احساسات گسترده تر بازار تا امروز ادامه دارد
دلار در کل نرمتر است، زیرا بخشی از سودهای اخیر را پس میدهد. با این حال، حتی با یک جهش 1 درصدی در کابل، هنوز به سختی با قیمت در بالای 1.0800 در روز احساس می شود. در جاهای دیگر، موقعیت دلار نیز با کاهش 0.3 درصدی USD/JPY تثبیت شده است، اما همچنان در حدود 144.30 است و نزدیک به 145.00 است – جایی که مقامات ژاپنی برای اولین بار از سال 1998 در هفته گذشته مداخله کردند.
یورو نیز در وضعیت نامناسبی قرار دارد و امروز کمی بالاتر از 0.9600 در برابر دلار است، زیرا معامله گران شروع به عادت کرده اند به این که این جفت ارز پایین تر از برابری قرار دارد. در برابر ارزهای کالایی، دلار در حال از دست دادن مقداری است، اما در چارچوب حرکت های هفته گذشته، فقط یک خراش.
یک روز روندی را ایجاد نمی کند، اما با نزدیک شدن به معاملات پایان ماه، شاید فضایی برای کمی اصلاح در نرخ دلار وجود داشته باشد و همچنین ممکن است شاهد تداوم احساسات بازار در روزهای آینده باشد.
با نگاهی به سهام، معاملات آتی ایالات متحده پس از افت دیروز با 42 واحد یا 1.1 درصد افزایش در معاملات آتی S&P 500 در حال حاضر بسیار بهتر است. اما شاید بزرگترین نکته برای بازارهای گستردهتر این باشد که اوراق قرضه فعلاً میتوانند این روند را متوقف کنند.
بازدهی 10 ساله طلایی با 11 واحد کاهش به 4.12 درصد رسیده است در حالی که بازدهی خزانه 10 ساله با 4.5 واحد کاهش به 3.835 درصد در حال حاضر رسیده است و از نظر من این چیزی است که به بازارها اجازه می دهد امروز نفس راحتی بکشند. اما این بدان معنا نیست که اوضاع در حال بهتر شدن است یا ابرهای تاریک بالاخره پاک می شوند.
ما در نقطه ای هستیم که نوسان
از نظر معاملات، نوسانات به میزان تغییر در نرخ یک شاخص یا دارایی مانند فارکس، کالاها، سهام در یک دوره زمانی معین اشاره دارد. نوسانات معاملاتی می تواند وسیله ای برای توصیف نوسانات یک ابزار باشد. به عنوان مثال، یک سهم با نوسانات زیاد برابر با نوسانات زیاد قیمت است، در حالی که یک سهام با نوسان کم معادل نوسانات ملایم قیمت است. به طور کلی، نوسانات یک شاخص آماری مهم است که توسط بسیاری از طرف ها از جمله معامله گران مالی، تحلیلگران و کارگزاران استفاده می شود. نوسانات می تواند یک عامل تعیین کننده مهم در توسعه سیستم های معاملاتی، پروتکل ها یا مقررات باشد. در فضای خرده فروشی، معامله گران می توانند هم در محیط های کم نوسان و هم در محیط های پر نوسان موفق باشند، با این حال استراتژی های به کار گرفته شده اغلب بسته به نوسان متفاوت هستند. نوسان خوب است یا بد؟ در فضای فارکس، سطوح پایینتر نوسان بین جفتهای ارز، شگفتیها، تحرکات کمتری را ارائه میکند و برای انواع خاصی از افراد مانند معاملهگران موقعیت مناسب است. با گسترش، جفتهای نوسان بالا برای بسیاری از معاملهگران روزانه جذاب هستند. این به دلیل حرکات سریع و قوی است که در مجموع پتانسیل سودهای بالاتر را ارائه می دهند. نکته قابل توجه، نوسانات در ابزارها یا شاخص ها می تواند در طول زمان تغییر کند و تغییر می کند. ممکن است دورههایی وجود داشته باشد که حتی ابزارهای بسیار فرار نشانههایی از یکنواختی را نشان میدهند، در حالی که قیمت واقعاً در هر دو جهت پیشرفت نمیکند. برای مثال، ماههای خاصی در تابستان با نوسانات کم معاملات همراه است. نوسانات بیش از حد می تواند وحشت ایجاد کند و مسائل خاص خود را ایجاد کند، مانند محدودیت های نقدینگی. نمونه معروف آن رویدادهای قو سیاه در نظر گرفته می شود که به طور تاریخی بازارهای ارز و سهام را به هم ریخته است.
از نظر معاملات، نوسانات به میزان تغییر در نرخ یک شاخص یا دارایی مانند فارکس، کالاها، سهام در یک دوره زمانی معین اشاره دارد. نوسانات معاملاتی می تواند وسیله ای برای توصیف نوسانات یک ابزار باشد. به عنوان مثال، یک سهم با نوسانات زیاد برابر با نوسانات زیاد قیمت است، در حالی که یک سهام با نوسان کم معادل نوسانات ملایم قیمت است. به طور کلی، نوسانات یک شاخص آماری مهم است که توسط بسیاری از طرف ها از جمله معامله گران مالی، تحلیلگران و کارگزاران استفاده می شود. نوسانات می تواند یک عامل تعیین کننده مهم در توسعه سیستم های معاملاتی، پروتکل ها یا مقررات باشد. در فضای خرده فروشی، معامله گران می توانند هم در محیط های کم نوسان و هم در محیط های پر نوسان موفق باشند، با این حال استراتژی های به کار گرفته شده اغلب بسته به نوسان متفاوت هستند. نوسان خوب است یا بد؟ در فضای فارکس، سطوح پایینتر نوسان بین جفتهای ارز، شگفتیها، تحرکات کمتری را ارائه میکند و برای انواع خاصی از افراد مانند معاملهگران موقعیت مناسب است. با گسترش، جفتهای نوسان بالا برای بسیاری از معاملهگران روزانه جذاب هستند. این به دلیل حرکات سریع و قوی است که در مجموع پتانسیل سودهای بالاتر را ارائه می دهند. نکته قابل توجه، نوسانات در ابزارها یا شاخص ها می تواند در طول زمان تغییر کند و تغییر می کند. ممکن است دورههایی وجود داشته باشد که حتی ابزارهای بسیار فرار نشانههایی از یکنواختی را نشان میدهند، در حالی که قیمت واقعاً در هر دو جهت پیشرفت نمیکند. برای مثال، ماههای خاصی در تابستان با نوسانات کم معاملات همراه است. نوسانات بیش از حد می تواند وحشت ایجاد کند و مسائل خاص خود را ایجاد کند، مانند محدودیت های نقدینگی. نمونه معروف آن رویدادهای قو سیاه در نظر گرفته می شود که به طور تاریخی بازارهای ارز و سهام را به هم ریخته است.
