الگو برداری
الگوبرداری
چکیده: الگوبرداری (BENCHMARKING) روشی سیستمـــاتیک است که سازمانها به وسیله آن می توانند فعالیتهای خود را براساس بهترین صنعت یا سازمان اندازه گیری و اصلاح کنند. این روش با فراهم سازی چارچوبی برای سازمانها که به وسیله آن فعالیتهای بهترین سازمان مشخص گردیده است و تشخیص وجوه تمایز سازمان موجود با بهترین سازمان نشان می دهد که چگونه می توان شکافهای موجود را پر کرد. الگوبرداری به واقع ابزاری برای بهبود مستمر است و می تواند توسط انواع سازمانهـــای تولیدی و خدماتی به کار گرفته شود. این روش را با نامهای الگوگیری و الگوبرداری نیز می شناسند.
مقدمه
در عرصه تولید یا خدمات امکان دارد سازمانی عملکرد بهتری نسبت به سازمانهای دیگر داشته باشد. همچنین ممکن است هریک از بخشها مانند بخش جمع آوری مواد وتامین مواد اولیه بخش تولید بخش فروش بخش توزیع بخش سرویس دهی به مشتریان یا دیگر بخشهای یک سازمان ارائه بهتری از کار خود نسبت به دیگران داشته باشند. برای تنظیم هرچه موثرتر عملکرد برمبنای اهداف موردنظر مدیران باید بدانند که کدام سازمان یا کدام بخش موثرترین و بهترین روش را به کار می گیرد تا موفق تر باشد. پس از آن مدیران باید تمامی تلاش خود را جهت هماهنگ کردن بخشهای مختلف سازمان براساس آن الگوی بهتر و نمونه (BEST IN CLASS) به کار برند. چنین تکنیکـــی را الگوگیری یا الگوبرداری می نامند.
ارزیــــابی مقایسه ای فرایند مستمر اندازه گیری و مقایسه فرایندهای کاری در برابر فرایندهای قابل مقایسه در سازمانهای پیشرو با هدف کسب اطلاعاتی است که سازمان موردنظر را کمک خواهدکرد تا بهبودها را شناسایی و اجرا کنند. الگوبرداری یک فرایند سیستماتیک و پیوسته از ارزیابی محصولات خدمات و روشهاست که در مقایسه با رقبای اصلی و یا شرکتهایی که به عنوان پیشگام مطرح هستند انجام می پذیرد و درواقع ابزاری موثر در دست مدیران جهت بهبـــود فرایندهای کاری است. الگوبرداری که با نام «الگوبرداری از بهترینها» نیز معروف است. با شناخت سازمان یا سازمانهایی به عنوان بهترین تکنیک هایی را معرفی می کند که می توان با آن شکاف موجود بین یک سازمان تا سازمان پیشرو را پر کرد یا به حداقل رساند
مدل های مختلف الگوبرداری
مدل های مختلفی را می توان برای الگوبرداری درنظر گرفت. دو مدل متمایزتر الگوبرداری الگوبرداری برمبنای مقایسه «چه چیزهایی» و الگوبرداری برمبنای مقایسه «چه کسانی» هستند. حال به توضیح هریک از موارد ذکر شده می پردازیم
الف – الگوبرداری برمبنای اینکه چه چیزهایی باهم مقایسه شوند: این مدل با عنوان «چه چیزهایی با هم مقایسه شوند» شامل انواع ذیل است:
مقایسه براساس عملکرد: در این نوع از الگوبرداری سازمانها و صنایع معیارهای عملکرد را با هم مقایسه می کنند. به عنوان مثال یک سازمان در زمینه معیارهای مالی معیارهای عملیاتی و… خود را با سازمان پیشرو مقایسه می کند
مقایسه براساس فرایندهای کاری: در این مدل روشها و فرایندهای کاری سازمانها با هم مقایسه می شوند. به عنوان مثال یک سازمان فرایندهای لازم برای تولید یک محصول خاص را با فرایندهای سازمان پیشرو مقایسه می کند.
مقایسه راهبردی: در این مدل استراتژی سازمانها با هم مقایسه می شوند. به تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ عنوان مثال استراتژی فروش سازمانها استراتژی خرید سازمانها استراتژی تولید و… با یکدیگر مقایسه شده و بهترین سازمان ازنظر اتخاذ استراتژی مربوطه موردمقایسه قرار می گیرد.
ب – الگوبرداری برمبنای اینکه چه کسانی با هم مقایسه شوند: این مدل با عنوان «چه کسانی با هم مقایسه شوند» شامل موارد ذیل است:
الگوبرداری داخلی: کاربرد این مدل از الگوبرداری معمولاً در شرکتها وسازمانهای بزرگ است. از آنجا که یک سازمان بزرگ از زیرمجموعه های زیادی تشکیل شده است در این حالت یک بخش یا یک صنعت با بخش یا صنعت دیگر از زیرمجموعه اصلی یا مادر مقایسه می شود و به واقع مقایسه داخلی بین بخشهـــای مختلف یک سازمان بزرگ انجام می پذیرد. به عنوان مثال می توان به شعبه های مختلف آی.بی.ام در کشورهـــای مختلف شعبه های مک دونالد و… اشاره کرد.
الگوبرداری رقابتی: در این حالت محصولات مشابـــه از دو شرکت رقیب موردمقایسه قرار می گیرند. الگوبرداری رقابتی به واقع تعمیم تجزیه وتحلیل رقیب و بخشی از فعالیتهای تجزیه و تحلیل رقیب به شمار می رود. در این حالت به جای تمرکز روی عملکرد متوسط صنعت خود روی بهترین رقیب تمرکز کرده واو به عنوان بهترین الگو درنظر گرفته می شود.
الگوبرداری کارکردی: در این حالت بحث روی مقایسه کارکردهای مختلف است. به عنوان مثال فعالیت توزیع یک شرکت با فعالیت توزیع شرکت دیگر مقایسه می شود. در این حالت الزامی وجود ندارد که تولیدات دو شرکت حتماً یکسان باشد.
الگوبرداری ژنریک: در این حالت حدومرزی برای الگوبرداری وجود ندارد.الگوبرداری ژنریک یک حالت ساختگی و تصنعی است. در اینجا با ساخت یک مدل فرضی بهترین الگوبرداری صورت می گیرد و تمرکز بر روی فرایندهای کاری ممتاز و عالی است. این نوع الگوگیری بسیار موثر ولی درعین حال مشکل است.
ارتباط بین مدل های مختلف
الگوبرداری می تواند براساس اینکه چه چیزهایی یا چه کسانی با هم مقایسه شوند صورت پذیرد. جهت مورداول به الگوبرداری براساس عملکرد الگوبرداری براساس فرایندهای کاری والگوبرداری استراتژیک اشاره شد. جهت مورد دوم نیز به الگوبرداری داخلی الگوبرداری رقابتی الگوبرداری کارکردی و الگوبرداری ژنریک اشاره کردیم. حال به ترکیب مدل ها و ارتباط بیـــــن آنها می پردازیم. جدول ۱ نمایانگر ارتباطات بین مدل های مختلف الگوبرداری است.
به عنوان مثال با توجه به جدول شماره یک درمی یابیم که ترکیب الگوبرداری رقابتی با استراتژیک بیشترین نتیجه را حاصل خواهد داد. و یا بالعکس اگر بخواهیم الگوبرداری داخلی به همراه الگوبرداری استراتژیک صورت پذیرد عملکرد ضعیفی خواهیم داشت و نتیجه مطلوب نخواهدبود. بنابراین با انتخاب مدل های مناسب الگوبرداری می توان بهترین نتیجه را به دست آورد.
مراحل اصلی در الگوبرداری
هنگـــام به کارگیری الگوبرداری می بایست مراحلی به صورت پیاپی و پیوسته انجام پذیرد. اولین گام برنامه ریزی است. براساس تجارب برنامه ریزی مهمترین فاز فرایند الگوگیری است(۲). در این مرحله انتخاب بخش مــوردنظر جهت الگوبرداری انجام می گیرد. طبعاً این انتخاب براساس استراتژی سازمان و مشکلات موجود است. پس از آن می بایست تیم الگوگیری تشکیل شود. افراد این تیم براساس نوع پروژه موردنظر انتخاب می شـــوند و قطعاً این تیم می بایست با مدیریت ارشد ارتباط داشته باشد. این ارتباط می تواند ازطریق یکی از مدیران که عضو تیم موردنظر است نیز انجام پذیرد. شناخت کامل و مستندسازی کاری که باید الگوگیری شود همچنین تشخیص مشکلات و گلوگاهها در این مرحله صورت می پذیرد. تعیین معیارهای ارزیابی و شاخصهای مقایسه نیز جزء این مرحله است.
