار به ۱۳۰ میلیون تراهش در ثانیه رسید. این رشد زمانی عجیب تر به نظر می رسد که می دانیم در ماه می پاداش استخراج هر بلاک از ۱۲.۵ بیت کوین به ۶.۲۵ واحد بیت کوین کاهش خواهد یافت. حال با توجه به این نکته یعنی هاوینگ و کاهش قیمت، افزایش هش ریت بیت کوین بسیار شگفت انگیز است.
ظاهراً نوسانات قیمتی کوتاه مدت تاثیر خاصی بر روی هش ریت ندارد و شاید به این خاطر است که ماینرها چندان علاقه ای به آن ندارند و بیشتر بر روی نوسانات بلندمدت متمرکز هستند. افزایش هش ریت در ماههای منتهی به هاوینگ میتواند نشانگر این باشد که ماینرها منتظر افزایش قیمت بیت کوین در ماههای پس از هاوینگ هستند، در غیر این صورت با علم بر اینکه پاداش به نصف می رسد، بر روی تجهیزات جدید ماینینگ سرمایه گذاری نمی کردند.
دیدگاه شما