این اصطلاح را بخوانید به شدت افزایش یافته است و نابسامانی های مالی جدی ممکن است (یا در حال حاضر) رخ دهد. بازار اوراق قرضه جهانی به تنهایی بیش از 1/5 ارزش خود را در سال جاری دارد و بخش بزرگی از آن ماندن طولانی مدت در دلار تنها بازی در شهر در معاملات امسال است.
هنگامی که حتی بازار اوراق قرضه به شدت بالا می رود، این یک پرچم قرمز بزرگ برای ریسک دارایی ها است و دلیل کافی برای واکنشی است که امسال در بازارهای گسترده تر – به ویژه در چند هفته گذشته – شاهد هستیم.
این نمودارها از @biancoresearch در این نقطه نسبت به زمانهای تاریخی، یک مورد بد در بازار اوراق قرضه را نشان میدهند:
موقعیت های معاملاتی لانگ (Long) و شورت (short) چیست؟
این دو اصطلاح بیانگر این است که معامله گر پیش بینی می کند قیمت ارز دیجیتال قصد افزایش یا کاهش دارد و بر این اساس موقعیت معاملاتی خود را ایجاد می کند.
معامله گران کریپتوکارنسی اغلب از اصطلاحات مخصوص به خود استفاده می کنند که کاملاً برای تازه واردان قابل درک نیست. در حالی که “لانگ” و “شورت” فنی ترین اصطلاحات موجود نیستند ، در واقع ، آنها در معاملات اصلی مورد استفاده قرار می گیرند و ما این دو مفهوم را در این مقاله به ویژه برای تازه واردان توضیح خواهیم داد، که احتمالاً در بحبوحه کاهش ارزش فیات و بحران اقتصادی فعلی وارد بازار ارزهای دیجیتال شده اند.
به طور خلاصه ، موقعیت های لانگ و شورت نشان دهنده پیش بینی دو جهت احتمالی قیمت برای کسب سود هستند. در یک موقعیت لانگ ، معامله گر امیدوار است که قیمت از یک نقطه مشخص افزایش یابد. در این حالت ، می گوییم تریدر وارد موقعیت لانگ شده است ، یا کریپتوکارنسی را خریداری می کند. در نتیجه ، در یک موقعیت شورت ، معامله گر انتظار دارد که قیمت از یک نقطه مشخص کاهش یابد ، به عنوان مثال ، معامله گر وارد موقعیت شورت می شود ، یا کریپتوکارنسی را می فروشد.
در حالی که خرید و فروش در اکسچنج های نقدی معمول است ، شما می توانید در خصوص یک کریپتوکارنسی موقعیت لانگ یا شورت باز کنید بدون اینکه واقعاً آن را بخرید یا بفروشید. این روش در اکسچنج های مشتقات که معاملات آتی (futures) ، اختیار یا آپشن (options)، قرارداد برای تفاوت (CFD – Contract for Difference) و سایر محصولات مشتقه را ارائه می دهند ، امکان پذیر است. هنگامی که این قراردادهای مشتقه را معامله می کنید ، از طریق موقعیت های لانگ و شورت در بازار کریپتوکارنسی مشارکت خواهید داشت بدون اینکه به صورت “فیزیکی” صاحب آنها باشید.
در یک بازار صعودی موقعیت های لانگ بیشتری نسبت به شورت مشاهده خواهید کرد ، زیرا معامله گران بیشتری می خواهند از افزایش قیمت بهره مند شوند. وقتی بازار نزولی است ، موقعیت های شورت معمولاً بیشتر از موقعیت های لانگ هستند. با این حال ، این فقط یک نظریه است نه قانونی که باید از آن پیروی کرد. معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای معمولاً در هنگام افت قیمت می خرند و هنگام افزایش قیمت می فروشند یعنی وقتی قیمت از اوج اخیر سقوط می کند ، آنها موقعیت های لانگ ایجاد می کنند و وقتی قیمت به سطح مقاومت می رسد ، کریپتوکارنسی را می فروشند.
چه زمانی برای ایجاد یک موقعیت لانگ مناسب است؟
معامله گران زمانی باید پوزیشن لانگ باز کنند که انتظار دارند قیمت کریپتوکارنسی افزایش یابد.
زمانی که احساس می کنید قیمت کریپتوکارنسی افزایش خواهد یافت ، بسته به تایم فریمی که فعالیت می کنید می توانید پوزیشن خرید خود را باز کنید. به عنوان مثال ، اگر در نمودار روزانه معامله می کنید و اعتقاد دارید که قیمت طی روزهای بعدی یا حتی هفته های بعدی افزایش خواهد یافت ، می توانید پوزیشن خرید باز کنید. شما می توانید دارایی را در اکسچنج نقدی خریداری کنید یا از طریق قراردادهای آتی ، آپشن یا سایر قراردادهای مشتقه یک موقعیت لانگ ایجاد کنید.
بدیهی است که تصمیم شما باید بر اساس نوعی تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال انجام شود. به عنوان مثال ، اگر متوجه شوید که یک پروژه بلاکچین (Blockchain) شراکتی در سطح بالا را آغاز کرده است یا در حال انجام یک بروزرسانی مهم است ، می توانید موقعیت خرید خود را بر روی توکن آن ایجاد کنید. به طور کلی ، شما باید در شبکه های اجتماعی بسیار فعال باشید و به طور منظم اخبار را دنبال کنید تا درک دقیقی از وضعیت بازار داشته باشید. همچنین می توانید الگوهای نمودار را بررسی کنید ، مثلاً آیا قیمت از یک خط مقاومت مهم فراتر رفته است یا خیر ، که ممکن است نشان دهنده گسترش روند صعودی باشد.
مهم نیست که به چه نوع تحلیلی اعتماد می کنید ، باید اطمینان داشته باشید که اگر پوزیشن لانگ ایجاد می کنید ، قیمت بالا می رود. در غیر این صورت ، خلاف روند بازار عمل خواهید کرد و متضرر می شوید.