دومین گام جستجو است. شناسایی شرکتها و سازمانهای پیشرو جستجو برای بهترین فرایند و جستجو برای پیداکردن سازمانهایی که عملکرد بهتری دارند در این مرحله صورت می پذیرد. پس از پیداکردن سازمانهای موردنظر از بین آنها بهترین انتخاب شده و برقرارکردن ارتباطات اولیه با آن سازمان شروع می شود.
سومین گام مشاهده است. در این مرحله هدف اصلی شناخت حاصل کردن و مطالعه فرایندهای سازمان پیشرو است که قطعاً نیاز به جمع آوری اطلاعات دارد. اطلاعات موردنظر می توانند در سه سطح جمع آوری شوند: شناسایی سطح عملکرد سازمان پیشرو شناخت روش کار و شناخت عوامل ایجادکننده و محرک جهت عملکرد بهتر. دراین فاز با شناسایی نیازهای اطلاعاتی اطلاعات موردنظر جمع آوری شده و توسط ابزارهای مختلف به صورت خلاصه شده و جامع درخواهند آمد.
چهارمین گام تجزیه وتحلیل اطلاعات است. هدف اصلی در این فاز تعیین تفاوت و شکاف بین سطح عملکرد موجود و عملکرد مطلوب است. در این مرحله می بایستی علل ریشه ای این اختلاف شناسایی شده و عوامل آن موردبررسی دقیق قرار گیرند. برای این کار می بایست اطلاعات را به درستی دسته بندی کرد. بیشترین تاکید روی اطلاعات مفید است. پس از آن با پردازش اطلاعات فواصل موجود شناسایی شده و علل اصلی شکافهای موجود تشخیص داده می شود.
پنجمین گام تطبیق یا پذیرفتن است. بدان معنا که سیاستی که براساس آن عمل الگوبرداری انجام شده است می بایستی موردپذیرش قرارگیرد. هدف اصلی از این کار ایجاد تحول و بهبود است. بنابراین اطلاعات به دست آمده و روشهای اجرایی جهت تحقق اهداف می بایست موردتوافق و پذیرش کل سازمان باشد. برای این امر می بایست نظر دیگران جلب شده و آنها متقاعد شوند. پس از آن می بایست طرح اجرایی را تهیه و سپس آن تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ را پیاده سازی کرد. قطعاً می بایست بر میزان پیشرفت نظارت دقیق داشت تا اهداف موردنظر محقق شوند. روند فوق به چرخه الگوبرداری نیز معروف است.
معرفی مدل ها
سازمــــانهایی که به الگوبرداری می پردازند فرایندهای کاری خود را طوری تغییر و تطبیق می دهند که با احتیاجها و فرهنگ سازمانی خود همراستا باشد. اگر چه ممکن است تعداد یا عنوان مرحله های الگوگیری از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت باشد ولی اصول آنها یکی است. دراینجا به معرفی روشهای الگوبرداری دو سازمان بزرگ می پردازیم
الف – الگوبرداری در شرکت AT&T :
ذینفعان سازمان را شناسایی کرده و بدانید که چه کسانی از اطلاعات به منظور بهبود فرایندها استفاده می کنند.
افراد سازمان را به سمت رقابتی تر شدن سوق دهید.
محیط را موردمطالعه قرار دهید. مطمئن شوید که افراد ســازمان از
دستاوردهای الگوبرداری استقبال کرده و آنها را مورداستفاده قرار می دهند. موارد اضطراری را تشخیص دهید. اضطراب تشویش یا عدم اشتیاق موفقیت را به دنبال نخواهد داشت.
باتوجه به وضعیت سازمان مدل مناسبی از الگوبرداری را انتخاب کنید.
تیم موردنظر را انتخاب و آماده سازید.
فرایندهای الگوگیری را در فرایندهای طراحی کسب و کار لحاظ کرده و پوشش دهید.
طرح الگوبرداری را توسعه دهید.
اطلاعات به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنید.
فعالیتهای توصیه شده را یکپارچه سازید.
نهایت کوشش خود را در پیاده سازی به کار ببرید.
بهبود مستمر را در دستور کار خود قرار دهید.
ب – الگوبرداری در شرکت زیراکس:
۱ – تشخیص دهید که چه چیزی می بایست تحت الگوبرداری قرار گیرد؛
۲ – سازمانهای قابل مقایسه ای را شناسایی کنید؛
۳ – روش جمع آوری اطلاعات خود را انتخاب کنید و براساس آن اطلاعات لازم را به دست آورید؛
۴ – شکاف عملکردی موجود را شناسایی کنید؛
۵ – سطوح عملکرد موردنظر در آینده را درنظر داشته باشید؛
۶ – یافته های الگوبرداری را موردپذیرش قرار دهید؛
۷ – اهداف بلندمدت را جهت دهی کنید؛
۸ – طرحها و فعالیتهای خود را توسعه دهید؛
۹ – فعالیتهای موردنظر را به کار گرفته و پیشرفتها را نشان دهید؛
۱۰ – الگوهای خود را مرتباً موردارزیابی قرار دهید.
موانع و چالشهای موجود
یکی از موانع بر سر راه الگوبرداری امتناع از دادن اطلاعات به رقباست. معمولاً سازمانهای پیشرو از دراختیار گذاشتن اطلاعات خود ممانعت به عمل می آورند. خودبینی و غرور نیز می تواند در پیشبرد اهداف و به کارگیری الگوبرداری جلوگیری کند. نداشتن صبر وحوصله در مراحل مختلف و مخصوصاً مراحل اولیه الگوگیری می تواند از آفتهای آن به شمار آید. باید توجه داشت که الگوبرداری فقط شامل بحثهای کیفی نیست. الگوگیری شامل تجزیه وتحلیل کیفی و کمی است(۳). معمولاً کمک گرفتن از مشاوران خوب است ولی نباید بر مشاوران زیاد تاکید کرد. استفاده از کارشناسان داخلی می تواند بسیار ثمربخش تر باشد. توجه داشته باشید که اگر سازمان ذیربط در فرایند جمع آوری اطلاعات و داده ها دخیل نباشد الگوبرداری نمی تواند برای آن سازمان بهبودی حاصل کند. افراد درون سازمان حتماً باید در این امر شرکت کنند. ذکر این نکته لازم است که الگوبرداری فقط مقایسه اعداد و ارقام نیست همچنیــن یک فعالیت کوتاه و یک مرحله ای نیست که یک شبه برای شما ارمغان بهبودی بیاورد. برای تحقق اهداف نهایی الگوبرداری باید مراحل آن را با دقت و صبر و حوصله به انجام رسانید
جمع بندی
ارزیابـــی مقایسه ای یکی از موثرترین شیوه ها درجهت بهبود سازمان است. امروزه مدیریت هر سازمان می تواند با الگوبرداری از سازمانهای موفق روشهای برتر را برای بهبود مستمر کارایی در سازمان خود پیدا کرده و آنها را پیاده سازی کند. الگوبرداری نه تنها می تواند یک تکنیک تشخیص مشکل باشد بلکه می تواند در روابط طراحی فرایندها نیز کمک شایانی به طراحان کند. الگوگیری به واقع پاسخی برای تنظیم این سوال است که هنگامی که احتیاج به بهبود تشخیص داده می شود استانداردهای عملکرد باید در چه سطحی تنظیم شوند. تشخیص سطوح عملکرد سازمانهای موفق و فهمیدن چگونگی انجام آن تشخیص اینکه دیگران چگونه می توانند برای تغییر در سازمان ایجاد انگیزه کنند و اشتباهات خود را به حداقل برسانند و تشخیص شکافهای موجود بین عملکرد سازمانهای موفق با دیگر سازمانها و کم کردن فاصله بین آنها همگی می تــوانند از نتایج الگوبرداری به شمار آیند.