کریپتوکارنسی ها مانند سهام شرکت عمل می کنند به این معنی که معمولاً با ارزهای فیات ، به ویژه دلار آمریکا معامله می شوند و همیشه در صدد صعود هستند. به همین دلیل است که بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح می دهند خصوصاً در مورد بیت کوین (Bitcoin) ، بر اساس استراتژی “خرید و نگهداری” عمل کنند.
چه زمانی برای ایجاد یک موقعیت شورت مناسب است؟
هنگامی که پیش بینی می کنید قیمت کریپتوکارنسی کاهش خواهد یافت ، باید موقعیت شورت یا فروش ایجاد کنید.
همانطور که در بالا توضیح داده شد ، شما باید با تجزیه و تحلیل جامع بازار تصمیم بگیرید. به عنوان یک قاعده ، فروشندگان موقعیت خود را زمانی باز می کنند که بازار به سطح اشباع خرید رسیده باشد ، یعنی مدت طولانی افزایش یافته و روند صعودی ممکن است بیش از حد اشباع شود. همچنین ایجاد موقعیت فروش زمانی منطقی است که قیمت نتواند از سطح مقاومت عبور کند و شروع به کاهش می کند.
از آنجا که بازار کریپتوکارنسی هنوز در مرحله رشد است ، بیت کوین (BTC) و آلت کوین ها اغلب می توانند نوسانات شدیدی را نشان دهند بدون اینکه هیچ فاندامنتالی از این حرکت پشتیبانی کند ، که این موضوع روند تحلیل را کمی مشکل می کند. با این حال ، همیشه باید قبل از باز کردن موقعیت خرید یا فروش از همه فاکتورهای موثر بر بازار آگاه باشید.
از چه طریقی می توانید موقعیت لانگ یا شورت ایجاد کنید؟
شما می توانید در هر پلتفرم معاملاتی و یا اکسچنج های کریپتوکارنسی که خدمات معاملات مشتقه یا نقدی را ارائه می دهند موقعیت لانگ یا شورت ایجاد کنید.
معامله گران معمولاً پلتفرم های کاملاً تایید شده نظیر کوین بیس (Coinbase) یا بایننس (Binance) و موارد دیگر را انتخاب می کنند. کوین بیس بزرگ ترین اکسچنج کریپتوکارنسی در ایالات متحده است ، در حالی که بایننس یکی از بزرگ ترین پلتفرم های معاملات ارزهای دیجیتال در جهان است. این سرویس طیف گسترده ای از خدمات مانند معاملات نقدی ، معاملات آتی ، آپشن ها و معاملات خارج از اکسچنج را شامل می شود.
شایان ذکر است که کوین بیس و بایننس و همچنین سایر اکسچنج های محبوب ممکن است برای تازه واردان پیچیده به نظر برسند. اگر به تازگی وارد فضای ارزهای دیجیتال شده اید و به دنبال تجربه ساده تری هستید ، می توانید از چنجلی پرو (Changelly Pro) استفاده کنید. این اکسچنج در حالی که چندین ویژگی اساسی را ارائه می دهد ، معامله در آن نیز به دلیل داشبورد های بصری ساده است. با این حال ، این اکسچنج فقط برای مبتدیان نیست ، معامله گران باتجربه نیز می توانند موقعیت های خرید و فروش خود را در چنجلی ایجاد کنند ، زیرا دارای بسیاری از ابزارها و مزایای مختلف ، از جمله کیف پول چند ارزی ، لایه های امنیتی و انواع سفارشات متعدد و ویژگی های دیگر است.
چگونه معاملات مارجین (margin trading) می توانند موجب سود بیشتر در موقعیت های شورت و لانگ شوند؟
معاملات مارجین می توانند نتایج احتمالی موقعیت های لانگ و شورت را با اهرم (leverage) ، یعنی دارایی قرض گرفته شده ، تقویت کنند.
پوزیشن های خرید و فروش ممکن است سودآور باشند ، به ویژه هنگامی که کریپتوکارنسی در نوسان باشد. با این حال معامله گران حرفه ای معاملات مارجین را ترجیح می دهند ، زیرا می توانند سودهای احتمالی خود را چندین برابر کنند. با این حال ، ریسک آن نیز به همان اندازه افزایش می یابد ، به همین دلیل است که از معاملات مارجین باید با احتیاط استفاده شود.
معامله مارجین شامل معاملات با اهرم است و می تواند برای موقعیت های لانگ و شورت مفید باشد. حساب های مارجین از دارایی ارائه شده توسط اشخاص ثالث استفاده می کنند ، مانند پلتفرم اکسچنج یا سایر معامله گرانی که تمایل به ارائه دارایی های خود دارند. بنابراین ، شما می توانید با استفاده از موقعیت های دارای اهرم ، مبالغ بیشتری سرمایه گذاری کرده و سود خود را چندین برابر کنید.
مبلغ مورد نیازی که باید به عنوان درصدی از مبلغ کل سفارش برای وجه تضمین ارائه دهید ، مارجین نامیده می شود. اهرم به معنی نسبت وام های قرض گرفته شده به مارجین است. به عنوان مثال ، اگر می خواهید با اهرم ۱۰ به یک (یا اهرم ۱۰ برابری) موقعیت خریدی به ارزش ۱۰،۰۰۰ دلار باز کنید ، باید ۱۰۰۰ دلار از پول خودتان را سرمایه گذاری کنید.
معاملات مارجین روشی برای افزایش سود بالقوه موقعیت های خرید و فروش شما هستند.
انواع روش های تحلیلی و استراتژی های معاملاتی در بازار فارکس
عملیاتی که یک معامله گر در بازارهای مالی جهت انجام معامله و تسویه حساب انجام می دهد معمولا بسیار ساده است. یعنی با چند کلیک می توان در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس یک معامله را ایجاد کرد. این موضوع و برخی مسائل روانشناختی موجب می شود تا معامله گران بازار فارکس گمراه شوند.
بازار فارکس، بزرگترین بازار مالی جهان است که در آن انواع ارزهای مختلف با یکدیگر مبادله می شوند. بد نیست بدانید که بیش از 80 درصد معامله گران خرد در این بازار ضرر می کنند. بنابراین معاملات موقعیتی اگر می خواهید در این بازار موفق باشید بایستی روش های تحلیلی و استراتژی های معاملاتی خود را در بازار فارکس ارتقاء دهید. البته این تنها عامل شکست معامله گران در بازار نیست.
عملیاتی که یک معامله گر در بازارهای مالی جهت انجام معامله و تسویه حساب انجام می دهد معمولا بسیار ساده است. یعنی با چند کلیک می توان در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس یک معامله را ایجاد کرد. این موضوع و برخی مسائل روانشناختی موجب می شود تا معامله گران بازار فارکس گمراه شوند.
برخی بازارهای مالی مانند بازار ابزار مشتقه (Derivatives) و فارکس بازار فارکس، در اصطلاح "بازی جمع صفر (Zero sum game)" هستند. یعنی بر خلاف بازارهای نقدی مانند بازار بورس، پول جدیدی خلق نمی شود و پولی هم از بین نمی رود.
با این تفاسیر، سود 20% برنده در بازار برابر با زیان 80% دیگر است. پس می توان تصور کرد که 20 درصد اقلیت، یک بازده بسیار قابل توجه را کسب می کنند.
در ادامه انواع روش های تحلیلی و استراتژی های معاملاتی بازار فارکس را شرح خواهیم داد تا بتوانید مناسب ترین روش را برای خود بیابید و جزو 20 درصد موفق بازار باشید.
همچنین اگر هیچ آشنایی با بازار فارکس ندارید پیشنهاد می کنیم ابتدا پیج آموزش فارکس را مطالعه کنید و سپس به ادامه این مقاله بپردازید.
انواع تحلیل ها
بطور کلی می توان گفت که دو نوع تحلیل به شرح زیر وجود دارد:
• تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
• تحلیل فنی یا تکنیکال
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی، آمار و ارقام اقتصادی مورد توجه قرار می گیرند و اثرات این متغیرها بر روی یک یا چند جفت ارز مورد ارزیابی قرار می گیرد. این نوع تحلیل، بیشتر مورد استفاده موسسات و معامله گرانی است سرمایه های کلان دارند. با این حال معامه گران خرد نیز بایستی داده های اقتصادی را رصد کنند.
نمونه هایی از این داده های اقتصادی شامل نرخ بهره، تورم، تولید ناخالص ملی (GDP)، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، انواع گزارشات مربوط به اشتغال می باشد.
از این اطلاعات معمولا به چند صورت استفاده می شود.
ابتدا ارقام پیش بینی شده برای دوره بعدی با ارقام واقعی دوره قبلی مقایسه می شوند. همچنین ارقام واقعی با ارقام پیش بینی شده برای همان دوره مورد توجه قرار می گیرند. علاوه بر این ها ارقام واقعی و پیش بینی شده با ارقام واقعی و پش بینی شده دوره مشابه قبلی تحلیل می شوند.
همچنین انواع اتفاقات سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی می توانند بر ارزش و حرکت قیمتی ارزها اثرگذار باشند.
برخی اوقات معامله گران فارکس از سفارشات OCO استفاده می کنند. فرض کنید زمان انتشار یک خبر مهم فرا رسیده است ولی معامله گر نمی داند این خبر چه تاثیری بر بازار خواهد گذاشت. تنها چیزی که او پیش بینی می کند این است که بعد از خبر احتمالا یک جهش قیمتی در بازار رخ دهد.
بدین ترتیب، تریدر از سفارش OCO استفاده می کند. یعنی یک سفارش بالاتر و یک سفارش پایین تر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. بدین ترتیب اگر یکی از این دو سفارش انجام شد سفارش دیگر بطور خودکار کنسل می شود.
تحلیل تکنیکال
روش تحلیلی دوم، تحلیل تکنیکال است. در این روش سعی می شود بر اساس آمار و داده های تاریخچه قیمت، نمودار و حجم معاملات، آینده بازار پیش بینی شود.
ابزارها و روش های متفاوتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
1- الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی، اشکالی هستند که با بالا و پایین شدن قیمت، بر روی نمودار ظاهر می شوند. برای مثال، یکی از الگوهای قیمتی، الگوی مثلث است. در این الگو قیمت با نوساناتی که داشته شکلی شبیه به مثلث بر روی نمودار ایجاد می کند.
2- اندیکاتورها
ابزار رایج دیگر در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها هستند. هر اندیکاتور یک فرمول ریاضی مخصوص به خود دارد. معمولا داده های اصلی این فرمول ها جهت محاسبه، قیمت، زمان و حجم معاملات می باشد.
با اندیکاتورها می توان گرایش کلی بازار و موقعیت فعلی قیمت را سنجید.
3- کندل استیک های ژاپنی
پرکاربردترین نوع نمودار، نمودار شمعی یا کندل استیک است. زمانیکه یک یا چند کندل با ساختار خاصی شکل می گیرند یک نشانه برای صعود یا نزول بازار در نظر گرفته می شوند.
این یک روش بسیار قدیمی است و کارایی بالایی نیز دارد.
4- امواج الیوت
موج شماری الیوت را می توان بعنوان پیچیده ترین و دقیق ترین روش تحلیل تکنیکال نام برد. در امواج الیوت برای قیمت، یک چرخه یا سیکل در نظر گرفته شده است. این چرخه قیمت در بازه های بسیار بلندمدت تا بسیار کوتاه مدت قابل مشاهده و شناسایی هستند. اما یک تحلیلگر بایستی زمان زیادی را جهت یادگیری و همچنین شناسایی امواج صرف کند.
5- سنتیمنت یا احساسات بازار
در این روش تحلیلی از دو نوع شاخص استفاده می شود. برخی شاخص ها بر پایه اطلاعات آماری محاسبه می شوند و برخی دیگر بر پایه نظرات فعالان بازار مورد توجه قرار می گیرند.
نمونه ای از شاخص آماری که در تحلیل سنتیمنت استفاده می شود نسبت حجم معاملات در بازار اختیار معامله (Options) می باشد. در این نسبت حجم معاملات اختیار فروش تقسیم بر حجم معاملات اختیار خرید (put/call) می شود.
همین طور از جمله نمونه تحلیل بر اساس نظرات فعالان بازار، به پوزیشن های معاملاتی تریدرها اشاره کرد.
در وبسایت های محبوب فارکس مانند "فارکس فکتوری" بخشی وجود دارد که پوزیشن تریدرهای آن وبسایت را نشان می دهد.