برنامه ریزی منابع انسانی (همراه با قالبها و ابزارهای مورد نیاز)
شکی وجود ندارد که در واقع کارکنان یک سازمان، یعنی گروه خوبی از کارکنان ماهر که وظایفشان را بهدرستی انجام میدهند، کلید استمرار عملکرد خوب آن سازمان هستند. دستیابی به این کارکنان فقط از طریق برنامه ریزی مناسب برای منابع انسانی ممکن است. ما در این مطلب تمام مراحل برنامه ریزی نیروی انسانی را تشریح خواهیم کرد و به دلایل اهمیت برنامه ریزی منابع انسانی میپردازیم؛ همچنین شما میتوانید با استفاده از قالبهای ارائهشده در این مطلب، فرایند برنامه ریزی خود را تسهیل کنید.
ATS ابزاری حرفهای برای تسهیل فرایند جذب و استخدام
برای آشنایی با ATS کاربوم روی دکمه زیر کلیک کنید:
ورود به صفحه ATS کاربوم
برنامه ریزی منابع انسانی چیست؟
برنامه ریزی منابع انسانی فرایندی است که طی آن، سازمانها منابع انسانی موجود را ارزیابی، نیازمندیها یا ضروریات آتی را پیشبینی، شکافها را شناسایی و برای رفع آن شکافها نقشهای را طراحی میکنند.
در واقع، برنامهریزی منابع انسانی، که به آن برنامهریزی نیروی کار (Workforce Planning) و برنامهریزی نیروی انسانی (Manpower Planning) نیز گفته میشود، به شما کمک میکند که مطمئن شوید تعداد مناسبی از کارکنان با مهارتهای مرتبط در انواع مناسبی از عناوین شغلی و در زمان مناسبی مشغول به کار هستند. در ادامه مطلب به بررسی دلایل اهمیت برنامه ریزی منابع انسانی میپردازیم.
اهمیت برنامه ریزی منابع انسانی
برنامهریزی منابع انسانی برای اطمینان از اینکه مهارتهای ضروری در راستای دستیابی سازمان به اهداف استراتژیکش تأمین میشوند، نقش مهمی را ایفا میکند؛ بهعلاوه، برنامهریزی منابع انسانی به دلایل مهمتری برای سازمانها حیاتی است که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
دلایل اهمیت برنامه ریزی منابع انسانی به شرح زیر است:
- کمک میکند که مطمئن شویم نیروی انسانی موجود به شکل بهینه بهکار گرفته میشود؛
- کمک میکند که مطمئن شویم به صورت دورهای افراد مناسبی برای رفع تقاضای نیروی کار استخدام شدهاند. بدین طریق، از روند دستیابی سازمان به اهداف و خواستههای استراتژیکش حمایت میکند؛
- اطلاعات موردنیاز را برای انجام سایر عملکردهای مرتبط با بخش منابع انسانی، مانند استخدام، گزینش، ترفیع، آموزش و سیاستگذاری منابع انسانی، فراهم میکند؛
- به سازگاری سازمان با تغییرات محیطیای که از رقابت، تکنولوژی یا سیاستهای دولتی شکل میگیرند و باعث میشوند که سازمان به کارکنان یا مهارتهای جدید نیاز پیدا کند، کمک میکند؛
- به پیشبینی حجم کار لازم برای پیادهسازی موفق برنامههای توسعه و متنوع سازی (Diversification) کمک میکند؛
- به پیشبینی کمبود یا مازاد نیروی انسانی و انجام اقدامات لازم برای مدیریت شرایط نیز کمک میکند؛
- به تدوین برنامهی شغلی برای هریک از کارکنان و تعیین میزان آموزش و پیشرفت لازم برای آنها کمک میکند.
مراحل برنامه ریزی نیروی انسانی
در فرایند برنامه ریزی نیروی انسانی ۴ مرحلهی کلی وجود دارد.
۱. شناسایی موجودی کنونی منابع انسانی
فرایند برنامه ریزی منابع انسانی با تحلیل خزانهی نیروی کار (Labor Pool: منبعی از کارکنان آموزشدیده و ماهر که بیشترین اهمیت را برای استخدام دارند) فعلی آغاز میشود. با توجه به تعداد، مهارتها، تجارب، صلاحیتها، جایگاهها، سطوح عملکرد، سن، مزایا، سطوح درآمد، زبانهای مورداستفاده و مشاغل پیشین کارکنان، نقاط ضعف و قوت سازمان را شناسایی کنید.
برای اجرای این مرحله از مراحل برنامه ریزی نیروی انسانی چندین راه وجود دارد که عبارتاند از:
- به بررسیهای عملکردهای پیشین مراجعه کنید؛
- دادهها را از سیستم اطلاعاتی بخش منابع انسانی جمعآوری کنید؛
- با رؤسای بخشهای مختلف گفتوگو کنید تا دربارهی کارکنان زیردستشان اطلاعات کسب کنید؛
- با استفاده از پرسشنامه از کارکنان سؤال کنید؛
- از کارکنان بخواهید که با استفاده از ماتریس SWOT خودارزیابی انجام دهند.
پس از گردآوری اطلاعات فراوان دربارهی کارکنان فعلی، آنها را به گزارشی از فهرست مهارتها انتقال دهید. در ادامه نمونهای از قالب بصری برای فهرست کردن مهارتها را خواهید.
۲. پیشبینی میزان تقاضای آتی بخش منابع انسانی
در این مرحله، ضروری است که ابتدا از اهداف آتی شرکت بهخوبی آگاه باشید، زیرا این اهداف به طرز چشمگیری بر میزان تقاضای بخش منابع انسانی در آینده تأثیر میگذارند.
پیش از تعیین نیازهای آتی لازم است عواملی را نیز مانند نرخ ریزش کارکنان (Employee Turnover Rates)، ترندهای صنعت یا بازاریابی، پیشرفتهایی در تکنولوژی که به خودکار شدن فرایندها منجر شوند، بازنشستگی، ترفیع و اخراج، در نظر بگیرید.
۳. تحلیل شکاف میان میزان تقاضا و موجودی نیروی کار
اکنون که مشخص کردهاید که کدام مهارتها در لیست شما وجود دارند و به کدام مهارتها در آینده نیاز خواهید داشت، میتوانید شکافهای موجود را بهوضوح ببینید.
- آیا کارکنان فعلی سازمان میتوانند به برآورده کردن الزامات آتی کمک کنند؟
- آیا نیاز خواهد بود که به منظور دستیابی به اهداف سازمان، برای کارکنان فعلی برنامههایی آموزشی تدارک ببینید؟
اگر این کار کافی نباشد، لازم خواهد بود که کارکنانی جدیدی را با مجموعهای از مهارتهای مرتبط استخدام کنید تا نیاز به نیروی انسانی در آینده برطرف شود. در برنامهریزی منابع انسانی، بسیار مهم است که توازن میان عرضه و تقاضا حفظ شود.
۴. تدوین و اجرای برنامه برای رفع شکافها
سپس نوبت به تدوین برنامهی عملیاتی میرسد. اگر با کمبود نیرو مواجه باشید، میتوانید در جهت استخدام کارکنان جدید، آموزش کارکنان موجود، برونسپاری یا انتقالات بین ادارهای تلاش کنید، اما اگر نیروی مازاد داشتهباشید، باید به تعدیل نیرو، طرحهای بازنشستگی داوطلبانه یا انتقالات بیندیشید.
پس از اتمام طراحی، برنامه باید با استراتژی کلی سازمان همسو شود. نظارت بر برنامه و سنجش میزان تأثیرگذاری آن در طول زمان نیز بسیار اهمیت دارد.
ابزارهای برنامه ریزی منابع انسانی
شما در طی مراحل گوناگون فرایند برنامه ریزی نیروی انسانی میتوانید از ابزارهای مختلفی استفاده کنید. این ابزارها میتوانند در تحلیل ظرفیت کارکنان فعلی و تعیین نیازهای آتی به شما کمک کنند.
۱. تحلیل سوات (SWOT)
کلمهی SWOT از کنار هم قرار گرفتن اولین حروف انگلیسی کلمات نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) به دست آمدهاست. این تحلیل میتواند ابزاری برای خودارزیابی کارکنان یا ابزاری استراتژیک برای ارزیابی وضعیت فعلی سازمان باشد.
- نقاط قوت و ضعف: عواملی درونی هستند. برای مثال، نقطهی قوت سازمان شما میتواند حضور کارکنان بامهارت و نقطهی ضعف آن میتواند تعداد ناکافی کارکنان ماهر باشد؛
- فرصتها و تهدیدها: عوامل بیرونی هستند. برای مثال، هنگام استخدام نیرو، آمادهبهکار بودن کارکنان ماهر در بازار میتواند فرصتی عالی برای شما باشد. از سوی دیگر، پیشنهاد درآمد بالاتر به کارکنان و استخدام آنها توسط رقیبتان برای شما تهدید محسوب میشود.
تحلیل سوات یکی از مشهورترین ابزارهایی است که در روند تحلیل موقعیت (Situation Analysis) به کار میرود.
۲. چارت سازمانی
چارت سازمانی (Organizational Chart) نمود بصری سلسلهمراتب یا ساختار یک سازمان است؛ همچنین، این نمودار روابط زیردستی و بالادستی بین کارکنان و نقشها و تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ مسئولیتهای آنان را مشخص میکند. در برنامه ریزی منابع انسانی از این ابزار به چندین منظور استفاده میشود که عبارتاند از:
برای ثبت اطلاعاتی دربارهی نقشها، مسئولیتها، مهارتها و تجارب کارمندان فعلی میتوانید اطلاعات بیشتری را مانند ویژگیهای تحصیلی و دادههای جمعیتشناختی آنان نیز اضافه کنید. این کار در شناسایی سریع پرسنل مناسب برای یک جایگاه شغلی به شما کمک میکند؛
برای طراحی نقشهی نیازهای تأمین نیروی انسانی (Staffing Needs). شما میتوانید وجود نیروی مازاد و کمبود نیرو را نیز در چارت سازمانی شرکتتان مشخص کنید.
۳. ماتریس واگذاری مسئولیت
ماتریس واگذاری مسئولیت (RACI Matrix) نموداری است که مدیران پروژهها برای اختصاص دادن نقشها و مسئولیتها به فعالیتهای پروژه، از آن استفاده میکنند. این نمودار نشان میدهد که در طی یک پروژه، چه کسانی باید مسئول، پاسخگو یا مطلع شوند یا با آنها مشورت شود.
۴. ماتریس پتانسیل- عملکرد
جدول ۹ قسمتی (The 9 box grid)، که به آن ماتریس پتانسیل- عملکرد (Performance-Potential Matrix) نیز گفته میشود، به طور گسترده در پیشرفت کارکنان و برنامهریزی جانشینی (Succession Planning) استفاده میشود. این ابزار به شما کمک میکند که کارکنان فعلی را بر مبنای عملکرد فعلی و پتانسیل عملکردی آتی آنها ارزیابی کنید.
رتبهبندی کارکنان به کمک جدول ۹ قسمتی، در شناسایی کارکنان قدرتمند و کارکنانی که کمتر از سایرین موفق بودهاند به شما کمک میکند.
۵. برنامهریزی سناریویی
سناریوهای بسیاری مانند پیشرفتهای تکنولوژی، بلایای طبیعی یا تغییرات سیاسی و اقتصادی وجود دارند که میتوانند مسیر آتی سازمانتان را بهشدت تغییر دهند و به طور معمول شما این اتفاقات را پیشبینی و برای آنها برنامهریزی نمیکنید.
میتوانید با دخیل کردن برنامهریزی سناریویی (Scenario Planning) در روند برنامه ریزی استراتژیک سناریوهای گوناگونی را شناسایی کنید، نحوهی تأثیرگذاری آنها بر سازمان را بررسی کنید و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهید.
شما میتوانید با بررسی سناریوهای مرتبط با نیاز متغیر سازمان به نیروی کار در آینده، برنامهریزی سناریویی را با برنامه ریزی منابع انسانی ادغام کنید.
۶. چارت جانشینی
چارت جانشینی (Replacement Chart) نموداری است که به چارت سازمانی شباهت دارد. از این نمودار برای شناسایی گزینههای احتمالی مناسبی استفاده میشود که میتوانند در جایگاه کارمندی که بازنشسته یا منتقل میشود، قرار گیرند. همزمان با طراحی نمودارهای جانشینی احتمالی، نمودارهای جانشینی فردی نیز میتوانند برای هریک از عناوین شغلی مهم در شرکتها ترسیم شوند.
جمعبندی برنامه ریزی منابع انسانی
ما در این مطلب تمام آنچه را که باید دربارهی برنامه ریزی منابع انسانی بدانید (بهخصوص اگر تازهکار باشید)، پوشش دادهایم و معتقدیم که قالبهای ارائهشده به شما کمک میکنند تا پروژههایتان را پرقدرت آغاز کنید.
آیا در زمینهی برنامه ریزی منابع انسانی تخصص دارید؟ اگر دربارهی استفاده از ابزارها و روندهای مورداعتماد خود توصیهای دارید، لطفا در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
برای آشنایی با ATS کاربوم روی دکمه زیر کلیک کنید:
ثبت درخواست دمو
بنچ مارکینگ چیست؟ و انواع الگوبرداری در تحلیل ها
بنچ مارکینگ یکی از ابزارهایی است که مدیران از آن برای سنجش میزان موفقیت سازمانشان استفاده می کنند. بنچ مارکینگ یا الگوبرداری فرآیند سنجش و مقایسه محصولات، خدمات و فرایندها، روش ها، هزینه، اثربخشی، رضایت مشتریان و همچنین سایر شاخص های قابل اندازه گیری شرکت با سازمان هایی است که در یک یا چند مورد ذکر شده به عنوان رهبران صنعت شناخته می شوند.
در حقیقت مدیران خوش فکر می توانند با استفاده از بنچ مارکینگ، شرکت های موفق و پیشرو در حوزه فعالیت خود و حتی سایر حوزه ها را شناسایی و آنها را به عنوان الگوی خود قرار دهند.
مدیران می توانند با مقایسه سازمان خود با این شرکت های الگو، عملکرد سازمان را بهبود بخشند و شکاف موجود تا دستیابی به وضعیت مطلوب خود را تشخیص و آن را کاهش دهند.
سازمان ها می توانند به کمک تجزیه و تحلیل جنبه های مهمی مانند نحوه مدیریت، روش تولید، استراتژی های فروش، تکنیک های بازاریابی و سایر موارد این سازمان ها، دلایل موفقیت آنها را بیابند.
همچنین این امکان را پیدا می کنند تا با بررسی و تحلیل ها دریابند که چه چیزی را می توانند در سازمان خود تغییر و بهبود دهند تا به نتایج مطلوب دست یابند.
در صورتیکه بنچ مارکینگ به صورت صحیح انجام شود می تواند ابزاری بسیار قدرتمند برای سنجش عملکرد سازمان در زمینه های مختلف باشد.
به علاوه بنچ مارکینگ به طور بالقوه اطلاعات ارزشمندی را در اختیار سازمان قرار می دهد که می تواند برای بهبود شیوه های تجاری فعلی سازمان، مورد استفاده قرار گیرد و برای برنامه ریزی آینده سازمان بسیار مفید باشد.
چگونه بنچ مارک انجام دهیم؟
حال اگر بخواهیم بدانیم که چگونه می توان برای یک کسب و کار بنچ مارکینگ کرد، کافیست به مراحل این کار که در ادامه شرح داده شده است، نگاهی بیاندازیم :
فاز یک: برنامه ریزی
برنامه ریزی اولین و مهم ترین فاز بنچمارکینگ است. هر گونه اشتباه و کاستی در این فاز سایر مراحل را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
پس چنانچه می خواهید سایر فازها را به کارآمدترین و اثربخش ترین شکل ممکن انجام دهید، زمان و توجه کافی را به اجرای این فاز اختصاص دهید.
گام 1 : اولویت ها و شاخص هایی که می خواهید در مورد آنها بنچ مارک انجام دهید را مشخص کنید.