برای مثال فرض کنید از بین 400 نفر معامله گر، 300 نفر یعنی 75% در جفت ارز یورو دلار وارد موقعیت فروش شده اند. با توجه به این موضوع که اکثر معامله گران در بازار ضرر می کنند با استفاده از این اطلاعات به دنبال فرصت خرید در این جفت ارز خواهیم بود.
استراتژی ها و روش های معاملاتی در فارکس
برخی معامله گران بازار ارز از روش "ایجاد معامله و فراموش (set and forget)" استفاده می کنند. در این روش شما پس از تحلیل یک جفت ارز و یا ابزار معاملاتی دیگر، نقطه ورود، حد سود و حد زیان معامله خود را مشخص می کنید. سپس بر این اساس، سفارش معاملاتی خود را از طریق پلتفرم معاملاتی به بازار ارسال می کنید.
در این حالت در صورتیکه معامله ایجاد شد هیچگونه دخالتی در معامله نخواهید داشت تا اینکه پوزیشن معاملاتی شما یا با حد سود و یا با حد زیان بصورت خودکار بسته شود.
این روش، مناسب افرادی است که زمان کافی برای رصد بازار را ندارند. همچنین برای افراد هیجانی که نمی توانند احساسات خود را در معاملات بدرستی کنترل کنند می تواند روش بسیار مفیدی باشد.
روش دیگر معامله این است که پس از ایجاد معامله دائما بازار را رصد و بر اساس آن، معاملات باز خود را مدیریت کنیم.
برای مثال ممکن است پس از باز کردن یک پوزیشن معاملاتی خرید، یک خبر منفی برای جفت ارز مورد معامله منتشر شود. در این حالت اگر معامله در سود باشد تریدر، معامله خود را می تواند سیو سود کند و مابقی معامله را ریسک فری کند. یعنی بخشی از معامله را با سود ببندد و حد زیان معامله را برای قسمت باز معامله به نقطه ورود بیاورد.
در یک دسته بندی دیگر، تریدرهای فارکس با معاملات خود به دو صورت عمل می کنند.
معامله گران فارغ از اینکه از چه روش تحلیلی برای معاملات خود استفاده می کنند در لحظه ایجاد معامله، حد سود و حد زیان معامله را تعیین کنند. و یا اینکه معامله را ایجاد و سپس بدنبال نشانه هایی از پیش تعیین شده در بازار خواهند بود تا معامله خود را با سود یا با زیان ببندند.
اگر معامله گر مبتدی هستید ترجیحا از روش دوم استفاده نکنید. زیرا در روش دوم، نسبت ریسک به پاداش شما مشخص نیست.
از طرف دیگر، کنترل احساسات جهت پایبندی به استراتژی معاملاتی، دشوار خواهد شد.
سخن آخر
روش های تحلیلی و استراتژی های متفاوتی جهت معامله در بازار فارکس وجود دارند. شما بایستی روشی را انتخاب کنید که با روحیات و سبک زندگی شما بیشترین سازگاری را داشته باشد.
بدین ترتیب احساس راحتی شما در معامله موجب خواهد شد تا کنترل احساسات نیز راحت تر شود و احتمال موفقیت معاملات نیز افزایش یابد.
همچنین بعنوان یک روش مکمل تحلیلی، می توان همیشه از تحلیل همبستگی جفت ارزها در فارکس استفاده کرد. این روش را می توانید هم برای ایجاد یک معامله جدید و هم برای تایید تحلیل های دیگر خود بکار بگیرید.
شما می توانید مقالات مشابه این مطلب و سایر مقالات تخصصی بازار فارکس را در وبسایت بورس تایم مطالعه می کنید.
همچنین ، ابزارهایی مانند ماشین حساب لات سایز و تقویم اقتصادی برای استفاده معامله گران فعال، در سایت قرار داده شده است.
رکود بورس چگونه پایان مییابد؟
بازار سرمایه ایران نیمه اول سال را با افتی چشمگیر به پایان رساند تا شرایط برای سرمایه گذاران در این بازار چندان مناسب نباشد.
بازار سرمایه در شرایطی به استقبال پاییز۱۴۰۱ میرود که به نظر میآید احتمال بازگشت رونق به صحنه معاملات بورس در وضعیت کنونی بیش از انتظارات قبلی، کاهش یافته است. در این میان نیمه دوم سال جاری در حالی آغاز شده است که بخش مهمی از فعالان بازار سهام تحت تاثیر طولانی شدن مذاکرات برجامی و افزایش مداوم نرخهای بهره از سوی بانکهای مرکزی اقتصادهای قدرتمند، نسبت به مسیر آتی این بازار بیاعتماد شدهاند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بدبینی و تشدید آن با تداوم بلاتکلیفیهای سیاسی و افزایش احتمال کاهش تقاضای کل در اقتصاد جهانی سبب شده است بازاری که نماگر اصلی آن در دو ماه ابتدایی سال ۴/ ۱۷درصد بازدهی کسب کرده بود، حالا بازدهی منفی را به فصل برگریزان ببرد. از این رو کارشناسان بازار سهام نیز نظر چندان مثبتی نسبت به آینده ندارند. نظرسنجی «دنیایاقتصاد» حکایت از این واقعیت دارد که از میان ۱۶کارشناس تنها یک نفر به عملکرد نیمسال دوم بورس خوشبین است.
بازار سهام در آخرین هفته تابستان نیز فضای سردی داشت. طی این هفته ۴/ ۲درصد دیگر از ارتفاع شاخصکل کاسته شد. به این ترتیب، بازدهی متوسط سرمایهگذاری در بورس تهران برای نخستینبار از ابتدای سال وارد محدوده منفی شد. ارزش معاملات روزانه نیز با غلتیدن به سطح کمتر از سههزارمیلیارد تومان، نشانهای از علاقهمندی متقاضیان به خرید سهام ندارد.
در حوزه عوامل موثر بر وضعیت کلان بازار نیز نوعی بیتحرکی مشاهده میشود. در حیطه نرخهای جهانی، پس از افتهای سنگین ماههای اخیر شرایط موقتا به ثبات رسیده است. در مذاکرات مربوط به رفع تحریمها نیز بهجز برخی شایعات پراکنده درخصوص دیدارهای نیویورک، پیشرفت خاصی مشاهده نشده و بهنظر میرسد کماکان تحولات جدی در این بخش به بعد از برگزاری انتخابات میاندورهای آمریکا موکول شده باشد. در بخش سیاستهای پولی داخلی نیز بهرغم تداوم رشد نقدینگی در سطوح بالای تاریخی، نرخهای سود موسوم به بدونریسک ثابت بوده و دسترسی به نرخ سود سالانه موثر ۲۲ تا ۲۳درصدی برای سرمایهگذاران در قالب سپردهها و صندوقهای با درآمد ثابت میسر است. نرخ دلار در سامانه نیما هم بهرغم عبور از مرز ۲۷هزار تومانی، با شتاب حلزونی به سمت نرخ توافقی در حال حرکت است. به این ترتیب، تلفیق رکود سنگین حاکم بر فضای معاملات بورس باثبات نسبی عوامل بنیادی، خروج از وضعیت فعلی در کوتاهمدت را با دشواری مواجه کرده است.
معادله رکود بورس چگونه پایان مییابد؟
همانطور که پیشتر ذکر شد، در موقعیت فعلی بهنظر میرسد عوامل محرک رونق بازار سهام دچار نوعی رکود و کمواکنشی هستند. در این شرایط بهرغم مناسببودن سطوح ارزشگذاری اکثر سهام، سوال اکثر سهامداران این است که چه عاملی در و چه زمانی میتواند معادله معاملات موقعیتی رکود کنونی را برهم بزند؟ در اینخصوص نگاهی به الگوهای تاریخی دورههای مشابه میتواند راهگشا باشد. واقعیت این است که بهطور سنتی، رونقهای بورس تهران انفجاری و دارای عمر کوتاه و رکودها بهصورت فرسایشی و طولانیمدت محقق شدهاند. در فاز نخست دورههای رکود هم معمولا چند نمونه رونقهای موقت (موسوم بهBear Market Rally) بهصورت ادواری مشاهده میشود که هیچگاه قدرت تبدیل به رونق پایدار را ندارد، با این حال هرچه به پایان سیکل رکود نزدیک میشویم، امید فعالان بازارها بیشتر تضعیف شده و حتی همان بارقههای رونق موقت نیز از میان میرود. آخرین نمونه این وضعیت در پاییز سال۹۴ قابلمشاهده بود که با تداوم رکود فرسایشی بعد از دوسال، بازار هیچگونه واکنش مثبتی به وقایع پیرامونی از جمله کاهش نرخ سود بانکی نشان نمیدهد، بنابراین آنچه بهعنوان ویژگی آخرین فاز رکود در بورس تهران قابلاشاره است؛ عبارت از کمواکنشی سرمایهگذاران به متغیرهای محیطی توام با تداوم افت قیمتها بهرغم ارزندگی سهام است. در همین راستا، در ماههای پایانی رکود، در حالیکه طاقت سهامداران صبور هم طاق شده و یک نوع ناامیدی مطلق بر فضا حاکم شده، افت قیمتها ادامه مییابد، اما آنچه در نهایت میتواند به معادله رکود خاتمه دهد چیست؟ پاسخ در «گذشت زمان» خلاصه میشود. بهعبارت دیگر، به دلیل تداوم خلق نقدینگی با شتاب بیش از ۳۰درصد در سال و نیز رشد مستمر ارزش تولید ناخالص داخلی در ایران به دلیل تورم، در نهایت دورههای فرسایشی بورس تهران به شرایطی میانجامد که ارزش کل بازار در مقایسه با سایر متغیرهای کلان شامل ابعاد نقدینگی و اقتصاد بهطور نامتناسبی کوچک میشود. در این فضا، آنچه تغییر نهایی معادله رکود را کلید میزند، یکی از همان بهانههایی است که تا پیشتر نسبت به آن بیتفاوت مانده بود. در شرایط کنونی بورس تهران به لحاظ نسبتهای ارزش بازار به نقدینگی و تولیدناخالصداخلی در محدوده کمی بالاتر از میانگینهای تاریخی قرار دارد؛ از اینمنظر با عنایت به تداوم فعالیت موتور نقدینگی و تورم، با فرض امتداد رکود بورس، ارزش بازار در اوایل سالآینده بهجایی میرسد که به لحاظ تاریخی در نقاط جذاب خود قرار میگیرد.
سیگنال انبساط از سیاست پولی
با وجودی که شهود کلی سرمایهگذاران از وضعیت سیاست پولی به سمت انقباض متمایل است، بررسی آمار رسمی رشد پایه پولی و نقدینگی حکایت متفاوتی دارد. بر همین اساس، حجم پایه پولی و نقدینگی بر پایه گزارشهای مردادماه بانک مرکزی به ترتیب معادل ۳ و ۹/ ۲درصد منبسط شده که بالاتر از میانگین ۱۲ماه گذشته است. تداوم این وضعیت بهمعنای پایداری رشد دو متغیر مزبور در محدوده بیش از ۳۵درصد سالانه است که بازهم از متوسط بلندمدت تاریخی حدود ۱۰درصد بالاتر است؛ این در حالی است که این تصور وجود داشت که با عنایت به نرخهای بالای فروش نفت، افزایش حجم صادرات این محصول و نیز اخبار مربوط به رشد قابلتوجه درآمدهای مالیاتی، از شتاب رشد پایهپولی و نقدینگی به نحوه معناداری کاسته شود. جمعبندی تحولات معاملات موقعیتی مزبور برای بازارهای دارایی از جمله سهام بهمعنای تداوم روند نسبتا پرشتاب نیروهای تقویتکننده قیمتها در میانمدت است.