حضور و تعامل مدیران ارشد در اجرای این گام کاملا ضروری خواهد بود.
در این مرحله لیست کوتاهی از فرایندهایی که می توان بنچ مارک کرد تهیه می شود و با توجه به شاخص ها و اولویت هایی که به بهترین شکل نیاز مشتریان را پوشش دهد، اولویت بندی خواهند شد.
در این مرحله شما تصمیم می گیرید که به عنوان مثال استراتژی های فروش، شیوه بسته بندی، استراتژی های دیجیتال مارکتینگ و … یک شرکت را الگو قرار دهید.
گام 2 : سازمان هایی که قصد بنچ مارکینگ آنها را دارید، مشخص کنید. این سازمان ها می توانند رقبای مستقیم و اصلی سازمانتان باشند.
مرحله بعدی تعیین سازمان هایی است که قصد بنچ مارک آنها را دارید. در انتخاب این سازمان ها توجه داشته باشید که تهیه برخی از داده های مورد نیاز بنچ مارک در مورد رقبای مستقیم، امکان پذیر نخواهد بود.
بنابراین در انتخاب سازمان به در دسترس بودن داده ها و همچنین مفید و مرتبط بودن فرایندهای آن سازمان با سازمان خود اطمینان حاصل کنید.
گام 3 : فرایند های بالادستی را بررسی کنید.
یکی از مهم ترین، سخت ترین و در عین حال زمان برترین قسمت های بنچمارکینگ، جمع آوری اطلاعات است.
اکثر اوقات اطلاعات مربوط به فرایندها و روش های بالادستی شرکت ها محرمانه هستند و دستیابی به آنها دشوار است، حتی اگر این امکان را پیدا کنید که یک سازمان را از نزدیک ببینید، پیشنهاد می کنیم اطلاعات ضروری و مورد نیاز خود را لیست کنید و برای جمع آوری آنها برنامه ریزی کنید تا بتوانید تا حتی در یک بازدید، کلیه داده های مورد نیاز خود را در کمترین زمان ممکن جمع آوری کنید. پس در این مرحله به دنبال منابع اطلاعاتی مثل خود سازمان ها و یا انجمن های مربوط به اصناف و یا بانک های اطلاعاتی و یا سایر روش های جمع آوری داده مثل خرید پنهانی باشید.
فاز دو : تجزیه و تحلیل
این فاز از دو گام تشکیل شده است و شامل تحلیل کلیه داده های جمع آوری شده در فاز برنامه ریزی است.
گام 4 : دلایل مطلوبیت فرایندها و یا عملکردها در سازمان هایی که بنچ مارکینگ کرده اید را شناسایی نمایید.
اعضای تیم بنچ مارک می بایست دلایل نتایج بهتر فرایندهایی که بنچ مارک شده اند را بررسی کنند. پس از جمع آوری و تحلیل این داده ها یک فرایند مطلوب برای سازمان در نظر گرفته می شود.
چرا طراحی وب سایت رقیب شما بهتر است؟ چه چیز باعث افزایش بازدید از صفحه اینستاگرام فلان سازمان شده است؟ چرا فرایند تولید رقبا مقرون به صرفه تر از شماست؟ چرا سازمانی که بنچ مارک کرده اید در نگهداشت مشتریان سابق خود موفق بوده است؟
گام 5 : برای بهبود فرایندها در سازمان خود نیز، هدف تعیین کنید.
شرکت باید بتواند در گام بعدی اهدافی را برای بهبود فرایندهای فعلی خود تعیین کند.
در این مرحله اگر به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستید اهدافی که تعیین می کنید باید حتی یک سر و گردن بهتر از سازمانی که بنچ مارک کرده اید باشد. مثلا اگر می خواهید نرخ نگهداشت مشتریان را مانند رقبای خود افزایش دهید شاید بهتر باشد از یک نرم افزار مدرن تر در حوزه مدیریت ارتباط مشتری استفاده کنید و پرسنل خود را در این زمینه آموزش دهید.
فاز سه : یکپارچگی
این فاز دو فاز قبلی را به فاز اجرا پیوند می دهد. این بخش در صورتی جلو می رود که نتایج فازهای قبلی مورد تایید مدیریت قرار گرفته باشد.
این فاز همچنین پیاده سازی برنامه ها را تضمین می کند چرا که نسبت به تایید و تعهد مدیریت در راستای اجرای تغییرات مطمئن می شود.
شما برای موفقیت نیاز به پشتیبانی کل سازمان دارید، پس این فاز یک فاز ضروری خواهد بود.
گام 6 : یافته های خود را یکپارچه کنید و تاییدیه مدیریت را بگیرید.
در این گام پروپوزالی برای بهبود فرایندهای مورد نظر تهیه، و به مدیران میانی و بالادستی ارائه نمایید تا تایید نهایی برا اجرای تغییرات را دریافت کنید.
گام 7 : اهداف اجرایی جدیدی در نظر بگیرید.
پس از آخرین اصلاحات و دریافت تاییدیه تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ از مدیران، باید به دنبال دریافت تایید در مورد اهداف اجرایی که بعد از اصلاحات مدیران در نظر گرفته اید، باشید.
فاز چهار: اجرا
و در آخرین فاز بهبود در عملکرد سازمان شما به شکل عملی، پیاده سازی می شود.
گام 8 : یک برنامه اجرایی (Action Plan) طراحی کنید.
پس از تایید اصلاحات مورد نیاز به منظور بهبود فرایند، نوبت به تهیه یک برنامه اجرایی با جزییات کامل می رسد.
این برنامه باید شامل کلیه فعالیت های کلیدی مورد نیاز، برنامه زمانبندی، تعیین مسئولیت های افراد در بخش های مختلف، کوتاهی های محتمل در انجام وظایف و تغییرات مورد نیاز برای جبران این کوتاهی ها باشد.
گام 9 : برخی فعالیت های خاص را اجرا و میزان پیشرفت خود را اندازه گیری کنید.
در این بخش دیگر هر کس باید مسئولیت خود را به خوبی اجرا کند و مدیر ارشد نیز باید از انجام درست وظایف و هماهنگی میان اعضا اطمینان حاصل کند. تهیه گزارش و رصد میزان پیشرفت کار از مهم ترین وظایف مدیر ارشد در این گام خواهد بود.
گام 10 : این فرایند را به شکل مستمر ادامه دهید.
پس از پایان موفقیت آمیز پروژه، به سراغ سایر بخش ها بروید. در یک کلام بنچ مارکینگ را به شکل مستمر و با سرعتی ثابت در سازمان خود اجرا و نهادینه کنید.
چه زمانی و در چه شرایطی می توان برای سازمان ها بنچ مارک انجام داد؟
در حالی که هدف کلی بنچ مارکینگ سنجش و مقایسه یک سازمان با برترین های صنعت و رقبای اصلی آن است، تعیین زمان و شرایط مناسب برای انجام بنچ مارکینگ نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
بنچ مارکینگ دلایل زیادی دارد از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
زمانیکه می خواهید بهره وری سازمان خود را اندازه گیری کنید
یکی از مهمترین اهداف برای اجرای روش الگوبرداری یا بنچ مارکینگ سنجش میزان بهره وری، کارایی و اثربخشی سازمان در مقایسه با شرکت های پیشرو در آن صنعت است.
این روش کمک می کند تا تفاوت میان فعالیت ها و فرآیندهای شما و رقبا مشخص شود و بفهمید که برای بهبود عملکرد سازمان خود می توانید از چه روشی استفاده کنید و چه تغییری به وجود بیاورید.
زمانیکه می خواهید عملکرد خود را در آینده بهبود ببخشید
یکی دیگر از دلایل مهم استفاده از روش الگوبرداری (Benchmarking)، این است که بتوانید با مقایسه و بررسی مشاغل مشابه که موفق عمل می کنند، کارهای آینده و اهداف خود را بهتر کنید.
زمانیکه به دنبال راهی برای توسعه و گسترش کسب و کار خود هستید
زمانیکه می خواهید کسب و کار خود را توسعه دهید ولی مطمئن نیستید که کدام راه بهتر است، با تجزیه و تحلیل رقبای بزرگ خود و بررسی کارها و روش هایی که آنها برای رشد و توسعه خود استفاده کرده اند، احتمالا روش های جدیدی را کشف خواهید کرد که می توانید به کمک آنها فرایند رشد و توسعه خود را آغاز کنید.
زمانیکه می خواهید انگیزه مضاعفی به کارمندان خود بدهید
هنگامی که بخش ها و واحدهای خاصی از سازمانتان را با همتایانشان در شرکت های رقیب بنچ مارک می کنید نتایج متفاوتی می تواند حاصل شود که در هر صورت به عنوان ابزاری انگیزشی برای کارمندان قابل استفاده است.
بدین گونه که اگر بنچ مارکینگ نشان دهد که واحدی خاص در سازمانتان عملکردی پایین تر از رقبای خود دارد، ممکن است کارمندان آن واحد را به سمت پیشرفت بکشاند تا بتوانند به سطح همتایان خود برسند.
از طرف دیگر اگر بنچ مارکینگ برتری واحدی را نسبت به رقبایش در شرکت های دیگر نشان دهد، احتمالا کارمندان شما تلاش می کنند این وضعیت را در آینده حفظ کنند و از رقبا عقب نمانند.
انواع الگوبرداری در تحلیل ها کدامند؟
الگوبرداری محصول (Product Benchmarking)مهندسی معکوس یا (Reverse Engineering)
این نوع از بنچمارکینگ یک شکل قدیمی از مهندسی معکوس و محصول گرا است.
در این روش، سازمان محصول رقیب خود را خریداری می کند و با بررسی و مطالعه بر روی آن محصول، چگونگی عملکرد آن، ویژگی ها و جزئیات محصول را بدست آورده و با مقایسه این اطلاعات با محصولات خود، می تواند ویژگی خاصی از محصول خود را بهبود بخشد و یا به طور کامل محصول خود را تغییر دهد.
در مهندسی معکوس اگر به دنبال روش ساخت محصول باشیم، به دلیل داشتن نمونه محصول آماده، در هزینه های تحقیق و توسعه بسیار صرفه جویی می شود و این می تواند نقطه آغاز پیشرفت باشد.
الگوبرداری فرآیند (Process Benchmarking)
در این روش، سوالی که مطرح می شود این است که چگونه یک شرکت موفق در موارد خاص مثل دیجیتال مارکتینگ یا مدیریت شعب فروش و … یا به طور کلی، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته و در نهایت این موارد را با سازمان خود مقایسه کنید.
اطلاعات مورد نیاز در این زمینه ممکن است از طریق روش های مختلف مثل مصاحبه، نظرسنجی، تحقیقات بازار، بازدید از محل و غیره جمع آوری شود. هدف نهایی از این روش از بنچمارکینگ، یادگیری و به کارگیری فرآیندهای شرکت های برتر برای بهبود عملکرد سازمان خود است.
موضوع مهم در این روش این است که باید بدانید همزمان با اعمال و پیروی از فرآیندهای خاص که از بررسی شرکت های موفق به دست آمده اند، همه عوامل و شرایط سازمانتان نیز باید با سازمان معیار مشابه باشد تا بتوانید به نتیجه مطلوب دست یابید.
چرا که ممکن است دستیابی به این استانداردها برای سازمان شما پر چالش و پر هزینه باشد.
الگوبرداری رقابتی (Competitive Benchmarking)
روش بنچ مارکینگ رقابتی یکی از محبوب ترین انواع بنچ مارکینگ است و با روش الگوبرداری محصول متفاوت است.
در بنچ مارکینگ محصول فقط یک محصول خاص برای مقایسه و بررسی انتخاب می شود ولی در بنچ مارکینگ رقابتی کل محصول، فرایندها یا خدمات برای مقایسه به طور کامل انتخاب می شوند.
این مقایسه شامل مطالعه بر روی بخش های مختلف مانند امور مالی، بازاریابی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و …. می شود. در این روش امکان دارد به دلیل محرمانه بودن اطلاعات سازمان ها، داده های غلط و گمراه کننده ای ارائه شوند، که به روند بهبود سازمان شما هیچ کمکی نکنند.
الگوبرداری عمومی (Generic Benchmarking)
معیارهایی مانند هزینه های یک کارمند، سود به نسبت هر کارمند، بازده سرمایه گذاری و … که بدون در نظر گرفتن نوع صنعت، مبنای مقایسه مشترکی دارند، معیارهایی عمومی هستند.
هرگاه سازمانی بخواهد این معیارهای عمومی را بررسی و مقایسه کند در واقع از روش بنچ مارکینگ جنرال یا عمومی استفاده کرده است.
الگوبرداری داخلی (Internal Benchmarking)
این روش الگوبرداری یک رویکرد بسیار متداول است که شرکت ها به کمک آن به انتخاب یک معیار در درون سازمان خود و مقایسه آن با سایر موارد سازمان می پردازند.
این مقایسه می تواند بین یک کارمند که عملکرد متمایز دارد با سایر کارمندان سازمان باشد و یا سنجش میزان بهره وری و سود یک واحد نسبت به بهره وری و سود واحدهای دیگر، یا حتی به شکل مقایسه خط تولید یک محصول با خط تولید محصولی دیگر صورت گیرد.
این روش در سازمان های بزرگ و شرکت های چند ملیتی بسیار کاربرد دارد ولی انجام آن در شرکت های کوچک و نوپا بسیار دشوار است، زیرا تعداد کارمندان و واحدهای آنها به اندازه کافی نیست.
الگوبرداری استراتژیک (Strategic Benchmarking)
از این روش الگوبرداری برای توسعه چشم انداز و شایستگی های اصلی سازمان و کمک به ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده می شود.
به عبارتی در این روش چشم انداز سازمان های پیشرو معیار مقایسه قرار می گیرند و با تغییر و بهبود شایستگی های اصلی سازمان کمک می کنند تا شکاف های موجود در کسب و کار مشخص و کم کم برطرف شوند.
بنچ مارکینگ استراتژیک در نهایت به ایجاد مزیت رقابتی پایدار می انجامد.
چالش بسیار مهم در این روش این است که حتی یک انحراف کوچک یا یک خطای کوچک می تواند کل سازمان را به شکلی منفی تحت تأثیر قرار دهد.
این نوع از بنچ مارکینگ در میان استارتاپ ها بسیار محبوب است.
الگوبرداری جهانی (Global Benchmarking)
همانطور که از نام این روش الگوبرداری پیداست، بنچ مارک در سطح شرکت هایی از کشورها مختلف و در زمینه فعالیت و صنعت مشابه یا متفاوت صورت می پذیرد.
به تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ این دلیل که معیارها در کشورهای مختلف متفاوت هستند، شرکت هایی که از این تحلیل استفاده می کنند این شانس را بدست می آورند که با معیارهای جهانی خود را بسنجند و پیشرفت کنند.
مثلا شرکتی که در زمینه مخابرات در ایران فعالیت می کند، می تواند خود را با شرکتی که در یک کشور اروپایی است مقایسه و الگوبرداری کند و تلاش کند که کیفیت کار خود را به سطح شرکت اروپایی برساند.
در این مقاله به سوالاتی چون بنچ مارکینگ چیست، مراحل انجام بنچمارکینگ و انواع الگوبرداری یا بنچمارکینگ پاسخ داده شد.
لازم است که قبل از انجام بنچمارکینگ بپذیریم که در دنیای رقابتی امروز شرکت های بسیاری هستند که در موضوعات مختلف پیشرو و متمایزند، پس ما نیز باید به دنبال راهی برای رفع نقص های خود باشیم و تلاش کنیم از برترین های صنعت پیشی بگیری
چگونه می توان یک تجزیه و تحلیل رقابتی انجام داد
برای درک نقاط قوت و ضعف رقبای خود و شناسایی شکاف های موجود در بازار، باید یک تحلیل رقابتی انجام دهید.
تجزیه و تحلیل رقبا می تواند به شما در افزایش کیفیت محصول یا خدمات خودتان هم کمک کند، همانجایی که لنگ زده اند شما محکم تر بایستید. به عبارتی می توانید بهتر به مخاطبان بازار هدف خود خدمت کرده و سودتان را بیشتر کنید.