آخرین گام انقباضی فدرال رزرو؟
سرانجام انتظارها به پایان رسید و بانک مرکزی آمریکا برای سومینبار متوالی نرخ بهره پایه بینبانکی دلار را ۷۵/ ۰درصد دیگر رشد داد تا تهاجمیترین سیاست انقباضی تاریخ این نهاد مالی از زمان معرفی ابزار مزبور در سه دهه پیش پیگیری شود. سیاست افزایش جسورانه نرخ بهره دلار در واکنش به تورم سالانه بیش از ۸درصدی در دستور کار قرار گرفته که آنهم در نوع خود در چهار دهه اخیر بیسابقه است. مطالعه تاریخی نشان میدهد که آخرینباری که اقتصاد آمریکا با انقباض پولی در ابعاد مشابهی روبهرو شد به اوایل دهه ۸۰ میلادی بازمیگردد که در آن زمان هم رئیس وقت فدرالرزرو با سیاستی مشابه، موفق به مهار نسبتا سریع تورم شد، با اینحال آنچه شرایط امروز را متفاوت میکند عبارت است از حجم بیش از دو برابری ابعاد بدهی در اقتصاد آمریکا نسبت به تولید ناخالص داخلی (معادل ۳۷۰درصد) است که فشار فزایندهای بر بدهکاران در شرایط افزایش ناگهانی بهره وارد میسازد. از سوی دیگر، سیکل افزایش بهره اخیر چون ظرف ۱۸ماه و از سطح تقریبا صفردرصد آغاز شده، تبعات متفاوتی از دهه ۸۰ میلادی دارد که افزایش بهره با شتاب مشابهی از کف ۵درصدی آغاز شد. علاوهبر این، بررسیها نشان میدهد که مدت زمان متوسط سررسید کل بدهیها در اقتصاد آمریکا نسبت به دهه ۸۰ میلادی کوتاهتر شده و به کمتر از ۵ سال رسیده است. همه اینها موجب میشود تا اقتصاد در مواجهه با انقباض شدید پولی از آسیبپذیری به مراتب بیشتری برخوردار باشد. با وجود آنکه منحنیهای پیشبینی در بازار بر امکان یک افزایش بهره ۷۵/ ۰درصدی دیگر در دوماه بعد دلالت دارند، گروه اندکی از اقتصاددانان پیشبینی میکنند که نهتنها افزایش بهره اخیر آخرین گام انقباضی در سیکلجاری بود، بلکه فدرالرزرو بهزودی مجبور خواهد شد تا جهت مقابله با پیامدهای رکودی افزایش شدید بهره در فضای بدهیهای سنگین، فرمان را چرخانده و شروع به انبساط پولی کند! با عنایت به آشکارشدن آثار سیاستهای پولی این نهاد مالی با ۸ تا ۱۲ماه اخیر بر اساس الگوی تاریخی، این احتمال وجود دارد که بهزودی بازار داراییهای ریسکپذیر از جمله سهام جهانی و موادخام تحت موج فشار مضاعف از منظر پیامد سیاستهای فدرالرزرو قرار گیرد؛ وضعیتی که برای بورس تهران از منظر وابستگی درآمد بخش مهمی از شرکتهای بزرگ به صادرات کامودیتی چشمانداز مثبتی در کوتاهمدت تصویر نمیکند.
سایه ابهام بر معاملات دلاری
بعد از یک هفته افزایشی در بازار ارز و رشد قیمتی دلار تا نزدیکی کانال ۳۲ هزار تومانی، اسکناس آمریکایی از صعود بیشتر باز ماند. بررسیها نشان میدهد که دلار طی چند روز اخیر در محدوده قیمتی مشخصی در نوسان بوده و معاملهگران نیز خرید و فروشهای هیجانی خود را به زمان دیگری موکول کردهاند. برخی کاهش حجم خرید و فروشها را به فضای بیخبری از برجام نسبت میدهند و میگویند بینتیجه ماندن نتیجه مذاکرات و بدبینیها نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی کشور معاملهگران را دچار سردرگمی کرده است.
برخی نیز عنوان میکنند که تا زمان مشخص شدن دستاوردهای سفر ابراهیم رییسی به نیویورک، احتمال تغییر جهت بازار ارز و حرکت آن در مسیر صعودی بسیار ضعیف است. به طور کلی دو پیشبینی در خصوص بازار ارز وجود دارد؛ نخست آنکه مذاکرات سیاسی به بنبست برسد و برخلاف تصور رایج فشارها علیه اقتصاد ایران تشدید شود. در این شرایط احتمال اوج گرفتن دلار و عبور از مرزهای مقاومتی بالای ۳۲ هزار تومان نیز دور از انتظار نخواهد بود. دوم آنکه طرفین مذاکره به نتایج قابل قبولی در خصوص مساله هستهای ایران و به توافقی جامع در رابطه با احیای برجام دست یابند.
در این حالت عقبنشینی دلار به نرخهای زیر ۳۰ هزار تومان پیشبینی میشود. اما هرچند تاثیر مذاکرات و خبرهای بد برجامی در افزایش قیمت دلار قطعی است، اما آنچه در بلندمدت میتواند سرنوشت دلار را تعیین کند وضعیت شاخصهای اقتصادی از قبیل کسری بودجه، نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی است.
فضای بلاتکلیفی برجام
بررسیها نشان میدهد که بازار ارز در فضای بلاتکلیفی برجام گرفتار شده است. در حالی که به نظر میرسید گفتوگوهای سیاسی ایران با طرفین غربی مذاکرات برجامی را به سمت و سوی جدیدی ببرد اما این بار نیز اخبار جدیدی از روند چانهزنیها منتشر نشد. در همین راستا نیز بازار ارز آرایش صعودی به خود گرفت و آماده حمله به سقف جدید قیمتی شد. اما تحولات سیاسی چند وقت اخیر چگونه توانستند دلار را افزایشی کنند؟ واقعیت این است که در هفته پایانی مردادماه کشورهای اروپایی متنی پیشنهادی در رابطه با پرونده هستهای ایران ارائه کردند که نشان از نهایی شدن روند مذاکرات میداد.
جوزف بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اواخر مرداد ماه گفته بود «پس از ارائه پیشنویس خود به عنوان متن نهایی، ایران پاسخی داد که به نظر من منطقی بود. بورل گفته بود اکثر کشورها با متن پیشنهادی اروپا موافق هستند». این متن پیشنهادی باعث افزایش خوشبینیها نسبت به مذاکرات شد و فروش ارزهای خانگی در بازار را بیشتر کرد. هرچند این موضوع موجب ریزش دلار به کانال ۲۸ هزار تومانی و ماندگاری چند روزه آن در این کانال قیمتی شد اما مطابق با پیشبینیهای صورت گرفته دلار بار دیگر مسیر صعود خود را به سمت کانال ۲۹ هزار تومانی پیدا کرد. نکته قابل توجه آنکه دلار به دلیل اخبار ضد و نقیضی که از برجام میرسید حدود دو هفته در کانال ۲۹ هزار تومانی نوسان کرد اما نزدیک شدن به نشست شورای حکام و نگرانی نسبت به صدور قطعنامه علیه ایران صعودی شدن دوباره قیمت دلار را ممکن کرد.