تجزیه و تحلیل رقبا باید شامل ویژگی های رقبا، سهم بازار، قیمت گذاری، بازاریابی، نقاط قوت، ضعف، جغرافیا، فرهنگ و بررسی مشتری باشد.
این مقاله برای صاحبان کسب و کار جدید و نوپایی نوشته شده است که می خواهند رقابت خود را برای بهبود محصولات یا خدمات خود تجزیه و تحلیل کنند.
مهم است که تحلیل رقابتی را در مراحل مختلف شغلی خود تجزیه و تحلیل کنید تا مطمئن شوید که بهترین محصول یا خدمات ممکن را با قیمت مناسب برای مشتریان خود ارائه می دهید. اول از همه این چیزها باید بدانید تحلیل رقابتی چیست و چرا انجام این تحلیل به طور روزمره می تواند به کسب و کار شما در دستیابی به موفقیت کمک کند.
تجزیه و تحلیل رقابتی چیست؟
تجزیه و تحلیل رقابتی فرآیند شناسایی کسب و کارهای موجود در بازار هدف شما است که این رقبا محصولات یا خدمات مشابهی را ارائه می دهند. تحلیل رقابتی ارزیابی این کسب و کارها بر اساس مجموعه معیارهای از پیش تعیین شده است. یک تجزیه و تحلیل رقابتی خوب به شما کمک می کند تا از دریچه دید یک مشتری، کسب و کارها و رقبا را ببینید تا مسیر پیشرفت خودتان را ببینید.
چرا مهم است؟
انجام آنالیزهای روزمره رقیب در طول چرخه حیات کسب و کارها برای این مهم است که در جریان روند بازار و عرضه محصولات به روز باشید. تجزیه و تحلیل رقابتی می تواند اطلاعات مربوط به اشباع بازار، فرصت های شغلی و بهترین شیوه های صنعتی را نشان دهد.
همچنین اینکه بدانید مشتریان شما در مقایسه با رقابتی که دارید شما را چگونه می بینند، نکته مهمی است. تجزیه و تحلیل رقابتی به شما راهکارهای بهتری می دهد تا ببینید مشتری شما در حال حاضر چه خدماتی در اختیار دارد و چه نواحی مورد غفلت قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل رقابتی هم برای پیدا کردن نقطه ضعف و هم برای پیشرفت است. مقایسه کسب و کارها خود با رقابت خودتان به شما نشان می دهد که کجا می توانید پیشرفت کنید و همچنین حتی اگر به اندازه کافی توسعه پیدا کردید به شما دریچه های جدیدی از خلاقیت را خاطرنشان می کند.
مزایای انجام تجزیه و تحلیل رقابتی چیست؟
با استفاده از تحلیل رقابتی، می توانید فرایندهای کاری خود را جوری تنظیم کنید تا به بازار هدف خود بهتر خدمت کنید و سودتان را افزایش دهید. همچنین می تواند فرصتهای استراتژیک جدیدی را برای شما در جهت ارتقای محصولات یا خدمات و رشد کسب و کارتان به شما نشان دهد.
David Taffet یکی از فعالان حوزه CEO می گوید: “تحلیل رقابتی کاری به هر کسی این بستر را می دهد تا خود را در ماراتن رقابت متمایز کند، روی فرصتهای به نظر کم ارزش بازار تمرکز کند ، خدمات ارائه شده را تعیین کند، بهترین شیوه های کارآفرینی را مشخص کند و بدترین شیوه ها را از دور خارج کند.”
پس از انجام تجزیه و تحلیل رقابتی، می توانید از نتایج برای معیار سنجش و اندازه گیری رشد آینده استفاده کنید. تجزیه و تحلیل های معمول روند بازار را برای پیگیری و آگاهی از ترفندهای جدید نشان می دهد. همچنین به شما کمک می کند که رقبای فعلی خودتان را در هر مرحله بشناسید. حتماً تحلیل های خود را به روز نگه دارید.
کالین Schacherbauer ، بازاریاب محتوای اصلی در اتاق معاملات سرمایه گذار می گوید: “خیلی از کسب و کارها خیلی زود تجزیه و تحلیل رقابتی را انجام می دهند و پس از تأسیس برندشان دیگر نتایج را فراموش می کنند.” “صنایع دائماً در حال تغییر هستند و هر بار که یک شرکت جدید وارد فضای شما می شود، همین کسب و کار جدید یک تحلیل رقابتی روی شما انجام می دهد. نکته مهمی است که به طور مداوم رقبا را ارزیابی کنید.”
چه مواردی باید در تحلیل رقابتی لحاظ شود؟
انجام یک تجزیه و تحلیل SWOT و آنالیز PEST نقاط خوبی برای شروع هستند، اما چندین مؤلفه دیگر برای تجزیه و تحلیل رقابتی در نظر گرفته می شود. باید تا حد امکان اطلاعات بیشتری در اختیار داشته باشید تا ارزیابی دقیقی از نحوه مقایسه کسب و کار خودتان با دیگران انجام دهید. در این باره نیاز به جمع آوری اطلاعات در مورد رقبای بالقوه و ویژگی های آنها، قیمت گذاری، کیفیت خدمات، نقاط قوت و ضعف دارید. می توانید تجزیه و تحلیل رقابتی متناسب خودتان را بسازید یا از یک الگوی تحلیل رقابتی استفاده کنید.
Schacherbauer از تجربه خود در ایجاد تحلیل رقابتی ، لیستی از ۱۰ مؤلفه برتر را که باید تجزیه و تحلیل کنید را اینطور معرفی کرده است:
ماتریس ویژگی ها: تمام ویژگی هایی را که محصول یا خدمات رقیب به صورت مستقیم در اختیار دارد ، پیدا کنید. این موضوع را در یک صفحه گسترده نگه دارید تا ببینید که چگونه شرکت ها در برابر یکدیگر قرار می گیرند.
درصد سهم بازار: این موضوع به شما کمک می کند که بفهمید رقبای اصلی بازار شما چه کسانی باشند. رقبای بزرگتر را به طور کامل نادیده نگیرید، چرا که آنها باید در مورد موفقیت در صنعت شما درسهای زیادی به شما می دهند. در عوض، قانون ۸۰/۲۰ را تمرین کنید: ۸۰٪ رقبای مستقیم (شرکت هایی با سهام بازار هم اندازه شما) و ۲۰٪ رقبای برتر.
قیمت گذاری: مشخص کنید رقبای شما چه هزینه ای دریافت می کنند و در مقابل طیف کیفیتشان چه مشخصه ای دارد.
بازاریابی: هر کدام از رقیب های شما از چه نوع استراتژی بازاریابی استفاده می کند؟ به وب سایت رقبا سر بزنید، حضورشان در رسانه های اجتماعی را رصد کنید، نوع رویدادی که آنها حمایت مالی می کنند را تحلیل کنید، استراتژی های SEO، کلید واژه ها و کمپین های بازاریابی فعلی آنها را در نظر بگیرید.
تمایز دهنده: چه چیزی رقبای شما را منحصر به فرد می کند و چه چیزی باعث می شود سری از سرها درآورده باشند؟
نقاط قوت: مشخص کنید که رقبای شما چه کاری را خوب و درست انجام می دهند و چه موضوعی به دردشان خورده است. آیا بررسی ها حاکی از داشتن محصولی عالی است؟ یا کمپین تبلیغاتی خوبی دارند؟
نقاط ضعف: چیزی را که رقیبتان می توانست بهتر انجام دهد، مشخص کنید. آیا آنها یک استراتژی ضعیف در رسانه های اجتماعی دارند؟ آیا آنها فاقد یک فروشگاه آنلاین هستند؟ آیا وب سایت آنها قدیمی است؟ این اطلاعات می تواند یک مزیت رقابتی به شما بدهد.تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟
جغرافیا: ببینید که رقبای شما کجا هستند و مناطقی که ارائه محصول می کنند چه مناطقی است. آیا شرکت هایی با خدمات محلی هستند یا بخش عمده ای از کسب و کار آنها بصورت آنلاین انجام می شود؟
فرهنگ: اهداف رقبا، رضایت کارکنان و خرده فرهنگ شرکت را ارزیابی کنید. آیا از کسب و کارهای با تجربه و قدیمی هستند یا افراد نوپا و مدرن هستند؟ برای رسیدن به بینش فرهنگی شرکت، نظرات کارمندان را بخوانید.