اما با آنکه نگرانیها نسبت به نتیجه این نشست معاملهگران را نسبت به آینده بازار ارز ناامید کرده بود این نشست در نهایت بدون صدور قطعنامه پایان یافت. در همین راستا نیز میخاییل اولیانوف، نماینده روسیه در نهادهای بینالمللی مستقر در شهر وین در پیامی توئیتری نوشته بود «بحث بر سر راستیآزمایی و نظارت در ایران در دور فعلی نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایان یافت. هیچ قطعنامه یا تصمیمی در این زمینه اتخاذ نشد. فقط تبادل دیدگاه صورت گرفت».
اما آیا این موضوع زمینهساز برگشت قیمتها در بازار ارز شد؟ هرچند تصور میشد این موضوع باعث ریزش دوباره قیمت دلار شود اما بعد از اعلام نتیجه شورای حکام، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد ۱۰ شخص و شرکت ایرانی را به اتهام انجام حملات سایبری به فهرست تحریمهای خود اضافه کرده است. جوزف بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز مدعی شده بود که مذاکرات احیای برجام به بنبست خورده است. این اخبار هرچند در نهایت دلار را وارد سیر صعودی خود کرد و دلار را تا نزدیکی کانال ۳۲ هزار تومان بالا برد اما سفر ابراهیم رییسی به نیویورک و سخنرانی وی در مقر سازمان ملل نیز موضوع دیگری است که نمیتوان اثرات آن را بر بازار ارز نادیده گرفت.
پالسهای سفر رییسجمهور
آنطور که به نظر میرسد در روزهای اخیر و به دلیل حضور ابراهیم رییسی در سازمان ملل، معاملهگران دست از خرید و فروشهای هیجانی کشیدهاند. به عبارتی خریداران و فروشندگان منتظر اعلام دستاوردهای سفر رییسجمهور هستند تا بعد از آن مسیر ارزی خود در بازار را مشخص کنند. نگاهی به تابلوی معاملات بازار ارز نیز نشان میدهد که دلار در محدوده قیمتی مشخصی در نوسان است. اسکناس آمریکایی در این چند روز در محدوده قیمتی ۳۱ هزار و ۵۰۰ تا ۳۱ هزار و ۸۰۰ تومان بالا و پایین شده و تغییر چشمگیری در وضعیت قیمتی آن دیده نشده است. نگاهی به نمودار قیمتی دلار از زمان ریزش شدید این ارز خارجی تا اوجگیری دوباره آن نشان از دوره کوتاه ماندگاری آن در نرخهای قیمتی زیر ۳۰ هزار تومان دارد.
همانطور گفته شد دلار پیش از این و به دلیل ارائه متن پیشنهادی اروپا در خصوص مساله هستهای ایران توانست تا کانال قیمتی ۲۸ هزار تومانی نزول کند. دوره کوتاه ماندگاری دلار در این کانال و صعود آن به سمت کانال ۲۹ هزار تومان نشان میداد که حتی خبرهای خوش برجامی نیز نمیتواند دلار را از نرخ واقعی آن دور کند. افزایش تدریجی اسکناس آمریکایی و حرکت آن به سمت نرخهای بالاتر در ادامه نیز نشان داد که تاثیر خبرهای برجامی در بازار بسیار اندک است به ویژه آنکه اختلافات سیاسی ایران و کشورهای غربی نیز بر سر مساله هستهای کمرنگ نشد.
معاملهگران در فاز احتیاط
بر اساس گزارشها، آخرین نرخ معاملاتی دلار برابر با ۳۱ هزار و ۷۵۰ تومان بوده است که به دلیل پایین بودن حجم خرید و فروشها تغییر زیادی در این نرخ ایجاد نشده است. هرچند تصور میشد به دلیل تجمعات چند روز اخیر در ایران دلار صعودی شود اما به نظر میرسد این موضوع موجب شده بازیگران ارزی با احتیاط بیشتری در موقعیت خرید و فروش قرار بگیرند. در عین حال معاملهگران نیز نگرانند که بازارساز در وضعیت کنونی به اندازهای میزان عرضه خود را بالا ببرد که در صورت خرید ارز دچار زیان شوند.
به این ترتیب میتوان گفت که بازار این روزها تحت تاثیر اخبار سیاسی در فاز احتیاط قرار دارد و معاملهگران را نیز نسبت به آینده قیمت دلار دچار سردرگمی کرده است. با این حال هر خبر منفی دیگری به سرعت میتواند مسیر ارزی معاملهگران را تغییر دهد و بر هیجانات ارزی بازار بیفزاید. هرچند هنوز مشخص نیست که سفر ابراهیم رییسی به نیویورک چه دستاوردهایی برای مذاکرات سیاسی ایران و غرب به دنبال دارد، اما اگر این سفر با دستاورد مشخصی برای آینده سیاسی کشور همراه نباشد میتواند معاملهگران را به سرعت در موقعیت خرید قرار دارد. در این شرایط باید منتظر اوجگیری دوباره دلار و عبور آن از سقف قیمتی ۳۲ هزار تومانی باشیم.
موتور محرکه رشد دلار
بنابراین همانطور که مشخص است اخبار و تحولات سیاسی میتواند دلیل اصلی خیز برداشتن دلار و یا حتی عقبنشینی آن باشد. اما در بلندمدت عوامل اقتصادی از قبیل کسری بودجه دولت، نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی است که محدوده قیمتی دلار را مشخص میکند. در حقیقت کارشناسان تاثیر عوامل سیاسی بر قیمت دلار را مقطعی میدانند و بر این باورند که برای ترسیم نقشه ارزی بازار به تحولات شاخصهای اقتصادی توجه کنیم. بدیهی است تداوم تحریمها و کوتاه بودن دست دولت از دلارهای نفتی میتواند زنگ خطری برای دستدرازی به منابع پولی برای جبران هزینههای جاری باشد که خروجی آن افزایش رشد پایه پولی، افزایش تورم و در نهایت افزایش قیمت دلار خواهد بود. با توجه به همکاریهای اندک تجاری ایران با جهان نیز امکان حرکت قطار اقتصاد در مسیر رشد وجود نخواهد داشت. به این ترتیب سیگنالهای منفی رسیده از برجام هرچند عامل روانی رشد قیمت دلار است اما در صورت تداوم شرایط بحرانی اقتصادی صعود دلار در مسیرهای افزایشی دور از انتظار نخواهد بود.
دیدگاه شما