بررسی مشتری: نظرات مشتری رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید، هم نظرات مثبت و منفی را تحلیل کنید. در یک سیستم ۵ ستاره دادن به محصولات، به بررسی ۵ ستاره ، ۳ ستاره و ۱ ستاره نگاه کنید. نکته: بررسی های ۳ ستاره اغلب صادقانه ترین نوع نظر دادن است.
چه نکاتی باید در نظر گرفته شود؟
هنگامی که در حال نوشتن یک تحلیل رقابتی هستید، مهم است که تا حد امکان عینی و صادق باشید. تجزیه و تحلیل رقابتی ابزاری سودمند است که می تواند به شما در پیشرفت شغلی و خدمت بهتر به مخاطبانتان کمک کند.
این روند هفت مرحله ای را در نظر بگیرید:
محصولات یا خدماتی را که می خواهید ارزیابی کنید، مشخص کنید.
هر رقیب مستقیم و غیرمستقیم را برای محصولات یا خدمات خود شناسایی کنید.
تحقیق در مورد همه رقبا را بصورت حضوری (در صورت امکان) و به صورت آنلاین انجام دهید. در صورت امکان از گروهی از افراد استفاده کنید تا نظرات مختلفی را درباره محصولات یا خدمات رقیب کسب کنید.
تحقیقات خود را در یک تحلیل کتبی مستند کنید. این بسته به محصول یا خدمات متفاوت است اما اغلب شامل نمودارهای مقایسه ، نمودارها و متن نوشتاری است. اطمینان حاصل کنید که موارد نوشتاری شما مؤثر و کاربردی است، و آنقدرها هم طولانی نباشد که کسی حوصله خواندنش را نداشته باشد.
مناطقی را برای بهبود رقابت خود تعیین کنید. به عنوان مثال ، آیا می توانید با تغییر یک ویژگی ، کیفیت محصولات یا خدمات خود را بهبود بخشید ، قیمت محصولات یا خدمات خود را پایین تر و رقابتی تر کنید ، یا محصول یا خدمات جدیدی را توسعه دهید که منطقه را برای پیشرفت بهبود بخشد؟
پیشرفت هایی را که به نظر شما مناسب یا ضروری بوده است، انجام دهید و بعد از مدتی میزان فروش و سود خود را بر اساس تغییراتی که ایجاد کرده اید مقایسه کنیدببینید تغییراتی که دادید مفید بوده است یا نه؟
شکاف چیست؟ چگونه به طور موثر فارکس را با شکاف تجارت کنیم
این مقاله به طور مفصل هدایت می کند که Gap چیست. دو نوع مهم شکاف که باید بدانید. معنی و نحوه تجارت فارکس با استفاده از Gap.
شکاف چیست؟
در تحلیل تکنیکی ، شکاف (به عنوان نام آن) شکافی است که هنگام حرکت شدید قیمت ها در جهت افزایش یا کاهش ظاهر می شود. شکاف تفاوت بین قیمت بسته شدن شمعدان قبلی و قیمت باز شدن شمع بعدی است.
وقتی در زمان انتقال از شمعدان به شیشه دیگر قیمت به شدت بالا می رود ، شکاف قیمتی Gap Up نامیده می شود.
برعکس ، وقتی قیمت در انتقال بین Candlesticks به شدت کاهش می یابد ، شکاف قیمت بین قیمت بسته شدن شمع قبلی و قیمت باز شدن شمع بعدی Gap Down نامیده می شود.
دلایل بروز شکاف در فارکس
دلایل مختلفی برای ظاهر شدن شکاف به شرح زیر وجود دارد:
– در تعطیلات بازار مالی (مانند شنبه و یکشنبه یا تعطیلات فدرال) ، ممکن است اخبار بزرگی درباره نوسانات وجود داشته باشد. این منجر به این واقعیت می شود که وقتی دوشنبه فرا می رسد ، به جای نوسان قیمت در آخر هفته ها در نمودار ، شکاف هایی وجود خواهد داشت.
– هنگامی که یک رویداد (خبر بد یا خوب) وجود دارد که بسیار قدرتمند است و بازار مالی را تحت تأثیر قرار می دهد ، ممکن است باعث فروش ارز توسط بانک ها شود.
– در تعطیلات بزرگ مانند کریسمس یا پایان سال ، زمانی است که بسیاری از بانک های جهان تجارت را متوقف می کنند. این امر منجر به عدم تداوم معامله می شود که شرط ظاهر شدن شکاف است.
دو نوع معمول شکاف و ویژگی های آنها
دو شکاف وجود دارد که باید هنگام ظهور از آنها آگاه باشید: شکاف جدا شده و شکاف فراری.
شکاف جدا شده
این نوع شکاف معمولاً هنگامی رخ می دهد که قیمت از منطقه حمایت یا مقاومت خارج شود.
به طور مشخص:
قیمت با فاصله 1 شکاف از منطقه مقاومت شکسته می شود (Gap Up). بازار احتمالاً وارد روند صعودی خواهد شد. همچنین ، Gap Up به منطقه پشتیبانی از حرکت صعودی قیمت ها تبدیل می شود.
مشخصه قابل تشخیص این نوع شکاف این است که قیمت قبل از توسعه روند تمایل به بازآزمایی شکاف دارد.
روند نزولی نیز همین است. قیمت ها با فاصله 1 شکاف (Gap Down) از منطقه پشتیبانی خارج می شوند و سپس دوباره آزمایش می شوند. احتمال زیادی وجود دارد که بازار وارد روند نزولی شود. و اکنون ، Gap Down به یک منطقه مقاومت تبدیل می شود.
شکاف فراری
این نوع شکاف زمانی رخ می دهد که قیمت در یک روند قرار دارد. این شکاف دامنه کمتری دارد و نشانه ادامه روند است.
به طور خاص ، هنگامی که شکاف فراری در روند صعودی ظاهر می شود ، با ظهور شکاف ، قیمت ها به شدت افزایش می یابند.
برعکس ، قیمت در یک روند نزولی قرار دارد و باعث ایجاد شکاف قیمت (Gap Down) می شود. پس از آن ، احتمال زیاد ادامه روند نزولی قیمت وجود دارد.
چگونه می توان فارکس را به طور موثر با Gap معامله کرد
از بین دو نوع تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ محبوب شکافی که به تازگی معرفی کردم ، Breakaway شکاف با دقت بسیار بالایی است. بسیاری از معامله گران باتجربه تجارت فارکس را با این نوع شکاف کار می کنند. امتیازهای بازآزمایی نقاط ورودی قابل اعتمادی برای Gap هستند. در اینجا ، من نحوه ثبت سفارشات فارکس را با این استراتژی به شما نشان خواهم داد.
اصول تجارت فارکس براساس قیمت یک شکاف:
+ وقتی Gap Up ظاهر می شود ، فقط سفارشات BUY را باز کنید .
+ وقتی Gap Down ظاهر می شود ، فقط سفارشات SELL را باز کنید .
باز کردن یک سفارش خرید با یک شکاف بالا شرح زیر است:
+ Entry Point: هنگامی که شمعدان دوباره آزمایش Gap را به پایان رساند.
+ توقف ضرر: در سطح پایین Gap Up.
+ Take-Profit: وقتی قیمت به سطوح مقاومتی که در گذشته تشکیل شده اند برسد ، می توانید سود کسب کنید.
یک سفارش فروش را با Gap Down به شرح زیر باز کنید:
+ Entry Point: هنگامی که شمعدان تجزیه و تحلیل شکاف چیست ؟ دوباره آزمایش Gap را به پایان رساند.
+ Stop-loss: در سطح بالایی Gap Down.
+ Take-Profit: هنگامی که قیمت به سطوح حمایتی که در گذشته تشکیل شده اند ، برسد می توانید سود کسب کنید.
معاملات فوق فقط برای مرجع است که به شما کمک می کند تا با شکاف آشنا شوید. فقط باید آنها را روی یک حساب آزمایشی انجام دهید. در معاملات واقعی فارکس ، Gap را با علائم دیگر ترکیب کنید تا دقت تجارت خود را افزایش دهید.
دیدگاه شما